فضای سبز شهری و طراحی آن

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترفندهای محوطه سازی در طراحی فضای سبز

استفاده از مصالح
در هنگام استفاده از مصالح در محوطه سازی پارک ها و باغات نیاز به توجه تکنیکی در این خصوص وجود دارد. مثلا استفاده از کالار سیمان در پارک ها که امروزه رایج شده و بسیاری از جنبه های زیبا شناختی آنها را نابود ساخته است. زیرا سیمان از نظر ساختار بسیار ناپایدار است، هنگامی که اولین برف می بارد بسیار شاداب و پرطراوت به نظر می رسد اما پس از آن کیفیت خود را از دست می دهد. دومین مساله این است که برف سمبل پاکی و عفت است و این درحالی است که سیمان و بتون معنای وحشت و خشونت را به انسان القا می کند. بنابراین از سیمان و بتون می بایست در مکان هایی از پارک که در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار گیرد. در مقابل سنگ نشان دهنده استحکام، وحدت و جاودانگی است. سنگ در بسیاری از ادیان مقدس است. مثلا در دین اسلام سنگ سیاهی که در کعبه زائرین ان را می بوسند و معتقدند که از بهشت آمده و در هنگام نزول از آسمان به رنگ سفید بوده اما در اثر گناهانی که بشر مرتکب شده سیاه شده است.
در قدیم دیوار باغها از ملاط ساخته می شدند که بسیار مهربان تر و ملایم تر از سیمان پورتلندی به نظر می رسید. آهک آبی از طریق حرارت دادن گچ و سنگ آهک بمنظور آزاد شدن دی اکسید کربن، بدست می آید. هنگامیکه این مواد دوباره با آب مخلوط شدند و در معرض هوا قرار می گیرند و دوباره با دی اکسد کربن ترکیب شده و به همان حالت شیمیایی اولیه باز می گردد. دی اکسید کربن به استحکام لایه های بیرونی ملاط می افزاید و بهمین دلیل شاید یک قرن بتواند استحکام خود را حفظ کند. این نوع ملاط امروزه از نظر ساختمان سازان دور مانده است در صورتیکه هنوز هم می توان از آن در محوطه سازی پارک ها و باغات استفاده کرد.
مثلا امروزه استفاده از آجر و خشت به کلی از مد افتاده تلقی می شود. اما باید بدانیم که دوام این محصول می تواند با توجه به کیفیت آن مناسب باشد. خشت های گلی که شهر باستانی بابل به کار می رفته بوسیله شل دادن به گل مرطوب درست شده است. این بلوک های گلی سپس در مقابل نور آفتاب خشک می شوند و در مکان مناسب مورد استفاده قرار می گرفتند و در ساخت خانه ها کاربرد داشته اند.
حدود 3 هزار سال پیش از میلاد مسیح انسان این مساله را دریافته بود که هنگامی که گل مرطوب خشک شود تبدیل به ماده ای سخت می شود. در آن زمان از گل رس برای ساخت ظروف استفاده می شد. رومی ها مهارت لازم را در ساخت خشت کسب کرده و سپس این هنر را در اختیار مردمان شمال اروپا قراردادند. این خشت ها در قرون وسطی در ساخت دودکش ها و مناره کلیساها مورد استفاده قرار گرفت. البته امکان این نبود که در کوره های آجرپزی ابتدایی این خشت ها در دمای بالایی درست شوند.بعد از 1200 سال پس از میلاد مسیح کشورهای سفلی مانند هلند و جنوب انگلستان مبادرت به ساخت این خشت ها ورزیدند. اما در زمان حاضر این خشت ها و در واقع آجر ها به اندازه استاندارد رسیده اند اما در ساخت دیوار باغاها کاربردی ندارند، آجرهای دست ساز از نظر ساختار به گونه ای هستند که هرگز ماشین نمی تواند ان را بسازد؛ آجر های دست ساز را می توان به اندازه مورد نیاز ساخت. این طور به نظر می رسد که آجرهای دست ساز از نظر زیبایی و آذین بندی بهتر از آجرهای کارخانه ای است، البته هزینه دستمزد ساخت آنها از مواد خام بیشتر می شد؛ این مساله هم حل شد و زیبایی حاصله جای خود را به پرداخت هزینه های کلان داد. در دهه سوم قرن بیستم "وینستون چرچیل" به ساخت خشت و آجر و کارگران این حرفه بسیار اهمیت می داد.
سفال هم یکی از مصالح قدیمی است که در امر محوطه سازی باستان اهمیت بسیاری داشته است. سفال همان گل رس است که در دمایی پایین تر از کوره آجرپزی خشک می شود و به رنگ سرخ بسیار زیبایی در می آید و در گذشته بیشتر در ساخت ظرف و ظروف مورد استفاده قرار می گرفت. امروزه بسیاری از کارخانه ها به جای اساتفاده از پلاستیک و بتون استفاده از این ماده را توصیه می کنند. بسیاری از باغهای بر جای مانده از مصر باستان و روم دارای دیوارهای رنگین بوده اند که دلیل آن استفاده از گل رس و سفال بوده است. در زمان برگزاری فستیوال ها برای تزئینات روی دیوارهای پارک ها و باغها می توان از سفال استفاده کرد. هن.ز هم "توسکانی" در ایتالیا در مرکز ساخت سفال قرار دارد.

استفاده از سایه ها
حرکت دورانی زمین، حرکت قابل پیش بینی و تدریجی سایه را در صفحه یک ساعت آفتابی سبب می شود. یک اصل مهم در این زمینه این است که ساعت آفتابی می بایست در یک مکان دقیق و حساب شده طراحی شود و انتخاب این مکان از اهمیت خاصی برخوردار است. طول عقربه ساعت آفتابی به زمان، عرض جغذافیایی ساعت آفتابی، موقعیت زمین در چرخش روزانه این بستگی دارد. وضعیت سایه عقربه های در دو ساعت آفتابی همسان یک زمان واحد اما در دو باغ متفاوت، هیچگاه یکسان نخواهد بود.
نور خورشید در اثر تبدیل هیدروژن به هلیوم تولید می شود و 8 دقیق زمان می برد تا مسافت 149.6 میلیون کیلومتری از خورشید به زمین را بپیماید. اگر در ساختمان این ساعت ها به دقت بنگریم تا حدودی شگفت زده خواهیم شد. این ساعت ها بیشتر در بالای برج کلیسا نصب می شود چون زمان امر مقدسی است. چون این ساعت ها خودبخود تنظیم می شوند و اصلا نیازی به تنظیمات ندارد.
یکی از صاحبنظرن در مورد این ساعت ها می گوید : "خدای بزرگی که خورشید را طوری قرار داد تا بر شب و روز فرمانروایی کند و ستاره ها را آفرید تا شب را مغلوب خود کنند، طبیعت بشر را هم طوری خلق کرده که با این تغییرات متناوب سازگاری داشته باشد و این میل را در وجود او قرار داده تا همواره در صدد پی بردن به چگونگی گذران دقایق و لحظه ها و در نهایت زندگی باشد.
ساعت آفتابی تنها 4 روز در طول سال با ساعت های مکانیکی مطابقت می کند: 16 آوریل، 14 ژوئن، 2 سپتامبر و 25 دسامبر و در طول سال کبیسه هم این تطابق تا حدودی وجود دارد. در روزهایی غیر از این تاریخ هایی که ذکر شد در بقیه روزها در حدود 16 دقیقه این زمان عقب تر از زمان رسمی و یا 14 دقیقه جلوتر از زمان رسمی می باشد. علت این امر این است که زمین در مدار بیضی شکلی دوران می کند و زمانی که به خورشید نزدیک می شود حرکتش سریعتر می شود. هنگامی که سرعت حرکت خورشید بیشتر می شود، زمان خورشیدی جلوتر از زمانی که بر روی ساعت های مکانیکی نشان داده می شود، است.
ساعت های آفتابی باید طوری تنظیم شوند که اطلاعات نجومی را منعکس کنند. مثلا هنگامیکه سرعت کند و یا تند می شود این مسئله را نشان می دهد که سرعت زمین افزایش و یا کاهش یافته است. قرار دادن یک صفحه میزانگر در صفحه ساعت آفتابی می تواند این زمان را به زمان رسمی تبدیل کند.
چون ساعت های مکانیکی چون با زمان رسمی و استاندارد یک کشور تنظیم می شوند در بشتر موارد نمی توانند ظهر واقعی را نشان دهند. مثلا اگر انسان بخواهد بداند که خورشید چه موقع به سمت الرأس خود می رسد و باغ در چه وقت به بیشترین میزان روشنایی دست پیدا می کند. علامت و مشخصه ظهر راهترین راه برای نشان دادن سمت الرأس خورشید است. این مشخصه می تواند خط راستی باشد که در امتداد سایه محور عمود در هنگام ظهر می افتد.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مشخصات فضاهای سبز شهری

از ديدگاه حفاظت محيط*زيست، فضاي سبز شهري، بخش جاندار ساخت كالبدي شهر را تشكيل مي*دهد.در اين مبحث همچنين به اين موارد نيز پرداخته شده است؛ انواع فضاهاي سبز،* نقش و اهميت فضاهاي سبز در زندگي شهري، عملكردهاي فضاي سبز و نقش*هاي عمده فضاي سبز



گونه*شناسي كاربري فضاي سبز شهري
فضاهاي سبز شكل*هاي گوناگون دارند و بنا به كاربرد آنها به انواع مختلفي دسته*بندي مي*شوند. به طوركلي فضاهاي سبز را مي*توان به دو گروه تقسيم كرد: يكي فضاهاي سبز برون شهري و ديگري فضاهاي سبز درون*شهري. فضاهاي سبز پيرامون يا حاشيه شهر يعني همان فضاهاي سبز برون*شهري از سويي نقش مهاركننده رشد بي*رويه شهر را دارد و از سوي ديگر بازدهي اكولوژيك - زيست*محيطي*شان، شامل همه محيط*زيست شهري مي*شود. فضاهاي سبز عمومي تنها قسمت كوچكي از تمام پوشش گياهي شهري را تشكيل مي*دهند. بنابراين مي*توان از همه فضاهاي سبز موجود در سطح شهر صورت*برداري كرد. در اين حالت بايد پس از شمارش فضاهاي سبز، آنها را به صورتي روشن و منطقي، برحسب كاربرد، طبيعت يا مساحت براي هر مرحله و منطقه جغرافيايي طبقه*بندي كرد.
چون دارايي سبز يك شهر، صرف*نظر از فضاهاي سبز عمومي كه توسط شهرداري اداره مي*شوند، از مجموع فضاهاي خصوصي، فضاهاي كوچك داراي گياهان خودرو و زمين*هاي متعلق به دولت و يا اداره*اي خاص تشكيل مي*شود. فضاهاي سبز درون شهري هم بيشتر به صورت پارك احداث مي*شوند و از ديدگاه شهرسازي به زيبايي محيط*زيست شهري مي*افزايند. افزون بر پارك*هاي شهري، ميدان*ها،* مجموعه*هاي ورزشي، پارك*هاي تفريحي كودكان و باغ*هاي گياهي را نيز بايد در زمره اين گروه به شمار آورد.

فضاهاي سبز برون*شهري
فضاي سبز برون شهري خود به چند دسته تقسيم مي*شود؛ كمربندي*هاي سبز احاطه*كننده، كمان*هاي سبز محورهاي سبز، پارك*هاي ملي، پارك*هاي جنگلي و پارك*هاي گياه*شناسي. شرح هر كدام از اين موارد گفته شده، به شكل خلاصه در اين جلد از كتاب آمده است. اگر فضاهاي سبز شهري را از نوع مالكيت به سه دسته عمومي، نيمه عمومي و خصوصي تقسيم كنيم، پارك*هاي شهري در طبقه فضاهاي سبز عمومي هستند. طبيعت اين فضاها به گونه*اي است كه تمام طبقات مردم مي*توانند از آن استفاده كنند؛ در پارك*هاي عمومي تمام وسايل سرگرمي و رفاهي، براي همه گونه سليقه، فكر و سن وجود دارد. پارك*هاي شهري در مقياس واحد همسايگي، در مقياس محله*ها، در مقياس ناحيه و در مقياس منطقه موجود هستند. همچنين فضاهاي سبز خياباني هم هستند كه شامل فضاي سبز ميدان*ها، حاشيه بزرگراه*ها، حاشيه پياده*روها، جزاير مياني، تقاطع*هاي غيرهمسطح، بانه*هاي مياني راه*ها (رفيوژ) و كنار خيابان*ها مي*شوند.

گونه*شناسي گياهي فضاهاي سبز شهري
پوشش گياهي يك منطقه از انواع گونه*هاي گياهي موجود در آن تشكيل مي*شود. مشاهدات و تحقيقات لازم درباره نوع*بندي، موقعيت*هاي مختلف زيستي و تقسيمات جغرافيايي گياهي تنها متوجه تك*تك موجودات نمي*شود، بلكه بايد واحدهاي سيستماتيك گياهي را به طور كلي مد نظر قرار دارد. به *اين ترتيب، تمام موجودات يكسان را كه در اين زمينه نزديكي با يكديگر دارند، در يك واحد خلاصه مي*كنند كه به آن «تاكسون» مي*گويند. يك تاكسون كه واحدي از رده*بندي گياه*شناسي است، مي*تواند يك گونه، زيرگونه، جهش يا حتي يك تيره را شامل شود. محدود بودن دايمي تعداد بي*شماري از تاكسون*ها نشان*گر محدوديت قدرت گسترش هر گياه است. اين زماني امكانپذير است كه امكانات مساعد اقليمي*_ اكولوژيكي در زيستگاه*ها موجود است تا بذرها، جوانه*ها و نهال*ها به راحتي بتوانند رشد و نمو كنند. تنوع محيط جغرافيايي ايران و حاكم بودن وضعيت آب و هوايي گوناگون از منطقه*اي به منطقه ديگر در پهنه وسيع كشور، سبب رويش جامعه گياهي و رويشي متنوعي شده است.
بر پايه برخي مطالعات، گونه*هاي جوامع گياهي به بيش از 8000 نوع برآورده مي*شود. در مورد گونه انتخاب شده نبايد عجولانه تصميم گرفت. بررسي قاعده كاشت، بازديد از پارك*ها، باغ*ها و آشنايي كلي با گونه*ها، مواردي هستند كه براي تصميم*گيري در انتخاب گونه مفيدند.
در زمينه دسته*بندي گياهان، درختان به عنوان عناصري از فضاي سبز، داراي ويژگي*هايي هستند كه بر پايه آنها به آساني طبقه*بندي مي*شوند. اين طبقه*بندي درختان چهار معيار اندازه، تراكم، شكل و برگ را بايد در نظر گرفت. در دسته*بندي دوم گياهان، بوته*ها و گياهان پوششي قرار دارند. اين گياهان كوتاه قد هستند و رشد سريعي دارند. مانند گل*ها، گياهان، خزنده بالا رونده، پرچين*ها و چمن*ها. گونه*هاي مختلف گياهان به راه*هاي متفاوتي مي*توانند در برابر فضاي سبز خود ايفاي نقش كنند. از اين ميان گونه*هاي مناسب براي آلودگي* هوا، آلودگي صوتي و... را مي*توان نام برد.
(معيارهاي برنامه*ريزي فضاهاي سبز شهري)، پيش از هر نوع برنامه*ريزي براي توسعه سبز شهري، بايد معيارهاي محيطي و مكاني و استانداردهاي توسعه فضاي سبز معين شود.
(ضوابط و مقررات مربوط به كاربري فضاهاي سبز شهري)، كه به دو دسته عام و خاص تقسيم مي*شوند. «ضوابط عام» شامل مقررات و ضوابطي مي*شود كه به شكل قانون و آيين*نامه در سطح همه شهرهاي كشور لازم*الاجرا است؛ مثل قانون شهرداري*ها، لايحه* قانوني حفظ و گسترش فضاي سبز در شهرها، مصوبات شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران و... .
اما «ضوابط خاص» شامل ضوابط و مقرراتي مي*شود كه همراه با تمامي اسناد طرح*هاي جامع و هدايت*گر به تصويب مراجع ذي*ربط رسيده و به شهرداري ابلاغ شود. مصوبات شوراهاي اسلامي شهرها نيز در اين باره جزء ضوابط و مقررات خاص طبقه*بندي مي*شوند.



عناصر و عوامل فضاهاي سبز عمومي
از جمله عناصر و عوامل فضاهاي سبز عمومي مي*توان به رستوران، مزرعه كودكان، فضاي پيك*نيك، قلمستان، زمين*هاي ورزشي، باغ گياهان، تئاتر روباز و پيست دوچرخه سواري اشاره كرد .منابع آب يك سايت مي*تواند شامل آب*هاي سطحي و سفره*هاي آب*هاي زيرزميني است، بايد توجه داشت كه منظر (فضا) در طول زمان شكل مي*گيرد و طي دوران شكل*گيري خود، با تغييرات و تحولات متعددي مواجه مي*شود؛ بنابراين، طراح منظر بايد تركيب درختان و درختچه*ها را به گونه*اي انتخاب كند تا ضمن دستيابي به آثار و عناصر منظر در كوتاه مدت، امكان رشد و جايگزيني درختان داراي عمر طولاني و دوام منظر را تامين كند.

معيارهاي منظرسازي فضاهاي سبز و باز شهري
منظرسازي يا به عبارت بهتر «زمين آرايي» عبارت است از كاربرد گياهان در طراحي به گونه و شكلي كه موجبات ارتقاي جلوه*هاي ديداري محيط است. از اين ديدگاه برخي از مهم*ترين معيارهاي زمين*آرايي در عرصه*هاي شهري به اين شرح است: «انسجام فضايي، فضاسازي، نظم و تنوع، تكرار، سازگاري، مردم مداري، حداقل دخالت و تجاوز به شرايط طبيعي، راحتي دسترسي و حركت و اصول زيباشناسي.
(اصول مديريت حفظ و بهسازي فضاهاي سبز عمومي)، موفقيت ساز و كار مديريت فضاهاي سبز شهري مستلزم رعايت اصول اين معيارهاست: ارتقاي نقش مردم، ارتقاي بهره*وري اكولوژيكي فضاي سبز شهري و ارتقاي بهره*وري اجتماعي فضاهاي سبز شهري.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فضاهاي سبز وتاثيرآن بر بهداشت رواني و كيفيت زندگي

زندگي انسان در همه قرون و اعصار تابع مسائل و موضوعات محيطي مختلف بـوده است. از زمانــي كه انــسان مجبور به سكونت در دل كوهها و غارها بود تا امروز كه در شهرهاي مدرن و پيشرفته و شلوغ با جمعيت متراكم ساكن شده است همواره مقتضيات و شرايطي بوده كه انسانها ناگزير از توجه بدانها بوده اند. گسترش دانش و فن كه پس از انقلاب صنعتي و خاصه پس از جنگ جهاني دوم صورت گرفته است، باعث افزايش جمعيت و مهاجرت، تراكم در نقاط گروهي، تشكيل شهر هاي بزرگ با محله هاي پر جمعيت، افزايش قيمت و كمبود زمين، تأمين انرژي، حمل و نقل و مشكلات زيست محيطي زيادي شده، لذا بشر مجبور به انجام تغييراتي در خصوص زندگي اجتماعي خود شده است.

مشهد - باغ ملي​

يكي از شاخه هاي روان شناسي خود را متولي مطالعه و پژوهش در زمينه اثرات محيط فيزيكي بر زندگي انسانها مي داندكه از آن به روان شناسي محيط نگر تعبير مي شود. روان شناسان محيط نگر، از جمله مسائلي كه مورد مطالعه قرار مي دهند، اثرات روان شناختي زندگي در محيطهاي مختلف است؛ محيط ميتواند اثرات گوناگوني بر زندگي انسانهابگذارد. اخيراً در مطالعات روان شناسان اين شاخه علمي دو موضوع بيشتر مورد توجه قرار گرفته است:

1- فشارهاي رواني.
2- كيفيت زندگي.

سوالات اساسي: سوال اصلي در اين زمينه اين است كه انسانها چگونه برنامه ريزي كنند تا فشارهاي رواني را مورد شناسايي قرار داده با آن مقابله كنند تا زندگي آنها ازكيفيت مناسبي برخوردار باشد؟

نتيجه گيري: از جمله راهكارها استفاده مناسب از عناصر مؤثر در ارتقاء بهداشت رواني شهروندان است كه در متن مقاله بدانها پرداخته شده است. نظير:
1) استقاده بجا از فضاي سبز شهر
2) كمك گرفتن ازرنگها در موقعيتهاي مختلف.

منبع : ايرج شاكري نيا
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ضوابط طراحی فضای سبز

ضوابط طراحی فضای سبز

"ضوابط به عنوانجایگزین واژه استاندارد شامل معیارهای انتزاعی می شود که بدون در نظر گرفتن ویژگیهای فرهنگی و یا نیازهای فردی استفاده کننده گان تعیین می گردد ، امّا نادیده نبایدگرفت که اساس ضوابط را اعتقاد عمیق به نیروی منطق،اقتصاد ،تساوی انسانها در ارتباطبا نیازهای زندگی اجتماعی در ساختار جوامع شهری و روستایی تشکیل میدهد."
به طور کلی ،ضوابط و مقرّرات کاربری فضای سبز و پارکها در " طرح جامعشهر تهران " به شرح زیر است:

2-5-2 موارد استفاده از زمین


در محل هایی که به صورتکاربری فضای سبز در نقشه کاربری اراضی مشخص شده اند ،استفاده از اراضی به عنوانپارک ،فضای سبز عمومی به همراه خدمات وابسته مربوطه ،کاربری ورزشی و استقرارعملکردهای خدماتی نظیر فرهنگی ،مذهبی ،تأسیسات و تجهیزات شهری ،پذیرایی و تفریحیمشروط به رعایت موارد زیر مجاز می باشند:
بند 1- رعایت حداکثر 10درصد سطح به عنوان سطح مجاز احداث
بند 2- رعایت حداکثر 20درصد سطح جهت کاربری ورزشی در فضای باز.


2-5-3ضوابط مربوط به تفکیک زمین


ماده 6- در اراضی مشخص شده یه عنوان فضای سبز و پارک ،اعم از موجودیا پیشنهادی ، هرگونه تفکیک ممنوع است .
ماده 7-حداقل مساحت قطعهزمین پارک و فضای سبز در رده محله ، در محدوده حوزه مرکزی 5000 متر مربع و در محلههای سایر حوزه ها یک هکتار می باشد .
ماده 8- حداقل مساحت قطعهزمین پارک و فضای سبز در رده ناحیه در محدوده حوزه مرکزی 5 هکتار و در محدوده سایرحوزه ها 10 هکتار می باشد.
ماده 9- حداقل مساحت قطعه زمین پارک و فضای سبز در رده منطقه 20هکتار می باشد .
ماده 10حداقل مساحت قطعه زمین پارک وفضای سبز دررده حوزه ،50 هکتارمی باشد.
ماده 11- قطعه زمین بزرگتر از 50 هکتار با کاربر فضای سبز جزو فضاهایسبز رده شهر و فراتر بوده و استفاده از آنها به صورت پارکهای جنگلی مجاز می باشد.
ماده 12-به طور کلی شکل قطعه زمین جهت کاربری فضای سبز دارایمحدودیتی نمی باشد ،لیکن حداقل در 75 در صد از سطح ،عرض قطعه نباید کمتر از 30 درصد طول آن باشد.
ماده 13- دسترسی مجاز برای انواع پارکها بسته به محل قرار گیری درسلسله مراتب خدمات شهری به شرح زیر می باشد:
بند 1- در مراکز محلات ونواحی خیابان های در جه 2 و دسترسی .
بند 2- در مراکز مناطق وحوزه ها از خیابان های درجه 2 و درجه 3.
بند 3- در رده شهر ازخیابان های در جه یک ،درجه 2 و درجه 3.


2-5-4ضوابط مربوط به احداث ساختمان


ماده 14:فقط احداث عملکرد های فهرست زیر در کاربری پارکها و فضای سبزمجاز می باشد.
بند 1- اماکن فرهنگی واجتماعی ،کتابخانه و کتابفروشی ،موزه ،نمایشگاه ،رستوران و چایخانه و مشابه ، گلخانه ، ساختمان اداری و نگهبانی پارک،مسجد ،سرویس های بهداشتی و ساختمان تاسیسات و تجهیزات فنی ،فضاهای تفریحی کودکان،فضاهای ورزشی و تاتر و سینمای کودکان و اتلیه های هنری .
ماده 15- حداکثر ضریب اشغال 10 در صد سطح زمین با تراکم ساختمانی 10در صد می باشد.
ماده 16- دسترسی ساختمان هایی که داخل پارکها و فضای سبز ساخته میشوند ، به صورت مستقیم و بلافاصله به معابر پیرامون مجاز نمی باشد مگر به عنواندسترسی فرعی به خیابان های درجه 3 و دسترسی.
ماده 17- علاوه بر اینکهپارکینگ های پیرامون پارکها به استفاده کننده گان از پارکها اختصاص دارد تامینحداقل فضای پارکینگ اضافی در اراضی پارک به ازای هر 1000 متر مربع سطح پارک یکپارکینگ لازم می باشد.
ماده 18احداث دیوار و حصار به در اراضی پارک ها و فضای سبز عمومی ممنوعاست.





منبع کتاب سبز شهرداری جلد نهم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اثرات تغییر اقلیم بر فضای سبز تهران

اثرات تغییر اقلیم بر فضای سبز تهران

شرایط جوی زمستان سال گذشته و نیمه نخست سال جاری، وضعیت کم سابقهای را در اقلیم ایران رقم زده است؛ زمستان سرد سال ۱۳۸۶ با بهار و تابستانی خشک در سال ۱۳۸۷ همراه بوده است.

بدینترتیب، پوشش گیاهی مناطق مختلف کشور، به طور همزمان در فصل رشد، دو تنش سرما و خشکی را تجربه کردهاند که وقوع همزمان آنها بسیار نادر است. این پدیده، مشکلات و پیامدهایی جدی به همراه داشته است؛ به شکلی که بخش قابل توجهی از پوشش گیاهی بر اثر سرمای شدید زمستان از بین رفته و بخشی از این پوشش نیز از شدت خشکی چهارماه نخست سال جاری آسیب دیده است.
برخی پژوهشگران این رخداد را ناشی از پدیده تغییر اقلیم جهانی میدانند که براساس آن، چرخههای درازمدت آب و هوایی مناطق مختلف جهان که معمولا از ثبات و پیشبینیپذیری برخوردار بوده است، به دلایل گوناگون، از جمله افزایش فعالیتهای صنعتی و غلظت گازهای گلخانهای در جو و در نتیجه گرمتر شدن آب وهوای منطقه، به شدت تغییر کرده است. آنچه در پی میآید نوشتاری است درباره تغییر اقلیم در تهران و اثرات آن بر این کلانشهر.
آیا پدیده تغییر اقلیم در تهران نیز حادث شده است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، این امر چه تاثیری بر فضای سبز شهر تهران و پوشش گیاهی این کلانشهر داشته است؟ پاسخ به این پرسشها البته در مدیریت فضای سبز شهر تهران اهمیتی ر اهبردی دارد، چرا که با تغییر اقلیم، به عنوان یکی از موثرترین عوامل موثر بر رشد و نمو گیاهان، چرخه زندگی آنها دستخوش تغییر خواهد شد و حتی ممکن است بسیاری از گونههای گیاهی که از دیرباز و در حال حاضر در فضای سبز شهر تهران استفاده شدهاند، تناسب خود را در اقلیم کنونی از دست داده باشند.
از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی موجب تغییر نیازهای رشد گیاهان میشود و اولین نتیجه گرمتر شدن احتمالی اقلیم تهران، افزایش نیاز آبی گیاهان است که تامین این نیاز با توجه به محدودیتهای جدی که در این زمینه وجود دارد، به یکی از مهمترین چالشهای پیشروی مدیریت بهینه فضای سبز تهران بدل خواهد شد.
● آیا اقلیم تهران تغییر کرده است؟
براساس یک مطالعه اقلیمشناسی که نتایج آن در همایش چالشها و راهبردهای زیستمحیطی کلانشهر تهران در مردادماه سال جاری منتشر شد، اقلیم تهران طی دوره
۴۷ ساله گذشته تغییر کرده است. نتایج این پژوهش که با استفاده از آمار ایستگاه هواشناسی مهرآباد در دوره آماری ۱۹۶۱ تا ۲۰۰۵ تدوین شده حاکی از آن است که اقلیم تهران در این دوره گرمتر شده است.
براساس این مطالعه، دمای متوسط سالانه تهران ۴/۱۷درجه سلسیوس است که سردترین سال این دوره، ۱۹۷۲ با ۲/۱۵درجه و گرمترین سال ۲۰۰۱ با ۲/۱۹درجه سلسیوس بوده است. همچنین نتایج این بررسی نشان میدهد شبهای تهران گرمتر شده و دما در زمستان بیش از دماهای تابستانی افزایش داشته است. بررسی بارش طی دوره ۴۵ ساله مزبور نیز نشان میدهد بارندگی شهر تهران در این دوره تغییر محسوسی نداشته است. اما باتوجه به معادله خشکی که برآیندی از میزان بارش و دمای هواست، اقلیم تهران در دوره مورد مطالعه خشکتر شده است.
● تحلیل و پیشبینی اثرات تغییر اقلیم بر فضای سبز شهر تهران
افزایش درجه حرارت محیط، موجب افزایش تنفس و تعرق گیاهان و بنابراین افزایش تلفات آب آنها و نیاز به آبیاری بیشتر برای حفظ وضعیت بهینه پوشش گیاهی است. گیاهان مختلف نیاز آبی متفاوتی دارند که به گونه گیاهی، سن و وضعیت بستر رشد آنها بستگی دارد. گیاهان علفی، به ویژه چمن، نیاز آبی بالایی دارند و باتوجه به آنچه در مورد تغییرات اقلیمی تهران گفته شد، به نظر میرسد حفظ فضای سبز موجود در آینده نزدیک به منابع آبی بیشتری نیازمند خواهد بود.
از طرف دیگر، گسترش فضای سبز فعلی شهر تهران برای دستیابی به استانداردهای جهانی سرانه فضای سبز شهری موجب افزایش پوشش گیاهی موجود میشود که خود به معنی افزایش نیاز به منابع آب است؛ از اینرو، باتوجه به اقلیم خشک تهران و محدودیتهای تامین منابع آب، لازم است راهبردهای مدیریت فضای سبز شهری در تهران به گونهای تغییر کند که با تحولاتی که رخ داده است و روند آن در آینده تشدید خواهد شد، سازگار و اهداف درازمدت مدیریت شهری در طراحی، ایجاد و نگهداشت فضای سبز تامین شود. براین اساس، مدیریت پوشش گیاهی، بستر رشد آن و منابع آبی باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. برای دستیابی به این هدف، راهکارهای گوناگونی برای مواجهه با این شرایط وجود دارد که به اجمال به آنها اشاره میشود.
▪ پوشش گیاهی: ضروری است پوشش گیاهی فضای سبز شهر تهران متناسب با تغییرات اقلیمی که با آن روبهرو هستیم، دگرگون شود. مهمترین راهبرد مدیریتی در این زمینه، بهرهگیری از گیاهانی است که نسبت به اقلیم گرمتر، مقاومتر بوده به آب کمتری نیاز داشته باشند. در چنین شرایطی، استفاده گسترده از گیاهانی نظیر چمن که گیاهی با نیاز آبی بالا و ناسازگار با شرایط خشک است، توجیه نخواهد داشت. خوشبختانه، تنوع بالای گونههای گیاهی بومی ایران که بسیاری از آنها با شرایط گرم و خشک سازگاری مناسبی دارند، فرصت ارزشمندی را برای جایگزینی گونههای گیاهی جدید با گونههایی فراهم میآورد که قادر به سازگاری با شرایط فعلی نیستند.
نکتهای که باید در جایگزینی پوشش گیاهی مورد توجه قرار گیرد، تناسب گونههای جدید برای کارکردهای فضای سبز شهری است. از گیاهانی میتوان در فضای سبز شهری استفاده کرد که طراوت و جلوه بصری مناسبی داشته و از پوشش متراکم قابل توجهی نیز برخوردار باشند، چرا که یکی از مهمترین کارکردهای این فضا، علاوه بر سلامت و پالایش اکوسیستم شهری، جنبههای زیباییشناختی آن است. با اینحال، بسیاری از گونههای سازگار با شرایط گرم و خشک واجد چنین ویژگیهایی نیستند.
گیاهان مقاوم به شرایط تحت تنش، غالباً ظاهری مات و کدر دارند که دلیل آن، تطابق با شرایط محیط برای افزایش بازتاب نور خورشید (جهت جلوگیری از افزایش دمای گیاه) و کاهش تعرق و از دست دادن آب است. افزون بر این، بهخاطر کند بودن سرعت رشد این گیاهان، پوشش گیاهی متراکم و انبوهی ایجاد نمیکنند. بدینترتیب، در جایگزینی گونههای گیاهی فعلی باید به ظرفیتها و توانمندیهای گونههای جدید در بروز کارکردهای فضای سبز شهری نیز توجه شود.
▪ خاک و بستر رشد گیاهی: علاوه بر نوع گیاهانی که در فضای سبز شهری استفاده میشوند، خاک و بستر رشدی که بهکار میرود نیز نقش مهمی در مدیریت بهینه پوشش گیاهی دارد. درصورت مناسب بودن بستر رشد، علاوه بر تأمین نیازهای آب و عناصر غذایی گیاه و فراهم کردن شرایط برای رشد و نمو مطلوب گیاهان، تلفات آب به حداقل کاهش مییابد. بهطور کلی، تلفات آب یک پوشش گیاهی، از دو مسیر عمده است: نخست، تعرق گیاه که برای فتوسنتز و تولید فرآوردههای گیاهی و رشد و نمو آن لازم است و دیگر، تبخیر آب از سطح خاک. همانگونه که پیش از این هم اشاره شد، گونههای گیاهی جایگزین، تعرق گیاهی و تلفات آب را کاهش میدهد و ما را با شرایط تغییریافته اقلیمی سازگار میسازد. ایجاد تغییرات مناسب در بستر رشد فضای سبز شهری نیز با کاهش تبخیر سطحی از خاک، از هدرروی منابع آب جلوگیری میکند.
یکی از راهکارهای مناسب در این زمینه، افزایش مقدار مواد آلی خاک است. مواد آلی درواقع به شکل اسفنج عمل کرده، آب خاک را در منطقه حضور ریشه گیاهان حفظ میکنند و مانع خروج آب از این منطقه (که در اصطلاح به آن آبشویی گفته میشود) میشوند. استفاده از خاکپوشها (مالچها) در سطح خاک نیز راهکار دیگری است که تبخیر سطح خاک را بهویژه در ساعات گرم نیمروز و روز به شکل قابلتوجهی کاهش میدهد. به این منظور میتوان از ترکیبات گوناگونی استفاده کرد که ضمن هزینه پایین، کارایی بالایی دارند و ازجمله این مواد میتوان به بقایای گیاهی، خاکاره و پوششهای پلیاتیلنی اشاره کرد.
▪ منابع آب و روشهای آبیاری: مدیریت آب، سومین عامل کلیدی مدیریت فضای سبز شهری در مواجهه با تغییر اقلیم است. در این میان، روشهای مناسب آبیاری که ضمن تأمین نیاز آب پوشش گیاهی، کارایی بالایی نیز داشته باشند، در اولویت قرار دارند. بهنظر میرسد روش سنتی آبیاری دستی فضای سبز شهری توسط کارگران و یا روش غرقابی رایج، کارایی پایینی داشته و یکی از عوامل مهم هدررفت آب، بهویژه در ساعات گرم روز باشد. تغییر سامانههای آبیاری با استفاده از روش آبیاری قطرهای، کارایی آبیاری فضای سبز شهری را بهشکل قابلملاحظهای افزایش میدهد.
در این روش لولههای سامانه آبیاری در زیر سطح خاک قرار میگیرد و بدینترتیب، عملاً تبخیر از سطح خاک به صفر نزدیک میشود. این روش که در اکثر کلانشهرهای توسعهیافته جهان استفاده میشود، کارایی بالایی دارد و با این وجود که هزینه اولیه آن بالا است، اما باتوجه به صرفهجویی قابلتوجهی که در مصرف آب بهدنبال دارد، از مزیت اقتصادی و مدیریتی چشمگیری برخوردار است.
علاوه بر ضرورت تغییر سامانه آبیاری، میتوان از منابع آب جایگزین نیز برای آبیاری فضای سبز شهری استفاده کرد. استفاده از پساب شهری و فاضلاب، یکی از گزینههای مورد توجه در چند سال اخیر در کشاورزی و فضای سبز بسیاری از نقاط جهان بوده است. البته در این زمینه باید نکات بهداشتی و ایمنی مورد توجه کامل قرار گیرد و زیرساختهای لازم برای بهرهبرداری از این منابع در اختیار باشد.
نخست، سلامت و عدم آلودگی این پسابها و فاضلابها باید تضمین شود. بههمین منظور، لازم است سیستمهای پایش و کنترل منظمی وجود داشته باشد که میزان عوامل بیماریزا، فلزات سنگین و دیگر آلایندههای محیطی این منابع آبی را کنترل کند و درصورتی که از آستانههای مجاز بیشتر باشد، نباید از آنها استفاده کرد. چنانچه این منابع دارای آلایندههای پیشگفته باشند، علاوه بر تهدیداتی که متوجه سلامت شهروندان میشود، منابع خاک نیز آسیب خواهد دید.



روزنامه همشهری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
1. لزوم نگرشی تازه به فرم پارک و فضای سبز شهری(خلاصه پژوهش)

1. لزوم نگرشی تازه به فرم پارک و فضای سبز شهری(خلاصه پژوهش)

لزوم نگرشی تازه به فرم پارک و فضای سبز شهری(خلاصه پژوهش)

امید ریسمانچیان/ دانشجوی دکترای معماری منظر، دانشگاه ادینبورگ انگلستان
omidrismanchian@gmail.com

امروزه شهرهای ایران به خصوص شهرهای مرکزی و مهم مانند تهران از آنجایی که در مرحله گذار بین سنت و مدرنیته قرارگرفته اند درحال پشت سرگذاشتن دوران مهمی از تاریخ خود می باشند. گسترش این شهرها در اوایل قرن بیستم بر اساس یک اقتباس ناآگاهانه و ناقص از سیستم شهرسازی غرب بوده که به تبع آن باعث به وجود آمدن مشکلات متعدد از قبیل عدم تطابق سازمان فضایی قسمتهای توسعه یاقته با هسته مرکزی شهرها و یا عدم توجه به سیستمهای اکولوژیکی و اقلیمی گشته است. در این میان با ورود شهرسازی غربی فضاهایی مانند پارک نیز وارد عناصر شهری ایران شدند که در دوران گذشته مورد توجه چندانی قرار نمی گرفتند. اما امروزه با توجه به مشکلات محیط زیستی شهرها و نیز نیازهای اجتماعی مردم توجه مسئولین به گسترش فضاهی سبز از جمله پارک ها جلب شده است که به تبع آن شاهد احداث پارکها و بوستانهای محلی در گوشه و کنار شهرها به خصوص تهران می باشیم. علی رغم توجه و تلاش مسئولین به گسترش فضای سبز شهری مشکلات اساسی در این میان وجود دارد که نه تنها روند گسترش فضای سبز شهری را با مشکل مواجه می سازد بلکه عدم توجه به آنها باعث ناکارآمدی فضاهای سبز احداث شده نیز می شود. عدم برخورداری شهروندان از مزایای فضاهای سبز به طور یکسان در محلات مختلف، گران بودن قیمت زمین در مناطق مرکزی شهرها و امکان پذیرنبودن احداث فضاهای سبز قابل توجه در آنها، وجود شرایط اقلیمی سخت، کمبود آب، عدم استفاده از نیروی متخصص در طراحی و سپردن این مهم به معماران یا طراحان شهری ناآشنا به مسائل تخصصی تنها بخشی از مشکلات موجود در احداث، گسترش و مدیریت فضاهای سبز می باشد. از این رو این سوال به ذهن خطور می کند که گسترش پارک بصورت موجود تا چه حد امکان پذیر بوده و آیا اصولا این فضاهای وارداتی با بستر شهرهای ایران همخوانی لازم را دارند یا خیر؟
به طور کلی پارک بصورت لکه ای سبز در شهر یک فضای وارداتی از سیستم شهرسازی غربی می باشد که در ایران بدون بومی شدن بکار رفته است و با تمامی مشکلات موجود در حال گسترش یافتن می باشد. در شهرهای اروپایی و اکثر شهرهای آمریکا پارک بصورت لکه ای سبز و وسیع به کار می رود که قابلیت ایجاد خرداقلیم های متعدد را در شهر دارا می باشد. به گفته نادر اردلان، محقق و معمار برجسته ایرانی، فضاهای سبز در شهرهای غربی گاهی تا بیست درصد بلوکهای شهری را به خود اختصاص می دهند. در این زمینه باید توجه داشت که همخوان بودن این فضاها با اقلیم شهر امکان احداث، نگهداری و مدیریت این فضاها را در سطوح وسیع و چشمگیر بسیار تسهیل می کند. آنچه مسلم است وارد کردن این فضاها در شهرهای ایران، در این گفتار تهران، که بیشترین سطح آن را فضاهای ساخته شده و مصنوع _به خصوص بلوکهای مسکونی با قیمتهای بالا_ به خود اختصاص می دهد امکان پذیر نبوده و اگر با صرف هزینه بالا مبنی بر خرید زمین و اختصاص آن به پارک نیز اقدام به احداث چنین پارکهای وسیعی صورت گیرد، به خاطرشرایط سخت اقلیمی، شهر را با هزینه های سنگین نگهداری این فضاها مواجه ساخته ایم. در این جا این سوال به وجود می آید که هدف از ایجاد پارک و فضای سبز شهری چیست و چگونه می توان این فضاها را به نحوی بومی کرد که بتوان آنها را در وضع موجود شهرها با کمترین هزینه گسترش داد؟

سنترال پارک نیویورک، نشان دهنده بستر مناسب و شرایط مناسب اقلیمی شهر جهت احداث پارک در سطح وسیع می باشد.
به طور کلی مهمترین وظیفه پارکهای شهری، ایجاد بستری فراغتی بوده که باعث افزایش تعاملات اجتماعی و بهبود سلامت فیزیکی و روانی جامعه از طریق افزایش تماس بیشتر مردم با طبیعت میگردد. در مطالعات فضاهای باز و سبز شهری معمولا مطالعات به دوبخش "ارزشهای مختلف فضاهای سبز شهری" و "گونه های مختلف فضاهای سبز شهری" تقسیم می شوند. پارکهای لکه ای به صورت گسترده فقط یک نوع از این فضاهای سبز شهری می باشند که امروزه در شهر تهران مورد توجه قرارگرفته اند. هرچند در صورت امکان احداث این گونه فضاها در مقیاس متناسب با شهر، گام بزرگی در جهت بهبود محیط زیست شهری در سطحی کلان صورت میگیرد اما بهبود تعاملات اجتماعی و شرایط زیست محیط در مقیاس خرد در شهر تهران نیازمند به بکار گیری دیگر گونه های فضای سبز و طراحی آنها در قالب فرمهای جدید می باشد.
یکی از انواع فضای سبز شهری پارکهای خطی می باشند که بهره مندی شهروندان از مزایای فضای سبز را به طور یکسان در سطح محلات امکان پذیر می کند. پارکهای خطی برخلاف پارکهای لکه ای که برای احداث نیاز به تخصیص فضایی وسیع دارند، امکان رشد در فضاهای خالی شهر را دارا بوده و علاوه بر بهبوده منظر شهری، ایجاد یکپارچکی به فضاهای تکه تکه شده شهری و حس تعلق، باعث افزایش سرانه فضای سبز در سطح شهر نیز می گردند. در شهری مانند تهران که به خاطر قیمت و تراکم بالای زمین امکان گسترش پارکهای لکه ای در سطحی وسیع وجود ندارد، استفاده از پارکهای خطی می توان راهکار مناسبی جهت گسترش فضای سبز در لابه لای بلوکهای شهری و فضاهای خالی شهر باشد. گونه های گیاهی و عملکردهای بکار رفته در پارک خطی با توجه به انتظاراتی که باید برآورده سازند با پارکهای لکه ای متفاوت بوده و همین خصیصه ها رشد و گسترش این فضاهای را در سطح شهر امکان پذیر می کند. پارکهای خطی قابلیت تلاقی با مسیرهای پیاده، اتصال به فضاهای سبز ترافیکی موجود در سطح شهر مانند رفویژها و حتی اتصال به باغچه های موجود در خیابانها را دارا بوده و از انعطاف پذیری بالایی جهت گسترش برخوردار می باشد و این امکان را به وجود می آورد که با سرمایه گذاری قابل قبول گامی موثر در افزایش سرانه فضای سبز در سطح شهر برداشته شود. نکته قابل توجه این است که پارک خطی در ایران یک پدیده جدید نبوده و می توان سابقه آن را در فضاهایی مانند خیابان چهارباغ اصفهان ردیابی کرد. . هرچند چهارباغ را نمی توان یک پارک خطی صرف دانست اما می توان دید که چگونه فرم باغ ایرانی در رویارویی با فضای شهری به گونه ای مناسب تغییر شکل داده و در شهر گسترش می یابد. اگرچه پارک را یک فضای غربی می دانیم اما می توان باغ ایرانی را در ایران معادل مناسبی برای آن درنظر گرفت که به گفته نادر اردلان بر اساس مسائل اقلیمی و متناسب با میزان آب موجود گسترش می یافته است. باغ ایرانی برخلاف پارک غربی یک فضای خصوصی بوده است که در یک منطقه محدود و چهارگوش احداث می شده اما بر اساس شواهد تاریخی می توان دید که فرم باغ در برخورد با فضای شهری و سرویس دهی به عموم مردم از حالت چهارگوش خارج شده و بصورت خطی با عنصر غالب درخت در چهارباغ اصفهان تغییر شکل می دهد. با اقتباس از این منبع تاریخی می توان به مقوله فرم پارک نگاهی تازه داشت مبنی بر اینکه پارکهای لکه ای تنها پاسخ مناسب برای گسترش فضای سبز در سطح شهرها نمی باشند بلکه با تکیه بر انواع دیگر پارکها مانند پارک خطی می توان در برآورده کردن نیاز مرد گامی موثر برداشت.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گیاهان دارویی در فضای سبز شهری

گیاهان دارویی در فضای سبز شهری


گیاهان دارویی مناسب برای فضای سبز:
1- از نظر دوره رویش: انواع یکساله (بابونه)، دوساله (مغربی) و چندساله (گل گاوزبان و رزماری)
2- از نظر رنگ گل، شاخه و برگ: رنگ گلهای آبی (رزماری، اسطوخودوس)، زرد (مغربی و علف چای)، زرد و نارنجی (گلرنگ، همیشه بهار) سفید، بنفش، صورتی (زوفا، ماریتیغال، گل محمدی) و انواع رنگهای دیگر (ختمی) در بین گیاهان دارویی دیده می شود. از نظر رنگ اندام هوایی، زیتون، بومادران، سانتولینا و اسطوخودوس دارای شاخ و برگ خاکستری هستند، عناب برگهایی به رنگ سبز براق دارد و بومادران استاندارد دارای اندام هوایی به رنگ سبز چمنی است.
3- از نظر اندازه: انواع بوته ای کوتاه (گل گاوزبان، زوفا و علف چای) متوسط (کرچک و گل محمدی) و انواع بلند (عناب، اکالیپتوس، سنجد، سنا، سپستان) و گونه های دارای اندامهای هوایی رونده (توت روباه) هستند. گیاهانی مانند غارگیلاس و خرزهره همیشه سبز است.
د) سهولت کاربرد گیاه: نگهداری و کشت گیاهان مورد استفاده در فضای سبز باید آسان باشد. اکثر گیاهان دارویی براحتی از طریق بذر، قلمه، پیوند، خوابانیدن، ریزوم، غده و مانند آن تکثیر می شوند و در مجموع نسبت به دیگر گیاهان، آفات و بیماریهای کمتری دارند.
انتخاب گونه های جدید گیاهی
در انتخاب و بررسی انواع گونه های گیاهی جدید موارد ذیل، بایستی مد نظر باشد.
1) سازگاری: سازگاری گونه گیاهی معرفی شده با خصوصیات آب و هوائی منطقه این امر باعث بالا رفتن قدرت رشد، تکثیر و در نهایت بقای گونه می گردد.
2) زیبایی و ظاهر آراسته: گونه جدید گیاه به نحوی که شکل و ظاهر گیاه مناسب محل مورد نظر باشد، که در این رابطه دیدگاه و نظر کارشناس فضای سبز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. عدم استفاده مناسب از یک گونه گیاه در محل مورد نظر، باعث کاهش زیبایی محوطه گردیده ضمن آنکه گاهی ممکن است باعث بروز مشکلاتی گردد به عنوان نمونه چنانچه از گیاهان انبوه در حواشی معابر و پیاده رو استفاده گردد، باعث کاهش دید رانندگان و ممانعت از توجه آنها به عابرین پیاده که در انتظار عبور از خیابان هستند، می گردد و همین امر باعث بروز حوادثی می شود.
3) خصوصیات فیزیولوژیک و مرفولوژیک گیاه: گاهی صمغ تانن و سایر اسانس های موجود در بخش های مختلف انواع گیاهان باعث وارد گردیدن لطماتی به اقشار مختلف بخصوص کودکان می گردد زیرا کودکان از روی کنجکاوی و یا بازیهای کودکانه در تماس با این پیکره های گیاهی بوده و حتی بخشی از برگ و غیره را در طی بازیهای کودکانه تناول می نمایند که در آنها ایجاد مسمومیت می نماید، لذا توجه به ایمنی اقشار مختلف این موضوع دارای اهمیت بسزائی است.
4) ایجاد آرامش خیال بیننده و جلب متخصص: ایجاد تنوع در فضای سبز به نحوی که هم باعث آرامش بازدیدکنندگان و هم باعث جلب متخصصین و علاقمندان شود و به طور کلی خواسته های همه اقشار را تأمین نماید؛ چه افرادی که جهت فرار از ناملایمات زندگی به دامن طبیعت پناه آوردند و چه آنهایی که در پی یافتن طرحهای نوین ، الگوبرداری تحقیق و غیره هستند، بسیار حائز اهمیت است.
5) پرهیز از یکنواختی و روی آوردن به استفاده ترکیبی از گونه ها: سالها است که فضای سبز شهری سطح مالامال از درختان صنعتی، جنگلی چون چنار، نارون، زبان گنجشک گردیده است و سالها است که مهمترین پوشش سطح زمین در پارکها، مبادین و بلوارها چمن است، حال آنکه مشخص گردیده است که بیشترین آلرژی از طرف گیاهان فوق حادث می گردد و چمن نیز با توجه به وضعیت خشکسالی ها و کمبود آب و همچنین هزینه های بالای نگهداری، حداقل در پاره ای از مناطق که امکانات و بودجه وسیع و کلان در دسترس نیست، کاملا از چرخه کشت و فضای سبز خارج گردیده است. گرچه اهمیت گیاهان داروئی در بخش پزشکی و داروسازی بر همگان واضح و مشخص ولی استفاده از این گیاه به عنوان گیاهان جدید در فضای سبز دیر زمانی که اهمیت یافته است، اکثر گیاهان مورد نظر جهت کشت در فضای سبز گیاهان همیشه سبز هستند که ظاهر سبز آنها در تمام فصول سال جلوه می نماید. این گیاهان دارای سطح برگ سبز دائمی هستند. برخی از آنها را می توان به طور ترکیبی با سایر گیاهان استفاده نمود و پاره ای از آنها حتی می توانند جایگزین گیاهان پوششی چون چمن گردند.



نتیجه گیری
فضای سبز شهری بر اکولوژی شهری به ویژه اقلیم، هوا، خاک، آب های زیر زمینی و جامعه حیوانی تاثیر می گذارد. مهم ترین اثر فضای سبز در شهرها، کارکردهای زیست محیطی آنهاست که شهرها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنی دار کرده است و با آثار سوء گسترش صنعت و کاربرد نادرست تکنولوژی مقابله نموده، سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها می شوند. امروزه جامعه شناسان، روان شناسان و پزشکان بر این باورند که فضای سبز افزون بر تامین بهداشت جو و محیط مکانهای مسکونی، نقش مثبتی در سلامتی شهروندان به عهده دارد. شناخت گونه های گیاهی بومی که می توانند در طراحی فضای سبز به کار آیند، با توجه به کمبود آب و کیفیت نامساعد خاک در اکثر نقاط کشور، با استفاده از گونه های بومی به صورت ضرورتی اجتناب ناپذیر در می آید. گیاهان و فضای سبز در روند زندگی انسانها به خصوص هنگام فراغت از کار و تکاپو به دنبال مامنی جهت التیام اعصاب و روان انسان، نقش مؤثری دارند و این نقش در بقای حیات در کره خاکی با اهمیت تر می گردد. ضرورت ایجاد و حفظ پوشش سبز گیاهان یکی از بدیهیات زندگی است و مثلث بقا و دوام انسان که شامل آب، هوا و غذا است بدون وجود گیاه هیچ گاه تکمیل نمی گردد ، زیرا هم تأمین اکسیژن و هم غذاسازی فقط با وجود گیاه امکان پذیر خواهد بود. با توجه به ضرورت در حیات انسانی و از آنجا که انسان موجودی است تنوع طلب، لذا در فضای سبز شهری علاوه بر ضرورت اهمیت و بهاء دادن به درختکاری، ایجاد تنوع هم از دیگر فاکتورهای مهم به نظر می رسد استفاده به جا و مناسب از پوشش گیاهی، احداث و نگهداری فضای سبز نیاز به تجربه و دانش، تحقیق و تفحص و شناخت نیازهای گونه های گیاهی مختلف دارد، تا رابطه دیرین انسان و طبیعت تقویت شود و انسان بار دیگر با طبیعت فراموش شده آشتی نماید. در ایجاد تنوع گیاهی در فضای سبز شهری همواره محدودیت های هوا و اقلیم، خشکی، باد، تابش بیش از حد خورشید و غیره وجود دارد که همین امر باعث کاهش تنوع می گردد. در پایان یادآور می شویم تنوع محیط جغرافیایی ایران و حاکم بودن وضعیت آب و هوایی گوناگون از منطقه ای به منطقه دیگر در پهنه وسیع کشور، سبب رویش جامعه گیاهی متنوعی شده است. این تنوع که سیمای جغرافیایی گیاهی و به دنبال آن جغرافیای زیستی را جان می بخشد، چه از نظر اقتصادی و چه از نظر اکولوژیکی اهمیت شایان توجهی دارد. گروهی از گیاهان دارویی مانند رزماری، اسطوخودوس، بومادران، سانتولینا، گل محمدی، انواع ختمی، اکالیپتوس، سپستان، کارم رنگی، مورد، خرزهره، همیشه بهار، برگ بو، اقاقیا، کرچک قرمز، مغربی، کم و بیش در فضای سبز کشور کشت می شوند ولی گروه دیگری مانند کورک، سرخارگل، خارشتر، گل گاو زبان، گاو زبان بوراگو، بابونه، بومادران استاندارد، زوفا، سداب، بیدمشک، عناب و سماق، قابلیت واردشدن در فضای سبز را دارند اما تابحال مورد توجه جدی قرار نگرفته اند.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ششهای سبز شهری

بي‌شك نخستين بارقه‌هاي منظر سبز را بايد در بين‌النهرين و باغ‌هاي ايران جست، در اين ميان باغ‌هاي معلق بابل و تپه‌هاي موسيان و علي‌كش در ايران از ديگر نمونه‌هاي اوليه تأثير‌گذار در منظر شهري بوده‌اند آنچه كه از بررسي تاريخ كهن برمي‌آيد مشخص مي‌كند كه تمامي نمونه‌هاي موفق منظر سبز شهري در گذشته از اثرات صاحبان قدرت در جامعه بوده است. بروز تأثيرات انقلاب صنعتي در سراسر دنيا باعث شد تا جوامع بشري بيش از پيش از طبيعت جدا افتاده و رشد سريع شهرها و در نتيجه پراكندگي نامنظم جمعيت در آن، اغلب محيط زيستي، با كيفيت نامطلوب آب و هوا، مشكلات سيل و نيازهاي انرژي عظيم براي سكونت‌پذير كردن آنها و… را بوجود آورد. اين مسايل زماني با اهميت‌تر جلوه مي‌كنند كه بدانيم فن‌آوري‌هاي مهندسي رايج، مانند تصفيه‌ خانه‌هاي عظيم، شبكه‌هاي زهكشي بتني و دستگاههاي پالايش هوا از لحاظ ساخت و نگهداري، گرانقيمت هستند و بسياري از كشورهاي در حال توسعه، امكانات و منابع لازم را براي اينگونه فن‌آوري‌‌ها ندارند. براي رويارويي با اين معضل، نياز به متخصصاني هست كه قادر به ايجاد نظم در ضرباهنگ توسعه و حفظ منابع طبيعي باشند تخصص برنامه‌ريزي براي فضاهاي سبز محيط‌هايي پويا و الهام‌بخش بوده كه قادر است به نيازهاي متغير جامعه به طريقي پاسخ دهد اجزاي تشكيل‌دهنده فضاي سبز شهري را مي‌توان تركيبي از فضاهاي باز و بسته و آميزه‌اي از زيستگاههاي طبيعي گياهان درنظر گرفت. اين مناطق شهري، منظري امن در ذهن مجسم مي‌كنند كه مردم آن را اداره و از آن استفاده مي‌كنند فضاهاي سبز شهري در هر منطقه شرايط آب و هوايي آن را تحت‌تأثير خود قرار داده و آنها را تغيير مي‌دهد.

اثرات مفيد فضاي سبز شهري در تعديل آب و هوا به طور كامل شناخته شده و نقش آن به منظور تنظيم رژيم آب و لطافت هوا قابل توجه است. امروزه در شهرهاي بزرگ جهان به علت تراكم جمعيت و وجود وسايل ماشيني و ساماندهي نامناسب كارخانه‌ها در نزديكي شهرها مسئله آلودگي هوا بسيار بغرنج شده است. از آنجايي كه آلودگي هواي شهرها از وسايل مهم اكولوژيكي است وجود ذرات و گازهاي حاصل از عوامل آلودگي با ايجاد كانونهاي تكاثف جذب رطوبت، به صورت مه بر روي شهر درآمده و بدين ترتيب آب و هواي شهر را در مقياس ميكروكليمايي تغيير مي‌دهد در كشور، ايران و بويژه در شهرهاي بزرگ اين مسئله هر روزه مشكل‌سازتر شده لزوم ايجاد فضاي سبز شهري را كه اصطلاحاً ششهاي سبز شهري مي‌نامند مي‌طلبد و با توجه به اين نكته كه اكثر شهرهاي بزرگ كشور در مناطق خشك و روي شيب دامنه‌ها قرار گرفته‌اند سايه باد و آلودگي هوا بسيار خطرناك و جدي‌تر است. بنابراين فضاي سبز براي سلامتي شهروندان با توجه به نقش *****ي آن و تشديد روند آلودگي شهرها روزبه‌روز بيشتر مي‌شود همچنين با افزايش حجم ترافيك ميزان سروصدا به بالاترين حد مي‌رسد و با دو برابر شدن حجم ترافيك آلودگي صوتي به ميزان بالايي افزايش مي‌يابد (3 دسي بل زياد مي‌شود) و سلامت روان افراد صدمه‌پذير مي‌شود اقدام عملي در برنامه‌ريزي شهري در ميزان كاهش آلودگي صوتي، كاهش بار صوتي محيط در فضاهايي است كه بار صوتي آن‌ها از آستانه‌هاي آسايش صوتي بسيار بالاتر است از شيوه‌هاي كاهش آلودگي صوتي استفاده از گياهان (عمدتاً درخت‌ها و درختچه‌ها) يكي از روش‌هاي معمول براي كاهش بار صوتي محيط، خصوصاً آلودگي صوتي ناشي از ترافيك خياباني است معمولاً مي‌توان به ازاي هر 10 متر عرض باند سبز، برحسب مورد بين 2/0 تا 5/1 دسي بل افت بار صوتي را متوقع بود. در امان نگه داشتن كاربري‌هاي حساس به آلودگي، همچون زمين‌هاي بازي، حياط مدارس و محل‌هاي نشستن و تماس مكان‌هايي كه احتياج به هواي پاك دارند و همجواري اين فضاها با فضاهاي سبز شهري الزامي است. لذا يكي از اهداف كاربري اراضي شهري در سطح كلان اهداف زيست محيطي مي‌باشد كه براي تخريب زمين، حفظ پيوند شهر و طبيعت، توسعه منابع و گسترش فضاي سبز شهري ايجاد مي‌شود.

منابع:
1- رهنمايي، محمدتقي، مجموعه مباحث و روشهاي شهرسازي: جغرافيا، چاپ گستر، 1382.
2- شهرام جنگجو، خلاصه مباحث اساسي كارشناسي ارشد برنامه‌ريزي شهري، تهران پردازشگران، 1381.
3- اباذري احمد، بررسي و گرايشهاي برنامه‌ريزي براي مبارزه با آلاينده‌هاي محيطي، (در مرحله تحقيق)
4- زردشت هوش‌ور، پاتولوژي جغرافيايي ايران، تهران، جهاد دانشگاهي، 1381.
 

Similar threads

بالا