کوچه های تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Relampago

عضو جدید
کاربر ممتاز
این جاده ها که به تو نمی رسد می دانم
بیهوده است این همه سال چشم گذاشتن شاید که بیایی
که خبری از بنفشه بهار بیاوری
از شکوفه سپید ماه
این جاده ها که به تو نمی رسد می دانم
این کوره راها
این روزها
این سالها
هیچ کدام به تو ختم نمی شود
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
هی فلانی میدانی؟ میگویند رسم زندگی چنین است...

می آیند .....می مانند.....عادت میدهند......و میروند

وتو در خود می مانی وتو تنها می مانی

راستی نگفتی رسم تو نیز چنین است؟......

مثل همه ی فلانی ها ؟؟؟
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورم .. چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ ـ ..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برو و پشت سرت را هم نگاه نکن ، از تو بیزارم ، بهانه هایت را برایم تکرار نکن
حرفی نزن ، بی خیال ، اصلا مقصر منم ، هر چه تو بگویی ، بی وفا منم!
نگو میروی تا من خوشبخت باشم ، نگو میروی تا من از دست تو راحت باشم…
نگو که لایقم نیستی و میروی ، نگو برای آرامش من از زندگی ام میروی….
این بهانه ها تکراریست ، هر چه دوست داری بگو ، خیالی نیست….
راحت حرف دلت را بزن و بگو عاشقت نیستم ، بگو دلت با من نیست و دیگر نیستم!
راحت بگو که از همان روزاول هم عاشقم نبودی ، بگو که دوستم نداشتی و تنها با قلب من نبودی
برو که دیگر هیچ دلخوشی به تو ندارم ، از تو بدم می آید و هیچ احساسی به تو ندارم
سهم تو، بی وفایی مثل خودت است که با حرفهایش خامت کند، در قلب بی وفایش گرفتارت کند ، تا بفهمی چه دردی دارد دلشکستن!
برو، به جای اینکه مرحمی برای زخم کهنه ام باشی ،درد مرا تازه تر میکنی !
حیف قلب من نیست که تو در آن باشی ،تمام غمهای دنیا در دلم باشد بهتر از آن است که تو مال من باشی….
حیف چشمهای من نیست که بی وفایی مثل تو را ببینند ، تو لایقم نیستی ، فکرنکن از غم رفتنت میمیرم!
برو و پشت سرت را هم نگاه نکن ، برو و دیگر اسم مرا صدا نکن
بگذار در حال خودم باشم ، بگذار با تنهایی تنها باشم …
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزی آمد که دل بستم به تو،از سادگی خویش دل بستم به قلب بی وفای تو
روزها میگذشت و بیشتر عاشقت میشدم، یک لحظه صدایت را نمیشنیدم غرق در گریه میشدم
روزی تو را نمیدیدیم از این رو به آن رو میشدم!
گفتی آنچه که میخواهم باش ، از آنچه که میخواستی بهتر شدم
گفتی تنها برای من باش ، از همه گذشتم و تنها مال تو شدم
روزی آمد که من مال تو بودم و تو عاشق کسی دیگر
اینک تنها اشک است که از چشمان من میریزد
تنها شده ام ، باز هم مثل گذشته همدم غمها شده ام
راهی ندارم برای بازگشت ، به یاد دارم شبی دلم تنها به دنبال ذره ای محبت میگشت
نمیپرسم که چرا مرا تنها گذاشتی ، نمیپرسم که چرا قلبم را زیر پا گذاشتی
میدانستم تو نیز مثل همه …
نمیبخشم تو را …
دیگر مهم نیست بودنت ، احساس گناه میکنم در لحظه های بوسیدنت
نمیبخشم تو را ، این تو بودی که روزی گفتی با دنیا نیز عوض نمیکنم تو را
دنیا که سهل است ، تو حتی نفروختی به کسی دیگر مرا
مثل یک جنس کهنه ، دور انداختی مرا!
نمیدانستم برایت کهنه شده ام ، هنوز مدتی نگذشته که برایت تکراری شده ام
مهم نیست ، برای همیشه تو را از یاد میبرم ،قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک میکنم
تو نبودی لایق من ، تو نبودی عاشق من ، میمانم با همان تنهایی و غم
تو را نمیبخشم ، و اینک روزی آمده که به خاطر تو حتی نمیریزد یک قطره اشکم!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لحــــــــــــــظه هایم

تنــــــــــــهایی را صدا می زنند


و مـــــــــــــــــــــــن


در اوج خواســـــــــــــتن


از تـــــــــو دور می شـــــــــــــــوم ...
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم گرفته است در اوج تنهایی



ای غم چقدر برایم آشنایی!


