اشعار و نوشته هاي عاشقانه

شهاب شهابی

کاربر فعال
ﮔﺎﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﭼﻨﺪ ﺳﻄﺮ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ
ﮔﺬﺍﺷﺖ ، ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﻧﺮﺍ ﻣﻌﻨﺎ
ﮐﻨﺪ .
 

شهاب شهابی

کاربر فعال
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ...
ﻧﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﻧﺎﻣﺶ ﭼﯿﺴﺖ ...
ﻭ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ...
ﺣﺘﯽ ...
ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺭﻧﮓ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺶ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ ..
ﺭﻧﮓ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ...
ﻟﺒﺨﻨﺪﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ ...
ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﯽ
ﻧـــﯿــــــﺴـــــــﺖ
 

شهاب شهابی

کاربر فعال
ﺍﺯ ﻧـﮕـﺎﻫـﺖ ﺗـﺎ ﺩﻟـﻢ ﺭﻧـﮕـﻴـﻦ ﮐـﻤـﺎﻥ ﮔـﻞ
ﻣـﻲ ﮐـﻨـﺪ
ﺑـﺎ ﺗـﻮ ﺑـﺎﻳـﺪ
ﻣـﺜـﻞ ﺑـﺎﺭﺍﻥ ﺣـﺮﻑ ﺯﺩ !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود
چشم خواب آلوده اش را مستی و رویا نبود
لب همان لب بود اما بوسه اش گرمی نداشت
دل همان دل بود اما مست و بی پروا نبود . . .​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


من که از اینجا نمی روم

تو هم که هیچوقت نمی آیی !!!!

میخواهم بدهم درهای بی دستگیره بسازند برای این خانه . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش بــــــــــعضی ها بدونن "مخاطبِ خاص" شدنشون ، نتیجه احساساتِ "خاص" طرف مقابله ، نه ویژگی های فردیشون... !!!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زمانی را تصور کن
وقتی به کسی
میگویی دوستت دارم
حواست باشد
او اعتامد کرده
او باورت کرده
اگر تنها برای شوخی و خنده گفته باشی
بدان خیلی زود کسی کیاید
و بدتر از انکه تو کردی
با تو میکند
تا درسی شود
که دیگر به شوخی نگویی دوستتدارم
 

شهاب شهابی

کاربر فعال
دلم باران می خواهد؛
بدونِ چتر زیرِ تگرگ هایِ سخت !
خیسِ خیس !
اما می دانم خدا هنوز هم با کودکی ست،
که در همین نزدیکی با کفش هایِ پاره،
آرام قدم بر می دارد !
باران نمی خواهم خدایِ من،
عشق ببار ...
 

شهاب شهابی

کاربر فعال
یک روز روشن
نجوای قطره های آب
پوستی نمناک
از هم آغوشی نو ر و دریا
گردش عاشقانه برگها و باد
که شوخی کنان
از میان گیسوانم می گذشتند
یادش بخیر ...............
هیچ گاه دیگر
چنین نخفتم رها در آغوش باد.........
 

**E.Kh**

عضو جدید
عُمریســـت در شــبِ چشم‌هـــات
گیر انداخته‌ای دلــم را
حالا
پَرَم می‌دهـــی که بـــــــــرو؟!
 

**E.Kh**

عضو جدید
دلــــــم را پیش خود پابند کــردی
ولی گفتـــی تـــو یک دنیـــای دردی
غـرورم را شکستـی بی تفاوتــــــ
برو فکــــر کـن همیـــشه خیلـــــی مـــــردی ....
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام!

حال همه‌ی ما خوب است ،ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور، که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويند

با اين همه عمری اگر باقی بود،طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم، که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و نه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!
 

**E.Kh**

عضو جدید
و مرا

آنقدر آزردی ..

که خودم کوچ کنم از شهرت ..

بکنم دل ز دل چون سنگت ..

تو خیالت راحت ..

می روم از قلبت ..


میشوم دورترین خاطره در شب هایت

تو به من می خندی ..

و به خود می گویی:

باز می آید و می سوزد از این عشق

ولی ..

بر نمی گردم نه!

می روم آنجایی

که دلی بهر دلی تب دارد ..

عشق زیباست و حرمت دارد ..

تو بمان ..

دلت ارزانی هر کس که دلش مثل دلت

سرد و بی روح شده است ..

سخت بیمار شده است ..

تو بمان در شهرت ...


 

**E.Kh**

عضو جدید
در زندگی تان! نقش نیشهای مار ” ماروپله” را بازی نکنید

شاید دیگر توان دوباره بالا آمدن از نردبان را نداشته باشد،

همان کس که به شما اعتماد کرده بود . . .
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
سرد بودنم را
بگذار به حساب
گرم بودنت با دیگران . . .
 

شهاب شهابی

کاربر فعال
چقدر دلم برای تو تنگ شده

این خودش شعر است!
دیگر لازم نیست بنویسم:
چقدر دلم برای خودم می سوزد
چقدر از تو دلگیرم
و چقدر به آغوش تو محتاج

تو از جاده ای خیس
که بعد از آخرین بوق تلفن
احداث می شود
و یا از شهری که روی گسل لبت
شاهد بزرگ ترین زلزله ی تاریخ است
چه می دانی؟

اصلا به این فکر کرده ای؟
که تمام خودکشی ها
با سکوت شروع می شوند
و در سکوت تمام...

من اما
هنوز در سکوت زنده ام
و با حرف هایی که به سرم شلیک می شوند
دست و پنجه نرم می کنم

باید شعرم را شروع کنم:

چقدر دلم برای تو تنگ شده.
 

شهاب شهابی

کاربر فعال
فرهنگ لغتها نیاز به ویرایش دارند ،
برای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست ، دلتنگی یعنی تو !
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل من هرزه نـبـود ...
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا !!!
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت
که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری
که تو هر روز آن را به کناری بزنی ...
دل من ساکن دیوار و دری
که تو هر روز از آن می گـذری .
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغـچه بـود
که تو هر روز به آن می نگری
راستی ،دل من را دیدی...؟!
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]براي ان عاشق بي دل مي نويسم كه حرمت اشكهايم را ندانست[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]
براي ان مينويسم كه معناي انتظار را ندانست،[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]
چه روزها و شبهايي كه به يادش سپري كردم[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]
براي ان مينويسم كه روزي دلش مهربان بود[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]
مي نويسم تا بداند دل شكستن هنر نيست[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]
نه دگر نگاهم را برايش هديه ميكنم ، نه دگر دم از فاصله ها ميزنم[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]
و نه با شعرهايم دلتنگي ها را فرياد مي زنم[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]
مي نويسم شايد نامهرباني هايش را باور كند[/FONT]

 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگ كه باشيآدم ديگري مي شويخشن تر ، عصبي تر ، كلافه تر ، تلخ تر !و جالب تر اينكه به اطراف هم كاري نداري...همه اش را نگه مي داري ... و دقيقا سر همان كسي خالي مي كني كه دلتنگشهستي...
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


کاش میفهمیدی ســـکوت همیشه علامت رضــــایت نیست
گاهی سکوت یعنی "امــــا"

یعنی "اگــــــر"

یعنی هزار و یک دلیل که " دل "میترســــد بلند بگوید

دیـــــگر احتیاط لازم نیست .

شکستنی ها شکست

هر جور مایلیـــــد حمل کنید .. !!

 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیگر آن مجنون سابق نیستم
آن بیابان گرد عاشق نیستم
اینک از اهل نسیم و سایه ام
با تب صحرا موافق نیستم
با سلامی با خیالی دل خوشم
در تکاپوی حقایق نیستم
بس کنید اصرار را، بی فایده ست
من برای عشق لایق نیستم

 

Similar threads

بالا