مشاعرۀ سنّتی

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز
تیغم به دل شکسته, ولی از کدام خصم؟!
زخمم به جان نشسته, ولی در کدام جنگ؟!
ما در نبردی بی ثمر جان سپردیم!
 

يامين

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدانم پاییز

هنوز هم شورانگیز است

میدانم یکی از همین روزها

کسی که نبض زندگی من است

کسی که تمامی نفسهای من است

کسی که جز تو نیست

باز میگردد




 

يامين

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدانم پاییز

هنوز هم شورانگیز است

میدانم یکی از همین روزها

کسی که نبض زندگی من است

کسی که تمامی نفسهای من است

کسی که جز تو نیست

باز میگردد



 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
درلب تشنه ما بین ومدار آب دریغ
بر سر کشته خویش آی وزخاکش برگیر
 

2sadaf2

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزي ز سر سنگ عقابي به هوا خواست
از بهر طمع بال و پر خويش بياراست
 

بشارت

عضو جدید
تا دهان را به گفته وا ميكرد
شور وحالي دگر به پا ميكرد
اوهمان آفتاب تابان بود
يا كه چشمان من خطا ميكرد
مولوي هم اگر در آنجا بود
دامن شمس را رها ميكرد
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرو راهی که پایت را ببندند(ازدواج)
مکن کاری که هشیاران بخندند(سوتی)
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هان ای اجل دستی بر افشان پنجه بگشا
زین درد دیرینه دلی بی کینه دارم
یادش بخیر
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
روز ازل از کلک تو یک قطره سیاهی
بر روی مه افتا د که شد حل مسائل
 

m_kh_m

عضو جدید
تا چند چو یخ فسرده بودن

در آب چو موش مرده بودن

گردن چه نهی به هر قفایی

راضی چه شوی به هر جفایی

....


از نظامی
 

m_kh_m

عضو جدید
در نوبت بار عام دادن

باید همه شهر جام دادن

فیاضه ابر جود گشتن

ریحان همه وجود گشتن

باریدن بی دریغ چون مل

خندیدن بی اقاب چون گل

...


نظامی گنجوی
 

يامين

عضو جدید
کاربر ممتاز
لبخند کن معاوضه با جان شهریار
تا من به شوق این دهم و آن ستانمت



 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
تانگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتای دلم چه بی قرار است
از بس که به زیر رادیکال است
 

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز
دشت هایی چه فراخ! کوه هایی چه بلند! در گلستانه چه بوی علفی می آمد.
من در این آبادی پی چیزی می گشتم:
پی خوابی, شاید,پی نوری, ریگی, لبخندی.
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا رب این شاهوش ماهرخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یکدانه کیست
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا کی از سيم و زرت کيسه تهی خواهد بود




بنده من شو و برخور ز همه سيمتنان
 

بشارت

عضو جدید
نازک بدنی که می نگنجد
در زیر قبا ,چو غنچه در پوست
آن خرمن گل نه گل که باغ است
نه باغ ارم ,که باغ مینوست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا