معماری با مصالحی از جنس دل

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیال نکن

پرنده هایی که بال هایشان را

می سوزانند

آسمان را دوست ندارند

شاید می خواهند

تلخی زمین را تجربه کند



 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]تاوان[/h] به تاوان دلی که دلم را شکست... دلها رامیشکنم...
گناهش پای دلی که دلم را شکست...
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلتنگی هایت را در آغوش بگیر و بخواب …


هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد …

این جمع پر از تنهاییست
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
انـصـــآفــــ نـیـستــــــ
کــه دُنـیــآ آنـقـَـدر کـوچَـکـــــ بـآشـَــد
کــه آدَمـ هــآےِ تـکـرآرِے رآ روزے صـَـد بــآر بــِبـیـنــی
و آنـقـَـدر بـُزرگــــــ بــآشَــد
کــه نـَتـَـوآنـی آن ڪٙﺳﮯ رآ ڪﮧ دلـَــ ـ ـتـــــ مـیـخواهــَـد،
حـَـتــی یـِکــــ بــآر بـبــیـنــــی...!
 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .
دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .
اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!
وَ حآل هــَم کِه . . .
گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .
زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .
وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .
گریـــه کنی . . .
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی می روی

دست هایت را باز کن

شبیه پرستوها

بال بزن

پرواز کن

پایین را نگاه نکن

تا بال هایت خسته نشوند

پرواز کن پرواز کن پرواز کن

تا بیکرانی

که نمی دانی نامش چیست !!!

انجا

مرا به خاطر بیکرانت بسپار
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
اي كاش .... باتو ميموندم
اي كاش ... از تو ميخوندم
اي كاش .... لحظه هام بوي .... تو رو داشت
اي كاش ... اي كاش
عشقت ..... عشق دنيامه ........ عشقت ...... شوق فردامه
عشقت ...... اي كاش ...... غم توي قلبم نميذاشت ...... اي كاش ....... اي كاش
اي واي... قلبم .... بي تابه........ اي واي ......چشمام... بي خوابه
كاش با من بودي هر شب ....... هرجا مهتاب .... مهتابه
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
برف ها را

قله ها بیشتر می فهمند

دره ها

رودهای سرگردان را دامن می گیرند

و من

گل یخی اواره ام

میان قله ها تا دره ها

کسی نمی فهمد مرا ؟


جز تو تمام زندگی ام...
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
شنیــده بــودم پا "قــلب دوم" است ...

امابــــــــــــــــــاور نداشتــم !
تــا آن زمــان كــه فــــــــــــــهمیــدم ،
وقتــی[SUP] دل[/SUP] مــانـــدن نــدارم ،

پــای ایـــــــــــــــــــــــ ـــستــادن هــم نیســت... !!!
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]گفته بودم میکشمتــــــ آخر [/FONT][FONT=&quot]...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot]امروز ... دم غروبـــــ ..... ...وقتـــــ اذان [/FONT][FONT=&quot]....[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot]دلم را با اشکـــــ آبـــــ دادم [/FONT][FONT=&quot]...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot]رو به قبله خواباندمش [/FONT][FONT=&quot]..[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot]یکـــ ... دو ... سه [/FONT][FONT=&quot]...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot]تمام شد [/FONT][FONT=&quot]......
[/FONT]
[FONT=&quot]دیگر بهانه ات را نمی گیرد[/FONT][FONT=&quot].......!!!!!!![/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
 

Elham*92

کاربر بیش فعال
یادت هیچ گاه از بین نمیرود...بلکه از سطری به سطر دیگر منتقل میشود... و این است قانون پایستگی یادت...;)
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اسم قاشق را گذاشتی قطار . . . هواپیما . . . کشتی . . . تا یک لقمه بیشتر بخورم . . .

یادت هست
مادر؟

شدی خلبان ، ملوان ، لوکوموتیوران و . . .

میگفتی بخور تا بزرگ بشی . . .

و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته باشم قورت بدهم . . .

حتی بغض های نترکیده ام را...
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
« من محکوم به حبس ابدم ... »




چه خوش خیال بودم….

که همیشه فکر می کردم در قلب تو محکومم…….

به حبس ابد!!

به یکباره جا خوردم…..

وقتی زندانبان به یکباره بر سرم فریاد زد….

هی…تو…



آزادی….

و صدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد…..!!!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی تو در من
کودکی می گرید
که مادرش را
در شب و باران
گم کرده است
و هیچ آسمانی
توان آرام کردنش را ندارد !
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می خواهم از تو بگویم

بی آن که در جستجوی قافیه باشم

و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم

می خواهم از تو بگویم

از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری

با ساده ترین کلمات

همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد

می خواهم بگویم دوستت دارم

امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم

نه می خواهم ستاره ها را برایت بچینم

و نه می خواهم به شهر آرزوها و رؤیاها بروم

فقط ساده و با صداقت

همراه با شاهدی صادق

از اعماق جانی سوخته

با چشمانی بارانی

می خواهم بگویم دوستت دارم

و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید

من تقدس عشقت را

بر کرامت وجودم نشانده ام

 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایســــــتــــاده ام …
بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود … !
مـــن ،
همیــن جا ،
کنار قـــول هـایت ،
درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت و در عمــــق نبـــودنت ،
محـــــکم ایــستاده ام !
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه روزی میرسه که جای خالیم رو با هیچ چیز نمیتونی پر کنی …….
.
من ” خاص “نبودم ،.
.
فقط …
.
.
.
عشقم بی ریا بود…
.
و عشق بی ریا کیمیاست …!
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
“قطار می رود…
تو می روی…
تــمام ایستگاه می رود…
و من چقدرساده ام،
که سال های سال…
در انتظار تو…
کنار ایسـتگاه رفته ایستاده ام…
وهمچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام”
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

چرا بايد زندگي را در نگاه يک آينه ديد ؟
سردي نگاهش و بي پروايي در سخنش مرا به اين باور مي دارد

که او را نيز بايد ترک کرد


من چه زود رازهاي پنهان قلبم را با او در ميان گذاردم

چه زود اشکهايم را برايش ريختم


و چه زود به او اعتماد کردم

شيفته ء نگاه همدرد او شدم وعاشقانه دست مهربان دوستي را به سوي او دراز کردم


صادقانه و بي پروا گفتم

ان چه را که نبايد مي گفتم .

وقتي به خط ممتدي که آن را زندگي مي نامند مي انديشم


مي فهمم که بايد شکست


در تمامي ثانيه ها
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اين هوا.......
هواي دلگيريست.....
فصل قلبم پاييزيست.....................
اسمان قلبم بارانيست...........
دلم گرفته...............
اين چه درديست..............
.
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2] http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon1.png [/h]
گویا زمین در فراقت،بی قراری میکند؛بی قراری زمین،خبر از ندیدن ماه میکند.چه روزگاری و چه دورانی؟ماه برای تسکین دلتنگی خود؛دلتنگی زمین را نادیده گرفت...وای برماه،که رخ خود را چند صباحی از زمین دریغ نمودوزمین در غم نبودش،سیاهی شب را مرهم آغوش خالی اش کرد تا؛در آن سیاهی گم شود،و جاده ی گونه هایش سیلاب چشمانش رابه سیاهی شب بسپاردو محو گردد.





 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


اين حکم روزگار است

با شلاق تنهايي مرا حد زنند


و در سلول بي کسي حبسم کنند

من محکوم به حبس ابدم .

 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تــو قـــرار مــن بـاش[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]تـا مـن مَــــــدارت شـوم[/FONT][FONT=&quot] ![/FONT]
[FONT=&quot]چـہ قــــرار و مـــدارے بـهـــتـر از مــــا[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولا به نظر می رسید که زندگی بی تو یعنی هیچ …

حالا که رفتی فهمیدم که فقط به نظر می رسید …
 
بالا