مشکل اینجاست که تعریف آزادی از نظر هر کس متفاوته! این امر هم به مبانی فکری اون شخص برمیگرده ! کلا اول باید تعیین کنیم که از کدوم آزادی داریم حرف میزنیم؟!
با ایشون موافقم.این تعریف رو دوست دارم. و به نظرم در عین سادگی بسیار قدرتمندهتا حدی که آزادی من ، آزادی شخص دیگری رو نقض نکرده من باید آزاد باشم.
در بیان مدرن (رفرنس به استاد جان استوارت میل)، آزادی یعنی اجازه دادن نامحدود انجام هر کار به هر شخص بدون قضاوت سایرین تا زمانی که آن کار لطمه ای به آزادی شخص دیگر وارد نکند.
نخیر همچین چیزی نیستچرا وقتی در جامعه ی ما تا بحث از آزادی میشود عموم مردم فقط به یاد 2 نکته میافتند؟
1.مشروبات الکلی
2.حجاب
یعنی اگر این 2 مورد کاملا بدون قید قرار داده شود دیگر هیچ مشکلی نخواهیم داشت؟
نخیر همچین چیزی نیست
منظور من اینه که فقط موارد مربوط به آزادی دو مورد ذکر شده نیست......پاسخم به قسمت بولد شده پستتون بودچرا باید تکذیب کنیم؟ این یک جور صورت مسئله پاک کردن نیست؟
بنده تجربه ی شخصی خودم رو عرض کردم ، با حدود 20 نفر از دانشجویان همکلاسی ام که صحبت کردم ، اکثرا تعریفشون از آزادی همین دو مورد ذکر شده بود.کمتر کسی پیدا میشه که آزادی اندیشه رو مبنا قرار بده.
منظور من اینه که فقط موارد مربوط به آزادی دو مورد ذکر شده نیست......پاسخم به قسمت بولد شده پستتون بود
آزادی یعنی اینکه وقتی دختری و تنها سر شب داری برمیگردی خونه ، ترس ورت نداره !
آزادی یعنی اجازه انتقاد به صاحب قدرت .آزادی فقط درچارچوب قانون بیشترازون یعنی هرج ومرج.
سلام Tracer
خوبی ایشالا؟
دوستان نظراتی داشتند که من خوشم اومد. مثلن:
تا حدی که آزادی من ، آزادی شخص دیگری رو نقض نکرده من باید آزاد باشم.
با ایشون موافقم.این تعریف رو دوست دارم. و به نظرم در عین سادگی بسیار قدرتمنده
این هم یک نقل قول مرتبط:
در بیان مدرن (رفرنس به استاد جان استوارت میل)، آزادی یعنی اجازه دادن نامحدود انجام هر کار به هر شخص بدون قضاوت سایرین تا زمانی که آن کار لطمه ای به آزادی شخص دیگر وارد نکند.
شاد باشید
بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است . فردوسی خردمند
آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است . اسپنسر
آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ
هرکس قادر به تملک و ارادۀ نفس خود باشد آزادی حقیقی را به دست آورده است . پرسلیس
آزادی تلاش خردمندانۀ آدمی در جستجوی علت حادثه هاست . هربرت مارکوزه
رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی . ارد بزرگ
آزادی این نیست که هرکس هرچه دلش خواست بکند ، بلکه آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند .ماکدونال
آزادی حقیقی آن نیست که هرچه میل داریم انجام بدهیم ، بلکه آن است که آنچه را که حق داریم بکنیم . ویکتور کوزن
حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران
سلام به جناب ختایی پور محترم! این تعریف از آزادی به نظر بنده، ظاهرا زیباست ولی ناقصه!
آزادی حقیقی آن نیست که هرچه میل داریم انجام بدهیم ، بلکه آن است که آنچه را که حق داریم بکنیم . ویکتور کوزن
وقتی تعریف اشکال داشته باشه و یا ناقص باشه ایراداتی برش میشه گرفت...سلام Tracer
خوبی ایشالا؟
دوستان نظراتی داشتند که من خوشم اومد. مثلن:
تا حدی که آزادی من ، آزادی شخص دیگری رو نقض نکرده من باید آزاد باشم.
با ایشون موافقم.این تعریف رو دوست دارم. و به نظرم در عین سادگی بسیار قدرتمنده
این هم یک نقل قول مرتبط:
در بیان مدرن (رفرنس به استاد جان استوارت میل)، آزادی یعنی اجازه دادن نامحدود انجام هر کار به هر شخص بدون قضاوت سایرین تا زمانی که آن کار لطمه ای به آزادی شخص دیگر وارد نکند.
شاد باشید
مثلا طبق این تعریف، من آزادم که خودمو زندانی کنم(جسمی یا روحی و عقیدتی)، یا به خودم آسیب بزنم (مثلا مواد مخدر یا الکلی استفاده کنم) یا اصلا خودمو بکشم! آزادی هیچ کس دیگر هم محدود نمیشه
شاید یکی بگه من آزادم هر طور دلم بخواد لباس بپوشم. اون یکی بگه تو هرجور دلت بخواد لباس بپوشی من تو روحیه ام ! و اخلاق و احساساتم تاثیر منفی میذاره و تو نباید اینو بپوشی حالا کی درست میگه؟؟؟
آزادی تعریف گسترده ای دارد.آزادی مقوله ایست که مدتهاست ذهن بشر را به خود مخدوش کرده و خیلی ها با کمی تحریف آن را نقابی برای انجام اعمالشان قرار داده اند.
تعریف شما از آزادی چیه؟
و این ازادی تا کجاها می تونه ادامه پیدا کنه؟
و شامل چه چیزهایی میشه؟
من ازادی نمی خوام ، امتیاز ازادی رو میخوام ، مثلاً دوست دارم جلوی مسجد محلمون کاواره باز باشه - هر کی مسجدی به کیش خود و هر کی اهل صفا سیتی به کیش خود
آزادی در آمریکا مجسمه هست و در ایران میدان و ورزشگاه.
آزادی از نظرم باید تا این مرز رعایت بشه : تا حدی که آزادی من ، آزادی شخص دیگری رو نقض نکرده من باید آزاد باشم.
و گرنه جامعه ی بشری یا یک جنگل خواهد بود یا یک زندان.
شما تعریف دقیقی از آزادی ارائه ندادین که حالا من بذارمش تو چهارچوب قانون و بهش عمل کنم:انظر شخصی من اینه که ازادی تو یه جامعه در چارچوب قانون باید باشه . فکر میکنم این دیگه خودش معنی و محدوده ی ازادی رو کاملا نشون بده . اینکه بعضیا از کلمه ی ازادی سو ء استفاده میکنن و بعضیا با ابزار قانون و تعصب خیلی از ازادی های به حق رو ، صلب می کنن نشون میده درکی از ازادی و حقوق مسلم مردم جامعه ندارن و فقط منفعت طلبند و یا اسیر یک سری اعتقاداتی هستند که هیچ باور و شناختی ازش ندارند.
پس با این حساب من (نوعی) محصورم بین بینهایت محدودیت که دلیل هر کدومشون نقض نکردن آزادی دیگرانه!
اونوقت آزادی چی میشه!
پس یعنی شرط آزادی یعنی مزاحم نبودن برای دیگریآزادی یعنی اینکه هر کس هر کار دلش میخواد انجام بده تا جایی که مزاحم دیگران نباشه
البته این مثال هستش و موارد نامحدود دیگه ای میشه مثال زد.در اینجا ما باید ببینیم اصولن به چه دلیل منطقی و عقلی نفر دوم میخواد که نفر اول رو محدود کنه....یعنی لباس نفر اول واقعن برای هر انسان سالم و نرمالی آسیب زنندست؟ و مانع از فعالیت صحیح انسانها در اجتماع میشه و آزادی رو از بقیه میگیره و یا نه نفر دوم بیماری یه که بدون دلیل محکمی آزرده میشه!
پیدا کردن این موضوع کار خیلی سختی نیست و با کمی تحقیق علمی موضوع روشن میشه. شاید لازم بشه از روانشناسا و جامعه شناسا کمک گرفت.
وقتی تکلیف این موضوع روشن شد کار راحت میشه.
اگر واقعن پوشش نفر اول مانع فعالیته بقیه انسانها (انسان نرمال) در جامعه میشه، این پوشش طبق تعریف ناقض آزادیه(چون با این پوشش یقیه آزاد نیستن در جامعه فعالیت کنن). اگر نه ؛ به کسی آسیب نمیزنه؛ پس شخص دوم اصولن با گفتن اینکه"شما حق نداری اینطوری بپوشی" داره آزادی دیگران رو نقض میکنه پس آزاد نیست این حرف رو بزنه..
اون امنیته! مجید جاان!:دیآزادی یعنی اینکه وقتی دختری و تنها سر شب داری برمیگردی خونه ، ترس ورت نداره !
آزادی یعنی اینکه کسی فوضولی تو کارای شخصیت نکنه!
آزادی یعنی اینکه خودت برا خودت تصمیم بگیری نه بقیه...
کلا چیز خوبیه :دی
پس یعنی شرط آزادی یعنی مزاحم نبودن برای دیگری
خب اینم که شد دوباره محدودیت! چ کاریه بهش بگیم آزادی:ا