قطره قطره میریزد اشک بر روی گونه هایم


کسی نیست تا ببیند چه غمگین است بهانه ی چشمهایم


من و تنهایی ، دوست ندارم دلم اینگونه پر از غم باشد در لحظه های بی کسی


نمیدانم چرا ، دلم اینقدر از دنیا گرفته


نمیدانم چرا بغض گلویم را گرفته


نمیدانم تا کی باید اسیر غم باشم


نمیدانم تا کی باید در انتظار محبت یکی باشم


یکی مثل او که محبتش آرزوی من است ، یکی مثل او که حرفهایش آرام بخش دل من است ، او که


اینک در کنارم نیست ، او که اینک بی قرار من نیست


او که هیچگاه منتظر من نیست ، حالا چگونه باید با این دل خسته سر کنم ، چگونه باید این لحظات


سرد را بگذرانم و دلم را آرام کنم


چرا باید در حسرت یک ذره محبت باشم ، در این لحظه چرا باید به انتظار تمام شدن اشکهایم باشم


هر چه اشک میریزم ، بیشتر دلم میگیرد ، یک لحظه اشک نریزم بغض گلویم را میگیرد


پس بایدگریه کنم ، تا آرام شوم/ ، تا از این حال و هوای پر از غم رها شوم


دلم گرفته است در اوج تنهایی ، کسی نیست تا در این اوج تنهایی آرام کند این دل بهانه گیر!
 

*heaven*

عضو جدید
گاهی فکر می کردم , یک بابای خوب داشتن خیلی تکیه گاه محکمی است...دخترش هیچ وقت نمی شکند...مثل نهال آلبالو که به یک تنه درخت می بندنش...پشتش قرص است
گاهی فکر می کردم کاش,
کاش یک برادر خوب داشتم...او امید خواهرش می شد...می شد پناهش, تکیه گاهش, روی خواهرش غیرت داشت...آخ که چه کیفی می دهد غیرت برادرها...
گاهی فکر می کردم ,کاش همسرم , مثل کتاب قصه ها آنقدر خوب بود که بعد دیدنش , می شناختمش...و همه چیز خیلی عجیب و راحت تمام می شد و مثل آخر کتاب می شد گفت: ان دو سالیان سال کنار هم با خوبی و خوشی زندگی می کردند...
گاهی فکر می کردم چه آدم خوبی کنارم دارم...که هم برایم پدر است و هم برادر
اما ,نمی دانم چرا , وقتی تکیه کردم هیچ چیز محکمی پشتم نبود...
نه...می دانم چرا !

شااید این هم گوش مالی خداست , که بگوید فقط خودش تکیه گاه آدمها است و من نباید فراموش کنم

من نباید به دیگران تکیه کنم...
من نباید حتی لحظه ای به غیر او دلم خوش باشد , چون زود کوفتم می شود!
اما خدایا , تو دنیای بد آدمها هم می گویند "بچه زدن ندارد"
من را فلک , فلک کرده... مثل یه دانش آموز تنبل در مکتب خانه های قدیم
مثل یه بنده ای که حرف آقایش را گوش نکرده
اما , ضعیف که ترساندن ندارد
اصلا می دانی چیست؟ مال بد بیخ ریش صاحبش !

از من نپرس, من را به هرکس صلاح می دانی بفروش...
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
در شبان غم تنهایی خویش
عابد چشم سخنگوی توام
من در این تاریکی
من در این تیره شب جان فرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
گیسوان تو پریشان تر از اندیشه ی من
گیسوان تو شب بی پایان
جنگل عطرآلود
شکن گیسوی تو
موج دریای خیال
کاش با زورق اندیشه شبی
از شط گیسوی مواج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر می کردم
کاش بر این شط مواج سیاه
همه ی عمر سفر می کردم
 

Relampago

عضو جدید
کاربر ممتاز
یكی می پرسد : اندوه تو از چیست ؟
سبب ساز سكوت مبهمت كیست ؟
برایش صادقانه می نویسم: برای آنكه باید باشد و نیست...
 

Relampago

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]مرا چه به تنهایی و سکوت ؟[/FONT]​
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نقاشی می کشم [/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دنیای وارونه ام را ،[/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]از اینجا تا بی انتهایی تو [/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]رنگ در طرح [/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بوسه ای بر باد [/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]درختی در آغوش خاک [/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آسمانی بی ماه [/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]طبیعتی برهنه [/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و من [/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]چشمانم حکایت ها دارد ... [/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]مرا چه به تنهایی و سکوت ؟[/FONT]
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]زندگی باید[/FONT]
 

Relampago

عضو جدید
کاربر ممتاز
در سخت ترین لحظات
سعی کرده ام باور داشته باشم
همیشه در کنار من هستی
خدایا
پس در زیباترین لحظات چرا تنهایم می گذاری؟
شاید اقبالم باشد که لحظه ای زیبا برایم فراهم نگشته
 

*heaven*

عضو جدید
دلم پرواز می خواهد

دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد

دلم آواز می خواهد

دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد

دلم بی رنگ و بی روح است

دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد
دلم پرواز می خواهد

دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد

دلم آواز می خواهد

دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد

دلم بی رنگ و بی روح است

دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد
 

sana84

عضو جدید
خدایا!
بیا یک بارِ دیگر
تقسیم کُن « تنهایی » را
به نامِ توست
ولی به کامِ من....!!!
 

sana84

عضو جدید
حافظا می ‌دانم هزار نفر را پيچانده‌ای ...!

اما اينبار ، حواست اينجا باشد ...!

نيت می ‌كنم به نام ِ او ...

به نام ِ فراموش كردنش ...!
.
.
.

"يوسف گمگشته باز آيد به كنعان ..."
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادته یه روز بهم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده ... گفتم اگه بارون نیامد چی؟ گفتی اگه چشمای تو بباره آسمون گریش میگیره... گفتم: یه خواهش دارم وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار - گفتی به چشم... حالا من دارم گریه میکنم و آسمون نمیباره... تو هم اون دور دورا ایستادی به من میخندی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امشــــب باز هم پســــتچی پیر مــــحله ما نیـــامد .


یا بایــــد خانه مان را عـــوض کنم یا پســـــتچی را !

تـــو که هر روز برایـــم نامه مینویـــــسی ، مـــگه نــه ...؟


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مدام زمزمه می کنم:


"دوستت دارم"



ولی تو

دهانم را بو نکش!



نمی خواهم بدانی

دهانم بوی دوست داشتنت را می دهد...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گذشت همیشه باعث محکم شدن رابطه نمی شود...!
گذشت بی جا..گاهی ره را برای خیات هموار میسازد....!
 

palmtree

کاربر فعال
چه غریب ماندی ای دل نه غمی نه غمگساری
نه به انتظارِ یاری ، نه به انتظار، یاری
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

وقتي از درد به خود مي پيچيدم
همسايه ها گفتند: چقدر قشنگ قر مي دهي! ! !
و سالهاست من هنــــــــوز
رقاص پردرد خيابانهايم!!!!

صادق هدايت
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاشکی تورو سرنوشت ازم نگیره

میترسه دلم بعد رفتنت بمیره

اگه خاطره هام یادم میارن تورو

لااقل از تو خاطره هام نرو

کی مثل من واسه تو قلب شکستش میزنه؟؟

آخه کی واسه تو مثل منه؟؟؟

بمون دل من فقط به بودنت خوشه

منو فکر رفتن تو میکشه

لحظه هام تباهه بی تو

زندگیم سیاه بی تو نمیتونم

کاشکی تورو سرنوشت ازم نگیره

میترسه دلم بعد رفتنت بمیره

اگه خاطره هام یادم میارن تورو

لااقل از تو خاطره هام نرو

کی مثل من واسه تو قلب شکستش میزنه؟؟

آخه کی واسه تو مثل منه؟؟؟

بمون دل من فقط به بودنت خوشه

منو فکر رفتن تو میکشه

لحظه هام تباهه بی تو

زندگیم سیاه بی تو نمیتونم
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

Relampago

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در هــــر جغــــرافیـــایے کــــــه بـــــــاشم

"جهــــــــــت هـــــــا"


تفاوتے نـــــــدارند...

تمــــــــام دامنـــــــــــه هــــــــاے دلـــــــــــم

رو به سمت"خنــــــــــده هـــــــاے " توست
 
  • Like
واکنش ها: n30e

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ين روزها كمياب شده اي...
كمياب كه نه...ناياب!
مي ترسم مرا از ياد برده باشي.
آخرهمه مي گويند خاك سرد است!
ولي من معتقدم به دوري و دوستي!
به ديدارت مي آيم مثل هميشه...
با دسته گلي ميخك وشيشه اي گلاب تا بر تربتت بوسه زنم...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا