هفته نامه مهدویت

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه راهبرد رهايی از چالش‌های عصر غيبت

سه راهبرد رهايی از چالش‌های عصر غيبت

ای رهايی از اين چالش‌ها و سختی‌ها؛ چه قبل از ظهور و چه در آستانه ظهور بايد از رهنمودهای اهل بيت(ع) بهره ببريم و معرفت نسبت به امام زمان(عج)، دعا برای تعجيل فرج و فرهنگ انتظار؛ سه راهبرد رهايی از چالش‌های عصر غيبت است.


به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، حجت‌الاسلام و المسلمين «سهرابی» در ششمين همايش بين‌المللی دكترين مهدويت با اشاره به اين‌كه راهبردهای رهايی‌بخش عصر غيبت را می‌توان در سه دسته تقسيم‌بندی كرد، گفت: اولين راهبرد، معرفت نسبت به امام زمان(عج) است كه در حقيقت، دو راهبرد ديگر هم از اين مسئله، نشأت می‌گيرد و اگر به اين راهبرد؛ يعنی شناخت و معرفت نسبت به امام زمان(عج) متوسل نشويم، دچار ضلالت و گمراهی خواهيم شد و هويت خود را نيز گم خواهيم كرد؛ لذا در روايات فراوانی كه از حضرات اهل بيت(ع) به ما رسيده به اين نكته توجه داده شده كه بايد نسبت به آن حضرت(عج) معرفت و شناخت پيدا كنيم.


وی تصريح كرد: در روايت آمده است كه كسی كه عمر خود را در راه شناخت امام زمان(عج) سپری كند، همچون كسی است كه عمر خود را در خيمه آن حضرت گذرانده باشد، همچنين از امام حسن عسكری(ع) نقل است كه فرمودند: «به خدا قسم، غيبتی رخ خواهد داد كه در آن همه هلاك می ‌وند مگر آنان كه ثبات قدم و شناخت نسبت به امام زمان(عج) داشته و برای تعجيل فرج دعا كنند.»


سهرابی عنوان كرد: عصر غيبت، عصری پرچالش است؛ چون همه انسان‌ها از حضور حجت الهی محروم شده‌اند و جامعه بشری از بلوغ لازم برای بهره‌مندی از حضور امام(عج) برخوردار نيست؛ لذا چنين جامعه‌ای، تمام مناسبات خود را بر اساس تفكرات اُمانيستی و خودمحور پايه گذاری و برقرار می‌كند و واضح است كه چنين تفكری پر از چالش و تضاد درونی است و جنگ‌ها و خونريزی‌های طول تاريخ غيبت، اين مطلب را كاملا نشان می‌دهد.


عضو هيئت علمی پژوهشكده مهدويت با اشاره به دومين راهبرد رهايی از چالش‌ها و مشكلات عصر غيبت، گفت: دعا برای تعجيل فرج امام زمان(عج) دومين راهبرد برای رهايی از مشكلات عصر غيبت است و مجموعه احاديث و رواياتی كه در زمينه دعا برای تعجيل فرج امام زمان(عج) داريم، به اين معنا اشاره دارد و در روايات تصريح شده كه دعا برای تعجيل در فرج، موجب گشايش امور می‌شود.


وی تصريح كرد: بايد توجه كرد كه حق اين واژه‌ها به درستی ادا شود؛ يعنی اگر می‌گوييم معرفت نسبت به امام زمان(عج)، بايد معرفتی عميق باشد، و اگر می‌گوييم دعا برای تعجيل در فرج امام زمان(عج)، اين دعا بايد دعای حقيقی باشد و نبايد فقط به عنوان عادت انجام شود.


سهرابی به سومين راهبرد رهايی از چالش‌های عصر غيبت اشاره كرده و گفت: فرهنگ انتظار، سومين راهبرد است و بايد در عمل هم برای زمينه‌سازی برای فرج امام زمان(عج) تلاش و كوشش كنيم، انتظار منفعل و ايستا، انتظار صحيحی نيست.


سهرابی با تأكيد بر اين‌كه انسان، امروز بايد به اين درك برسد كه مضطر است و نياز به يك رهبر آسمانی دارد، گفت: بشريت، بايد بفهمد كه امام زمان(عج) تنها راه رهايی او از چالش‌های جهان بشری است و وقتی چنين معرفتی را پيدا كند، مهر و محبت او به امام زمان(عج) بيشتر خواهد شد و اين مطلب موجب می‌شود كه زبان به دعا بگشايد و وقتی فرهنگ دعا شكل بگيرد، و در نتيجه، انتظار و آماده‌سازی فردی و اجتماعی هم به وجود می‌آيد و انسان را در راه زمينه‌سازی برای فرج امام زمان(عج) ياری خواهد كرد.


عضو هيئت علمی پژوهشكده مهدويت با اشاره به تأكيد بر دعا در فرهنگ اسلامی گفت: قرآن كريم می‌فرمايد كه اگر دعای شما نباشد، اصلا خدای متعال، هيچ توجهی به شما نخواهد كرد و همچنين در روايات، دعا را مخ و مغز عبادت دانسته‌اند و بايد گفت كه عبوديت، فلسفه خلقت و آفرينش است و اين فرهنگ دعاست كه بايد با فرهنگ انتظار پيوند بخورد تا انسان به اقدام عملی برای زمينه ‌ازی ظهور امام زمان(عج) دست بزند
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
آثار و فواید وجودی امام عصر(عج) در زمان غیبت

آثار و فواید وجودی امام عصر(عج) در زمان غیبت

اصل اعتقاد به وجود و عشق و محبت به آن حضرت, اختصاص به شیعه ندارد و چیزی که ما را متمایز از دیگران می کند, اعتقاد به امامت ایشان است و این که حیات دارند و روزی ظهور کرده, وظایف امامت شان را انجام داده و جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.

پیش درآمد


بنده فقط به خاطر اطاعت از امر دوستان و اظهار جهل و عجز خودم در زمینه ی معرفت این وجود با عظمت در این جلسه شرکت کردم و توان این که سر مجهولی را برای آقایان کشف کرده و مسئله ای را حل کنم, در خود نمی بینم.

آثار و برکات وجود آن حضرت در زمان غیبت بر همه روشن است. اگر بخواهیم به طور مفصل در این زمینه بحث کنیم, باید به داستان ها و کتاب هایی که در این زمینه نقل و نوشته شده است مراجعه کنیم. بعضی را هم خودمان تجربه کرده ایم. این مسئله در یک جلسه قابل بحث نیست. ما آنگاه می توانیم به این پرسش پاسخ عمیق تری بدهیم که اول بدانیم وقتی امام حضور دارند چه برکاتی از ایشان به ما می رسد و در عصر غیبت کدام یک از این برکات حذف می شود.

متإسفانه معرفت ما و کسانی که مثل بنده هستند, در مورد امام و مقام امامت بسیار ضعیف است. ما و همه ی خلایق مرهون عنایت آقا هستیم; ((و بیمنه رزق الوری;(۳) و به برکتش به خلق روزی می رسد.)) ویژگی ما طلبه ها این است که استفاده ی ما از برکت آن حضرت بیش از دیگران است; در عین حال در این زمینه کوتاهی می کنیم.در معرفت امام و به خصوص امام زمان(عج) هر شیعه در هر درجه و مرتبه ای از ایمان که باشد, باید بداند و معتقد باشد که بعد از پیغمبر اکرم(ص) دوازده امام معصوم(علیهم السلام) داریم; که یکی از آنها غایب و زنده است و روزی ظهور خواهد کرد. اصل وجود آن حضرت و غیبت و ظهورش را بسیاری از برادران اهل تسنن نیز قبول دارند و حتی کسانی از اهل سنت نیز مدعی زیارت آن حضرت شده اند. اصل اعتقاد به وجود و عشق و محبت به آن حضرت, اختصاص به شیعه ندارد و چیزی که ما را متمایز از دیگران می کند, اعتقاد به امامت ایشان است و این که حیات دارند و روزی ظهور کرده, وظایف امامت شان را انجام داده و جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد. به هر حال این اعتقاد شرط تشیع است; در غیر این صورت شیعه ی اثنا عشری نخواهیم بود. در زمان غیبت نیز استفاده هایی از وجود حضرت می شود.بعید است که در بین شیعیان کسی باشد که اصل این مطلب را انکار کند.
هم در امور تکوینی از آن حضرت استفاده می شود و هم در توسلات
.

