لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

M P 3

اخراجی موقت
خوب اهلش نبودم که نمیدونستم باید چیکار کنم
اولین بار که رفتم سمتش تمامه بدنم میلرزید
اصلا نمیدونستم باید چی بگم
تا گفتم سلام
خودمم یادم رفت چی باید بعدش بگم
فکر کردم باید بهش نشون بدم که دوسش دارم
وقتی اون خانوم اصلا منو ندیده که نمیتونستم یهو برم جلوش
من بعد 3 ماه که توی مسیرش بودم و نگاهش بهم خوب شده بود و بهم توجه کرد رفتم جلو که بدونه من همونم که همیشه تو مسیرشم
فکر میکردم بمونه و حرفامو گوش بده اما نموند

من احساساتی هستم اما انتخابم احساسی نبوده

اینایی که میگم برای من خیلی مهمه و دوستان حق دارن که قبول نکنن(اما نباید خنده دار فرض کنن)
پاک و نجیبه
وقتی توی مسیره خیلی ساده و سنگین راه میره و رفتار میکنه
اهل شیطنت بعضی سبک بازیا نیست
هم سطحیم
تویه محله ایم و وضع مالیشونم مثه خودمون متوسطه
خونوادش مثه خونواده ی خودم ساده و خوبن
معتقده
هم از سرو لباسش مشخصه هم رفتارش
نمازمیخونه
خیلیها این کارو نمیکنن
رفتار اخلاق و برخوردش یه جوریه که مطمینم میتونه همسر خوبی برام باشه و دختری هم که تربیت میکنه مثه خودش میشه

اهل آرایش زیاده از حد نیست

دوستای عزیزم آدما متفاوتن
پس عقایدو سلیقه هاشونم متفاوته
اینا برای من مهمه و خیلی چیزای دیگه

با این خصوصیاتی که تو میگی من همین الان میتونم 3000 تا دختر بهت معرفی کنم واسه ازدواج.پس هیییییچوقت فکر نکن اگه این نشد بدبخت میشی و مثه این گیرت نمیاد!!!!
اصن کلا من با عشق مخالفم.به حرفام میرسی خودت الان بدنت داغه حرفای من تو کله ت نمیره!!!
ببین چی بهت میگم.دختر نباید از احساس پسر با خبر بشه تا قبل از وقتی که دیگه قطعی بشه.
خودتو کنترل کن.دنبالش نرو.یه مدتی تنهاش بزار به حال خودش بعد یه روز با خودت تصمیمتو بگیر برو باهاش حرف بزن(گرچه من همینم اشتباه میدونم چون تو هنوز استقلال نداری!!!)
میخوای بهت بگم جوابش چیه؟؟؟
اگه از تو بدش بیاد که سریعن میگه نه!!!میگه من نمیتونم به شما حتی فکر کنم!!!
ولی اگه از تو بدش نیاد مثلا میگه با پدرم صحبت کنین بعد تو میخوای بری به پدرش چی بگی؟؟؟
اصن فک کن بهت میگه منم تورو دوس دارم و بهت بله میگه بعدش میخوای چه کنی؟؟؟میخوای بهش بگی حالا 3 سال صبر کن تا من برم خودمو جمو جور کنم و برگردم!!!؟؟؟؟
خوب به حرفام فک کن....
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
با این خصوصیاتی که تو میگی من همین الان میتونم 3000 تا دختر بهت معرفی کنم واسه ازدواج.پس هیییییچوقت فکر نکن اگه این نشد بدبخت میشی و مثه این گیرت نمیاد!!!!
اصن کلا من با عشق مخالفم.به حرفام میرسی خودت الان بدنت داغه حرفای من تو کله ت نمیره!!!
ببین چی بهت میگم.دختر نباید از احساس پسر با خبر بشه تا قبل از وقتی که دیگه قطعی بشه.
خودتو کنترل کن.دنبالش نرو.یه مدتی تنهاش بزار به حال خودش بعد یه روز با خودت تصمیمتو بگیر برو باهاش حرف بزن(گرچه من همینم اشتباه میدونم چون تو هنوز استقلال نداری!!!)
میخوای بهت بگم جوابش چیه؟؟؟
اگه از تو بدش بیاد که سریعن میگه نه!!!میگه من نمیتونم به شما حتی فکر کنم!!!
ولی اگه از تو بدش نیاد مثلا میگه با پدرم صحبت کنین بعد تو میخوای بری به پدرش چی بگی؟؟؟
اصن فک کن بهت میگه منم تورو دوس دارم و بهت بله میگه بعدش میخوای چه کنی؟؟؟میخوای بهش بگی حالا 3 سال صبر کن تا من برم خودمو جمو جور کنم و برگردم!!!؟؟؟؟
خوب به حرفام فک کن....

به نظر منم توی 3 سال خیلی عوض میشی و معیارات کامل تر می شه...
 

TRON

کاربر فعال
نمیدونم
آخه نمیدونم عکسالعملش چطوریه
با این کارایی که من کردم الان منو بد میدونه

خب با این کاری که گفتم میفهمه که بد نیستی



وقتی با یه نفر درمیون بذاری قضیه رو مثه خواهرت خیلی بهتر از بچه های اینجا میتونه کمکت کنه چون میشناستت خودشم یه دختره و با شناختی که ازت داره خودش میدونه باید چکار کنه
فقط یادت باشه فقط راهنمایی بخوا نه بیشتر
در نهایت این خودتی که برای زندگیت تصمیم میگیری
اگه فک میکنی چیزی که میخای درسته و ایمان داری نذار هیچ فکر و حرفی روت تاثیر بذاره
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
با نگرانی گفت آقا مزاحم نشو(ترسیده بود)مطمین بودم که چون تو محله هستیم اینجوریه
چون نگاه اطرافش کردو بهم این حرفو زد

طرز برخوردش درست نبوده حیف تو نیست؟! ولش کن ببینه چه شوهری گیرش میاد این جور دخترا تا نترشن یا چندتا درب و داغون خواستگاریشون نره درست نمیشن. تو هم حیفی برو دنبال یکی بهتر بیخودی فکرت رو مشغولش نکن
 

REYMOND00

کاربر بیش فعال
سلام.
به نظر من هم 3 سال دیگه خیلی معیارهات تغییر خواهد کرد و همینطور وضعیت جامعه... و 25 سال چیزی نیست!!با توجه به اینکه شما با کسی هم نبودی شاید واقعا اون شناخت واقعی هنووووووووووز حاصل نشده باشه دوست من!
و اینکه زل می زدی بهش و اینا اصلا اصلا زیبنده یه آدم تحصیل کرده نیستا...اینو مطمئن باش که نگاهش بهت فراتر از یه پسر هیز(خیلی خیلی معذرت می خواما)نیست!!اینکه همه جا دنبالش بودی شاید این حسو بهش داده باشه که داری سایزش می زنی!!نکن از این کارا...تا همین جا هم خیلی از وجهه تو از دست دادی پیشش به نظرم...
ببین حداقققققل3 سال دیگه مونده...تا شما یه تکون بخوری...با توجه به این نمی تونی به خانوادت بگی هنوز... به خصوص که شناختی هم نداری(حتی حرف هم نزدی که شناخته باشیش!)و این ریسکو بالاتر هم می بره...چون بهرحال بحث 1 عمره داداش....اما می تونی با نوشتن شروع کنی...من و همسرم همکلاس زبان بودیم و قرار بود با پیشنهاد پن پالی شروع بشه که حتی متن تایپ هم شده بود ولی بعلت روابط عمومی زیادیه من و همسرم همه اش مکالمه شد:biggrin:!!!تازه بعد از اینکه 1 جلسه کامل باهم فقط ما دوتا انگلیسی حرف زدیم!!(یعنی چون سطحمون یکی بود استاد ما رو با هم انداخت که بحث کنیم و 1ساعت حرف زدیم!اونم کاملا مرتبط با تحصیل و کار!)
واقعا نمی دونم بقیه چطور پیشنهاد می دن و چطورم قبول می کنن!!!!!ولی احتمالا با زنگ به خوابگاه یا پیدا کردن همراه اتفاق می افته که به نظرم اونا برای دوستی هست فققققط!که تازه دختره هم بخواد و تربیت درست و درمون هم نداشته باشه...(با عرض معذرت من اینا رو می گما...نظر شخصی خودمه)
 

mech_eng2000

عضو جدید
طرز برخوردش درست نبوده حیف تو نیست؟! ولش کن ببینه چه شوهری گیرش میاد این جور دخترا تا نترشن یا چندتا درب و داغون خواستگاریشون نره درست نمیشن. تو هم حیفی برو دنبال یکی بهتر بیخودی فکرت رو مشغولش نکن
ای بابا این چه حرفیه دوست من!!!
دوست داشتن کشکی نیست که همینجوری بیخیالش بشه
اقا من نظرم کاملا مخالفه،
مشکل شما اینه که کلا کم با دخترا رابطه داشتی یا اصلا نداشتی
دوستی با دخترا (دوستی ساده، نه الزاما دوست پسر دوست دختر) خیلی در رفتار ادم تغییر مناسب ایجاد میکنه
ور اگر با دختر های زیادی در ارتباط (منظورم جنسی نیستا) باشی، خوب میشناسیشون
اون موقع نظر Happy atheist رو میفهمی که درسته:D
اخر تاییدت کردما
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا این چه حرفیه دوست من!!!
دوست داشتن کشکی نیست که همینجوری بیخیالش بشه
اقا من نظرم کاملا مخالفه،
مشکل شما اینه که کلا کم با دخترا رابطه داشتی یا اصلا نداشتی
دوستی با دخترا (دوستی ساده، نه الزاما دوست پسر دوست دختر) خیلی در رفتار ادم تغییر مناسب ایجاد میکنه
ور اگر با دختر های زیادی در ارتباط (منظورم جنسی نیستا) باشی، خوب میشناسیشون
اون موقع نظر Happy atheist رو میفهمی که درسته:D
اخر تاییدت کردما

اولش ترسیدم:D
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
میخواستم امادش کنم، چون تجربه نداره اگه حرف تورو گوش میکرد، افسرده میشد
باید با دخترا زیاد بگرده، بفهمه (البته بعضیاشوناااا- همه رو نمیگم) چه جور ادمایی هستن

البته حرفت درست بود عاشق این چبزا رو درک نمیکنه... ولی مشخصه دختره ظالمه حتی اگر دختر خوبی باشه مهربون نیست
 

mech_eng2000

عضو جدید
البته حرفت درست بود عاشق این چبزا رو درک نمیکنه... ولی مشخصه دختره ظالمه حتی اگر دختر خوبی باشه مهربون نیست
البته معشوق اگه ظالم نباشه که معشوق نیست
میشه همون دخرتی که 2 روزه دلتو میزنه;)
ولی تا دخترا رو نشناسی، همینجوری گول میخوری
دوره فرهاد و مجنو و رامین گذشته دیگه
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته معشوق اگه ظالم نباشه که معشوق نیست
میشه همون دخرتی که 2 روزه دلتو میزنه;)
ولی تا دخترا رو نشناسی، همینجوری گول میخوری
دوره فرهاد و مجنو و رامین گذشته دیگه

یکم ناز کردن درسته ولی اینکه بنده خدا این همه دنبالش بوده حتی یک بار وای نستاده ببینه چی میگه دیگه از حد گذرونده
 

mech_eng2000

عضو جدید
یکم ناز کردن درسته ولی اینکه بنده خدا این همه دنبالش بوده حتی یک بار وای نستاده ببینه چی میگه دیگه از حد گذرونده
خوب این دوستمون متاسفانه حرف هم نزده که!!!
الان یکی تو خیابون بیاد، با این کیفیت سر حرف باز کنه، تو که پسری وایمیسی که انتظار داری 1 دختر وایسه؟؟؟
بعدشم زیادی زل زده به دختره، خوب احتمالا یا دختره ترسیده یا اصلا بدش اومده
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب این دوستمون متاسفانه حرف هم نزده که!!!
الان یکی تو خیابون بیاد، با این کیفیت سر حرف باز کنه، تو که پسری وایمیسی که انتظار داری 1 دختر وایسه؟؟؟
بعدشم زیادی زل زده به دختره، خوب احتمالا یا دختره ترسیده یا اصلا بدش اومده

خودش میگه دختره نزاشته حرفشو بزنه که... ولی درسته نباید جلو دوستای دختره تالبو میکرد باید همون اوایل یه جای مناسب میرفت جلو ولی حالا به نظر من بهتره ولش کنه
 

mech_eng2000

عضو جدید
خودش میگه دختره نزاشته حرفشو بزنه که... ولی درسته نباید جلو دوستای دختره تالبو میکرد باید همون اوایل یه جای مناسب میرفت جلو ولی حالا به نظر من بهتره ولش کنه
چون چیزی از خودش، دختر مورد علاقه اش ، دانشگاه و ... نمیدونم، نظر قطعی نمیدم
 

M P 3

اخراجی موقت
به نظر منم توی 3 سال خیلی عوض میشی و معیارات کامل تر می شه...

من منظورم از سه سال دیگه اصن این چیزی نبود که شما میگین!!!!
طرف 25 سالشه بچه نیست تصمیمش از روی احساسش باشه.
مشخصه که فکر کرده راجب این موضوع!!!
من میگم تو شرایط ازدواج نداری و سه سال دیگه شاید شرایطت جور بشه این سه سال میخوای چیکار کنی؟؟؟
 

-anjel-

عضو جدید
البته دوستان اینکه به هم اطمینان! میدین که مثل همون کسی که میخواستین باز هم کلی آدم پیدا میشه، این اصلا از بیخ و بن اشتباست بچه ها جون. همدیگرو به اشتباه نندازین.
توی دنیا هرکس برای خودش یگانه س. هییییچ دو نفری شبیه هم نیستن، شخصیت یه چیزی میمونه مثل اثر انگشت، و تو هیچ دو نفری مثل هم نیست!
اگر کسی واقعا دلبسته ی روح و شخصیت یه نفر بشه، ( دقت کنین میگم روح و شخصیت ، نه قیافه و اندام و فک و چونه ی طرف که اگه اینجوری باشه عشق نیست، کشکه! ) اگه واسه به رسیدن به اون، تلاشش رو نکنه، یک عمر حسرت میخوره. حتی اگه تمام دنیا جز اون معشوقش بشن، باز هم انگار گم کرده داره و احساس بدبختی میکنه.......
نگین اگه این نشد، عین همین پیدا میشه، این خنده داره اصلا! این فرمول رو واسه خودتونم در مقابل کسی که واقعا دوسش دارین در نظر نگیرید لطفا، چون پشیمون میشید یه روزی.
 

