گفتگوی شهرسازی شماره 3 : شهر و معماری ( رابطه شهرسازان و معماران باید چگونه باشد؟ )

هدیه.

مدیر تالار مهندسی شهرسازی
مدیر تالار

امروز گفتگوی سوم رو کلید میزنیم با یک موضوع متفاوت ، موضوعی که پای مهندسان معمار رو هم به اینجا باز میکنه و امیدواریم با همراهی هم بتونیم به نتیجه خوبی برسیم.


شهر و معماری با هم چه رابطه ای دارند و اصولا شهرسازان و معماران تا چه حد میتونن با هم در ارتباط باشند؟


این ارتباط از چه نوعیه؟ و آیا اصلا نیازی به وجود ارتباط این دو گروه با هم هست؟

بعضی ها این دو گروه رو رقیب و بعضی دیگه اونها رو همکار میدونن. نظر شما چیه؟ و دلیلتون چیه؟

در جامعه امروز ایران رابطه این دو گروه رو با هم چگونه ارزیابی میکنین؟ آیا اطلاعی از نحوه همکاری این دو گروه در کشور های دیگه دارین؟

آیا نمونه ای از نتیجه همکاری یا رقابت این دو گروه سراغ دارین؟

و بالاخره هرچیزی که به نظرتون در این زمینه به شناخت بیشتر این ارتباط بهمون کمک میکنه رو در اینجا به اشتراک و مباحثه بگذارید .




:warn: توجه ....توجه http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/a062.gif

:redcard:همه نظرات قابل احترام هستند و در صورت مشاهده هرگونه توهین ، پست مربوطه حذف شده و کاربر مزبور اخطار دریافت می نماید. :redcard:



با تشکر از همه عزیزان معمار و شهرساز
 
آخرین ویرایش:

DDDIQ

مدیر ارشد
با سلام و سپاس از موضوع خوبتون خانم مهندس
برای شروع و باز تر شدن موضوع به صورت کلی به نظرم این شاید بتوانیم بگوییم علاقه به تکرویی و عدم تمایل به همکاری گروهی و عدم مشورت و تاثیر دادن نظرات مثبت دیگر در کارهامون به نوعی شاید یه مساله نهادینه شده در فرهنگ و اخلاق ما هست که در ابعاد مختلف زندگی اعتقادی و کاری ما خیلی پر رنگ به چشم میاد !! که در این سالها با تخصصی شدن و گسترش رشته ها و علوم مختلف این ارتباط کم مشکل ساز شده ....
حتی متاسفانه این تضاد و نا هماهنگی در رشته های نزدیک مثل معماری و عمران یا شهرسازی و معماری که همپوشانی زیادی دارن هم بیشتر به چشم میاد که قاعدتا باید تعامل و همکاری بیشتری برای رسیدن به یک نتیجه و عملکرد مطلوب داشته باشند !! ( و حتی عدم هماهنگی نظرات و برداشت های مختلف از یک موضوع در یک رشته هم وجود داره و هر کسی تجربه و برداشت خودش رو به صورت کامل درست میدونه )

و برای رشته های شهرسازی و معماری که موضوع گفتگو هست هم این مساله وجود داره که دیده میشه گاها معماران طراحی های خودشون رو بدون توجه به اینکه جزئی از یک کل و یک بافت شهر هستند ارائه میدن و یا شهرسازان هم بسیار دیده شده که طرح های عمرانی شهری خودشون رو با توجه کمتری به قوانین و ضوابطی که یک جز یک ساختمان باید طراحی بشه ارائه میدن که نتیجه آن هم ساخت شهرهای امروزی ایران هستن که مشکلات اونها رو حس میکنیم ...
شاید یکی از مشکلات که باعث ایجاد این مشکل شده این هست که دو رشته هنوز به خوبی تفاوت های تخصصی شون حتی برای متخصصین این رشته ها به خوبی شناخته شده نیست ! و هر کدام به خوبی حوزه های عملکرد مناسب برای خودشون رو نمیشناسن ! که انتصاب های جابجا سرپرست های مسئولین این رشته ها در امور یکدیگر شاید یکی از نمود های اون هست ....
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به هدیه عزیز و ممنون از دعوتت...
صدیق جان ممنون از تکمیل گفته های موضوع بحث .

ببخشید اول من یه نکته بگم به نظرم (البته نظر من تنها نبوده)رشته مرمت و احیا...بیشتر با شهرسازی در ارتباطه تا رشته معماری البته در نوع خودشون میدونم که هر کدوم تاثیرات مثبت و منفی زیادی میتونن بزارن روی این بحث ولی یه استاد داشتیم تا بحثی میشد میگفت :مرمت و شهرسازی خواهر و برادرن!!!!!

میتونم این موضوع رو بیشتر روی محله ها و بافتهای قدیمی موجود در کشورمون بیان کنم تا جایی که میدونیم امروزه صحبت راجع به بافتهای فرسوده و دادن تسهیلات و وام ...وعد هایی از این نوع برای در اختیار دادن مالکان و صاحبان بناهای مناطق فرسوده به شرکتهای خصوصی -دولتی و...گاهی شهرداریها ....هست و تو خبرها و روزنامه ها بسیار راجع بهش گفتگو شده خب اگه از این دید بخوایم نگاه کنیم بین شهرسازی و مرمت ارتباط هست چون یه طرف برمیگرده به اون ارزشهای تاریخی محله و بافتها که باید زنده نگاه داشته بشه و طرف دیگه بر میگرده به نیازهای روز شهر و شهروندها که باید تامین بشه پس اگه همکاری دوسویه بین این دو رشته وجود داشته باشه شاید خیلی از مسایل فرهنگی که امروزه رو به فراموشی رفتن بتونن احیا بشن تو فضای شهری جدید و نگاهی جدید به شهر نو...

این نظر من بودم با توجه به رشته مرمت و اینکه به نظرم لازمه در کنار پیشرفتهای روز که در شهر و شهرسازی به وجود میاد به الگوها ی قدیمی مناطق که نشانه هویت انها هستن هم توجه بشه.
 

atefe717

عضو جدید
به نظرم معماری و شهرسازی رو اصلا نمیشه از هم تفکیک کرد و باهم رابطه متقابل دارند،بلاخره هر طرحی که معمار طراحی میکنه و می سازه مستقیما بر سیمای شهری تاثیر می زاره ،با این حال بازهم در معماری به پی آمدهای شهری توجه نمیشه و به همین دلیل هست که شهر های ما از سیمای مطلوبی برخوردار نیستند.بنابراین این دو رشته باید باهم همکاری وسیعی داشته باشند.معمارها باید بتونند با خلاقیت راهی برای رفع مشکلات شهری به وجود بیاورند.
امروزه در ایران معماری به نوعی هست که هرکس سعی در نشان دادن برتری خود دارد و به دنبال چیزی متمایز و متفاوت با سایرین است و به هماهنگی فضاها و زمینه توجه نمی شود در واقع از مدرن بودن ساختمانها تنها چیزی که میشه دید آشفتگی وبهم ریختگیه و همین عامل باعث بروز مشکلاتی در سیمای شهری می شود.در اصل باید شهرساز و معمار برای خلق محیطی منسجم و مطلوب همکاری داشته باشند.
 
آخرین ویرایش:

sanaz_panel

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معماری و شهرسازی باید پیوندی‌ کامل‌ و نزدیک‌ با هم‌ داشته‌ باشند .اصول و پایه معماری طراحی تک بناست .از کنار هم قرار گرفتن این تک بناها قسمت اعظمی از شهر شکل می گیرد .بنابراین معماری مناسب در تک بناهای شهری می تواند تاثیر زیادی روی شهر بگذارد . ما هر چند معماری‌ای‌ داشته باشیم‌ که‌ در شکل‌ فردی‌ و در بیان‌ خلاقیت‌های‌ هنری‌ بسیار تحسین برانگیز باشد اما چنانچه برنامه ریزی مناسب شهری وجود نداشته باشه و ضوابط فنی درست برنامه ریزی شهری بر یک مجموعه شهری حاکم نباشد و چیدمان این تک بناها کنار هم مجموعه خوبی رو چه از نظر کالبدی و چه از نظر عملکردی تشکیل ندهد منجر به پیدایش مجموعه ای ناموفق می شود .
باید قاعده‌ای‌ منطقی‌ بین‌ معماری‌ و شهرسازی‌ برقرار باشد که بتواند خلاقیت‌ فردی‌ و هنری‌ معمار را تبدیل‌ به‌ خلاقیت‌ اجتماعی‌ و جمعی‌ کند .مشکل‌ اساسی‌ معماری‌ این‌ قرن‌ ایران‌ نیز در همین نکته‌ است‌ که این‌ رابطه‌ منطقی‌ و عقلانی‌ چندان وجود نداشته‌ است.
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود.....:gol:

رابطه معماری و شهرسازی به مفهوم پایه ای که با یکدیگر دارند بر میگرده، پس بی تردید همکاری هم پایه این دو گرایش رو خواهد طلبید.تامین مسکن و برآورده شدن نیاز امنیت هدف مشترک و اولیه ای است که در کارکرد این دو اهمیتی و توجه ویژه ای بهش نشون داده شده .اما با یک تفاوت کلیدی در بطن...به این صورت که،معمار..یعنی نگرش فردی و خاص،روحیات و چالش های منحصر به فرد یک عنصر،یک فضاو یک کالبد و این بر خلاف شهرسازی...با نگاهی کلان و گسترده است و این دو نوع دیدگاه متفاوت می تونه روی عملکرد تاثیر مهمی وشاید جدا کننده داشته باشه.ولی از اونجایی که نقطه شروع و پایه اولیه و اصلی هر دو از یک منظر تعریف میشه که همون تلفیق فن و هنر هست،پس...پیوند دهنده بی چون و چرا هم خواهد بود به شرطی که زمینه های لازم برای انطباق این دو در کنار دیگر شاخصه ها به وجود بیاد.

از اونجایی که تو کشور ما حس رقابت نه چندان سالم،ارزش مند تر و تعریف شده تر از همکاری هست،تو این موضوع هم نمیشه خوش بین بود که بتونیم تعامل مفیدی رو داشته باشیم،درست همون مسئله ای که برای رسیدن توافق نظر با مهندسین عمران درگیرش هستیم.چیزی که در کشورهای دیگه به راحتی با اون کنار اومدن..به عبارتی ظهور نسل جدید صنعت ساختمانی با مشارکت معماران برجسته و شرکتهای مختلف شهرسازی و عمرانی هست که نتیجه بسیار مطلوبی به جا گذاشته..که از برجسته ترین اون میشه به "پل شیخ زیاد" نتیجه همکاری مشترک گروه معماری زاها حدید(معمار مورد علاقه من!) و شرکت هافتون اشاره کرد.
...پس!!
این نمونه خوبیه، که نشون دهنده این نکته خیلی مهم هست که:وقتی دو تفکر همگرا ، در عین دارا بودن ساختار های مختص خودش با هم همفکری و ایده پردازی کنند یک محصول شکل میگیره که مینوته نگرش بنیاد گرایانه تری نسبت به تفکر صِرف و انحصاری داشته باشه..و این وقتی به تحقق می رسه که ..با کمی دقت نظر و مصالحت دوستان معمار و شهرساز پویایی و تحول معنایی و اجرایی معماری و بافت شهری رو همراه بیاره
...این یعنی * معماری شهری * ، که مقدمه رسیدن به آرامان شهر و ایده آل ترین نقطه منظر معماری و شهرسازی خواهد بود.

*در این باره مقاله جالبی رو دیدم که خوندنش برای دوستان عزبز خالی از لطف نیست.
 

پیوست ها

  • atfl00000116-0008.pdf
    5.2 مگایابت · بازدیدها: 0

هدیه.

مدیر تالار مهندسی شهرسازی
مدیر تالار
خیلی ممنون از همگی.
به نظرم این مبحث داره روند درستی رو طی میکنه. اگه دقت کرده باشین همه به نوعی در این مورد توافق نظر داریم که متخصصان هر گروه به نوعی نسبت به گروه دیگه یه حس برتر بودن دارن . یعنی یه جورایی موفقیت خودشون رو در کوبوندن طرف مقابلشون میدونه. و این شاید یکی از اساسی ترین مشکلات این حوزه باشه. که البته همونطور که مهندس صدیق هم گفتن شاید این اخلاق یک جورایی ( البته متاسفانه ) در بین همه افراد جامعمون به نحوی دیده میشه و به نوعی باید رو فرهنگمون کار کنیم.

یک تفاوت دیگه هم میتونه تو نحوه بینش این دو گرایش به خلق اثر ( ساختمان و شهر ) باشه. مثالی که دکتر پورصفوی همیشه برای ما میزنن .
ایشون میگن تفاوت در دیدگاه خلق اثره . در معماری قضیه خلقت همونطور صورت میگیره که ما در کتب مقدس داریم. یعنی ابتدا انسان را از گل افرید و بعد روح رو به درون اون دمید. ابتدا ساختمان رو میسازیم و بعد انسان ها به عنوان روح به اون وارد میشن.
اما دیدگاه شهرسازی به خلقت مشابه تعریف علم از خلقت انسانه ، یعنی یک سلول تکثیر میشه و کم کم یک انسان کامل رو میسازه و از همون ابتدا روح درون تک تک سلول ها یا پارسل های یک شهر وجود داره .

و مشکل دیگه دانشگاه های ما ست. خیلی از ماها حتی نمیدونیم سیلابس درسی گروه مقابل چیه در حالیکه باید بدونیم ما داریم برای خلق یک مجموعه و یک سیستم پویا و زنده با هم فعالیت میکنیم ، باید بدونیم تو مجموعه ما هرکسی تو چه جایگاهی ایستاده و قراره چه کاری رو انجام بده و بدونیم که این کار در جهت کمک برای رسیدن به اهداف مشترکمونه و این اهداف بدون همیاری هم محقق نمیشن . اما این جهلی که نسبت به گروه مقابل داریم شاید به نوعی حس رقابت رو در ما وجود میاره. این که هر گروه جایگاه خودش رو بشناسه و حس کنه در کنار همکارانش قراره یک مجموعه کامل رو بسازه میتونه خیلی بهمون کمک کنه.


 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی ممنون از همگی.
به نظرم این مبحث داره روند درستی رو طی میکنه. اگه دقت کرده باشین همه به نوعی در این مورد توافق نظر داریم که متخصصان هر گروه به نوعی نسبت به گروه دیگه یه حس برتر بودن دارن . یعنی یه جورایی موفقیت خودشون رو در کوبوندن طرف مقابلشون میدونه. و این شاید یکی از اساسی ترین مشکلات این حوزه باشه. که البته همونطور که مهندس صدیق هم گفتن شاید این اخلاق یک جورایی ( البته متاسفانه ) در بین همه افراد جامعمون به نحوی دیده میشه و به نوعی باید رو فرهنگمون کار کنیم.

یک تفاوت دیگه هم میتونه تو نحوه بینش این دو گرایش به خلق اثر ( ساختمان و شهر ) باشه. مثالی که دکتر پورصفوی همیشه برای ما میزنن .
ایشون میگن تفاوت در دیدگاه خلق اثره . در معماری قضیه خلقت همونطور صورت میگیره که ما در کتب مقدس داریم. یعنی ابتدا انسان را از گل افرید و بعد روح رو به درون اون دمید. ابتدا ساختمان رو میسازیم و بعد انسان ها به عنوان روح به اون وارد میشن.
اما دیدگاه شهرسازی به خلقت مشابه تعریف علم از خلقت انسانه ، یعنی یک سلول تکثیر میشه و کم کم یک انسان کامل رو میسازه و از همون ابتدا روح درون تک تک سلول ها یا پارسل های یک شهر وجود داره .

و مشکل دیگه دانشگاه های ما ست. خیلی از ماها حتی نمیدونیم سیلابس درسی گروه مقابل چیه در حالیکه باید بدونیم ما داریم برای خلق یک مجموعه و یک سیستم پویا و زنده با هم فعالیت میکنیم ، باید بدونیم تو مجموعه ما هرکسی تو چه جایگاهی ایستاده و قراره چه کاری رو انجام بده و بدونیم که این کار در جهت کمک برای رسیدن به اهداف مشترکمونه و این اهداف بدون همیاری هم محقق نمیشن . اما این جهلی که نسبت به گروه مقابل داریم شاید به نوعی حس رقابت رو در ما وجود میاره. این که هر گروه جایگاه خودش رو بشناسه و حس کنه در کنار همکارانش قراره یک مجموعه کامل رو بسازه میتونه خیلی بهمون کمک کنه.



با سلام
ببخشید هنوز نیومده نقل قول میگیرم
مثالی که از شهر زدین کاملا بجا بود.
بدن. ولی نه هر بدنی بلکه بدنی که جدای از فیزیک به کمال روحی هم رسیده باشه و این دقیقا همون چیزیه که معلم ثانی محمد ابن فارابی در توصیف مدینه ی فاضله یا جامعه ی ارمانی بیان کردند.
در تفکر فارابی مدینه به کوچکترین اجتماعی که نیازهای مردم رو برطرف کنه اطلاق میشه.
و برای این مدینه هفت ویژگی بیان شده که فقط دو مورد از انها برای ما قابل دسترسی هستن.
تعاون و عدالت.
و این دو مورد فقط قابل دسترسی هستن و هنوز به دست نیومدن و چالش تمام شهر های کنونی برطرف کردن نیاز های مردمه که هنوز در حل اون مشکل داره.
مشکل ما عدم مشارکت معمارها و شهرساز ها و مهندسین نیست.
مشکل ما عدم مشارکت تمام مردم.
در جامعه ی آرمانی هدف سعادت عموم مردم. در حالی که در جامعه ی کنونی هرکس این هدف رو فقط در مسیر خودش و فارغ از عموم دنبال میکنه.
حالا از عموم که بگذریم و به متخصصین برسیم.
من در حدی نیستم که نظری بدم ولی بحثه پیش روی ما مشکلی بوده که از ابتدای شهرسازی تاریخ وجود داشته و تا به حال حل نشده.
و دلیلش هم رقابت ناسالم و عدم شناخت نیست
دلیلش ترس از روبهرو شدن با همچین مساله ی بزرگیه. و این ترس اونقدر نهادینه و ریشه ای شده که دیگه دیده نمیشه.
البته قسمت کوچکی از بحث جامعه ی ارمانی به شهرسازی برمیگرده و اکثرا به نظام طبقاتی و رهبری جامعه اشاره داره.
به هر حال امیدوارم این بحث ادامه داشته باشه
 

Arch-Azadeh

همکار مدیر مهندسی شهرسازی متخصص طراحی شهری
به نظر من معماران و شهرسازان حتما باید با هم در تعامل باشن، به دلیل اینکه دو دیدگاه مختلف نسبت به یک پروژه مسلما باعث بهتر شدن پروژه میشه
اما متاسفانه از اونجایی که روحیه کار جمعی در بین ما ایرانی ها وجود نداره باعث میشه به جای اینکه از معلومات هم استفاده کنیم ، همش بخوایم که رشته مون رو به رخ طرف مقابل بکشیم و مثلا بگیم که تو از این موضوع چیزی نمیفهمی و من بهتر بلدم - همونطور که دوستان گفتن دقیقا مثل رابطه معماری و عمران میمونه :surprised:- در نتیجه به جای اینکه به اطلاعاتمون اضافه بشه و پروژه بهتر بشه، شاید بدتر هم بشه.

به نظرم ترکیب معماری و شهرسازی میشه طراحی شهری که هم از این رشته داره و هم از اون رشته... وجایی که دیدم این موضوع خیلی رعایت شده منطقه 22 تهران هست که شهرسازان و طراحان شهری برای مناطق مختلف منطقه ضوابط نما و تعداد طبقات گذاشتن (به صورت اصولی و با بهره گیری از تیم قوی و متخصص).. شکل بازشوهای ساختمان و ارتفاعشون را مشخص کردن و معماران و طراحان نما در اون چهارچوب باید کار کنن. به نظرم به حفظ نمای شهری منطقه خیلی خیلی کمک کرده
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سواي مباحثي كه دوستان مطرح كردند يه جمله از بين اين همه جمله تو اين تاپيك چشم منو گرفت
اين كه دوست عزيز فرمودن مشكل ما عدم مشاركت مردم هست
معمار كيه؟
يكي از مردم
شهرساز كيه؟
يكي ديگه از مردم
عمران كيه؟
مردم
پس ما نه معماريم نه شهرسازيم نه عمران
هممون در مقام يك گروه اجتماعي در خوب بودن(خوب ساختن) يا بد بودن محيط شهريمون سهم داريم

من يه مقاله اي خوندم در مورد رفتارهاي اجتماعي ايراني ها و چيني ها كه گفته بود چيني ها به تنهايي هيچي نيستن و دچار انزوا ميشن اما وقتي يه گروه تشكيل ميدن اينقد پرقدرت هستن كه ميتونن به اوج برسن
بر خلاف چيين ها ايرانيا فقط وقتي موفق هستن كه تك باشن
نمونه بارزش هم ورزش هاي تك نفره كه اكثر مدال اور هاي ما گروه ها و تيم ها نيستن بلكه تك فرد ها هستن!
يه چيز جالب ديگه كه خوندم اينه كه ميگن غربي ها 1 صندلي ميزارن و دو نفر رو وا ميستونن و ميگن در صورتي جايزه ميگيرين كه هر دو نفر روي يك صندلي بشينيد
اما ما از ابتدا بهمون ياد دادن كه يه صندلي داريم و يه موزيك كه هر يك زودتر نشست روي صندلي اون جايزه ميگيره
عدم همكاري ما ريشش تو كودكيه و كتاباي دبستان
كه روحيه جمعي رو به ما اموزش نداده! نشانه ي بارزش هم تعويض مدام كتب درسي و هنوز نرسيدن به يك كل هست!
خلاصه بحثو سياسي نكنم اما من فك ميكنم حق با دوستمونه ،ما بايد اول خودمونو اصلاح كنيم بعد شهرسازيمونو بعد معماريمونو
براي خالي نموندن عريضه هم بايد بگم تو چارت معماري درس تحليل فضاي شهري و نميدونم بررسي كالبدي و روستا 1 و 2 هست و همچنين ايستاتيك و مقاومت و بتن
يني هم اشتراك داره با شهرسازي هم عمران
ضرب المثل هم ميگه يه نفر خوبه اما دو نفر بهتره
و ما براي خوب تر شدن به تعامل و همكاري با هم (با هم) نيازمنديم
بدون تعارف
 

هدیه.

مدیر تالار مهندسی شهرسازی
مدیر تالار
سواي مباحثي كه دوستان مطرح كردند يه جمله از بين اين همه جمله تو اين تاپيك چشم منو گرفت
اين كه دوست عزيز فرمودن مشكل ما عدم مشاركت مردم هست
معمار كيه؟
يكي از مردم
شهرساز كيه؟
يكي ديگه از مردم
عمران كيه؟
مردم
پس ما نه معماريم نه شهرسازيم نه عمران
هممون در مقام يك گروه اجتماعي در خوب بودن(خوب ساختن) يا بد بودن محيط شهريمون سهم داريم

من يه مقاله اي خوندم در مورد رفتارهاي اجتماعي ايراني ها و چيني ها كه گفته بود چيني ها به تنهايي هيچي نيستن و دچار انزوا ميشن اما وقتي يه گروه تشكيل ميدن اينقد پرقدرت هستن كه ميتونن به اوج برسن
بر خلاف چيين ها ايرانيا فقط وقتي موفق هستن كه تك باشن
نمونه بارزش هم ورزش هاي تك نفره كه اكثر مدال اور هاي ما گروه ها و تيم ها نيستن بلكه تك فرد ها هستن!
يه چيز جالب ديگه كه خوندم اينه كه ميگن غربي ها 1 صندلي ميزارن و دو نفر رو وا ميستونن و ميگن در صورتي جايزه ميگيرين كه هر دو نفر روي يك صندلي بشينيد
اما ما از ابتدا بهمون ياد دادن كه يه صندلي داريم و يه موزيك كه هر يك زودتر نشست روي صندلي اون جايزه ميگيره
عدم همكاري ما ريشش تو كودكيه و كتاباي دبستان
كه روحيه جمعي رو به ما اموزش نداده! نشانه ي بارزش هم تعويض مدام كتب درسي و هنوز نرسيدن به يك كل هست!
خلاصه بحثو سياسي نكنم اما من فك ميكنم حق با دوستمونه ،ما بايد اول خودمونو اصلاح كنيم بعد شهرسازيمونو بعد معماريمونو
براي خالي نموندن عريضه هم بايد بگم تو چارت معماري درس تحليل فضاي شهري و نميدونم بررسي كالبدي و روستا 1 و 2 هست و همچنين ايستاتيك و مقاومت و بتن
يني هم اشتراك داره با شهرسازي هم عمران
ضرب المثل هم ميگه يه نفر خوبه اما دو نفر بهتره
و ما براي خوب تر شدن به تعامل و همكاري با هم (با هم) نيازمنديم
بدون تعارف

ممنون
همه حرفاتون دقیق و منطقیه به ویژه این روحیه کار انفرادی که به نظرم خیلی جالب بود و واقعا هم وقتی دقت میکنیم میبینیم که خیلیامون اینجوری هستیم . اما نکته جالب دیگه ای که گفتین :

براي خالي نموندن عريضه هم بايد بگم تو چارت معماري درس تحليل فضاي شهري و نميدونم بررسي كالبدي و روستا 1 و 2 هست و همچنين ايستاتيك و مقاومت و بتن
يني هم اشتراك داره با شهرسازي هم عمران

درسته که همه ما این درسارو خوندیم اما هیچوقت بهمون یادآور نشدن که اصل کار ما یه چیز دیگه است و ما اینارو در حد آشنایی میخونیم. متاسفانه وقتی ما همین چند واحد به ظاهر مشترک رو پاس میکنیم ( همه گروه ها منظورمه ، چون تو همه رشته ها یکسری واحد مشترک با گرایشات مشابهشون تدریس می شه ) فکر میکنیم شدیم خبره اون رشته و دیگه نیازی به گروه دیگه نداریم. یعنی عملا جایگاهمون بهمون نشون داده نشده ( دفت نمیکنیم که اینهارو میخونیم تا در اون زمینه خیلی بی اطلاع نباشیم ) در نتیجه فکر میکنیم در مورد هرچی که خوندیم حتی اگر به اندازه دو واحد درسی باشه صاحب رای و نظریم و حتی دیگه نیازی به متخصص اون رشته نیست . این خودش مشکل بزرگیه .
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ممنون
همه حرفاتون دقیق و منطقیه به ویژه این روحیه کار انفرادی که به نظرم خیلی جالب بود و واقعا هم وقتی دقت میکنیم میبینیم که خیلیامون اینجوری هستیم . اما نکته جالب دیگه ای که گفتین :



درسته که همه ما این درسارو خوندیم اما هیچوقت بهمون یادآور نشدن که اصل کار ما یه چیز دیگه است و ما اینارو در حد آشنایی میخونیم. متاسفانه وقتی ما همین چند واحد به ظاهر مشترک رو پاس میکنیم ( همه گروه ها منظورمه ، چون تو همه رشته ها یکسری واحد مشترک با گرایشات مشابهشون تدریس می شه ) فکر میکنیم شدیم خبره اون رشته و دیگه نیازی به گروه دیگه نداریم. یعنی عملا جایگاهمون بهمون نشون داده نشده ( دفت نمیکنیم که اینهارو میخونیم تا در اون زمینه خیلی بی اطلاع نباشیم ) در نتیجه فکر میکنیم در مورد هرچی که خوندیم حتی اگر به اندازه دو واحد درسی باشه صاحب رای و نظریم و حتی دیگه نیازی به متخصص اون رشته نیست . این خودش مشکل بزرگیه .

درود به روت گريپ فروت
ميوه داريم فلوت فلوت
اين حرف شما يه جا
يه جاي ديگم اينكه اساتيد در مورد يه درس بچه ها رو منحرف ميكننحالا بهب هانه ي كوتاهي ترم و خيلي چيزاي ديگه
منظور اينكه من خودم تو درس روستا 1 نرفتم روستا بررسي كنم(كه البته تو روستا 2 گلاب به روتون پدرمون در اومد) بافت قديم شهر خودمونو بررسي كرديم(البته بد هم نشد ارزشش رو داشت چون اين بافت شهريه خيلي قوي تر بود و خيلي چيزا ياد گرفتيم شكر خدا)
بحث اينه كه دانشجو ميره پروژه روستا ميخره ! و نمره هم ميگيره
اي دريغ كه استاد بپرسه تو اصلا رفتي ببيني اون روستا رو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

mbarsen

عضو جدید
البته به نظره من این 2 تا یه جوری مکمل هم هستن فقط تو بحث شهرسازی.. ینی نباید تو کاره هم دخالت کنند باید با هم تعامل کنند.
متاسفانه امروزه در جامعه های شهری ایران کمتر شاهد یک تعامل سازنده هستیم بلکه بیشتر به فکر حسادت و برتری یافتن کاذب از یکدیگر میباشیم که این امری بسیار بسیار ناشایست می باشد. چیزی که بیش از همه موجب افسوس می شود دخالت افراد ناآگاه در اموری است که هیچ گونه دانشی در مورد کار خود ندارند و فقط بر اساس یک سری روابط نه ضوابط بر مقامی تکیه میزنند که شایستگی آن را ندارند و نخواهند داشت ( یه لحظه تحت تاثیر قرار گرفتم چه کتابی شد حرفامو اووووف :)) ) ازین رو یکسری معمار بیچاره مث ما باید بشینن و خودشونو به 3دی کار بودن مهندسین عمران دلخوش کنند.
پس ای شهرسازان و ای معماران بیایید باهم این عمرانی ها رو دسشون رو از دخالت در طراحی کوتاه کنیم .. چون این حق ماست حق هم گرفتنیه دادنی نیست که واالاااااااااااااا ... ما هرچی میکشیم بخاطر خودمونه چون خودمون به خودمون رحم نمی کنیم بعله
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
البته به نظره من این 2 تا یه جوری مکمل هم هستن فقط تو بحث شهرسازی.. ینی نباید تو کاره هم دخالت کنند باید با هم تعامل کنند.
متاسفانه امروزه در جامعه های شهری ایران کمتر شاهد یک تعامل سازنده هستیم بلکه بیشتر به فکر حسادت و برتری یافتن کاذب از یکدیگر میباشیم که این امری بسیار بسیار ناشایست می باشد. چیزی که بیش از همه موجب افسوس می شود دخالت افراد ناآگاه در اموری است که هیچ گونه دانشی در مورد کار خود ندارند و فقط بر اساس یک سری روابط نه ضوابط بر مقامی تکیه میزنند که شایستگی آن را ندارند و نخواهند داشت ( یه لحظه تحت تاثیر قرار گرفتم چه کتابی شد حرفامو اووووف :)) ) ازین رو یکسری معمار بیچاره مث ما باید بشینن و خودشونو به 3دی کار بودن مهندسین عمران دلخوش کنند.
پس ای شهرسازان و ای معماران بیایید باهم این عمرانی ها رو دسشون رو از دخالت در طراحی کوتاه کنیم .. چون این حق ماست حق هم گرفتنیه دادنی نیست که واالاااااااااااااا ... ما هرچی میکشیم بخاطر خودمونه چون خودمون به خودمون رحم نمی کنیم بعله
ما داريم ميگيم كه تعامل كنيم حالا به شهرساز با عمران با تاسيسات
شما ميگي بياين متحد بشيم عمراني ها رو بكشيم؟
عجب
 

هدیه.

مدیر تالار مهندسی شهرسازی
مدیر تالار
خوب دوستان با تشکر فراوان از همگی دوستانی که بحث رو همراهی کردند،:gol:

فکر میکنم وقتش رسیده که یه جمع بندی از حرفامون انجام بدیم و ببینیم که مجموع نظرات ، مشکل رو در چی میبینه .

من مهمترین مشکلات رو از دیدگاه شما ( به همون ترتیبی که پست گذاشتین ) دسته بندی میکنم . اینجا میگذارم :


:gol:****:gol:****:gol:

مهندس DDDIQ این عوامل رو مسبب کمرنگی رابطه بین معماران و شهرسازان میدونن :

- علاقه به تکرویی و عدم تمایل به همکاری گروهی و عدم مشورت در بین مردم ایران زمین
-
هنوز به خوبی تفاوت های تخصصی این دو رشته حتی برای متخصصین این رشته ها هم به خوبی شناخته شده نیست و هر کدام به خوبی حوزه های عملکرد مناسب برای خودشون رو نمیشناسن

Seti.Star
-معتقدند که همکاری بین مهندسان شهرساز و متخصصان مرمت مفید تر از ارتباط بین معماران و شهرسازان است
.

atefe717
-در ایران معماری به نوعی هست که هرکس سعی در نشان دادن برتری خود دارد ...در اصل باید شهرساز و معمار برای خلق محیطی منسجم و مطلوب همکاری داشته باشند.

sanaz_panel
-باید قاعده‌ای‌ منطقی‌ بین‌ معماری‌ و شهرسازی‌ برقرار باشد که بتواند خلاقیت‌ فردی‌ و هنری‌ معمار را تبدیل‌ به‌ خلاقیت‌ اجتماعی‌ و جمعی‌ کند .مشکل‌ اساسی‌ معماری‌ این‌ قرن‌ ایران‌ نیز در همین نکته‌ است‌ که این‌ رابطه‌ منطقی‌ و عقلانی‌ چندان وجود نداشته‌ است.

فرهيخته
- تو کشور ما حس رقابت نه چندان سالم،ارزش مند تر و تعریف شده تر از همکاری هست،تو این موضوع هم نمیشه خوش بین بود که بتونیم تعامل مفیدی رو داشته باشیم،...

- وقتی دو تفکر همگرا ، در عین دارا بودن ساختار های مختص خودش با هم همفکری و ایده پردازی کنند یک محصول شکل میگیره که مینوته نگرش بنیاد گرایانه تری نسبت به تفکر صِرف و انحصاری داشته باشه..و این وقتی به تحقق می رسه که ..با کمی دقت نظر و مصالحت دوستان معمار و شهرساز پویایی و تحول معنایی و اجرایی معماری و بافت شهری رو همراه بیاره
.

هدیه.
- متخصصان هر گروه به نوعی نسبت به گروه دیگه یه حس برتر بودن دارن .یعنی یه جورایی موفقیت خودشون رو در کوبوندن طرف مقابلشون میدونه
- تفاوت دیگه هم میتونه تو نحوه بینش این دو گرایش به خلق اثر ( ساختمان و شهر ) باشه.
- مشکل دیگه دانشگاههای ماست ....این که هر گروه جایگاه خودش رو بشناسه و حس کنه در کنار همکارانش قراره یک مجموعه کامل رو بسازه میتونه خیلی بهمون کمک کنه.

et-rt
- مشکل ما عدم مشارکت معمارها و شهرساز ها و مهندسین نیست. مشکل ما عدم مشارکت تمام مردم.در جامعه ی آرمانی هدف سعادت عموم مردم. در حالی که در جامعه ی کنونی هرکس این هدف رو فقط در مسیر خودش و فارغ از عموم دنبال میکنه


Arch-Azadeh
- از اونجایی که روحیه کار جمعی در بین ما ایرانی ها وجود نداره باعث میشه به جای اینکه از معلومات هم استفاده کنیم ، همش بخوایم که رشته مون رو به رخ طرف مقابل بکشیم و مثلا بگیم که تو از این موضوع چیزی نمیفهمی و من بهتر بلدم..
- به نظرم ترکیب معماری و شهرسازی میشه طراحی شهری که هم از این رشته داره و هم از اون رشته


mbarsen
- امروزه در جامعه های شهری ایران کمتر شاهد یک تعامل سازنده هستیم بلکه بیشتر به فکر حسادت و برتری یافتن کاذب از یکدیگر میباشیم
-دخالت افراد ناآگاه در اموری است که هیچ گونه دانشی در مورد کار خود ندارند و فقط بر اساس یک سری روابط نه ضوابط بر مقامی تکیه میزنند که شایستگی آن را ندارند و نخواهند داشت


:gol::gol::gol::gol::gol:



خوب دوستان همینطور که خوندین نظرات متفاوتی از نحوه ارتباط معماران و شهرسازان وجود داره اما همه در یک مورد مشترک هستند :


" امروزه در ایران ارتباط این دو گروه با هم ،نه یک ارتباط همکاری بلکه یک ارتباط رقابتی است "



***

و اما تعدادی از دوستان هم علت هایی رو برای این معضل نام بردند که مهمترین اونها به شرح زیر هستند :


1-وجود حس رقابت ( حسادت ، عدم تعامل و ..) به جای همکاری در بین متخصصین این دو گرایش

2- عدم شناخت و درک صحیح از تخصص گروه مقابل و جایگاه هر گروه در سیستم

3- برتری روابط بر ضوابط در به کارگیری منخصصان


و...

آیا نظری برای کامل تر کردن این بحث دارین؟
 
آخرین ویرایش:

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
خوب دوستان با تشکر فراوان از همگی دوستانی که بحث رو همراهی کردند،:gol:

فکر میکنم وقتش رسیده که یه جمع بندی از حرفامون انجام بدیم و ببینیم که مجموع نظرات ، مشکل رو در چی میبینه .

من مهمترین مشکلات رو از دیدگاه شما ( به همون ترتیبی که پست گذاشتین ) دسته بندی میکنم . اینجا میگذارم :


:gol:****:gol:****:gol:

م


خوب دوستان همینطور که خوندین نظرات متفاوتی از نحوه ارتباط معماران و شهرسازان وجود داره اما همه در یک مورد مشترک هستند :


" امروزه در ایران ارتباط این دو گروه با هم ،نه یک ارتباط همکاری بلکه یک ارتباط رقابتی است "



***

و اما تعدادی از دوستان هم علت هایی رو برای این معضل نام بردند که مهمترین اونها به شرح زیر هستند :


1-وجود حس رقابت ( حسادت ، عدم تعامل و ..) به جای همکاری در بین متخصصین این دو گرایش

2- عدم شناخت و درک صحیح از تخصص گروه مقابل و جایگاه هر گروه در سیستم

3- برتری روابط بر ضوابط در به کارگیری منخصصان


و...

آیا نظری برای کامل تر کردن این بحث دارین؟
بله با اجازتون
غير از نظريات بچه ها:
دنبال مقصر نيستيم دنبال عامل هستيم
يكميم دستگاه هاي اجرايي در اين زمينه ضعيف كار كردن
روزي بود كه مهندس عمران پلان طراحي ميكرد و مهر هم ميزد و نظارت هم ميكرد
امروزه شاهد هستيم كه تا مهر طراحي معمار پاي پلان نباشه نقشه تاييد نميشه اين يني اينكه طراحي رو سپردن به متخصصش
بحث اينه كه درسته ما حرفمون حرف تعامله اما تعامل به معناي همكاري نه دخالت، هر گروه متخصص كار خودشو انجام بده
من فك ميكنم اگه ترتيبي صورت بگيره كه حد اقل براي ساخت شهرك هاي جديد شهرساز ها يبشتر دخالت داده بشن و طراحي شهرك ها رو در تعامل با معماران و حتي عمراني ها و تاسيساتي ها انجام بدن يا حد اقل نظريات هم رو بشنون قاعدتا طراحي پخته تر ميشه و قطعا جواب خواهد داد و اين شروعي هست براي انجام تعامل
من شنيدم حتي در طراحي شهرك ها و واحد هاي پيش فروش شده مردمي كه واحد ها رو پيش خريد كردن دخالت ميدن تا انتخاب كنند و نظرشونو ميپرسن!
يه كار قشنگي كه شهرداري منطقه ما انجام داده اخيرا، اينكه به هيچ خونه اي گواهي پايان ساخت نميده تا اينكه خيابون جلو خونشو كه در اون عمليات بنايي رو انجام داده از سيمان و ملات چسبنده پاك كنه و يك سطل زباله ي آهني پنجره اي (براي عدم ورود حيوانات مزاحم مثل پيشي) نصب كنه.
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم با اجازه!هدیه عزیز ممنون از جمع بندیت ولی اگه بخوایم کلا بیان کنیم ..ما تو همه چی مشکل داریم این فقط شهرسازی و معماری و مرمت و عمران و...نیست این موضوع (عدم همکاری )حالا صحیح یا ناصحیح بین همه رشته ها موجود بوده و فکر نکنم حالا حالا هم حل بشه !
منم مرمت رو عنوان کردم به خاطر حس قشنگی بود که تو محلات قدیمی و مرکز محله ها و کلا نظام محلاتی قدیم بود که کم کم به نظام شهری تبدیل شد و توسعه پیدا کرد و چه خوب بود که از این الگوها بیشتر بهره گرفته میشد ...دیدم از نظر قانون شهری گذشته بود ولی امروزه همه به نوعی خودشونو تو همه چیز دخیل میدونن!
و کلا باید گفت این قصه سر دراز دارد.... !!!!!
 

mbarsen

عضو جدید
ما داريم ميگيم كه تعامل كنيم حالا به شهرساز با عمران با تاسيسات
شما ميگي بياين متحد بشيم عمراني ها رو بكشيم؟
عجب

ببین تیکی این عمرانی ها حق مارو میخورن من همش باهاشون دعوا دارم :/ تازه خودم مدرکه عمرانم دارم :/
 
بالا