مشاعرۀ سنّتی

seeemesooo

عضو جدید

• Sep 26, 2008

• #7,801

بشنو از نی که نوازد از دل
رخساره گل بین نه پایش در گل
***my own***

گل دوم يعني خاك
​

 

آخرین ویرایش: Sep 26, 2008

ghisoo_tala

عضو جدید

• Sep 26, 2008

• #7,802

seeemesooo گفت:

بشنو از نی که نوازد از دل

رخساره گل بین نه پایش در گل
***my own***​

گل دوم يعني خاك​

کلیک کنید تا باز شود...

لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه گویی خموش
گوش من و حلقه گیسوی یار
روی من و خاک در می فروش
رندی حافظ نه گناهیست صعب
با کرم پادشه عیب پوش

 

S

secret_f

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 26, 2008

• #7,803

شاد زی با سیاه چشمان؛شاد
كه جهان نیست جز فسانه وباد
زآمده شادمان بباید بود
وز گذشته نكرد باید یاد...

 

hami_life

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 26, 2008

• #7,804

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

 

seeemesooo

عضو جدید

• Sep 26, 2008

• #7,805

ghisoo_tala گفت:

لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه گویی خموش
گوش من و حلقه گیسوی یار
روی من و خاک در می فروش
رندی حافظ نه گناهیست صعب
با کرم پادشه عیب پوش

کلیک کنید تا باز شود...

دود ز شمع رقص كنان گرچه زشت
دانه بد در ره پروانه كشت
ليك ازل داد به شمع نور ونار
عاشق رويش نرود بركنار
***my own***
​

 

sisah

عضو جدید

• Sep 26, 2008

• #7,806

روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است

دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است

 

niusha*

عضو جدید

• Sep 26, 2008

• #7,807

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم

 

S

secret_f

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 26, 2008

• #7,808

مشو چو سبزه زمینگیر از گرانجانی
در این بساط ، سبكروح تر ز شبنم باش

 

ie student

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 26, 2008

• #7,809

ما به ناز تو جواني داده ايم

ديگر اكنون با جوانان ناز كن،با ما چرا؟

 

S

secret_f

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 26, 2008

• #7,810

باید از ش میگفتی
شیخ محراب ، تو و وعده گلزار بهشت
غمــــزه دوست نشــــاید كه من ارزان بدهم

 

khoshhal

عضو جدید

• Sep 26, 2008

• #7,811

میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

 

madonna

عضو جدید

• Sep 26, 2008

• #7,812

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

 

hami_life

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 27, 2008

• #7,813

دست از طلب ندارم تا کام من براید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن دراید

 

ghisoo_tala

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,814

hami_life گفت:

دست از طلب ندارم تا کام من براید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن دراید

کلیک کنید تا باز شود...

مسکین چو من بعشق گلی گشته مبتلا
وندر چمن فکنده ز فریاد غلغلی

 

ghisoo_tala

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,815

hami_life گفت:

دست از طلب ندارم تا کام من براید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن دراید

کلیک کنید تا باز شود...

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدائی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

 

ie student

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 27, 2008

• #7,816

نوشدارويي و بعد از مرگ سهراب آمدي

سنگدل اين زودتر ميخواستي،حالا چرا؟

 

sisah

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,817

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است

تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقه‌ای در ذکر یارب یارب است

 

افشـین

مدیر بازنشسته

کاربر ممتاز

• Sep 27, 2008

• #7,818

تو را در آب باید دید
و معنای تو را در واژه های ناب
جهان تار است در چشمی
که غافل باشد از چشمت
نگاهت را مگیر از من

 

d_vasegh

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,819

نه هر که سر بتراشد قلندری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند

 

paras2

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,820

دستم نداد قوت رفتن به پيش يار/ چندي به پاي رفتم و چندي به سر شدم.

 

hami_life

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 27, 2008

• #7,821

مرا دردیست انر دل اگر گویم زبان سوزد
اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد

 

sisah

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,822

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد

شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطف‌های بی‌کران کرد

 

ghisoo_tala

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,823

sisah گفت:

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد

شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطف‌های بی‌کران کرد

کلیک کنید تا باز شود...

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

 

hami_life

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 27, 2008

• #7,824

داد و بیدا که در محفل ما رندی نیست
که برش داد برم داد ز بیداد کشم

 

ghisoo_tala

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,825

hami_life گفت:

داد و بیدا که در محفل ما رندی نیست
که برش داد برم داد ز بیداد کشم

کلیک کنید تا باز شود...

می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت
کار این زمان ز صنعت دلاله می رود

 

sisah

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,826

دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
که باد صبح نسیم گره گشا آورد

رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد

 

hami_life

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 27, 2008

• #7,827

در این زمانه بی های و هوی لال پرست
چگونه شرح دهد ماهی زلال پرست

 

ghisoo_tala

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,828

hami_life گفت:

در این زمانه بی های و هوی لال پرست
چگونه شرح دهد ماهی زلال پرست

کلیک کنید تا باز شود...

تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود بنوا می فرستمت

 

ghisoo_tala

عضو جدید

• Sep 27, 2008

• #7,829

ترا آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهانگیری غم لشکر نمی ارزد

 

hami_life

عضو جدید

کاربر ممتاز

• Sep 27, 2008

• #7,830

تا شدم حلقه به گوش در می خانه عشق
هر دم اید غمی از نو به مبارکبادم