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته دوستان اینکه به هم اطمینان! میدین که مثل همون کسی که میخواستین باز هم کلی آدم پیدا میشه، این اصلا از بیخ و بن اشتباست بچه ها جون. همدیگرو به اشتباه نندازین.
توی دنیا هرکس برای خودش یگانه س. هییییچ دو نفری شبیه هم نیستن، شخصیت یه چیزی میمونه مثل اثر انگشت، و تو هیچ دو نفری مثل هم نیست!
اگر کسی واقعا دلبسته ی روح و شخصیت یه نفر بشه، ( دقت کنین میگم روح و شخصیت ، نه قیافه و اندام و فک و چونه ی طرف که اگه اینجوری باشه عشق نیست، کشکه! ) اگه واسه به رسیدن به اون، تلاشش رو نکنه، یک عمر حسرت میخوره. حتی اگه تمام دنیا جز اون معشوقش بشن، باز هم انگار گم کرده داره و احساس بدبختی میکنه.......
نگین اگه این نشد، عین همین پیدا میشه، این خنده داره اصلا! این فرمول رو واسه خودتونم در مقابل کسی که واقعا دوسش دارین در نظر نگیرید لطفا، چون پشیمون میشید یه روزی.

روحیه و شخصیت هم مثل ظاهر بهترش پیدا میشه فقط باید رو داشته باشه و یاد بگیره چطور بره جلو و وقت بذاره بگرده
 

M P 3

اخراجی موقت
البته دوستان اینکه به هم اطمینان! میدین که مثل همون کسی که میخواستین باز هم کلی آدم پیدا میشه، این اصلا از بیخ و بن اشتباست بچه ها جون. همدیگرو به اشتباه نندازین.
توی دنیا هرکس برای خودش یگانه س. هییییچ دو نفری شبیه هم نیستن، شخصیت یه چیزی میمونه مثل اثر انگشت، و تو هیچ دو نفری مثل هم نیست!
اگر کسی واقعا دلبسته ی روح و شخصیت یه نفر بشه، ( دقت کنین میگم روح و شخصیت ، نه قیافه و اندام و فک و چونه ی طرف که اگه اینجوری باشه عشق نیست، کشکه! ) اگه واسه به رسیدن به اون، تلاشش رو نکنه، یک عمر حسرت میخوره. حتی اگه تمام دنیا جز اون معشوقش بشن، باز هم انگار گم کرده داره و احساس بدبختی میکنه.......
نگین اگه این نشد، عین همین پیدا میشه، این خنده داره اصلا! این فرمول رو واسه خودتونم در مقابل کسی که واقعا دوسش دارین در نظر نگیرید لطفا، چون پشیمون میشید یه روزی.

خب با اجازه من با این حرفتون مخالفم.ظاهر هم به اندازه ی باطن مهمه.اصن آدم تا از قیافه ی یکی خوشش نیاد به باطنش فکر هم نمیکنه.تا حدودی میشه گفت اول ظاهره که فرد رو درباره ی باطن یه شخص دیگه به فکر میندازه...
من نگفتم تلاش نکن.گفتم اول خودتو جمع کن.
دوست ما هنوز سربازی هم نرفته!!!هنوز کار هم نداره!!!
این عشق و عاشقیا و باطن و شخصیت و نمیدونم احساسات همش کشکه.پسر اگه برد پیت هم باشه بیکار باشه یه دختری که از پسره خیلی پایین تره ممکنه بد باهاش رفتار کنه...
من خودم دیدم پسرایی که از همه نظر از دختر سرتر بودن و جواب رد شنیدن توی دانشگاه!!!فقط چون بی کار بودن.دخترا حق داشتن.
ولی همون پسرا بعد از 3 سال رفتن سر کار و اون دخترایی که جواب رد دادن توی عمرشون پسری به اون خوبی و با اون موقعیت گیرشون نیومد و نخواهد اومد.
پسری که بیکاره فقط خودشو سنگه روی یخ میکنن همین...
 

A Engineer

عضو جدید
گفتم ویژگی بد!! حتما نداره نه؟؟
اینا که نوشتی خیلی کلیه و از خودش چیزی نمی دونی... اجتماعی؛فرهنگی؛اقتصادی ...
از کجا می دونی نماز می خونه؟؟؟

آها فکر کردم گفتی بد و خوب

ویژگی بدشو نمیدونم
نه اینکه با این حرفم فکر کنی اونو بدون عیب میدونم نهههههههههههههههههههههه
من ایشونو توی دانشگاه و توی مسیر خونه دیدم
2ترمه که دارم بهش فکر میکنم و توی زندگیمه
اینجوری که نمیشه خصوصیات بد رو فهمید
دوست من اون خصوصیاتیم که گفتم کلی نیست
از خودش تا باهاش نباشم که نمیتونم شناختی به جز این پیدا کنم
همینام خداروشکر که فهمیدم

