اشعار و نوشته هاي عاشقانه

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
گلـوے آدمـ رـا


گـاهے باید بتـراشند


تـا بـراے دلتنگے هـاے تـازهـ جـا بـاز شَود


دلتنگے هـایـے ڪـﮧ جـایشاטּ‌ نـَﮧ در دل


ڪـﮧ دَر گلـوے آدمـ است


دلتنگے هـایــے ڪـﮧ میتـوانَند آدمـ رـا خفـﮧ ڪُنند..!

 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
سـکـــــــه ی زنـدگـیم
شـیـــــــر نـدارد
امــــــــا
هـمـیـن خـطـی
کـه مـــــــرا بـه تــــــو
وصـــــــــــــــــل
نـگـه مـی دارد را
دوســـــــت دارمـــ
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خوب یاد گرفته ام
اگر
دیگر
عشقی ندارم
اگر
دیگر
کسی را ندارم
که دوستم بدارد
ولی
خدا را
دارم
و میدانم
روزی
میرسد
که
کسانی خواهند امد
که دوستم بدارند
به عنوان
دوست
و دوستم بدارد
به عنوان
عشقش
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در کوچ پرستو های عاشق
به دنبال
عشقی
نافرجام
هستم
اما
میدانم
اگر او واقعا
عاشقم بود
تنهایم نمیگذاشت
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
سنگ اندیشه به افلاک مزن, دیوانه
چون که انسانی و از تیره سرطاسانی
زهره گوید که شعور همه آفاقی تو
مور داند که تو بر حافظه اش حیرانی
در ره عشق دهی هم سر و هم سامان را
چون به معشوق رسی بی سر و بی سامانی
راز در دیده نهان داری و باز از پی راز
کشتی دیده به توفان و خطر می رانی
مست از هندسه روشن خویشی, مستی
پشت در آیینه در آیینه سرگردانی
بس کن, ای دل, که در این بزم خرابات شعور
هرکس از شعر تو دارد به بغل دیوانی
لب به اسرار فروبند و میندیش به راز
ورنه از قافله مور و ملخ درمانی
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
ياد بگذشته به دل ماند و دريغ

نيست ياري كه مرا ياد كند

ديده ام خيره به ره ماند و نداد

نامه اي تا دل من شاد كند


خود ندانم چه خطائي كردم

كه ز من رشته الفت بگسست

در دلش جائي اگر بود مرا

پس چرا ديده ز ديدارم بست


هر كجا مي نگرم، باز هم اوست

كه بچشمان ترم خيره شده

درد عشقست كه با حسرت و سوز

بر دل پر شررم چيره شده


گفتم از ديده چو دورش سازم

بي گمان زودتر از دل برود

مرگ بايد كه مرا دريابد

ورنه درديست كه مشكل برود



مي كشندم چو در آغوش به مهر

پرسم از خود كه چه شد آغوشش

چه شد آن آتش سوزنده كه بود

شعله ور در نفس خاموشش


شعر گفتم كه ز دل بردارم

بار سنگين غم عشقش را

شعر خود جلوه ئي از رويش شد

با كه گويم ستم عشقش را


مادر، اين شانه ز مويم بردار

سرمه را پاك كن از چشمانم

بكن اين پيرهنم را از تن

زندگي نيست بجز زندانم


تا دو چشمش به رخم حيران نيست

به چكار آيدم اين زيبائي

بشكن اين آينه را اي مادر

حاصلم چيست ز خود آرائي


در ببنديد و بگوئيد كه من

جز او از همه كس بگسستم

كس اگر گفت چرا؟ باكم نيست

فاش گوئيد كه عاشق هستم


قاصدي آمد اگر از ره دور

زود پرسيد كه پيغام از كيست

گر از او نيست، بگوئيد آن زن

ديرگاهيست، در اين منزل نيست
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلدار من
اگر بخواهی بی دریغ بلخ و بخارا و سمرقند را
به خال هندویت خواهم بخشید
اما پیش از آن از امپراطور بپرس
بدین بخشش راضی است یا نه
زیرا امپراطور که بسی بزرگتر و عاقلتر از من و توست
از راز عشق ورزیدن خبر ندارد!
آری
ای پادشاه!
میدانم که به این بخشش ها رضا نخواهی داد
زیرا تاج بخشی فقط از گدایان کوی عشق ساخته است
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخواب آروم عسل بانو
که بی تو ساکته اینجا
ولی راحت شدی انگار
از این بی رحمی دنیا


بخواب آروم و بی غصه
کی این دردو یادش میره؟
سکانس آخرت این نیست
کسی جاتو نمیگیره


زمین ساکت زمان آروم
عسل تو آسمون خوابه
ستارش رفته از امشب
یه جای دیگه می تابه


مثل پروانه ها حالا
دیگه آزاده آزادی
به خیلی آدما با عشق
دوباره زندگی دادی


لالا لالا گلهای سرخ
گلهای یاس و بابونه
کی اینو باورش میشه
که تو دیگه نیای خونه


تو قلبت میزنه اینجا
تو عطرت اینجا پیچیده
تو اسم پاک و شیرینت
صدای زندگی میده



لالا لالا بخواب اما
روزای بی عسل سخته
با پرواز پر از دردت
بهار از یادمون رفته


تو رفتی اما بخشیدی
نگات زنده است نفس داره
واسه تو کمترین پاداش
هزاران بار اسکاره


تو با "پروانه ای در مه"
تو با "دستای آلوده"
عسل بودی،عسل موندی
واسه رفتن ولی زوده