 
آخرین ویرایش:

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]برکات توسل[/h]برکات بسیاری در توسل به آن حضرت نازل می شود. در این زمینه, داستان های زیادی در کتاب ها نقل شده و در نجم الثاقب میرزای نوری; از این داستان ها بسیار است. وجود آن حضرت در زمان غیبت, مانند خورشید در پشت ابر است.(۴) ما ایشان را نمی بینیم ولی او نور افشانی کرده و برکاتش را نازل می کند. هم جهان را روشن می کند و هم حرارت به عالم می دهد. زمینه ی حیات را فراهم می کند و هر کس هر معرفتی نسبت به امام داشته باشد, می داند که فقط پرده و ابری واسطه شده است و دیگر هیچ.
 

kalla

عضو جدید
دوستان بگن چطور میشود امام زمان را از خود راضی کرد؟؟وآیا منتظر ظهور هستند؟؟؟

لطفا به جواب کسی تلحقه زده نشود...عقاید هر شخصی به اومربوط میشود

سلام دوست عزيز...اميدوارم كه همه ما بتونيم كار خدا پسندانه انجام بديم..خداوند حي و شاهد..از كارهاي ما راضي شود به وسيله اخلاص در عمل و دوري از ريا زيرا خداوند عالم به ذات انسانهاست..اما در مورد انسانها از جمله امام زمان كه فرزند انسان بود ..ونافش را بريدند..در مورد اينكه عالم به ذات انسانها باشد و از نيت عمل همه انسانهاي زمين باخبر باشد! شك دارم ..و اين خصوصيت را تنها منحصر به ذات الله متعال ميدانم..با تشكر
 

kalla

عضو جدید
برکات توسل

برکات بسیاری در توسل به آن حضرت نازل می شود. در این زمینه, داستان های زیادی در کتاب ها نقل شده و در نجم الثاقب میرزای نوری; از این داستان ها بسیار است. وجود آن حضرت در زمان غیبت, مانند خورشید در پشت ابر است.(۴) ما ایشان را نمی بینیم ولی او نور افشانی کرده و برکاتش را نازل می کند. هم جهان را روشن می کند و هم حرارت به عالم می دهد. زمینه ی حیات را فراهم می کند و هر کس هر معرفتی نسبت به امام داشته باشد, می داند که فقط پرده و ابری واسطه شده است و دیگر هیچ.

ميشه بپرسم آيا داستان وخواب اعتبار سندي دارند؟! آيا عقيده انسان با داستان وخواب ومكاشفه اثباط ميشود؟! آيا ميتوان از طرف مقابل انتظار داشت كه خواب و روئيا ومكاشفه مارا سند و معيار گفتگو قراردهد؟! اينطوري هر كس عشقش بكشد مكاشفه ميكند! و اينگونه بود كه بهاييت به وجود آمد و شما چگونه ميتوانيد اثباط كنيد كه چنين خواب ومكاشفه اي حقيقت ندارد؟!!!!
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام زمان عنایات ویژه ایی به منتظران وسربازان خود دارد وچشم امید به آنها بسته است .حضرت حجت بیصبرانه منتظر است تا ظهور کند وبه کمک سربازان خود انتقام خون اجدادخود و حکومت چهانی با عدل وانصاف بر پا کند

حضرت صاحب الزمان خیلی منتظران خود را دوست دارد وچشم امید به آنها بسته است .روایاتی داریم که گفته شده اغلب یاران حضرت جوان هستند وحتی کسانی که در قید حیات نباشند زمان ظهور زنده میشوند وبه یاری او میشتابند
امام زمان عنایات ویژهای به ما مردم آخر الزمان دارد در کتاب آقای تونعی به نام الفبای مهدویت نوشته شده هر که برای ظهر حضرت دعا کند 90چیزگیرش میاد
.هر که بگوید الهم عجل لولیک الفرج امام زمان میگه خدا ببین این به فکر منه روز خوشی باشه براش .عاقبت به خیر بشه قرضش ادا بشه .تو درسش موفقش کن ..
امام زمان از گناهان ما خیلی دل آزرده میشن .ودست به دعا میبرد که گناهان ما بخشیده شوند هر روز دوشنبه وپنجشنبه روایات شده ایشون پرونده اعمال مارا برسی میکند وبرای امرزش گناهان دست به دعا پیش خداوند متعل میبرد
اما ما چی ؟؟آیا تا به حال شده بگیم امام زمان کجاست؟آیا شده به بچمون برادرمون خواهرمون یاد بدیم که او چیکار میکنه ؟؟آیا تا به حال دنبال امام زمان گشتیم؟؟آیا شده به اندازه یک چک سفید امضا اگه گم بشه خونه رو زیرو کنیم برا امام زمان ارزش قائل باشیم ؟؟آیا شده به بچمون دعای فرج یاد بدیم .همش شعر نمیدونم چی یائد میگرین .اما تو مذهب هیچ کی حاضر نیست قدم ور داره ...آیا کسی به این چیزها صلا فک میکند ...
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست عزيز...اميدوارم كه همه ما بتونيم كار خدا پسندانه انجام بديم..خداوند حي و شاهد..از كارهاي ما راضي شود به وسيله اخلاص در عمل و دوري از ريا زيرا خداوند عالم به ذات انسانهاست..اما در مورد انسانها از جمله امام زمان كه فرزند انسان بود ..ونافش را بريدند..در مورد اينكه عالم به ذات انسانها باشد و از نيت عمل همه انسانهاي زمين باخبر باشد! شك دارم ..و اين خصوصيت را تنها منحصر به ذات الله متعال ميدانم..با تشكر
خوب شما آیا مدانید که امام شخصی عادی نیست وخلیفه خداوندبرروی زمین است وداشتن چنین پستی نیاز به قدرت بزرگ دارد امام معصوم هم قدرتی دارد که البته با اجازه خداوند متعال براوساتع میشود .وامام قادر بر هرکاری است به اذن الهی که به آن ربوبیت تکوینی میگویند..
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
ميشه بپرسم آيا داستان وخواب اعتبار سندي دارند؟! آيا عقيده انسان با داستان وخواب ومكاشفه اثباط ميشود؟! آيا ميتوان از طرف مقابل انتظار داشت كه خواب و روئيا ومكاشفه مارا سند و معيار گفتگو قراردهد؟! اينطوري هر كس عشقش بكشد مكاشفه ميكند! و اينگونه بود كه بهاييت به وجود آمد و شما چگونه ميتوانيد اثباط كنيد كه چنين خواب ومكاشفه اي حقيقت ندارد؟!!!!
نه سند محکمی نیست برای اثبات عقاید باید از راههای دیگه وارد شد..شاید صحیح هم باشد وشخص درست بگوید اما به قول شما منطقی نیست..
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
م مهدي عليه‏السلام به جهت قدرداني و وفا نسبت به رشادتهاي حضرت عباس عليه‏السلام به اين بارگاه ملکوتي تشريف مي‏آورند، نمونه زير گوياي اين واقعيت مي‏باشد:
فقيه فرزانه آيت الله حاج سيد مرتضي لنگرودي فرمود: در حرم مطهر حضرت قمر بني‏هاشم عليه‏السلام مشغول زيارت بودم، ناگهان ديدم شخصي پشت سر من مشغول زيارت و خطاب به حضرت مي‏فرمايد: «يا عمي!» و مطالبي را با فصاحت و بلاغت بيان مي‏کند. من از بس برايم اين مطلب جالب و جذاب بود دست از زيارت برداشتم تا ببينم اين بزرگوار چه مي‏گويد. همچنان مات و مبهوت شده بودم ولي کلمات دلرباي ايشان را همچنان مي‏شنيدم و ايشان گريه مي‏کرد و با حضرت در حال صحبت بود. ولي يک مرتبه از نظرم غايب شد. [1] .
امام مهدي عليه‏السلام به اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه، عنايت فراواني دارد. يکي از سرزمين‏هايي که مورد علاقه آقا بقيةالله روحي فداه است کربلا، و بارگاه ملکوتي سالار شهيدان عليه‏السلام و برادر بزرگوارش حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام است، بنابراين، زائران محترم، توجه داشته باشند، با مشرف شدن به اين مکان گرامي دو وظيفه مهم دارند: 1. زيارت به نيابت از امام عصر عليه‏السلام که نشان دهنده معرفت زائر و مورد توجه قرار گرفتن او از سوي زيارت شونده و ملائکه است. 2. دعا براي تعجيل در فرج آقا امام زمان عليه‏السلام که بسيار مهم و با ارزش است. قطعا، امام زمان عليه‏السلام محتاج نيابت و دعاي ما نيست، بلکه ما محتاج عنايت او عليه‏السلام هستيم. و اين اعمال سبب جلب عنايت او عليه‏السلام خواهد شد.
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
شفای مجروح و معلول مغزی