روزایی که کلاس داره موقع نماز میره مسجد دانشگاه
 

A Engineer

عضو جدید
با این خصوصیاتی که تو میگی من همین الان میتونم 3000 تا دختر بهت معرفی کنم واسه ازدواج.پس هیییییچوقت فکر نکن اگه این نشد بدبخت میشی و مثه این گیرت نمیاد!!!!
اصن کلا من با عشق مخالفم.به حرفام میرسی خودت الان بدنت داغه حرفای من تو کله ت نمیره!!!
ببین چی بهت میگم.دختر نباید از احساس پسر با خبر بشه تا قبل از وقتی که دیگه قطعی بشه.
خودتو کنترل کن.دنبالش نرو.یه مدتی تنهاش بزار به حال خودش بعد یه روز با خودت تصمیمتو بگیر برو باهاش حرف بزن(گرچه من همینم اشتباه میدونم چون تو هنوز استقلال نداری!!!)
میخوای بهت بگم جوابش چیه؟؟؟
اگه از تو بدش بیاد که سریعن میگه نه!!!میگه من نمیتونم به شما حتی فکر کنم!!!
ولی اگه از تو بدش نیاد مثلا میگه با پدرم صحبت کنین بعد تو میخوای بری به پدرش چی بگی؟؟؟
اصن فک کن بهت میگه منم تورو دوس دارم و بهت بله میگه بعدش میخوای چه کنی؟؟؟میخوای بهش بگی حالا 3 سال صبر کن تا من برم خودمو جمو جور کنم و برگردم!!!؟؟؟؟
خوب به حرفام فک کن....

دوست عزیزم
حق با شما هم هست
مهمترین چیز استقلال مالیه
اما حالا که موقعیتشو ندارم باید ساکت شم
باید هیچکاری نکنم
صبر کنم تا استقلال پیدا بشه
من ایشونو واسه ازدواج میخوام درسته
اما گفتم منو قبول کنه و یه دوستیه خوب داشته باشیم
و شناخت بهتری پیدا کنیم
ایشون 2سال دیگه درس داره
منم تو این 2سال درسم تموم میشه
میبینی خودش و خونوادش قبول میکنن که باهم عقد کنیم تا من کار پیدا کنم
خیلی ها هستن که قبول میکنن حتی 2سال سربازی هم نامزد یا عقد باشیم
من گفتم وقتی بتونم باهاش حرف بزنم و حرفای اونو بشنوم میفهمم که خودش و خونوادش چه انتظاری دارن
 

A Engineer

عضو جدید
خب با این کاری که گفتم میفهمه که بد نیستی



وقتی با یه نفر درمیون بذاری قضیه رو مثه خواهرت خیلی بهتر از بچه های اینجا میتونه کمکت کنه چون میشناستت خودشم یه دختره و با شناختی که ازت داره خودش میدونه باید چکار کنه
فقط یادت باشه فقط راهنمایی بخوا نه بیشتر
در نهایت این خودتی که برای زندگیت تصمیم میگیری
اگه فک میکنی چیزی که میخای درسته و ایمان داری نذار هیچ فکر و حرفی روت تاثیر بذاره

شاید این آخرین راهم باشه که به آبجیم بگم
آخه نمیخوام وضع بدتر بشه یا وقتی فهمید آبجیه منه جواب آبجیمم نده
من الان 2 ترمه که دارم با این قضیه روبه رو میشم
هر روزم بیشتر از روز قبل فکر میکنم
به اینکه اصن درست انتخابش کردم یا نه
معیارام الکی بوده یا نه

اما وقتی خوب فکر میکنم میبینم من همسری میخوام که خونوادش مثه خودم باشه و مثه خودم یه اعتقاداتی داشته باشه و زندگیش به زندگیم بخوره و منو بخواد
همینجوری که هستم
و میبینم که ایشون همونه که میخوام
 

A Engineer

عضو جدید
طرز برخوردش درست نبوده حیف تو نیست؟! ولش کن ببینه چه شوهری گیرش میاد این جور دخترا تا نترشن یا چندتا درب و داغون خواستگاریشون نره درست نمیشن. تو هم حیفی برو دنبال یکی بهتر بیخودی فکرت رو مشغولش نکن

اول خیلی ناراحت شدم که اونجوری باهام برخورد کرد
ولی باید بهش حق بدیم چون من خیلی بد دنبالش بودم(به خدا من آدم بدی نیستم اما تجربه ی اینکارو نداشتم و ندارم)
هفته های اول خیلی نگاهش بهم خوب بود و تا منو میدید حواسش بهم جمع میشد
کار از جایی خراب شد که دوباری با دوستش که بود بیرون از دانشگاه دنبالش رفتم
و زمانی که رفتم سمتش تا بهش ابراز علاقه کنم
از اون روز به بعد دیگه اوضاع خراب شد
اون منو الان پسر بد و مزاحمی میدونه
با اینکه به جز این کارایی که گفتم کار دیگه ای نکردم
من نمیخوام این فکرو داشته باشه
چون اینجور آدمی نیستم
 

