مشاعرۀ سنّتی

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
در شگفتم كه در اين مدت ايام فراق...بر گرفتي زحريفان دل ودل مي دادت
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
تا عاشقان به بوي نسيمش دهند جان...بگشود نافه اي ودر ارزو ببست
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
الا یا ایها الساقی ادر کاسا ونا ولها ...............
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
آه ليلا جرعه آبم ميدهي؟
شربت ناب عذابم ميدهي؟
درد دارم سينه ام فرياد كن
از غم هجر كبوتر ياد كن
بي تو از معني چه مانده؟هيچ هيچ
رشته حس هم كلافي پيچ پيچ

اين قسمتي از يك شعر بلند بود كه قبلا نوشتم
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
آه ليلا جرعه آبم ميدهي؟
شربت ناب عذابم ميدهي؟
درد دارم سينه ام فرياد كن
از غم هجر كبوتر ياد كن
بي تو از معني چه مانده؟هيچ هيچ
رشته حس هم كلافي پيچ پيچ

اين قسمتي از يك شعر بلند بود كه قبلا نوشتم
چون طفل نا شکیب خروشان ز یاد مام.....کاینک بیفتد مام و درآغوش او غنود..........
 

الهام3

عضو جدید
دلم قلمرو جغرافياى ويرانى است
هواى ناحيه ما هميشه بارانى است
...
نه از مهر و نه از كين مى نويسم
نه از كفر و نه از دين مى نويسم
دلم خون است، مى دانی برادر؟
دلم خون است، از اين مى نويسم
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم قلمرو جغرافياى ويرانى است
هواى ناحيه ما هميشه بارانى است
...
نه از مهر و نه از كين مى نويسم
نه از كفر و نه از دين مى نويسم
دلم خون است، مى دانی برادر؟
دلم خون است، از اين مى نويسم
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا طاق ابروی بت من تا به تا شد// دردی کشان پیمانه هاشان را شکستند
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دو یار زیرک و از باده کهن دومنی//فراغتی و کتابی و گوشه چمنی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا