وقتی دلت میگیره یا تنهاییتو گریه میکنی یا ....

دکتر مهدیه

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آدما وقتی دلشون میگیره یا تنهاییشونو گریه میکنن یا گریه شونو تنهایی میکنن
خیلیا سنگ صبور دارن و بعضیاشون ندارن....هرقدرم با نبودنش بسازن جای خالیش رو دلشون سنگینی میکنه

گاهی سنگ صبور یکی میشی ک فردا دلتو میشکونه گاهیم دل اونی رو میشکونی ک تو بدترین تنهاییات و غمات سنگ صبورت بود .تنهایی ی جور خاصی قشنگه حتی وقتی یکی رو تو غم و تنهاییت سهیم میکنی....
اما هنر میخاد بتونی قشنگی دنیا -ی پر از غم - ی رو ک با شریک رازت با سنگ صبورت ساختی بدونی ..هنر میخاد قدرشو بدونی و نخای برا شونه هاشو برا درد دلای یکی دیگه قرض بدی...باید اونقد عزیزش کنی ک ی ذره حسود باشی و بتونی حرمت دردا و درد دلاتو داشته باشی

هر چ رابطه هات بیشتر میشه دوستات بیشتر میشه ..قشنگه ک دوستای قدیم و جدیدتو با هم اشنا کنی اما اصن قشنگ نیس بخوای شونه ای سنگ صبورتو با یکی دیگه شریک بشی مگه دل اون طاقت گوش دادن ب چن تا دردو داره؟

از طرفی کلمات همیشه پر سوء تفاهمن ..ی وقت میبینی عزیزتو از دست دادی واسش غریبه ای حرفی رو ک از بقیه میشنوه ممکنه بدون اینکه نظر خودت و بپرسه بپذیره...حالا گریه هات ب ج ه ن م اونوقت تو میمونی و ی عالم سوال ...اینکه چرا دیگه باورت نداره؟!!

اونوقت اگه بخودش بگی گوش نمیده چون ازت فاصله گرفته و میگه داری اشتباه میکنی
اگه ب خودش نگی حتی سلام لبخندت ی جور دروغه...و این درد داره ک بخای بش دروغ بگی
اگه بخوای بزاری بری...نمیزاره....
اگه نتونی با لبخندو ظاهری و احوالپرسی بش دروغ احساسی بگی ی راه میمونه واست مجبورش میکنی گوش بده ..مجبور شدن و مجبور کردن درد داره شاید غرور هر دو بشکنه


تازه ....وقتی غرورش شکست دلش میشکنه ولی یکی ک ی بار - و چندین بار -نشسته پای درد دلت ولت نمیکنه بزاره بره با اینکه خودش شاید ته دلش ی غمی داشته باشه اما باید انقد عمیق باشه ک بجای قسم خوردن و شاهد اوردن از خودش بپرسه چرا اینجور شد؟چرا میگه واسش دیگه وجود ندارم؟ فقط میخاد منو بشکونه یا ن ... دلش ازم شکسته و میخاد ب زبون خودم بام حرف بزنه؟

اگه بخاد خودشو ثابت کنه اروم و شاید با بغض سکوت میکنه میشینه روبرت - حتی ا راه دور -همه اشناها و شاهداو مقدساتو قسمارو میزاره کنار از خودت و خودش میپرسه کی بود با غمت اشک ریخت کی بود با خنده هات شاد شد شد و خندید؟کی بود وقتی اروم نبودی تحملت کرد؟کی بود دردلاتو تو دلش ریخت و بروت نیاورد؟ حالا منم و خودت هیچ شاهدیم ندارم ب هیچ چیم قسم نمیخورم ب من میگی برات وجود ندارم من عوض شدم؟

بیا حرمت همدردامونو بدونیم اونایی ک باشون درددل کردیم و بامون درددل کردن
بیا انقد ب خودمون و عزیزمون بها بدیم ک وقتی کدورت پبش میاد خودمون دوتایی حلش کنیم
بیا حتی حرمت دردها و غصه ها و تنهاییا رو حفظ کنیم هرچ باشه با گفتن دردمون با گوش کردن ب ی درددل پخته شدیم
شاید تا چن روز شاید بعد سال نو یکی مون نبود بزا لااقل یادمون ی مرهم باشه ن ی درد تازه

:gol:

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پ .ن :

مرهم : ضماد یا دارویی که بر زخم میگذارند که جمع آن مراهم میشود و از واژه کامل عربی گرفته شده است و این نو ع مرهم را بر زخم جسمی و ظاهری استفاده میکنند.

مرحم: از رحم ‍، مرحمت ، مهربانی و لطف و ....گرفته شده است که بازهم از واژه کامل عربی گرفته شده است منتهی در ادبیات اسم مصدر است . و بازهم این نوع مرحم رحمتی یا ضمادی یا دارویی است که بر زخم دل میگذارند .
 
آخرین ویرایش:

matin1366

عضو جدید
مــــی گــــویــنــد ســـــاده ام،،،
مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با
یــک جمـــــلـــه
یـــک لبـــــخـنـــد،،،
بــه بــازی
میـــــگیــــری
مــــــیگـــــوینــــد تـــرفنــدهـــایت
، شـــیطنـــت هــــایت
و دروغ هایـــت را نمــــی
فهمــــم
... مــــــیگویند ســــاده ام
اما تـــــو این را
باور نکن
مــــــــن
فـــــقــــــط دوســـتـــــت دارم،
همیـــــــــن!!!!
و آنــــها ایــــن را نمـــــــیفــــهمنــــد..

مرسی دکتر.عالی بود
 

matin1366

عضو جدید

حـِـ ـکایت رِفاقَت مَن بآ تـ ـوحِکآیــَ ـــت قَهــ ـــوهـ ایست کِ اِمروز بِ یـــآد تـ ـــوتَلـ ٌـــخِ تَلـٌ ــخ نوشیدَمــ ـ !کهــ بـ ـآ هَر جــُ ــرعهـــــبِسیــ ـآر اَندیشیدَم کِ این طـَ ـعٌمـٌــ رآ دوسـ ـت دآرَم یآ نـَــو آنقَـ ـــدر گیــ ــــــــر کَردَم بِین دوست دآشٌـــتَن و نَدآشٌتَنـــکِ اِنتـ ـِـــظـار تَمآم شُدَنـــَـش رآ نَدآشٌــ ــتَموَ تَمآم کِ شــُ ــد فَهمیدَمبـــــــــــــآز هَم قَهــ ٌـــوهـ میخوآهِــم!!!حتـ ــی تَلـٌ ـخِ تَلـٌ ــخ
 

vooroojak khanoom

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی مهدیه جان تو خاص بودی هستی و خاهی بود...تو دیوونه ترین دوست داشتنی هستی که به عمرم دیدم:smile:


این شبــها در کنج اتاقم حتی تنهایی هم به مــــن تجاوز میکند.


زندگیــــــم قشنگ بود...روزگـــــار نذاشت.


از اتاق خاطراتم بوی حلــوا بلند شده است ...


آرام
فاتحه بخوان...شاید خدا گذشته ام را بیامرزد.


 
آخرین ویرایش:

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دکتر4400 امین تشکرت رو من زدم......دی

 

وهاب...

اخراجی موقت
دلـ ـم تنـ ــگ شـ ــده؛


بـ ـرای عكـــ ـس هایی كـ ـه پــــ ـاره كـ ـــردم و سوزاندمشـ ــان


بــ ـرای دفتــــ ــــر خاطراتـــ ـم كه مدت هاسـ ــت دیگر چیــــ ــزی در آن نمى نویســ ــم


حـــــــ ـــتى برای آدم هـــ ــــای حسـ ـودی كه، دور و بـَـرَم می چرخـ ــیدنـ ـد و خـیــ ـلی
دیــ ـر شناختمشــ ــــــان


برای كسی كـ ــه این روزهـ ــا عجــ ـیب نبودنــــ ــش را حــ ـــس میكــ ـنم.


خنـــــ ــــده هــ ــــایی كه دارم فــرامـ ــــوششـ ــــان میكـــ ــنم


و بـــ ــرای خـ ـودم كه حـ ــالا دیگـ ــر خیلی عــــ ـــــ ـــوض شـ ــده ام !!/.
 
آدما وقتی دلشون میگیره یا تنهاییشونو گریه میکنن یا گریه شونو تنهایی میکنن
خیلیا سنگ صبور دارن و بعضیاشون ندارن....هرقدرم با نبودنش بسازن جای خالیش رو دلشون سنگینی میکنه

گاهی سنگ صبور یکی میشی ک فردا دلتو میشکونه گاهیم دل اونی رو میشکونی ک تو بدترین تنهاییات و غمات سنگ صبورت بود .تنهایی ی جور خاصی قشنگه حتی وقتی یکی رو تو غم و تنهاییت سهیم میکنی....
اما هنر میخاد بتونی قشنگی دنیا -ی پر از غم - ی رو ک با شریک رازت با سنگ صبورت ساختی بدونی ..هنر میخاد قدرشو بدونی و نخای برا شونه هاشو برا درد دلای یکی دیگه قرض بدی...باید اونقد عزیزش کنی ک ی ذره حسود باشی و بتونی حرمت دردا و درد دلاتو داشته باشی

هر چ رابطه هات بیشتر میشه دوستات بیشتر میشه ..قشنگه ک دوستای قدیم و جدیدتو با هم اشنا کنی اما اصن قشنگ نیس بخوای شونه ای سنگ صبورتو با یکی دیگه شریک بشی مگه دل اون طاقت گوش دادن ب چن تا دردو داره؟

از طرفی کلمات همیشه پر سوء تفاهمن ..ی وقت میبینی عزیزتو از دست دادی واسش غریبه ای حرفی رو ک از بقیه میشنوه ممکنه بدون اینکه نظر خودت و بپرسه بپذیره...حالا گریه هات ب ج ه ن م اونوقت تو میمونی و ی عالم سوال ...اینکه چرا دیگه باورت نداره؟!!

اونوقت اگه بخودش بگی گوش نمیده چون ازت فاصله گرفته و میگه داری اشتباه میکنی
اگه ب خودش نگی حتی سلام لبخندت ی جور دروغه...و این درد داره ک بخای بش دروغ بگی
اگه بخوای بزاری بری...نمیزاره....
اگه نتونی با لبخندو ظاهری و احوالپرسی بش دروغ احساسی بگی ی راه میمونه واست مجبورش میکنی گوش بده ..مجبور شدن و مجبور کردن درد داره شاید غرور هر دو بشکنه


تازه ....وقتی غرورش شکست دلش میشکنه ولی یکی ک ی بار - و چندین بار -نشسته پای درد دلت ولت نمیکنه بزاره بره با اینکه خودش شاید ته دلش ی غمی داشته باشه اما باید انقد عمیق باشه ک بجای قسم خوردن و شاهد اوردن از خودش بپرسه چرا اینجور شد؟چرا میگه واسش دیگه وجود ندارم؟ فقط میخاد منو بشکونه یا ن ... دلش ازم شکسته و میخاد ب زبون خودم بام حرف بزنه؟

اگه بخاد خودشو ثابت کنه اروم و شاید با بغض سکوت میکنه میشینه روبرت - حتی ا راه دور -همه اشناها و شاهداو مقدساتو قسمارو میزاره کنار از خودت و خودش میپرسه کی بود با غمت اشک ریخت کی بود با خنده هات شاد شد شد و خندید؟کی بود وقتی اروم نبودی تحملت کرد؟کی بود دردلاتو تو دلش ریخت و بروت نیاورد؟ حالا منم و خودت هیچ شاهدیم ندارم ب هیچ چیم قسم نمیخورم ب من میگی برات وجود ندارم من عوض شدم؟

بیا حرمت همدردامونو بدونیم اونایی ک باشون درددل کردیم و بامون درددل کردن
بیا انقد ب خودمون و عزیزمون بها بدیم ک وقتی کدورت پبش میاد خودمون دوتایی حلش کنیم
بیا حتی حرمت دردها و غصه ها و تنهاییا رو حفظ کنیم هرچ باشه با گفتن دردمون با گوش کردن ب ی درددل پخته شدیم
شاید تا چن روز شاید بعد سال نو یکی مون نبود بزا لااقل یادمون ی مرهم باشه ن ی درد تازه

:gol:

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

کاش منم میتونستم به این راحتی حرفای دلمو بزنم
گاهی حتی خودمم نمیدونم که "دل"ام چی میخواد
و فقط خداست که میدونه...

واینجاست که معنی "نحن اقرب من حبل الورید" هویدا میشه...


ای نزدیک تر از من به من...
 
آخرین ویرایش:

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
از وقتی به خدا اعتقاد ندارم دیگه دلتنگ نشدم، زندگیم خیلی شاد شده دیگه فکر و خیال ندارم فقط دنبال خوش بودن هستم دیگه یادم رفته حس دلتنگی چجوری بود
 

Similar threads

بالا