افزايش آمار طلاق! چرا؟

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
در روزنامه‌ي همشهري شنبه‌ي اين هفته(13/7)، خبري درج شده بود: 50درصد از ازدواج‌ها در کمتر از 4 سال به طلاق ختم مي‌شود!
سپس اعلام کرده بود: بيشترين طلاق‌ها در تهران است و در تحليل کوتاهي دو علت را بر افزايش آمار طلاق برشمرده بود: 1. نداشتن تجانس(عدم هم‌زباني و اشتراک فرهنگي و...) 2. مادي‌گرايي
...
از مطلب همشهري که بگذريم، يکي از آمارهاي جالب توجه اين است که بيشترين طلاق‌ها، بين افراد تحصيل‌کرده رخ مي‌دهد، نه کم‌سواد. چرا؟
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
ممنون کافر جان
موضوع جالبی رو انتخاب کردی.
راستش به نظر من یکی از دلایلی که تو قشر تحصیل کرده آمار طلاق بیشتره اینه که متاسفانه توقع ها خیلی میره بالا
نسل الان به قول خیلی از قدیمی ترها دیگه اون تحمل لازم رو برای قبول مشکلات و سختی های زندگی ندارن.و چون نسل الان بیشترش تحصیل کرده هست برای اینه که این آمار در اینها بیشتره.
اگه یه نگاه به خودمون هم بندازیم نیبینیم که قدرت تحمل مشکلات رو به اندازه پدر و مادرمون نداریم.
یکی از دلایلش اینه.
یکی دیگه از دلایل میتونه یه دندگی بیشتر جوونا باشه که بیشترشون هم تحصیل کرده هستن.متاسفانه خیلی از جوونا وقتی میرن دانشگاه دیگه فکر میکنن از همه بیشتر میدونن و حرف کسه دیگه ای رو قبول ندارن.
همیشه توی یه مشکل که طلاق هم از همین مشکلات به وجود میاد دنباله مسائل بزرگ نباید باشیم.
یه مسائل خیلی کوچک که ممکنه اصلا به چشم نیاد میتونه یه زندگی رو به هم بریزه.حالا هر چی باشه سوتفاهم دخالت اطرافیان و .....
 

اولدوز-ف

عضو جدید
به نظر من علت این مسئله در فاصله گرفتن ما از سنت گرایی هست.
دخترا میترسیدن حرف طلاق رو بزنن یا حتی حق خودشون هم نمیدونستن که راجع بهش فکر کنن. چون "دختر با لباس عروسی از خونه پدرش میره بیرون با کفن برمیگرده".
ولی الان با بالا رفتن تحصیلات همه میفهمن که فرقی بین پسر و دختر نیست و هر دو حق های مساوی دارن.
 

اولدوز-ف

عضو جدید
چون زیر بار فشارهای خانواده نمیرن. هم پسر هم دختر.
یک ازدواج سنتی صورت میگیره ( مادر میره خواستگاری فرداش اگه بزرگترها صلاح بدونن طرفین نیم ساعت همدیگه رو میبینن پس فرداش هم عقد خونده میشه) بعد یک مدت طرفین میبینن اشتباه کردن و طلاق میگیرن علی رغم مخالفت بزرگترها.
 

yalda neshin

اخراجی موقت
مادیگرایی که قربونش برم
بار مالی رم که نگو
کارم که ریخته
اما چیزی که من از نزدیک دیدم مجود بیماری اضطراب در 3/2 مردای ایرانی وجود داره که تو مسئله جنسی اونا تاثیر میزاره و عدم رضایت رو به دنبال داره
شاید مسخره باشه اما اشخاصی رو دیدم که با عشق با هم ازدواج کردن اما سر همین مسئله طلاق گرفتن
که تمتمشم از طرف اقایون نبوده حدود 15 تا 20 درصدم سهم خانومها بوده
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
من چيزي كه ديدم طلاق ها و اختلافات به خاطر اينه كه پسرا و دخترا وقتي دانشگاه مي رن و به يه رفاه يا استقلالي مي رسن فكر مي كنن صلاحشون رو خودشون مي دونند.بعضي اين مورد درشون صدق مي كنه ولي خيلي ها مخصوصا پسرا درموردشان صدق نمي كنه.چون جوانان چيزهايي رو ملاك قرار مي دهند كه در درجه 80-90!! قرار مي گيره.(تقريبي گفتم:lol:)
ولي واقعيت اينه كه بابا اين بزرگترا يه چيزايي مي دونن كه ما حالا حالاها بايد بدوييم تا بهش برسيم!جدي مي گم!قبل ها اگه عشقي هم بود اگه بزرگترا مخالفت مي كردند يا تادآخرش تنها مي موندند يا اونقدر مي رفتند و ميومدن تا اون مشكلات از طرف بزرگترها حل شه!ولي الان...:mad:
سريع خودشون عقد مي كنن و يا جلوي بزرگترا مي ايستن!وقتي حمايتي از طرف بزرگتره نباشه زندگيها سر يه مسئله جزيي مي پاشه چون اون توانايي رو بعضيا ندارن تا مشكلات خودشون رو حل كنن.ميشه ايني كه مي بينيم!
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسائل مالی...
مسائل فرهنگی که تحت تاثیر تصور عشق نادیده گرفته می شه...
و یه مورد مهم تغییر تفکر زنها... امروز کمتر زن تحصیلکرده ایو پیدا می کنین که به مطیع بودن و سوختن و ساختن معتقد باشه...
مطمئن نباشین تداوم ازدواجهای گذشته حتما به خاطر درست بودنشون بوده ... درصد زیادی از این پایداری خانواده به صبر ایوبی زنها برمی گشته و البته بی اطلاعی اونا از حقوق خودشون...خب طبیعتا مردها هم احساس رضایت بیشتری می کردن... اما امروز مردها همگام با زنها تغییر نکردن و تحمل این تغییرات براشون سخته چون از کودکی با یه الگوی سنتی از خانواده روبرو بودن
البته این بحث خیلی گسترده تر ازین حرفاست.. این فقط بخشی از بحث گسترش طلاقه
 

peiman_eng

عضو جدید
بچه ها نظر های خوبی دادن همه شونم درسته

یکی هم من بگم :

عدم شناخت صحیح دو طرف از هم

این عدم شناخت به صورت های مختلفی اتفاق میافته امکان داره بر اثر یه ازدواج سنتی باشه یعنی بدون شناخت شخص (خصوصیات فردی ، علایق ، فانتزی ها ، عادات و اعتقادات و... ) با تکیه به سابقه خانوادگی
و... ازدواج صورت بگیره تو این جور ازدواج ها درصد ریسک بالاست و...
یا امکان داره ازدواج با دوستی های بی پایه که فقط از روی حس علاقه به جنس مخالف و.. باشه که با بی تجربگی آمیخته شه و بدون شناخت مناسب شروع بشه بعدش هم که ...

خلاصه امکان داره 1000 تا راه دیگه برای نشناختن وجود داشته باشه ، حواسمونو جمع کنیم !!!!:w24:
 

Pari-2719

عضو جدید
کاربر ممتاز
چون زیر بار فشارهای خانواده نمیرن. هم پسر هم دختر.
یک ازدواج سنتی صورت میگیره ( مادر میره خواستگاری فرداش اگه بزرگترها صلاح بدونن طرفین نیم ساعت همدیگه رو میبینن پس فرداش هم عقد خونده میشه) بعد یک مدت طرفین میبینن اشتباه کردن و طلاق میگیرن علی رغم مخالفت بزرگترها.



به نظر می یاد که ازدواج با این روش (منظورم سنتی) خیلی کم شده بازم آمار طلاق بالاست :cry:
 

tebyan

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
در روزنامه‌ي همشهري شنبه‌ي اين هفته(13/7)، خبري درج شده بود: 50درصد از ازدواج‌ها در کمتر از 4 سال به طلاق ختم مي‌شود!
سپس اعلام کرده بود: بيشترين طلاق‌ها در تهران است و در تحليل کوتاهي دو علت را بر افزايش آمار طلاق برشمرده بود: 1. نداشتن تجانس(عدم هم‌زباني و اشتراک فرهنگي و...) 2. مادي‌گرايي
...
از مطلب همشهري که بگذريم، يکي از آمارهاي جالب توجه اين است که بيشترين طلاق‌ها، بين افراد تحصيل‌کرده رخ مي‌دهد، نه کم‌سواد. چرا؟
خیلی ها به این موضوع معتقدند که تحصیلات آکادمیک هیچ وقت ملاکی برای تشخیص شعور و معرفت انسان ها نیست.و تاثیر ناچیزی و در این مورد داره
همه چیز به خود انسان بستگی داره
هستن افرادی که تحصیلات عالیه ای ندارن ولی از معرفت یا شناخت و فهم بالایی برخوردارن
--------
امروزه معنای عشق در بین جوونا تفاوت پیدا کرده
یکی از مطالبی که در همین سایت قرار داده شد به این موضوع اشاره کرده بود که پزشکان معتقدند که عشق یه بیماریه
میشه به این عشقای امروزی صدقش داد.
اسیر احساسات شدن
ازدواج در اصل یه پیوند روحیه که انسان نیمه ی روح خودش و پیدا می کنه و با ازدواج روحش یگانه میشه
عشق های امروزی بیشتر از روی نگاه و ظاهره
خب این مقام ازدواج و پایین میاره
وقتی ازدواج پیوند روحه """پس با ظاهر ازدواج کردن این نتایج و به دنبال داره
حتی رسانه های ماهم که نقش مهمی و در ترویج فرهنگ دارن امروزه دچار اشتباه شدن
نمونش سریالی بود که توی ماه رمضون امسال از یکی از شبکه ها با نام روز حسرت پخش شد
و عشقی و نشون داد که به صراحت از سوی دو خانواده ی مذهبی اعلام شد که از روی ظاهر بوده و با دیدن همدیگه برای اولین بار شدیدا عاشق هم شدن
هر روز که جایگاه و منزلت ازدواج افول می کنه و رنگی و نقشی زمینی به خودش می گیره ""مسائلی همچون طلاق هم بیشتر میشه و قابل پیش بینی هم هست و ربط زیادی به تحصیلات نداره
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
خیلی ها به این موضوع معتقدند که تحصیلات آکادمیک هیچ وقت ملاکی برای تشخیص شعور و معرفت انسان ها نیست.و تاثیر ناچیزی و در این مورد داره
همه چیز به خود انسان بستگی داره
هستن افرادی که تحصیلات عالیه ای ندارن ولی از معرفت یا شناخت و فهم بالایی برخوردارن
--------
امروزه معنای عشق در بین جوونا تفاوت پیدا کرده
یکی از مطالبی که در همین سایت قرار داده شد به این موضوع اشاره کرده بود که پزشکان معتقدند که عشق یه بیماریه
میشه به این عشقای امروزی صدقش داد.
اسیر احساسات شدن
ازدواج در اصل یه پیوند روحیه که انسان نیمه ی روح خودش و پیدا می کنه و با ازدواج روحش یگانه میشه
عشق های امروزی بیشتر از روی نگاه و ظاهره
خب این مقام ازدواج و پایین میاره
وقتی ازدواج پیوند روحه """پس با ظاهر ازدواج کردن این نتایج و به دنبال داره
حتی رسانه های ماهم که نقش مهمی و در ترویج فرهنگ دارن امروزه دچار اشتباه شدن
نمونش سریالی بود که توی ماه رمضون امسال از یکی از شبکه ها با نام روز حسرت پخش شد
و عشقی و نشون داد که به صراحت از سوی دو خانواده ی مذهبی اعلام شد که از روی ظاهر بوده و با دیدن همدیگه برای اولین بار شدیدا عاشق هم شدن
هر روز که جایگاه و منزلت ازدواج افول می کنه و رنگی و نقشی زمینی به خودش می گیره ""مسائلی همچون طلاق هم بیشتر میشه و قابل پیش بینی هم هست و ربط زیادی به تحصیلات نداره
در مورد تحصيل‌کرده‌ها به نظر من همش هم به فهم و شعور بر نمي‌گرده تبيان عزيزم...
در مورد اين قشر معتقدم، توقعاتشون عميق و پيچيده است... با يه کارگر ساده که از همسرش يه سري مسائل ساده رو توقع داره، متفاوته... بين دو همسر، هم‌زباني خيلي مهمه...
اينا رو نمي‌گم که از طلاق دفاع کرده باشم، خواستم دردي رو کشف کرده باشيم... به نظر من هر کدوم از زن و مرد که تحصيلات عالي دارن، بايد اين فرصت رو در اختيار همسرشون قرار بدن و کمکش کنن تا او هم بتونه سطح تحصيلاتش رو بالا ببره...
:gol:
 

R-Quantum

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به نظر من اگر بین دوطرفین گذشت وجود داشته باشه وغرور را کنار بگذارند واگر بتوانند پرده ی حرمت بین خودشون رو نگهدارند که همین پرده ی حرمت باعث میشه خیلی از حرف ها رو به هم نزنند ، اون موقع هستش که طلاق معنی نداره . فقط کافیه بخواند . ممنون از تاپیکتون . موفق باشید
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز هم به یاد سخن مارکس میافتم :

"آگاهی سطح زندگی را مشخص نمیکند بلکه زندگی است که سطح آگاهی را مشخص میکند!"

در ضمن باید دانست وقتی فوج فوج جوانان وارد دانشگاه میشوند انتظار این را نداشته باشید که همه با سواد باشند و سطح تحصیلات آکادمیکشون بالا رود!
شرایط امروزی بلکل با شرایط دیروز فرق میکند !
باید دانست که در اکثر شهر های ایران وقتی مراحل خواستگاری انجام شد صیغه عقد دائم خوانده میشود تا دو طرف همدیگر را خوب بشناسند! ولی دریغ که اکثرا بعد از مدتی به این پی خواهند برد که:
دو طرف بدرد هم نمیخورند ولی ای دل غافل!
نمیدانند وقتی که اسم یک نفر در شناسنامه ات رفت و میخواهی ان را خط بزنی باید طلاق بگیری!!!
در اکثر شهر های ایران بحث نامزدی هنوز جا نیافتده است!
و در اسلام که آیین اکثریت مردم ایران است در این مورد سکوت میکند و نمیداند بگویید که رابطه دوستی دختر و پسر خوب است یا نه!
اگر خوب است پس باید رابطه های دوستی برقرار باشد و ممکن است تا چند دختر و یا چند پسر برسد!
و اگر بد است پس چه باید کرد؟
معمولا در بعضی جاها برای کلاه گذاشتن بر سر خود بحث صیغه ی خواهری و برادری و محرمی و ... می کنند که این تناقضی شدید با اسلام دارد!
وقتی نامزدی به عقد دائم کشیده نشود! آن وقت در این زمان(زمان امروزی!) و این مکان (ایران امروزی) برای چه کسی بد میشود؟ برای دختر یا پسر!
نگاهی به بحث خود کشی های دختران هم بندازید بد نیست!
شما فقط تهران و شهرهای بزرگ را نبینید اکثر شهرهای ایران شامل این حرف من میشوند!
حال باید چه کار کرد؟
1-اول نامزدی بعد شناخت دو طرف از هم؟
2-اول عقد دائم بعد شناخت دو طرف از هم؟
(این نکته هم باید گفته شود که عقد تا عروسی (رفتن عروس و داماد به زیر یک سقف) فاصله ای است که معمولا در اکثر شهرهای ایران رعایت میشود.برای شهر های جنوبی که این طور است برای شما چطور؟)/.
طبیعی است که عقل سلیم گزینه ی یک را انتخاب میکند ولی باز هم پای اسلام وسط می افتد چون باید یک نظریه کلی بدهد!؟
مشکل امروز ما این است که میخواهیم با شرایط مکانی و زمانی دیگران و گذشتگان برای خود تصمیم بگیریم!
و ....
خیلی حرف میشود در این باب زد و طولانی میشود و..
در باب طلاق هم بیش از این باید گفت!
فقط یکی از مسائل مهم طلاق قبلا خواندم ارتباط جنسی ناصحیح است که هنوز جوانان آن را دست کم می گیرند که معمولا منجر به خیانت یکی از طرفین میگردد!!!
یکی دیگر این است که سن ازدواج بالا میرود که این زنگ خطری است برای یک جامعه!
و ....
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

نیچه

عضو جدید
یکی از دوستان من هفته پیش تنها به فاصله یک ماه از ازدواجش طلاق گرفت !!!!
این چندمین طلاق با فاصله خیلی کم هست که میبینم.
اکثرشون هم میگویند تفاهم نداریم.
پس در این یک ماه چه میکرده اند؟
متاسفانه جواب تنها یک چیز هست، ازدواج برای جذابیت های جنسی، که حداکثر عمرش به چندماه نمیکشد.


اما غرب هم که روابط آزاد دارد، با مشکل کمبود ازدواج روبروست و طلاق هم زیاد دارد.
پس مشکل کجاست؟


به نظر میاد انسان ها در انقلاب صنعتی کم حوصله و انزوا طلب شده اند و زود از هم خسته میشوند و به قول خانم گوگوش:


آدما از آدما زود سیر میشن؛ آدما از عشق هم دلگیر میشن.
 
بالا