پدر کودک 5 ساله میگوید:

در اثر تصادف با اتومبیل ،پا وجمجمه او مجروح شد. سه سال در بیمارستان نیرودگر و بیمارستان حضرت فاطمه (س)در تهران تحت درمان بود.بعد از بهبودی سر پسرم،پزشکان نظر دادند که او 60%نقص عضو دارد ،30%مقاومت جمجمه در برابر عفونت و ضربات عفونی ایجاد شده از دست رفته است،10%هم در راه رفتن مشکل خواهد داشت و 20%قوای عقلی او از بین رفته است که در این موارد از دست هیچ کس کاری ساخته نیست و شما هم به دکتر ها مراجعه نکنید چون سودی ندارد.


من به خدا و ائمه اطهار متوسل شدم.در ایامی که فرزندم سالم بود،هر شب چهارشنبه و جمعه باهم به زیارت می آمدیم.او را شب پنج شنبه که خلوت بود به مسجد جمکران آوردم تا شاید لطف خدا و آقا امام زمان (عج) شامل حال ما شود . در مسجد من مشغول خواندن نماز شدم.ساعت 10 شب یک نفر که گویی از شهرستان آمده بود ،غذا آورد و رفت.عده ای ساعت 40/10 به مسجد مشرف شدند و بالای سر پسرم دعا خواندند.تقریبا بعد از 15 دقیقه که گذشت،دیدم که پسرم مهدی از جا پرید و خود را در بغل من انداخت و گفت:بابا من خوب شدم!!!!!!!!!


{کرامات حضرت مهدی(عج)،انتشارات جمکران،ص19}
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
حاج سید محمد خلخالی نقل میکند که یکی از دوستانم را که سیدی بزرگوار بود به منزل دعوت کرده و یک شبانه روز ،او را نزد خود نگاه داشتم.



چون فصل تابستان بود و هوا به شدت گرم،تشنگی زیاد عارض می شد و من با آب و شربت های خنک از ایشان پذیرایی می کردم.ایشان اظهار تشنگی نمی کرد و هرچه برای ایشان می بردیم،از روی تفنن قدری آشامیده و باقی آن می ماند.عرض کردم:چرا در این یک شبانه روز اظهار تشنگی نکردید؟
گفت : من تشنه نشدم



دوازده روز پس از این جریان با ایشان به کوفه رفتیم و یک هفته با هم در یک منزل بودیم.ایشان در این یک هفته نیز هرگزتشنه نشد.روز آخر که تصمیم به بازگشت گرفتیم،به او بسیار اصرار کردم که دلیل عدم تشنگی اش را بفرماید و اگر دارویی برای رفع عطش یافته به ما نیز بدهد تا از آن استفاده کنیم.چون زیاد اصرار کردم فرمود:با من بیا تا قدری کنار رودخانه قدم بزنیم.کنار رود خانه رفتیم ،هنگام قدم زدن فرمود:چهل شب چهارشنبه به نیت درک حضور حضرت مهدی(عج) به مسجد سهله رفتم.یک شب هنگام خارج شدن از مسجد تنها و پیاده بودم و آب همراه من نیز تمام شد.تنهایی،کهولت،پیاده روی و ترس از تاریکی و راهزن و نیز تشنگی زیاد،من را از پای در آورد.پس بر جای خود نشستم،متوجه امام زمان(عج)شدم و عرض کردم:یا صاحب الزمان(عج)ادرکنی!



ناگهان دیدم شخصی عرب در برابرم ایستاده،سلام کرد و بالهجه نجفی فرمود:شما از مسجد سهله می آیید و قصد تشرف به کوفه را دارید؟
با نهایت ضعف عرض کردم:بله!



ایشان دست مرا گرفت و گفت:برخیز!



مرا از جای بلند کرد.عرض کردم:من تشنه ام و توان راه رفتن ندارم.
ایشان سه خرما به من دادند و فرمود:این خرماها را بگیر.
من متعجب شدم،چرا که خرما باعث شدت عطش می شد و گرمای بدن را افزایش می داد.
ایشان به اصرار فرمود:بگیر و بخور!



از سرپیچی کردن ترسیدم و گفتم:انشاالله هرچه میرسد خیر است.



پس یکی از خرماها را در دهان گذاردم و چون آن را خوردم،آرامشی عجیب به من دست داد و بلافاصله عطش و التهاب من کم شد.پس دومی را خوردم،عطر آن از اولی بیشتر بود و چون سومی را خوردم،تا به حال تشنه نشده ام و عجیب آن که خرما ها هسته نداشت.سپس او به راه افتاد و چون چند قدم با وی برداشتم،فرمود:این مسجد است.



متوجه در مسجد شدم،دیدم مسجد کوفه است و چون به کنارم نظر کردم،آن مرد عرب نبود

 

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام خدمت کاربران گرامی:از این به بعد در نظر داریم روزهای جمه چون متعلق به اقا امام زمان حضرت حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف مطالبی برای دوستان دراین راستا بذاریم دوستانی که دوست دارند در مورد موضوعی برایشان گذاشته شود طرح موضوع کنند



اللهم عجل لولیک الفرج

مرسی از دعوتت دوست گلم:gol:

در مورد دلایلی که وجود امام زمان رو در عصر حاضر اثبات میکنه توضیح بدین اگه ممکنه.......
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
دليل قرآني بر وجود امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف)

دليل قرآني بر وجود امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف)

دليل قرآني بر وجود امام زمان(عجّل الله تعالي فرجه الشّريف)


در بيان ادلّه وجود حضرت مهدي(عج) بايد به اين نكته دقت كنيم كه ايدئولوژي و تفكّر مخاطبمان چيست و از چه چيز بايد سخن گفت. مخاطب من فعلاً دوستاني هستند كه اسلام و قرآن و شيعه را قبول دارند. إن‌شاءالله در آينده به "مهدويت" به طور وسيع خواهيم پرداخت. با وجود اينكه امروزه وهابيون به شدت بر "مهدويت" مي تازند و قصد دارند آن را برگرفته از "سوشيانت" زرتشت نشان دهند، قصد دارم دليلي از قرآن مبني بر وجود حضرت ولي عصر(ارواحنا له الفدا) بگذارم:

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام، قَالَ: «يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ، خَاصِمُوا بِسُورَة«إِنَّا أَنْزَلْناهُ‏» تَفْلُجُوا، فَوَ اللَّهِ، إِنَّهَا لَحُجَّةُ اللَّهِ- تَبَارَكَ وَ تَعَالى‏- عَلَى الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله، وَ إِنَّهَا لَسَيِّدَةُ دِينِكُمْ، وَ إِنَّهَا لَغَايَةُ عِلْمِنَا...»1

ترجمه: از امام باقر(ع) روايت است كه فرمود: « اي شيعيان، با سوره "إنّا أنزلناه" استدلال كنيد تا پيروز شويد. به خدا سوگند، آن -سوره "إنّا أنزلناه"- حجّت2 خداوند بزرگ و بلند مرتبه بر مردم پس از رسول الله(ص) و سرور دين شما و نهايت دانش ماست...»
چه نكته اي در سورة قدر وجود دارد كه اگر با آن استدلال كنيم پيروز مي شويم؟ يك بار سوره قدر را مرور مي‌كنيم:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏

إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةِ الْقَدْرِ (1)
وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ (2)
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (3)
تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (4)
سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (5)


به فعل "تنزّل" دقت كنيد، اين فعل مضارع است و بر وقوع فعل در زمان حال نيز دلالت دارد و به اين معني است كه تنزّل ملائكه و روح درحال حاضر نيز اتفاق مي‌افتد3. از طرف ديگر، در زمان حضرت رسول (ص)، ملائكه و روح بر قلب ايشان نازل مي شدند:

وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ، نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ، عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ
4
حال ملائكه و روح بر چه كسي نازل مي شوند؟ آيا اين شخص نبايد از نظر درجات معنوي و طهارت قلبي در مقام عصمت باشد تا شايستگي دريافت پيام الهي از طريق ملائكه را داشته باشد؟ شايد بتوان گفت كه ملائكه و روح مي‌توانند بر كساني كه در اثر تلاش و مجاهده في‌سبيل‌الله به درجات معنوي بالايي رسيده اند، وارد شوند؛ ولي بايد توجه داشت اين افراد مي‌گويند:

كجاست صوفي دجال فعل ملحد شكل/ بگو بسوز كه مهدي دين‌پناه رسيد
5
در تفسير القمي آمده: "قولُهُ‏ تَنَزَّلُ‏ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها قَالَ تَنَزَّلُ‏ الْمَلَائِكَةُ وَ رُوحُ الْقُدُسِ عَلَى إِمَامِ الزَّمَانِ وَ يَدْفَعُونَ إِلَيْهِ مَا قَدْ كَتَبُوهُ مِنْ هَذِهِ الْأُمُورِ"

ترجمه: در آيه "تنزّل الملائكة و الرّوح" ملائكه و روح‌القدس بر امام زمان نازل مي‌شوند و آنچه را كه از اين امور نوشته‌اند به او مي‌دهند.6
ما از گزاره‌هاي فوق متوجّه مي‌شويم كه:

1. امام زمان(عج) اكنون زنده هستند و در ميان ما حضور دارند.

2. اين پندار كه " تئوري "امام زمان" برگرفته از از زرتشتي‌گري است" ناشي از عدم آشنايي با قرآن و معارف آن است.

"...أللهم اجعلني من أنصاره و أعوانه و الذّابين عنه و المسارعين إليه في قضاء حوائجه و الممتثلين لأوامره و المحامين عنه و السّابقين إلي إرادته و المستشهدين بين يديه..."
--------------------------------------------------------------------------------------------------------

1.الكافي، جلد 1، ص 618 و 619
2.برهان و دليل(لغتنامه لسان العرب)
3.الكافي، جلد 1، ص 618: "فَيَقُولُ: هَلْ تَكُونُ لَيْلَةُ الْقَدْرِ مِنْ بَعْدِي؟ فَيَقُولَانِ: نَعَمْ، قَالَ: فَيَقُولُ: فَهَلْ‏ يَنْزِلُ ذلِكَ الْأَمْرُ فِيهَا؟ فَيَقُولَانِ: نَعَمْ، قَالَ: فَيَقُولُ: إِلى‏ مَنْ؟ فَيَقُولَانِ: لَانَدْرِي، فَيَأْخُذُ بِرَأْسِي وَ يَقُولُ: إِنْ لَمْ تَدْرِيَا فَادْرِيَا، هُوَ هذَا مِنْ بَعْدِي..." حضرت رسول(ص) به عمر و ابوبكر فرمود: آيا آن امر بعد از من نازل خواهد شد؟ گفتند: بلي، فرمود: بر چه كسي؟ گفتند: نمي دانيم. حضرت سر حضرت علي (ع) را گرفتند و فرمودند: اگر نمي‌دانيد بدانيد، بعد از من بر او نازل خواهد شد...
4. سوره مباركه شعراء، آيات 192 تا 194
5.حافظ
6.تفسير القمي، ج2، ص431
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]دلایل اثبات وجود امام زنده در زمان ما[/h]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]امامت امام زمان(عج) و وجود حضرت از مباحث امامت خاصه است .در امامت خاصه مستقيماً نمي توان از دليل عقلي بهره گرفت، بلكه دليل عقلي امامت عامه و ضرورت وجود امام (عج) در تمام زمان ها را اثبات می کند.


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در امامت عامه برهان عقلي بر ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الهي روي زمين اقامه می شود.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حال اگر ادله تاریخی و روائی دال بر ولادت و حیات حضرت مهدی(عج) به مقدمه ی اول ضمیمه گردد، اثبات می شود که در این زمان تنها آن حضرت(عج) واسطه فیض الهی است و زنده هم می باشد.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بررسی دو رکن استدلال:

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]1- برهان عقلی بر ضرورت وجود امام در همه زمان ها

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]الف) برهان لطف: نبوت و امامت يك فيض معنوي از جانب خداوند است که بر اساس قاعده لطف باید همیشه وجود داشته باشد. قاعده لطف اقتضا می کند که در میان جامعه ی اسلامی باید امامی باشد که محور حق بوده و جامعه را از خطای مطلق باز دارد.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]این جمله امام صادق(ع) که «همانا خداوند عزوجل جلیل تر و عظیم تر از آن است که زمین را بدون امام رها کند»، ممکن است اشاره به همین برهان باشد.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]الطاف وجود امام غائب را می توان در موارد ذیل برشمرد:[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]1. حراست از دین خداوند در سطح کلی

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]2. تربیت نفوس مستعد[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]3. بقای مذهب

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]4. وجود الگویی زنده که می تواند مقتدای مردم قرار گیرد.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ب) برهان علت غائی: در علم کلام ثابت می شود که خداوند از افعال خود هدف و غرضی دارد و چون خداوند کمال مطلق است و نقص در او راه ندارد غایت افعال الهی به مخلوقات برمی گردد و غایت وجود انسان، انسان کامل است یعنی انسان مانند درختی است که میوه ی آن وجود انسان کامل است.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ج) برهان امکان اشرف: در فلسفه قاعده ای مطرح می شود به نام قاعده امکان اشرف و معنای آن اینست که ممکن اشرف باید در مراتب وجود اقدم از ممکن اخس باشد...

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در عالم وجود انسان اشرف مخلوقات است و محال است که وجود، حیات، علم، قدرت و جمال و... به افراد انسان برسد قبل از آنکه این کمالات به انسان کاملی که حجت روی کره ی زمین است، رسیده باشد.[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]د) برهان مظهر جامع: هویت مطلقه ی خداوند در مقام ظهور، احکام وحدت بر او غلبه دارد و در وحدت ذاتی مجالی برای اسمای تفصیلی نیست و از طرف دیگر در مظاهر تفصیلی که در عالم خارج ظاهر می شوند، احکام کثرت، غالب بر وحدت است. اینجاست که فرمان الهی مقتضی صورتی اعتدالی است که در آن وحدت ذاتی و یا کثرت امکانی بر یکدیگر غلبه نداشته باشد تا بتواند مظهری برای حق از جهت اسمای تفصیلیه و وحدت حقیقیه باشد و آن صورت اعتدال همان انسان کامل است.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ما در اینجا به همین مقدار بسنده می کنیم و خواننده را به مطالعه ی کتب مفصل ارجاع می دهیم.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]2- ادله تاریخی و روائی ولادت و حیات حضرت مهدی(ع) زیاد است؛

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ما برای نمونه به چند سند تاریخی اشاره می کنیم

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]1- بسياري از دانشمندان نامدار اهل سنت پذيرفته و در كتاب هايشان متذكر شده اند که: مهدي موعود فرزند امام حسن عسكري(ع) است و در سامراء در سال 255 هجري متولد شده است و در پس پرده غيبت زندگي مي كند و روزي به امر خداوند ظهور خواهد كرد.‌

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]2- امام عسكري(ع) قبل از ولادت فرزندش امام مهدي(عج) از ولادت حضرت خبر داده بود،‌ از جمله به عمه اش «حكيمه خاتون» فرمود: «در شب پانزدهم شعبان فرزندم مهدي از نرجس خاتون متولد مي شود.»

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]احمد بن اسحاق مي‌گويد: از امام ابو محمد حسن عسكري(ع) شنيدم كه فرمود: «حمد و سپاس خداي را كه مرا از دنيا نبرد تا اين كه جانشين من و مهدي موعود را به من نشان داد. او از حيث ويژگي هاي جسماني و اخلاقي و رفتاري شبيه ترين انسان ها به پيامبر خدا(ص) است. خدا مدتي وي را در حالت غيبت نگهداري مي‌كند و سپس ظاهر مي‌شود و جهان را از عدل و داد پر مي‌كند.»

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت عسكري(ع) نیز بعد از ولادت فرزندش، خواص و نزديكان را از تولد امام مهدي(عج) آگاه نمود.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]محمد بن علي بن حمزه گويد: از امام عسكري(ع) شنيدم: «حجت خدا بر بندگان و امام و جانشين من در پانزدهم شعبان سال 255 در هنگامة طلوع فجر متولد شد.»

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]احمد بن حسن بن اسحاق قمي مي گويد: «وقتي كه امام مهدي(عج) متولد شد، نامه‌اي از امام عسكري(ع) به من رسيد كه حضرت مرقوم فرموده بود: فرزندي برايم متولد شده است. اين موضوع را مخفي بدار، زيرا جز براي دوستان و نزديكان ما آن را اظهار نخواهم كرد.»[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]ابراهيم بن ادريس مي‌گويد: «امام ابو محمد عسكري(ع) گوسفندي را براي من فرستاد و فرمود: "اين را به جهت ولادت فرزندم "مهدي" عقيقه كن و به خود و خانواده ات بخوران.»

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]3- امام عسكري(ع) افزون بر اين كه قبل از ولادت امام مهدي بشارت داد و بعد از تولد به خواص خبر داد كه مهدي موعود ولادت يافته است، گام ديگري برداشت، و آن اين بود كه براي افزايش ايمان و اطمينان شيعيان، فرزندش امام مهدي را به تعدادي نشان داد.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]احمد بن اسحاق مي گويد: امام عسكري(ع) كودك سه ساله اي را به من نشان داد و فرمود: اي احمد، اگر تو نزد خدا و امامان گرامي نبودي، فرزندم را به تو نشان نمي دادم. بدان كه اين كودك همنام و هم كنيه ی رسول خدا است و همان كسي است كه زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]معاويه بن حكيم،‌ محمد بن ايوب و محمد بن عثمان بن سعيد عمري مي‌گويند: ما يك گروه چهل نفره در خانة‌ امام حسن عسكري(ع) جمع شده بوديم، حضرت فرزندش امام مهدي را به ما نشان داد و فرمود: «اين امام شما و جانشين من است.»

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]علي بن بلال، احمد بن هلال، محمد بن معاويه بن حكيم و حسن بن ايوب مي‌گويند: ما تعدادي از شيعيان در خانه ی امام حسن عسكري(ع) تجمع نموديم و از حضرت دربارة‌ جانشين وي پرسش نموديم، پس از ساعتي حضرت كودكي را به ما نشان داد و گفت: «بعد از من اين امام شما است.»

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]عمر اهوازي مي‌گويد: امام حسن عسكري(ع) فرزندش را به من نشان داد و فرمود: «بعد از من اين فرزندم امام شما است.»[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]ابراهيم بن محمد گويد: در خانة عسكري كودك زيبايي را ديدم، از حضرت پرسيدم: يا ابن رسول الله، اين كودك كيست؟ حضرت فرمود: «اين كودك من است. اين جانشين من است.»

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]يعقوب بن منفوس مي‌گويد: خدمت امام عسكري(ع) رسيدم و از حضرت درباره ی امام بعدي و صاحب الامر جويا شدم. حضرت فرمود: پرده را كنار بزن؛ كنار زدم، در اين هنگام كودك پنج ساله اي را ديدم كه به سوي ما مي آيد، آمد و روي زانوي حضرت عسكري(ع) نشست. حضرت فرمود: «اين امام شما است.»

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]4- بعد از بشارت هاي امام عسكري(ع) و نشان دادن فرزند بزرگوارشان مهدي، به خواص و افراد مورد اطمینان، اينك نوبت خواص است كه اقدام نمايند و وجود امام مهدي را به اطلاع ديگر شيعيان برسانند تا آنان را از شك و حيرت نجات دهند.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]افرادي همانند حكيمه خاتون، دختر محمد بن علي بن موسي الرضا(ع)، عثمان بن سعيد عمري، حسن بن حسين علوي، عبدالله بن عباس علوي، حسن بن منذر، حمزة بن ابي الفتح، محمد بن عثمان بن سعيد عمري،‌ معاوية بن حكيم، محمد بن معاوية بن حكيم، محمد بن ايوب بن نوح، حسن بن ايوب بن نوح، علي بن بلال، احمد بن هلال، محمد بن اسماعيل بن موسي بن جعفر، يعقوب بن منفوس، عمر اهوازي، خادم فارسي،‌ ابوعلي بن مطهر، ابي نصر طريف ‌‌خادم، كامل بن ابراهيم، احمد بن اسحاق، عبدالله مستوري، عبدالله جعفر حميري، علي بن ابراهيم مهزيار و ابوغانم خادم كوشيدند و ولادت امام مهدي(عج) را به اطلاع شيعيان رساندند.

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به روایتی از حكيمه خاتون توجه فرمائید: امام حسن عسكري(ع) كسي را دنبال من فرستاد كه امشب (شب نيمة شعبان) براي افطار نزد من بيا، چون خداوند امشب حجت خود را آشكار مي‌كند. پرسيدم: اين مولود از چه كسي است؟ فرمود: از نرجس. گفتم: در نرجس اثر حمل مشاهده نمي شود. فرمود: موضوع همين است كه گفتم. من در حالي كه نشسته بودم، نرجس آمد و كفش مرا از پايم در آورد و فرمود: بانوي من، حالت چطور است؟ گفتم: تو بانوي من و خانواده ام هستي. او از سخن من تعجب كرد و ناراحت شد و فرمود: اين چه سخني است؟ گفتم: خداوند در اين شب به تو فرزندي عنايت مي‌كند كه سرور دنيا و آخرت است. نرجس از سخن من خجالت كشيد. سپس بعد از افطار‌، نماز عشا را به جا آوردم و به بستر رفتم. بعد از نيمه شب برخاستم و نماز شب خواندم. بعد از تعقيب نماز به خواب رفتم و دوباره بيدار شدم، ديدم نرجس نيز بيدار شد و نماز شب به جا آورد. از اتاق بيرون رفتم تا از طلوع فجر با خبر شوم، ديدم فجر اوّل طلوع كرده و نرجس در خواب است. در اين هنگام اين سؤال به ذهنم خطور كرد كه چرا حجت خدا متولد نشد. ناگهان امام عسكري(ع) از اطاق مجاور صدا زد: عمّه جان، شتاب مكن كه موعد نزديك است. من نشستم و قرآن خواندم. در هنگامي كه مشغول خواندن قرآن بودم، ناگهان نرجس خاتون با ناراحتي از خواب بيدار شد. من با شتاب خودم را به او رساندم و پرسيدم: چيزي احساس مي كني؟ گفت: آري. گفتم: نام خدا را بر زبان جاري كن، اين همان است كه در آغاز شب به تو خبر دادم، مضطرب نباش، دلت را آرام كن. در اين هنگام پردة نوري ميان من و او حائل شد، ناگهان متوجه شدم كه كودك ولادت يافته است. چون جامه را از روي نرجس برداشتم، ديدم كه آن مولود سر به سجده گذاشته و به ذكر خدا مشغول است. در اين هنگام امام حسن عسكري(ع) صدا زد: «عمه! فرزندم را نزد من بياور.» نوزاد را خدمت حضرت بردم، حضرت او را در آغوش گرفت و بر دست و چشم و مفاصل كودك دست كشيد و در گوش راست اذان و در گوش چپ اقامه گفت: و فرمود: «فرزندم، سخن بگو.» نوزاد لب به سخن گشود و شهادتين بر زبان جاري كرد و سپس به امام علي(ع) و ديگر امامان(ع) به ترتيب درود فرستاد تا رسيد به نام پدرش و بر او هم درود فرستاد. سپس امام عسكري(ع) به من فرمود: عمه، فرزند را نزد مادر ببر تا به او سلام كند و بعد نزد من بياور. نوزاد را نزد مادر بردم و به مادر سلام گفت، و سپس نزد حضرت برگرداندم. حضرت فرمود: روز هفتم نزد ما بيا، روز هفتم آمدم. حضرت فرمود: عمه جان، فرزندم را بياور، آوردم. همانند روز اوّل شهادتين و سلام بر امامان را بر زبان جاري كرد. سپس اين آيه را تلاوت نمود:

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]«وَ نُرِيدُ أن نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ استُضعِفُوا فِي الأرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الوَارِثِينَ»

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حكيمه خاتون مي‌گويد: بعد از اين، روزي خدمت رسيدم، پرده را كنار زدم و امام مهدي(ع) را نديدم، گفتم: فدايت شوم،‌ امام مهدي چه شد؟ فرمود: عمه جان، او همانند حضرت موسي(ع) در خفا نگهداري مي‌شود.[/FONT]​
[/FONT]


[/FONT]
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]بررسی دلایل اثبات وجود امام زمان[/h]
روشي را كه براي اثبات اين مطلب از نظر عقل برگزيده ايم, روش معروف منطقي به نام روش ((سبر و تقسيم)) است كه آن را روش ((ترديد)) نيز گفته اند. از اين روش, متكلمان اماميه در كتاب هاي كلامي خود بهره برده اند; از جمله شيخ طوسي, در كتاب الغيبه بر اساس اين روش, بر وجود حضرت امام عصر ـ ارواحنافداه ـ استدلال كرده است. قبل از ايشان, سيد مرتضي در كتاب الذخيره و ديگر كتاب هاي مربوط به مسئله ي امامت اين روش را به كار گرفته است و قبل از سيد مرتضي, شيخ مفيد در آثار مربوط به مسئله ي مهدويت و امام عصر(عج) از اين روش استفاده كرده است.

در اين جا چند نكته را به عنوان پيش درآمد بحث يادآور مي شوم:

نكته ي اول
نكته ي اول اين است كه از ديدگاه شيعه, مسئله ي امامت از مسائل كلامي است و تحت عنوان ((وجوب علي الله)) مطرح مي شود; مانند مسئله ي نبوت از ديدگاه متكلماني كه به حسن و قبح عقلي اعتقاد دارند. قائلان به حسن و قبح عقلي متكلمان اماميه, معتزله و ((ماتريديه))اند. متكلمان ((ماتريديه)) از نظر فقهي, حنفي مذهب اند و از نظر كلامي, پيرو ابومنصور ماتريدي(2) مي باشند و به قاعده يحسن و قبح عقلي اعتقاد دارند.(3) اشاعره چنين اعتقادي ندارند; به ((وجوب علي الله)) معتقد نيستند; به استثناي بعضي از متفكرانشان مانند شيخ عبده. اماميه معتقداند كه امامت از صغريات حسن و قبح عقلي و وجوب علي الله است. نزاع بين اماميه و معتزله و طرف داران حسن و قبح عقلي, نزاع كبروي نيست, نزاع صغروي است. آن ها قبول دارند كه نبوت از مصاديق آن قاعده است, اما امامت را از مصاديق آن نمي دانند. ما فعلا از ديدگاه شيعه سخن مي گوييم. بنابراين نكته ي اول اين شد كه امامت از ديدگاه شيعه, مسئله اي كلامي و تحت عنوان ((وجوب علي الله)) است و از مصاديق حسن و قبح عقلي مي باشد.

نكته ي دوم

نكته ي دوم اين كه همان گونه كه نبوت به دو گونه ي: نبوت عامه و نبوت خاصه تقسيم شده است. امامت نيز به امامت عامه و امامت خاصه تقسيم مي شود. مقصود از امامت عامه بحث هاي كلان و كلي امامت است; اين كه امامت امري است بايستني و لازم, حسن امامت, چيستي و يا فلسفه ي امامت, غايات امامت و صفات و بايستگي هايي كه امام بايد داشته باشد و راه شناخت امام, اين ها مباحث مربوط به امامت عامه است. اما اين كه مصاديق و اشخاص و كساني كه منصب امامت در آن ها تعين و تجلي پيدا مي كند چه كساني اند اين مي شود بحث امامت خاصه; همان گونه كه در نبوت نيز نبوت خاصه به اين مسئله يعني مصاديق و موارد مي پردازد. همه ي مذاهب اسلامي در اصل وجوب امام و امامت اتفاق نظر دارند; جز يك قول شاذ و نادري كه به برخي از خوارج و معتزله نسبت داده شده است; فرقه ي اباضيه (خوارج امروزي) به چنين مطلبي اعتقاد ندارند. كتاب هاي آن ها را من نگاه كرده ام و با علماي آن ها از نزديك تماس داشته ام, آن ها به وجوب امامت معتقدند. به قول سيد مرتضي در كتاب الذخيره هر چند نخستين فرقه خوارج يعني محكمه به لحاظ تئوري اصل امامت و لزوم امامت را منكر شدند, اما در زندگي خود عملا بدون رهبر و امام زندگي نكرده اند. بنابراين هيچ يك از مذاهب منكر اصل وجوب امامت نيست. اختلافي كه بين شيعه و ساير مذاهب اسلامي است, در صفات امام است. عصمت يكي از صفات مهم يا مهم ترين صفت در مسئله ي امامت است كه شيعه به آن عقيده دارد و ديگران آن را لازم نمي دانند.

نكته ي سوم
نكته ي سوم اين كه اگر ما بخواهيم از زاويه ي ابزار و راه شناخت, يك بحث معرفت شناختي به مسئله ي امامت بنگريم, بايد بگوييم امامت مسئله اي است عقلي و نقلي; يعني هم مي توانيم از ابزار عقلي استفاده كنيم و هم ابزار نقلي.

اصولا مسائل اعتقادي سه دسته اند: يك دسته مسائل عقلي محض اند و از راه نقل نمي توان آن ها را اثبات كرد مانند وجود خداوند, علم خداوند, حكمت خداوند و مانند هر عقيده اي كه مبناي شريعت و وحي باشد. اين گونه عقايد را نمي توان از راه شرع اثبات كرد; زيرا به دور و مصادره ي به مطلوب مي انجامد. دسته اي از عقايد, نقلي محض اند و عقل در آن جا هيچ راهي ندارد; مانند مسائل جزئي مربوط به معاد. به قول ابن سينا در مسئله ي معاد جسماني, يعني جزئيات و مسائل مربوط به اين قسم معاد, دست عقل كوتاه است. چگونگي عذاب, نعمت هاي بهشتي, صراط, ميزان و مانند آن, مسائلي است كه از راه نقل به ما رسيده و عقل تنها مي تواند مبناي نقلي را اثبات كند كه همان وحي باشد.

دسته ي سوم, مسائل اعتقادي است كه هم از راه عقل و هم از راه نقل قابل اثبات است. توحيد و اصل يگانگي خداوند از اين گونه مسائل است. مسئله ي امامت از آن دسته مسائل اعتقادي است كه هم با عقل مي توان آن را بررسي كرد و هم از طريق نقل.


نكته ي چهارم


بحث ديگر اين است كه ما وقتي مي خواهيم با كساني كه در مسئله ي امام عصر(عج) سخن دارند گفت وگو كنيم, بايد جايگاه مخاطب خود را از نظر ايدئولوژيكي و از نظر مكتبي و مذهبي بيابيم. با همه نمي توان يك سان سخن گفت.

در مسئله ي مهدويت و وجود مقدس امام عصر(عج) اگر بخواهيم با يك ماترياليست بحث كنيم, بايد به شيوه اي وارد بحث شويم كه با مباني كلي عقلي از ره گذر اثبات دين, وجود خدا و نبوت, راه را براي بحث مربوط به امام عصر(عج) هموار كنيم; زيرا اين يكي از مسائل اعتقادي است كه متفرع بر اصل امامت و توحيد است.

با هر فرقه اي بايد مطابق عقايد و تفكراتشان سخن را آغاز كنيم. من الان با مسلم گرفتن اصل اعتقاد به خدا سخن مي گويم. اگر كسي اين اعتقاد را نمي پذيرد, حاضريم برگرديم و آن بحث را از نو شروع كنيم. من به عنوان يك مسلمان و با جهان بيني اسلامي سخن مي گويم و مي خواهم وجود امام عصر(عج) را از راه عقلي اثبات كنم.


 

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظور من اثبات امامت نبود اثبات حیات و موجودیت امام زمان در عصر حاضر بود...
ولی کار خوبی کردی که فقط از جنبه ی معنوی (یا به قول خودت نقلی)به تنهایی بررسی نکردی قضیه رو...

تو فرض کن من مثلا ماتریالیستم...
دلایل اثبات عقیده تو ججوری واسم توجیح میکنی؟؟


مرسی از توجهت شاکر جان;)
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظور من اثبات امامت نبود اثبات حیات و موجودیت امام زمان در عصر حاضر بود...
ولی کار خوبی کردی که فقط از جنبه ی معنوی (یا به قول خودت نقلی)به تنهایی بررسی نکردی قضیه رو...

تو فرض کن من مثلا ماتریالیستم...
دلایل اثبات عقیده تو ججوری واسم توجیح میکنی؟؟


مرسی از توجهت شاکر جان;)

خوب همونو من زدم زنده بودن یا حیات داشتن یا موجود بودن همه نشانه وجد امام زمانه دیگه...
 

..:PURE:..

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو میگی امام باید باشه ..پس در نتیجه هست!!

آخه اینم شد دلیل!!؟؟
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
منظور من اثبات امامت نبود اثبات حیات و موجودیت امام زمان در عصر حاضر بود...
ولی کار خوبی کردی که فقط از جنبه ی معنوی (یا به قول خودت نقلی)به تنهایی بررسی نکردی قضیه رو...

تو فرض کن من مثلا ماتریالیستم...
دلایل اثبات عقیده تو ججوری واسم توجیح میکنی؟؟


مرسی از توجهت شاکر جان;)

خب اگه ماتریالیسم باشید که دیگه چه فرقی میکنه شما به امام زمان اعتقاد داشته باشید یا نه؟چون در این صورت شما مثلا فرشته هارو هم نباید قبول داشته باشید.ایمان به غیب از متعلقات ایمانه دیگه.
:gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
زمینه سازی برای ظهور حضرت حجت بن الحسن

زمینه سازی برای ظهور حضرت حجت بن الحسن

با سلام:

همانطور که میدانید قبل از ظهور حضرت باید مقدماتی فراهم شود که ظهور حضرت را با مشکلاتی دوچار نسازد ..خوب برای انجام این کار مهم نیاز به افرادی متبهر در انجام این امور دارد این افراد به تبع باید یاران خواص امام زمان باشند چون کار هر کسی نیست .
ما در انجا میخواهیم به معرفی این افراد بپردازیم البته این افراد هم در زمان ظهور وهم قبل از آن به فعالیت خود میپردازند
که خودشان نشانه ظهور هستند که خارج از بحث ما است.این افراد دارای مقام های مادی ومعنودی هستند گه امام زمان رضایت خود را از آنها دارد وهمچنین کاری را به آنها محول کرده .به آنها وفعالیتشان امید زیادی دارد
خوب این افراد دارای مشخصه های زیادی هستند که حتما در مورد آنها شنیدید در اینجا میخواهیم به معرفی این اشخاص بپردازیم .این کار لازمه انجام بدهیم چون ممکنه ما ظهور حضرت را درک کنیم وباید بدانیم این افراد چه کسانی هستند
نباید گول افراد سود جوررا بخوریم افرادی هستند متاسفانه خود را جای این اشخاص معرفی میکنند وسوء استفاده میکنند
بعضی ها هستند که خود را امام زمان معرفی میکنند
باید جلوی این کار گرفته شود..

خوب الان به معرفی یکی از این غزیزان میپردازیم..

 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سید خراسانی
جابر از امام باقر (ع)روايت مي کند: ((يخرج شاب من بنی هاشم بکفه اليمنی و باتی من خراسان برايات سود بين يديه شعيب بن صالح يقاتل اصحاب السفيانی فيهز مهم)) الملاحم و الفتن ص52 باب97

جوانی از بنی هاشم (سيد) از خراسان با پرچم های سياه قيام مي کندکه در کف دست راست او خالی(علامتی)است و پيشاپيش او مردی بنام شعيب بن صالح است که با لشکريان سفيانی می جنگد و آنها را شکست ميدهد. پرچمهای سياهی از مشرق به اهتراز در مي آيند که با مردی از اولاد ابو سفيان می جنگد و زمينه فرمانبرداری از مهدی (عج) را فراهم می آورد. پرچمهای سياهی که از خراسان در مي آيد در کوفه فرود می آيد. هنگامی که مهدی(ع)ظهور کند اين پرچم ها برای بيعت به حضور آن حضرت گسيل مي شود. بحار الانوارج 52 ص 267....


خروج سفيانی،يمانی و خراسانی در روز واحد از ماه رجب يکسال خواهد بود. الحاوی للفتاوی ج 2 ص 126

پرچم های سياهی از خراسان به اهتراز در مي آيد که چيزی نمی تواند از پيشروی آنها جلوگيری به عمل آورد تا در بيت المقدس فرود آيد و استقرار يابد ملاحم و الفت ص 43 – روزگار رهاتی ص 1036

ظاهر شدن سيد خراسانی . شعيب بن صالح در ايران: روايان بيانگر آن است که اين دو از ياران مهدی (عج)خواهند بود و مقارن ظهور آن حضرت ازايران ظهور خواهند کرد.و در نهضت ظهورش شرکت مي کنند.

