اطلاعات عمومی و متفرقه مهندسی نفت

mahdi.adelinasab

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
روز پنجم خرداد 1287 براي اولين بار در ايران، در مسجد سليمان‌، نفت كشف شد. اين كشف در پي واگذاري امتياز استخراج و بهره‌برداري از نفت به «ويليام نكس دارسي‌» انگليسي انجام شد. شركت تحت فرمان «ويليام دارسي‌» پس از 5 سال جستجو از چاهي در مسجد سليمان از شهرهاي استان خوزستان، نفت كشف كرد. نويسنده انگليسي كتاب « Oil Persian» در اين باره مي‌نويسد:
«... روز 26 ماه مه سال 1908 [5 خرداد سال 1287] كه عمليات چاه‌كني به عمق 1180 پا رسيده بود، نفت فوران كرد و متجاوز از 50 پا از دستگاه حفاري بالا زد. به اين ترتيب صنعتي آغاز شد كه طي دو جنگ‌، نيروي دريايي انگلستان را نجات داد ولي براي ايرانيان زحمتي ايجاد كرد كه از مجموع مزاحمتهاي سياسي دولتهاي بزرگ بيشتر بود.»1
نفت ايران از جمله ثروتهايي است كه به سان ساير منابع اقتصادي كشور در دوره حاكميت قاجار و پهلوي به تاراج رفت.
در دوره حاكميت اين دو خاندان چهار امتياز مهم نفتي به بيگانگان اعطاء شده است:2

1ـ امتياز نفت به «دارسي‌» انگليسي‌، 1901 م.
2ـ امتياز نفت شمال به شركت «استاندارد اويل‌» امريكائي، 1921 م، بعدها لغو شد.
3ـ امتياز نفت شمال به كمپاني «سينگلر» امريكا، 1923 م، بعدها لغو شد.
4ـ تجديدنظر در قرارداد «دارسي‌» و اعطاي امتياز جديد نفت به انگليسي‌ها، 1933 م ،در پي نهضت ملي شدن صنعت نفت لغو شد.
انگليسي‌ها در غارت منابع نفتي ايران پيشتاز ساير قدرتهاي استعماري معاصر بودند.

امتياز «دارسي‌» چه بود؟
روز هفتم خرداد 1280/ 28 مه 1901، براي نخستين بار امتياز استخراج، بهره‌برداري و لوله‌كشي نفت و قير در سراسر ايران (به جز پنج استان آذربايجان‌، گيلان‌، مازندران‌، گرگان و خراسان‌) به مدت 60 سال به «ويليام نكس دارسي‌» واگذار شد.3 «دارسي‌» در دوره حكومت مظفرالدين شاه قاجار اين امتياز مهم را گرفت و متعهد شد طي دو سال شركت يا شركتهايي را براي بهره‌برداري از امتياز، تاسيس كرده و از عوايد حاصله 16 درصد به عنوان حق‌الامتياز و 20 هزار ليره نيز نقداً به عنوان سهم ايران، به دولت بپردازد. اين قرارداد 5 سال قبل از مشروطيت منعقد شد. مجلس اول پس از مشروطه نيز پس از بحث‌هاي مفصل درباره قرارداد «دارسي‌»، آن را نه رد كرد و نه تصويب.
اين عدم تصميم، خود نگراني دارنده امتياز را در پي داشت. اين‌ قراردادها، ماهيت پيمان را نداشتند، بلكه امتيازاتي بودند كه از سوي شاه و معمولاً به ازا وامهاي دريافتي‌، به خارجيان واگذار مي‌شدند. پيش از مظفرالدين شاه نيز، ناصرالدين شاه قاجار امتيازات متعددي به خارجيان به ويژه انگليسي‌ها واگذار كرد. در قرارداد «دارسي‌»، در تمام مدت صاحب امتياز از پرداخت ماليات‌، عوارض و حقوق گمركي براي كليه اراضي‌، ماشين‌آلات‌، وسايل و مواد لازمي كه وارد مي‌كرد و جميع محمولات نفتي كه صادر مي‌كرد، معاف بود. «ويليام دارسي‌» طبق وعده خود به فاصله دو سال پس از اخذ امتياز، شركتي را با هدف تلاش براي يافتن نفت ايران تاسيس كرد و اين شركت در 1287 ش در مسجد سليمان موفق به استخراج نفت شد.
دستيابي به نفت ايران براي انگليسي‌ها، يك جهش بزرگ در نظام اقتصادي كشورشان بود. به گفته يكي از نويسندگان انگليسي، نفت ايران مانند خون در رگ اقتصاد بريتانيا بود. «پرونال لندن‌» ( London Pronol) مورخ معروف انگليسي در 1914 م ـ سال شروع جنگ اول جهاني ـ دربارة نفت ايران مي‌نويسد:
«مايع سياهي كه راه خود را در فاصله 145 مايلي جزيره آبادان در ظلمت معادن پيدا مي‌كند، يك روز ثابت خواهد كرد كه خون لازم براي وجود ما خواهد بود.»4
چرچيل نيز در مجلس عوام انگليس در رابطه با اهميت نفت ايران براي انگلستان گفت‌:
«از مدتي پيش دولت انگلستان براي كسب منابع نفتي ايران از لحاظ حفظ اداره هندوستان و عظمت امپراطوري بريتانيا فعاليتهاي سياسي نموده و مخصوصاً مواظب بوده است كه كمپانيهاي خارجي سهام شركت نفت را خريداري نكنند.»5
وي در جاي ديگر با تاكيد بر اين كه سياست نفت‌، يك سياست جديد است مي‌گويد: «ما مي‌بايستي مالكيت نفت يا حداقل كنترل مواد نفتي را كه براي حيات انگلستان لازم است، به هر قيمتي كه شده بدست آوريم‌.»
در حقيقت‌، اعمال نفوذ دائمي بر دولتهاي قاجار، به قدرت رساندن رضاخان و يا اشغال خاك ايران‌، رويدادهايي است كه انگليسي‌ها در همه آنها يك هدف مشترك را دنبال مي‌كردند و آن حفظ منابع نفتي ايران بود.
«ويليام دارسي‌» با كشف نفت در جنوب ايران به ابزاري براي برقرار كردن نيم قرن سلطه دولت و شركتهاي انگليسي بر منابع نفتي اين كشور تبديل شد. به همين دليل بلافاصله پس از فوران چاه نفت در مسجد سليمان‌، دولت انگليس يكه‌تاز ميدان شد و با تأسيس شركت نفت ايران و انگليس بر حوزه‌هاي نفت‌خيز كشور خيمه زد.

تاسيس شركت نفت ايران و انگليس‌
دولت انگلستان كه از ابتدا كليه اقدامات «دارسي‌» را تحت نظر داشت‌، به دنبال دستيابي وي به نفت‌، بر «امتياز دارسي‌» پنجه افكند و در 1288 ش ـ يك سال پس از فوران چاه نفت‌ ـ شركت نفت ايران و انگليس را با هدف به دست گرفتن استخراج‌، پالايش و صدور نفت تأسيس كرد. اين شركت با سرمايه دو ميليون ليره تاسيس شد و صدور نفت از 1292 ش / 1913 م ـ يكسال پيش از وقوع جنگ جهاني اول ـ آغاز شد. سال بعد، به لحاظ اهميت روزافزون نفت براي تأمين سوخت نيروي دريايي انگليس، اين كشور 56 درصد از سهام شركت را خريد و دو نفر نماينده با اختيارات كامل و با حق «وتو» نسبت به تصميمات شركت‌، در هيأت مديره آن منصوب كرد. به اين ترتيب امتياز «دارسي‌» عملاً به دولت انگلستان منتقل شد، ضمناً اين دولت قراردادي براي تحويل سوخت به قيمت بسيار اندك و به مدت طولاني به نيروي دريايي خود، با شركت منعقد ساخت. كتاب « Oil Persian» تصوير روشني از ماهيت شركت نفت ايران و انگليس ارايه مي‌كند: «شركت نفت انگليس وايران تجسم و خلاصه‌اي از دخالت بيگانگان بود. اين مؤسسه يكي از بزرگترين منابع ثروت ايران را در اختيار داشت و از آن بهره‌برداري مي‌كرد و در ازاي ميليونها پوند كه از كشور مي‌برد مبلغ ناچيزي به دولت مي‌داد، با چنان استقلالي رفتار مي‌كرد كه دولت ايران مشابه اين رفتار را از هيچ رئيس ايل و قبيله‌اي، هر قدر هم مقتدر بود تحمل نمي‌نمود. در طرز رفتار با ايرانيان از عالي و داني چنان نخوتي نشان مي‌داد كه براي نژادي كه بيش از هر وقت به عظمت گذشته خود فخر مي‌كرد و به آينده درخشان خود اعتماد داشت، قابل تحمل نبود.»6

متمم قرارداد «دارسي‌»
روز هفتم خرداد 1312 /28 مه 1933، يكي از مهمترين قراردادهاي استعماري ميان دولت رضاخان و كمپاني‌هاي نفتي انگليسي به امضا رسيد. به موجب اين قرارداد كه «متمم قرارداد ويليام دارسي‌» لقب گرفته بود، انگلستان اجازه مي‌يافت تا سال 1372 ش، از منابع نفتي ايران بهره‌برداري كند. اين امتياز در شرايطي به انگليسي‌ها واگذار شد كه تنها هفت سال از سلطنت رضاخان مي‌گذشت‌. قرارداد 1312 در 26 ماده در دوره نهم مجلس شوراي ملي به تصويب رسيد. پس از آن رضاخان دستور داد ديگر نه از نفت و نه از قرارداد هيچ‌ بحثي در محافل دولتي و غيردولتي به ميان نيايد، در مطبوعات منعكس نشود و در دوره‌هاي بعدي مجلس نيز مورد بحث نمايندگان قرار نگيرد. به موجب اين قرارداد استعماري‌، انگليسي‌ها براي هرتن نفت 4 شلينگ به ايران پرداخت مي‌كردند و مبلغي هم از منافع خالص صاحبان سهام به ايران مي‌دادند. كمپاني انگليسي طرف قرارداد نه تنها از پرداخت هرگونه ماليات و عوارض معاف بود بلكه هيچگاه دفاتر محاسبات خود را به دولت ارايه نمي‌داد و آن را «سري‌» مي‌دانست‌. در نتيجه دولت ايران كه مالك نفت و سهيم در درآمد كمپاني بود، چشم بسته ناگزير بود حرف شركاي غارتگر انگليسي خود را بپذيرد. اين كمپاني هيچگاه قدمي در جهت آموزش حرفه‌اي كاركنان و كارگران ايراني برنمي‌داشت‌.
 