A Engineer

عضو جدید
ای بابا این چه حرفیه دوست من!!!
دوست داشتن کشکی نیست که همینجوری بیخیالش بشه
اقا من نظرم کاملا مخالفه،
مشکل شما اینه که کلا کم با دخترا رابطه داشتی یا اصلا نداشتی
دوستی با دخترا (دوستی ساده، نه الزاما دوست پسر دوست دختر) خیلی در رفتار ادم تغییر مناسب ایجاد میکنه
ور اگر با دختر های زیادی در ارتباط (منظورم جنسی نیستا) باشی، خوب میشناسیشون
اون موقع نظر Happy atheist رو میفهمی که درسته:D
اخر تاییدت کردما


من توی محیطی نبودم که بخوام با دخترا رابطه داشته باشم
دبیرستان بعدش دانشگاه
همیشه پسر بودیم
بر فرض من با دخترا هم همکلاس باشم
اما ابراز علاقه فرق میکنه
من نمیدونستم چطور باید ابرازش کنم
خیلیها هستن و میرنو به دختره میگن میخوام باهاتون حرف بزنم(حالا با هر ادبیاتی) و دختره هم به حرفاشون گوش میده
من وقتی به تصمیمم مطمین شدم رفتم که حرف بزنم(چون با خودم که گفتم نگاه که فایده نداره.روزی 10 نفر ممکنه نگاش کنن.پس برو و بگو که بدونه چرا توی مسیرشی) با این فکر رفتم اما نذاشت(مطمینم که چون نزدیک خونشون بود ترسید) و از اون روز به بعدم تا متوجه میشد که من حضور دارم نگاه نمیکرد یا بین دوستاش راه میرفت که من نبینمش
خیلی طول کشید تا عادی شد
که با دنبال کردنام باز خراب شد تا بار دوم بهم گفت هرجا میرم دنبالمی و آبرومو توی دانشگاه بردی
 

A Engineer

عضو جدید
میخواستم امادش کنم، چون تجربه نداره اگه حرف تورو گوش میکرد، افسرده میشد
باید با دخترا زیاد بگرده، بفهمه (البته بعضیاشوناااا- همه رو نمیگم) چه جور ادمایی هستن

البته حرفت درست بود عاشق این چبزا رو درک نمیکنه... ولی مشخصه دختره ظالمه حتی اگر دختر خوبی باشه مهربون نیست

البته معشوق اگه ظالم نباشه که معشوق نیست
میشه همون دخرتی که 2 روزه دلتو میزنه;)
ولی تا دخترا رو نشناسی، همینجوری گول میخوری
دوره فرهاد و مجنو و رامین گذشته دیگه

یکم ناز کردن درسته ولی اینکه بنده خدا این همه دنبالش بوده حتی یک بار وای نستاده ببینه چی میگه دیگه از حد گذرونده


دوست عزیزم درست یا اشتباه من وقتی که نوجوون بودم اصلا دخترباز نبودم
یعنی عقیده ای به این کار نداشتم
دوست داشتم اگه زمانیم با کسی دوست شدم به ازدواج برسه
واسه همینم گذشتو گذشت
چون با خودم میگفتم من که تازه دیپلم گرفتم
من که تازه ترم اولم
من که تازه 20 سالمه
برم چی بگم
برم بگم صبر کن حالا تا بعد
میگم درست یا اشتباه من دنبال دوستی نرفتم و چون توی محیطی بودم که دختر همکلاسی نداشتم رابطه ای هم شکل نگرفت تا الان
فکر نمیکنم که الان که 25 سالمه و میخوام برم سربازی زمان مناسبی باشه که بخوام تازه شروع کنم به آشنایی با دخترا

پسر داییم وقتی نوجوون بود دختر باز قهاری بود
خوش تیپو خوش قیافم بود
هرجا میرفت با دخترا دوست میشد(همزمان) از تهران گرفته تا شهر ما و حتی روستا دوست دختر داشت
به منم همین حرفو میزد که باید دوست باشی تا بشناسیشون بعد که شناختی برو یکی دیگه که(دوست نشده با کشی) رو انتخاب کن

این کارو ادامه داد
آخر با دختری ازدواج کرد که خیلی پاکو معصوم بود
اما به کاراش ادامه داد
حتی با وجود پسرای دوقلویی که داشت
اونو طلاق داد
معتاد شد
کراک و شیشه
بعدش توی خیابون با یکی آشنا شدو ازدواج کرد
تا دیدمش فهمیدم از اون دخترای گرگ و وله
از اونم یه بچه داره و طبق آخرین اخبار از اونم جدا شده

اینارو گفتم که بدونین من نمیتونم با دختر دوست بشم تا بشناسمشون
 

A Engineer

عضو جدید
یکم ناز کردن درسته ولی اینکه بنده خدا این همه دنبالش بوده حتی یک بار وای نستاده ببینه چی میگه دیگه از حد گذرونده

خوب این دوستمون متاسفانه حرف هم نزده که!!!
الان یکی تو خیابون بیاد، با این کیفیت سر حرف باز کنه، تو که پسری وایمیسی که انتظار داری 1 دختر وایسه؟؟؟
بعدشم زیادی زل زده به دختره، خوب احتمالا یا دختره ترسیده یا اصلا بدش اومده

خودش میگه دختره نزاشته حرفشو بزنه که... ولی درسته نباید جلو دوستای دختره تالبو میکرد باید همون اوایل یه جای مناسب میرفت جلو ولی حالا به نظر من بهتره ولش کنه

چون چیزی از خودش، دختر مورد علاقه اش ، دانشگاه و ... نمیدونم، نظر قطعی نمیدم


من الان فقط یه فرصت میخوام که بذاره حرف بزنم
چون اونجوری نیست که اون فکر میکنه و این عذابم میده
نمیتونم بی خیالش بشمو ولش کنم
چون هم توی زندگیم اومده و هم اینکه من 2ترم توی مسیرش بودمو همه ی دوستاشم منو دیدن و فهمیدن که من دنبالشم
تازه فکر میکنم الان که 2هفتس توی مسیر یا کلاسش نمیرم دوستاش فکر میکنن که ما باهم دوست شدیمو اون ازم خواسته این کارو نکنم
من اوایلش خجالت میکشیدم برم جلو
یعنی تا میدیدمش اصلا یادم میرفت میخوام چی بگم
فقط نگاهش میکردم
گفتم بذار مطمین بشه قصدم بد نیست اما متاسفانه خراب کردم
مهندس من توی پستای اولم درباره خودم و دختر مورد علاقم گفتم
 

TRON

کاربر فعال
شاید این آخرین راهم باشه که به آبجیم بگم
آخه نمیخوام وضع بدتر بشه یا وقتی فهمید آبجیه منه جواب آبجیمم نده
من الان 2 ترمه که دارم با این قضیه روبه رو میشم
هر روزم بیشتر از روز قبل فکر میکنم
به اینکه اصن درست انتخابش کردم یا نه
معیارام الکی بوده یا نه

اما وقتی خوب فکر میکنم میبینم من همسری میخوام که خونوادش مثه خودم باشه و مثه خودم یه اعتقاداتی داشته باشه و زندگیش به زندگیم بخوره و منو بخواد
همینجوری که هستم
و میبینم که ایشون همونه که میخوام

میشه دقیقا بگی چی میخوای؟
میخوای باهاش مخفیانه(دور از چشم خونواده هاتون) دوست شی؟ (به نیت ازدواج البته)
 

A Engineer

عضو جدید
من منظورم از سه سال دیگه اصن این چیزی نبود که شما میگین!!!!
طرف 25 سالشه بچه نیست تصمیمش از روی احساسش باشه.
مشخصه که فکر کرده راجب این موضوع!!!
من میگم تو شرایط ازدواج نداری و سه سال دیگه شاید شرایطت جور بشه این سه سال میخوای چیکار کنی؟؟؟


دوست عزیزم
من خیلی به این قضیه فکر کردم
نمیخوام که وضع اینجوری ادامه پیدا کنه
میخوام لااقل بدونه که من چطور آدمی بودم و هستم و اینکه بدونه قصدم بد نبوده و اگه کاری کردم عمدی نبوده
میگفتم حرفای همو بشنویم که بدونم انتظارای خودش و خونوادش چیه و اون موقع با علاقه ی اون به خودم یه تصمیم بگیریم

من با اینکه موقعیتشو الان ندارم
اما 2تا خونواده از طریق خواهرم بهم پیشنهاد داده بودن
اونام دخترای خوب و خونواده دارین(اینارو بدون قصدو غرضی گفتم)
گفتم ممکنه خونواده ی اونام وقتی مثلا من سربازیم تموم شد یا یه سال مونده بود تا تموم بشه اجازه بدن با هم عقد یا نامزد کنیم

خونواده هایی هستن که با اینکه خیلی خوبن اما وقتی از طرف مقابلشون راضی باشن با این کار موافقت کنن

مگه چه اشکالی داره که 2سال عقد باشیم
یا مثلا زیر نظر خونواده ها نامزد باشیم

من حتی اسمشونم نمیدونم
لااقل گفتم یه شناخت داشتم که وقتی به خونوادم گفتم بتونم یه توضیحی بدم که خونوادمم بهم اعتماد کنن
 

A Engineer

عضو جدید
البته دوستان اینکه به هم اطمینان! میدین که مثل همون کسی که میخواستین باز هم کلی آدم پیدا میشه، این اصلا از بیخ و بن اشتباست بچه ها جون. همدیگرو به اشتباه نندازین.
توی دنیا هرکس برای خودش یگانه س. هییییچ دو نفری شبیه هم نیستن، شخصیت یه چیزی میمونه مثل اثر انگشت، و تو هیچ دو نفری مثل هم نیست!
اگر کسی واقعا دلبسته ی روح و شخصیت یه نفر بشه، ( دقت کنین میگم روح و شخصیت ، نه قیافه و اندام و فک و چونه ی طرف که اگه اینجوری باشه عشق نیست، کشکه! ) اگه واسه به رسیدن به اون، تلاشش رو نکنه، یک عمر حسرت میخوره. حتی اگه تمام دنیا جز اون معشوقش بشن، باز هم انگار گم کرده داره و احساس بدبختی میکنه.......
نگین اگه این نشد، عین همین پیدا میشه، این خنده داره اصلا! این فرمول رو واسه خودتونم در مقابل کسی که واقعا دوسش دارین در نظر نگیرید لطفا، چون پشیمون میشید یه روزی.


واقعا باهات موافقم دوست عزیزم
من با خودم گفتم بذار بهش بگم
بگم و بدونه که دوسش دارم
نمیخواستم دیر بشه
من ترم قبل بود که باهاش آشنا شدم
یه ترم گذشت
گفتم من ترم بعد درسم تموم میشه
همش که نمیشه نگاه کرد
واسه همین بیشتر دنبالش بودم
واسه اینکه فرصت پیش بیاد تا بهش بگم
نمیخواستم دیر بشه
اولین بار توی امتحانات بود که بهش گفتم
من الان خیلی ناراحتم که حتی نشده که بهش بگم دوسش دارم
 

A Engineer

عضو جدید
روحیه و شخصیت هم مثل ظاهر بهترش پیدا میشه فقط باید رو داشته باشه و یاد بگیره چطور بره جلو و وقت بذاره بگرده

خب با اجازه من با این حرفتون مخالفم.ظاهر هم به اندازه ی باطن مهمه.اصن آدم تا از قیافه ی یکی خوشش نیاد به باطنش فکر هم نمیکنه.تا حدودی میشه گفت اول ظاهره که فرد رو درباره ی باطن یه شخص دیگه به فکر میندازه...
من نگفتم تلاش نکن.گفتم اول خودتو جمع کن.
دوست ما هنوز سربازی هم نرفته!!!هنوز کار هم نداره!!!
این عشق و عاشقیا و باطن و شخصیت و نمیدونم احساسات همش کشکه.پسر اگه برد پیت هم باشه بیکار باشه یه دختری که از پسره خیلی پایین تره ممکنه بد باهاش رفتار کنه...
من خودم دیدم پسرایی که از همه نظر از دختر سرتر بودن و جواب رد شنیدن توی دانشگاه!!!فقط چون بی کار بودن.دخترا حق داشتن.
ولی همون پسرا بعد از 3 سال رفتن سر کار و اون دخترایی که جواب رد دادن توی عمرشون پسری به اون خوبی و با اون موقعیت گیرشون نیومد و نخواهد اومد.
پسری که بیکاره فقط خودشو سنگه روی یخ میکنن همین...


من نجابتو پاکیشو که دیدم بهش علاقه مند شدم
از ظاهرشم راضیم
برای خواستگاریه رسمی بله شاید حق با شما باشه و سنگ روی یخ بشم
اما من میخواستم اول خودشو در جریان بذارم ببینم نظرش چیه

من اگه زیادی دنبالش بودم واسه این بود که منتظر یه فرصت بودم که برم سمتش
وگرنه الکی که دنبالش نمیرفتم که اینجوری بشه
 

A Engineer

عضو جدید
میشه دقیقا بگی چی میخوای؟
میخوای باهاش مخفیانه(دور از چشم خونواده هاتون) دوست شی؟ (به نیت ازدواج البته)

من وقتی تصمیمو گرفتم و مطمین شدم
گفتم میرم و بهش میگم که دوسش دارم و وقتی قبول کرد که حرفامو بشنوه از خودمو خونوادم میگم
میگم میخوام که با هم یه رابطه ی سالم داشته باشیم که بتونیم باهم حرف بزنیم و شناخت پیدا کنیم

بهم بگه که انتظاراش چیه و خودش چی میخواد
اصلا موافق هست که باهم دوست بشیم یا نه

اگه بخواد خونواده ها بفهمن من مشکلی ندارم
مهم اینه که خونوادش درک کنن

مثلا مامانش و خواهرش بدونن

یا اصلا بگه نهههههههههههههههههههههه من دوست نمیشم و اگه منو میخوای باید بیای خواستگاریم

بعد من شرایط خودمو میگم

که باید برم سربازی
خونوادت قبول میکنن الان بیام
یا نامزد باشیم یا عقد کنیم

یا واسم بمون
بدون که دوستت دارم پس توهم درستو بخونو برام بمون

من گفتم وقتی بتونم باهاش حرف بزنم حرفای اونم میفهمم و اون موقع میشه یه تصمیم گرفت


من چون تصمیم و نیتم پاکه مخفی کاری نمیکنم
 

Similar threads

بالا