بطور خلاصه نقش آن دو چناچه از منابع اهل سنت و بر خی از روايات شيعی اين است که در آن زمان ايرانيان درگير جنگی نابرابر با دشمنان خويشند و در اثر طولانی شدن آن جنگ سيد خراسانی را به عنوان سر پر ستی امورشان انتخاب مي کنند.گر چه وی به اين امر چندان رغبتی نشان نمي دهد اما با اصرار زياد آنرا می پزيرد.
زمانی که رهبری ايرانيان را می پزيرد با ايجاد وحدت کلمه در صفوف نيرو های مسلح،سردار رشيد خود شعيب بن صالح را به فرماندهی نيروهای مسلح خود تعيين ميکند. بدين ترتيب خراسانی و شعيب جنگ را در مرزهای ايران،ترکيه ،عراق هدايت و ارداه مينمايد و نيروهای مستقر خود شام را به پيش رانده و در همان زمان ،آماده پيشروی بزرگ بسوی فلسطين و قدس عزيز می شود. و......



بر گرفته از کتاب عصر ظهور-علی کورانی-ص269
تاليف چند سال قبل از رحلت امام خمينی (ره)

 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
شعیب بن صالح
نام شخصی است که بنابر روایات اسلامی در نزدیکی ظهور به عنوان فرمانده سپاه خراسان توسط سید خراسانیبرگزیده می‌شود. بنابر بر روایات وی از اهالی سمرقند [SUP][۱][/SUP] است.


علامه مجلسی در بحار الانوار آورده‌است که:


{{۶۵ - غط: روی حذلم بن بشیر قال: قلت لعلی بن الحسین: صف لی خروج المهدی وعرفنی دلائله وعلاماته فقال: یکون قبل خروجه خروج رجل یقال له عوف السلمی بأرض الجزیرة ویکون مأواه تکریت وقتله بمسجد دمشق ثم یکون خروج شعیب بن صالح من سمرقندثم یخرج السفیانی الملعون من الوادی الیابس، وهو من ولد عتبة بن أبی سفیان، فإذا ظهر السفیانی اختفی المهدی ثم یخرج بعد ذلک.}}[SUP][۲]

[/SUP]

در نسخه خطی ابن حماد از علی روایت شده‌است که گفته‌است:


وقتی سواران سفیانی به سوی کوفه رفتند، گروهی را در جستجوی اهل خراسان می‌فرستد و در این حال اهل خراسان به طلب مهدی بیرون می‌آیند آنگاه هاشمی با درفش‌های سیاه در حالیکه شعیب بن صالح در پیشاپیش آنها حرکت می‌کند با امام مهدی ملاقات می‌کند و همچنین آن حضرت در محل دروازه استخر با یاران سفیانی برخورد می‌کنند و بین آنها نبردی بزرگ رخ می‌دهد. در این هنگام درفش‌های سیاه آشکار می‌شود و سواران سفیانی پا به فرار می‌گذارند در این بحبوحه مردم آرزوی دیدار مهدی را داشته و او را می‌جویند.


از محمد بن حنیفه نقل شده‌ا
ست که فرمود:


درفشهای سیاهی از بنی‌عباس و پس از آن درفش‌های سیاه دیگری از خراسان خروج می‌کنند که حاملان آن‌ها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند، پیشاپیش آنان مردی است که وی را صالح بن شعیب یا شعیب بن صالح می‌نامند او از قبیله بنی‌تمیم است آنان نیروهای سفیانی را شکست داده و در بیت‌المقدس فرود می‌آیند تا مقدمه حکومت حضرت مهدی علیه‌السلام را فراهم آورند، تعداد سیصد تن دیگر از شام به او می‌پیوندد، فاصله خروج او تا تقدیم زمام امور را به حضرت مهدی علیه‌السلام هفتاد و دو ماه می‌باشد.
 

E ntezar

عضو جدید
کاربر ممتاز
رويداد حركت يماني در روايات يكي از پنج نشانه معروف از رويدادهاي پيش از قيام ولي عصر(عج)، بر شمرده شده است: «عن ابي عبدالله(ع) قال: خمس قبل قيام القائم من العلامات: الصيحه، و السفياني، و الخسف البيدا، و خروج اليماني، و قتل النفس الزكيه، امام صادق فرمود: از نشانه هاي پيش از قيام مهدي(عج)، پنج مورد است: صدايي از آسمان، خروج سفياني، فرو رفتن زمين در بيابان، خروج يماني و كشته شدن نفس زكيه (از نوادگان امام حسن مجتبي(ع)) . (صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص 454، مكتبه الصدر، شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ص 649، مؤسسه النشر الاسلامي، محمد النعماني، كتاب الغيبه، ص 252، مكتبه الصدوق)
2. در روايات ديگر نيز از وي به عنوان اسب مسابقه دهنده نام برده شده است، از جمله: «عن ابي عبدالله(ع) انه قال: اليماني و السفياني كفرسي رهان؛ امام صادق(ع) فرمود: يماني و سفياني همانند دو اسب مسابقه هستند. (معجم احاديث الامام المهدي(عج)، ج 3، ص 478، مؤسسه المعارف الاسلاميه، محمد النعماني، كتاب الغيبه، ص 305، مكتبه الصدوق) به نظر مي رسد تشبيه سفياني و يماني به دو اسب مسابقه از دو جهت باشد، يا اين كه هر دو همزمان بر حضرت مهدي(عج) خروج مي كنند، يا از آن روي كه، هر دو درباره تصرف كوفه با يكديگر به مسابقه مي پردازند. (احمدي فهري زنجاني، ترجمه كتاب غيبت از نعماني، ص 359، دارالكتب الاسلاميه)
3. درباره سفياني به گونه اي در روايات اشاره شده كه، در رويارويي حركت او با قيام حضرت مهدي(عج)، ترديدي باقي نمي گذارد و از جمله تعبير به خروج سفياني و نيز تشريح اقدامات او(معجم احاديث الامام المهدي، پيشين، ج 1، ص 328_326)، ولي درباره حركت يماني چنين تعابيري در روايات ديده نشده و از اقدام او تنها به عنوان يكي از نشانه هاي پيش ظهور ولي عصر(عج) ياد شده است.
4. با توجه به رويكرد ياد شده درباره سيد يماني، از سوي صاحب نظران اسلامي درباره وي و به استناد روايات، گمانه زني هايي بيان شده است از جمله:
الف. وي پيش از طهور امام مهدي(عج) آشكار شده و به هنگام ظهور آن حضرت(عج) از ياران وي قرار مي گيرد. (همان، ص 297)
ب. وي از خاندان زيد بن علي بن الحسين بوده و در صنعا آشكار مي شود. (همان)
5. درباره سيد يماني، از سوي اهل سنت، روايات ناسازگاري بيان شده است از جمله: ظهور وي پيش از حضرت مهدي(عج) و ظهور وي پس از حضرت مهدي(عج)، وي خود حضرت مهدي (عج) است. (همان)
6. با توجه به وجود نارسايي هاي فني در احاديث مورد استناد اهل سنت و نيز رواياتي صحيح بر خلاف آن ها كه خروج يماني را مربوط به پيش از ظهور حضرت دانسته؛ وانگهي تنها قحطاني را بر حضرت منطبق نموده است، اشتباه بودن دو ديدگاه اخير اهل سنت را آشكار مي سازد.
 

Asef00

عضو جدید
سیل چشم بازازفراقت جاریست...خسته ام بازبیاجمعه هاتکراریست

درپی قافیه هاچه پریشان ماندم...قافیه درشعرم باحضورت جاریست

به هوایت اقابغض کرده شعرم...اسمانش انگارنم نمنمک بارانیست

دل من پرغصه حال شعرم خوش نیست...نفسی مانده فقط جای شکرش باقیست

درفراقت اقاچشم درراهم من...گرچه این جمعه همان جمعه ی تکراریست...
 

Similar threads

بالا