هاله شما چه رنگیه ؟

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز


[h=3]هاله نورانی[/h]
در اطراف انسان میدانی از انرژی لطیف با قطر تقریبی ۵/۱ متر وجود دارد که با چشم معمولی قابل رویت نیست و هاله نامیده میشود. این میدان انرژی ما را همچون تخم مرغ بزرگی در بر گرفته است. این میدان طول موج و فرکانس غیر قابل رویت با چشم فیزیکی در حالت عادی دارد، اما با تمرینات خاص میتوان این انرژیها را دید و لمس کرد.
با پیشرفتهای علمی عصر حاضر امروزه این میدان انرژی کاملا شناخته شده و عوامل موثر بر آن و روشهای تاثیر گذاری بر آن مشخص گردیده است.
سابقه شناخت هاله در فرهنگها و ملل قدیم تاچند هزار سال قابل ردیابی است. چینیها در ۴۰۰۰ سال پیش هاله را میشناختند و روشهای تاثیر گذاری برآن را میدانستند، مصریان، یونانیان، هندوها و ژاپنی¬ها نیز از فرهنگ هایی هستند که در این رابطه کارهای علمی ثبت شدهای دارند. دانشمندان زیادی پیرامون هاله مطالعه و تحقیق کرده اند از جمله نیوتن، بقراط، فیثاغورث، دکتر ویلیام رایش، سیمون کرلیان و...
سیمون کرلیان یک دانشمند روسی است که بیش از ۶۰ سال پیش(۱۹۴۰) عینکهای مخصوص برای دیدن هاله ساخت. بعدها دوربینهای عکاسی و فیلم برداری ساخته شد. امروزه سیستمهای پیشرفته AVS ساخته شده است که با روشهای نوین و فن آوری محاسبات کامپیوتری در زمان کوتاهی یک چکاب کامل از وضعیت هاله و چاکراهای انسان، به کمک هاله انگشتان انجام میدهد. از این روش در مراکز تحقیقاتی و بیمارستانهای کشورهایی مثل امریکا، انگلستان، آلمان، ایتالیا و اسپانیا برای بررسی حالات سلامتی و بیماری استفاده میشود.
ابن سینا دانشمند بزرگ ایرانی هاله را میشناخته و میدیده است، روشهایی نیز برای تاثیر گذاری بر آن داشته که در تشخیص و درمان از آن استفاده میکرده است.
امروزه کتابهای زیادی در رابطه با هاله و اثرات آن و ویژگیهای آن نوشته شده است و حجم زیادی اطلاعات، مقالات و عکس از هاله بر روی اینترنت موجود میباشد.
اهمیت هاله برای ما در این است که هرگونه بیماری جسمی و یا مشکل ذهنی در انسان ابتدا بصورت تودهای از انرژی منفی در هاله پدیدار میشود بنابراین میتوان قبل از بیمار شدن جسم و ذهن نشانه های آن را در هاله یافت و از بروز آن در جسم یا ذهن جلوگیری کرد.
تامین انرژی مورد نیاز ابعاد مختلف وجود انسان بخصوص ابعاد ماورایی، برقراری ارتباط درونی بین ابعاد مختلف وجود انسان و همچنین ایجاد ارتباط بین انسان و جهان از وظایف هاله نورانی انسان میباشد.
انرژیهای هاله با نامهای مختلفی از جمله «چی» یا« شی» در چین، «پرانا» در هند، «کی» در ژاپن نامیده میشود. «کی» یکی از دو بخش انرژی ریکی (ری _ کی) است. یکی از ویژگیهای ریکی این است که همزمان بر تمام سطوح انرژیهای انسان تاثیر میگذارد و همه ابعاد وجودی انسان را متعادل میکند و کسانی که با ریکی همسو می گردند بعد از همسویی قادرند با کمترین تمرین،هاله را رویت کنند. . اولین اثر همسویی ریکی متعادل سازی چاکراهاست
و اولین اتفاق در همسویی متعادل شدن و قویتر شدن چشم سوم یا چاکرای شش است که یکی از ویژه گی های چشم سوم دیدن هاله، واز دیگر توانایی های آن افزایش قدرت تله پاتی، حس ششم، سفرهای درونی و ارتباط با عالم معناست
شناخت هاله به عنوان بخشی از وجود ما میتواند اطلاعات کاملتری از ابعاد ماورایی انسان را در اختیار ما قرار دهد و ما را بیش از پیش به شناخت خود رهنمون گرداند، با شناخت پیچیدگیهای وجود خود بیشتر به عظمت، قدرت و تواناییهای خود پی خواهیم برد.
هاله انسان بطور طبیعی در شب و هنگام خواب شارژ میشود و انرژی جذب میکند و در طول روز این انرژی مصرف میشود. روشهای دیگری هم برای شارژ هاله بصورت ارادی و همچنین ایجاد حصار برای هاله وجود دارد.
● چه عواملی بر هاله اثر میگذارند
▪ عوامل زیادی بر هاله، سلامتی یا بیماری آن و نیز میزان انرژیهای آن اثر میگذارند مهمترین این عوامل عبارتند از :
- سن ( کمیت و کیفیت هاله در سنین مختلف یکسان نیست)
- سلامتی یا بیماری (بیماری باعث اختلال در جریان انرزی در هاله میشود)
- ایمان (بودن یا نبودن ایمان، کمیت و کیفیت ایمان )
- علم و دانش (نوع علم و نیز کاربرد علم تاثیرات متفاوتی بر هاله دارند)
- افکار، گفتار، اعمال
- گناه و معصیت
- نوع کار و شغل
- عوامل محیطی ( رنگ و نور محیط، سکوت و آلودگیهای صوتی، حرارت و رطوبت و... )
- محرکهای عاطفی و ذهنی ( کتاب، فیلم و... )
- افکار و اندیشه
توجه کنید که عوامل فوق میتوانند برکمیت یا کیفیت هاله و یا بر هر دو اثر بگذارند و این اثر میتواند مثبت یا منفی، دائمی یا موقت باشد.
همانطور که بیان گردید هر بیماری قبل از رسیدن به جسم فیزیکی در هاله نمایان میشود و برعکس اگر آسیبی به هاله برسد بصورت بیماری در جسم فیزیکی نمایان میگردد.
اندیشه انسان یکی از عوامل مهم و اثر گذار بر هاله و سطح انرژیهای آن میباشد به این ترتیب که اندیشه های مثبت، مهر آمیز، خیرخواهانه، سرشار از توانمندی، هوش و خلاقیت بر هاله اثر مثبت دارد و سطح انرژی های آن را بالا میبرد و از نظر کمی نیز میتواند هاله انسان را بزرگتر نماید.
برعکس اندیشه های منفی، بدبینیها، احساس تنفر از خود و دیگران، حسادت، خشم و هر گونه اندیشه حقیر و سُست بر هاله اثر تخریبی میگذارد و سطح انرژیهای آن را بشدت کاهش میدهد و انرژی زیادی از انسان میگیرد. بنابراین لازم است تا انسان وجود خود را از این اندیشهها و احساسات منفی که مانع رشد و شکوفایی استعدادهای او میشود دور نگه دارد.
انجام عبادات و اعمال مذهبی مطابق با اعتقادات و نیز رعایت اصول صحیح انجام آن یکی دیگر از عوامل مهم و تاثیر گذار بر افزایش سطح انرژیهای هاله می¬باشد.
ریکی و تمرینات آن یکی از ابزارهای موثر و قدرتمند برای محفوظ بودن از این گونه اندیشه و جایگزین کردن آنها با اندیشههای مثبت میباشد. ریکی یک راه مهم و ساده برای تاثیر گذاری بر هاله و چاکراها می¬باشد زیرا ریکی ابتدا بر سیستم انرژی و هاله تاثیر می¬گذارد و با بهبود وضعیت سیستم انرژی، اثرات آن بر جسم و ذهن نیز نمایان میگردد.
● چاکراها
در هاله انسان مراکزی برای ورود و خروج انرژی وجود دارد که چاکرا نامیده میشود. کلمه چاکرا (Chakra) به معنی چرخ میباشد. شکل چاکرا به صورت یک قیف بزرگ در حال چرخش است، که ابتدای آن به سمت بدن میباشد. تعداد این نقاط (چاکراها ) در هاله انسان بسیار زیاد میباشد و تا چند هزار عنوان گردیده است. مهمترین آنها ۷ چاکرا میباشد که به چاکراهای اصلی معروف میباشند و در امتداد مغز و نخاع قرار دارند.
در کنار این هفت چاکرای اصلی و مهم که هر یک با عضوهای مهم بدن و غدد درون ریز در ارتباط میباشند، ۲۱ چاکرای فرعی و هزاران چاکرای کوچک نیز در هاله نورانی وجود دارد. چاکراها برای هاله مثل دهان برای جسم میباشند، یک چاکرای نرمال و طبیعی دارای رنگ روشن و شفاف، شکل و فرم هندسی منظم و زیبا میباشد و در جهت عقربه های ساعت در حال چرخش است.

شخصیت های قرمز پررنگ
● ذهن/ بدن

شخصیت های قرمز پررنگ زمینی هستند و زندگی مهیج و قدرتمندی دارند، با واقعیات فیزیکی در تعامل هستند، چرا که آن را می فهمند، آنها زندگی را در یک سطح جسمانی تجربه می کنند و دوست دارند، تمام موفقیت هایی راکه دنیا پیشنهاد می دهد تجربه کنند. آنها به چیزی اعتقاد دارند که از طریق حواس پنج گانه دریافت کرده باشند.
انگیزش در زندگی شخصیت های قرمز پررنگ این است که واقعیت مادی را با اشتیاق و قدرت به طور تمام و کمال تجربه کنند. آنان با تمام پتانسیل وجودشان، ورای احساسات و اندیشه به استقبال بقا، ثبات و ترس می روند. قرمز پررنگ، رنگ شخصیت های قدرتمندی است که اهمیت و شگفتی واقعیات فیزیکی را می دانند.
قرمزهای پررنگ به طور طبیعی سرشتی مادی و قوی دارند و دوست دارند توسط بدن هاشان ابراز شوند. آنها به راحتی، به خاطر بدن پیشرفته شان قابل تشخیص هستند. آنها همچنین دوست دارند، انرژی قدرتمند را با حفظ تعادل و تمرکزشان ابراز دارند. آنها چون قوی هستند، کار سخت و فعالیت های جسمانی روحی می شوند.حرکات فیزیکی برای انرژی زندگی قدرتمند آنها بنیادین است و باید حتماً ابراز شده و تسکین یابد. شرکت در ورزش هایی چون بُکس، فوتبال، بسکتبال یا دیگر فعالیت هایی که نیاز به انرژی رانشی فیزیکی دارد، راههای خوبی برای ابراز وجود و آزاد شدن انرژی قرمزهای پررنگ است.
شخصیت های قرمز پررنگ، در حالت تعادل، اشتیاق، صداقت و درستکاری را "آشکار" می نمایند. آنها افراد پرکاری هستند که به شدت خواهان بقا می باشند. هدف از زندگی برای آنها این است که جهان فیزیکی را با لذت و نشاط تجربه کنند. رویارویی با موانع و رفتن به ورای ترس ها برای آنها بسیار اساسی است. افراد قرمز پررنگ در وضعیت تعادل، خودشان را از طریق تجربه ی لذت بخش و با ظاهری مثبت، از جسم و ذهن ابراز می کنند.
شخصیت های قرمز پررنگ واقع بین هستند. آنها متفکرانی محتاط هستند که زندگی را از مسیر ذهن فیزیکی و واقع بینشان ادراک می کنند. تفکر آنان انتزاعی یا پیچیده نیست. واقعیت برای آنان بسیار واضح و خوانا است. حقیقت، حقیقت است. آنها، آنچه را می بینند، می شنوند، حس می کنند و می بویند، باور می کنند.
افکار انتزاعی و فیلسوفانه آنها را معذّب و ناصبور می سازد. آنها برای افکار غیرواقعی نه وقت دارند و نه آنقدر صبورند. قرمزهای پررنگ عاشق مکاشفه هستند، اما معمولاً در واقعیت فیزیکی می مانند، تا تمام پیچیدگی وموارد مختلف را در یک جا مشاهده کنند.
از آن جا که شخصیت های قرمز پررنگ خیلی علاقه ای به ایده های ناآشنا و غیر سنتی ندارند، معمولاً هنجارهای اجتماعی را می پذیرند و با آگاهی جمع پیش می روند. آنها به خانواده شان، دولت و جامعه به طور عموم، وفادار هستند. زندگی در قوانین جامعه، به اینان امنیتی خاص و دوستی می دهد که گویی همه چیز را در مسیر درست انجام می دهند.
قرمزهای پررنگ افراد ارادتمند و صادقی هستند. آنها خوب می دانند که چگونه اشتیاق عاطفی و انرژی جسمانی شان را ابراز دارند. آنها آموخته اند که چگونه انرژی شان را کنترل کنند و نیروی نشاط قدرتمندشان را به تلاش مبتکرانه مثبت هدایت نمایند.
قرمز پررنگ، رنگ افراد واقع بین، سرسخت و سخت کوش است. آنها عاشق به دست آوردن و داشتن نتایج فوری هستند و ممکن است در نتیجه ی لذت از فعالیت و زندگی فیزیکی پرشور، پرکار، بیش فعال و مضطرب شوند. ممکن است استراحت برای آنها یک چالش باشد.
در وضعیت نا متعادل، شخصیت های قرمز پررنگ به طور متداول کار و فعالیت مفرط دارند. آنها نمی توانند آرام و آسوده باشند. انرژی قدرتمندشان آنها را می راند و به آنها به قدر کافی پایداری و توان آن را می دهد که به اندازه ی دو نفر کار کنند. ممکن است همیشه از لحاظ فیزیکی فعال و پرکار باشند. دائماً یک کار را پس از دیگری انجام می دهند، طوری که در آن واحد چندین شغل دارند. یکی از چالش های این افراد، آرام کردن ذهن و بدن است.
آنها تلاش می کنند که یک زندگی خوب مادی برای خودشان و خانواده شان فراهم سازند. بزرگترین ترس آنها، ترس از مرگ و فقر است. طبعاً آنها به طور مداوم برای بقا در زندگی شان مقابله می کنند. این ها، افرادی حساس و صدمه پذیرند، اگرچه تمایلی به نشان دادن این موضوع ندارند. در عوض عواطفشان را با رفتارهای جسمانی قدرتمند، می پوشانند. این شخصیت ها معمولاً چون پرشور و هیجان هستند، خشم و خستگی شان را به دیگران معطوف می دارند.
شخصیت های قرمز پررنگ احتیاج زیادی به بیان و ابراز شور و اشتیاق فیزیکی و عاطفی شان دارند، و مجبورند که این شور و اشتیاق را از طریق بدن های فیزیکی شان بیان کنند.
این افراد برای برقراری ارتباط با احساسات درونی شان دچار چالش هستند. لذا باید یاد بگیرند افکار و احساساتشان را با نزدیکانشان در میان بگذارند، یا در مورد افکار و احساساتشان حرف بزنند. قدم اول برای ابراز وجودی سالم این است که بتوانند احساساتشان را روشن و آگاهانه بیان کنند.
اگر این شخصیت ها از تعادل خارج شوند، ممکن است، رفتارهای بسیار مخربی از خود بروز دهند و اگر امور در مسیر خودشان پیش نرود، ممکن است بیزار و منزجر شوند. نیز اگر از قدرت خارج شوند، غضب آنها معمولاً در بدن های فیزیکی شان خالی می شود.
ممکن است ، در حین کارهای تهاجمی به طور ناخود آگاه همچون نیروهای فیزیکی و حتی تخریب و ویرانی وسایل انسداد شدید انرژی در مراکز انرژی شان ایجاد کنند.
قرمز پررنگ، رنگ یک دندگی نیز می تواند باشد. اگر ایشان تصمیمی گرفتند، دیگر تغییر یا توقف آن تصمیم برایشان مشکل است و بر حرفشان مصّر می مانند. در حالی که باید یاد بگیرند و بفهمند که رهایی، پذیرش موقعیت های جدید و انعطاف پذیری، خصوصیاتی بسیار مهم هستند.
شخصیت های قرمز پررنگ معمولاً تجربیات گرانبار عاطفی دارند. بدترین چیزی که برای آنان اتفاق می افتد بیان نکردن احساساتشان است. ممکن است احساس کنند که مضطرب، بی توان و گران بار هستند و هیچ دلیلی برای زندگی کردن ندارند. در این هنگام عواطف فرو خورده در درون جمع می شود و چالش ها و موانع بسیاری در زندگی برای آنان به وجود می آورد. بنابراین، قرمزهای پررنگ باید نسبت به احساسات و عواطفشان آگاه باشند و ابتکاری مثبت پیدا کنند تا انرژیهای قدرتمندشان را به بیرون هدایت کنند.
برای قرمزهای پررنگ گشاده رویی در مقابل دیگران کاری آسان نیست. اگرچه که معمولاً ظاهراً غیرحساس و پرشور و شوق هستند، اما احساسات و افکار درونی شان را پنهان می کنند. آنها نیاز دارند که بفهمند حساس و آگاه بودن بدین معنا نیست که آنها قوی و قدرتمند نیستند. ارتقاء حساسیت فیزیکی و عاطفی، قدمی مهم به سوی موفقیت و قدرت بخشی برای آنان است.
● زندگی اجتماعی
شخصیت های قرمز پررنگ محتاط هستند، قوانین و هنجارهای اجتماعی را به آسانی می پذیرند. در واقع، این پذیرش به آنان حس اطمینان و تعلق می دهد. قرمزهای پررنگ در تما م حیطه های اجتماعی یافت می شوند. آنان مدد رسان های بی نظیری هستند و خانواده و ارتباطشان را با تمام قوا محافظت می نمایند.
قرمزهای پررنگ دوست دارند که با دوستانشان وقت خود را صرف نوشیدن و مشاهده کردن فوتبال و مسابقات بوکس کنند. این کار برای آنان نوعی استراحت است و بیشتر ترجیح می دهند در باشگاهها باشند تا در خانه. در زندگی به افراد دیگر نیاز دارند. احساس ارتباط به آنان کمک می کند تا ترس از تنهایی در آنان از بین برود.
ارتباط کلامی فعالیت مورد علاقه شان نیست. آنها خیلی فصیح نیستند. آنها جمع های ساده را به گفتگوهای فلسفی و هوشمندانه ترجیح می دهند. حتی اگر در مهمانی شان سرشار از لذت شوند، باز هم مراقب کسانی که در جمعشان است، هستند. آنها تنها با کسانی گشاده رو هستند که دوستان قدیمی شان هستند، یا آنکه می توانند به آنان اعتماد کنند.
قرمزهای پررنگ دوستدار کسانی هستند که از لحاظ سطح فهم و درک با آنان هم تراز هستند. برای آنان، صحبت درباره ی دنیای جنبش، ورزش و موفقیت بسیار لذت بخش است.
اگرچه روحانیت یا مذهب در زندگی آنها مسأله ی چندان مهمی نیست، اما آنها به خاطر لذت از جنبه های اجتماعی آن، به زیارت گاهها می روند. آنها دور مکان های مذهبی جمع می شوند، اما در واقع چندان هم مذهبی نیستند. واقعیت جسمانی و طبیعت، تجلی گاه خداست که به آنها مفهوم و تجربه ی واقعیت های مادی را می بخشد.
● خوشایندی و صمیمیت
برای شخصیت های قرمز پررنگ زندگی در یک خویشاوندی حساس و بادوام که از لحاظ عاطفی منبسط باشند، یک چالش است. اگرچه آنها دوستدار این هستند که با دوستان به تفریح بپردازند، اما به آنان اجازه نمی دهند که این ارتباط منجر به یک رابطه ی عمیق تری شود، که حساسیت و صمیمیت واقعی را پیش آورد. اما به محض آنکه یک زوج انتخاب کنند، بسیار وفادار و پایبند او می شوند و با سربلندی از جفتشان مراقبت می کنند.
در وضعیت نیرومند، نظری سالم نسبت به روابط جنسی دارند. برای آنان این رابطه یک مسأله بنیادین و جدایی ناپذیر از زندگی است. این رابطه، یکی از راههای طبیعی ابراز عشق و قدرت است. ارضای جنسی، می تواند یکی از راههای ایجاد نشاط ذهنی باشد. جنسیت حتی اگر با عشق آمیخته نباشد، لذت جسمانی و تجربه ای لذت بخش است. آنها خودشان را از طریق بدن فیزیکی شان ابراز می دارند و لذت جنسی را وضعیت طبیعی بودن می دانند.
قرمزهای پررنگ باید برای خود وقتی داشته باشند. زوج های این افراد باید به آنان اجازه دهند تا در حین این آزادی جسمانی و استقلال، با گامهای خودشان، دنیایشان را کشف کنند.
شخصیت های قرمز پررنگ معمولاً با نارنجی - زردها یا قرمزهای پررنگ دیگر در رقابت هستند. آنها بسیار مایلند که یکدیگر را درک کنند و حس مشابه پایداری، اطمینان، نظرات جسمانی و رفتاری را با آنان در میان بگذارند.
قرمزهای پررنگ دوست دارند با آبی های آرام یا سبزهای آسوده باشند. به هر تقدیر، ممکن است درک حساسیت و احساسات عمیق آنان و نیاز آنها به ارتباط کلامی و عاطفی یک چالش ایجاد نماید. با این وجود آنها خیلی چیزها از هم می آموزند. معمولاً زردهای باهوش تجارب جالبی با قرمزهای پررنگ پرشور و هیجان دارند.
قرمزهای پررنگ در ارتباط با سفید ها و ارغوانی ها بسیار دچار مشکل می شوند. این نوع شخصیت ها رنگ های مخالف در طیف هستند، بنابراین زندگی را بسیار متفاوت تجربه می کنند. شفقت، درک متقابل و آگاهی دو جانبه می تواند به این دو نوع شخصیت کمک کند تا به یکدیگر مرتبط شوند.
قرمز پررنگ ها با جاه طلبی و قدرت ذهنی سبزهای پررنگ به مخالفت برمی خیزند، و ممکن است بنفش ها یا نیلی ها برای قرمزهای پررنگ که ادراکاتی، دیگرایانه دارند بیش از حد روحانی یا بصری باشند.
شخصیت های قرمز پررنگ در تمام روابط احتیاج دارند که فضای فیزیکی کافی برای خودشان داشته باشند، آنان با روابط صرفاً عاطفی، ذهنی و روحی مخالفت می کنند و باید روابطشان در یک سطح فیزیکی واقعی باشد.
● امور مالی و شغلی
شخصیت های قرمز پررنگ همیشه پرکار، سخت کوش و مقاوم هستند. در هر جا که نیاز باشد، قدرت جسمانی و توانایی ایشان می درخشد. آنان در به اتمام رساندن پروژه ها عالی هستند، زیرا پایمردی عظیمی دارند و جایی که خیلی ها قادر نیستند، آنان خود را به محدودیت ها سازگار می سازند. قرمزهای پررنگ می خواهند آنچه را که انجام می دهند " ببینند". آنها نیاز دارند تا نتایج فوری و عینی به دست آورند و نیز نیاز به کنترل درآمد کار سختشان دارند. آنها به روشنی از افکار و فعالیت های سخت لذت می برند.
اگر قرمزهای پررنگ در یک تعادل و هماهنگی باشند، در کار و بازی گروهی، کارآیی بالایی دارند. آنها به خاطر اشتیاق و قدرتشان قادرند در محیط کاری، نقش مهمی را ایفا کنند. تا زمانی که قادرند تعادل عاطفی و نیروهای جسمانی شان را حفظ کنند، از طرف همکارانشان مورد پذیرش و تشویق قرار می گیرند.
اگر یک گرایش مثبت، شخصیت قرمزهای پررنگ را حفظ و حمایت کند، می توانند بر چالش ها فایق آیند. آنها به اندازه کافی مقاومت و انرژی جسمانی دارند، تا به طور قطع به هر چیزی بپردازند. بدن فیزیکی آنان به طور چشمگیری از بیشتر افراد قوی تر است. یکی از راهها این است که در طول تلاش و پیکارشان با نیروی خشمشان مدارا کنند. برای رسیدن به این هدف باید ذهنی باز و متعادل و عواطفی شفاف داشته باشند.
برای آنکه این شخصیت ها بتوانند زندگی شان را به یک هماهنگی و غنا برسانند، باید به فراسوی مکانیسم های اساسی بقا و فعالیت های فیزیکی بروند و این انرژیها را به سوی مسؤلیت های شخصی و مبتکرانه با یک منظرگاه مثبت از زندگی، تبدیل نمایند.
پول به مفهوم اطمینانی است که به نوبه خود ابراز و توانایی هایی را برای کشف واقعیت فیزیکی خلق می کند. در غیر این صورت پول برای قرمزهای پررنگ بسیار کم معنی است. همین قدر که آنان توانایی یک زندگی راحت را داشته باشند، خوشحال و قانع می شوند.
وقتی قرمزهای پررنگ کم قدرت می شوند، معمولاً به مبارزه شدیدی برای بقا می پردازند. اگرچه آنها با یک سبک خاص زندگی می کنند، اما ممکن است بعضی اوقات برای کسب درآمد دچار بحران شوند. ترس آنها از تداوم و همچنین ترس از مرگ از خطرناکترین مشکلات و موانعی است که باید بر آن فایق آیند. یک دیدگاه مثبت به زندگی و آگاهی ازانرژی قدرتمند جسمانی شان به آنان تعادلی می دهد تا با کمک آن پیروز شوند.
برخی از مشاغل قرمز پررنگ عبارت است از: مکانیک، کشاورز، راننده ی کامیون، متصدی بار، کارگر اثاث کشی، کارگر ساختمان، محافظ (بادی گارد)، پلیس، آتش نشان، بوکسر یا جراح.
● سلامت ، بهبود و رشد
برای این که قرمزهای پررنگ در یک هماهنگی باقی بمانند، باید تمام توانایی های بالقوه شان را بروز دهند. آنها نیاز دارند که راههایی مبتکرانه و عملی برای استفاده از قدرت های جسمانی شان پیدا کنند. ورزش، ساختمان سازی، تعمیر ماشین، کار در باغ، یا دیگر فعالیت های فیزیکی به آنان کمک می کند تا قدرت مبتکرانه شان را تخلیه نمایند.
شخصیت های قرمز پررنگ به خاطر نیروی جسمانی وافری که دارند برای استراحت یا آرام شدنشان دچار مشکل می شوند. کلید آن یک راه ابراز وجود متعادل برای قدرت شدید آنان است. آنان باید راهی مثبت ، سالم و مطمئن پیدا کنند تا انرژی فیزیکی و عاطفی شدیدشان را بیان نمایند. این راهها ممکن است تمرین یا ورزش تراپی و شکل های مختلف و مبتکرانه جسمانی باشند. آنها قدرت هاشان را در یک راه مبتکرانه مثلاً آزاد سازی انرژی جسمانی / عاطفی (بدون آن که به خودشان و دیگران صدمه بزنند) می آزمایند. اگر یک زمان طولانی استراحت نکنند و با احساساتشان در تماس نباشند، انرژی حیاتی شان تخلیه می شود.
شخصیت های قرمز پررنگ همچنین احتیاج دارند که اعتقاداتی مثبت را برای خودشان پای گذاری کنند. رهایی ذهن، توأم با اشتیاق به آنها کمک شایانی برای به دست آوردن اهداف و آرزوهاشان می کند. تفکر مثبت مهم ترین چیزی است که به آنان کمک می کند، زندگی شخصی شان را استادانه کنترل نمایند.
اگر قرمزهای پررنگ بتوانند احساسات درونی شان را قسمت کنند و روابطی عمیق تر ایجاد نمایند دنیایی هماهنگ از گنجینه ی آگاهی می یابند. برای آزاد سازی انرژی قدرت مند زندگی، آگاهی از احساسات راستین و یافتن راهی مبتکرانه برای ابراز وجود راههای بسیار ارزشمند و مهم هستند.
به محض اینکه قرمز پررنگ تصمیمی راسخ می گیرد که انرژی اش را به سوی رشد و توسعه ی شخصی جاری سازد، زندگی اش سرشار از تجربه ی عظیم موفقیت و شادی می شود. فقط باید بدانند که زندگی علاوه بر جنبه ی جسمانی، چیز بیشتری نیز دارد. وقتی تشخیص می دهند که هر کس خود باید سرنوشتش را رقم بزند، و وقتی درک مثبت کافی را دارند، به مدخل نیروها می آیند و زندگی شان را در مسیر سالم، تغییر می دهند.
قرمزهای پررنگ نیاز به تحرک جسمانی دارند. نه تنها تماشای ورزش، بلکه شرکت فعال در یک فعالیت منظم به هماهنگی آنها با نیروی خلاق عاطفی شان کمک می کند. تمام فعالیت های فیزیکی و ورزش ها توأم با آگاهی و حساسیت برای شخصیت های قرمز پررنگ مفید و سود بخش است.
تلاش عملی و تغییرات برای شخصیت های قرمزپررنگ باید با بدن فیزیکی شروع شود. برای قرمز پررنگ، یک رژیم غذایی مقوی و مناسب، اساس سلامت بدن/ ذهن است. خوردن غذای سبک، کم چرب و مقوی، نه تنها انرژی فیزیکی بیشتری را فراهم می سازد، بلکه سموم بدن را آزاد می سازد.
قدم اساسی برای قرمزهای پررنگ واگذاری مسؤولیت زندگی بر دوش خودشان است. به محض اینکه تصمیمی آگاهنه برای تغییر آگاهی بیرونی بقا می گیرند و آن را به حس دورنی مسؤولیت برای عملکرد، افکار و احساسات تبدیل می کنند، رشدی باورنکردنی و قدرتی ورای تصور را تجربه می کنند.
 
آخرین ویرایش:

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصیت بنفش
ذهن/ بدن
بنفش ها، پویا، فرمند، اهل بصیرت و قدرتمند هستند. مأموریت آنها در زندگی الهام بخشی و هدایت گری بشریت است، تا او را به سوی عصر جدید اتحاد، فراوانی نعمت و کل نگری، هدایت نماید. بیشتر بنفش ها نیرویی درونی دارند که آنان را به سوی اهم مسایل در زندگی می راند.
بنفش ها دارای خرد و شهودی قدرتمند هستند. آنان همچنین قدرت جسمانی و منابع لازم را برای اعمال تغییرات در زندگی خود و دیگران دارند. بنفش ترکیب ویژگیهای آبی و قرمز است و سطح جدیدی از وجود و ارتعاش را به وجود می آورد.
بنفش ها بصری و آینده شناس هستند و امیدها و ایده های متعالی برای آینده دارند. آنها معمولاً می توانند "کل" تصویر یک موقعیت را بدون درگیری با جزئیات، ببینند و تشخیص دهند. آنها معمولاً می توانند آینده را ببیند.
آنها عمدتاً زندگی را از طریق چشم سوم یا بصیرت درون ادراک می کنند. از آن جا که آنها، گرایش ها و وقایع آینده را تجسم سازی می کنند، در زمان خود، سرآمد هستند. بنفش ها نیازی به دانستن جزئیات، حقایق و اطلاعات برای حصول و دستیابی به اهداف ندارند.
آنها به کل مطلب و نیروی رانشی علاقه مندند. ایده های بدیع غیرمتداول آنها و ادراکات اسرار آمیزشان اغلب اوقات از دیدگاه دیگران غیرواقعی و همچنین غیرمعمول است. به بیان دیگر، بنفش ها تئورسین ها هستند. برای آنها بسیار مهم است که پروژه هاشان متجلی شود. بصیرت آنها به آنها این امکان را می دهد که علت یا اساس پنهان یک تکنولوژی، موقعیت یا واقعه را ببینند. بنفش ها به آسانی قوانین و علل مربوطه را می یابند و از طریق شهودشان مراحل کار را می فهمند.
انگیزش آنها ابراز و زندگی با بصیرت به واسطه ی خلاقیت هنری و ابداعانه است. هر چه بیشتر بصیرت درونشان را اغنا کنند، بیشتر خرسند و قانع می شوند. شخصیت انعطاف پذیر بنفش، زندگی را همچون یک جادو تجربه می کند و دوست دارد دائماً در حال دگردیسی و تحول باشد و نیز به سرعت و به آسانی سازش می یابد.
از آن جا که شخصیت های بنفش ویژگیهای آبی و قرمز را توأماً دارند، برای آنها زندگی با جنبه های مختلف بسیار مهم است. جنبه های پویایی ذاتی آگاهی، شهود، احتیاط، عشق بلاشرط و شفقت آبی با تحرک جسمانی، قدرت، شور و شوق و توان قرمز، با هم درآمیخته می شوند. غالباً بنفش ها بدن فیزیکی قوی و پرانرژی دارند. آنها نیاز به رهایش قدرت جسمانی شان از طریق ورزش یا دیگر تمرین ها دارند. چون آنها ذهن قدرتمندی نیز دارند، ریلکسیشن فعال معمولاً راه مناسبی برای آزاد سازی انرژی در تمامی سطوح است. بنفش ها تشعشعاتی تأثیر گذار و گیرا دارند. آنها دارای عمق عاطفی هستند و دیگران را شیفته ی خود می سازند. آنها خوب می دانند که چگونه رؤیاها را به واقعیت تبدیل کنند. ذهن آنها مکانی جادویی است. جایی که آرزوها حقیقی می شوند. جایی که اتحادی عرفانی بین خالق و مخلوق وجود دارد. برخی از آنها، اکثراً در آینده زندگی می کنند. آنها می توانند ذهن شهودی شان را بسط دهند و احساس کنند که در آینده چه پیش می آید یا آنکه چه آرزوهایی به تحقق خواهد پیوست. آنها قادرند با جریان انرژی، خود را تنظیم کنند و از طریق شهودشان حس کنند که چه چیز را در پیش رو دارند. علاوه بر این، آنها توانایی آن را دارند که بصیرت هایشان را رفعت مثبت و آگاهانه ببخشند، تا به بشریت و گذر او به عصر روشنگرانه ی صلح و صفا و قدرت، یاری دهند.
آنها عاشق موسیقی هستند. آنها ارتعاش و قدرت، انرژی زایی افزاینده موسیقی، و ملودی های آرام و هماهنگ آن را احساس می کنند. موسیقی منفی و مخرب، بنفش ها را منزجر، برافروخته و ناراحت می سازد. برای بنفش ها موسیقی یک زبان جهانی است که انسان ها را با جهان هستی به هم مرتبط می سازد.
بنفش ها مستقل هستند و نیاز به فضایی بسیار، برای خودشان دارند. آنها نیاز به خانه ای بزرگ با فضاهای باز دارند. بعضی اوقات یک قصر نیز برای میدان انرژی وسیع آنها بسیار کوچک است. آنها نیاز به فضایی هوشمند عاطفی و فیزیکی دارند. اگر آنها در یک شهر یا جامعه ی کوچک باشند، ناصبور می شوند، چراکه تجسم هایشان را باید در بُعد جهانی بیان کنند.
بنفش ها ممکن است از بیرون به نظر سرد و پرده نشین آیند، اما در درون بسیار عاطفی احساساتی و سرشار از اشتیاقند. آنها مراقب عواطفشان هستند، زیرا عمق احساسات و حساسیت های آبی و شور و اشتیاق قرمز را دارا هستند. آنها به راحتی صدمه می بینند و در نتیجه ممکن است چهره ای سرد به خود بگیرند، تا بدین وسیله تاکتیک حفاظتی، اتخاذ کرده باشند. اعمال فشار بر دیگران مبنی بر داشتن عزت نفس، قدرت و اعتماد به نفس بدین معنی نیست که خود دارای این ویژگیها هستند. بنفش ها معمولاً شکی همراه با احساس تزلزل دارند. بزرگترین چالش بنفش ها اعتماد به شهود و بصیرت درونی شان است. گرایش قوی آنها به سمت خود انتقادی و کمال، آنها را دچار احساس گناه و بی ارزشی می کند. بخشی از ذهن بنفش ممکن است فکر کند که می توانسته است همه چیز را بهتر، سریعتر و مؤثر انجام دهد. حتی بعد از اتمام موفقیت آمیز یک پروژه، ممکن است اشتباهاتی جزئی را ببینند که پیش از آن متوجه نشده بوده اند. این امر، باعث به وجود آمدن احساس پشیمانی می شود.
بنفش های غیرمتعادل معمولاً از خود می پرسند که چرا چنین احساس قوی برای انجام چنین کار مهمی دارند. برخی، متحریند که چرا آنها همچون دیگران نیستند و وجودی مشتعل برای خلق آثار ویژه دارند. برخی اوقات احساس می کنند که برای انجام این کار ناسزاوارند. شخصیت های موفق و معروف، کسانی که اهداف و تجسماتشان را محقق می سازند، معمولاً با چنین تزلزلاتی در طی راه مواجه می شوند.
بنفش های بی قدرت، خود بزرگ بین، پرطمطراق و خود شیفته می شوند. آنها فکر می کنند از بقیه بهترند. یک بنفش خود خواه خصلت های دیکتاتورها را به خود می گیرد و در پرستش و ستایش خویش، می آرامد. بسیاری از بنفش های ضعیف به ایده ها و بصیرت های خود اعتماد نمی کنند. آنها امکانات متعددی را می بینند اما سردرگم و مبهوت می شوند. یک چالش رایج برای بنفش های ضعیف این است که پروژه های متعددی را یکجا متقبل می شوند، و آنگاه بهانه تراشی می کنند. آنها غیرواقع گرا و بسیار دور از واقعیت هستند و همین باعث می شود که مغلوب، شکسته و بی توان شوند.
اگر بنفش ها بصیرتشان را درنیابند و با شهودشان در اتصال نباشند، از تأثیر گذاریشان برای کسب ثروت یا موقعیت برتر اجتماعی استفاده می کنند. آنها ممکن است با دست یازیدن به قدرت موفقیت و ثروت، فقدان روحانیتشان را جبران کنند.
روحانیت برای بنفش ها حیاتی است. آنها خدا را در هر چیزی که وجود دارد، من جمله خودشان، می بینند. دیدگاه آنها از روحانیت، آگاهی جهانی یا کیهانی است که مستقیماً به آنها و نیز به درون وجود آنها متصل است. بنفش ها می فهمند که خدا درون همه چیز هست و ما به عنوان ابناء بشر، باز خودمان را توسط واقعیت مان خلق می سازیم. ما مخلوقات قدرتمند الهی هستیم. سرنوشت مطلوب آنها زندگی در روحانیت است.
آنها در این وضعیت جادویی ذهن، راضی و خرسند، زندگی می کنند، جایی که جهان هستی آنان را در برمی گیرد و تمام آنچه مورد نیاز آنهاست، را برایشان مهیا می سازد.
● زندگی اجتماعی
بنفش ها ممکن است ظاهری ضد اجتماعی داشته باشند. آنها شدیداً علاقه مند به مکالمه ی با مفهوم و عمیق درباره ی پروژه ها و ایده های مهم هستند، تا این که با دوستان وقت گذرانی کنند و حرف هایی رایج و معمولی بزنند. تعامل های اجتماعی برای آنان غیر ضروری و خسته کننده است، مگر آن که دلیلی موجه برای آن بیایند.
بنفش ها پیش از هر چیز به شناخت تجسم های درونی و تمرکز بر تحقق و تجلی ایده هاشان می پردازند. این مطلب، گاهی اوقات بین آنان و افراد جامعه از جمله همسر و دوستان، فاصله ایجاد می کند. در عین حال، گاهی از "غار" شان بیرون می آیند و به تفنن و لذت های زندگی که به آنان عطا شده، می پردازند. فقط نباید با تجسم هایشان دچار وسواس شوند.
بنفش ها بسیار راغبند تا جامعه، ملت و حتی کل سیاره را حمایت کنند. آنها نیاز به خدماتی دارند که ایجاد تحول و قدرت بخشی، برای بشریت نماید. مشکل آنها صبوری است: یعنی آگاهی از این که تغییراتی که آنها در پی اش هستند ممکن است گاهی دور باشد و لاجرم در عصر کیهانی محقق شود، نه در زمان خود آنها.
بنفش ها می توانند در جامعه، الهام بخش شیوه های جدیدی از خلق فردایی باشند که پر از هماهنگی است، مأمنی که بشر بدون جنگ زندگی کند، سیاره ای که زمین همچون یک دستگاه واحد زنده باشد، که کل هستی فارغ از مذهب، اعتقاد یا جامعه ای که ما بدان تعلق داریم، را در چتر حمایتش حفظ نماید. اگر ما با قدرت جهانی متصل شویم، جریان انرژی حیاتی و ماهیت وجودی مان را درک کنیم، و اگر خودمان را با کل هستی هم راستا سازیم، مورد حمایت بی کران قرار خواهیم گرفت.
● خویشاوند ی و صمیمیت:
هر چند تزویج امری مهم است، اما ممکن است برای بنفش ها در اولویت قرار بگیرد. آنها نیاز به همسری دارند که تصورات آنها را بفهمد، در مسیرهای مشابه هم پرواز آنان باشد و منبع الهام آنها شود.
بنفش ها هیجان جنسی را دوست دارند و بسیار پراحساس هستند. آنها ترجیح می دهند رابطه ی جنسی عرفانی داشته باشند، بدین مفهوم که یگانگی و ارضای جنسی، راهی روشن به سوی درخشندگی و همجوشی مذکر / مؤنث باشد، آنجا که دیگر دوئیتی باقی نماند. اتحاد جنسی تجربه ای کیهانی است که در حین آن، دو وجود انرژیایی، یکی می شوند.
بنفش ها به هیجان و تحریک جنسی در رابطه شان نیاز دارند. آنها به احساسات همسرشان آگاه هستند و عواطف و افکارشان را می فهمند.
بنفش ها وقتی تمام تمرکز عاطفی شان بر همسرشان باشد، متوقع و انحصارجو می شوند. از آنجا که بنفش ها به طور تمام و کمال با همسرشان آمیخته می شوند، می خواهند از شخصیت آنان بدون فوت نکته ای آگاه باشند. بنفش ها مستعد هستند که آنقدر با همسرشان مشغول شوند که دیگر دوستان را فراموش کنند. بنفش های ضعیف ممکن است ایجاد خفقان کنند.
اگر همسرشان همپای آنان جواب عشق و احساس آنها را ندهد، مشکلات جنسی زیادی پیش خواهد آمد. بنابراین، آنان باید زندگی دوستانه ی متعالی را فراهم سازند. آنها فکر می کنند که همسرشان باید یار غار آنان باشد و اهداف ویژه ای را با آنان دنبال سازد.
بنفش ها دوستدار شهوت و قدرت قرمزها هستند. آتش میان آنها محسوس است. اگر بنفش ها، سبز پررنگ بپذیرند و او را قبول داشته باشند، می توانند خویشاوندی موفق و کامیابی با هم داشته باشند. بنفش ها نیاز دارند تا شخصیت نارنجی ها را درک کنند، ضمن این که به آزادی و استقلال هم احتیاج دارند.
نارنجی زردها و بنفش ها زوج های خوبی برای هم هستند. در عین حال که بسیار با هم متفاوتند، یکدیگر را همچون یک گروه حمایت می کنند و هرکدام خصوصیات متضادشان را به میان می آورند. بنفش ها با ایثار، نیروی محرکه و بصیرتشان مجذوب زردهای بازیگوش و آسان گیر می شوند. آبی ها دوست دارند در کنار بنفش ها باشند و می توانند زوج های مهربان و حمایت کننده باشند.
از آنجا که بنفش ها می خواهند دامنه ی رابطه را رهبری کنند، دغدغه هاشان این است که مطمئن شوند که آیا به اندازه ی کافی به همسرشان توجه داشته اند یا خیر. عموماً بنفش ها به همسری نیاز دارند که بصیرت ایشان را مورد حمایت قرار دهد و زندگی برانگیزاننده و پرشوری را با آنها داشته باشند.
● امور مالی و شغلی
بنفش ها باید بصیرت و نوآوری شان را مبتکرانه متجلی سازند. مهم نیست که در چه حیطه ای مشغول به کار هستند، آنها راه کارهایی تازه برای کار موثرتر خواهند یافت.
بنفش ها نیازی به هزینه ی بیشتر برای استفاده ی خصوصی ندارند. آنها از پول دریافتی برای قدرت و نفوذ و رفاهی که مهیا شده است، لذت می برند. این امر به آنها امکان تجلّی رویاها و تصوراتشان را می دهد. پول به آنها آزادی و قدرت ایجاد تحول را در این سیاره می دهد. بنفش ها در مواجه با پول مراقب و کمی خودخواه هستند.
بنفش ها رهبر زاده شده اند. اگر آنها از توانایی رهبری خردمندی شان برای بهبود بشریت و انسانیت استفاده کنند، دیگران شیوه ی قدرتمند و صادقانه ی آنان را خواهند پذیرفت؛ مقاومت در مقابل فرمندی و نیروی جادویی آنان، کاری صعب است.
وقتی بنفش ها قوی هستند، به نظر می رسد که جهان همچون یک جادو، بی هیچ تلاش، تمام درها را به سوی آنان گشوده است. آنان در مورد قوانین زندگی، دانش و خردی درونی دارند، آنان به ما می آموزند که به جریان های درونی مان اعتماد کنیم و بدانیم که کل هستی هر لحظه را در حمایت خود محفوظ می دارد. اگر ما به انرژی حیاتی هستی متصل شویم، زندگی بی هیچ شائبه ای خود را آشکار می سازد.
بنفش ها فوق العاده باهوش و آگاه هستند و قادرند لایه های پنهان هر چیز را ببینند. آنها همیشه در جستجوی قوانین یا الگوها هستند و با تفکر تحلیل گرشان قادرند، علت و معلول ورای هرچیز را دریابند. آنها اکثر موقعیت ها را، ذهنی و عاطفی می آزمایند و نیز بیانی شهودی و مبتکرانه دارند، که حاصل آن ارائه راه حل های بدیع و تازه خواهد بود.
بنفش ها مشاغلی را انتخاب می کنند که به آنان آزادی عمل مبتکرانه دهد. آنان قویاً ، معتقد به اهداف متعالی در کار هستند. ایشان معمولاً به سمت صنعت نمایش، رسانه یا حیطه ی ارتباطی کشیده می شوند، زیرا شخصیتی جادویی و تأثیر گذار دارند. آنان می دانند چگونه از ابزارهای مهیج، برای ایجاد تحولات ارزشمند و مهم استفاده کنند، تا پیام هایشان را به سراسر این کره ی خاکی ابلاغ دارند.
از دیگر حیطه هایی که بنفش ها معمولاً بدان می پردازند، می توان به فلسفه، مذهب، اکولوژی موسیقی، ادبیات، هنر، تشکل های پیروی انسان گرایی و تکنولوژیهای آینده شناسی، اشاره کرد.
▪ برخی از مشاغل بنفش ها عبارت است از:
هنرپیشه، موسیقی دان، هنرمند، سخن دان، طراح، تولید کننده، کارگردان، عکاس، کارهای اجتماعی، معلم معنوی، اقتصاد دان، مالک تجاری و مخترع.
● سلامت، بهبود و رشد
اگر بنفش ها بیاموزند که انرژیهایشان را متمرکز سازند، به بصیرتشان اعتقاد و اعتماد داشته باشند، و در واقعیت زمینی بمانند، هر چیزی را می توانند به دست آورند. زندگی با بصیرت، توأم با اشتیاق قلبی، همیشه آنها را به سوی تحقق اهدافشان رهنمون می سازد.
بنفش ها نمی توانند تجسم هایشان را محصور سازند. به هر تقدیر، آنچه مهم است، این است که در یک زمان بر یک پروژه ی خاص، متمرکز شوند. طرح نقشه های دقیق و شفاف و سازماندهی مردم، به آنان کمک می کند، تا به اهدافشان برسند و تصوراتشان را عملی سازند.
بنفش ها نیرویی درونی و قوی دارند که آنها را به سمت درونی ترین تجسماتشان می راند. آنها اگر در مقابل این رویاهای درون ایستادگی کنند و از آنان دور بمانند، ناخرسند خواهند شد. مواجه با تردید و احساس ناسزاواری برای آنان بسیار دشوار است. اگر آنها بدانند که بصیرتشان به جهان هستی متصل است، خواهند توانست تمرکزی شفاف، بر آینده ی شگفت داشته باشند.
بنفش ها باید اوقاتی را به خود اختصاص دهند، تا به ژرف اندیشی متمرکز بپردازند. این کار به آگاهی آنان نسبت به دید درونشان، کمک می کند.
مدیتیشن های عمیق، که آنان را به جریان انرژی حیاتی متصل می سازد، یوگای تانتاریک و گوش دادن به موسیقی هماهنگ و نیروزا، ابزارهای مهمی هستند، که کمک می کنند بنفش ها متمرکز باقی بمانند. همچنین اگر لباس بنفش بپوشند، یا این که پیرامونشان را بنفش کنند، قوی تر خواهند شد. در زندگی عشقی شان، وجود یک همسر پراشتیاق، مهربان و حمایت گر بسیار بنیادین است.
بنفش ها شور و شوقی بی نظیر برای زندگی دارند. اگر جریان انرژی حیاتی تمام و کمال باشد، آنها قدرتمند خواهند بود. رسالت آنان این است که به خاطر داشته باشند، که جهان از انرژی ساخته شده است و به مجرد اینکه آنان به این انرژی وصل شوند، موهبت بی پایانی را در خود می یابند.
وقتی بنفش ها، جایگاه خود را در جهان هستی و نقشی را که در چرخه تولید کیهانی به عهده دارند دریابند، و اتصال درونی شان را به نیروی جهانی احساس نمایند، مورد حمایت بی شائبه قرار خواهند گرفت. موفقیت آنها در ظهور هماهنگی آنها با کل هستی است. زندگی برای یک بنفش، جادویی، عرفانی و ماجراجویی عظیم در جاده ی خود سازی است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=3]شخصیت های نارنجی- زرد[/h]
● ذهن/ بدن
نارنجی زردها شخصیت های منطقی، تحلیل گر، جزء نگر و خلاق هستند. شیوه ی تفکری آنها زنجیروار است و با دقت هرگامی را پردازش می کنند. نیاز اساسی آنها این است که هر گام جداگانه ای را پیش از مراحل بعدی بفهمند.
قویترین خصوصیت نارنجی زردها، ویژگی تحلیل گرایانه و هوشمندانه ی شفاف آنهاست. آنها دوست دارند که شالوده ای محکم را تولید نمایند و سپس آجر روی آجر بنا نهند، تا جایی که به طور قطع اهدافشان را بدست آوردند. هر چیزی را که انجام می دهند، واقعاً شامل منطق و متدولوژی است. آنها دائماً طرح و برنامه ریزی دارند و تلاش می کنند تا محاسبه کنند که چگونه به الزامات هدفشان برسند.
انگیزه ی اساسی آنان این است که زندگی را تحلیل گرایانه و هوشمندانه بفهمند، در حالیکه با دیگر افراد نیز در تعامل هستند. آنان معمولاً زندگی را همچون یک کامپیوتر می بینند، هر برنامه ای که وارد آن کنید، همان را از آن دریافت خواهید کرد.
فعالیت های فیزیکی برای آنها چندان مهم نیست. آنها فقط در صورتی بدنشان را حرکت می دهند که دلیلی خوب، قانع کننده و مفید در آن بیایند.
اگر نارنجی زردها در هماهنگی شخصیتی باشند، ثبات، امنیت و مسؤولیت را به اطرافیانشان می تابانند. آنها قابل اعتمادترین مردم دنیا هستند، که می توانند تمام وظایف محوله را با تمام جزئیات با کفایت تمام به انجام برسانند. آنها به واسطه ی توانایی های عقلانی و واقع گرایانه ای که دارند،می توانند ایده های بصری تمام شخصیت ها را تشخیص داده، آنها را به واقعیت تبدیل کنند. نارنجی، زردها تأثیری هموار و تثبیت کننده روی دیگر افراد دارند. آنها صادق، قابل اعتماد و زمینی هستند، و همچنین دیگران، آنان را واقع گرا می انگارند.
نارنجی زردها هر آنچه را انجام می دهند، تمام جزئیات آن را بررسی می کنند. وقتی روی یک پروژه کار می کنند، نیاز دارند که پیش از شرکت در آن، ابتدا احساس امنیت و آرامش کنند، سپس تمام محتوای مطلب را بفهمند. برخی از آنها ممکن است که تمام تصویر را دریافت نکنند، زیرا به شدت به جزئیات می پردازند. اما برای آنها اصلاً مهم نیست. صبر و حوصله ی باورنکردنی آنها، به آنها اجازه می دهد که ساعت ها روی یک ایده یا پروژه وقت بگذارند.
نارنجی زردها دوست دارند با وسایل الکتریکی، ماشین، موتور سیکلت و غیره بازی کنند. اگر آنها مشغول کاری شوند، به تمام جزئیات راه پیدا می کنند و در بیشتر موارد، در هر کاری متخصص می شوند. نارنجی زردها به خاطر صبر، مداومت و علاقه ای که به جزئیات دارند، کامپیوتر، رادیو و دیگر لوازم تکنیکی را ساخته اند.
نارنجی زردها در بیان و ارتباطاتشان هم تأنی و اسلوبی هستند. آنها هر موقعیتی را با تمام جزئیات، تقسیم و توصیف می کنند. نارنجی زردها، همچنین بسیار مراقب هستند که با چه کسی عمیق ترین احساسات و عواطفشان را در میان می گذارند. آنها عمیق ترین احساساتشان را فقط با تعداد کمی که می دانند به آنها صدمه ای وارد نمی سازند، یا از آن اطلاعات علیه آنان استفاده نمی کنند، در میان می گذارند.
نارنجی زردها دوستدار تدریس و یادگیری هستند. آنها دانشجویان کاملی را تربیت می کنند، زیرا مشتاقند که وقت، تلاش و انرژی بگذارند تا تمام جزئیات، جنبه ها و مطالب را بفهمند. تلاش آنان بر این است که به فراسوی وجودی منظم و ساختاری بروند، تا خود را تا کشف سرزمین های قلب و شهودی شان بسط و گسترش دهند.
زرد نارنجی ها از چیزهای غیرمعمولی، فوق العاده، غیرطبیعی یا بی نظم خوششان نمی آید. آنها به راحتی به الگوهای تکراری خانوادگی و زندگی خو می گیرند. روزمرگی آنها تکراری و توأم با الگوها و موقعیت های منظم است.
برای آنها اتخاذ راه جدید، پذیرفتن ایده ها و الگوهای نو یا مواجه با هرچیز غیر منتظره، کاری صعب است. سبک مطمئن زندگی آنها جذاب است و ویژگیها و کاراکتر پایدار آنها در جهان تجارت به همان اندازه در جامعه مورد سپاس قرار می گیرد. هنگامی که شخصیت های نارنجی زرد ضعیف می شوند، لجوج، مغرور، خُرد اندیش و کاملاً شکاک می شوند. ممکن است به طور افراطی تحلیل گری کنند، به طوری که می خواهند همه چیز را بدانند و با ذهن همه چیز را کنترل نمایند. هرآنچه را نتوانند ثابت کنند، یا نفهمند و نتوانند از عهده ی آن برآیند، آن را نامطمئن و ناپایدار می انگارند. شکاکیت آنها به نظرات و دیدگاههای دیگر میدان نمی دهد. گاهی اوقات حتی وقتی اثبات مطلب، آنها را بهت زده می کند، نیز، لجاجت می ورزند و حاضر نیستند موقعیت یا اعتقاد خود را تغییر دهند.
نارنجی زردها افرادی هستند که عمدتاً درباره ی احساسات درونشان نامتعادل فکر و صحبت می کنند. تا جایی که حتی احساسات خود را هم به سختی احساس می کنند. حتی متخصصان دانش آموخته ای همچون روان شناسان یا تراپیست هایی که اندیشه های عاطفی را به طور ذهنی می فهمند، در مورد عواطف و احساسات خودشان در عمل مشکل دارند. آنها در موقعیت های پر اضطراب، عقب نشینی عاطفی می کنند و سپس تلاش می کنند تا موقعیت، تجلی ذهنی نمایند.
برای این شخصیت ها، برقراری ارتباط با عواطف و احساساتشان اولین مشکل است. آنها باید بیاموزند که برخی چیزها قابل آنالیز و محاسبه نیست و باید آن را حس کنند. برخی از آنها حاضر نیستند با عواطف و احساساتشان مواجه شوند، زیرا فکر می کنند همه چیز باید با ذهن، منطق و هوش مورد ارزیابی قرار گیرد. بنابراین بسیاری از مشکلاتشان را با شیوه های شناخته شده، مطمئن و آزموده شده حل می کنند. آنها با این راه حل ها احساس امنیت می کنند.
از آنجا که نارنجی زردها نمی دانند چگونه از عهده ی عواطفشان برآیند، آنچنان آن را سرکوب می کنند که گویی اصلاً وجود ندارد. آنها ممکن است واقعاً تلاش کنند، تا عاطفه ها را از زندگی حذف کنند که در این صورت در مواجه با دیگران بی اعتنا، بی توجه و سرد برخورد می کنند. اگر نارنجی زردها، خشم، غضب یا غم درونی شان را نگه دارند، مضطرب و خموده می شوند. راه حل این معضل، ابراز احساسات است.
آنها باید بیاموزند که آرام باشند. برای آنان افکار را از ذهن راندن و ذهن را متوقف کردن، کاری دشوار است. آنها خودشان را به عنوان ذهن و اندیشه دریافت کرده اند و می ترسند که اگر ذهن متوقف شود، آنها دیگر وجود نداشته باشند.
وقتی نارنجی زردها می فهمند که عواطف و احساسات بخش مهمی از سیستم بشر است، به مرکز قدرت تازه ای تغییر موضع می یابند. بدون اعتقادات و عقاید روحانی، بشر تنها یک ماده یا حداقل یک کامپیوتر است. ایجاد وضعیتی ذهنی که عواطف و شهود را یکپارچه می سازد، اولین قدم برای رشد و وسعت ابعاد وجودشان است.
برای آنان روحانیت به چنگ آوردن و فهمیدن قوانین برتر و اندیشه های زندگی است. آنها گنجایش فهم دانش روحی و خرد را دارند. چراکه ذهن حرفه ای، تحلیل گر و دقیقی دارند. برای نارنجی زردها، کارهای جهان درون قوانین معین و منظمی است که به طور منطقی قابل توضیح و قابل فهم است. آنها تنها هنگامی نظرات خارق العاده و عرفان یا پدیده های روحانی را می پذیرند که با دقت آن را بیازمایند و همچنین قانع شوند که این نظرات و پدیده ها اعتبار دارند. برای آنان اعتقادادت بر پایه ی اثبات عملی استوار است. "شنیدن کی بود مانند دیدن".
نارنجی زردها، کارهای روحانی را که قوانین خاص، مقررات و چارچوبهایی مطمئن را ارائه می دهد، ترجیح می دهند. برای آنها، روحانیت ارزش های اخلاقی برتر، عدالت، قوانین و تکامل است. خدا اندیشه ای ذهنی باقی می ماند - نهایت اندیشه. آنها می توانند بفهمند خدا یا روحانیت واقعاًچیست، اما مشکل آنها در احساس کردن مطلب است. مشکل اصلی برای نارنجی زردها این است که به احساساتشان میدان دهند و شهودشان را به اندیشه های ذهن شان در زندگی وارد سازند.
● زندگی اجتماعی
درجامعه امروز، شخصیت های نارنجی - زرد فوق العاده مورد احترام و ستایش هستند. آنها قابل اعتماد، صادق، همیشه وقت شناس هستند و درکی متقابل از جامعه و بشریت دارند. رفتار و اعتقادات آنها در دامنه ی آن چیزی قرار می گیرد که هنجار نامیده می شود و عموماً رویکردی محافظه کارانه دارد. نارنجی - زردها اجتماعی هستند، زیرا از بودن با دوستان و افراد جالب لذت می برند. آنها نیاز دارند دلیلی ویژه برای جمع ها یا فعالیت های اجتماعی مختلف داشته باشند.
در گروههای اجتماعی، گروههای تجاری یا همایش ها می توانند دوست یا همراهانی برای بحث و ذهنی سازی کارها و یا ایده هاشان پیدا کنند. به هر حال این گروهها به ندرت روی مسائل خصوصی، عاطفی یا شخصی متمرکز می شوند. بنابراین اگر مجبور نشوند با عواطفشان روبرو شوند، محیطی امن برای خودشان محیا می سازند.
هرگاه نارنجی - زردها در یک موقعیت درونی شخصی احساس نیاز به رویارویی با خودشان کنند، معمولاً در سکوت ترجیح می دهند عقب کشی کنند.
نارنجی زردها از این جهت که دوست دارند افراد و روابط را حمایت کنند، افرادی اجتماعی هستند. آنها چون حس امنیت و آرامش در چارچوب و ساختار جامعه می کنند، برای آن که در این چارچوب محفوظ بمانند، بهای لازم را هم می پردازند. افراد نارنجی - زرد معمولاً مدیر، افسر یا حسابدار سازمانهای مختلف هستند.
● خویشاوندی و صمیمیت
نارنجی زردها کاملاً به تعهدات خود نسبت به همسر و همچنین وظایف و مسؤولیت هاشان، پایبند می مانند. آنها در ابتدا برای ایجاد یک آشیانه امن و مطمئن همسر می یابند، جایی که از خانواده شان محافظت کنند و خانواده نیز به نوبه ی خود از آنها مراقبت کند. از نظر آنها عشق، نیاز به کمک و حمایت است، نه یک عمل عاطفی یا مشتاقانه.
بسیاری از افراد جذب شخصیت های زرد نارنجی می شوند. ثبات و اطمینان شخصیتی آنان، شالوده ی روابط بادوام، منسجم و مطمئن است و این چیزی است که بسیاری از افراد در جستجوی آن هستند. شور و شوق عاشقانه و هیجان برای نارنجی زردها چندان با اهمیت نیست. بر خلاف احساس مسؤولیتی که آنها به عهده می گیرند، تمایلی به درگیری عاطفی یا روحی ندارند. آنها ترجیح می دهند که لحظاتی آرام داشته باشند تا بتوانند مطالعه کنند، یاد بگیرند فکر کنند یا روی ایده ها و پروژه های شخصی شان متمرکز شوند. نارنجی زردها وقتی ضعیف می شوند معمولاً احساس می کنند که دیگر مورد ستایش و تأیید نیستند، خصوصاً در هنگام مکالماتی که مورد توجه شخص مقابل قرار نمی گیرند. یا ممکن است از ترس این که نتوانند در یک حیطه ی خاص به خوبی تأثیر گذار باشند، از شرکت در بحث مخالفت ورزند. در نتیجه یاد گرفته اند که ایده هاشان را یا درونی سازند، یا آنها را تنها با کسانی که در سطح فهم ذهنی آنها هستند، در میان بگذارند.
کسانی که در پی گفتگوهای هوشمندانه، افکار عقلایی مسکوت و روابطی بر پایه ی ثبات و امنیت مالی هستند، آرامشی عظیم در بودن با نارنجی زردها می یابند.
نارنجی زردها معمولاً دوست دارند با مردم قرمز پررنگ و سبز پررنگ باشند. آنها رویکردهای محافظه کارانه و هوشمندانه ی همانندی در زندگی دارند. نارنجی زردها، مطمئناً با شخصیت های همانند خود درک و ارتباطی راحت دارند. به هرحال، در این مورد محتاطانه عمل می کنند، تا موقعیتی پیش نیاید که برای آنها ایجاد چارچوب کند و آنها را درگیر موانع و مشکلات سازد.
افراد نارنجی زرد معمولاً جذب شادابی و درخشش زردها و ماجراجویی و قدرت بیان قرمزها و نارنجی ها می شوند. آبی ها و نیلی ها آنقدر عاطفی هستند که با آنها جور نمی شوند. اما به خاطر همتایی انرژیایی که دارند می تواند از یکدیگر، فوق العاده، بیاموزند. به محض این که نارنجی زرد برای دریافت ایده های تازه و بدیع، آغوش خود را باز کند، با بنفش هماهنگی بسیار خوبی پیدا می کند.
نارنجی زردها نیاز به فهم و پذیرش شیوه ی روحانی درزندگی دارند، که این کار را شخصیت های ارغوانی و سفید به راحتی انجام می دهند. اگر آنها واقعاً پذیرا باشند، این رابطه می تواند هر یک از آنها را به سطح جدیدی از آگاهی و ادراک برساند.
● امور مالی و شغلی
نارنجی زردها مشاغل آرام و مطمئن را ترجیح می دهند. آنها نمی خواهند نگران درآمد ماهانه یا هفتگی شان باشند. اگر آنها این حس اطمینان را نداشته باشند، احساس نارضایتی و ناراحتی می کنند. بسیار رایج است که به مشاغل و کار با شرکت ها و سازمانهای بزرگی ملحق شوند، که این اطمینان خاطر را با سود و درآمدی هنگفت برای آنان فراهم سازد.
در جایی که تفکر دقیق، جزنگر و تحلیل گر لازم است نارنجی زردها انتخاب درستی هستند. آنها هنگامی که از حداکثر ظرفیتشان بهره می گیرند، به طور قطع موفق ترین هستند.
رهایی و اشتیاق آنها به مباحثه و آنالیز در کار، به آنها اجازه می دهد تا با دیگران به خوبی کار کنند. آنها توسط توانش، توانایی گوش دادن و اتحاد و همچنین یافتن بهترین راه حل ها در هر موقعیت، دیگران را هدایت می کنند.
نارنجی زردها چالش ها و موانع را طی مراحل منطقی و تحلیلی، حل می کنند. به هرحال، در هنگام ابداعات و ایده های نو، طرح و برنامه های وسیع یا ایجاد استراتژیهایی که با اندیشه ها و ایده های فطری درهم آمیخته می شود، آنها به صف گروههای مناسب می پیوندند، سپس می توانند به طور مؤثر و عملی در همگرایی کل پروژه به شکل مناسب و دقیق یاری برسانند.
▪ برخی از مشاغل نارنجی زردها عبارت است از:
معمار، کتابدار، متخصصان کامپیوتر، برنامه ریزان نرم افزار، متصدیان امور بانکی، تکنسین، محقق، دانشمند، دکتر، کارمند اداره، کارمند کتابخانه، افسر، الکتریسین و مهندس.
● سلامت، بهبود و رشد
یکی از اولین قدم هایی که زرد نارنجی ها باید برای حصول تعادل بردارند، رهایی عاطفی یعنی هماهنگی با عواطف خودشان و دیگران است. این کار، اشتیاق زیادی را می طلبد تا به درون شخصی وارد شوید و بگذارید این عواطف نیز پیش بیایند. این رهایی و آگاهی عاطفی به آنان اجازه خواهد داد که قدرت واقعی شان را به کار گیرند.
بعد از آن که نارنجی زردها اولین نیاز را برای برقراری با عواطفشان فهمیدند، خواهند دید که شهود، یک جنبه ی بنیادین زندگی است. شهود یعنی اتخاذ بیشتر تصمیم ها بر پایه ی احساسات و آگاهی ژرف و زندگی با ذهنی باز و نگاه به ایده های نو و بدیع بدون شکاکیت. این نیاز اشتیاقی را می طلبد که توسط آن، پتانسیل ها کشف شود. نارنجی زردها برای حصول هماهنگی باید تشخیص دهند که شکاکیت آنها از عدم اطمینان و ترس از تغییر نشأت می گیرد. آنها باید یاد بگیرند که به حیطه های جدید راه یابند و تغییرات را بدون اطلاعات آماری و حقایق مورد دسترس همیشگی با آغوشی باز بپذیرند. همچنین باید انعطاف پذیر و مشتاق خطر شوند.
تقریباً تمام اختراعات و ابداعات توسط مردمی که توانایی های شهودی و ذهنی باز داشته اند، صورت گرفته و ارتقاء پذیرفته است. نارنجی زردها تا وقتی که رهایی عاطفی و شهودی داشته باشند، می توانند فوق العاده موفق و پیروز باشند و نقش بسیار مهمی را در جامعه ایفا کنند.
نارنجی زردها اگر بفهمند که ذهن آنها، تنها بخشی از آنهاست، می توانند به فراسوی ترس از ناامنی بروند، به هر سختی که هست ایشان باید به روشنی درک کنند که ذهن تحت کنترل آنها نیست. بلکه بیشتر، آنان هستند که تحت کنترل ذهنشان هستند. با این درک، آنها می توانند مراحل استراحت ذهنی را شروع کنند و تا جایی که از طریق آگاهی به یک تشخیص شخصی از خودشان برسند، پیش بروند.
برای نارنجی زردها اولین مرحله رشد و توسعه ی نیروهاشان این است که آغوش به روی تغییرات آهسته، اما بی پایان در زندگی شان باز کنند. آنها باید بفهمند که تنها بی تغییر در جهان، تغییر است. ایجاد تغییرات به مفهوم خروج - از - کنترل نیست. این مطلب صرفاً پذیرش مسؤولیت واقعی را نشان می دهد. وقتی شخصیت های نارنجی زرد ترس را پشت سر گذارند و با رهنمودهای درون و شهودشان ارتباط برقرار کنند، انرژی حیاتی شان را گسترش خواهند دارد و قلبشان را یکپارچه می سازند و وجودشان قدرتمند و روحی می شود؛ همان چیزی که واقعاً هستند.
مسؤولیت آنها این است که از انرژی حیاتی شان آگاه باشد. آنها مجبورند بدانند که به عنوان بشر سیستم های درونی متعددی دارند که همه اهمیت یکسانی دارند. این سیستم ها شامل (نه محدود به): جسمانی، انرژی الکتریکی، عاطفی، تحلیل گری ذهنی، احساسات شهودی و روحی است. نارنجی زردها معمولاً بیشتر نیروی درونی واقعی شان را به خاطر ترس و ناامنی، باز پس می زنند. آنها اگر رهایی ذهنی و عاطفی داشته باشند، قوایشان تجدید می شود. بیان احساسات و عواطف، به روشنی و راحتی بسیاری از نیروهای درون را تسکین می بخشد.
فعالیت های هنری و مبتکرانه نظیر نقاشی یا آواز، تکنیک های اعجاب انگیزی هستند که انرژیهای روحی - عاطفی آنها را رها می سازد. مدیتیشن هایی که آرام است و ذکرهایی که ذهن را متمرکز می کند، می تواند به آنها کمک کند که به فراسوی تفکر، به سوی مرزهای بی انتهای هستی روند.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصیت های سبز

● ذهن/ بدن
سبزها شخصیت های هماهنگ و صلح جویی هستند.آنها خواهان یک زندگی جاری هستند و ترجیح می دهند در یک محیط طبیعی زندگی کنند. آنها متعادل ترین مردم در طیف رنگی هستند. آنها همچنین اتصالی قدرتمند با طبیعت دارند. زندگی در حومه کنار جنگل، یا نزدیک یک دریاچه یا اقیانوس برای این شخصیت های پر احساس بسیار مهم است. سبزها، رها، مهربان، اهل بیان و ارتباط هستند. آنها می کوشند تا بدن، ذهن و روحی متعادل داشته باشند و معمولاً در این تکوین، شخصی هستند.
سبزها زندگی را از طریق قلبشان دریافت می دارند. اولین انگیزه های آنها، خشنودی و هماهنگی است. آنها هر قدر به دوستان و طبیعت نزدیکتر باشند، خوشحال ترند. سبزها اساساً افراد قانعی هستند. اگر در وضعیت قوی باشند، برای شاد زیستن به حداقل نیز راضی می شوند، شادی درونی آنها، که خالی از آرزوهای بزرگ است، برایشان بسیار حائز اهمیت است. در حالی که دیگران دوست دارند از لذت و مزایای تجملات حاصل از موفقیت برخوردار باشند، سبزها، بدون آنکه در ابتدا بخواهند با کسی رقابت کنند، زیباترین و گرانبها ترین لباس ها را می پوشند و مشاغل وجیهی دارند.
سبزها شادی و رضایت را در زندگی شان وارد می سازند. آنها می دانند که هرچه اهداف متعالی تری داشته باشند، برای حصول آن چالش های بیشتری را پیش رو دارند. آنها از چرخه ی طبیعت و قوانین زندگی یک درک و فهم درونی دارند. ایشان معتقدند که زندگی بشر، خود، شگفت ترین موهبت است.
سبزها شخصیت های پرحرف و اهل برقراری ارتباط هستند. آنها معمولاً آنچه را فکر می کنند یا احساس می کنند، دقیقاً بیان می کنند، آنها می توانند در مورد یک موضوع ساعت ها صحبت کنند. یک "گپ" برای آنها درمان است و به آنها اجازه می دهد که احساسات و علاقه شان را بیان کنند و از این طریق تسلی یابند.
سبزها نیاز دارند که در مورد خودشان و مشکلاتشان صحبت کنند، تا بتوانند آنها را روشن تر بفهمند و بنابراین بهتر احساسشان کنند. اگر ناراحت یا خسته باشند، خشمشان را کلامی خالی می کنند. برای سبزها بسیار سخت است که احساس و افکارشان را نگه دارند، که البته خیلی طبیعی به نظر می رسد. دیگران از این که چقدر سبزها رک و صادق هستند، تعجب زده می شوند، یا ممکن است از این که سبزها صحبت نمی کنند، متعجب شوند.
سبزها کینستاتیک هستند و اتصالی قوی با بدن هاشان دارند. برای آنها، واقعاً ذهن و بدن یک واحد است. بنابراین افکار و احساساتشان را فیزیکی بیان می دارند، بیان برای آنها، کلید است. اگر عواطفشان را بیان نکنند احساس ناراحتی می کنند و در بعضی موارد حتی مریض می شوند.
آنها عواطف و احساساتشان را از طریق طبیعی بیان می کنند. همچون حیوانات، با طبیعت در تماس هستند. تمام انرژیهای عاطفی را بی دریغ و اغماض ابراز می دارند. اگر سبزها عصبانی شوند، اعلام می کنند. اگر غمگین شوند، اشک ها جاری می شود. اگر حسادت کنند، عکس العمل آن را فوراً خواهید دید. بیشتر سبزها در مورد احساساتشان فکر نمی کنند بلکه با آن زندگی می کنند.
سبزها به ما می آموزند که اگر، احساساتمان را به طور طبیعی بیان کنیم، تعادل و هماهنگی می آفرینیم و اگر احساسی را باز پس زنیم، به صورت انرژی عاطفی بیان نشده در کالبدهامان باقی می ماند و از انرژی حیاتی مان می کاهد. احساس کم قدرتی و کمبود انرژی از ترس از بیان طبیعی عواطف ناشی می شود. ما از طریق احساسات و عواطفمان با محیط پیرامونمان ارتباط برقرار می کنیم. سبزها این را می دانند و با هماهنگی ذهن و بدنشان زندگی می کنند.
سبزها اتصالی قوی با طبیعت و کالبد فیزیکی شان دارند. آنها نیاز دارند که ابراز وجود کنند و فعالیت فیزیکی داشته باشند. صرف وقت در طبیعت یا کار با حیوانات، در آنها حس مطلوب اتصال به زمین را می بخشد. حیوانات به ویژه اسب، گربه و سگ ادراک طبیعی سبزها را احساس می کنند، به همین دلیل به سمت آنها کشیده می شوند.
سبزها دیدگاهی متعادل نسبت به جهان مادی، تجملات و دارایی ها دارند. آنها معولاً احساس می کنند که بشر باید در یک محیط پر از نعمت زندگی کند. هیچ نیازی به رنج زندگی در فقر نیست. آنها معمولاً در مدیریت دارایی های مادی خودشان، عالی هستند.
از آن جا که سبزها با مادر زمین اتصالی قوی دارند، به راحتی با محیط های مختلف عوض می شوند و خود را با آن سازگار می کنند. آنها به روشنی، اندیشه ی انعطاف پذیری و تغییر مداوم را در جهان می فهمند، فرآیندی که هر روزه بی هیچ تلاش حادث می گردد. سبزها گرایش به زندگی راحت دارند و نیز گنجایش آن را دارند که از تمام موقعیت های زندگی مسرور شوند. اما نیاز مبرم دارند که در محیط شان احساس امنیت و اطمینان داشته باشند.
شخصیت های سبز متفکرانی تیز، انتزاعی و تحلیل گر هستند و بدون این که وقفه ای ایجاد شود از یک مرحله به سرعت به مرحله بعدی جهش می کنند. آنها توانایی دیدن کل را دارند. آنها ترجیح می دهند ایده هاشان را ارتقا و بیان دارند و سپس کار را سازماندهی کرده و در اختیار گیرند. آنها طراحانی مناسب هستند که نیاز دارند، هرآنچه را انجام می دهند، بدانند. آنها اطلاعات را از طریق ذهن پردازش می کنند، با قلبشان تحت کنترل می گیرند و معمولاً حداکثر استفاده را از این توانایی، در تمام جنبه های زندگی شان می برند.
سبزها قادرند به سرعت الگوها را شناسایی و راههای مواجه با آن را بیابند. آنها از ایجاد اهدافشان که به زودی به دست خواهند آورد، لذت می برند. اما برخی اوقات قدرت کافی یا همیّت لازم را تا مرحله ثمره بخشی ندارند. آنها ترجیح می دهند که سازمان دهی، پایه ریزی، طراحی و برقراری ارتباط نمایند، تا این که خود، واقعاً وارد کار شوند.
سبزها اهدافی متعالی و اعتقاداتی خاص در زندگی دارند. این مسأله در روابطشان با مردم در موقعیت های مالی بسیار متداول است. آنها انتظار دارند زندگی در مسیر خودش پیش برود. آنها معمولاً یک زندگی طبیعی و راحت را به یک زندگی جنجالی و پر از اضطراب ناشی از درآمد و حصول اهداف ترجیح می دهند.
سبزها نیاز دارند مسیر زندگی شان را با استقلال و دستور کار خودشان پیش ببرند. آنها دوست دارند خودشان رئیس خودشان باشند و به راحتی ابراز وجود کنند، موقعیت ها را کشف و در موقع لزوم تغییر دهند.
سبزها در وضعیت ضعف ممکن است، خموده و بی مسؤولیت شوند و در مقابل تغییرات مقاومت کنند. رشد و تعالی شخصی که از درون حادث می گردد، تلاش و تحرک بسیار زیادی می طلبد. با این توصیف آنها ممکن است قادر به کشف خواست واقعی شان نشوند و بدون مشی و هدف واقعی در زندگی پیش بروند. و بنابراین زندگی هیچ مفهومی برای آنان نخواهد داشت. ممکن است سازش با موقعیت های مختلف برایشان مشکل شود. یافتن اهداف در این صورت مشکل می شود، چراکه آنها همیّت لازم را ندارند. آنها در غایت بدون هیچ جواب یا راه حلی از مقصودشان در زندگی منصرف می شوند.
سبزها در حالت نامتعادل معمولاً نیاز مفرط به ارتباط با طبیعت و حیوانات پیدا می کنند. آنها ترجیح می دهند با حیوانات یا درون طبیعت باشند تا حس تعادل و ارتباط را تجربه کنند. آنها معمولاً این رفتار را به خاطر ترس از رویارویی با یک ماجرای عظیم تر بروز می دهند. دوست داشتن و ارتباط داشتن با دیگر افراد با تمام خوبی ها و بدی هاشان. رشد و تعالی شخصیتی و تغییر طبیعی و ادراک آن برای سبزهایی که از قدرت دور شده اند کاری دشوار است. در این زمان سبزها ممکن است منفعل و غیرمتمرکز شوند. در این هنگام عملکرد آنها همچون یک گربه می شود که دوست ندارند کاری را برای یک مدت طولانی انجام دهند. فقط بدنشان را می کشند و استراحت می کنند و این کار باعث می شود، تعادل و هماهنگی و تجدید قوایشان، باز ایجاد گردد.
سبزهای نامتعادل از مواجه با موقعیت ها یا چالش ها می ترسند و ترجیح می دهند که وارد صحنه نشوند. سپس از این که قدرت عشق و محبت را واقعاً تجربه کنند هراسانند. مشکل آنها فهم این مطلب است که یادگیری تنها در مواجه با موقعیت های زندگی و مشکلات آن اتفاق می افتد. اگر آنها بترسند که جایگاه راحتشان را ترک کنند و موقعیت ها را در زندگی از دست بدهند، رشد و تحولات غیرممکن خواهد شد.
سبزها نیازمند اتصال به عشق بلاشرط در زندگی هستند. هرگاه بخواهند، اهدافی را که زندگی شان را ارزشمند می سازد کشف خواهند کرد. همچنین، وقتی این مکاشفه پیش آمد، آنها عملکرد های درونی را برای تحولات شخصی شان به کار خواهند گرفت، یا اینکه اجازه خواهند داد تغییرات، خود، مسیر طبیعی شان را طی کنند.
در وضعیت قدرت، سبزها می دانند که زندگی به خودی خودش کافی است. آنها مداوم در حال رشد، پردازش و همگرایی بدن، ذهن و روحشان هستند. روحانیت برای سبزها به مفهوم تعادل و هماهنگی، تبعیت از بشر متعالی و طبیعت اتصال به خداست. دوستی، عشق و ادراک، جنبه های مهمی برای سبزها است. اندیشه ی یکی شدن برای آنان به مفهوم طبیعت دوم است.
● زندگی اجتماعی
سبزها اجتماعی هستند و دوست دارند با دوستان و خانواده شان باشند. این امر برای امنیت خاطر آنها بسیار مهم است که احساس کنند مورد پذیرش و ادراک دیگران قرار گرفته اند.
آنها احتیاج به هماهنگی دارند و محیطی راحت، متعادل و آرام را ترجیح می دهند. بودن با مردم به آنان زمینه ی ارتباط و بیان عمیق ترین احساساتشان را می دهد و البته تماس با حیوانات و طبیعت برای این شخصیت های مهربان، فوق العاده رضایت بخش است.
سبزها می توانند ساعت ها حرف بزنند. این کار برای آنها یک درمان است. آنها بیشتر در مورد تجاربشان صحبت می کنند، تا در مورد چیزهای دیگر. این کار به آنها کمک می کند به تقاضای تعادل بدن، ذهن، قلب و روحشان جواب داده باشند.
آنها معمولاً از برقراری ارتباط با غریبه های نمی ترسند و خیلی زود دوست پیدا می کنند. این شخصیت های بیانگر، غالباً در گروههای اجتماعی و تشکل ها دیده می شوند. کار گروهی و تقسیم زندگی با اعضای خانواده و دوستان صمیمی برای آنها بسیار با ارزش است.
این تعامل به آنها خاطرنشان می سازد که آنها زنده هستند و به آنها یادآوری می کند که افراد مثمری هستند و بخشی از کل. از آنجا که قادرند افکارشان را با دیگران در میان بگذارند، شفا بخشند و ارتباط برقرار کنند، معمولاً در آموزش یا تخصص های درمانی همچون پزشکی، کایروپراکتیک، ماساژ درمانی، شفاگرای کل نگر و فیزیولوژی روحانی مشغول به کار می شوند. در تمام حیطه هایی که بتوانند فهم ذاتی شان را از عشق حقیقی، برادری و خودشناسی به کار گیرند، با جان و دل و با ایثارگری وارد میدان می شوند.
● خویشاوندی و صمیمیت
سبز بودن به معنای ارتباط و تعامل با بشر، حیوان و طبیعت است. این روابط، نخستین راه دریافت زندگی است. آنها زندگی را از روزنه ی ارتباط و تعامل شخصی نظاره می کنند. آنها دوست دارند با دنیای پیرامونشان در ارتباط باشند. آنها نیاز دارند افکار و احساساتشان را با مردم در میان بگذارند. شخصیت های سبز تعاملی طبیعی با دیگران دارند.
آنها بدون خودداری، افکار و احساساتشان را با هر کسی در میان می گذارند. برخی مردم آنها را بی احساس، غضبناک و تندخو می پندارند که این برای سبزها هیچ اهمیتی ندارد.
برخی اوقات بسط روابط صمیمی برای آنها مشکل می شود. گفتگوی خودمانی و برخورد راحت آنان، الزاماً هیچ رابطه ی صمیمی و دوستی با مفهومی را تضمین نمی کند. اگرچه با صمیمیت عاطفی، برخوردی محتاطانه می کنند، اما این همان چیزی است که در هر رابطه ی قدیمی در جستجویش هستند. ذهن و قلب گشاده ی آنان به آنان این اجازه را می دهد که با هر نوع شخصیتی ارتباط برقرار کنند. آنها دوست دارند با خانواده و با دوستان صمیمی شان باشند.
سبزها از فعالیت جنسی لذت می برند. برای آنها *** به مفهوم عاشق شدن است. این کار به آنها احساس زنده بودن می بخشد. آنها مخلوقاتی مهربان هستند و دوست دارند لمس کنند. سبزها در هنگام قدرت، نظری طبیعی نسبت به روابط جنسی دارند، زیرا با اندیشه ی عشق بلاشرط و تزویج سالم آشنا هستند. سبزها به راحتی با سبزهای پررنگ، بنفش های اهل بصیرت و تمام رنگ های فیزیکی سازگار می شوند. سبزها امنیت و زمینی بودن سبز پررنگ را خواهانند، و قدرت قرمز به تواناییهای ذهنی و گفتاری آنها می افزاید. زردها درخششی دارند که سبزها بسیار دوستدار آن هستند.
سبزها به سختی راههای عاشقانه و عاطفی آبی ها را می فهمند. سبزها و ارغوانی ها ساعت ها می توانند درباره ی هر موضوعی با هم صحبت کنند. تا زمانی که سبزها بتوانند با همسرانشان ارتباط برقرار کنند و خودشان را بروز دهند و همچنین احساس کنند که مورد پذیرش و قابل تشخیص هستند، روابط هماهنگ به راحتی حاصل می گردد.
● امور مالی و شغلی
خصوصیات ذاتی سبزها شبیه به سبزهای پررنگ است. توجه مالی آنها بر کسب پول یا حصول اهداف نیست، بلکه تمرکز آنها بر زندگی پرنعمت به واسطه ی پول است. سبزها نه جسمانی و نه ذهنی، سخت کوش نیستند. اگر درآمد را برای خودشان بخواهند، خیلی مسؤولیت به عهده نمی گیرند. آنها غالباً ترجیح می دهند، کس دیگری آنها را حمایت کند، یا حداقل این که فقط برای نیازهای اساسی خودشان کسب درآمد کنند. به بیان دیگر، بعضی از سبزها آگاهی از وضعیت اطمینان مالی دارند. آنها نیاز به زندگی در محیطی متعادل دارند که چالش های پولی وجود نداشته باشد. نزاع برای بقا، تنش ایجاد می کند، چیزی که سبزها را بسیار اذیت می کند.
سبزها مهربان و یاری رسانند. از آنجا که می دانند چگونه با نیازها و خواسته هاشان ارتباط برقرار کنند، دائماً از دیگران کمک دریافت می کنند. به نظر می رسد که آنها با اندیشه ی سیستم حمایت طبیعی آشنایند؛ اگر بخواهید دریافت خواهید کرد. فقط باید بدانند که شروع کار برای آنکه چیزی اتفاق بیافتد کم است.
سبزها مشکلاتشان را حل می کنند، و این نه تنها به مدد دوستانی است که دقیقاً در جایگاههای مورد نیاز آنان است، بلکه به خاطر توانایی های تحلیل گرانه و سازمان دهنده خوبی است که خودشان دارند. اتصال قوی ذهن/ بدن آنها و اشتیاق آنها به عملکرد باعث می شود به طور مؤثر و با سرعت از عهده مشکلات برآیند.
سبزها ایده های دقیق و هوشمندانه ای دارند. سبزها دارای شهودی طبیعی هستند که آنها را بسیار مبتکر و تند ذهن ساخته است. اما برخی از آنها ایده هایشان را در راه حمایت دیگران به کار می گیرند و در این راه انرژی باور نکردنی را نثار می کنند. آنها معمولاً نظرات دیگران را می پذیرند و آنها را در ابتکاراتشان یاری می رسانند. در این موارد، برای خلق و اتمام پروژه های خودشان همیّت و مقاومت لازم را ندارند، چراکه فکر می کنند مسائل خودشان چندان چشمگیر نیست، یا آنکه از اعتبار و اهمیت کمتری برخوردار است. باید برای ایده هاشان وارد عمل شوند و برای آن طرح و برنامه بریزند.
▪ برخی از مشاغل سبزها عبارتند از:
باغبانی، محقق محیط زیست، کشاورزی، کارگزاران اجتماعی، دامپزشک، مادر، معلم، تراپیست، مشاور، منشی.
● سلامت، بهبود و رشد
سبزها برای هماهنگی باید کاملاً مسؤولیت پذیر باشند، تا بتوانند با حداکثر توانایی هاشان، زندگی کنند. آنها باید با بدن، ذهن و قلب و روحشان در ارتباط باشند و جریان طبیعی رشد و عشق به درونشان را احساس کنند. وقتی بفهمند که چه می خواهند و اهدافشان را به روشنی تعیین کنند، توسط جریان بی انتهای طبیعت حمایت خواهند شد.
سبزها درمانگرهای طبیعی و رابطینی هستند که باید منظور از زندگی را که همان رشد مداوم عاطفی و روحی است، بفهمند. می توانند بدن، ذهن و روح را متحد سازند و انسانیت را که همانا دوستی، همدردی، رهایی، ارتباط و احساس قوی قلب را که از مهمترین چیزهای زندگی بشر است، نشان دهند. وقتی سبزها خودشان را به طور طبیعی ابراز دارند، به طور خوکار قوایشان احیاء می شود. سبزها در وضعیت قدرت، افرادی سالم هستند. اتصال بدن/ ذهن/ قلب آنها، در تمام موقعیت ها رهنمودشان است.
برای آنها زندگی در یک محیط متعادل نزدیک به طبیعت، یک درمان است. برای بهبود و تعادل آنها نیاز دارند که حرف بزنند و احساس و افکارشان را بیان کنند، گویی بسیاری از تحولاتی را که در مسیر تحولات شخصی تجربه می کنند، بدین طریق پردازش می نمایند.
اگر عواطف و احساساتشان را باز پس زنند، غمگین می شوند. بزرگترین موهبتی که سبزها می توانند دریافت کنند، این است که انسانی طبیعی، پاک و ساده باشند. این بهترین درسی است که می توانند به دیگران بیاموزند و به بشریت هدیه دهند. سبزها وقت زیادی را برای خودشان نیاز دارند. استراحت در یک دریاچه ی آرام، در یک باغ شگفت انگیز، یا در خانه خودشان بسیار آنها را تازه می کند. سبز دوست دارد با دوستان صمیمی اش باشد، از گذشته صحبت کند و خوش بگذراند.
سبزها همچنین دوست دارند تحرک جسمانی نیز داشته باشند. آنها فعالیت هایی را همچون اسکی، شنا، دویدن با حیوانات خانگی و رقصیدن که آنها را در یک تماس طبیعی با خودشان قرار می دهد، ترجیح می دهند. تا زمانی که سبزها ترس از تحول نداشته باشند مادر طبیعت در نعمت بی پایان، آنها را حمایت خواهد کرد. برای یک سبز تحول شخصیتی کلید است: همگرایی بدن، ذهن، قلب و روح. رشد و تعالی، طبیعی ترین چیزی است که روی زمین اتفاق می افتد و آنها را احاطه کرده است و وجود شکوهمند و قدرتمندشان را در بر می گیرد.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصیت های آبی

● ذهن/ بدن
آبی ها مراقب ترین، تقویت کننده ترین و حمایت گرترین شخصیت ها هستند. آنها با قلب و عاطفه شان زندگی می کنند. هدف زندگی آنها، کمک و دوست داشتن دیگران است. آنها به بشریت می آموزند که بی عشق، هیچ چیز مفهوم ندارد. آبی ها در این سیاره، برای خدمتگزاری به بشریت آمده اند. آبی درستکار، به بشریت، سر سپردگی، ایثار، از خود گذشتگی و ارزش های والا عرضه می دارد.
آبی ها دوستانه و مهربان هستند. آنها برای آرامش قلب گشاده شان احتیاج دارند تا اوقات زیادی را برای خود داشته باشند. انگیزه آنان خدمت رسانی و کمک به دیگران و ابراز عشق و محبت است. آنها ایده ها و اندیشه هاشان را بیشتر بر اساس احساس و فطرت پردازش می کنند، تا از دیدگاه ذهنشان. بنابراین ممکن است در مباحث هوشمندانه، احساس کنند که در آن موضع حاضر نیستند.
رفتارهای شهودی و عاطفی، ممکن است به سرعت تفکرات هوشمندانه یا حقایق علمی پذیرفته شود. اما برای آبی ها، هیچ حقیقتی جز آنچه از قلب و روحشان نشأت می گیرد وجود ندارد.
آبی ها دانش و خردی درونی و طبیعی دارند. آنها بدون نیاز به حقایق یا اطلاعات برای اثبات مطلب، آنها را احساس می کنند و می دانند. آنها در دنیای درون خود با صداهایی که آنها را رهنمود می شود، هماهنگ می شوند. آنها بسیار با دیگران هم احساس می شوند و عواطف و افکار دیگران را درک می کنند. چالش آنها این است که خودشان را محافظت کنند، تا از احساسات اطرافیان صدمه نبینند. آبی ها عاطفی ترین شخصیت ها در بین رنگها هستند و نیاز دارند که دائماً خود را شفاف و متمرکز سازند. کارهای مفید آنان، صحبت با دوستان در مورد مشی درونی شان، نوشتن مطلب در یک مجله، یا حتی سکوت است. ایشان از این طریق عواطف شدیدشان را تسکین می بخشند.
برخی آبی ها، دیگران را بیشتر از خودشان دوست دارند. آنها پرستار و مادر زاده شده اند. آنها تاریخ تولدها را به خاطر دارند، مراقب بیماران هستند و همیشه شانه ای گرم برای کسانی هستند که می خواهند گریه کنند. آنها ناصح، مشاور و شفاگرند. بسیاری از افراد از بودن با آبی ها لذت می برند، زیرا آنها عشق، اعتقاد و بخشایش را بروز می دهند.
آبی ها به آسانی می گریند و عواطف قوی لذت، حزن، شفقت و فروتنی را بدین ترتیب تسکین می بخشند. دیگر رنگها غالباً به سختی عواطف شدید آبی ها را درک می کنند. به هر تقدیر، این عمق عاطفی به آنان گرما، بخشندگی و حمایت گری را نسبت به دیگران بخشیده است.
موهبت عمده ی آبی ها، توانایی ابراز عشق بلاشرط، شهود قدرتمند و "دانش درونشان" می باشد. مهم نیست چه می شود، آنان همواره می بخشند. آنها "بسیارنجیب" هستند و از آن ویژگی نیز بهره مند می شوند. بنابراین باید در تمام موفقیت ها مراقب خود باشند، تا کسی به آنها توهین نکند.
آبی ها، معمولاً حق دیگران را بدون کمترین مقاومت می پذیرند. سازش و مدارا شعار آنان است. برای آنان، تشخیص و تمیز صحیح، ماندن در موضع قدرت و "نه" گفتن در مواقع لزوم، مشکل است. درستکاری در راس همه ی امور قرار می گیرد، ولو در اغلب موارد آنان به دیگران اجازه می دهند تا از آنها سودجویی کنند و آنها را منزجر، مضطرب و نا امید سازند.
برخی از آبی ها بیش از هر چیز دیگر به علایق دیگران اهمیت می دهند. آنها از شنیدن مشکلات دیگران لذت می برند، و نیز گنجایش آن را دارند که مشکلات آنان را درک کنند، بدون آن که بر وقایع، قضاوتی داشته باشند. از آن جا که وقت زیادی را صرف علایق دیگران می کنند، بعضاً خودشان را فراموش می کنند. آنچه برای آبی ها بیش از هرچیز اهمیت دارد، این است که باید وقت بیشتری را برای رشد و تکامل خودشان اختصاص دهند، تا کمک به اطرافیان.
بعضی از آبی ها ترسی ریشه ای از این دارند که اگر به زندگی خودشان ارجحیت دهند، دیگران آنان را طرد کنند، از خود برانند و دیگر دوستشان نداشته باشند. آنان از صدمه زدن به دیگران می ترسند، چراکه خود از صدمه دیدن می ترسند. آنها فوق العاده نیازمند این هستند که عشق به خود را تشخیص دهند و بفهمند که "نه" گفتن به مفهوم "دوستت ندارم" نیست. آنها باید مرزهاشان را با دیگران تعیین سازند، زیرا آمادگی این را دارند که به دوستان و حتی غریبه ها اجازه دهند که وارد میدان انرژی شان شوند که در این صورت ایشان ابزار محافظت لازم را در خود ندارند.
آبی ها بعضی اوقات تحت تأثیر انرژیها و خصوصیات دیگران قرار می گیرند. این اتفاق به ویژه هنگامی می افتد که در حال مراقبت،کمک و تقویت دیگری هستند. آنها از همان موضع بیماری یا مورد خاص صدمه می بینند.
چالش آبی ها تشخیص و قبول این مطلب است که آنها نیز مورد عشق هستند. آنها چون حساس هستند، به آسانی صدمه می بینند. آبی ها می خواهند احساس کنند که مورد پذیرش هستند، پس برای کمترین توجه و محبت ممکن است هر کاری بکنند.
آبی ها در تفکراتشان بسیار موفق و شفاف هستند. آنها ذهنی آرام و صلح جو دارند. آنها بیشتر از افکارشان، بر احساسات و عواطفشان متمرکز هستند. وظیفه ی آنها این است که ادراکشان را به روابط آنالیز جزیی، فرموله کنند.
آبی ها معمولاً کار و فعالیت جسمانی را دوست ندارند. برای این افراد حساس، دنیای فیزیکی پر سر و صدا، بی رحم و خشن است. آنها ترجیح می هند در دنیای عواطف و روحانیت خود غرق شوند. آنها از ورزش های غیررسمی یا فعالیت هایی که بتوانند با دوستان و خانواده انجام دهند، لذت می برند. از آن جا که از لحاظ جسمانی خیلی پرتحرک نیستند، و از آن جا که آبی، رنگ بسط و گسترش است، ممکن است خیلی راحت افزایش وزن پیدا کنند.
اگر وجود آبی ها ناهماهنگ شوند، ممکن است رفتارهای نمایشی و عارضی نشان دهند و د ائماً به دنبال کسی یا چیزی برای دوست داشتن بگردند. خودشان را مصدومانی فریب خورده می بینند، که لبریز از ترحم جویی است. بعضی وقت ها ممکن است احساس کنند، به خاطر احساس ارزش مجبورند دوست بدارند، و آنگاه در عوض به خاطر اینکه مورد عشق قرار گرفته اند، شرایط را فدای آن عشق می کنند.
آبی های نامتعادل فاقد اعتماد به نفس هستند و دچار احساس بی ارزشی می شوند، و ارزش خود را زیر سؤال می برند. آنها برای این دوست داشتن های مکرر مورد نکوهش قرار می گیرند، و این در خاطر آنها باقی می ماند. آنها خود را مسؤول اشتباهاتی می دانند که خود در آن دخیل نبوده اند، مسؤولیت آن را شخصاً به عهده می گیرند و هزاران بار خود را سرزنش می کنند.
آبی ها بسیار روحانی هستند. آنها به خدواند، به عنوان نیروی برتر در کل هستی، ایمان دارند. خداوند، نماز و مذهب، نقش بسیار مهمی را در زندگی آنان ایفا می کند. آنها نمی توانند بدون روحانیت و عقایدی که با هدف زندگی آنان هم راستا است، وجود داشته باشند. روحانیت، برای آنان به مفهوم اتصال زندگی روزمره به رهنمودهای درون و شهود است. این حقیقت آنان است و این حقیقت، دلیل عشق و شفقت عظیم آنان است. آنها ایمان و توکلی بی اندازه به خداوند دارند. در موارد سختی و شدت، آنها قادرند به منابع درونی قدرتمندشان متصل شوند، و این چنین است که می توانند به کمک و حمایت دیگران ادامه دهند.
● زندگی اجتماعی
آبی ها از بودن با مردم لذت می برند. آنها بسیار اجتماعی هستند و همیشه به فکر نیازهای آنان می باشند. آبی ها در تمام حیطه های اجتماع، که نیاز به ارایه ی خدمات و حمایت است، حاضر می شوند. آنها این کارها را بی هیچ چشم داشتی می کنند و در واقع نیروی قدرت مند عشق و شفقتشان را آزاد می سازند.
دوستی آبی ها، مدوام و پابرجاست. آنها با دوستدارانشان قویاً متصل هستند، هرچند تماس نزدیک نداشته باشند. آنها در تمام ابعاد، از قبیل شیوه های رایجی چون نامه نوشتن یا مکالمه ی تلفنی با دوستدارانشان با عشق و محبت ارتباط برقرار می کنند.
آبی ها نمود مؤنث یا طبیعت مادر تقویت کننده را دارند. آنها جنبه ی فعال مردانه را متعادل می کنند، و به ما کمک می کنند تا هر دو انرژی را در درون خودمان و در جامعه مان همگرا کنیم.
خویشاوندی و صمیمیت
آبی ها باید در یک خویشاوندی هماهنگ باشند، تا بتوانند سالم زندگی کنند. آنها می خواهند دوست بدارند و نیز دوست داشته شوند. آنها تزویج شگفت انگیزی دارند، زیرا دوست دارند معشوقشان را مورد حمایت و مراقبت قرار دهند. سبک زندگی آنها زندگی خانوادگی است که از دل، شاد و هماهنگ باشد. آنها از همسرشان توقع دارند که قدرتمند و آزاد پاسخ عشقشان را بدهد و نیز حمایتگر و مراقب آنان باشد. برای آنان سخت است که بفهمند که دیگران عمق عواطف قوی آنها را درک نمیکنند و رفتارهای عاطفی و ذهنی متفاوتی دارند.
آبی ها خواهان ازدواج و زندگی در یک خانواده ی مستحکم هستند. عشق و محبت، برای آنان از رابطه ی جنسی، مهم تر است. نوازش و احساس محبت و عاطفه همسرشان مهمتر از هیجان تحریک جنسی است. رابطه جنسی برای آنان یک تجربه ی عاطفی و روحی است و برای آنان که زوج هایی روحی هستند، رشته های قوی ایجاد می نماید.
آبی ها وفادار هستند و یک زوج بیشتر اختیار نمی کنند. اگر آنها از همسرشان توقع عاطفی زیادی داشته باشند، ممکن است آنها را از خود برانند. در خویشاوندی های نامتعادل، آنها وابسته می شوند. روابط خویشاوندی برای آبی ها زمینه ی وابستگی را بوجود می آورد.
آبی ها دوست دار قدرت قرمزهای پررنگ، امنیت نارنجی- زردها و استقلال سبزهای پررنگ هستند. آنها باید مطمئن شوند که متضرر نیستند و اساس روابط بر آگاهی و عشق است.
نارنجی ها و آبی ها در طیف متضاد هم هستند، بنابراین فوق العاده می توانند برای یکدیگر آموزنده باشند. آبی ها و آبی ها رابطه ای بیش از حد عاطفی خواهند داشت، مضاف بر این که هیچ یک قادر به هدایت رابطه نخواهند بود. آبی ها اشتیاق و روحانیت بنفش ها و ارغوانی ها را دوست دارند. سفید ها و آبی ها، خداوند و روحانیت را در رابطه شان به طرز باورنکردنی دارا هستند.
برای آبی ایجاد یک زندگی روحانی هماهنگ به همراه همسری مهربان و آگاه بسیار مهم است و آنگاه آنها زندگی رضایت بخش و شاد توأم با صلح و صفا خواهند داشت.
● امور مالی و شغلی
ارزش های عاطفی و روحی برای آبی فوق العاده برتر از پول است و نقشی عمده تر از مسایل مالی دارد. آبی ها با پول محتاطانه و مراقب عمل می کنند. آنان باید مطمئن شوند که تمام مخارج و نیازهایشان را تحت پوشش قرار داده اند و در شرایط طبیعی، هرگز خود را در مخاطرات مالی نمی اندازند.
آبی ها مشاوران و تراپیست های فوق العاده ای هستند. شنوندگانی عالی هستند و به راحتی می توانند خود را با احساسات و افکار دیگران هماهنگ سازند. آنها دوست دارند در خدمت دیگران باشند، خصوصاً اگر این امر به صورت سرویس های تک نفره باشد. اگر آبی ها شغلی را انتخاب کنند، که به آنان زمینه ی ابراز وجودشان را ندهد، آنها غمگین می شوند.
در گذشته آبی ها، اساساً در مشاغل خصوصی یا اجتماعی یا در منازل به عنوان مادر یا خانه دار مشغول می شدند. در چند دهه اخیر، موقعیت های بیشتری در دسترس است و بسیاری از آبی ها، افق هایشان را گسترانیده اند و تا مشاغل تجاری نیز پیش رفته اند. آنها وفادار، حمایت گر و گروه محورند. آنها روح جمع را با ذکر مثال، رهبری می کنند؛ آنها به دیگران نشان می دهند که کار کردن و ایجاد محیطی حمایت کننده، گروه را شکوفا می کند و آنها را به حصول موفقیت های حیرت آمیز و قدرتمند مفتخر می کنند. آبی ها مشکلاتشان را با حفظ آرامش و نفوذ به آن حل می کنند. آنها به شهودشان گوش فرا می دهند و به آن اعتماد می کنند، و با موقعیت از موضع قدرت برخورد می کنند. آنها دانشی درونی دارند، بنابراین می دانند باید چه کنند. چالش آنها عملکرد لازم و ایجاد تغییرات است. بهتر است عادات و الگوهای کهنه را کنار بگذارند و با آغوش باز موقعیت های جدید را بپذیرند.
آبی ها معمولاً برای تصمیم گیری احتیاج به فرصت دارند. اما با توجه به الهامات درونی که دارند، قادرند تصمیمات محکمی اتخاذ نمایند که نه تنها برای خود که برای عموم جامعه ارزشمند است. وقتی آبی ها با توجه به شهودشان وارد عمل می شوند، رشد و تعالی فوق العاده ای می کنند و اهداف شخصی شان را از عشق به خود و تقویت شخصی تا خدمت به بشریت گسترش می دهند.
برخی مشاغل آبی ها، عبارتند از: شفاگر، پرستار، کشیش، راهبه، خانه دار، مادر، پرستار بچه، خدمات شخصی، کارگزار اجتماعی، مشاور، معلم، تراپیست، مشاور فنی، درمانگر، منشی، حسابدار، مدیر شخصی، داوطلب.
● سلامت، بهبود، رشد
برای یک تمرکز واقعی، آبی ها باید خودشان را بی قید و شرط دوست بدارند. وقتی آنها بر ترس از تنهایی که بزرگترین ترس آنان است، فایق آیند، خواهند توانست آزادانه احساسات قوی شان را بروز دهند و زندگی با مفهوم و خرسندی داشته باشند.
آبی ها باید مرزها شان را روشن سازند و تصمیم های واضحی بگیرند، آنها باید یاد بگیرند که احساساتشان را ابراز دارند و هرگاه لازم بود که سربلند بمانند، بگویند: "نه". اتصال به قدرت شخصی شان و استفاده از آن به آنان در حصول اهداف و حتی ابراز عشق بیشتر کمک می کند. آبی ها باید محیطی آرام و هماهنگ خلق کنند. آنها باید تصمیماتی راسخ در حیطه ی دوستی و محیط کارشان اتخاذ نمایند. آنها باید یاد بگیرند که از خودشان محافظت نمایند.
آبی ها وقت زیادی را برای خودشان نیاز دارند. آنها دوست دارند در محیطی آرام به صدای موسیقی هارمونیک گوش دهند، یا حتی فقط در یک اتاق آرام بنشینند. تنهایی برای آنان قدرت بخش است و به آنان اجازه می دهد، تا به درون خود راه یابند. آنها دوست دارند به کلیسا یا دیگر جاهای روحانی بروند، تا قوای درون را باز یابند، تا بدین ترتیب بتوانند، انرژی لازم برای اهداف زندگی شان داشته باشند. مدیتیشن و نماز، مهمترین و مؤثرترین ابرازهای دستیابی به آرامش و نشاط درون است. همچنین بودن با افراد مثبت روحانی نیز نقشی بنیادین دارد.
آبی ها نیاز دارند که دائماً از وضعیت کالبد عاطفی شان با خبر باشند. آگاهی از ارتباط ذهن/ بدن / روح به آنها کمک می کند، تا سالم و قوی باقی بمانند. مأموریت آنها این است که ابتدا از طریق عشق به خود، قوی بمانند و سپس برای بقیه الگو شوند.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصیت های زرد

