رباعی و دو بیتی

russell

مدیر بازنشسته
ای چرخ فلک خرابی از کینه توست
بیدادگری شیوه دیرینه توست

ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه توست

خیام
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر دردم یکی بودی چه بودی
اگر غم اندکی بودی چه بودی

ببالینم حبیبی یا طبیبی
از این هر دو یکی بودی چه بودی

باباطاهر
 

russell

مدیر بازنشسته
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در سینه ی هرکه ذره ای دل باشد
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بی مهر تو زندگیش مشکل باشد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]با زلف چو زنجیر گره بر گره ات[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دیوانه کسی بود که عاقل باشد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مولانا
[/FONT]

[/FONT]
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گویند بهشت حور عین خواهد بود
آنجا می وشیرو انگبین خواهد بود
گر ما می ومعشوق پرستیم رواست
چون عاقبت کار چنین خواهد بود
خیام
 

باران بهاری

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا تاب غم یک تن نباشد
دلم ای دوست!از آهن نباشد
تو گفتی غم مخور،آخر ندانی
که غم در اختیار من نباشد
:gol:
از:؟
 

russell

مدیر بازنشسته
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] واقعا هر چقدر از شعر و ادبیات فارسی بگیم کم گفتیم :smile:
اونقدر زیبا و پر مفهوم هستند که ....

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دست ودل ما هر چه تهی تر خوش تر[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آزادی دل ز هرچه خوش تر، خوش تر[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]عیش خوش مفلسانه یک چشم زدن[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از حشمت صدهزار قیصر خوش تر[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مولانا
[/FONT]

[/FONT]
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
هرچه مي‌گذرد به خيام نزديک‌تر مي‌شوم... کاش فرصت و فراغتي مي‌بود و چيزي برايش مي‌نوشتم... اين دوبيتي را کسي مي‌فهمد که در جايگاهش باشد، همان مصرع نخستين، کافي بود تا ديواني شود:

افسوس که بي‌فايده فرسوده شديم!
در طاس سپهر باژگون سوده شديم

دردا و ندامتا که تا چشم زديم
نابوده به کام خويش نابوده شديم!

افسوس که بي‌فايده فرسوده شديم... افسوس که بي‌فايده...

"حکيم خيام"
:gol:
 
آخرین ویرایش:

باران بهاری

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا پرست جان!اون رباعی که نوشتی دلمو کباب می کنه..زبان حال منه انگار..
:gol:
من آب شدم سراب دیدم خود را
دریا گشتم حباب دیدم خود را
آگاه شدم به غفلتم پی بردم
بیدار شدم به خواب دیدم خود را
:gol:
خیام
 
آخرین ویرایش:

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
پیری ز خرابات برون آمد مست
دل رفته زدست وجام می بر کف دست
گفتا می نوش کاندرین عالم پست
جز مست کسی زخویشتن باز نرست

اول قدم از عشق سر انداختن است
جان باختن است ویا بلا ساختن است
اول اینست وآخرش دانی چیست
خود را از خودی خود بپر داختن است
عراقی
 

ie student

عضو جدید
کاربر ممتاز
شکست عهد من و گفت:هر چه بود گذشت

به گریه گفتمش:آری ولی چه زود گذشت


بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید

بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت...


ایرج دهقان



 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسر غیر ته سودائی ندیدم
بدل جز ته تمنائی ندیدم

خداوندا که در بازار عشقت
بجز خون هیچ کالائی ندیدم

باباطاهر
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
اين بيت را از خيام داشته باشيد:

اي دوست! بيا تا غم فردا نخوريم
وين يک دم عمر را غنيمت شمريم

فردا که از اين دير کهن در گذريم
با هفت هزارسالگان سر به‌سريم

ترجمه‌ي فيتز جرالد:
Ah; my Beloved, fill the Cup that clears To-day of past Regrets and future Fears Tomorrow? – Why, Tomorrow may be Myself With Yesterday's Sev'n Thousand Years


غم ديروز و فردا نخوردن، نسخه‌اي است که از روان‌شناسان بزرگ توصيه مي‌شود...
نيز دم را غنيمت شمردن، از شعارهاي مکتب رمانتي‌سيسم است. در فيلم "انجمن شاعران مرده" به وفور و وضوح اين دعوت رامي‌شنويد:

گل غنچه‌هاي سرخ را "کنون" که مي‌تواني، برچين
اما باز زمانِ سال‌خورده در گذر است
و همين گلي که امروز لبخند مي‌زند،
فردا خواهدمرد.

شاعر انگليسي، 1591-1674 Robert Herrick

کاش فرصت و فراغتي مي‌داشتم چيزي براي خيام مي‌نگاشتم...!
:gol:
 
آخرین ویرایش:
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
nazanin jamshidi تک بیتی های ناب وپرمعنا اشعار و صنايع شعری 1182

Similar threads

بالا