مشاعرۀ سنّتی

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترکیب طبایع چون به کام تو دمیست
رو شاد زی گرچه برتو ستمیست
با اهل خرد باش که اصل تن تو گ
ردی و نسیمی و غباری و دمی ست

تو هم با سروبالایی سری داری و سودایی
کمند آرزو بر جان من تنها نمی افتد
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
داری با هر قدم دور میشی از دستام
من این حال بدو اصلا نمیخوام
خودت گفتی که از من خیلی دلگیری
میبینم که داری از دست من میری....

یادباد آنکه چو چشمت به عتابم میکشت
معجز عیسویت بر لب شکرخا بود
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا