مشاعرۀ سنّتی

industrial-eng

عضو جدید
بود ایا که در میکده ها بگشایند / گره از کار فرو بسته ی ما بگشایند
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند/دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند
در میخانه ببستند خدایا مپسند/ که در خانه ی تزویر و ریا بگشایند
 

industrial-eng

عضو جدید
تیشه ها بسیارند
اما
ریشه هارا باید محکم کرد

مرزها بهانه های خوبی هستند
مهربان بودن اما
بهانه نمی خواهد
 
  • Like
واکنش ها: cute

mim-shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیدم کلاهی ای زدم در تو را براند
وز دوری خورش به تو یک لوبیا نداد
 

industrial-eng

عضو جدید
در ان نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد اوری یا نه من از یادت می کاهم
تو را من چشم در راهم


ببشخید تکراریه:redface:
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
متحد نقشی ندارد این سرا
تا که مثلی وانمایم من ترا
هم مثال ناقصی دست آورم
تا زحیرانی خرد را واخرم
مولوی
 

E.M

عضو جدید
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز شب:gol:
 

E.M

عضو جدید
بگذار نگرییم و به دور از غم و زاری آهسته و آرام به کنجی بنشینیم
گر راز دل خویش به بیگانه بگوییم جز مرگ گل شادیمان هیچ نبینیم;)
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
مرده گردد شخص کو بی جان شود
خر شود چون جان او بی آن شود
زانکه جانی کان ندارد هست پست
این سخن حق است و صوفی گفته است
مولوی
 
  • Like
واکنش ها: E.M

E.M

عضو جدید
تو را می خواستم اما چه حاصل
برایت هر چه کردم باز کم بود
مرا روزی رها کردی در این شهر
که این یک قطره ی دل دریای غم بود
فریدون مشیری
 

industrial-eng

عضو جدید
تو بمان با من تنها تو بمان !
در دل ساغر هستی تو بجوش !
من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست
اخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش!

فریدون مشیری

مثل این که e.m عزیز و من همزمان نوشتیم این هم د :
دل را به پرواز کبوتر بچه خوش کردیم
اما دوباره انکه بالا می پرد "باز" است
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش ها: E.M

E.M

عضو جدید
شب ها كه غمناك، با آتش دل
ره مي سپرديم، در زير باران؛
غمگين تر از ما، هرگز نمي ديد
چشم ستاره، در روزگاران
:cry:
 

E.M

عضو جدید
نه از زنگم نه از رومم همان بی رنگ بی رنگم
بیا بگشای در .................... بگشای دلتنگم
 

E.M

عضو جدید
من نه هرگز شکوه ای از روزگارم کرده ام
نه شکایت از دو رنگی های یارم کرده ام
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نگویم که به درد دل من گوش کنید
بهتر آنست که این قصه فراموش کنید
عاشقان را بگذارید بنالند همه
مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید:gol:

خیلی زیبا بود.....

نگاه میکنی اما سخن نمی گویی
برای گوش دل من صداتر از همه ای
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
يا رب مگيرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کُشت و عزت صيد حرم نداشت

بر من جفا ز بخت من آمد و گر نه يار
حاشا که رسم لطف و طريق کرم نداشت
 

sheida244

عضو جدید
تو را اینجا به صدها رنگ می جویند
تو را با حیله و نیرنگ می جویند
تو را با نیزه ها در جنگ می جویند
بیا از این تنه آلوده و غمگین جدایم کن
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا