معماری با مصالحی از جنس دل

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی سخته زخم خورده باشی و دنبال تسکین...
و نوازش هرکسی رو باور کنی که دردت فراموش بشه،
اما میبینی جز طعمه چیزی نبودی
برای انکه دم میزد که درد را میفهمد و بهت تسکین و درمان میدهد
بدتر از انی بود که زخمیت کرد.
اما این شکارچی از زخمت سوء استفاده نمود و تورا جز یه طعمه بیشتر ندید!
و باز زخمیتر از همیشه میشی و دیگر نوازشی رو باور نمیکنی!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
انقدر نخندیم به احساس هم
روزی میرسد
که دیگری به احساسمان خواهد خندید
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
لیـــاقــت مــی خواهــد
بـــودن در شعــر هـــای دختــری کـه
بـــــا تمامــــ عشقــش نبـــودنـــت را اشکــــ مــی ریـــزد
تعجـــب نکــــن !!
در بی لیـــــاقتی تـــو شکـــی نیـــست
اینجـــا دلیـــل بــودنـــت میـــان بغــــض هــــایـــم
خــریت خـــودم اســـت نـــه لیـــاقــــت تــــو …
 

پیوست ها

  • s.jpg
    s.jpg
    35.3 کیلوبایت · بازدیدها: 0

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لیـــاقــت مــی خواهــد
بـــودن در شعــر هـــای دختــری کـه
بـــــا تمامــــ عشقــش نبـــودنـــت را اشکــــ مــی ریـــزد
تعجـــب نکــــن !!
در بی لیـــــاقتی تـــو شکـــی نیـــست
اینجـــا دلیـــل بــودنـــت میـــان بغــــض هــــایـــم
خــریت خـــودم اســـت نـــه لیـــاقــــت تــــو …

اری
لیاقت
میخواهد
در شعرهای دختری
باشی
ان که
لیاقت نداشت
تنها
حماقت محض هست
که هنوز
برایش
اشک میریزم
 

Mitra2012

عضو جدید
آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند.
اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه...
آن جا که در میان خاک خوابیدی؛
«سنگ تمام» را می گذارند و می روند ...!


























 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه از فاصله ها گله داریم !
شاید یادمان رفت که در مشقهای کودکیمان
برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود …
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز


اینروزها سراغ من را از هر کس بگیری


میدانند کجایم


مرا گم نخواهی کرد


همان جایم که تو نیستی


همانجا که خاطره ها بی تو در آن رژه میروند


همانجا که همه هستند جز توی آشنا !


همانجا که همه جفت هستند و من تک !


تو از هر کس از من بپرسی


دیوانه خطابم خواهد کرد !


شلوغش نکن


این ملت


هر چه را ندانند مسخره میکنند


دیوانه میدانند


احمق میخوانند


بیگانه میدانند


حق با آنهاست


من دیوانه ام


من غریبه ام با خوشیهایشان


من نا آشنا ام با خنده هایشان


من دیوانه ام که تمام دلخوشی ام در این روزهای شلوغ


پیاده روی با هندزفری ای در گوش


کنارِ شلوغی های این ملت است . . .
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی خواستم نبودنت
از شمارش انگشتانم بيشتر شود...
اما اين روزها کاری ازدستانم
بر نمی آيد !
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی می رسد که بی تفاوتی هایت را

با جای خالـــــی ام حس کنی،

و شاید در دلت با بغض بگویی کاش اینجا بود!

آن وقت است که می فهمی

چقدر زود دیر می شود

و من حتی به خوابت هم نــــــــمی آیم.......
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آرام باش

آرام باش عزیز من آرام باش

حکایت دریاست زندگى

گاهى درخشش آفتاب، برق و بوى نمک، ترشح شادمانى

گاهى هم فرو مى‏رویم، چشم‏هاى‏مان را مى‏بندیم، همه جا تاریکى است،


آرام باش عزیز من

آرام باش

دوباره سر از آب بیرون می ‏آوریم

و تلألوء آفتاب را می ‏بینیم

زیر بوته‏ اى از برف

که این دفعه

درست از جائى که تو دوست دارى طالع مى‏شود. "
 

marziye70

عضو جدید
من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی مینویسم
از لج تو... از لج خودم...!
که حاضر نبودیم
یکبار این ها را واقعی بهم بگوییم.!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باران

ای کاش تمام شعرها حرف تو بود

باران

کاش بارانی ببارد ، قلبها را تر کند

بگذرد از هفت بند ما ، صدا را تر کند

قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها

رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند

بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را

شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند

مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت

سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند

چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها

شاید این باران که می بارد شما را تر کند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در سایه خویش
در بلندای
اسمان
به کوهی
مینگرم
که از
میان ابرها
میشود
تماشا کرد
چقدر
گاهی
دلم همین
کوه
را میخواهد
تا به ان
تکیه بزنم و ارام بشوم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز


اینروزها سراغ من را از هر کس بگیری


میدانند کجایم


مرا گم نخواهی کرد


همان جایم که تو نیستی


همانجا که خاطره ها بی تو در آن رژه میروند


همانجا که همه هستند جز توی آشنا !


همانجا که همه جفت هستند و من تک !


تو از هر کس از من بپرسی


دیوانه خطابم خواهد کرد !


شلوغش نکن


این ملت


هر چه را ندانند مسخره میکنند


دیوانه میدانند


احمق میخوانند


بیگانه میدانند


حق با آنهاست


من دیوانه ام


من غریبه ام با خوشیهایشان


من نا آشنا ام با خنده هایشان


من دیوانه ام که تمام دلخوشی ام در این روزهای شلوغ


پیاده روی با هندزفری ای در گوش


کنارِ شلوغی های این ملت است . . .

وقتی
معنای
احساست را نمیفهمند
تو را
دیوانه خطاب میکنند
وقتی
دیگر لبخند نمیتوانی بزنی
تنها
میگویند
اخه
اما
نیازی به دلسوزی نیست
تنها بجای حرف
کمی همراهمان قدم بزنید انوقت
میفهمید چرا تنها هستیم
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چنديست كه پاي احساسم لنگ ميزند..
چنديست كه احساسم ديگر ردپايي ندارد..
گمش كرده ام..
احساسم را ميگويم..
چنديست كه يخ صدايم ميكنند..
تقصير من چيست آخر پايش را لنگ كرده اند من هم گمش كرده ام..
بدون احساس هم ميشود نوشت..
بدون احساس هم ميتوان در دل جا گرفت..
اگر ميشود پس باز كن بازوانت را كه چنديست يخ زده ام..
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و حدس می زنم شبی مرا جواب میكنی

و قصر كوچك دل مرا خراب میكنی

سر قرار عاشقی همیشه دیر كرده ای


ولی برای رفتنت عجب شتاب میكنی

من از كنار پنجره تو را نگاه میكنم

و تو به نام دیگری مرا خطاب می كنی

چه ساده در ازای یك نگاه پاك و ماندنی

هزار مرتبه مرا ز خجلت آب میكنی

به خاطر تو من همیشه با همه غریبه ام

تو كمتر از غریبه ای مرا حساب میكنی

و كاش گفته بودی از همان نگاه اولت

كه بعد من دوباره دوست انتخاب می كنی....





 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز


ای کـاش تـنـهــا یـکــــنـفــر...
هــم در ایــن دنـــــیــــا مـــرا یــاری کـنــد ..
ای کـــاش مـــی تـــوانــستـــم ...
بــا کـسـی درد دل کـنـــم تـــا بـگــویـــم کــه ...
مــن دیــگــر خـســتـــه تـــر از آنـــم کـــه زنـــدگــی کـنـــم
تـــا بـــدانـــد غــم شـبــهـــا یــــم را....
تــــا بــفــهــمـــد درد تــــن خــستـــه و بـیــمــــارم را .....
قــانـــون دنــیـــا تــنـــهــایـــی مـــن اســـت...
تنهایی محض
و تـنــهــــایــی مـــن قـــانـــون عــشـــق اســـت....
و عــشـــق ارمــغـــان دلــدادگــیــســت......
و ایـــن ســـرنــــوشـــت ســـادگـیــســـــت.....
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جز دلت که قطره ایست بیکران کس نشان ز بیکران نمی دهد

جز تو هیچ میزبان مهربان نان و گل به میهمان نمی دهد

خواستم که با تو درد دل کنم گریه ام ولی امان نمی دهد

پاره های این دل شکسته را گریه هم دوباره جان نمی دهد





 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
خـــــــــــــــــــــــدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا ! ! !


آســــــــمــــــــانـــــــت چــــــــه مــــــــزه ای اســــــــــــــــت ؟! ؟!


مــــــــــــــــــــــــن کـــــــــــــــه فـــــــــــقــــــــــــط زمـــــــــیـــــــــــن خـــــــــــــورده ام . .
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
زحمت دارد . . .

آدم بودن را میگویم . . .


این را میشود از مترسک ها آموخت . . .

آن ها تمام عمر می ایستند تا آدم حسابشان کنند . . .

676628_Q4ZFGbAi.jpg
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2]http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon1.png[/h] گرچه از تو یه جوابم نگرفتم این همه سال
می نویسم یا نوشتم هرچه بود حال و احوال
نامه بر باد نامه بر آب
نامه های بی جواب
به نشون و اسم اونکه اومد و رفت مثل یه خواب
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
http://www.www.www.iran-eng.ir/customavatars/thumbs/avatar130137_6.gif
«زیر باران»

ساده بودم،
تو نبودی،
باران بود.

در کوچه تنهایی،
زیر سایبان وحشت،
از خیس شدن،
فرار میکردم.

در انتهای کوچه،
تک درخت غربت!
صدایم کرد.

در جستجوی تو آن شب،
زیر باران،
بوی نمناک جدایی را!
از شاخه ،
درخت غربت چیدم.

باز هم ،
در پی ات ،
سرتاسرخیابان غم را ،
گشتم.

ساده بودم،
تو نبودی ،
باران بود.

ولی هنوز،
به دنبال گمشده ام ،

هر شب ،
کوچه هارو میگردم،
حتی ، زیر باران.

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گرچه از تو یه جوابم نگرفتم این همه سال
می نویسم یا نوشتم هرچه بود حال و احوال
نامه بر باد نامه بر آب
نامه های بی جواب
به نشون و اسم اونکه اومد و رفت مثل یه خواب

 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب ها خوابم نمی برد…
از درد ضربات شلاق خاطراتت روی قلبـــــم
بی انصاف…
محکم زدی ،
جایش مانده است…
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزگار نبودنت را برایم دیکته می کند…

و نمره ی من باز صفر می شود …

هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام ….!!!!
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
هــمــه مـرا بـا خــنــده هــای بــلـــنــد

میشناسند...

بــیـچـاره بــالــشــتــم بــا

گــریــه هـای بـی صــدا...
 
آخرین ویرایش:
بالا