شعر مریم حیدر زاده برای عسل بدیعی
 

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگر گل خورشید از سرخی به زردی است
غم در نگاه اسمان
لاجوردی ست
با یاد چشمش مانده ام تنهای تنها
تنها خدا داند که تنهایی چه
دردی ست!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی مینویسم
تنها از یک نفر
اما
گاهی
دلم میخواست
جای
نوشتن
از یک نفر
که نمیدانم
فراموشم کرده یا نه
از کسانی بنویسم
که دوستم دارند
و همیشه باعث
لبخندم
هستند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
سر بر شانه خویش میگذارم
ارام
اشکهایم را
پاک میکنم
و اسوده
به خواب
ابدی
خویش
رهسپار میشوم
 

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
 التماست نمیکنم
هرگز گمان مکن که این واژه را
در وادی اوازهای من خواهی شنید
تنها مینویسم بیا
بیا و لحظه ای کنار فانوس نفس های من
 "
آرام " بگیر...
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
.
.
.

دلم را که مرور می کنم تمام آن
از آن توست
نقطه ای از آن خودم
بر آن نقطه هم میخ می کوبم و
قاب عکس تو را می آویزم .....
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
نبودنت در من قدم می زند،


من زیر باران!

تو دور میشوی، من خیس!

این دِلبری های بهار است،

نیامده دیوانه می کند، کوچه را

از تنهایی
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش نگاهت زیر نوبس داشت

 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
خاطراتت صف کشیده اند !

یکی پس از دیگری ...

حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !!

و من ...

فرار می کنم

از فکر کردن به تو

مثل رد کردن آهنگی که ...

خیلی دوستش دارم خیلی !!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تنها خویش
را به اغوش
میکشم
و نوازشش
میکنم
تا
کمتر
بی تاب
دستانی
باشد
که نوازشش کنند
تا مبادا
باز
هم
اشتباهی
به کسی
دل ببندد
دلم
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست داشتن ساده است، باورکردنش سخت. تو ساده باور کن که من سخت دوستت دارم
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما از نسل خاکیم
خاک آرام است
پر از عشق است
گل را در دامانش می پروراند
انسان را پس از مرگ در آغوش می کشد
.
.
.
خاک پاک است
دوست دارم از نسل خاک بمانم که عاشقانه عشق می ورزد و هیچ نمیخواهد
عشق را باید از خاک آموخت
من نمیخواهم از نسل آتش باشم
آتش نسل شیطان مردود است .
پس هیچ گاه دل کسی را به رسم او آتش نزن
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اگر میخواهی دلی را بسوزانی
اصلا
به اسمان نمیخواهد نگاه کنی
کافیست
به قلبت نگاه کنی
انکه
تو
را سوزاند
چقدر
قلبت را
درد داد
انگاه خودت
پشیمان
میشوی
کسی
را بسوزانی
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
.
.

سردی زمستان را کسی می فهمد که
دیگر اغوش گرمی برای پنهان شدن نداشته باشد...
يادم مي ماند، هميشه دستي هست
براي آن هنگام که تنهاييم ديدني نيست،
شنيدني نيست، تنها لمس کردني ست،
مي دانم هميشه دستي هست
براي لمس تنهايي من...
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزهاي بي تو بودن پــــــــــــــــــــــــــــر...
فکر بي تو بودن پـــــــــــــــــــــــــر...
دوست داشتن کسي جز تو پـــــــــــــــــــــر...
عشق کسي جز تو ،توي سرم پـــــــــــــــــر...
گل من فقط تو نپـــــــــــــــــــر...

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی
بجای
نوشتن
دوستت دارم
بهتر
هست
تنها
در چشمان
انکه
دوستش داری
چند
لحظه نگاه
کنی
شاید
روزی
دیگر
حتی
نتوانی
همین
لحظات
کنار هم بودن
را تکرار کنی
 

glosi

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
جز آن لنگه كفشها ديگر دغدغه اي نبود ....
[/FONT][FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]سالها پيش بي هوا مي پريدم...[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
داد ميزدم ....
[/FONT][FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]ميدويدم...[/FONT][FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]روي جدول راه ميرفتم ....[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
و براي بدست آوردن چيزهاي دوست داشتني ام لج ميكردم ...
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
گذشت و گذشت و گذشت و ما هيچ گذشت را ياد نگرفتيم .
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
هيچ نفهميديم كه كي كفش پوشيدن را ياد گرفتيم آنقدر كه پا توي كفش ديگران هم ميكنيم
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
ياد گرفتيم كه ديگر نميتوان روي جدول راه رفت.
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
همه تو را به جدول ميزنند كه خودشان راه بروند ...
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
براستي كو ....
[/FONT][FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]آن دنياي خوب و قشنگ سادگي ...[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
براستي كجاست آن لحظه هاي شيرين كه با تو سپري شدو من با تو
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
بزرگ شدم ....
[/FONT][FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]همبازي كودكي هايم ....[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
براستي كجا دستت را رها كردم كه اينگونه دوري را حق من دانستي ...
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
كاش هنوز هم مثل دوران خوب كودكي ميشد براي داشتن چيزهاي دوست داشتني لج كرد
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
و من لج ميكردم تا تو را به من برگردانند .
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
بگو گناه نيلو چه بود كه آرميدي ....
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
كاش در آغوش من دمي به آرامي مي آرميدي ..تا طعم نبودنت اينقدر تلخ نبود...
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
اينقدر دلتنگي مرا رنجور نميكرد .....
[/FONT]​
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
كاش ذره اي ياد من روحت را قلقلك دهد تا شايد به خواب اين خفته در مرداب بيائي
[/FONT]​
 

Similar threads

بالا