● ذهن/ بدن
زردها درخشنده ترین، شادترین و کودکانه ترین شخصیت های طیف رنگی هستند. این ارواح آسان گیر به شدت اهل شوخی هستند. آنا دوست دارند بخندند و قادرند از همه چیز زندگی لذت ببرند. اگرچه ممکن است تمرکز حواس برایشان کاری دشوار باشد، اما از فواید ریلکسیشن، لذت خالص زندگی و زندگی خودانگیزانه آگاه هستند. آنان کسانی هستند که در کنار ما زندگی را سخت و جدی نمی گیرند و همیشه به سوی روشنی ها می نگرند. خوش بینی کلید قدرت آنهاست و این مطلب می تواند به راحتی به اطرافیان آنان سرایت کند.
زردها از تمام تفریح و خلاقیت ها لذت می برند و همیشه دوست دارند هوششان را بروز دهند. میزان آنها برای زندگی، شادی و سرور است و در پی شادی متعادل در زندگی و کار هستند.
زردها باهوش و درخشنده هستند. آنها به راحتی یاد می گیرند و اطلاعات را بدون نیاز به ارتباط عمیق تر یا دلیل بیشتر، می توانند پردازش نمایند. آنها دوست دارند با ذهنشان کار کنند و معمولاً خود را با فلسفه، ایده های ذهنی و اندیشه های روانشناسی پُر می کنند. آنها از مباحثه در تمام موارد زندگی از اقتصاد تا روحانیت، لذت می برند.
زردها نسبت به ایده های هنری و خلاقانه، خودانگیز و خود جوش هستند. به هرحال، آنها بیش از اتمام کار به لذت کار متمرکز هستند. آنها ابتکار را به خاطر نشاط و لذت انجام می دهند، نه به خاطر حصول یا رسیدن به اهداف رفیع. یادگیری زردها پویاست و از طریق عملکرد یاد می گیرند آنها سرشار از انرژی هستند که به آسانی از فعالیت جسمانی و ذهنی شان تشخیص داده می شود. برای آنان مشکل است که برای مدتی طولانی یک جا بشینند؛ آنها احتیاج دارند که دائماً دستهایشان را تکان دهند. ممکن است آنها را در حالی ببینند که ناخودآگاه مشغول بازی با چیزی هستند، یا شکلی فکاهی می سازند. سلامت برای آنها بسیار مهم است. اگر خسته یا منزجر شوند، نیاز به آرامش و تسکین انرژیهای بیش فعال شان از طریق کالبد جسمانی، یا ذهن هوشمند و پرانرژی شان، پیدا می کنند.
زردها در حالت تعادل، بسیار خلاق هستند. آنها از نوشتن و نقاشی کردن و کار با دستهاشان بسیار لذت می برند. آنها می دانند چگونه انرژیهای نشاطشان را از طریق واقعیت ذهنی و جسمانی شان با تمام دگرگونی های آن جاری سازند.
در حالت تعادل، زردها بسیار خوشحال و راضی هستند. آنها به طور ذاتی هرآنچه را که در زندگی شان پیش می آید، می پذیرند. زردها بازیگوش ترین شخصیت های طیف رنگی هستند و هیچ گاه نمی خواهند بزرگ شوند. در نتیجه، آنها معمولاً جوان تر از آنچه هستند، به نظر می رسند. آنها دوست دارند مسافرت کنند، تا دنیا را ببینند و در یک ساحل اعجاب انگیز استراحت نمایند، یا تمام شب را با شادی به رقص و پایکوبی بپردازند.
بدن های زردها بسیار حساس است. آنها همچون یک آنتن، احساس می کنند که دیگر افراد چه حسی دارند یا در یک اتاق چه نوع ارتعاشی را می تابانند. بدن و ذهن آنها حجم اطلاعات تولید شده، توسط تکنولوژی پیشرفته جامعه را آگاهانه دریافت می دارد. در نتیجه، آنها متمایلند تا از آن با سرعت زیادی استفاده وافر نمایند. آنها معمولاً نمی دانند چرا بدنشان به تأثیرات خارجی این قدر به شدت واکنش نشان می دهد. بیوسیستم جسمانی درونی آنها محرک ها را احساس می کند و سپس تلاش می کند، تا آنچه را اتفاق افتاده است، تغییر کند. دشواری آنها تشخیص این به اصطلاح علامت ها یا پیام و یکپارچه کردن آنها به صورتی است که آنها را راهنمایی نماید و به شکل مثبت و خلاق قابل بیان باشد.
شما فوراً می فهمید که چه موقع زرد خوشحال است یا چه موقع غمگین یا ناراحت، زیرا زبان بدن آنها قویاً احوال آنها را بیان می دارد. بدن زرد هیچ گاه دروغ نمی گوید و همیشه حقیقت را نشان می دهد. حساسیت و شهود آنها به خاطر بدن های فیزیکی و همچنین لامسه ی آنهاست.
بنابراین، زردها معمولاً در مشاغلی همچون درمان یا ماساژ مشغول به کارمی شوند. آنها دوست دارند با مردم باشند و از کمک به دیگران لذت می برند. آنها دست های شفا بخش و اندیشه ای روشن نسبت به زندگی دارند. تمام این ویژگی ها از آنها دکتر، تراپیست یا متخصص حاذق در تمام زمینه ها می سازد.
اگر زردها به انرژی جوشان درونی شان وصل نباشند، یا اگر نیاموخته باشند که چگونه این انرژی را به صورت مبتکرانه و مثبت جاری سازند، هیچ انگیزه ای نخواهند داشت و ممکن است مبتلا به اعتیادهای متفاوت شوند. زردها در صورتی که قوی نباشند، در زندگی تنبل و بی انگیزه می شوند و هیچ انرژی برای زندگی مبتکرانه و لذت بخش نخواهند داشت. آنها بالغ نمی شوند و دائماً از قبول مسؤولیت سر باز می زنند.
شخصیت های زرد ممکن است از خویشاوندی، تعهدات و الزامات بترسند و از آن فرار کنند، و به سادگی از آن غافل شوند. دائماً برای خودشان عذر تراشی می کنند و با خمودگی از یک موقعیت به موقعیت دیگر بروند. برخی از زردها خیلی وقت شناس نیستند.
بعضی زردها درد و حتی تجربه آن را دوست ندارند. آنها تقریباً هرکاری انجام می دهند تا از این مطلب پرهیز کرده باشند. زردها دوست دارند که حالت متعالی جسمانی یا وضعیت طرب و شادی ذهنی را تجربه کنند. اگر آنها روی فعالیت های مثبت متمرکز شوند، پرانرژی، مسرور و مبتکر باقی می مانند.
آنها احساس روشنی را با شرکت در فعالیت هایی همچون بودن در ساحل، شدن در مقابل آفتاب، دویدن، دوچرخه سواری، خلق هنر، نوشتن شعر یا عاشق شدن، دریافت می دارند. زردها از تحرک جنسی، ورزش و مبتکرانه لذت می برند.
زردها خارج - از- قدرت به وجوه منفی، همچون مواد مخدر، الکل، سیگار، کافئین، نیروبخش (مثل دوپینگ)، ***، فلسفه های غیرواقعی یا تشکل های افراطی و تندرو کشیده می شوند. در آغاز احساس تسکین می کنند، اما بعد از مدتی اضطراب، خمودگی، بی توجهی و سردرگمی به سراغشان می آید. برای شادابی، باید تمرکزشان را از عادت های منفی به سمت فعالیت ها و افکار مثبت تغییر دهند. از آنجا که بدن هایشان بسیار حساس و آگاه است، تأثیرات اعتیاد طولانی مدت را متوجه خواهند شد.
زردها درکی جسمانی و ذهنی از روحانیت دارند. آنها خدا را در همه چیز می بینند. آنها باید تأثیرات هوشمندانه ی خدائیشان را با قلبشان یکپارچه سازند. این به عمیق ترین تجربه ی روحی منتهی خواهد شد، جایی حداکثر لذت را خواهند داشت. شادی و عشق نشانه ی اتصال آنها با قدرت برترشان است. شخصیت های نارنجی از تفکرات فلسفی، اعتقادات و اندیشه های روحی لذت می برند. آنها دوست دارند یاد بگیرند و ذهنشان برانگیخته شود. آنها خواهان ادراک خدا به صورت کل هستند، اما به ندرت به مشی خاص یا سیستم اعتقادی برای مدت طولانی، متعهد باقی می ماند.
● زندگی اجتماعی
شخصیت های زرد، مخلوقاتی اجتماعی هستند. آنها علیرغم دوستان زیادی که دارند، باز دائماً چشم به راه دوست جدیدی هستند. آنها بی اندازه از دور هم بودن لذت می برند. آنها به هر جمعی خوانده می شوند، زیرا با نشاط، آسان گیر و معمولاً شوخ طبع هستند و به همان اندازه درخشش هوشمندانه ای نیز دارند. آنها دوست دارند در گروهها باشند، فرقی نمی کند در تشکل ها باشند یا به سادگی فقط با دوستان باشند. به هرحال، این که آنها دوستان زیادی دارند، به این مفهوم نیست که با همه آ نها الزاماً خودمانی و صمیمی هستند. تا جایی که بتوانند به طور کلی احساس راحتی با خود و دیگران کنند، با احساسات ناپایدار جمع دست و پنجه نرم می کنند.
زردها دوست دارند دائماً از طریق جسم و ذهنشان فعالیت داشته باشند و از این طریق از ارتباط و تعامل لذت ببرند. بسیاری از آنها دوست ندارند به حال خود رها شوند، زیرا به شدت از تنهایی می ترسند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که داشتن دوستان زیاد به این مفهوم نیست که احساس پوچی و تنهایی، انسان را رها می کند.
زردها به وقتی برای خود نیاز دارند، تا بتوانند خود درونی راستین شان را بیابند. با این کار آنها آرامش، اطمینان و حس عمیق خانه را، که مشتاقانه طالب آن بودند، در می یابند. فقط در همین لحظه است که آنها احساس انسجام می کنند.
شخص زرد به راحتی به خاطر خود انگیزگی، شوخ طبعی و پرجنب و جوشی اش قابل تشخیص است. آنها دوستانی خوب هستند، با گشادگی و راحتی با دیگران ارتباط برقرار می کنند و دوست دارند دیگران را نیز گرد هم آورند. برای آنان، صحبت کردن راهی دیگر برای ابراز خلاقیت و کاری بسیار لذت بخش است. هرجا که شادی و طرب باشد، زرد را خواهید یافت.
● خویشاوندی و صمیمیت
زردها نیاز به خویشاوندی ندارند و می توانند با همراهانشان بسیار با احتیاط و آگاهانه برخورد کنند. آنها ترجیح می دهند با کسی مزدوج شوند که با آنها بخندد، آنها را حمایت و محافظت نماید، و مانع آزادی آنها نشود.
بسیاری از زردها ترس شدیدی از متعهد شدن دارند. آنها می خواهند مستقل و آزاد باشند تا از هر آنچه که زندگی به آنها می دهد لذت ببرند. در نتیجه، بسیاری از زردها به طور کامل وارد زندگی زناشویی نمی شوند. از یک طرف صمیمیت را می خواهند از طرفی دیگر ترس از آن دارند که پایبندی به یک زوج ممکن است آزادی و حق انتخاب را از آنان بگیرد.
زردها دوست دارند هوسرانی کنند، و از هیجان عشق جدید، تجدید قوای عاطفی می کنند. برای بسیاری، جنس مخالف یک راه اتصال به زندگی و همچنین جبران کمبودهای شخصی است. آنها نیاز دارند تفاوت های بین مستقل بودن، عاشق و پایبند بودن و خویشاوندی را بر خودشان ببینند و بفهمند.
آنها بسیار جنسی هستند. آنها مقدمات جنسی را بسیار حساس و سرزنده انجام می دهند. جنسیت برای آنها لذت بخش و نوعی آرامش جسمانی و یک تجربه ی کلی جسمی است. احساس جنسی و ارضاء می تواند رضایتی برای آنان ایجاد کند که با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیست.
زمانی که آنها این حس را تجربه می کنند، چیزی که یک حس "جنسی برتر" است، ممکن است زیاده خواه شوند. آنها نیاز دارند که روابطشان را با صمیمیت جنسی و عاطفی مستحکم سازند. *** با هدف برتر، در مدت طولانی آنها را خرسند نخواهد ساخت. از آنجا که زردها از یک زندگی جنسی فعال لذت می برند، دوست دارند با قرمزها، نارنجی ها و دیگر زردها باشند. بنفش ها می توانند بصیرتی شگرف به آنان ببخشند. آبی ها عاطفی هستند و نیاز به تعهد در ارتباط دارند. ارغوانی ها و سفیدها معمولاً در کنار زردها مسرورند، زیرا هر دوی آنها از مباحث روحانی و فلسفی لذت می برند. قرمزهای پررنگ و سبزهای پررنگ ممکن است برای زردهایی که زندگی را روشن، سرزنده و بدون تعهدات می خواهند، کمی بیش از اندازه غضبناک باشند.
● امور مالی و شغلی
زردها بسیار پیشگام هستند. آنها برای پروژه های جهشی، بسیار عالی هستند. پول برای آنها مساله ی برتر نیست. آنها به راحتی پول به دست می آورند، زیرا از کار سخت نمی هراسند، به هرحال، پول آنها به همان سرعت که به دست می آید، به همان سرعت نیز خرج می شود.
زردها مشکلات را با چاره اندیشی حل می کنند. آنها قادرند راه حل های جدید، علمی و بدیع خلق کنند. آنها همچنین در اتمام پروژه ها نیز مشکلاتی دارند. زردها در آغاز کار و همچنین مشتاق نگه داشتن دیگران، بسیار خوب هستند. اگر تصمیم به حرکت بگیرند، راه حل هایی نو خواهند یافت، اما ممکن است کار را به اتمام و سرانجام نرسانند.
زردها در تیم، اعضای خوبی هستند و دیگران را نیز هدایت می کنند. آنها با نشان دادن و نمایش به دیگران نشان می دهد که کار چگونه است و چگونه انجام می شود. آنها از انگیزه شان بهره می گیرند. زردها بیش از تمام افراد در کارشان نشاط دارند.
▪ برخی مشاغل زردها عبارت است از:
پهلوان، کمدین، موسیقی دان، نقاش، هنرمند، دانش پذیر، فیلسوف، گارسون، مکانیک، آشپز، راهنمای سفر یا مهماندار.
● سلامت بهبود و رشد
زردها دقیقاً می دانند مفهوم اتصال بدن / ذهن چیست. مشکل آنها این است که چگونه عواطفشان را با جنبه های فیزیکی و ذهنی متصل سازند. اگر یاد بگیرند به قلبشان گوش فرا دهند، بسیار سالم تر خواهند بود.
زردها نیاز دارند بفهمند که تعهدات در روابط، می تواند به رسیدن به سطوح عمیق تر صمیمیت و خودآگاهی شان کمک کند. این فهم و درک می تواند آزادی واقعی را در تمام جنبه های زندگی به ارمغان آورد. برای حل مسأله نباید صورت مسأله را پاک کرد؛ آنها می توانند راه حل های موفقی را با توجه به تمام موقعیت ها خلق کنند و در این راه از نظرات مثبت و سرشت آسان گیرشان کمک بگیرند.
فعالیت هایی همچون دوچرخه سواری، تنیس، رقص و دویدن برای آنها شادی بخش است و می تواند احساس تازگی و سرزندگی حاصل از تماس با کالبدهایشان را در آنها ایجاد کند.
مدیتیشن حرکتی و فعال همچون چی کنگ یا تایی چی تأثیرات مثبتی دارد، زیرا ذهن آنها متمرکز می شود و به بدنشان و جریان انرژی کیهانی متصل می شود.
زردها برای حصول هماهنگی در زندگی، نیاز به راههای مبتکرانه و بانشاط برای ابراز خود دارند. بیان فعالانه انرژیهای فیزیکی، ذهنی و عاطفی به آنان اجازه می دهد، تا متعادل، شاد و مسرور زندگی کنند. تمرین های جسمانی، نشاط سالم جنسی، مدیتیشن و نیایش، نقش اساسی در هماهنگی آنها با شهود و رهنمودهای درونی دارد و می تواند زردها را قادر سازد، تا به حداکثر آگاهی شان برسند. یکپارچگی بدن، ذهن، قلب و روح، توانایی و قدرت شخصی آنان است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصیت های ارغوانی

● ذهن/ بدن
ارغوانی ها ترجیح می دهند در دنیای تخیلات خود زندگی کنند. افسونگری، افسانه، تعالی درونی، ابعاد وجودی و حور و پری، اندیشه هایی است که قلب و ذهن ارغوانی ها را پر ساخته است. آنها ساعات زیادی را صرف تصوراتشان می کنند.
ارغوانی ها با ذهن و عاطفه ای آزاد به مکاشفه ی اندیشه ها و واقعیت های شدنی می پردازند. آنان می توانند بی هیچ محدودیتی عمل کنند. هر آنچه را آنان تصور کنند، ممکن و واقعی است. این توانایی منحصر به فرد، به آنان توانایی تولید و خلق چیزهایی تازه را می دهد و معمولاً مرز ایده ها را می شکند. ارغوانی ها معتقدند که رؤیاها به حقیقت خواهند پیوست.
ارغوانی ها می توانند انرژیها را از طریق احساس درونی قدرتمند و منحصر به فردشان ادراک کنند. بسیاری از ارغوانی ها توانایی دیدن یا احساس کردن دنیای دیگران و تجربه کردن واقعیت های متفاوت را دارند. در ارتباط با ابعاد برتر، آنان قادرند ایده ها و اندیشه هایی را که ورای ادراک است، دریافت کنند. آنها انرژیهای نافذ و امکانات روحی درمانگری را دارا هستند. این شخصیت های رویا محور از لطافت موسیقی های عمیق، نواخت باد، شمع، بخور، ژرف اندیشی و نواهای خوش، مسرور می شوند. آنها از هر رنگ و نوایی که الهام بخش تصورات آنها باشد، لذت می برند.آنها دوست دارند در مدیتیشن، برای خودشناسی، بدن هایشان را ترک کنند.
ارغوانی ها معلمانی مفرّح هستند. آنان با تصاویر رنگی درون و ادراک مسرت انگیزشان، به سوی سرزمین افسانه و رویا راهی می سازند. وقتی قدرتمند هستند ، قصه گو، نویسنده و هنرمندانی شگفتند. آنها استعداد درونی خوبی برای تجسم سازی عوالم عرفانی دارند؛ آنجا که ارواح و ملایک سکنی می گزینند.
ارغوانی ها ما را به فراسوی واقعیت ها و محدودیت های خشن زندگی، به جایی سرشار از شاید های باور نکردنی می برند. ارغوانی ها باید فارغ از بندهای جسمانی، عاطفی و فیزیکی باشند. آنها پر پرواز می خواهند، تا بدانجا پر بکشند. آنها ناگزیر به تجربه ی این ابعاد درونی هستند که به همراه شهود یا فرشته ی حامی شان انجام می دهند. ارغوانی ها، زندگی را همچون دنیایی جادویی می بینند که سرشار از ماجراهاست، آنها اینجایند تا قوه تخیل دیگران را برانگیزانند، تا الهام بخش حس عجیب و اندیشه ی ماندگار جاودانگی باشند.
از آن جا که ارغوانی ها بیشتر در دنیای درونی خویش زندگی می کنند، رغبتی به مواجه با واقعیت زندگی ندارند. ارغوانی ها نیز، واقعیت فیزیکی را همچون بسیاری دیگر از افراد، خشن و ددمنشانه در می یابند، بنابراین در جستجوی فضاها یا موقعیت هایی هستند که زندگی، سبک، راحت، زیبا و افسانه ای باشد. قوه ی تخیل، برای آنان، بُعدی واقعی از وجود است، جایی که رویا به حقیقت می پیوندد. آنها می دانند که افکار و اعتقادات، نقشی حیاتی در خلق دنیای فیزیکی ما ایجاد می کند. شخصیت های ارغوانی، قادرند از تخیلات و افکارشان برای تغییر واقعیت ها استفاده کنند.
وقتی آنها قوی هستند، استعداد آن را دارند که ممکن های نامحدود دیگر اقلیم ها را به دیگران نشان دهند. آنها توانایی آن را دارند که بصیرتشان را عملی کنند، تا جایی که زندگی دوستدارانشان را ارتقاء بخشند. آنها نیاز دارند که با افراد بصری باشند؛ کسانی که توانایی های بالقوه ی آنان را می بینند و قادرند رویاهای آنان را به تجلی برسانند. ارغوانی ها قادرند ملهم و متحرک دیگران برای خلق و تولید آینده و اندیشه ای تازه باشند.
آنها بیشتر با احساسات و فطرتشان زندگی می کنند، تا با هوش شان. تفکر آنها بسیار شهودی و خلاقانه است. آنها با تحلیل مرحله به مرحله و افکار و اندیشه های خشک و ساختاری مشکل دارند.
ارغوانی ها می خواهند آزادانه واقعیت های تازه را تجسم و تجربه کنند. بدن جسمانی آنها معمولاً حساس و شکننده است. آنها ممکن است استخوانهایی کوچک و ریز ساخت داشته باشد. ارغوانی ها همچنین چندان رغبتی به فعالیت های جسمانی و ورزش ندارند.
ارغوانی ها مخلوقاتی فوق العاده حساس هستند که ادراکات حساس آنها موجب شده است که سیستم عصبی آنها بار سنگینی را به دوش بکشد. برای آنها محیطی سرشار از صلح و صفا و هماهنگی، بنیادین است. هنگامی که ارغوانی ها در اتصال به بدن فیزیکی شان، در زمین می مانند، افرادی روحی و قوی می شوند که از قدرت تخیلشان برای روشنگری ابناء بشر استفاده می کنند.
ارغوانی های ضعیف برای گریز از واقعیت ها، به رویاهای روزانه پناه می برند. آنها به سختی بین واقعیت و رویا را تشخیص می دهند. آنها بیش از اندازه در دنیای دیگر زندگی می کنند و بیان تصورات و همچنین در میان گذاشتن رویاهاشان با دیگران، کاری دشوار است. ارغوانی های غیر متعادل، پریشان حال و فراموش کارند. افکار و بصیرت آنان در این دنیای مادی به نظر غیرواقعی، افسانه ای و غیر ممکن است.
بیشتر ارغوانی های ضعیف، در عملکردشان با دنیای سه بعدی، مشکلات عمده ای دارند. آنها دوست ندارند با فعالیت های روزانه ی زندگی همچون پرداخت صورتحساب خرید و تعامل با دیگران مواجه شوند. وظیفه ی آنان این است که تعادل بین واقعیت فیزیکی را که همان قوانین علمی خشک است، همان که به نظر می رسد با قدرت تخیل غیر قابل تغییر است، با قوانین مشابه دنیای تخیل (آنجا که قوانین به امکانات نامحدود تغییر می یابد) دریابند.
تصورات بیشتر ارغوانی ها آنقدر وسیع است که می توانند خدا را در تخیلات داشته باشند.آنها راه به ابعاد متعالی دارند، آنجا که واقعیت اَشکال متفاوتی دارد. اگر آنها بیاموزند که زمینی بمانند و متمرکز شوند، در همین دنیای جسمانی اتحاد با خدا را تجربه خواهند کرد. آنها گنجایش آن را دارند که پلی بین ارض و سماوات باشند.
ارغوانی ها معلمانی بی نظیرند، آنان قادرند دیگران را در تعالی روحی شخصی شان حمایت کنند. وقتی ارغوانی ها نیروی راستین درونشان را تشخیص دهند، تراپیست و مشاورانی مافوق طبیعی می شوند. ارغوانی ها روح هایی آزاده اند که ما را جاودانه، به سوی مکاشفه ی دنیای تخیلات تطمیع می دهند.
● زندگی اجتماعی
وجود ارغوانی ها باعث شادی می شود، زیرا آنها برانگیزاننده، نوآور و فوق العاده گیرا هستند. آنها خصوصیات جادویی دارند که موجب شده است از آنها فردی جذاب بسازد. ارغوانی های نامتعادل ممکن است بی مسؤولیت، غیر قابل اعتماد و سخت باشند. آنها اغلب، فراموش می کنند که نقشه هایی افسانه ای دارند و هیچ تعهدی نیز نسبت به آن قایل نیستند.
ارغوانی ها گاهی اوقات پریشان حال می شوند. چیز عجیبی نیست که ناگهان از روی صندلی برخیزند، به اتاقی دیگر بروند و ندانند که چرا این کار را کرده اند. یا ممکن است ده دقیقه رانندگی کنند، بدون آنکه بدانند که به کجا می روند. دوستان، همسر و همکارانشان ممکن است با آنان دچار مشکل شوند. برخی از ارغوانی ها احساس گناه یا احساس کمبود می کنند، چرا که رفتاری غیر متداول دارند.
بسیاری از ارغوانی های قوی تلاش دارند تا خود را با قوانین و مقررات اجتماعی سازگار کنند. اما آنها باید بفهمند که پذیرش آنچه واهی است و مانع پیروی آنها از رهنمودهای درونی می شود، در آنها احساس غم و اندوه را ایجاد خواهند نمود. آنها به ندرت تمایل به عضویت در تشکل های روحی یا خشک مذهبی نشان می دهند. ذهن آنها آزاد است و واقعیت محدود نمی تواند به آن افسار بزند.
خویشاوندی و صمیمیت
ارغوانی ها نیاز به همسری آگاه و در عین حال فهمیده دارند. از آنجا که آنان با زمینی بودن و واقعیت های آن مشکل دارند، همسر آنان مجبور است ثبات مادی را ایجاد کند. وقتی همسرشان با متانت، مهربانی و احترام با آنان رفتار کند، آنان نیز در مقابل مشوق، سپاسگزار و فداکار خواهند بود و افسانه های جادویی شان را با بزرگواری، با او قسمت خواهند کرد.
ارغوانی ها الزاماً نیازی به نزدیک بودن به دیگران ندارند. همین طور میلی به تغذیه ی عاطفی یا اجتماعی از طرف دوستان و خانواده ندارند. آنها به فضای خالی کافی، بدون هر گونه اجبار یا قانون در پیرامونشان نیاز دارند، تا بتوانند آزادانه در دنیای خودشان زندگی کنند. خویشاوندی برای آنان در اولویت نیست، چرا که زندگی در رویا و تخیل آنها را سیراب می سازد.
ارغوانی ها در برقراری رابطه عشقی، تجربی و خلاق هستند و دوست دارند که در خلال رابطه ی جنسی، خیال پردازی کنند. آنها معمولاً بدنشان را رها می کنند و راهی ابعاد دیگر می شوند. عاشق شدن برای آنان یک تجربه ی روحی است. اگر همسر آنان، آگاه حمایت گر و با نشاط باشد، آنها از رابطه ی جنسی و ایجاد یک تجربه ی عرفانی سرشار از لذت غیرقابل تصور لذت می برند.
آنها به خاطر سیستم فیزیکی و عاطفی شکننده ای که دارند همسرشان را با بیشترین دقت انتخاب می کنند. رابطه ی جنسی برای آنها تجربه ای بسیار شدید و قوی است و اگر همسر آنها آگاه به میزان ارتعاشات آنها نباشد، به راحتی می تواند منجربه یک ضربه روحی، عاطفی گردد. یک رابطه ی جنسی سالم به آنان اجازه می دهد تا بدن فیزیکی شان را احساس کنند، در حالی که هنوز با رویاهای درونی شان در ارتباطند. خویشاوندی آینه ای آکنده از درون بینی را برای آنها مهیا می سازد. متمرکز و زمینی ماندن برای آنان دشوار است، و یک خویشاوندی مسالمت آمیز به تعادل بخش عاطفی و روحی با بدن فیزیکی شان کمک می کند.
ممکن است ارغوانی ها جذب تمام رنگ ها شوند، اما ایشان در تداوم رابطه خویشاوندی کاملاً مشکل دارند. قرمز، قرمز پررنگ، نارنجی و زرد بیشتر فیزیکی، فعال و نوآور هستند، از سوی دیگر ارغوانی از مکاشفه ی افکار در ذهن آنها لذت می برد. نارنجی - زرد ممکن است برای ارغوانی تخیل گرا و هنرمند، بیش از حد واقع گرا و ذهنی باشد.
ارغوانی ها بازیگوشی های زردها را دوست دارند. سبزها و سبزهای پررنگ از ارتباط با ارغوانی ها لذت می برند، چرا که فعالیت ذهنی و خلاقیتشان در کنار آنان برانگیخته می شود. آبی ها و ارغوانی ها معمولاً با هم سازگارند اما ممکن است فقدان مسیر و قدرت در رابطه شان پیش آید. بنفش ها و سفید ها نقاط مشترک زیادی با ارغوانی های رویایی و روحی متمرکز دارند و نیز می توانند به یکدیگر کمک کنند تا زمینی باشند.
اگر ارغوانی ها آزادی و حمایت کافی در ارتباط داشته باشند، مهربان و فداکار، درها را به سوی دنیای باور نکردنی رویاها می گشایند.
● امور مالی و شغلی
هرجا که قوه¬ی تخیل، رؤیا و تفکر بصری مورد نیاز است، ارغوانی هم حاضر است. بسیاری از ایشان در تخصص های هنری یا هنرهای اجرایی، سرآمد هستند، اموری همچون نویسندگی و هنرپیشگی یا تجلی رویاها به عالم واقعیت از راه پردازش آزادانه و خلاقانه، در ید ارغوانی هاست. آنها به واسطه ی قدرت تخیل و بصیرتی که دارند، توانایی منحصر به فردی در رهنمون کردن مردم به ورای تخیل دارند؛ تخیلی که زنده به احساس، اشتیاق و جادو است. در درمان و تراپی، ارغوانی ها، قادرند توانایی و تجارب روحی شان را با دانش عوالم درون، توأمان سازند، و به دیگران مدد و حمایت عرضه دارند.
ارغوانی ها با تکیه بر نوآوری و تازه اندیشی شان بر موانع فایق می آیند. از آنجا که آنها تخیلی غنی دارند، می توانند راه حل هایی غیر متداول، یعنی همان چیزی که به نظر دیگران غیر واقعی است، ارائه دهند. آنها در پیدا کردن راه حل ها بسیار نواندیش هستند، اما از آنجا که بسیار اتری هستند، کار فیزیکی لازم را برای اتمام پروژه انجام نمی دهند. آنها باید گروهی تکنیکی قدرتمندی را برای به ظهور رساندن بصیرت هاشان، در پیرامونشان داشته باشند.
وقتی ارغوانی ها ضعیف می شوند، اصلاً نمی خواهند با موانع روبرو شوند. آنها به دنیای خیال پناه می برند، فقط به خاطر این که رنجی نبینند. آنها مسایل را خلاقانه و شهودی حل می کنند، به همین خاطر کار ذهنی بسیار و تحلیل و تفکر، به راحتی می تواند فشار سنگینی به سیستم عصبی آنان وارد سازد.
ارغوانی ها در مواجه با پول، مشکلات عدیده ای دارند. درآمد یک چالش است و آنها پول را به سرعت خرج می کنند. آنها دوست دارند از طرف دیگران حمایت شوند و کماکان، دیگری روز مرگی را بسازد و صورت حساب ها و دیگر مخارج را بپردازد. یکی از وظایف ارغوانی ها این است که بیاموزند که تخیلات و تمرکزشان را برای موقعیت مالی شان معطوف دارند.
آنها ممکن نیست مجذوب موقعیت های کاری بالایی شوند که تنش زا باشد. آنها حساس و دوستانه اند و در محیط های آرام و دور از تنش بهتر کار می کنند. آنها تمایلی به مشاغل اداری منظم یا تحلیلی و ذهنی ندارند. آنان باید فعالیت هایی برگزینند که قدرت تخیل بدیع و رویاهاشان را همگرا سازد.
▪ برخی از مشاغل ارغوانی ها عبارت است از:
قصه گو، هنرمند، نویسنده، بازیگر نمایش، هنرپیشه، رقصنده، طراح، دکوراتور، معلم یا درمانگر معنوی.
● سلامت، بهبود، رشد
برای ثبات قدرت، ارغوانی نیاز به درک اهمیت واقعیت فیزیکی دارد. برای او یادآوری اینکه ما در این کره خاکی زاده شده ایم، تا تمام جنبه های زندگی را در زندگی سه بعدی جهان فیزیکی تجربه کنیم، کاری دشوار است. تا زمانیکه آنها اشتیاق کافی را برای مواجه با دنیای واقعیت و ماندن در بدنشان داشته باشند، می توانند زندگی سرشار و لذت بخشی داشته باشند. آنها نیاز به کشف دیگر عوالم و بودن در رویا و تخیل دارند. آنها باید تصوراتشان را در عالم فیزیکی نیز بیان دارند.
به همان دلیلی که دیگران به خواب نیاز دارند، ارغوانی به گریز به عالم خیال نیاز دارند. آنها غالب اوقات به ژرف اندیشی و آرامش نیاز دارند. ایجاد یک محیط آرام، جایی که وقت زیادی برای تفکر و تجسم تازه ی عوالم خیالی داشته باشند، برای آنها، یک نیاز اساسی است. آنها باید به طور مداوم از اضطراب ناشی از دنیای فیزیکی تخلیه شوند؛ مدیتیشن و تجسم سازی اندیشه های آشنای آنان است. آنان باید به چاکرای پایینی یعنی مرکز بقا در لایه ی مادی، کالبد خویشاوندی و عواطف، جنسیت، عزت نفس و شخصیت شان نیز متصل شوند. این کار، آنها را در مواجه با زندگی و همچنین در بیان خلاقیت و قدرت درونی، موفق می کند. هرچه ارغوانی ها زمینی تر شوند، بیشتر می توانند رویاهاشان را به واقعیت برسانند.
ارغوانی ها چندان به کالبد فیزیکی شان پیوند ندارند. آنها معمولاً استخوان هایی کوچک و شکننده دارند. از آنجا که ارغوانی ها با زمینی بودن مشکل دارند، نیاز به مراقبت بیشتری از جسمشان دارند. تمرین هایی همچون، پیاده روی، باغبانی، شنا و دیگر اشکال فعالیت های جسمانی آرام به ارغوانی ها کمک خواهد کرد که به کالبد فیزیکی شان متصل شوند.
قدرت خیال ابزاری قدرتمند برای درمان خود و دیگران است. زندگی آگاهانه در عوالم درون و در عین حال اتصال مداوم به کالبدها و واقعیت سطح فیزیک، کار دشواری است که به هر حال ارغوانی ها باید برای ایجاد تعادل از عهده ی آن برآیند.
ارغوانی ها عاشق این هستند که مکانی مقدس با عود، بخور، شمع، نور، رنگ، گل و گیاه و موسیقی بیارایند، تا بدین طریق تجارب جادویی شان را از سفرهای الهام بخش روحی حفظ نمایند.
تا وقتی که ارغوانی ها وصل به عوالم بالا هستند، از تفکر خیالی الهام می گیرند و اندیشه های نو پدید می آورند، شادمان و خرسند خواهند بود و تأثیری قدرتمند بر خود و کره خاکی خواهند داشت
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصیت های نارنجی

● ذهن/ بدن
در طیف رنگ ها، شخصیت های نارنجی، ماجراجویان خلاق هستند. آنها میل درونی به خلاقیت و فعالیت دارند. و زندگی را با حداکثر لذت می خواهند. آنها شخصیت های مستقل و جدا هستند، درحالی که جسم ، ذهن و عاطفه¬ای یکپارچه دارند. برای آنها شکل دادن به واقعیت های فیزیکی و هیجانات و چالش های آن لذت بخش است. شخصیت¬های نارنجی دوست دارند که برای ماجراجویی ها یا پروژه های بعدی، استراتژیهای تخیلی و برنامه ریزی شده داشته باشند، تا آنها را عملی کنند. آنها نیاز دارند که با مراحل کاری واقعی روبرو و درگیر شوند.
نارنجی ها علاقه ای ندارند که عقب بایستند و نظاره کنند که مردم کاری برای آنها انجام می¬دهند. آنها همیشه به طور فعال تحلیل¬گر، مدیر و سازنده هستند.
انگیزه¬ی نارنجی ها در زندگی بستگی به این دارد که ماجراجویی¬ها، چالش ها و پروژه های مبتکرانه چه قدر آنان را مسرور و خرسند می سازد. آنها می خواهند بر اساس ایده های خودشان زندگی کنند. آنها پروژه های مبتکرانه شان را کاملاً مطلوب برنامه ریزی و رهبری می¬کنند، به طوری که خود و همقطارانشان از حصول موفقیت برخوردار می¬شوند.
آنچه نارنجی ها پیش از هر چیز طلب می کنند، پیروزی و تفوق بر موانع ذهنی و فیزیکی است. آنها همچنین نیاز دارند که دیگران را متقاعد کنند که توانایی هایشان در مسیر موفقیت کنترل می شود. برای این ماجراجویان خلاق، زندگی، واقعی، عینی و آشکاراست.
نارنجی ها نیاز دارند که واقعیت جسمانی و ذهنی شان مرتباً احیا شود. این یکپارچگی با کالبد عاطفی برای آنان مشکل است. گاهی وقتی به آنها اجازه رفتن داده می شود، فکر می کنند این به مفهوم از دست رفتن کنترل است. استراحت کلید تعادل شخصیت های فعال جسمانی و ذهنی است. انرژی ماجراجویانه نارنجی ها از طریق ابتکارات فیزیکی و یا ذهنی توأم با احساس شفاف عاطفی شان تخلیه می شود.
شخصیت های نارنجی در هیجان، ماجراجویی، تپش و خطر، شکوفا می شوند. آنها از مبارزه و رقابت با تمام واقعیت های جسمانی، ذهنی و عاطفی لذت می برند. آنها دوست دارند تمام محدودیت هایشان را کشف کنند، سپس خود را تا سرحد آن بسط و گسترش دهند.
برخی شخصیت های نارنجی موقعیت های غیرمعمول، پرخطر و دهشتناک بوجود می آورند، تا بیشتر احساس زندگی کنند. آنها وفور آدرنالین را دوست دارند. ممکن است خانواده برای این ماجراجویان، دست و پاگیر باشد. فلسفه و اندیشه¬ی روحانی برای آنها نقطه¬ی قابل توجهی نیست. وقتی آنها بر انرژی ذهنی قدرتمند متمرکز می شوند، به احساساتشان وصل می شوند و مسیرهای اعجاب انگیز جدیدی برای خود به آگاهی و کمال باز خواهند کرد.
بسیاری از شخصیت های نارنجی، در گذشته، در صفحات تاریخ، جایی که ماجرا و اشتیاق کارساز بوده است یافت می¬شوند، هنگامی که سفر به قلمروهای جدید، کشف سرزمین های جدید، مبارزه با طبیعت یا دیگر ملت ها، راه زندگی کردن بوده است.
در جامعه¬ی متمدن امروز این خصوصیات به اندازه¬ی گذشته مورد نیاز نیستند. این بدان مفهوم است که شخصیت های نارنجی انرژیهایشان را به سمت پروژه های مبتکرانه و ماجراجویی جاری می سازند.
درصد زیادی از نارنجی ها انرژی محرکشان را به سمت فعالیت های مبتکرانه ذهنی (در مقایسه با فیزیکی) جاری می کنند. آنها ذهنی فعال دارند، احساساتشان را با آغوش باز می پذیرند و ایده هاشان را عملی می سازند. آنها از کار در بازرگانی و پروژه های متهورانه جدیدی که قطعاً چالش، هیجان و ماجراجویی در پیش رو دارد لذت می برند. این افراد مشتاق دوست دارند تجارت کنند، شرکت تأسیس کنند، محصولات را فروش و بازاریابی نمایند، تولید استراتژی کنند و معاملات را مدیریت و به پایان برسانند. آنها از جزئیات نمی ترسند، خودشان را مشتاقانه برانگیخته می سازند و به ایده ها و پروژه هایشان انرژی می بخشند. برای آنها بسیار مهم است که خودشان به طور فعال درگیر کار شوند، امور را به جلو ببرند و تا انتها آن را پیش ببرند.
اگر شخصیت وجودی شان در یک تعادل و هماهنگی باشد، سرشار از احساس اطمینان و موفقیت هستند و راه¬های مثبت و سالمی برای ابراز خلاقیتشان پیدا می کنند. شخصیت های نارنجی بهترین تحلیل گران و محققان هستند. آنها به راحتی الگوها، خطرات و مزایای نهفته در هر پروژه را محاسبه می نمایند. آنها به خوبی ظرفیت این را دارند که ذهنشان را با دیگران هماهنگ سازند و در هر موقعیتی تسلط بیشتری بر آنان داشته باشند. در فروش و بازاریابی این توانایی آنان بسیار مورد استفاده قرار می گیرد که می فهمند در ذهن دیگران چه می گذرد. این چیزی است که هم می تواند در خدمت بشر باشد هم ابزاری برای سوء استفاده و اعمال قدرت و منفعت شخصی قرار گیرد.
برای نارنجی ها توقف تفکر یا مراحل برنامه ریزی یک چالش است. انرژیهای جسمانی و ذهنی آنها بسیار قدرتمند است و میل به ابراز و خلق، گاهی برای آنان استرس زا است. بسیاری از نارنجی ها ابتکارات جسمانی و فیزیکی را هماهنگ می سازند. آنان دوست دارند طرح و برنامه بریزند و ابزارها یا ایده های جدید را مدیریت و ارتقاء بخشند. سپس ایده هایی را که می خواهند عینیت ببخشند، تا مرحله ی واقعیت فیزیکی پیش می برند. آنها نیاز دارند که در خلق فعال ایده ها شان مستقیماً مشغول باشند.
نارنجی ها دوستدار فعالیت های فیزیکی هستند که شامل هیجان و تحرک باشد. آنها از ورزش هایی همچون موج سواری، پرش، گلایدینگ، کوهنوردی، اتومبیل رانی یا چتربازی لذت می برند. آنها در هیجان، لذت و نشاطی که در حرکت و ماجراجویی جسمانی است شکوفا می شوند.
آنها رقابت شخصی را به ورزش های سازمان یافته¬ی دسته جمعی ترجیح میدهند. نارنجی ها معمولاً اگر نتوانند به راحتی حرکت کنند یا اشتباهی در یک مسیر غلط فعالیت درگیر شوند، احساس ناراحتی می کنند.
اگر شخصیت های نارنجی از تعادل خارج شوند، ممکن است خود محور، حسود و خودخواه شوند و فقط به عملکردها و ایده های خودشان علاقه نشان دهند، صرف نظر از این که چه اثری روی دیگران خواهد داشت. سپس محبت، توجه یا دلسوزی در آنان از بین می رود و منزوی، سرد و گوشه گیر میشوند.
نارنجی ها اگر با نیروی خلاقشان اتصال نداشته باشند، تلاش می¬کنند کنترل و نفوذ افراطی بر دیگران داشته باشند. اگر شانس یاری کند، برای حصول نتیجه و موفقیت از راه دغل کاری هم پیش می روند. آنها برای جبران این عدم اتصال و کمبود پوشی کردن، از احساسات و خلاقیت دیگران استفاده می کنند.
شخصیت های نارنجی باید آگاه باشند که استراحت و آرامش جسمانی و ذهنی تا جایی که خودشان را بشناسند، یک مسؤولیت است. این امر برای آنها یک چالش است که تشخیص دهند که از لحاظ عاطفی، ذهنی و روحی چه کسی هستند.
هدف نخستین شخصیت های نارنجی این است که راه پر هیجان واقعی شان را بپذیرند- یعنی ماجرای کشف خود- این چالش به نسبت فعالیت های بیرونی اشتیاق بیشتری نیاز دارد.
نارنجی ها معتقدند که روحانیت و مذهب اندیشه هایی است که باید در دنیای فیزیکی بیان شود. به علاوه آنان ممکن است ادراک فیزیکی از خدا داشته باشند، منشأ یا روح برتر را آشکارا در طبیعت و دنیا ببینند. آنان معتقدند که خدایشان به آنها این موهبت را عطا فرموده تا واقعیت هایشان را عینی سازند، همانگونه که واقعیت جسمانی در سیاره ی زمین عینیت یافته است.
نارنجی های ماجراجو زندگی لذت بخش را توأم با شادی و بدعت دوست دارند. اولین هدف آنها اتصال به عواطفشان است، تا قلبشان را در ابداعاتشان حاضر سازند و تا بتوانند به شهودشان اعتماد کنند. یکپارچگی و تعادل جنبه های فیزیکی، ذهنی و عاطفی برای شادی و رضایت شخصی شان در تمامی جنبه ها، حیاتی است. در این صورت است که نارنجی ها می توانند کاملاً در "این جا و حالا" باشند، و همچنین خواهند توانست درخششی روحانی و روشنگرانه از واقعیت داشته باشند.
● زندگی اجتماعی
شخصیت های نارنجی ترجیح می دهند در دنیای پر از ماجرا، شور و هیجان خود زندگی کنند و خودشان را در پروژه های خلاقانه خود غرق سازند. برای آنان اهمیتی ندارد که جامعه در مورد آنان چه فکری می کند، یا آن که اگر به آنان صفاتی همچون خود شیفته، خود محور یا خودخواه اطلاق شود، هیچ نظری راجع به این گونه قضاوت ها نمی دهند. آنان به سادگی کار خود را می کنند.
نارنجی ها الزاماً از تمام قوانین جامعه پیروی نمی کنند. آنان دائماً درحال دست و پنجه نرم کردن با جامعه، آرزوهای شخصی، محدودیت ها و چارچوب ها هستند. ذهن و بدن آنها طوری طراحی شده است که با تمام محدودیت ها و حد و مرزها در نزاع هستند. این برای شخصیت های نارنجی بسیار مهم است که راه خروجی کافی و مثبتی برای بیان الهامات نیرومندشان پیدا کنند.
نارنجی ها این گنجایش را دارند که ایده هاشان را به روشنی و با اشتیاق آتشین و به طور مؤثر توضیح دهند.
درس آنان در زندگی این است که عواطفشان را از طریق احساسات توضیح دهند، در غیر این صورت ممکن است دچار تزلزل شوند و با حس تنهایی در گوشه ای باقی بمانند.
● خویشاوندی و صمیمیت
شخصیت های نارنجی وقت و فضای مناسبی برای خودشان نیاز دارند. بسیاری از آنان اگر در پروژه های فوق العاده شان موفق شوند، یا اگر درماجراهای پرشور داخل شوند احساس سرزندگی و شادابی می کنند. روابط نزدیک با دوستان یا همسران در زندگی شان حرف اول را نمی زند. معیار آنان این است که با حساسیت، شفقت و متانت درونشان همسو باشند. در این صورت می توانند به روابط پایبند بمانند و عواطفشان را بروز دهند.
از آن جا که بسیاری از نارنجی ها از حیث جسمانی بسیار مناسب، جذاب و زیبا هستند، هیچ مشکلی در پیدا کردن زوج و عاشقانشان ندارند. برخی نارنجی ها علاقه ای به رابطه ی همسری بسیار خودمانی و طولانی ندارند و ماجراجویی و پروژه های در دست را بر خانواده و ازدواج ترجیح می دهند. چالش، هیجان و لذت ملاقات با افراد جدید برای آنان جالب تر از بودن با دوستان قدیمی است.
درگیری عاطفی و قبول مسئوولیت یک رابطه برای آنان کاری صعب است. اگر آنها به قدر کافی احساس آزادی و استقلال کنند، مایل می شوند که برای زمانی طولانی به همسرشان مقید شوند. تعامل با دیگر نارنجی ها یا قرمز معمولاً رابطه ای شورانگیز و پرانرژی را خلق می کند. ناسازگاری و خودپسندی حاصل از دیگری چیز غیرمعمولی نیست. قرمزهای پررنگ و نارنجی ها علایق مشترک و سازگاری دارند. شخصیت های نارنجی شبیه به زردهای بازیگوش هستند، هر دو خلاق و پرثمرند بنابراین اشتراکات زیادی با هم دارند.
از آنجا که آبی ها به صمیمیت و نزدیکی احتیاج دارند و بسیار حساس هستند، ممکن است عاشقانه جذب نشوند. نارنجی ها و نیلی ها هر دو احساسات درونی عمیق و خلاقیت دارند، اما همچنان در دنیایی کاملاً مجزا زندگی می کنند. سبزها و سبزهای پررنگ دوست دارند که ساعت ها با هم درباره یک موضوع صحبت کنند در حالی که نارنجی ها وقت بسیاری را برای خودشان نیاز دارند.
فهم طبیعت حساس و روحانی ارغوانی ها و سفیدها برای بسیاری از نارنجی ها یک چالش بسیار قوی است. واقع گرایی نارنجی ها و بصیرت نظریه پرداز بنفش ها یکدیگر را محافظت می کند. به بیان دیگر ممکن است بنفش ها برای نارنجی ها بسیار روحانی باشند.
در واقع بزرگترین مانع برای یک شخصیت نارنجی خلق رابطه ای است که با حساسیت، فهم و آزادی عاطفی قانون مند شده باشد. قلبی گشاده، کاری فوق العاده است که نباید فراموش شود.
● امور مالی و شغلی
نارنجی ها شخصیت های مستقل و خود مختاری هستند. آنها ترجیح می دهند تجارت یا شرکتی از خودشان داشته باشند. همچنین شغل های آزاد و کوتاه مدت را به تعهدات طولانی مدت ترجیح می دهند.
از آن جا که نیازهای آنان واقع گرایانه است، قدرت لازم را برای خلاقیت و فعالیت و توان ایجاد درآمد شخصی دارند. اگر موقعیت مناسب داشته باشند، زندگی شان را با هیجان ماجرا توأم می سازند، ضمن این که درآمدشان را هم درهمین اثنا ایجاد می کنند.
نارنجی ها برای پروژه های غیرمعمول و تفریح هایشان به راحتی پول خرج می کنند. ممکن است خواهان زندگی لوکس نباشند، اما بیش از آن مشتاق اند که هر چیزی را و در برخی موارد همه چیز را صرف واقعی کردن ایده هاشان سازند.
نارنجی ها می توانند رهبرانی قوی باشند، اما معمولاً هدفشان از اهداف مبتکرانه و حصول آن، این نیست. آنها ترجیح می دهند راه خودشان را بروند و در رؤیاهاشان اغنا شوند. اگر ببینند که کار با دیگر اعضای گروه یک الزام است، می توانند رهبری قدرتمند و مبتکر باشند. عملکرد آنان در محیط بهترین است و همین باعث می شود آزادی و استقلال مطلوب برای آنها فراهم گردد. آنها با نمونه های فیزیکی و اشتیاقی بی تکلف رهبری می کنند. شیوه ی پیشگام و ماجراجوایانه ی آنها در زندگی ممکن است دیگران را به تحسین وا دارد، یا این که حتی دنباله روهایی پیدا کنند.
شخصیت های نارنجی مسایل را خلاقانه حل می کنند. آنان قادرند که تمام عوامل را تشخیص دهند و تحلیل کنند، خطرات نهفته در مسأله را محاسبه نمایند، هوشمندانه به تمام جوانب نفوذ کنند، مطمئن شوند که تمام منابع مورد نیاز را در دست دارند، و آنگاه دست به کار شوند. آنها مبارزات فیزیکی یا ذهنی را ترجیح می دهند و معمولاً وارد مشاغلی می شوند که قدرت تصمیم گیری، آزادی عمل و خلاقیت آنان تضمین شده باشد. نارنجی ها معمولاً در حیطه ی تجارت، بازاریابی و فروش یا هر کاری که به آنان اجازه دهد که نفوذ شخصی شان را تجربه کنند، وارد عمل می شوند.
آنان سخت کوشانی هستند که دوست دارند انرژی حیاتی قدرتمندشان را ابراز دارند و تا دور دست ها پیش روند. هرجا احتیاج به یک شخص بی پروای مشتاق و با عزم و اراده پیدا کردید، یک نارنجی را جستجو کنید.
● برخی از مشاغل نارنجی عبارتند از:
بدل کار، کوهنورد، تاجر، فروشنده، طراح، بساز و بفروش، معمار، کاشف وکارآگاه خصوصی.
● سلامت، بهبود و رشد
سفر به واقعیت درون، کشف این سرزمین ناشناخته و بسط گستره ی خودآگاهی، بزرگترین چالش است که با آن روبرو می شوند، با این وجود برایشان درتمام سطوح خرسند کننده است.
نارنجی ها اگر تشخیص دهند که بدن، ذهن و روحشان احتیاج به تعادل دارد، حتماً این کار را می کنند. کشف دنیای بیرون به اندازه دنیای درون، به آنها کمک می کند تا زندگی را در بیش از یک سطح تجربه کنند. به محض اینکه به انرژی خلاق درونشان مرتبط می شوند، خودشان را به قدرتی خارج از تصور تجهیز می کنند.
اگر انرژیهای خلاق آنان به آزادی جاری باشد و برای کمک و حمایت بشریت ابراز شود، دانش و خرد درون حاصل می گردد. برای نارنجی ها، وصل به احساسات درونی و قلبی گشاده به سوی بشریت جنبه های فوق العاده مهمی است.
نارنجی ها اگر با گنجایش های خلاقانه شان در یک مسیر هماهنگ زندگی کنند، باتری هایشان به طور خودکار شارژ می شود. آنها باید بدانند که ایجاد تجارب خطرناک مهیج، ختم به موقعیت های ناسالم می شود. آنها با استفاده از نیروی ابتکار و کمک به دیگران و تجربه ی دنیای درونی آگاهی، احساسات و تکامل شخصیتی، می توانند راههایی مثبت و هماهنگ برای ابراز وجود و همچنین تجدید قوایشان بیابند.
هدف زندگی شخصیت نارنجی این است که با پتانسیل های خلاق و کالبد عاطفی اش در تماس باشد و در همین حال ماهیت فیزیکی را نیز تجربه کند. علاوه بر این، خلق راهکارها و ایده ها، توسعه و شکستن دیوارهای محدود کننده ی واقعیت را خواهان است.
شخصیت های نارنجی به ویژه باید از وضعیت جسمانی و احساسی شان آگاهی داشته باشند. غذای تقویت کننده ی پرانرژی بسیار با اهمیت است. محیطی که آنها در آن بتوانند عواطفشان را ابراز کنند و همچنین به راحتی با دوستان و خانواده شان ارتباط برقرار کنند، برای آنها حیاتی است.
ورزش هایی همچون، موج سواری،کوهنوردی، اسب سواری و موتور سواری ماجراجویانه و آسان می تواند قوای آنان را احیا نماید. بزرگترین دل مشغولی آنان این است که محدودیت هاشان را کشف کنند و ماجرا و استقلال را در زندگی شان به شکل کاملاً مثبت ابراز دارند. این امر به آنها خودشناسی و رضایت درونی می بخشد که حتی تصورش را هم نمی کردند.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصیت های سفید

● ذهن/ بدن
برای سفید ها روحانیت، معنویت، و اندیشه های کیهانی و جهانی مقوله هایی آشنا هستند. از میان تمام رنگ ها، سفید ها بیش از همه به خدا نزدیکند. آنها مجرای انرژی الهی و خصوصیات روحی هستند که در این کالبد فیزیکی زندگی می کنند. سفید ها متعالی ترین ارتعاشات را منعکس می کنند. نور سفید، نیروی حیاتی جهانی، سفید یا نور کریستال، در واقع خود یک نور نیست، بلکه جوهر تمام رنگ های رنگین کمان یا ترکیب تمام رنگ هاست.
انگیزش آنها بستگی به این دارد که چقدر از درون احساس درخشندگی دارند و چقدر می توانند انرژی شفابخش را از خود جاری سازند. آنان زندگی را چون آینه ای دریافت می دارند که نشان میدهد، آنان که هستند و چقدر انرژی نورانی را می توانند همگرا سازند. اتصال سفیدها، به نیروی درونی، روحی و الهی است. عملکرد طبیعی سفیدها همچون یک مجرای شفا بخش است. آنها توسط ذهن برتر راهنمایی می شوند، تا به بشریت نشان دهند که چقدر ابناء بشر ارواحی قدرتمند هستند. آنان نشان می دهند که خدا یا روح، بنیاد زندگی است.
هرچند سفید ها خیلی سریع فکر می کنند، اما گرایش به سکوت دارند. کارکرد ذهنی پیشرفته و متعالی آنها بیشتر شهودی و روحی است تا تخیلی. آنها همچنین خیلی سریع یاد می گیرند. آنها خود را با دانش و اطلاعات هماهنگ می سازند تا اطلاعات جدید را جذب کنند.
سفیدها دوست دارند کتاب بخوانند، فیلم تماشا کنند، و در تئاتر یا دیگر رویدادهای اجتماعی، که آنها را قادر به فهم عمیق زندگی سازد، شرکت کنند. به بیان دیگر، سفید ها دوست دارند وقتشان را با خودشان صرف کنند. آنها دوست دارند به طور منظم از محیط دور شوند، تا به اندرون نگری بپردازند. آنها درمانگر های طبیعی هستند و از کمک به دیگران و درمانی که انجام می دهند، لذت می برند. آنها در نتیجه ی داشتن انرژی شفاف خودشان، می توانند مجرای ارتعاش بالای شفابخش به دیگران شوند.
سفید ها معمولاً قادرند افکار و عواطفشان را در دور دست حفظ کنند. آنها دسترسی به وضعیت اتری آگاهی دارند، جایی که اهمیت و دلیل، هیچ جایگاهی ندارد. برای سفید ها اتصال به ابعاد برتر وجود، بسیار طبیعی است. برای آنان این لایه های ارتعاش متعالی، همچون واقعیت های مادی هستند. آنها، به عنوان ابناء بشر در دنیای محدودیت زندگی می کنیم و روحمان واقعاً آزاد است و جاودانه، زنده می ماند.
آنها همچون منشور هستند. پاکی کریستال تعیین می کند که چه میزان نور واقعاً تابیده خواهد شد. هرچه واسط یا مجرا شفاف تر باشد، انرژی حیاتی، قدرتمند تر، جاری می شود. آگاهی، قدرتمند ترین ابزار برای سفید هاست.
سفید ها تمام خصوصیات انرژی را در یک سطح برتر منعکس می سازند، بنابراین این انرژی به آسانی در پیرامون آنها دیده می شود. آنها توانایی منحصر به فردی در هماهنگی خودشان و ذهن، بدن و روحشان با شخص یا موقعیت دیگر دارند. سفیدها، با انرژی پاک سفیدشان دارای انعطاف پذیری انرژیایی هستند. بنابراین به آسانی کاراکترهای دیگر، الگوهای رفتاری، عواطف و احساسات دیگران را می پذیرند. آنها همچون یک پیانوی قابل تنظیم، می توانند ارتعاشاتشان را تغییر دهند.
سفید های آگاه از این توانایی برای فهم در درمان خود و دیگران بهره می جویند. سفید های ناخود آگاه، تلاش بر جذب یا دریافت انرژی حیاتی اطرافیان دارند. برخی افراد، در کنار سفید های ضعیف، ممکن است احساس کنند که در حال از دست دادن انرژی هستند.
سفید ها معمولاً تشخیص نمی دهند که استعداد شخصیتی یا کاراکترها را می پذیرند. آنها به ناگاه همچون طرف مقابل صحبت می کنند، تا احساس طرف مقابلشان را درک کنند، یا حتی با این کار بتوانند افکار طرف مقابل را بفهمند. سفید های با قدرت بدین وسیله با دیگران هماهنگ می شوند، تا مشکلات عاطفی آنان را مرتفع سازند.
سفید ها برخی اوقات حساس و شکننده هستند. آنها دوست دارند در محیطی زیبا و ژرف زندگی کنند. آنها وقتی در یک اتمسفر آرام، منظم و مرتب زندگی کنند، به نحو احسن عمل می کنند. سفید ها بیش از اندازه به زمان و مکان شخصی احتیاج دارند، تا بتوانند خود را آرام، منعکس، تغذیه و متعادل سازند. آنها به طور معین نیاز به شارژ باطریهای انرژی حیاتی، به شیوه ای منظم دارند. به محض آن که سیستم آنها بیش از حد فعالیت کند، به گوشه ای می روند، تا نیروهاشان را تجدید و پاک نمایند.
سفید ها از محیط های خشن، شلوغ و ناهماهنگ پرهیز می کنند، زیرا تعامل و رویارویی با واقعیت فیزیکی برای آنان دشوار است. تمام اضطراب ها وتنش ها، چه فیزیکی چه عاطفی یا ذهنی، تعادل درونی آنان را درهم می ریزد. از آنجاکه آنها فوق العاده حساس و فوق العاده دریافت گر هستند، زمان زیادی نیاز دارند، تا مخازن درون را پر نمایند. برای ایشان روحانیت شفا بخشی و حس آرامش همه جانبه از کار بر پروژه ها و حصول موفقیت در سطح فیزیکی، خیلی مهم تر است.
غایت سفید، روشنگری است، یعنی حالتی از آگاهی که در آن دوئیت، زمان و مکان از بین برود. آنها طالب وضعیت فرا - ذهن هستند، آنجا که شخص با هستی یکی می شود. پاک بودن و سکوت درون به آنان اتصال راستین با هستی و خدا را میدهد. آنها زندگی شان را از طریق شهود و رهنمون درون در وضعیت معنوی یا آگاهی متعالی سپری می سازند. آنان همچنین به بشریت، اهمیت معنویت و وجود انرژی قدرتمند کیهانی را می آموزند. سفید های قدرتمند، آرام، حساس و سرشار از صلح و صفا هستند. اگر ایشان متمرکز باقی بمانند، آرامش و هماهنگی درون را تجربه می کنند و همین را به دیگران نیز می تابانند، آنها تابشی متعالی دارند و گاهی اوقات به طور خودکار و فقط با حضورشان، اطرافیان را شفا می دهند.
آنها به بشریت می آموزند که شفا هنگامی حادث می شود که زمام امور را به خدا بسپاریم و ما نمی توانیم آن را به اجبار اعمال کنیم. شفای واقعی و تعالی روحی، صرفاً هنگامی حادث می گردد که خدا با ماست.
اگر سفیدها ضعیف شوند، پریشان و مضطرب می شوند و اگر از شهودتان پیروی کنند و در هماهنگی با خود درونشان نباشند سردرگم و مبهوت می گردند. آنها اگر با هدف زندگی و انرژی شفا بخششان در اتصال نباشند، ممکن است از واقعیت دور شوند. یکی از بزرگترین چالش های آنان زمینی ماندن، یعنی اتصال به لایه ی زمین است، تا بتوانند مأموریتی را که به عهده دارند با جسم خاکی شان به انجام برسانند. سفید ها ممکن است، دچار فقدان اعتماد به نفس شوند و مدام در دیگران به دنبال تأیید واعتماد لازم باشند. حساسیت و صدمه پذیری آنها سبب می شود که از درون احساس تنهایی عاطفی کنند. آنها ممکن است در تصمیم گیری ها احساس کنند که متزلزلند، یا آن که در مورد اعتماد و اتکای به دیگران فکر کنند که ایشان، آنها را رها خواهند کرد. سفید ها معمولاً از جمعیت های بزرگ خوششان نمی آید. اگر سفید ها ضعیف شوند، سعی دارند خودشان را با دیگران مطابقت دهند. آن گاه احساس واقعی خودشان را فراموش می کنند و همچنین هدف اصلی شان را از بودن در این کره خاکی، از یاد می برند، آن را احساس نمی کنند یا حتی دیگر بحثی به میان نمی آورند و آنها واقعاً وارد عمل می شوند. شخصیت های سفید وصلی درونی دارند و با خدا زندگی می کنند. آنها می دانند و نیز احساس می کنند که خدا در همه چیز از کوچکترین اتم تا بزرگترین ستاره وجود دارد. سفیدها می دانند که در طبیعت راستین ما، ارواح قدرتمندی است و ما از خداییم.
● زندگی اجتماعی
معمولاً سفید ها در تعامل با افراد بسیار محتاط هستند، بنابراین، دوستان مورد اعتماد کمی دارند. انتخاب دوست آنها بر اساس معنویت و رابطه ی روحانی، باعث ایجاد یک محیط امن می شود. آنها آنقدر انعطاف پذیری دارند که در جامعه حاضر شوند، اما در عین حال بخش قابل توجهی فضا و مکان برای شخص خودشان نیاز دارند.
ارتباط قوی آنها با خدا باعث شده است که آنها زمان زیادی را تنها باشند. آنها می خواهند نورانیت و شفاگری شان را با دیگران قسمت کنند و این روشنگری را به تمام جامعه تقدیم کنند. آنها معمولاً در تشکل ها و عبادتگاه ها به عنوان وزیر، مشاور و معلم مشغول به کارند.
آنها می دانند که ما مخلوقاتی از نور هستیم که اتصال درونی با هم داریم. این دانش به آنان کمک می کند که انرژی نورانی را به واقعیت فیزیکی منتقل سازند و شفا و آرامش را راحت تر سازند. سفید ها بیش از هر چیز در ابعاد متعالی وجود، زندگی و کار می کنند.
شخصیت های سفید معمولاً نیازی به پذیرفته شدن از طرف جامعه ندارند. اگر در یک وضعیت نامتعادل باشند، در پی جلب توجهی هستند که جایگزین اتصال درونی گم شده شان کنند. سفید های قوی افرادی آگاهند که انبوهی از انرژی شفابخشی در دسترس دارند.
● خویشاوندی و صمیمیت
سفید ها افرادی حساس هستند. آنها بیش تر از زندگی اجتماعی یا خویشاوندی به فضای خصوصی احتیاج دارند. آنها تنها به دوستان نزدیک همکاران یا همسرشان اجازه می دهند که از لحاظ عاطفی یا از حیث فیزیکی به آنها نزدیک شوند. آنها به میزان درخشش شان، دوستدار کمک و شفای دیگران هستند.
در موقعیت های کاری، گروههای کوچک و روابط یکی - یکی را ترجیح می دهند. این امر به آنها این امکان را می دهد که خودشان را با هر کس به طور مجزا هماهنگ سازند. جمعیت های بزرگ، آنها را به هم می ریزد و به آنها اجازه نمی دهد که با انرژیهای معنوی و درخشانشان وصل باشند.
آنها تنها هستند، چرا که وصل به خدا، برای آنها کافی است. هیچ کس رقیب خدا نیست و به اندازه ی او آرامش و الهام ندارد. با این وصف، باید همسر ویژه ای برای آنها پیدا شود یا این که اصلاً به زندگی آنها راه پیدا کند، تا آنها را به یک زندگی عاشقانه متعهد سازد.
سفید ها در خویشاوندی و روابط بسیار مراقب و محتاط هستند. وقتی قوی هستند، تأثیری بسیار شفا بخش، آرامبخش و معنوی بر دیگران دارند. همسر آنان نیاز دارد که بفهمد که سفید باید به طور منظم خود را از آلودگی پاک سازد، خود را زمینی سازد و هدفش را در زندگی دریابد و همچنین از درون و بیرون محیطی درمانگر و مملو از صلح و صفا ایجاد کند.
برای سفید ها رابطه ی جنسی یک تجربه آسمانی و روحانی است، که آنها را به خدا و انرژی حیاتی هستی متصل می سازد. آنها در هنگام ارضای جنسی، با خدا یکی می شوند. در عین حال، سفید ها نیازی به رابطه ی جنسی و عشق جسمانی ندارند. ادراک وسیع آنها از عشق بلاشرط، از اتصال آنها به ابعاد متعالی نشأت می گیرد. برای آنان عشق، خود، اساس زندگی است.
سفید ها از عاشق شدن لذت می برند، اما نیاز به جفتی دارند که پاسخ گو و مراقبی قوی باشد که طبیعت حساس آنها را درک کند. از آن جا که آنها بسیار قدرتمند با دیگران ارتباط برقرار می کند، عاشق شدن، تجربه ای شدید برای آنهاست. سفیدها می توانند سالیان سال تنها و مجرد (به خاطر ملاحظات مذهبی) باقی بمانند.
ارغوانی ها و بنفش ها زمان زیادی را برای تجدید قوای خودشان و همچنین ارتباط با خدا می خواهند. آبی ها معمولاً مشابه در یافتن خصوصی و رایج زمینی دارند، نیلی ها و سفید ها می توانند رابطه ای قوی و معنوی بر اساس عشق و ادارک برقرار کنند. سبزها به نظر می رسد از سفید ها حمایت می کنند و نیز آنان را می فهمند.
بیشتر رنگ های فیزیکی با سفید ها بسیار متفاوت هستند. قرمز و نارنجی به اندازه ای فیزیکی هستند که نمی توانند با سفید ها رابطه ای سازگار داشته باشند. قرمز پررنگ معنویت و همچنین دیدگاهی کاملاً متفاوت به زندگی دارد. زرد بسیار برون گرا، بازیگوش و ذهنی است و نمی تواند رابطه ای پایا با سفید برقرار کند.
سفید در روابطش نیاز به آزادی دارد و باید همان چیزی که هست، باشد. بنابراین جذب همسری که به او کمک کند و در هنگامی که سفید فضایی می خواهد تا برای روشنایی و آرامش درونی اش جستجو کند، بسیار مشکل است.
● امور مالی و شغلی
برای سفید ها، درآمد و پرداختن به تقاضاهای دنیایی، اصل نیست. آنها می توانند در سطح جسمانی شان وجود داشته باشند، اما بیشتر اوقاتشان را در دنیای روحی بگذرانند.
بهتر است مسایل مالی به غیر سفیدها واگذار شده تا سفیدها به کارهای درمانی و روحی بپردازند. آنها بسیار با دقت پول می دهند چرا که این نشانه ی امنیت است. آنها به ندرت خود را به خطر می اندازند، و معمولاً سبک زندگی را آسان و ساده بر می گزینند.
سفید ها کارشان را هنگامی تأیید می کنند که آرام و باصفا باشد و همچنین شفا بخشی قدرتمند و مؤثری را ارائه کرده باشند. بزرگترین پاداش برای آنها وصل به منبع کل هستی، یعنی وصل به خداست.
سفید ها باید به شهودشان اعتماد کنند و به جریان انرژی درمانگر درونشان اجازه ی جاری شدن دهند، تا بتوانند از این طریق مشکلاتشان را حل نمایند. ایشان در مواجه با مشکلات بسیار احتیاط می کنند و سعی می کنند به راه حل های از پیش تأیید شده، متوسل شوند.
آنها نیاز به محیطی آرام و ژرف دارند تا موهبت های درمانی و آموزشی شان را دریافت دارند. برخی از مشاغل سفید ها عبارتند از: شفاگر، تراپیست، معلم معنوی، وزیر، راهبه، مرتاض، منشی، کتابدار، متصدی پذیرش، هنرمند و استاد روشنگری.
● سلامت، بهبود، رشد
اگر سفید ها با اهداف زندگی شان متصل باشند، وضعیتی سالم و متعادل خواهندداشت. برای ماندن در وضعیت قدرتمند، باید مرتباً به درون خویش فرو روند. آنچه روح آنها در جستجوی آن است، این است که هر لحظه در سطح متعالی باشند. به محض آنکه بیاموزند که هدف از زندگی چیست، و چگونه می توانند خود را در سطوح متعالی انرژی نگه بدارند، راضی و خرسند می شوند.
شخصیت های سفید دائماً به ارتباط با روح مطلق و خدا، نیاز دارند. آنها پیوسته باید در خلوتگاهشان بیاسایند، تا نیروهاشان را پالایش نمایند. این کار به آنان کمک می کند که متمرکز باقی بمانند و انرژیهای مرتعش درمانی را همچون واسطه ای آزاد دریافت دارند. برای آنها، در معرض طبیعت قرار گرفتن، اثر درمانی دارد. این کار همچنین آنها را حمایت می کند تا آرامش و تعادل درونی بیشتری را پیدا کنند.
آنها باید به انرژی درمانی درون متصل شوند و همچون یک کریستال شفاف، انرژی حیات را در خود جاری سازند، تا سالم بمانند و مدیتیشن نور یا معنوی از شیوه های اعجاب انگیزی است که سفیدها را با روح مطلق و نیروی درمانگریشان متصل می سازد. تا زمانی که آنها به منبع وصل باشند، در درمان وهمچنین در زندگی روزمره شان هدایت می شوند.
شخصیت های سفید معتقدند که «تو نیکی می کنی در دجله انداز / که ایزد در بیابانت دهد باز» توانایی مجرایی متعالی آنان، به آنان کمک می کند تا برای همگان انرژی درمانی قدرتمندی ارسال دارند. آنها می دانند که عشق و پذیرشی که به دیگران تقدیم می دارند، مراحل تکامل فوق العاده ای را برای خودشان در درون خلق می کند، که گویی خود نیز از شفا یافتگانند.
فرستادن احساسات و اندیشه های گرمی که در قلب آنها ریشه دارد، آنها را رفعت می بخشد، و به آنان کمک می کند تا راهشان را پیدا کنند. سفید ها می دانند که شفا ابتدا در اقلیم روح حادث می شود، سپس به ذهن می آید و در نهایت، در جسم متجلی می گردد. آنها در حالی که در معنویت و آگاهی زندگی می کنند، انوار آسمانی را هدیه می دهند. آنها راهنمایان ما بسوی خویشتن برترمان هستند.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
شخصیت های نیلی

● ذهن/ بدن
شخصیت های نیلی زندگی را از طریق احساسات درونی عمیق و شهودشان تجربه می کنند. این شخصیت های آرام و عمیق، با خود درونی شان در ارتباطند. جستجوی به دنبال حقیقت و آگاهی درتمام طول زندگی به آنها اصالت و درخششی تابانیده است که در هیچ یک از رنگ های دیگر پیدا نمی شود.
نیلی ها میل شدیدی به بیان روحیاتشان دارند. آنها احساسات و ادراکات بسیار عمیقی از زندگی دارند. نیلی ها با آگاهی قدرتمندی زاده شده اند و حتی در کودکی می دانند، که هستند و چه خواهند بود. به نیلی ها نمی شود گفت، چه کنند، چگونه فکر کنند، چه احساسی داشته باشند، یا این که حقیقت چیست. آنها خود می دانند. رهنمود درون، تمام اطلاعات درونی مورد نیاز را به آنان می دهد.
هدف نیلی ها، تجربه زندگی به عنوان یک وجود جهانی آسمانی، توام با اشتیاق و عشق بلاشرط است. زندگی برای آنها همچون یک اقیانوس بی کران است که لبریز از نیروی عشق الهی، زمینه های باور نکردنی و ماجراهای بزرگ است. نیلی ها اگر بتوانند احساسات روحانی و عاشقانه شان را بیان کنند و بدانند که جهان پیرامون آنها پیام های الهی را قدر می داند، آنگاه راضی می شوند.
نیلی ها از ارزش های شخصی و سیستم اعتقادی شان بسیار احساس افتخار می کنند. آنها، ایده ها، اعتقادات و اندیشه های استاندارد دیگران را نمی پذیرند. قدرت و نیروی درونی آنها، محصول اتصال با خدا یا عشق است. برای آنان عشق جهانی، نیروی متصل به هستی است. نیلی ها می دانند که تمام ابناء بشر وجودی آسمانی دارند. بشر نه تنها وجودی جسمانی، عاطفی یا ذهنی دارد، بلکه وصل به قدرتی برتر است که خدا، روح یا ذات مطلق نامیده می شود.
نیلی ها همچنین می دانند که همه چیز در جهان هستی، از درون به هم متصل اند. هیچ چیز منفصل نیست. همه ما یکی هستیم. این دانش، برای آنان چالشی بزرگ برای فهم و پذیرش شیوه ها و راههایی که برخی افراد بشر در مورد خود و مادر زمین اتخاذ می کنند، ایجاد می کند. برای آنها سخت است که ببیند در جهان چه می گذرد و آنان مبهوت، غمگین و عصبانی نشوند.
نیلی ها رهبران آینده هستند. به نظر می رسد که آنها فهم و آگاهی ذاتی را از زندگی بشر و درگیریهای حیاتی دارند. آنها نیازی به حقایق، آمار یا اطلاعاتی که ثابت کند که سیاره ما نیاز عمده ای به دگرگونی دارد، ندارند. آنها همچنین نیاز به دلیل، برای کمک به بشریت در جهت ارتقای روحی، ندارند. نیلی ها به ما نشان می دهند که ما مخلوقاتی قدرتمند و روحانی هستیم که برای حقیقت وجودمان برخاسته ایم؛ و آنها خود این ادراک را به سادگی انجام می دهند؛ آنها خودشان هستند.
نیلی های متمرکز، انرژی و قدرت هدایت بشر را به سوی عصر روشنگری و برتریت بشری دارند. ایشان در گذشته، معمولاً در گروهها و تشکل های مذهبی یافت می شدند. این راه، تنها شیوه ی پرداختن به روحانیت و کشف خدای درون بود. امروزه، شخصیت های نیلی، آزادی زندگی در احساسات درونی را دارند و نیازشان را به ارتباط با خدا با رهایی بیشتری، در جهانی که به راستی برای حقیقت به پا گردیده است، پاسخ می دهند.
ظاهر نیلی ها، ملایم،حساس و گاهی همچون موجودی است که هم خصوصیات مردانه و هم خصوصیات زنانه را دارد. آنها در درون خود جنبه های مردانه و زنانه را یکپارچه ساخته اند. آنها روحانیتی پیشرفته دارند و از آنجا که ظاهری غیرمعمول دارند به نظر دیگران، درون گرا یا خیره سر می آیند.
وقتی نیلی ها قوی هستند، آگاه، درخشان، خلاق و مستقل و دارای احساسات عمیق و شهودی قوی هستند. آنها از رهنمودهای درونی تبعیت می کنند و با حقایق متعالی پایدار می مانند، چراکه می دانند که زندگی سرشار از وحدت، شفقت و عشق است. آنها اندیشه های روحانی بسی والا را از شخصیت های فیزیکی می فهمند. نیلی ها به قوانین متعالی علاقه ی بیشتری دارند، تا اعتقادات اجتماعی یا واقعیت های فیزیکی. هیچ فشار اجتماعی آنها را مجبور به تبعیت یا مدارا به چیزی نمی کند، که آنها موافقش نیستند.
نیلی ها هوششان را با فهم و آگاهی متعالی شان یکپارچه ساخته اند. آنها ادراکی روشن از بشریت دارند و توسط شهودشان هدایت می شوند. آنها اساساً می دانند چه کسی هستند و در زندگی چه هدفی دارند. بینش و خرد آنها از جایی متفاوت از منبع رایج، محدود و دانش هوشمندانه نشأت می گیرد.
نیلی ها، نیازی به فهم اندیشه های ذهنی ندارند. آنها زندگی را از طریق ذهن هوشمند یا عقلانی، پردازش نمی کنند. آنها متفکرانی شفاف و روشن هستند. اما زندگی را بیشتر از طریق شهود و احساسات ادراک می کنند. نیلی ها بیشتر اندیشه هایی غیر سنتی دارند، که شاید از نظر دیگران فوق طبیعی باشد.
نیلی ها، بدن هایی حساس دارند. برای بیشتر آنان، فعالیت های فیزیکی شدید، بیش از حد خشن و آزاردهنده است. آنها فعالیت های فیزیکی ملایم و متعادل را به ورزش های پرتنش و رقابتی ترجیح می دهند. فعالیت های مورد علاقه ی آنها، شامل پیاده روی، دویدن یا تمرین های مدیتیشن می باشد. ممکن است آنها خلاقیت خود را از طریق رقصیدن، نقاشی کردن، نوشتن یا دیگر فعالیت های هنری ابراز دارند.
نیلی ها سیستمی پیشرفته و متعالی و آگاهی غیر متداول دارند. آنها قادرند انرژیهای عواطف، احساسات یا حتی ارواح، هاله ها و دیگر ابعاد را حس کنند. ارتعاش بالای آنها به آنها اجازه می دهد که به دیگر ابعاد وجود حرکت کنند. نیلی ها همچنین، بسیار به خدا نزدیکتر هستند. چیزی که بارها، تنها با وجودشان انرژیهای الهی را بروز داده اند.
نیلی ها بسیار معصوم و درستکارند. آنها باید در مطابقت با قوانین متعالی زندگی کنند. آنها می دانند که ما همه مخلوقاتی الهی در یک سیاره بزرگتر هستیم. زندگی هدف مند است و ما به عنوان ابناء بشر در حال خلق واقعیت وجودی مان هستیم. در حالی که بسیار صادق و مستقل هستیم، در همان حال بسیار دلسوز و پذیرا هستیم.
نیلی ها نیاز دارند محل زندگی و کارشان آرام و متعادل باشد. آنها به خاطر حساسیتشان نیاز به آرامشی فراگیر دارند تا آنها را متعادل نگه دارد.
اگر نیلی ها از مشی خودشان تبعیت نکنند، خشمگین و خود آزار می شوند. آنها همچنین ممکن است از لحاظ عاطفی، منقبض و درون گرا شوند و از دوستان و جامعه منزوی گردند. تفکر محتاطانه و خشک و عدم توانایی بیان احساسات و حقایق درونی باعث می شود، آنها احساس اضطراب و تنهایی کنند. وقتی نیلی ها ضعیف می شوند، ممکن است هراسان و سردرگم شوند، به مواد مخدر و الکل روی آورند، تا بدین ترتیب از گیجی فرار کنند و صداهای درونشان را ساکت نمایند. وضعیت اخیر سیاره، چیزی است که آنها نمی توانند تصور آن را بکنند و آن را بفهمند. حیرت آنان این است که چگونه انسان می تواند تا این حد ناآگاه و غیرروحانی باشد؟
برای آنان سخت است که به صداهای درون اعتماد کنند و در قدرت خود باقی بمانند. آنها باید فعالانه زندگی کنند؛ بدین مفهوم که با خدا و جهان هستی متصل باشند. و این حقیقتی است که آنها خود، از آن نشأت گرفته و آن را در دل می دانند. آنها می توانند به ما طرحی بزرگتر از زندگی را بفهمانند، همان زندگی که ما همه بخشی از آن هستیم.
● زندگی اجتماعی
نیلی ها در وضعیت قدرت، از قوانین و تقاضاهای اجتماعی تبعیت نمی کنند. آنها از درون می دانند که برای چه زندگی می کنند. نیلی ها با صداقت و روحانیت عمل می کنند و به آسانی ایده های غلط یا جاه طلبی های سیاسی مبتنی بر خود خواهی را می بینند. آنها گرایش به انزوا و کنار کشیدن از جامعه را دارند، چراکه معمولاً با چنین قوانین متعالی که در درون دارند، از جانب دیگران مورد سوءتفاهم قرار می گیرند.
در حالت قدرت، نیلی ها آموخته اند که در جامعه درون فضای شخصی و محفوظشان زندگی کنند و وظایفشان را ایفا نمایند. آنها راههای ابراز آمال درونی شان را به صورت تلاش های خلاقانه آموخته اند که آنها را به سوی دنیایی بهتر هدایت و متأثر می سازد. نیلی ها دوستان نزدیک کمی دارند که می توانند به آنان اعتماد کنند. آنها فوراً دوستان قدیمی و کهن و زوج های روحی شان را می شناسند.
نیلی ها در حالت ضعف، ممکن است تسلیم جامعه شوند و حقایق و دانش درونی شان را سرکوب کنند. آنها درون گرا می شوند و پشت سر نظرات محافظه کارانه و خشک پنهان می گردند. معمولاً نیلی ها از گروههای مذهبی افراطی یا تشکل ها فاصله می گیرند.
نیلی ها نیاز به موقعیت هایی دارند تا با خدا باشند، تا مفاهیم درونی و اهدافشان را از زندگی بیان کنند.
نیلی ها ممکن است عنوان متداول اجتماعی را نداشته باشند. آنها بسیار حساس هستند، دردها و گرفتاریهای دیگران را آنقدر احساس می کنند که باید مراقب تعامل هایشان باشند. آنها ترجیح می دهند که مردم را بر پایه ی روحانیت و عشق ملاقات کنند.
● خویشاوندی و صمیمیت
نیلی ها به همسرانی احتیاج دارند که آنها را تغذیه و تقویت کنند، برای آنان ایثار کنند و آنها را درک نمایند و به آنان اجازه دهند تا مستقل باشند. آنها در انتخاب همسر مراقب هستند، اما هنگامی که جفت و یار صمیمی شان را انتخاب کردند، به او وفادار و پایبند می مانند و تنها یک جفت اختیار می کنند.
نیلی ها باید همسری داشته باشند که افکار تکامل یافته ی آنان را درک کند. آنها همسرانی متین و متعهد هستند که همچون دوست و همراه با آنان می مانند. نیلی ها معمولاً انرژی های مردانه و زنانه را به طور متعادل در خود دارند. آنها حس قویی از جنسیت خود دارند.
آنها دوستدارانی بزرگ هستند. به محض آنکه روحی مطمئن و سازگار ببینند، سرشار از اشتیاق و عشقی عمیق می شوند. رابطه ی جنسی یک تجربه روحی قوی است که دو وجود انرژیایی به یگانگی کیهانی می رسند. بیشتر آنان در وضعیت قدرت خویشتن داری نمی کنند. رابطه جنسی یک ابزار مردانه یا زنانه یا یک فعالیت جسمی نیست، بلکه یک اتحاد روحی از دو وجود سماواتی است.
نیلی ها دوست دارند با ارغوانی ها، بنفش ها یا سفید ها باشند. به آنها الهام شده است که ارواح تابناک روحانی دیده در این سیاره شکوفا میشوند. برای انواع شخصیت های فیزیکی همچون قرمز و نارنجی، ایجاد یک رابطه ی سالم و دوستانه با نیلی ممکن است همراه با چالش باشد، چرا که دیدگاه آنان نسبت به زندگی بسیار متفاوت است. زردها و نیلی ها دوست دارند با هم بازی کنند و خوش باشند. شخصیت های سبز می توانند با تواناییهای روشن و شفاف ذهنی نیلی ها تعامل داشته باشند.
همچنین نارنجی زردها و قرمزهای پررنگ رویکردی محافظه کارانه نسبت به زندگی دارند. اما ممکن است عمق و عشق درونی نیلی ها را درک نکنند. تا زمانی که نیلی ها ارتباطی درونی با همسرانشان احساس کنند، زوجهایی بسیار مهربان و پر اشتیاق خواهند بود.
● امور مالی و شغلی
نیلی ها باهوش هستند و نیز آگاهی درونی را با حساسیت عاطفی در می آمیزند. از آنجا که آنها بسیار مشفق هستند، غالباً مشتاقند تا با دیگران کار کنند و آنان را حمایت کنند. نیلی ها وفا دارند. آنها هرگز دروغ نمی گویند، تقلب یا دزدی نمی کنند. دوستان و همکاران می توانند همیشه به آنان اعتماد کنند. صداقت و دوستی آنها می تواند به بسیاری از موقعیت های مبتکرانه و تجاری منجر شود.
نیلی ها مشکلاتشان را با تکیه بر حواس درونی حل می کنند. اگر به درون خویش نگاه کنند، همیشه جواب مربوط را دریافت خواهند کرد. آنها هنگامی که قادرند در هماهنگی با عقایدشان زندگی کنند، همچنین هنگامی که بتوانند به دیگر روح های این سیاره کمک کنند، شادترین اند. آنها وقتی بدانند که به شهودشان متصلند و با حقایق متعالی زنده اند که استحقاق آن را دارند، احساس موفقیت میکنند.
نیلی ها معمولاً در خدمات یا مشاغل هنری در جامعه یاری رسان و حمات گر هستند. وقتی آنها قوی و متعادل هستند، همیشه می دانند که وظیفه ای در انتظار آنان است. نیلی ها مشاغلی را ترجیح می دهند که به آنان اجازه دهد تا آزادانه با شکل های متفاوت زندگی در ارتباط باشند. آنها دوست دارند بدن، ذهن، قلب و روح را یکپارچه کنند. کاری را که آنها انجام می دهند، باید در هماهنگی با اعتقادات و ادراکات آنها از زندگی باشد. آنها باید کارشان را دوست داشته باشند. آنها از تمام مشاغلی که دیگران را حمایت می کند، لذت می برند. از آنجا که نیلی ها خیلی به خداوند و انرژی حیاتی هستی نزدیک هستند، می توانند درمانگران روحی قدرتمند، مشاور ومعلم خوبی باشند.
▪ برخی از مشاغل نیلی ها عبارت است از:
درمانگر روحی، معلم، موسیقی دان، هنرمند، پرستار، مادر، کارگزار اجتماعی، پرستار بچه، نویسنده، طراح.
● سلامت، بهبود و رشد
نیلی ها اگر به شهودشان اعتماد کنند، سالم می مانند. وقتی آنها اعتقادات واحساسات درونی را ابراز می دارند می توانند محیطی را خلق کنند که آرامش، عشق و درک از آن تابیده شود. ممکن است بدن آنها آسیب پذیر باشد، زیرا آنها به بی تعادلی و اضطراب محیط پیرامون حساس هستند. ظاهر زنانه / مردانه ی آنها و همچنین شخصیت و عقایدشان، با اندیشه ی اجتماعی مذکر/ مونث و درست ها و نادرست ها، در نزاع است. بنابراین آنها باید خود را با شرایط تطابق دهند.
نیلی ها نیاز به محیطی دارند که بتوانند در آن متمرکز و آرام در تماس با رهنمودهای درون باشند. دنیای پیرامون آنها کمی پر سروصدا و خشن است.
اگر نیلی ها در تعادل باشند، به آسانی نیروهایشان را باز می یابند. آنها می دانند که بخشی از این سیستم وسیع انرژی و آگاهی کیهانی هستند. وقتی ذهن و بدنشان را تداوم ببخشند، خواهند توانست به جریان انرژی هستی وصل شوند. نیلی ها توانایی دارند که خودشان را از درون احیاء و درمان کنند.
نیلی ها نیاز به برقراری ارتباط با مأموریت و بصیرت شخصی شان در زندگی دارند. آنها می دانند که زندگی مفهومی دارد و همچنین می دانند که آنها جزیی از کل یعنی خدا هستند. برای نیلی ها مدیتیشن و نماز ابزارهای مهمی برای نیل به تعادل، هماهنگی و قدرت است. آنها تمام جواب های سؤالاتشان را دریافت خواهند کرد،اگر از نیروی متعالی، طلب راهنمایی کنند. آنها با زندگی آگاهانه و ابراز اعتقاداتشان در مورد عشق و ادراک، هماهنگی خلق می کنند.
چالش نیلی ها گام برداشتن به سوی دنیای واقعی با حس قوی بدن، ذهن، قلب و روحشان است. آنها الگوی تعادل کامل شیوه ی زندگی هستند. شاید پرچالش ترین و حتی پر پاداش ترین رسالتی که بر دوش آنهاست، این است که عزمشان را برای اعتقادات و عقایدشان، راسخ کنند و سپس آن عقاید را احیاء نموده و دیگران را نیز در پذیرش و عمل به آن تربیت کنند. آنگاه است که خود و جهان را قدرتی دیگر می بخشند.
 

وهاب*

اخراجی موقت
خیلی زیاد بود نتونستم بخونم
خودت یه هاله برا ما انتخاب کن
رنگین کمانی بهتره
 

nazila_sh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
از کجا بفهمیم هاله مون چه رنگیه؟
اینا که خیلی زیاده؟؟؟؟؟؟
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای آنها *** به مفهوم عاشق شدن است.کدام گزینه جای خالی را پر میکند
1- عشق به خدا
2-عشق به بنده خدا.
3-صدای بوقققققققققققققققققققققققققققق
4- هیچکدام...
جواب گزینه 3بووووووووووووووووووووووووق بوققققققققققققققق :w15:
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای آنها *** به مفهوم عاشق شدن است.کدام گزینه جای خالی را پر میکند
1- عشق به خدا
2-عشق به بنده خدا.
3-صدای بوقققققققققققققققققققققققققققق
4- هیچکدام...
جواب گزینه 3بووووووووووووووووووووووووق بوققققققققققققققق :w15:

ببخشیدا ولی اصلا خنداه دار نبود برام ..:(
 

پروانه شیرازی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من زردم تا اونجا که حوصله داشتمو خوندم اولو آخرشو خوندم:biggrin:


شخصیت های زرد




● ذهن/ بدن
زردها درخشنده ترین، شادترین و کودکانه ترین شخصیت های طیف رنگی هستند. این ارواح آسان گیر به شدت اهل شوخی هستند. آنا دوست دارند بخندند و قادرند از همه چیز زندگی لذت ببرند. اگرچه ممکن است تمرکز حواس برایشان کاری دشوار باشد، اما از فواید ریلکسیشن، لذت خالص زندگی و زندگی خودانگیزانه آگاه هستند. آنان کسانی هستند که در کنار ما زندگی را سخت و جدی نمی گیرند و همیشه به سوی روشنی ها می نگرند. خوش بینی کلید قدرت آنهاست و این مطلب می تواند به راحتی به اطرافیان آنان سرایت کند.
زردها از تمام تفریح و خلاقیت ها لذت می برند و همیشه دوست دارند هوششان را بروز دهند. میزان آنها برای زندگی، شادی و سرور است و در پی شادی متعادل در زندگی و کار هستند.
زردها باهوش و درخشنده هستند. آنها به راحتی یاد می گیرند و اطلاعات را بدون نیاز به ارتباط عمیق تر یا دلیل بیشتر، می توانند پردازش نمایند. آنها دوست دارند با ذهنشان کار کنند و معمولاً خود را با فلسفه، ایده های ذهنی و اندیشه های روانشناسی پُر می کنند. آنها از مباحثه در تمام موارد زندگی از اقتصاد تا روحانیت، لذت می برند.
زردها نسبت به ایده های هنری و خلاقانه، خودانگیز و خود جوش هستند. به هرحال، آنها بیش از اتمام کار به لذت کار متمرکز هستند. آنها ابتکار را به خاطر نشاط و لذت انجام می دهند، نه به خاطر حصول یا رسیدن به اهداف رفیع. یادگیری زردها پویاست و از طریق عملکرد یاد می گیرند آنها سرشار از انرژی هستند که به آسانی از فعالیت جسمانی و ذهنی شان تشخیص داده می شود. برای آنان مشکل است که برای مدتی طولانی یک جا بشینند؛ آنها احتیاج دارند که دائماً دستهایشان را تکان دهند. ممکن است آنها را در حالی ببینند که ناخودآگاه مشغول بازی با چیزی هستند، یا شکلی فکاهی می سازند. سلامت برای آنها بسیار مهم است. اگر خسته یا منزجر شوند، نیاز به آرامش و تسکین انرژیهای بیش فعال شان از طریق کالبد جسمانی، یا ذهن هوشمند و پرانرژی شان، پیدا می کنند.
زردها در حالت تعادل، بسیار خلاق هستند. آنها از نوشتن و نقاشی کردن و کار با دستهاشان بسیار لذت می برند. آنها می دانند چگونه انرژیهای نشاطشان را از طریق واقعیت ذهنی و جسمانی شان با تمام دگرگونی های آن جاری سازند.
در حالت تعادل، زردها بسیار خوشحال و راضی هستند. آنها به طور ذاتی هرآنچه را که در زندگی شان پیش می آید، می پذیرند. زردها بازیگوش ترین شخصیت های طیف رنگی هستند و هیچ گاه نمی خواهند بزرگ شوند. در نتیجه، آنها معمولاً جوان تر از آنچه هستند، به نظر می رسند. آنها دوست دارند مسافرت کنند، تا دنیا را ببینند و در یک ساحل اعجاب انگیز استراحت نمایند، یا تمام شب را با شادی به رقص و پایکوبی بپردازند.
بدن های زردها بسیار حساس است. آنها همچون یک آنتن، احساس می کنند که دیگر افراد چه حسی دارند یا در یک اتاق چه نوع ارتعاشی را می تابانند. بدن و ذهن آنها حجم اطلاعات تولید شده، توسط تکنولوژی پیشرفته جامعه را آگاهانه دریافت می دارد. در نتیجه، آنها متمایلند تا از آن با سرعت زیادی استفاده وافر نمایند. آنها معمولاً نمی دانند چرا بدنشان به تأثیرات خارجی این قدر به شدت واکنش نشان می دهد. بیوسیستم جسمانی درونی آنها محرک ها را احساس می کند و سپس تلاش می کند، تا آنچه را اتفاق افتاده است، تغییر کند. دشواری آنها تشخیص این به اصطلاح علامت ها یا پیام و یکپارچه کردن آنها به صورتی است که آنها را راهنمایی نماید و به شکل مثبت و خلاق قابل بیان باشد.
شما فوراً می فهمید که چه موقع زرد خوشحال است یا چه موقع غمگین یا ناراحت، زیرا زبان بدن آنها قویاً احوال آنها را بیان می دارد. بدن زرد هیچ گاه دروغ نمی گوید و همیشه حقیقت را نشان می دهد. حساسیت و شهود آنها به خاطر بدن های فیزیکی و همچنین لامسه ی آنهاست.
بنابراین، زردها معمولاً در مشاغلی همچون درمان یا ماساژ مشغول به کارمی شوند. آنها دوست دارند با مردم باشند و از کمک به دیگران لذت می برند. آنها دست های شفا بخش و اندیشه ای روشن نسبت به زندگی دارند. تمام این ویژگی ها از آنها دکتر، تراپیست یا متخصص حاذق در تمام زمینه ها می سازد.
اگر زردها به انرژی جوشان درونی شان وصل نباشند، یا اگر نیاموخته باشند که چگونه این انرژی را به صورت مبتکرانه و مثبت جاری سازند، هیچ انگیزه ای نخواهند داشت و ممکن است مبتلا به اعتیادهای متفاوت شوند. زردها در صورتی که قوی نباشند، در زندگی تنبل و بی انگیزه می شوند و هیچ انرژی برای زندگی مبتکرانه و لذت بخش نخواهند داشت. آنها بالغ نمی شوند و دائماً از قبول مسؤولیت سر باز می زنند.
شخصیت های زرد ممکن است از خویشاوندی، تعهدات و الزامات بترسند و از آن فرار کنند، و به سادگی از آن غافل شوند. دائماً برای خودشان عذر تراشی می کنند و با خمودگی از یک موقعیت به موقعیت دیگر بروند. برخی از زردها خیلی وقت شناس نیستند.
بعضی زردها درد و حتی تجربه آن را دوست ندارند. آنها تقریباً هرکاری انجام می دهند تا از این مطلب پرهیز کرده باشند. زردها دوست دارند که حالت متعالی جسمانی یا وضعیت طرب و شادی ذهنی را تجربه کنند. اگر آنها روی فعالیت های مثبت متمرکز شوند، پرانرژی، مسرور و مبتکر باقی می مانند.
آنها احساس روشنی را با شرکت در فعالیت هایی همچون بودن در ساحل، شدن در مقابل آفتاب، دویدن، دوچرخه سواری، خلق هنر، نوشتن شعر یا عاشق شدن، دریافت می دارند. زردها از تحرک جنسی، ورزش و مبتکرانه لذت می برند.
زردها خارج - از- قدرت به وجوه منفی، همچون مواد مخدر، الکل، سیگار، کافئین، نیروبخش (مثل دوپینگ)، ***، فلسفه های غیرواقعی یا تشکل های افراطی و تندرو کشیده می شوند. در آغاز احساس تسکین می کنند، اما بعد از مدتی اضطراب، خمودگی، بی توجهی و سردرگمی به سراغشان می آید. برای شادابی، باید تمرکزشان را از عادت های منفی به سمت فعالیت ها و افکار مثبت تغییر دهند. از آنجا که بدن هایشان بسیار حساس و آگاه است، تأثیرات اعتیاد طولانی مدت را متوجه خواهند شد.
زردها درکی جسمانی و ذهنی از روحانیت دارند. آنها خدا را در همه چیز می بینند. آنها باید تأثیرات هوشمندانه ی خدائیشان را با قلبشان یکپارچه سازند. این به عمیق ترین تجربه ی روحی منتهی خواهد شد، جایی حداکثر لذت را خواهند داشت. شادی و عشق نشانه ی اتصال آنها با قدرت برترشان است. شخصیت های نارنجی از تفکرات فلسفی، اعتقادات و اندیشه های روحی لذت می برند. آنها دوست دارند یاد بگیرند و ذهنشان برانگیخته شود. آنها خواهان ادراک خدا به صورت کل هستند، اما به ندرت به مشی خاص یا سیستم اعتقادی برای مدت طولانی، متعهد باقی می ماند.
● زندگی اجتماعی
شخصیت های زرد، مخلوقاتی اجتماعی هستند. آنها علیرغم دوستان زیادی که دارند، باز دائماً چشم به راه دوست جدیدی هستند. آنها بی اندازه از دور هم بودن لذت می برند. آنها به هر جمعی خوانده می شوند، زیرا با نشاط، آسان گیر و معمولاً شوخ طبع هستند و به همان اندازه درخشش هوشمندانه ای نیز دارند. آنها دوست دارند در گروهها باشند، فرقی نمی کند در تشکل ها باشند یا به سادگی فقط با دوستان باشند. به هرحال، این که آنها دوستان زیادی دارند، به این مفهوم نیست که با همه آ نها الزاماً خودمانی و صمیمی هستند. تا جایی که بتوانند به طور کلی احساس راحتی با خود و دیگران کنند، با احساسات ناپایدار جمع دست و پنجه نرم می کنند.
زردها دوست دارند دائماً از طریق جسم و ذهنشان فعالیت داشته باشند و از این طریق از ارتباط و تعامل لذت ببرند. بسیاری از آنها دوست ندارند به حال خود رها شوند، زیرا به شدت از تنهایی می ترسند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که داشتن دوستان زیاد به این مفهوم نیست که احساس پوچی و تنهایی، انسان را رها می کند.
زردها به وقتی برای خود نیاز دارند، تا بتوانند خود درونی راستین شان را بیابند. با این کار آنها آرامش، اطمینان و حس عمیق خانه را، که مشتاقانه طالب آن بودند، در می یابند. فقط در همین لحظه است که آنها احساس انسجام می کنند.
شخص زرد به راحتی به خاطر خود انگیزگی، شوخ طبعی و پرجنب و جوشی اش قابل تشخیص است. آنها دوستانی خوب هستند، با گشادگی و راحتی با دیگران ارتباط برقرار می کنند و دوست دارند دیگران را نیز گرد هم آورند. برای آنان، صحبت کردن راهی دیگر برای ابراز خلاقیت و کاری بسیار لذت بخش است. هرجا که شادی و طرب باشد، زرد را خواهید یافت.
● خویشاوندی و صمیمیت
زردها نیاز به خویشاوندی ندارند و می توانند با همراهانشان بسیار با احتیاط و آگاهانه برخورد کنند. آنها ترجیح می دهند با کسی مزدوج شوند که با آنها بخندد، آنها را حمایت و محافظت نماید، و مانع آزادی آنها نشود.
بسیاری از زردها ترس شدیدی از متعهد شدن دارند. آنها می خواهند مستقل و آزاد باشند تا از هر آنچه که زندگی به آنها می دهد لذت ببرند. در نتیجه، بسیاری از زردها به طور کامل وارد زندگی زناشویی نمی شوند. از یک طرف صمیمیت را می خواهند از طرفی دیگر ترس از آن دارند که پایبندی به یک زوج ممکن است آزادی و حق انتخاب را از آنان بگیرد.
زردها دوست دارند هوسرانی کنند، و از هیجان عشق جدید، تجدید قوای عاطفی می کنند. برای بسیاری، جنس مخالف یک راه اتصال به زندگی و همچنین جبران کمبودهای شخصی است. آنها نیاز دارند تفاوت های بین مستقل بودن، عاشق و پایبند بودن و خویشاوندی را بر خودشان ببینند و بفهمند.
آنها بسیار جنسی هستند. آنها مقدمات جنسی را بسیار حساس و سرزنده انجام می دهند. جنسیت برای آنها لذت بخش و نوعی آرامش جسمانی و یک تجربه ی کلی جسمی است. احساس جنسی و ارضاء می تواند رضایتی برای آنان ایجاد کند که با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیست.
زمانی که آنها این حس را تجربه می کنند، چیزی که یک حس "جنسی برتر" است، ممکن است زیاده خواه شوند. آنها نیاز دارند که روابطشان را با صمیمیت جنسی و عاطفی مستحکم سازند. *** با هدف برتر، در مدت طولانی آنها را خرسند نخواهد ساخت. از آنجا که زردها از یک زندگی جنسی فعال لذت می برند، دوست دارند با قرمزها، نارنجی ها و دیگر زردها باشند. بنفش ها می توانند بصیرتی شگرف به آنان ببخشند. آبی ها عاطفی هستند و نیاز به تعهد در ارتباط دارند. ارغوانی ها و سفیدها معمولاً در کنار زردها مسرورند، زیرا هر دوی آنها از مباحث روحانی و فلسفی لذت می برند. قرمزهای پررنگ و سبزهای پررنگ ممکن است برای زردهایی که زندگی را روشن، سرزنده و بدون تعهدات می خواهند، کمی بیش از اندازه غضبناک باشند.
● امور مالی و شغلی
زردها بسیار پیشگام هستند. آنها برای پروژه های جهشی، بسیار عالی هستند. پول برای آنها مساله ی برتر نیست. آنها به راحتی پول به دست می آورند، زیرا از کار سخت نمی هراسند، به هرحال، پول آنها به همان سرعت که به دست می آید، به همان سرعت نیز خرج می شود.
زردها مشکلات را با چاره اندیشی حل می کنند. آنها قادرند راه حل های جدید، علمی و بدیع خلق کنند. آنها همچنین در اتمام پروژه ها نیز مشکلاتی دارند. زردها در آغاز کار و همچنین مشتاق نگه داشتن دیگران، بسیار خوب هستند. اگر تصمیم به حرکت بگیرند، راه حل هایی نو خواهند یافت، اما ممکن است کار را به اتمام و سرانجام نرسانند.
زردها در تیم، اعضای خوبی هستند و دیگران را نیز هدایت می کنند. آنها با نشان دادن و نمایش به دیگران نشان می دهد که کار چگونه است و چگونه انجام می شود. آنها از انگیزه شان بهره می گیرند. زردها بیش از تمام افراد در کارشان نشاط دارند.
▪ برخی مشاغل زردها عبارت است از:
پهلوان، کمدین، موسیقی دان، نقاش، هنرمند، دانش پذیر، فیلسوف، گارسون، مکانیک، آشپز، راهنمای سفر یا مهماندار.
● سلامت بهبود و رشد
زردها دقیقاً می دانند مفهوم اتصال بدن / ذهن چیست. مشکل آنها این است که چگونه عواطفشان را با جنبه های فیزیکی و ذهنی متصل سازند. اگر یاد بگیرند به قلبشان گوش فرا دهند، بسیار سالم تر خواهند بود.
زردها نیاز دارند بفهمند که تعهدات در روابط، می تواند به رسیدن به سطوح عمیق تر صمیمیت و خودآگاهی شان کمک کند. این فهم و درک می تواند آزادی واقعی را در تمام جنبه های زندگی به ارمغان آورد. برای حل مسأله نباید صورت مسأله را پاک کرد؛ آنها می توانند راه حل های موفقی را با توجه به تمام موقعیت ها خلق کنند و در این راه از نظرات مثبت و سرشت آسان گیرشان کمک بگیرند.
فعالیت هایی همچون دوچرخه سواری، تنیس، رقص و دویدن برای آنها شادی بخش است و می تواند احساس تازگی و سرزندگی حاصل از تماس با کالبدهایشان را در آنها ایجاد کند.
مدیتیشن حرکتی و فعال همچون چی کنگ یا تایی چی تأثیرات مثبتی دارد، زیرا ذهن آنها متمرکز می شود و به بدنشان و جریان انرژی کیهانی متصل می شود.
زردها برای حصول هماهنگی در زندگی، نیاز به راههای مبتکرانه و بانشاط برای ابراز خود دارند. بیان فعالانه انرژیهای فیزیکی، ذهنی و عاطفی به آنان اجازه می دهد، تا متعادل، شاد و مسرور زندگی کنند. تمرین های جسمانی، نشاط سالم جنسی، مدیتیشن و نیایش، نقش اساسی در هماهنگی آنها با شهود و رهنمودهای درونی دارد و می تواند زردها را قادر سازد، تا به حداکثر آگاهی شان برسند. یکپارچگی بدن، ذهن، قلب و روح، توانایی و قدرت شخصی آنان است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید غلط کردم:cry:...حالا واقعا اینا درسته؟
من فکر میکنم تا یه حد زیادی درسته ...برای خودم ودیگران رو که امتحان کردم درست بود.حالا دیگه بستگی به خودت داره که چه قدر به روانشناسی اعتماد داشته باشی ..
 

-anjel-

عضو جدید
سفید بیشتر از همه با من مطابقت داشت یعنی خیلی داشت.
ممنونم.
 
بالا