mahdi.adelinasab

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ادامه

ادامه

تفاوت قرارداد 1312، با قرارداد «ويليام دارسي‌» در اين بود كه در قرارداد «دارسي‌» كليه اموال و امكانات شركتي كه به منظور بهره‌برداري از امتياز تاسيس مي‌شد به دولت ايران تعلق داشت، ولي در قرارداد 1312 همه اين دارايي‌ها متعلق به انگليسي‌ها بود. اين قرارداد كه از خيانتهاي سرسلسله دودمان پهلوي به شمار مي‌رود، تا 20 سال پس از انعقاد دوام داشت و تنها در كشاكش رويدادهاي نهضت ملي شدن صنعت نفت از اعتبار ساقط شد.
يكي از دلايل زمينه‌ساز شكل‌گيري نهضت ملي شدن صنعت نفت و «خلع‌يد انگليس‌» از منابع اقتصادي كشور، تلاشي بود كه شاه براي تحكيم معاهده 1312 به عمل آورد. روز 26 تير1328 ، پيماني بين وزير دارايي دولت وقت ايران ـ عباسقلي گلشائيان ـ و نماينده كمپاني نفتي انگليس ـ «گس‌» ـ به امضأ رسيد كه به معاهده «گس ـ گلشائيان‌» معروف شد. اين پيمان نه در مجلس پانزدهم و نه در مجلس شانزدهم‌، به تصويب نرسيد و زمينه‌ساز شكل‌گيري نهضت ملي شدن صنعت نفت شد. اين معاهده قراردادي الحاقي به پيمان 1312 بود. به موجب اين معاهده، ايران در مقابل فروش هر تن نفت به جاي 4 شلينگ قبلي 6 شلينگ دريافت مي‌كرد. فروش نفت در داخل ايران نيز 25 درصد ارزان‌تر از فروش آن در خارج از كشور تعيين شد. ضمناً شركت نفت ايران و انگليس موظف بود مبلغ 5 ميليون ليره استرلينگ يك‌جا به ايران بپردازد. در مقابل اين تعهدات انگلستان‌، دولت ايران نيز موظف شد تعهدات امتياز نفتي 1312 را دوباره تأييد كند.
«ساعد» نخست وزير وقت ايران، قرارداد الحاقي را در پايان دوره پانزدهم به مجلس برد ولي برخلاف تصور او نمايندگان مجلس تحت فشار افرادي چون آيت الله كاشاني و دكتر مصدق از تصويب آن امتناع كردند. نخست وزير و حاميان قرارداد تصور نمي‌كردند اقليت معدود مجلس بتواند از تصويب اين لايحه جلوگيري كند. عدم تصويب اين لايحه و مباحثاتي كه دربارة آن درگرفت، باعث آگاهي مردم از ماهيت استعماري قراردادهاي پيشين شد و زمينه را براي مخالفت‌هاي بعدي و تلاش براي ملي شدن صنعت نفت فراهم ساخت‌.
دولت «ساعد» نتوانست قرارداد را به تصويب برساند و استعفا داد و علي منصور به نخست وزيري رسيد. با تشكيل مجلس شانزدهم، منصور لايحه را مجدداً به مجلس آورد، اما زيرفشار نمايندگان اقليت و مردم‌، اين مجلس نيز از تصويب آن خودداري كرد.
در روز پنجم تير 1329، دولت منصور نيز به طور غيرمنتظره استعفا كرد و چند ساعت بعد سپهبد رزم‌آرا رئيس ستاد ارتش كابينه جديد را تشكيل داد و به نخست وزيري رسيد.
هنگام طرح قرارداد الحاقي نفت در مجلس شانزدهم، كم‌كم زمزمه الغاي كليه قراردادهاي نفتي بين تهران و لندن مطرح شد و بعضي از نمايندگان خواستار ملي شدن صنعت نفت شدند. در مجلس شانزدهم، بررسي قرارداد الحاقي‌، به كميسيون مخصوصي كه رياست آن با مصدق بود، واگذار شد. وي ضمن يك مصاحبه مطبوعاتي صراحتاً اعلام كرد كه قرارداد «دارسي‌»، قرارداد 1312 و همچنين قرارداد الحاقي را به رسميت نمي‌شناسد و اين قراردادها از درجه اعتبار ساقط هستند و نبايد وسيله‌اي براي غصب حقوق مردم بشوند.
روز 20 مهر 1329، نمايندگان اقليت به رهبري مصدق دولت را استيضاح كردند. دولت نيز در پاسخ‌، از قرارداد الحاقي دفاع كرد و مشاجره اين دو، سبب اوج‌گيري نهضت ملي شدن صنعت نفت كشور گرديد، نهضتي كه كمتر از 5 ماه بعد، به ثمر نشست‌. البته اين دستاورد با اقدامات نا به جاي دولت مصدق و هوادارانش و اختلافاتي كه با آيت‌الله كاشاني داشتند و در پي كودتاي 28 مرداد 1332 و بازگشت مجدد شاه به كشور تدريجاً از بين رفت و غارت منابع نفتي كشور در قالب «كنسرسيوم‌» ادامه يافت‌ تا اينكه با پيروزي انقلاب اسلامي، دست همه استعمارگران از كشور قطع شد.

پاورقي‌:
1ـ نفت‌، از آغاز تا به امروز ـ انتشارات وزارت نفت ـ بهمن 1361، ص 19.
2ـ فرهنگ جديد سياسي، محمود مهرداد، انتشارات هفته‌.
3ـ 29 اسفند، سالروز ملي شدن صنعت نفت، انتشارات وزارت نفت، 1365، ص 10
4ـ 29 اسفند، همان، ص 17.
5ـ 29 اسفند، همان، ص 18.
6ـ نفت از آغاز تا به امروز، (پيشين‌).
منبع :www.ir-psri.com (موسسه مطالعات وپژوهشهاي سياسي)
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
چه کسی نفت رو در مسجد سلیمان کشف کرد؟
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
نفت به نقلی از تاریخ

نفت به نقلی از تاریخ

در تکامل بشریت از غارنشینی تا فضانوردی بی شک پاره ای از عناصر و مواد معدنی موجود در طبیعت نقش مهمی را بعنوان زمینه ساز و امکان بخش این پیشرفت ایفا نموده اند. عناصر و موادی که یا ماده اولیه ساخت دیگر ابزار و وسایل بوده نا چون آهن یا منبع سرمایه و اسباب تجارت چون طلا و یا منبع تامین انرژی مورد نیاز دستگاه ها مانند زغال سنگ درخور کاربرد و نقشی که در تمدن بشری بر عهده داشته اند از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار بوده و هستند.
اما در این میان یکی از مواد و ذخایر موجود در طبیعت از اهمیت و ارزش بی سابقه ای برخوردار شده است. ماده ای که نه تنها اساس ساخت هزاران نوع مواد و کالاهای دیگر است بلکه بهترومهمتر از هرماده دیگر انرژی مورد نیاز را تامین می کند. واز سوی دیگر کالائیست که به دارنده اش ثروتی هنگفت ارزانی می دارد. و این نیست مگر نفت یا طلای سیاه.

در اواسط قرن 19 میلادی بشر موفق به استخراج این ماده از دل زمین شد تا اوایل قرن 20 میلادی خصوصا طی دو جنگ جهانی رفته رفته با کاربردهای مختلف آن آشنا و به ارزش حیاتی آن پی برد و از آن زمان تاکنون جنگ سرد و گرم و پنهان و آشکار بخاطر داشتن نفت بیشتر و ارزانتر آغاز شده و هنچنان نیز ادامه خواهد داشت.

در ابتدای تولید صنعت نفت عمده ترین کاربرد نفت خام برای تهیه نفت چراغ بود و مدتی بعد بعنوان سوخت کشتیهای مورد استفاده قرار گرفت. اما ارزش واقعی نفت با آغاز عصر اتوموبیل و موتورهای بنزین سوز در اویل قرن 20 شناخته شد. سرعتی که این خودروها به صاحبانشان در جبهه جنگ یا جاده های هموار می بخشیدند. سیاستمداران ممالک صنعتی و پیشرفته را به این نتیجه رساند که بدون داشتن نفت ادامه حیات افتصادی و رشد تلن.کوژی و حفظ منافع جهانی ممکن نیست. هانری برانژه سیاستمدار فرانسوی طی یادداشتی به کلمانسو نخست وزیر وقت فرانسه در جنگ جهانی اول می نویسد:

(( مملکتی که نفت دارد امپراطوری را دارا خواهد بود. امپراطوری دریا ها بوسیله مواد سنگین نفت. امپراطوری آسمان ها بوسیله مواد سبک نفت و امپراطوری خشکیها بواسطه بنزین و نفت و امپراطوری دنیا بوسیله قدرت مالب که بستگی به ماده ای حیاتی دارد که قیمتی تر و احاطه کننده تر و مسلط کننده تر از خود طلا روی زمین است))

کلمانسو نیز در 25 دسامبر 1918 به ویلسون رئیس جمهور وقت آمریکا نوشت:

(( اگر متفقین نمی خواهند در جنگ شکست بخورند فرنسه جنگجو میبایست در مواقع باریک حملات آلمان نفت را که از خون افراد در جنگ فردا لازمتر است دارا باشد.))

ابرقدرت های جهنخوار پس از آنکه اختلافات خود را به پایان رساندند تهاجم همه جانبه و هماهنگی را بسوی ملل محروم خصوصا کشورهای نفت خیز آغار کرده بدنبال غارت و ثروت خدادادیشان جنایات و مظالم بیشماری نیز در حق آنان روا داشته اند.

صفحات زیادی از تاریخ گذشته را شرح جنگ ها و خونریزیهائی تشکیل داده که استعمارگران بخاطر تصاحب کالاهائی چون ادویه و ابریشم و طلا و برده و شکر و .بپا داشته اند. اما اگر بخواهیم شرحی بر جنایاتی که امپریالیسم جهانی برای چپاول نفت ملل محروم داده بنویسیم. براستی چند صفحه باید نوشت؟

کوتاه سخن اینکه در طول دو جنگ جهانی میلیونها نفر قربانی و میلیاردها خسارت بر جای ماند. بدنبال هر یک از این جنگ ها بظاهر صلحی برقرار و فرشته صلح پر و بالی آراست اما خیلی زود فاتحین جنگ بر سر لاشه بیجان کشور های مغلوب به جنگ و ستیز پرداخته و پر و بالش را شکستند. علاوه بر اینکه جنگ گرم هنوز هم در نقاطی از جهان ادامه دارد. جنگ سرد نیز با شدتی بیشتر در جریان است.
ممالکی که با اصول سرمایه داری اداره می شوند هماهنگ علیه کشورهائی که تحت نفوذ کمونیسم بسر می برند در مناقشه هستند. هر روز منظره کریه جنگ سوم در نظرها مجسم می گردد. طرفین با سرعت به انباشتن تسلیحات و برای بخاک و خون کشاندن افراد بشر بکار گرفته شده اند. که بدون تردید می توان گفت سرمنشاء تمامی این صف آرائیها تنها نفت است و بس.

در راه تحقق این صف ارائی راه های مختلفی نیز در پیش پای دول امپریالیستی قرار دارد. سیاستمداران این کشورها با توجه به نقش ازنده نفت و نیاز مبرمی که به این ماده حیاتی دارند مهمترین نقشه های اقتصادی خود را بر پایه غارت و چپاول منابع کشورهای صاحب امتیاز نفت قرار داده اند. آن ها بخوبی می دانند که هر چه منابع نفتی دنیا را بیشتر در اختیار داشته باشند از یکطرف کشورهای محتاج به نفت را تحت سلطه خود داشته و سیادت و برتری خود را محفوظ می دارند . از طرف دیگر صنایع سنگینشان را تغذیه کرده و بسرعت بازارهای جهانی را بخود اختصاص دهند.

در راه نیل به این هدف کشورهای امپریالیستی سالهاست که روش استعمار و استثمار مستقیم کشورهای صاحب نفت را منار نهاده و با طرز تفکری جدید با اینگونه کشورها برخورد می کنند. بدین ترتیب که با آشنا ساختن مردم به وسایل جدید زندگی و ترویج فرهنگ مصرفی اشیاق آنان را به کالاهای غیر ضروری بیشتر می سازند تا از یکطرف بازار مناسبی برای مصنوعات خود فراهم آورند و از طرف دیگر با ایجاد خدمات جنبی که با صنایع مونتاژ و وابسته همراه است. اقتصاد آنان را بطور دربست در اختیار بگیرند تا این کشورها اجبارا منابع نفتی خود را نیز در اختیار آنان قرار داده و در طبق اخلاص تقدیمشان کنند.
سیاستمداران غربی به سرکردگی امریکای جهانخوار بسط و توسعه اقتصادی کشورهای خود را در سراسر جهان بر پایه همین روش بنا نهاده و بخصوص در خاورمیانه که دارای منابع سرشاریست اجرای این سیاست کاملا مشهود است.

بدین ترتیب دستیابی به منابع نفتی کشورهای غیر صنعتی صاحب نفت توسط نفتخواران جهانی استثمار نوع قرن جدید را جان بخشیده و جایگزین شیوه های قبلی زورگویان و جابران تاریخ کرده است که نامی جز ((تکرار تاریخ)) بر آن نمی تواند گذاشت.
 

mahdi.adelinasab

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اطلاعات عمومی و متفرقه مهندسی نفت

Petroleum Engineering
  • ماهيت كار
مهندسان نفت به دنبال كشف منابع نفت يا گاز طبيعي در جهان مي باشند. پس از كشف چنين منابعي مهندسين نفت با همكاري زمين شناسان و ديگر متخصصان ، ساختار زمين و خصوصيات صخره هاي حاوي ذخاير و روشهاي حفاري را تعيين كرده و عمليات حفاري راكنترل ميكنند. آنها به
منظوردستيابي به حداكثر ميزان نفت و گاز , تجهيزات و مراحل كار را طراحي مي كنند. مهندسان نفت جهت شبيه سازي رفتار منابع نفت در رابطه با بكارگيري روشهاي متفاوت باز يافت ، شديدا” به مدلهاي رايانه اي وابسته اند. آنها به منظور شبيه سازي اثرات روشهاي گو ناگون حفاري نيز غالبا” از مدلهاي رايانه اي استفاده مي كنند.
از آنجايي كه تنها درصد كمي از نفت و گازموجود در منبع تحت فشار طبيعي از چاه فوران مي كند, لذا مهندسان نفت از انواع روشهاي تقويت شده بازيافت استفاده مي كنند. اين روشها شامل تزريق آب , مواد شميايي , گاز يا بخار به درون يك منبع نفت جهت با فشار بيرون راندن نفت بيشتر, و حفاري كنترل شده توسط رايانه و يا شكافتن جهت اتصال يك منبع بزرگتر به يك چاه منفرد مي باشد . از آنجايي كه حتي با بكارگيري كاملترين روشهاي امروزي تنها قسمتي از نفت يا گاز يك منبع كشف مي شود , لذا مهندسان نفت به امور تحقيقاتي و گسترش فن آوري و روشهاي كار آمد تري مي پردازند تا ميزان كشف را افزايش داده و از هزينه حفاري و مراحل توليد بكاهند.
49d70d7f247ae05d7843f7309357d05b اكثر مهندسان نفت در بخش هاي استخراج نفت و گاز , پالايش نفت , و خدمات مهندسي و معماري استخدام مي شوند. به خدمت گيرندگان شامل شركتهاي نفتي بزرگ و صدها شركت كوچكترو مستقل فعال در زمينه هاي استخراج ، توليد و خدمات مي باشند. بسياري از آنها نيزتوسط شركتهاي مشاوره مهندسي وبخشهاي دولتي استخدام مي شوند.
اكثر مهندسان نفت در مناطقي كه درآنجا نفت و گاز كشف مي شود كار ميكنند. بسياري از مهندسان نفت در كشورهاي توليد كننده نفت مشغول بكارند.
  • چشم انداز آينده
انتظار مي رود كه استخدام مهندسان نفت با سير نزولي همراه باشد . با اين وجود فرصتهاي شغلي مطلوبي در انتظار مهندسان نفت است چرا كه شمار مشاغل فعلي بيشتر از شماركم فارغ التحصيلان اين رشته مي باشد. چنين فرصتهاي شغلي به علت نياز به جانشيني مهندساني به وجود مي آيد كه تغيير شغل ميدهند و يا شرايط سخت كاري را تحمل نميكنند.
  • ميزان در آمد
در سال 2000 ميانگين درآمد سالانه مهندسان نفت در ايالات متحده 78910 دلار بوده است.
  • و اما گرايشهاي مختلف اين رشته:
:: رشته مهندسي نفت (مخازن)
ين دوره كارشناسي يكي از گريش هي رشته مهندسي نفت و از دوره هي عالي فني، مهندسي مي باشد كه هدف آن تربيت متخصصاني است كه داري توانيي و مهارت هي لازم بري انجام طرحها و اجري روشهي بهينه توليد و مطالعات و مدلسازي مخازن نفت و گاز مي باشند. ين دوره مبتني بر دروس مكانيك سيالات، ديناميك گازها، ترموديناميك سيالات، انتقال جرم، خواص سيالات مخزن، مهندسي حفاري، زمين شناسي نفت، مهندسي مخازن و روشهي ازدياد برداشت و… مي باشد.
نقش و توانائيهائي كه دانشجويان پس از فارغ التحصيلي در ين رشته كسب مي كنند عبارتند از:

  • بررسي قابليت توليد در مخزن با بكارگيري و بهره مندي از شيوه هي جديد مطالعاتي و مدلسازي.
  • ارزيابي توزيع فشار و توجيه افت آن در مخزن و چگونگي كنترل آن.
  • ارائه شريط عملياتي بري بهره برداري از مخزن با بكارگيري خصوصيات و رفتار مخزن.
  • انتخاب و ارائه روش عملي افزيش برداشت از مخازن با احتساب ملاحظات فني واقتصادي.
  • ارزيابي عمليات بهره برداري و ارائه روش بهينه.
  • مديريت و صيانت از مخازن نفت و گاز.
  • توانائي ارزيابي فني – اقتصادي طرح ها و عمليات ازدياد برداشت از مخازن و بهينه سازي آن.
  • ارزيابي تأثير روشهي ازدياد برداشت از مخازن بر محيط زيست.
فارغ التحصيلان ين دوره مي توانند نقشي مؤثر در مطالعات و مدلسازي مخازن و استفاده از روشهي بهينه ازدياد برداشت و بطور كلي مديريت بهينه مخزن داشته باشند.
ين دانشگاه در ين رشته تحصيلي تا مقطع دكتري (با همكاري دانشگاه صنعتي شريف و پژوهشگاه صنعت نفت) فعاليت آموزشي و پژوهشي دارد. در ضمن در مقطع كارشناسي ارشد بصورت مستقل و همچنين بصورت مشترك (Dual Degree) با دانشگاههي معتبر بين المللي فعاليت دارد.
:: رشته مهندسي نفت (اكتشاف)
ين دوره كارشناسي يكي از گريش هي رشته مهندسي نفت و يكي از دوره هي عالي فني – مهندسي است كه هدف آن تربيت متخصصاني در زمينه اكتشاف نفت و مطالعات زمين شناسي ، ژئوفيزيكي، ژئوشيميائي و امكان سنجي ازدياد برداشت از مخازن مي باشد.
ين دوره عمدتاً بر دروس مهندسي زمين شناسي نفت، ژئوفيزيك، ژئوشيمي نفت، پتروفيزيك، مكانيك سيالات، ترموديناميك مواد كاني و مكانيك سنگ و خاك و اصول مهندسي حفاري و بهره برداري از مخازن نفت مبتني است.
نقش و توانائيهائي كه دانشجويان پس از فارغ التحصيلي در ين رشته كسب مي كنند عبارتند از:
  • آشنائي با دانش امروز زمين شناسي نفت و انجام مطالعات مربوطه و بهره گيري از نتيج حاصله.
  • انجام آزميشات و جمع آوري اطلاعات علمي و فني مربوطه به ناحيه مورد اكتشاف و عمليات اكتشافي.
  • انتخاب و يا تعيين مناسب و روش اكتشاف و اجري آن با توجه به وضعيت زمين شناسي و شريط محيطي و اقليمي ناحيه موردنظر.
  • طرح عمليات و تأمين تداركات و تلفيق برنامه هي مربوطه بري اجري بهينه عمليات اكتشافي موردنظر.
  • برآورد فني و اقتصادي طرح ها و عمليات اكتشاف.
  • مديريت موثر و صيانت تجهيزات بري مطالعات زمين شناسي، نقشه برداري و عمليات اكتشاف.
  • مديريت و صيانت از مخازن نفت اكتشافي و اعمال روشهي ازدياد برداشت از جلوگيري از آلودگي و تخريب محيط زيستي با استفاده از مطالعات زمين شناسي و عمليات اكتشافي.
فارغ التحصيلان ين دوره مي توانند مطالعات و عمليات مهندسي زمين شناسي نفت، محاسبات و طراحي و تلفيق عمليات و اجزاء جانبي برنامه هي اكتشافي وزارت نفت را به عهده بگيرند. و نقش مؤثر خود را در عملي نمودن و اجري بهينه برنامه هي مطالعاتي و اكتشافي در تلفيق تداركات و طرح و چگونگي پياده كردن برنامه هي اكتشافي آتي و استراتژيك صنعت نفت كشور يفا كنند.
:: رشته مهندسي نفت (بهره برداري از منابع نفت)
ين دوره كارشناسي يكي از گريشهي رشته مهندسي نفت و از دوره هي عالي فني، مهندسي مي‌باشد كه هدف آن تربيت متخصصاني است كه داري توانيي و مهارت هي لازم بري انجام طرح ها جهت اجري روشهي بهينه بري بهره برداري از منابع نفت و گاز باشند.
ين دوره مبتني بر دروس مكانيك سيالات و ديناميك گازها، ترموديناميك سيالات، انتقال جرم، طرح و اقتصاد مهندسي، مهندسي مخازن، مهندسي حفاري و مهندسي بهره برداري است.
نقش و توانائيهائي كه دانشجويان پس از فارغ التحصيلي در ين رشته كسب مي كنند عبارتند از:
  • ارزيابي قابليت توليد در مخازن و بررسي امكان پذيري روشهي بهره برداري موردنظر.
  • ارزيابي فني-اقتصادي مخازن و تجهيزات آن.
  • طرح و اجري بهينه عمليات بهره برداري.
  • تشخيص ويژگيها و چگونگي رفتار با چاههي گوناگون.
  • توجيه و انتخاب روش مناسب بري بهره برداري و ازدياد برداشت با توجه به شريط فني و اقتصادي.
  • صيانت از منابع نفت و گاز و ارائه روش هي عملي بري افزيش طول عمر ين منابع.
  • بررسي و ارزيابي اثر استراتژيك روش بهره برداري بر محيط زيست.
فارغ التحصيلان ين دوره مي توانند در بخش‌هي مختلف مربوط به توليد و بهره برداري در كشور مشغول به فعاليت شده و سبب كاريي و بازده بالاتر ين بخش از صنعت شوند و نقشي مؤثر در حل مشكلات فراروي توليد و بهره برداري از مخازن داشته باشند.
:: رشته مهندسي نفت (حفاري)
اين دوره كارشناسي يكي از گرايش هاي رشته مهندسي نفت و يكي از دوره هاي عالي فني، مهندسي مي باشد كه هدف آن تربيت متخصصاني است كه داراي توانايي و مهارت هاي لازم براي طراحي و انجام فعاليتهاي استخراج ذخائر نفت و گاز باشند. اين دوره مشتمل بر مكانيك سيالات، ديناميك گازها، ترموديناميك سيالات، انتقال جرم، طرح و اقتصاد مهندسي، مهندسي مخازن و مهندسي حفاري مي باشد.
نقش و توانائيهائي كه دانشجويان پس از فارغ التحصيلي در اين رشته كسب مي كنند عبارتند از:
  • بكارگيري اطلاعات علمي و فني در عمليات حفاري و استخراج.
  • ارزيابي فني و اقتصادي روشهاي حفاري و انتخاب و ارائه روش و عمليات مناسب حفاري و استخراج.
  • طراحي تجهيزات حفاري و انجام عمليات در مناسب ترين شرايط.
  • مقايسه فني و اقتصادي عمليات و روش هاي متفاوت حفاري و ارائه طريق براي توانمندي تكنولوژي اين زمينه صنعت نفت كشور.
  • حفاظت و صيانت از تجهيزات حفاري و جلوگيري از هرزروي مصالح و امكانات.
  • ارزيابي اثرات تكنولوژي حفاري و استخراج بر محيط زيست و ارائه راهكار جهت جلوگيري از آن.
فارغ التحصيلان اين دوره مي توانند در حوزه مطالعات و عمليات مهندسي حفاري چاههاي نفت و گاز در كشور مشغول به فعاليت شوند و نقش خود را در بالا بردن بازده عمليات حفاري و تهيه برنامه هاي بهينه عملياتي در اين حوزه، به خوبي نمايان سازند.
اين دانشگاه تا مقطع كارشناسي ارشد در اين رشته بصورت مستقل و همچنين بصورت مشترك (Dual Degree) با همكاري دانشگاههاي بين المللي فعاليت دارد.

---------------------------------------------------------------------------------------------------
البته دوستان تبلیغ دانشگاه نیستا!:D
یه دفعه اشتباه نکنید چونکه ****** .
نه این دیگه filter نیست.
یا علی
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
دانشگاه ما هم رشته مهندسی نفت داره و خیلی هم رشته جالبی می باشد. اکثر درس های این رشته با مهدسی شیمی و مهندسی پتروشیمی یکسان می باشد ولی چندتا از دروس آنها با مندسی شیمی بصورت اختیاری می باشد. مانند انتقال جرم و عملیات واحد و چند تا درس دیگر.
اما پرکاربردترین درس آنها درس زمین شناسی می باشد.
بیشتر دانشجویان مهندسی شیمی برای ادامه تحصیل رشته مهندسی نفت را انتخاب می کنند به دلیل آنکه این رشته خیلی شبیه رشته خودشان می باشد و از رشته تحصیلی خودشان هم آسان تر است و احتمال قبولی در این رشته بیشتر می باشد.
 

mahdi.adelinasab

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کشف شیوه‌ای جدید برای تولید نفت با استفاده از چوب !

کشف شیوه‌ای جدید برای تولید نفت با استفاده از چوب !

محققان اعلام كردند؛ شيوه‌اي براي توليد نفت از طريق تحت حرارت قرار دادن چوب درختان يافته اند.به نقل از آسوشيتدپرس، محققان كالج منابع طبيعي دانشگاه ايداهو اعلام كردند، چوب راه حل پاسخگويي به كاهش ذخاير جهاني نفت است. بر اساس اين گزارش، محققان مي‌گويند شيوه‌اي را كشف كرده‌اند كه چوب را به نوعي نفت تبديل مي‌كند.به گفته محققان، در اين روش خاك اره و متانول تا 900 درجه فارنهايت حرارت داده مي‌شوند تا بيواويل توليد شود. و پس از توليد بيواويل، نفت با استفاده از نقطه جوش جدا مي‌شود. اين گزارش حاكي است، اين شيوه تاكنون توجه برخي از شركتهاي نفتي و توليد كننده چوب را خود جلب كرده است.به گفته محققان اين شيوه چندان هم بديع نيست و در طبيعت رخ مي‌دهد. بر اين اساس، در طبيعت زغال سنگ در نتيجه تحت حرارت و فشار قرار گرفتن چوب درختان و البته در طي ميليون‌ها سال به وجود مي‌آيد.محققان دانشگاه ايداهو مي گويند، در حال پيشبرد شيوه‌اي هستند كه بر خلاف زغال سنگ كه طي ميليون‌ها سال به وجود مي‌آيد، بيواويل را در عرض چند دقيقه توليد كنند. بر اساس اين گزارش، روش توليد بيواويل فقط دو درصد دور ريز دارد و پس از توليد بيواويل، نفت را با استفاده ازتقطیر بدست می آید.
 

srn57

عضو جدید
توليد بنزين و فرآورده‌هاي ميان تقطير از مايعات گازي

توليد بنزين و فرآورده‌هاي ميان تقطير از مايعات گازي

توليد بنزين و فرآورده‌هاي ميان تقطير از مايعات گازي

دانش نفت: نظر به حجم عظيم مايعات گازي توليدي در كشور و ارزش نوع گروه‌هاي هيدروكربني موجود در ساختار آنها و استفاده‌هاي غيراقتصادي، بدون توجه به كيفيت بالاي آنها، مانند مخلوط كردن با نفت خام به منظور صادرات يا خوراك پالايشگاهها از يك طرف و نياز شديد كشور به بنزين از طرف ديگر، بررسي مايعات گازي براي استفاده بهينه و اقتصادي بسيار ضروري است.

منظر ستارين، منيژه كريمي، منصور دفتريان

دانش نفت: نظر به حجم عظيم مايعات گازي توليدي در كشور و ارزش نوع گروه‌هاي هيدروكربني موجود در ساختار آنها و استفاده‌هاي غيراقتصادي، بدون توجه به كيفيت بالاي آنها، مانند مخلوط كردن با نفت خام به منظور صادرات يا خوراك پالايشگاهها از يك طرف و نياز شديد كشور به بنزين از طرف ديگر، بررسي مايعات گازي براي استفاده بهينه و اقتصادي بسيار ضروري است.
در اين مقاله نمونه اي از مايعات گازي ارزيابي و با توجه به محدوده جوش و كيفيت آن، فرآورده‌هاي مختلفي از جمله بنزين، نفت سفيد، حلال و سوخت جت تهيه شده و مشخصات آنها با هم مقايسه گرديد كه از اين مقايسه، نتايج خوبي حاصل شد. در نهايت يك پالايشگاه با دو نوع خوراك مايعات گازي و نفت خام از نظر سرمايه‌گذاري و سوددهي مقايسه شده، با توجه به اينكه در يك پالايشگاه مايعات گازي، تمام محصولات، قابل استفاده و داراي ارزش اقتصادي نسبتا بالايي هستند، واضح است كه ساخت پالايشگاههايي با خوراك مايعات گازي بسيار اقتصادي و مقرون به صرفه است.
با توجه به مصرف روزافزون بنزين و سوخت‌هاي ميان تقطير و محدود بودن ظرفيت موجود پالايشگاهها، لازم است به دنبال منابع جديدي براي توليد اين فرآورده‌ها باشيم.
بخش اعظم مايعات گازي در محدوده بنزين و نفت سفيد مي‌باشد. تقريباً 50 درصد كاندنسيت در محدوده جوش بنزين است. بنابراين با تبديل كاندنسيت به بنزين نياز به واردات كاهش خواهد يافت. همچنين مي‌توان فرآورده‌هاي ديگر مانند سوخت جت، حلال و ديزل نيز از آن توليد نمود. بطوريكه با احداث پالايشگاه كاندنسيت، مي توان تمام خوراك را به محصولات سبك و ميان تقطير تبديل نمود، بدون اينكه محصولات ديگري مانند نفت كوره و باقيمانده‌هاي تقطير توليد شود. در حال حاضر بخشي از مايعات گازي به خوراك پالايشگاهها اضافه مي‌شود، بخشي ديگر در صنايع پتروشيمي مورد استفاده قرار مي گيرد و قسمتي از آن نيز صادر مي‌شود.

نتايج ارزيابي يك نمونه كاندنسيت

به منظور مقايسه مايعات گازي با نفت خام، يك كاندنسيت و نفت خامي با درجه PI حدود 33 به عنوان نمونه انتخاب شدند. قسمت اعظم اين كاندنسيت در محدوده جوش بنزين و نفت سفيد است. حدود 80 درصد حجم آن تا دماي 200 درجه سانتيگراد تقطير مي‌شود.
بنزين ماشين مخلوطي از جريان‌هاي مختلف پالايشگاه و بنزين تقطير مستقيم )SR(‌ است. بنزين تقطير مستقيم شامل پنتان تا هيدروكربن‌هاي سنگين تر با نقطه جوش حدود 195 درجه سانتي‌گراد، است. براي بهبود رفتارهاي احتراقي، ضدضربه بودن، وزن مخصوص، مشخصه‌هاي تقطير، فشار بخار، ميزان سولفور، مقاومت در برابر اكسيداسيون و خوردگي، بنزين تقطير مستقيم را با جريان‌هاي ديگر پالايشگاه مانند ايزومرات، ريفرميت، آلكيالات، بنزين FCCU مخلوط مي‌كنند تا به خواص موردنظر برسند. همچنين افزودني‌هايي به منظور بهبود هر چه بيشتر اين خواص نيز به اين فرمولاسيون اضافه مي‌شود.

پارامترهاي مهم

عدد اكتان؛ اين پارامتر مقياسي براي مشخص كردن كيفيت احتراق سوخت است. دو نوع عدد اكتان اندازه گيري مي‌شود. عدد اكتان پژوهش (Research Octane Number)‌ در شرايط سرعت كم و رانندگي در شهر و عدد اكتان موتور (Motor Octane Number)‌ هنگام رانندگي در جاده با سرعت زياد اندازه گيري مي‌شود.
حساسيت يك سوخت از اختلاف RON و MON بدست مي‌آيد و اين اختلاف معمولاً بين 10 تا 6 است.
فراريت(Volatility)‌؛ فراريت بنزين بسيار اهميت دارد و توسط دو خاصيت فشار بخار (RVP) و تقطير (ASTM) مشخص مي‌شود.
محدوده جوش بنزين به سه قسمت تقسيم مي‌شود و هر قسمت گوياي خاصيتي از بنزين است. قسمت اول كه تا 25 درصد ابتداي بنزين است نشانگر كيفيت روشن شدن اتومبيل است، قسمت دوم تا 50 درصد تقطير قدرت سوخت و ارزش حرارتي آن را نشان مي دهد و از 50 تا 90 درصد تقطير قسمت سوم منحني مشخص‌كننده ميزان تركيبات سنگين در بنزين است و نشان مي‌دهد چه مقدار از تركيبات سنگين ممكن است در اثر حرارت موتور تجزيه شود. ناخالصي‌هاي بنزين؛ ميزان ناخالصي‌ها از جمله گوگرد و مواد اكسيژنه در بنزين، موجب آلودگي در محيط زيست مي‌شوند كه روز به روز ميزان آنها محدودتر مي‌شود. اغلب كاندنسيت‌ها سولفيد هيدروژن و مركپتان بالايي دارند بنابراين محصولات آنها نياز به فرايندهاي تصفيه با هيدروژن و مركپتان زدايي دارند. نكته قابل توجهي كه از اين مقايسه نتيجه مي‌شود ميزان بنزين توليدي از كاندنسيت است كه در اينجا سه برابر بنزين توليدي از نفت خام است بنابراين ضرورت احداث پالايشگاه كاندنسيت افزايش مي يابد.

سوخت جت

نفت سفيد به عنوان اولين سوخت موتورهاي توربيني مورد استفاده قرار گرفت. اما بعد از جنگ جهاني دوم، آمريكا استفاده از سوخت با محدوده وسيع تر )Wide-Cut( كه از نظر هيدروكربن‌ها، محدوده بنزين و نفت سفيد را در بر مي گرفت، را شروع كرد. اما اين سوخت به علت سبك بودن در طي حمل و نقل، افت جرمي و خطر آتش گيري زيادي داشت و بيشتر براي استفاده در مناطق سردسير چون كانادا و آلاسكا مناسب بود. يكي از پارامترهاي مهم در سوخت جت نقطه يخ زدگي است. اين پارامتر به شدت به شكل مولكول ها وابسته است. در يك عدد كربن معين با تغيير گروه هيدروكربني، تغيير زيادي در اين پارامتر مشاهده مي‌شود. همچنين با افزايش عدد كربن در يك گروه هيدروكربني، نقطه يخ زدگي افزايش مي يابد.
دانسيته و ارزش حرارتي نيز با افزايش عدد كربن افزايش مي يابند. به طور كلي پارافين‌ها خواص ضعيفي در دماي پايين از خود نشان مي‌دهند اما ارزش حرارتي بالايي دارند.
آروماتيك‌ها خواص بسيار خوبي در دماي پايين دارند اما كيفيت سوختن بدي دارند. خواص ايزوپارفين‌ها و نفت‌ها بين اين دو گروه قرار دارد.

سوخت ديزل

پايه سوخت ديزل، محصولات تقطير مستقيم نفت خام است. امروزه با فرآيندهاي مختلف كراكينگ، ممكن است محصولات تقطير شده از اين فرايندها نيز در فرمولاسيون آن دخالت داشته باشد. بنابراين مخلوط ديزل با توجه به خواصي چون فراريت، جرقه زدن، كيفيت، ويسكوزيته، گراويته و پايداري تهيه مي‌شود. معمولاً محدوده جوش سوخت ديزل 380-150 درجه سانتي گراد است. تركيب آن مخلوطي از پارافين‌ها، نفتن‌ها و آروماتيك هاست. بسياري از خواص مهم اين سوخت مستقيماً به ساختار هيدروكربني آن بستگي دارد. مثلاً سوختي با پارافين بيشتر، خواص جرقه زدن و احتراق بهتري نسبت به سوختي با آروماتيك بيشتر دارد، اما سوخت پارافيني در دماي پايين توليد واكس مي‌كند كه اين مساله در سوخت‌هايي كه آروماتيك بيشتري دارند، به دليل نقطه ريزش پايين تر، وجود ندارد.
دانسيته اين سوخت در دماي 15 درجه سانتي‌گراد در محدوده kg/m 860ـ820 است.
ويسكوزيته سوخت ديزل در دو دماي 20 و 40 درجه سانتي‌گراد اندازه‌گيري مي‌شود. محدوده بالاي ويسكوزيته، اطميناني بر جاري شدن سوخت در زمان روشن شدن، كه دما پايين است مي‌باشد و محدوده پاييني براي زمان داغ شدن موتور هنگام دوباره روشن كردن ماشين است.
فراريت سوخت توسط منحني تقطير )ASTM(‌ نشان داده مي‌شود. اين منحني نيز به سه قسمت، به ترتيب دماي 10 درصد، 50 درصد و 90 درصد تقطير تقسيم مي‌شود.
سوخت ديزل بين 280-230 درجه سانتي گراد است. اگر بالاتر از 300 باشد در دور بالاي موتور دوره ايجاد مي‌شود و اگر كمتر از 200 درجه سانتي گراد باشد، ويسكوزيته و انرژي لازم جهت كار كردن موتور موجود نمي باشد. ميزان گوگرد ديزل بين 50/0 تا 5/1 درصد متغير است. طبق استانداردهاي جديد، ميزان گوگرد بايد بين 10 تا 50 ppm باشد. اما در استاندارد NIOC اين مقدار هنوز يك درصد است. عدد ستان سوخت ديزل كيفيت جرقه زدن را نشان مي‌دهد. زمان شعله زدن سوخت بايد كوتاه باشد و عدد ستان تعيين‌كننده اين فاكتور است. عدد ستان با مقايسه سوخت با نرمال ستان كه كيفيت شعله‌ور شدن آن 100 و هپتامتيل نونان با عدد ستان حدود 15 تعيين مي‌گردد. سوخت با عدد ستان بالا در موتور باعث سريع روشن شدن ماشين و همچنين دوده كمتر و مصرف بهتر مي‌شود. طبق استاندارد جديد، عدد ستان بايد 51 باشد.

حلال‌ها

حلال‌هاي نفتي، برش‌هاي سبكي هستند كه از نفت خام تهيه شده، داراي هيدروكربن‌هاي پارافيني، نفتني و آروماتيكي با نسبت‌هاي متفاوت هستند. اين حلال‌ها معمولاً بي رنگ بوده، در آب حل نمي‌شوند، در صنايع رنگ‌سازي، چسب‌سازي، لاستيك و پلاستيك‌سازي به كار مي‌‌روند.
بر حسب نوع كاربرد، حلال‌هاي نفتني بايد داراي ويژگي‌هايي خاص باشند.
ساختار هيدروكربني حلال‌ها تأثير زيادي بر روي حلاليت آنها دارد. آروماتيك‌ها بيشتر قدرت حلاليت و نفتن‌ها حلاليت متوسطي دارند، بنابراين ميزان آروماتيك ها در يك حلال نشانگر حلاليت آن است. فراريت حلال نيز از پارامترهاي مهم است كه به وسيله منحني تقطير (ASTM)‌ مشخص مي‌شود. آتش گيري نيز در حمل و نقل حلال ها و بارگيري آنها محدوديت‌هاي خاصي را اعمال مي‌كند. ميزان ناخالصي‌هاي حلال ها مخصوصاً گوگرد در كاربرد آنها تأثير مي‌گذارد، بنابراين بايد در محدوده خاصي باشد.

فرايندهاي لازم در پالايشگاه مايعات گازي

مايعات گازي از هيدروكربن‌هاي سبك و ميان تقطير تشكيل شده است، اغلب آنها داراي هيدروژن سولفيد و مركپتان نسبتاً بالايي هستند. بنابراين بعد از تقطير و تهيه فرآورده‌ها نياز به فرايندهاي پالايشي جهت كاهش گوگرد و مركپتان دارند. از طرف ديگر جهت افزايش عدد اكتان بنزين توليدي لازم است بخشي از نفتا توسط فرآيند ريفرمر به بنزين با عدد اكتان بالا تبديل شود تا با مخلوط سازي با بنزين تقطير مستقيم، بنزين با عدد اكتان قابل قبول تهيه شود. با تجهيز پالايشگاه به فرايند ريفرمينگ كاتاليستي (CCR)‌، علاوه بر تهيه ريفرميت، هيدروژن لازم نيز جهت فرايند تصفيه تهيه مي‌شود. براي بازيافت گوگرد از فرايندهاي تصفيه بنزين نياز به فرآيند تصفيه با آمين مي باشد. بدين ترتيب تمام محصولات اين پالايشگاه قابل استفاده و داراي ارزش افزوده بالايي مي باشند.

فرايندهاي تصفيه با هيدروژن

هدف از عمليات تصفيه با هيدروژن، حذف يا كاهش ناخالصي‌هايي مانند تركيبات گوگردي، نيتروژنه، اكسيژن دار و فلزات مي باشد. اين تركيبات نقش مهمي در آلودگي محيط زيست، مسموميت كاتاليزورها و خوردگي دستگاهها دارند. اين فرايند براي كليه محصولات سبك و سنگين قابل استفاده است. در اين فرايند خوراك بدون تغيير زياد در محدوده جوش، ناخالصي‌هايش را از دست مي‌دهد. ناخالصي‌هاي گوگردي به ناخالصي‌هاي نيتروژنه و هم زمان تركيبات اشباع نشده مانند اولفين‌ها و آروماتيك ها نيز اشباع مي‌شوند.

ريفرمينگ كاتاليستي

ريفرمينگ كاتاليستي يكي از واحدهاي هر پالايشگاه بوده و هدف آن افزايش عدد اكتان بنزين است. خوراك اين واحد، بنزين سنگين با محدوده جوش بين 210ـ80 درجه سانتيگراد مي باشد. خوراك مخلوطي از هيدروكربن‌هاي پارافيني، نفتي و آروماتيكي است. از خوراك هاي نفتني در شرايط يكسان، محصولي با عدد اكتان بالاتر توليد مي‌شود. همچنين براي كراكينگ خوراك هاي پارافيني نياز به شرايط سخت تري است. در اين واحد، كاتاليست، پلاتين بر پايه آلومين است كه نسبت به ناخالصي‌ها بسيار حساس است، به طوري كه ميزان گوگرد خوراك بايد كمتر از ppm 30 باشد و نيتروژن آن نيز نبايد از ppm 2 تجاوز كند. بنابراين قبل از اين فرآيند خوراك بايد از فرايند تصفيه با هيدروژن عبور نمايد.

ضرورت احداث پالايشگاه مايعات گازي

در پالايشگاه مايعات گازي با نصب يك برج تقطير و چند فرآيند تصفيه و ريفرمينگ كاتاليستي مي توان به محصولات با ارزش بيشتري نسبت به يك پالايشگاه نفت خام دست يافت. در سال 1999 يك پالايشگاه كاندنسيت در امارات متحده عربي با ظرفيت 120 هزار بشكه در روز احداث شد، كه بدين ترتيب 60 درصد به ظرفيت پالايشگاه‌هاي اين كشور افزوده شد. هزينه اين پالايشگاه بالغ بر 500 ميليون دلار برآورد شده است. خوراك اين پالايشگاه از قطر، ايران و استراليا تأمين مي‌شود.
يك پالايشگاه با ظرفيت 57 هزار بشكه در روز نيز در سال 2001 در قطر احداث شده است. بنابراين با توجه به حجم توليد مايعات گازي در كشور و بهره برداري فازهاي جديد پارس جنوبي، احداث پالايشگاههاي مايعات گازي بسيار ضروري است.
با مقايسه فرآورده‌هاي حاصل از نفت خام و مايعات گازي، نتايج زير بدست مي آيد:
در پالايشگاه مايعات گازي، ميزان توليد بنزين بيش از دو برابر بنزين توليدي در پالايشگاه نفتي است.
در اين پالايشگاه، نفت كوره توليد نمي‌شود و مشكلات ناشي از توليد اين فرآورده وجود ندارد.
در اين پالايشگاهها با احداث نيمي از تجهيزات موجود در پالايشگاه‌هاي نفت خام، محصولات باارزش بيشتري توليد مي‌شود.
هزينه توليد در اين نوع پالايشگاه، بسيار پايين تر از پالايشگاه نفت خام است.
ميزان سرمايه گذاري براي احداث پالايشگاههايي كه در آن مايعات گازي به عنوان خوراك استفاده مي‌شود حدوداً نصف ميزان سرمايه گذاري لازم براي احداث پالايشگاه نفت خام است.
 

majideng

عضو جدید
آزمایشگاه نفت

آزمایشگاه نفت

آزمایشگاه نفت
سلام
کسی آزمایشگاه نفت گزارش کار داره؟
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
نفت(تاریخچه, اکتشاف, سیاست, جنگ, تزریق, میادین...)

نفت(تاریخچه, اکتشاف, سیاست, جنگ, تزریق, میادین...)

تاريخچه اكتشاف نفت در ايران
تاريخچه اكتشاف نفت در ايران با واگذاري امتيازات در اواخر دوره قاجاريه همراه است كه ورود به آن ازاهداف اين مقدمه خارج است امادرهر صورت اقدامات عملي اكتشاف نفت از سال1280با عقدقرارداد "دارسي" آغاز و در خرداد 1287با كشف ميدان نفتي مسجد سليمان وارد مرحله عملي گرديد. بابروز جنگ جهاني اول ركورد اكتشاف فراگيرشد و تا سال 1307 كه آغاز بحران اقتصادي جهاني بود جمعاًدو ميدان نفتي ديگر يعني هفتگل و نفت شهر كشف گرديد.

از سال 1309 تا سال 1312 مناقشات ايران و شركت نفت بريتانيا ركودي ديگر بر روند اكتشاف وارد كرد ولي با تمام اين احوال تا سال 1317 ميدانهاي بزرگي همچون نفت سفيد، آغاجاري، پازنان و گچساران كشف شد. از سال 1318 تا سال 1327 بعلت وقوع جنگ جهاني دوم تنها ميدان "لالي" كشف شد. كشف اين ميدان در سال 1327 اولين اكتشاف مخزن "بنگستان" بشمار مي آيد. از اسفند ماه 1329 تا 1333 تاريخ انعقاد قرارداد كنسرسيوم ركودي كامل بر اكتشاف حكم فرما بود. از سال 1333 تا سال 1337 كه فعاليت اكتشافي شركت هاي عامل نفت آغاز شد منجر به كشف ميدان اهواز (آسماري و بنگستان) و مخزن بنگستان ميدان آغاجاري گرديد.

دهه 48-1338

اين دهه يكي از مهمترين و پربارترين دهه هاي اكتشافات نفتي در جنوب غربي ايران و طي آن تعداد مخازن جديد كشف شده به 33 ميدان مي رسيد كه در مجموع حدود 46 درصد كل ذخاير در جاي كشور در طي اين دوره به اثبات رسيده است.
در اين دوره علاوه بر ميدانهاي كشف شد زاگرس، اولين ميدان دريايي يعني بهرگانسر در سال 1338 كشف گرديد و متعاقب آن ميدانهاي دورود، سروش، سلمان ، اسفنديار، فروزان، نوروز، رشادت، پارس شمالي، هنديجان، و رسالت نيز كشف شد.

دهه 57-1348

در اين دهه كه آخرين دهه قبل از انقلاب و سالهاي پاياني استيلاي شركت هاي عامل نفت منابع ايران است، حجم فعاليت هاي اكتشافي به بالاترين مقدار خود مي رسيد و از تمامي امكانات بهمراه فناوري روز استفاده گرديد ولي در هر صورت مقدار نفت در جاي كشف شده به يك پنجم دهه قبل تا 12 هزار ميليون بشكه رسيد. ميدانهاي كشف شده اين دوره از نظر حجم ذخاير كوچك تا متوسط بحساب مي آيند.

دهه 67-1357

در اين دهه اكتشاف با ركورد نسبي همراه بود كه جنگ تحميلي مهمترين عامل آن بوده است. در اين دوره امكانات اكتشاف صرف امور توليد شد و ميدانهاي كشف شده مرتبط به فعاليتهايي است كه قبل از انقلاب آغاز شده بود.

دهه 77-1367

در دهه دوم بعد از انقلاب آهنگ فعاليت هاي اكتشافي بتدريج سرعت گرفت و امكانات بيشتري تخصيص داده مي شد. با افزايش فعاليت ها مقدار نفت كشف شده در اين دوره تقريباً دو برابر دوره قبل بود. از جمله مهمترين اكتشافات در اين دهه، كشف ميدان گازي پارس جنوبي است كه جزو بزرگترين ميادين گازي كشف شده در جهان مي باشد.
خاطر نشان مي شود كه عمده تغييرات و نگرش جديد به اكتشاف از سال 1376 آغاز شد كه منطبق است با اجراي سياست گذاري هاي جديد و توجه ويژه أي به اكتشاف كه ماحصل آن در سال 1378 خودنمايي مي كند.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
اكتشاف نفت و گاز

اكتشاف نفت و گاز

اكتشاف منابع نفت و گاز در حقيقت پايه و پشتوانه فعاليتهاي شركت ملي نفت ايران است. فعاليتهاي اكتشافي نفت خام و گاز طبيعي شامل فعاليتهاي زمين شناسي، ژئوفيزيك و حفاري اكتشا في / توصيفي است كه در گستره أي به ميزان 730 هزار كيلومتر مربع در خشكي و 195 هزار كيلومتر مربع در دريا انجام گرفته است كه نتايج آن در دوره چهار ساله 79-76 منجر به كشف حدود 50 ميليارد بشكه نفت خام و مايعات گازي در جاي اوليه و بالغ بر 41/1 تريليون متر مكعب گاز طبيعي در جاي اوليه عمدتاً در ميدان هايي به شرح زير شده است:

كشف ميدان "گردان" در استان فارس ,جنوب شيراز با حجم گاز درجاي اوليه 8/162 ميليارد مترمكعب و گاز قابل استحصال معادل 125 ميليارد مترمكعب و 26 ميليون بشكه مايعات گازي درجا
كشف ميدان عظيم نفتي "آزادگان" در استان خوزستان با حجم ذخيره نفت درجا حداقل به ميزان 25 ميليارد بشكه نفت و با پيش بيني ظرفيت توليد 300 هزار بشكه در روز

كشف ميدان گازي شيرين "تابناك" در مرز استان هاي فارس، بوشهرو هرمزگان با حجم درجاي اوليه 857 ميليارد متر مكعب گاز و 545 ميليون بشكه مايعات گازي در جا و با پيش بيني ظرفيت توليد 57 ميليون متر مكعب در روز


كشف ميدان گازي "زيره" در استان بوشهر (شمال كنگان) با حجم 28 ميليارد مترمكعب گاز در جاي اوليه و 8/2 ميليون بشكه مايعات گازي درجا و با پيش بيني ظرفيت توليد 3/2 ميليون متر مكعب در روز

كشف ميدان نفتي "چنگوله" در سازندهاي داريان و سروك واقع در استان ايلام با حجم نفت 944 ميليون بشكه درجاي اوليه

كشف ميدان گازي شيرين "هما" واقع در استان فارس با حجم گاز درجاي اوليه حدود 192 ميليارد متر مكعب
كشف ميدان نفتي و گازي " آرش " با نفتخام درجاي اوليه 754 ميليون بشكه در سازند "گدوان" و گاز درجاي اوليه 5/22 ميليارد متر مكعب و 6/83 ميليون بشكه ميعانات گازي در سازند فهليان

كشف ميدان نفتي كوشك با نفتخام درجاي اوليه 11 ميليارد بشكه
كشف 5/4 ميليارد بشكه نفت خام درجاي اوليه در سازند "آسماري" در ميدان منصورآباد
كشف 81 ميليارد متر مكعب گاز درجاي اوليه و 109 ميليون بشكه ميعانات گازي درجاي اوليه در سازند "خامي" ميدان كرنچ

كشف لايه نفتي ميدان پارس جنوبي با ذخيره نفت درجاي حدود 6 ميليارد بشكه
در ابتداي سال 1380 نيز ميدان گازي شيرين دي با حجم گاز درجاي اوليه 102 ميليارد مترمكعب و حجم ميعانات گازي معادل 43 ميليون بشكه در استان فارس كشف شد
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
ميدان نفتي آزادگان
اين ميدان در نزديكي اهواز واقع شده است و داري 5 مخزن اثبات شده و دو لايه مخزني ديگر كه نياز به توصيف دارد مي باشد. حداقل ميزان هيدروكربور درجا در اين ميدان حدود 25 ميليارد بشكه است. اين كشف بزرگترين اكتشاف انجام شده در ايران در 35 گذشته است. كشف ميدان آزادگان، جمهوري اسلامي ايران را در مقام اول اكتشاف جهاني سال 2000 قرار داد.

ميدان گازي تابناك
ميدان گازي تابناك ساختماني تاقديسي در ناحيه فارس شرقي است كه در شرق ميدان گازي عسلويه قرار دارد. اين تاقديس از شمال به ميدان گازي "وراوي"، از شرق به كوه "دهنو" و از جنوب به تاقديس "خلفاني" محدود مي شود. طول آن در سطح زمين حدود 80 كيلومتر و عرض آن نزديك به 15 كيلومتر است. تاقديس تابناك غيرمتقارن است و به صورت ناهماهنگ با تاقديسهاي عسلويه شرقي در غرب تاقديس دهنو در شرق قرار گرفته و در عين حال عميق ترين ساختمان در ميان مجموعه تاقديسهاي عسلويه به شمار مي آيد.
كشف اين ميدان براساس نقشه زمين شناسي سطح الارضي و مطالعات زمين شناسي ساختماني صورت گرفته و از لرزه نگاري استفاده نشده است.
حفاري اولين حلقه چاه در تاريخ 8/7/77 به منظور ارزيابي توان هيدروكربوري (گاز) گروه "دهرم" آغاز شد. حفاري تا عمق 3345 متري انجام در تاريخ 16/8/78 خاتمه يافت. براساس مطالعات فعلي سطح تماس گاز و آب در عمق تقريبي2000 متري است و توليد روزانه چاه درحدود 900 هزار مترمكعب در روز با ما سوره هاي مختلف و داراي 16 بشكه نفت ميعاني، در مقابل هر 28 هزار مترمكعب گاز است. مطالعات مهندسي مخازن نشان مي دهد با اسيدكاري و حذف ضايعات ناشي از گل حفاري ميتوان توليد روزانه را به حدود 4/1 ميليون مترمكعب در روز افزايش داد. ميزان گازدر جاي اين تاقديس بالغ بر857ميليارد مترمكعب برآورده شده است. با انجام عمليات و مطالعات فوق بزرگترين ميدان گازي شيرين در كل تاريخچه يكصد ساله صنعت نفت كشف شد.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
حوضه رسوبي زاگرس

ناحيه فرو افتاده دزفول ، ناحيه رسوبي حد فاصل گسل كازرون و گسل بالا رود، دشت آبادان و شمال خليج فارس : با عنايت به اولويت گذاري براي كشف نفت، ناحيه دزفول شمالي، دشت آبادان و شمال خليج فارس در حوضه رسوبي زاگرس به عنوان ناحيه داراي اولويت اكتشافي، در برنامه سوم تعيين مي شود. بر اين اساس در برنامه سوم بايد فعاليتهاي اكتشافي همراه با عمليات حفاري چاه هاي اكتشافي و توصيفي در ناحيه فرو افتاده دزفول، دشت آبادان و شمال خليج فارس به طور كامل به انجام برسد. ميدان نفتي آزادگان و اهداف اكتشافي از اولويت بيشتري برخوردارند و عمليات اكتشافي در آنها بايستي در حداقل زمان انجام شود. انجام عمليات اكتشافي و توصيفي براي كشف گاز در ناحيه مذكور كه نياز به گاز براي تزريق و مصرف منطقه وجود دارد، توصيه مي شود .

ناحيه خليج فارس و درياي عمان : در خليج فارس پوشش كامل لرزه نگاري منطقه و شناخت تاقديسها و اهداف اكتشافي جديد و تعببير و تفسير يافته ها به ويژه در ميادين مشترك ادامه خواهد يافت و پيرامون حفر چاه هاي اكتشافي توصيفي تصميم گيري و اقدام خواهد شد. در مورد درياي عمان نيز بر تكميل عمليات لرزه نگاري در دست اقدام و تعبير و تفسير نتايج يافته ها در تمام محدوده آبهاي جمهوري اسلامي ايران تاكيد ميشود.


ناحيه فارس : با توجه به اينكه در ناحيه فارس بيشترين امكان براي كشف گاز وجود دارد و نيز مشترك نبودن ميادين اين ناحيه (و اولويت برداشت گاز از ميدان پارس جنوبي) بايد عمليات اكتشافي توصيفي در ميدانهاي تابناك و دي ادامه يابد و در بقيه منطقه بايستي فعاليتهاي اكتشافي براي تكميل مطالعات زمين شناسي ساختماني لرزه نگاري و تعبيرو تفسير يافته ها پيش بيني حجم ذخاير انجام پذيرد.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
حوضه رسوبي كپه داغ گرگان

در اين ناحيه ضمن تكميل مطالعات و عمليات اكتشافي (بدون حفاري) به ميادين مشترك توجه ويژه به عمل آمده و در صورت لزوم برانجام عمليات اكتشافي توصيفي تاكيد مي شود.

حوضه رسوبي مغان

با توجه به شرايط خاص مخزني ميادين كشف شده در اين حوضه، فعاليتهاي اكتشافي، توصيفي به منظور دستيابي به دانش فني براي بهره برداري اقتصادي در اين منطقه توصيه مي شود.

حوضه رسوبي ايران مركزي


با توجه به وسعت اين منطقه و لزوم شناخت بيشتر آن ، در برنامه پنجساله سوم فعاليتهاي اكتشافي در حد معرفي مناطق داراي پتانسيل در كل اين منطقه انجام مي شود. به طوري كه در پايان برنامه پنجساله سوم در كل حوضه رسوبي ايران مركزي حداقل اقداماتي نظير: تهيه نقشه زمين شناسي ، زمين شناسي سطحي و ژئوشيمي صورت گرفته و عمليات ژئوفيزيكي در حد ضرورت انجام مي شود.


منطقه خزر جنوبي

در منطقه خزر ادامه عمليات اكتشافي به منظور شناخت منطقه عمومي خزر جنوبي، به ويژه با هدف تكميل مراحل اكتشافي و رسيدن به توليد نفت در برنامه پنجساله سوم در مناطق بالاتر تحت حاكميت جمهوري اسلامي ايران مورد توجه جدي است .

ساير مناطق


در اين مناطق كه شامل حوضه هاي رسوبي طبس- مكران، جازموريان و زابل مي باشد در طول برنامه عملياتي نظير حوضه رسوبي ايران مركزي انجام خواهد شد.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
واردات گاز طبيعي
قرارداد واردات گاز از تركمنستان با حجم سالانه حداكثر 8 ميليارد متر مكعب، در سال 1374 به امضا رسيد و واردات گاز از اين كشور از سال 1376 آغاز شد. به اين منظور خط لوله أي به طول 60 كيلومتر و به قطر 40 اينچ از مرز ايران و تركمنستان تا كردكوي احداث شده است (احداث مسير خط لوله در خاك تركمنستان در گزارش پالايش و پخش آمده است)واردات گاز ايران از تركمنستان با حجمي به ميزان 4/0 ميليارد متر مكعب در سال 1376 آغاز و در سال 1379 به 3/3 ميليارد متر مكعب رسيده است. طي سالهاي 79-1376 مجموع كل واردات گاز از تركمنستان 6/7 ميليارد مترمكعب بوده است

صادرات گاز طبيعي
قرارداد صادرات گاز به تركيه در سال 1375 با شركت ً بوتاش ً به امضاء رسيد و قرار است حجم گاز تحويلي از 3 ميليارد متر مكعب در سال آغاز شود و پس از چهار سال به 7 ميليارد متر مكعب افزايش يابد و در ادامه به حداكثر 10 ميليارد متر مكعب در سال برسد. براساس پيش بيني هاي به عمل آمده، صادرات گاز به تركيه از شهريور سال 1380 آغاز خواهد شد. در زمينه تحقق طرح صادرات گاز به تركيه خط لوله ايي به طول 253 كيلومتر و قطر 40 اينچ در مسير تبريز به مرز بازرگان احداث ودر سال 1378 به پايان رسيده است

توليد مايعات گازي و گوگرد
مايعات گازي توليد پالايشگاه فجر و گوگرد توليدي پالايشگاه هاشمي نژاد محصول جانبي پالايشگاه هاي گازي هستند كه از نم زدايي و تصفيه (شيرين سازي) اين گازها حاصل مي شوند

مدل جامع گاز
بدنبال مذاكرات انجام شده در گردهمائي 9 شركت بزرگ نفت و گاز دنيا در 26 دي 1378 در تهران طرح چگونگي استفاده از گاز توليدي ميدان پارس مورد بررسي قرار گرفت. به همين منظور كنسرسيومي متشكل از شركتهاي مذكور جهت مطالعه و بهره گيري از گاز طبيعي ميدان پارس در ايران تشكيل شد
هدف از انجام اين مطالعه تحليلي وسيع گسترده از صنعت گاز طبيعي كشور در جهت شناخت فرصت هايي براي توسعه منابع جديد و نيز بهينه سازي توليد گاز از منبع بزرگ پارس جنوبي و ساير منابع گازي بالقوه، طي 25 سال آينده است. بهينه سازي توسعه سيستم گازرساني كشور در كليه ابعاد پايين دستي گاز (پالايش، سيستم انتقال و توزيع) و نيز انواع مصرف گاز طبيعي (صادرات ، تزريق مجدد، تامين مصرف داخلي) و نيز تخصيص گاز درميان بخشهاي مختلف مصرف داخلي (صنعت، نيروگاه، خانگي/تجاري و …) ازديگراهداف اين طرح بشمار مي رود
در اين مطالعه ضمن بررسي فعاليتهاي بخشهاي مختلف گازرساني (بالادستي، ميان دستي، پائين دستي و بخش صادرات/واردات) مدل جامع گاز (GPM ) در جهت ارائه راهكارهايي مناسب در راستاي حصول به اهداف فوق ارائه خواهد شد


سرمايه گذاري و طرح هاي توسعه أي
براساس مصوبات مجلس شوراي اسلامي در سال 1377، استفاده از تسهيلات بيع متقابل براي تسريع در گسترش عمليات گازرساني كشور آغاز شد
:براين اساس، شركت ملي گاز ايران در مدتي نزديك به سه سال ملزم به انجام اين برنامه ها است
افزايش 44 ميليون متر مكعب ظرفيت پالايشي
احداث بيش از 2 هزاركيلومتر خط لوله فشار قوي گاز طبيعي
احداث 6 ايستگاه تقويت فشار به ظرفيت كل 376 هزار اسب بخار
نصب يك ميليون و يكصد هزار انشعاب جديد خانگي (حدود 2 ميليون خانوار)
گازرساني به 1800 واحد صنعتي
بودجه پيش بيني شده براي تحقق كليه هدف هاي كمي تعيين شده در اين طرح (اصل و سود) 1311 ميليون دلار است


تحقق طرح هاي بيع متقابل گازرساني داراي آثار مطلوب اقتصادي و اجتماعي در بلندمدت خواهد بود كه برخي از اين دستاوردها به شرح زير است :
صرفه جويي ارزي ناشي از جايگزيني گاز طبيعي به جاي ديگر حاملهاي انرژي به ميزان بيش از 3/1 ميليارد دلار در سال، 411 ميليون دلار در بخش خانگي و تجاري، 605 ميليون دلار در بخش صنعت و 300 ميليون دلار در بخش نيروگاهها


افزايش 2 ميليون خانوار جديد مصرف كننده گاز طبيعي
اشتغال زايي مستقيم و غيرمستقيم در كليه بخشهاي عملياتي و پيمانكاري گازرساني و همچنين در بخشهاي مختلف اقتصاد كشور بطوريكه فرصت هاي شغلي فصلي و موردي كه در سال 1376 ايجاد شده بالغ بر 30 هزار فرصت بوده و طي برنامه پنجساله سوم ايجاد بالغ بر 200 هزار فرصت شغلي تخمين زده مي شود




افزايش رفاه اجتماعي حاصل از دسترسي به انرژي تميز و سهل الوصول و مستمر گاز طبيعي بررسي عملكرد اجرايي شركت در چارجوب طرح بيع متقابل گازرساني كه از نيمه دوم سال 1377 آغاز شده است نشان مي دهد تا پايان سال 79 فعاليت هاي اجرايي در بخش پالايش، خطوط انتقال و ايستگاهها تقويت فشار گاز طبيعي به ميزان قابل ملاحظه ايي پيشرفت كرده و با نصب 900 هزار انشعاب جديد گاز طبيعي ، نزديك به 1200 هزار خانوار و 1174 واحد صنعتي جديد تحت پوشش سيستم گازرساني قرار گرفته اند. علاوه بر اين به 19 شهرك صنعتي و 11 نيروگاه جديد از محل پروژه هاي بيع متقابل گازرساني شده است. افزايش مصرف گاز طبيعي ناشي از تحقق پروژه هاي بيع متقابل، از ابتداي اين طرح تاكنون حدود 6/20 ميليارد متر مكعب و معادل 132 ميليون بشكه معادل نفت خام است













اهم طرح هاي در دست اجرا

پالايشگاه دوم بيد بلند


هدف از اجراي اين طرح، پالايش 40 ميليون متر مكعب گاز در روز براي تامين گاز استان خوزستان و 17 ميليون متر مكعب گاز جهت تزريق به مخازن نفتي و همچنين توليد 25/1 ميليون تن اتان براي تامين خوراك اولفين شماره 7 است
در قالب طرح چهار واحد پالايشي هر يك با ظرفيت 14 ميليون متر مكعب در روز، دو واحد بازيافت گوگرد و واحدهاي استحصال برش هاي اتان و بالاتر با ظرفيت بالغ بر 3 ميليون تن در سال و سرويس هاي جانبي به صورت كامل احداث خواهد شد
بهره برداري از اين طرح براي سال 1384 برنامه ريزي شده است



پالايشگاه گاز ايلام

هدف از اجراي اين طرح، پالايش 8/6 ميليون متر مكعب گاز ميدان گازي تنگ بيجار براي مصارف غرب كشور و همچنين توليد 340 تن گوگرد و 485 تن گاز مايع در روز است
در قالب طرح دو واحد پالايش گاز هر يك با ظرفيت 4/3 ميليون متر مكعب در روز، دو واحد بازيافت گوگرد هر يك با ظرفيت 170 تن گوگرد در روز و يك واحد استحصال گاز مايع با ظرفيت 480 تن در روز احداث خواهد شد
تا پايان فروردين ماه 1380 طراحي تفصيلي تا 70 درصد تكميل شده و پيمانكاران مربوط به تامين تجهيزات پالايشگاه، مديريت، نصب و راه اندازي پالايشگاه انتخاب شده اند و قراردادهاي مربوطه طي دو ماه آينده مبادله و تنفيذ خواهد شد




پالايشگاه گاز پارسيان

هدف از اجراي فاز اول طرح تصفيه 55 ميليون متر مكعب در روز گاز و توليد 700 هزار تن اتان در سال به منظور تامين خوراك واحد اولفين 10 و همچنين توليد 4/2 ميليون تن گاز مايع و بنزين طبيعي در سال است. بهره برداري از بخش نخست فاز اول طرح در سال 81 آغاز خواهد شد. در فاز دوم طرح كه در سال هاي 1384 و 1385 به بهره برداري خواهد رسيد، ميزان گاز تصفيه شده به 93 ميليون متر مكعب در روز و توليد اتان به 3/1 ميليون تن در سال و توليد گاز مايع و بنزين طبيعي به 8/3 ميليون تن در سال افزايش خواهد يافت
در قالب طرح تاسيسات فرآورشي و سرويس هاي جنبي شامل واحدهاي اصلاح نقطه شبنم گاز، تفكيك و تثبيت مايعات گازي و همچنين واحدهاي استحصال و تفكيك برش هاي اتان و بالاتر احداث خواهد شد
طبق برنامه، تاسيسات طرح در نيمه دوم سال 1382 تكميل و مورد بهره برداري قرار خواهد گرفت




پالايشگاه گشوي جنوبي

هدف از اجراي اين طرح، پالايش گاز ميدان گشوي جنوبي به ميزان 14 ميليون متر مكعب و توليد 1000 تن گوگرد در روز مي باشد
در قالب طرح دو واحد پالايش هر كدام با ظرفيت 7 ميليون متر مكعب در روز و دو واحد بازيافت گوگرد هر كدام با ظرفيت 500 تن گوگرد در روز و همچنين سرويس هاي جنبي به صورت كامل احداث خواهد شد. بهره برداري از طرح در سال 1384 برنامه ريزي شده است




طرح خط لوله سراسري چهارم انتقال گاز

خط لوله سراسري چهارم گاز به طول حدود 815 كيلومتر به قطر 56 اينچ از پالايشگاه گاز عسلويه تا اصفهان با ظرفيت 110 ميليون متر مكعب در روز با فشار عملياتي 1305 پوند احداث و هفت ايستگاه تقويت فشار بر روي خط لوله مذكور نصب خواهد شد. اين خط لوله براي انتقال گازهاي دو فاز پارس جنوبي و توليدات فاز اول پالايشگاه پارسيان بايد تا سال 83 به بهره برداري برسد. مراحل مسيريابي و طراحي مقدماتي كامل شده و طراحي تفصيلي نيز در سال جاري تكميل خواهد شد. عمليات اجراي قطعه اول به طول 50 كيلومتر با انتخاب پيمانكاران اجرايي آغاز شده است




ايستگاه تقويت فشار گاز

به منظور افزايش ظرفيت انتقال خطوط لوله گاز و جبران افت فشار در خطوط اصلي، تعداد 12 ايستگاه تقويت فشار با 23 دستگاه توربوركمپرسور به مجموع قدرت 590 هزار اسب بخار در دست اجراء است
علاوه بر اين، پروژه خريد 50 دستگاه توربوكمپرسور به منظور نصب در 26 ايستگاه تقويت فشار گاز همراه با انتقال فناوري و ساخت داخل و استفاده از ظرفيت هاي اجرايي موجود در كشور نيز در دست اقدام است. به اين ترتيب ساخت در داخل كشور حداقل از ميزان ارزشي 15 درصد در واحدهاي نخست شروع و حداقل تا ميزان 70 درصد ارزشي افزايش خواهد يافت




بيع متقابل دوم گاز

به دنبال موفقيت در انجام طرح بيع متقابل اول گاز، بهره گيري از تسهيلات بيع متقابل در برخي ديگر از پروژه هاي گازرساني در قانون بودجه سال 1380 به تصويب رسيد
مهم ترين فعاليت هاي اجرايي پيش بيني شده در اين طرح به شرح زير است
ايجاد پتانسيل مصرف گاز به ميزان 67 ميليون متر مكعب در روز
احداث قريب 3600 كيلومتر خط لوله فشار قوي انتقال گاز
احداث 16 ايستگاه تقويت فشار به ظرفيت كل 1619 هزار اسب بخار
احداث پالايشگاه گشوي جنوبي به ظرفيت 14 ميليون متر مكعب در روز
گازرساني به 7 نيروگاه و 1500 واحد صنعتي و 32 شهرك صنعتي جديد
دست آورد هاي طرح بيع متقابل دوم را مي توان به اين شرح عنوان كرد
صرف جويي ارزي به ميزان 2813 ميليون دلار در سال ناشي از جايگزيني گاز طبيعي ب فرآورده هاي نفتي
افزايش 2 ميليون خانوار جديد مصرف كننده گاز طبيعي (حدود 10 ميليون نفر جمعيت)
اشتغال زايي مستقيم و غيرمستقيم در كليه بخش هاي عملياتي، پيمانكاري وبخش هاي مختلف اقتصاد كشور
كاهش آلودگي زيست محيطي، به ويژه در شهرهاي پرجمعيت كشور
افزايش رفاه اجتماعي




عملكرد سرمايه گذاري از محل بودجه های مصوب

به منظور نيل به هدف ها و برنامه ريزي پيش بيني شده در برنامه پنجساله دوم و بودجه هاي مصوب سالهاي 79-1376 در بخش هاي پالايش، انتقال و توزيع، سرمايه گذاري هاي لازم انجام شده وميزان سرمايه گذاري در اين سه بخش از رشد سالانه مطلوبي برخوردار بوده است




خط لوله دوم سراسري


تكميل 116 كيلومتر خط لوله 56 اينچ دوم سراسري يكي از مهم ترين فعاليت هاي اجرايي شركت ملي گاز ايران در بخش احداث خطوط انتقال فشار قوي به شمار مي آيد . خط لوله سراسري دون به طول 1039 كيلومتر و ظرفيت انتقال 80 ميليون متر مكعب گاز طبيعي در روز (كه با نصب ايستگاههاي تقويت فشار قابل افزايش تا بيش از 105 ميليون مترمكعب در روز است) به قطر 56 اينچ از پالايشگاه فجر شروع شده ، در چهار مرحله تا قزوين امتداد يافته و در نهايت به خط لوله دوم آذربايجان متصل مي شود. سيستم خط لوله مذكور در انتقال افزايش توليدات پالايشگاه فجرنقش موثر و تعيين كننده يي داشته است



خط لوله سوم سراسري

احداث 580 كيلومتر از مجموع 870 (حد فاصل كنگان- كوه نمك) خط لوله 56 اينچ سوم سراسري يكي ديگر از مهم ترين فعاليت هاي اجرايي شركت ملي گاز ايران است. اين خط از پالايشگاه كنگان آغاز شده و تا نزديكي شهر تهران (كوه نمك) امتداد مي يابد. احداث خط لوله مذكور، از نظر انتقال گاز پارس جنوبي (فاز هاي 1 تا 3) حائز اهميت فراوان است



:برخي ديگر از پروژه هاي مهم مربوط به سيستم خطوط انتقال فشار قوي به اين شرح است
احداث 245 كيلومتر خط لوله 48 اينچ دوم آذربايجان (زنجان- ميانه)
تكميل 253 كيلومتر خط لوله 40 اينچ صادراتي تبريز- بازرگان
احداث 83 كيلومتر خط 30 اينچ كردكوي – نكا
احداث 40 كيلومتر خط 36 اينچ خانگيران – مشهد
احداث 37 كيلومتر خط 40 اينچ نيروگاه شهيد منتظري
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
جايگاه نفت در اقتصاد ايران



واقعيت آنست كه بخش نفت دراقتصاد كشور نقش مسلط را ايفا مي‌كند و به نظرمي‌رسد درآينده قابل پيش بيني نيز، اين بخش همچنان ازنقش قابل توجهي درعملكرد اقتصاد كشوربرخوردارباشد.ارزيابي نقش بخش نفت دراقتصاد كشور،‌از طريق بررسي سهم آن در توليد ناخالص داخلي ( به طور متوسط در حدود 16 درصد، طي 20 سال گذشته)،‌ مي‌تواند مقرون به خطا در جهت كوچك نمايي باشد. مهم‌ترين نقش بخش نفت ، تامين بيش از 85 درصد از درامدهاي ارزي كشور و در نتيجه اتكاي انكار ناپذيربخش‌هاي مختلف اقتصادي براي تامين نيازهاي وارداتي خود به درامدهاي حاصل از صادرات نفت از يك طرف و تامين حدود 98 درصد از انرژي مورد نياز كشور از سوي ديگر است.ضعف بخش نفت در هريك ازعرصه‌هاي صدور به دنياي خارج و يا عرضه داخلي انرژي به طور مستقيم تحرك اقتصادي را تحت الشعاع قرارمی دهد و درنتيجه رونق و ركود اقتصاد كشوربه ميزان قابل توجهي تابع عملكرد اين بخش است. نقش مهم ديگربخش نفت درمقياس اقتصاد كلان كشور، تاثير تعيين كننده آن بر توازن بودجه عمومي است. طي 20 سال گذشته به طور متوسط در حدود 54 درصد از درامدهاي بودجه عمومي را درامدهاي حاصل از صادرات نفت تامين كرده است. البته اين جداي از تاثير غير مستقيم عملكرد اين بخش بر در آمدهاي مالياتي و نيز ساير درامدها است.به طور كلي كاهش در آمدهاي ارزي حاصل از صادرات نفت‌خام ، موجب نامطلوب شدن وضعيت ارزي كشورو درنتيجه كاهش واردات واسطه‌اي وافت توليد ونيزكاهش واردات سرمايه‌اي وكاهش سرمايه‌گذاري مي‌شود. بروز ركود در توليد و سرمايه‌گذاري از طريق افزايش بيكاري و در نتيجه درامد حاصل از كار از يك طرف و كاهش عرضه كالا وخدمات از سوي ديگر بر رفاه اجتماعي تاثير نامطلوب مي‌گذارد. از سوي ديگر كاهش درامد نفت موجب كاهش درامدهاي بودجه عمومي شده و توازن بودجه را بر هم مي‌زند كه نتيجه اجتناب ناپذير آن افزايش حجم پول وتورم است .ساز و كارهاي مذكور كه با اختصار زياد بيان شد، حاكي از آن است كه رشد توليد، سرمايه‌گذاري اشتغال، تورم و در نتيجه رفاه اجتماعي به طورمستقيم ازعملكرد بخش نفت تاثيرمي‌پذيرد.
 

قره

اخراجی موقت

واقعيت آنست كه بخش نفت دراقتصاد كشور نقش مسلط را ايفا مي‌كند و به نظرمي‌رسد درآينده قابل پيش بيني نيز، اين بخش همچنان ازنقش قابل توجهي درعملكرد اقتصاد كشوربرخوردارباشد.ارزيابي نقش بخش نفت دراقتصاد كشور،‌از طريق بررسي سهم آن در توليد ناخالص داخلي ( به طور متوسط در حدود 16 درصد، طي 20 سال گذشته)،‌ مي‌تواند مقرون به خطا در جهت كوچك نمايي باشد. مهم‌ترين نقش بخش نفت ، تامين بيش از 85 درصد از درامدهاي ارزي كشور و در نتيجه اتكاي انكار ناپذيربخش‌هاي مختلف اقتصادي براي تامين نيازهاي وارداتي خود به درامدهاي حاصل از صادرات نفت از يك طرف و تامين حدود 98 درصد از انرژي مورد نياز كشور از سوي ديگر است.ضعف بخش نفت در هريك ازعرصه‌هاي صدور به دنياي خارج و يا عرضه داخلي انرژي به طور مستقيم تحرك اقتصادي را تحت الشعاع قرارمی دهد و درنتيجه رونق و ركود اقتصاد كشوربه ميزان قابل توجهي تابع عملكرد اين بخش است. نقش مهم ديگربخش نفت درمقياس اقتصاد كلان كشور، تاثير تعيين كننده آن بر توازن بودجه عمومي است. طي 20 سال گذشته به طور متوسط در حدود 54 درصد از درامدهاي بودجه عمومي را درامدهاي حاصل از صادرات نفت تامين كرده است. البته اين جداي از تاثير غير مستقيم عملكرد اين بخش بر در آمدهاي مالياتي و نيز ساير درامدها است.به طور كلي كاهش در آمدهاي ارزي حاصل از صادرات نفت‌خام ، موجب نامطلوب شدن وضعيت ارزي كشورو درنتيجه كاهش واردات واسطه‌اي وافت توليد ونيزكاهش واردات سرمايه‌اي وكاهش سرمايه‌گذاري مي‌شود. بروز ركود در توليد و سرمايه‌گذاري از طريق افزايش بيكاري و در نتيجه درامد حاصل از كار از يك طرف و كاهش عرضه كالا وخدمات از سوي ديگر بر رفاه اجتماعي تاثير نامطلوب مي‌گذارد. از سوي ديگر كاهش درامد نفت موجب كاهش درامدهاي بودجه عمومي شده و توازن بودجه را بر هم مي‌زند كه نتيجه اجتناب ناپذير آن افزايش حجم پول وتورم است .ساز و كارهاي مذكور كه با اختصار زياد بيان شد، حاكي از آن است كه رشد توليد، سرمايه‌گذاري اشتغال، تورم و در نتيجه رفاه اجتماعي به طورمستقيم ازعملكرد بخش نفت تاثيرمي‌پذيرد.
 

قره

اخراجی موقت
تعيين اهداف توسعه ای بخش نفت مستلزم پيش بينی بسياری از متغيرهای تاثير گذار و به ويژه در اختيار داشتن پيش بينی های بلند مدت از عرضه و تقاضای جهانی نفت خام است ، در اين رابطه پيش بينی های مختلفی توسط مراکز معتبر بين المللی انجام پذيرفته است. اين براوردها بر مبنای پيش بينی متغير های موثر و خصوصا روند رشد اقتصادی جهان و روند آتی قيمت های جهانی نفت استوار مي باشد. تفاوت براوردهای مختلفی که توسط موسسات مختلف در مورد پيش بينی تقاضای جهانی نفت تا سال 2020 به عمل آمده است حداکثر در حدود 6 ميليون بشکه در روز می باشد . در اين ميان بيشترين رشد تقاضا برای نفت به کشورهای در حال توسعه و کشورهای تازه استقلال يافته مربوط می شود . بر اساس يکی از پيش بينی هايی که در زمينه مصرف انرژی و تقاضا برای نفت جهان به عمل آمده است ، مجموع تقاضا برای نفت در شوروی سابق و کشورهای در حال توسعه از حدود 44 درصد در سال 2000 به 52 درصد در سال 2020 افزايش خواهد يافت . نتايج يکي از اين پيش بينی ها شامل پيش بينی ظرفيت توليد نفت (و مايعات گازی ) کشورهای عضو اوپک برای پاسخ گويی به تقاضای فزاينده جهانی به شرح جداول زير است

براورد قيمت نفت‌خام ، رشد اقتصادي ، رشد مصرف انرژي و تقاضا براي نفت در جهان
2020
2015
2010
2005
2000
22
21/5
21
20/5
-
قيمت نفت خام (دلارهر بشكه) *
2/8
2/8
2/8
2/8
2/8
2_ رشد متوسط سالانه اقتصاد جهان (GDP درصد )
2/2
2/2
2/2
2/2
2/2
كشورهاي توسعه يافته
3/8
3/8
3/8
3/8
3/8
شوروي سابق
4/7
4/7
4/7
4/7
4/7
كشورهاي در حالتوسعه
2/00
2/00
2/00
2/00
2/00
رشد متوسط سالانه تقاضا براي انرژي (درصد)
1/9
1/9
1/9
1/9
1/9
نفت
1/3
1/3
1/3
1/3
1/3
گاز طبيعي
1/6
1/6
1/6
1/6
1/6
ذغالسنگ
-0/2
-0/2
-0/2
-0/2
-0/2
انرژيهسته‌اي
1/8
1/8
1/8
1/8
1/8
انرژيتجديد پذير و غيره
112/80
103/4
93/5
83/9
76/4
تقاضا براي نفت جهان (ميليون بشكه در روز)
54/5
52/3
49/9
47/3
43/1
كشورهاي توسعه يافته
9/4
8/1
7
6
5/5
شوروي سابق
49
43
36/6
30/6
27/8
كشورهاي در حالتوسعه
 

nima_nr

عضو جدید
رشته های مهندسی نفت گرایشهای آن

رشته های مهندسی نفت گرایشهای آن

رشته های مهندسی نفت و گرایشهای آن:
این رشته در چهار گرایش اكتشاف، مخازن، حفاری و بهره‌برداری از منابع نفت ارائه می‌گردد. رشته‌ای كه اساس دروس آن مبتنی بر مكانیك سیالات، دینامیك گازها، ترمودینامیك سیالات، انتقال جرم و اقتصاد مهندسی است و هدف آن تربیت مهندسین كارآمدی است كه بتوانند روشهای بهینه بهره‌برداری از منابع نفت و گاز را طراحی و اجرا كنند.

گرایش مهندسی اكتشاف:
اولین مرحله برای بهره‌برداری یا برداشت نفت، كشف حوزه‌های نفتی است كه این كار توسط لرزه نگاری انجام می‌گیرد. مهندسین اكتشاف، امواج صوتی را به اعماق زمین فرستاده و سپس امواج برگشتی را اندازه‌گیری و پردازش می‌كنند تا به وجود یا عدم وجود نفت در درون زمین پی ببرند. این گرایش ارتباط نزدیكی با زمین‌شناسی دارد.

گرایش مهندسی حفاری:
طراحی تجهیزات حفاری و انجام عملیات در مناسبترین شرایط و ارزیابی اثرات تكنولوژی حفاری و استخراج بر محیط زیست كشور و ارائه راههای مناسب برای جلوگیری از تخریب آن، جزو فعالیت‌های این گرایش است. یك مهندس حفار روشهایی را ارائه می‌دهد كه هزینه‌ی حفاری را پایین آورده و راندمان كار را بالا می‌برد.

گرایش مهندسی مخازن نفت و گاز:
دانش مهندسی مخازن به این می‌پردازد كه ما در یك حوزه نفتی در اعماق زمین مثلا در عمق 2 یا 3 هزار متری چه مقدار نفت و گاز داریم و چه مقدار از آن قابل دسترسی می‌باشد و با چه سرعتی می‌توان از مخزن مورد نظر برداشت كرد؟ مهندسی نفت گرایش مخازن، نوع مخزن نفت یا گاز و همچنین فشار، دما و عمق آن از سطح زمین را مشخص می‌كند. زیرا موارد فوق در نحوه برداشت و استخراج نفت از مخازن تاثیر دارد.

گرایش مهندسی بهره‌برداری از منابع نفت:
امروزه اكثر مخازن نفت كشور ما دچار افت فشار شده‌اند به همین دلیل نفت به صورت طبیعی به سطح زمین نمی‌رسد و در نتیجه حضور مهندسین بهره‌برداری از منابع نفت، یك ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. افرادی كه با استفاده از روشهای علمی بهتر و اصولی‌تر، از مخازن نفتی بهره‌برداری می‌كنند.

درس‌های این رشته در طول تحصیل:
دروس مشترك بین گرایشهای مختلف مهندسی نفت:
ریاضی عمومی، معادلات دیفرانسیل، ریاضیات مهندسی، شیمی عمومی، شیمی آلی، فیزیك، برنامه نویسی كامپیوتر، زمین‌شناسی عمومی، موازنه انرژی و مواد، استاتیك و مقاومت مصالح، ترمودینامیك، مكانیك سیالات، انتقال حرارت، آزمایشگاه انتقال حرارت، كنترل فرآیندها، زمین‌شناسی نفت، مبانی فرآیندهای صنایع نفت، خواص سنگ‌های مخزن، خواص سیالات مخزن، كارگاه عمومی، كاربرد ریاضیات در مهندسی شیمی، مبانی چاه آزمایی، نمودارگیری چاه، مهندسی مخازن، زمین‌شناسی ساختمان.

دروس تخصصی گرایش مهندسی اكتشاف:
ژئوفیزیك، ژئوشیمی آلی (نفت)، تخمین و ارزیابی ذخایر نفتی، زمین‌شناسی ایران و مناطق همجوار، روشهای افزایش برداشت از مخازن، عملیات زمین‌شناسی ایران، مهندسی مخازن نفت، میكروپالئونتولوژی، اصول حفاری، گل حفاری و سیمانكاری چاهها، زمین‌شناسی نفت، چاه‌نگاری، زمین‌شناسی مهندسی، زمین ساخت، مكانیك محیطهای ناپیوسته سنگی، زمین‌شناسی مناطق دریایی، زمین‌شناسی عمومی، سنگ‌شناسی(رسوبی - آذرین و دگرگونی)، كانی‌شناسی، برداشت زمین‌شناسی، زمین‌شناسی ساختمانی، فتوژئولوژی و سنجش از راه دور، پتروفیزیك، مكانیك سیالات و آزمایشگاه، فسیل‌شناسی(دیرینه‌شناسی)، رسوب‌شناسی، چینه‌شناسی، بررسی فنی- اقتصادی، مبانی مهندسی نفت، زمین‌شناسی زیرزمینی.

دروس تخصصی گرایش مهندسی حفاری:
مبانی مهندسی برق، دینامیك، مهندسی حفاری، سیمان حفاری، گل حفاری، مهندسی حفاری پیشرفته، اسیدكاری در عملیات.

دروس تخصصی گرایش مهندسی مخازن نفت و گاز:
مكانیك سیالات دو فازی، انتقال جرم، ترمودینامیك، مهندسی مخازن، مطالعات مخازن، عملیات بهره‌برداری، روشهای افزایش و برداشت مخازن، مدیریت و صیانت از مخازن.

دروس تخصصی گرایش مهندسی بهره‌برداری از منابع نفت:
مكانیك سیالات دو فازی، اصول ژئوفیزیك اكتشافی، مهندسی مخازن، مهندسی حفاری، عملیات بهره‌برداری، روشهای افزایش و برداشت مخازن، تخمین مخازن در چاههای اكتشافی، آزمایشگاه نفت.

توانایی‌های لازم:
علاوه بر دو درس ریاضی و فیزیك كه دو درس پایه در تمامی رشته‌های مهندسی از جمله رشته مهندسی نفت است، درس زبان انگلیسی نیز در این رشته اهمیت ویژه‌‌ای دارد. در ضمن به دلیل اینكه نوع كار فارغ‌التحصیلان این رشته سنگین است و محیط كارشان نیز خارج از شهر است، دانشجویان این دانشگاه از بین داوطلبان مرد انتخاب می‌شوند برای مثال یك مهندس حفاری در وزارت نفت باید 15 روز خارج از شهر و دور از خانواده باشد و سپس یك هفته مرخصی دارد.:cry:
 

javadaria61

عضو جدید
اطلاعات عمومی و متفرقه مهندسی نفت

قیمت گذاری و فروش نفت را به جرات می توان از پیچیده ترین عملیات اقتصادی دنیا دانست. پیش از دهه ۷۰ میلادی، زمانی که هفت خواهران نفتی بازار نفت دنیا را در اختیار داشتند، قیمتگذاری و حتی نحوه فروش نفت از سوی آنها صورت می گرفت. پس از قدرت گرفتن اوپک، قیمتگذاری نفت از دست شرکتهای پرقدرت نفتی خارج شد و کشورهای تولید کننده نفت آنرا به دست گرفتند. اوپک فقط چند سال توانست در زمینه قیمتگذاری قدرت نمایی کند و پس از مدتی این قدرت از دست این سازمان خارج شد و این بار در اختیار بازار قرار گرفت . در همین باره یعنی قیمت گذاری و فروش نفت ایران، با دکتر حجت الله غنیمی فرد قائم مقام معاون شرکت ملی نفت ایران در امور بین الملل گفت و گویی انجام داده ایم.
آقای دکتر به عنوان یک مقام مسئول بفرمایید الان فروش نفت ایران در چه مرحله و مقطعی است؟ آیا توانسته ایم به سطح درآمد مورد نیازمان برسیم؟ فروش نفت ایران بر اساس مصوباتی که از مرجع تصمیم گیرنده، هیات مدیره شرکت ملی نفت، صادر شده بر مبنای شرایط معین در آن مصوبه به متقاضیان فروخته می شود. متقاضیان خرید نفت این طور تقسیم بندی شده اند که یا باید پالایشگر باشند و یا با پالایشگاههایی که بتوانند نفت خام ایران را پالایش کنند قرارداد داشته باشند. دلیلش هم این بود که نفت خام به دست افرادی نیفتد که بدون داشتن مشتری مورد نظر در روی آنها سرگردان بماند و قیمت نفت ایران را در حدی پایین به دیگران بفروشند و برای شرکت ملی نفت ایران که فروشنده اصلی نفت است و حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام را صادر می کند، با مشکل مواجه نشود.
چنانکه شرکتی شرایط مورد نظر را داشته باشد آن را به عنوان متقاضی ثبت نام شده در لیست مجموعه شرکتهای مورد قبول تلقی می کنیم و برای رابطه با این شرکت سوابقی از آن می خواهیم از جمله سوابق چند سال گذشته اش در عملیات نفتی و سابقه. در ضمن باید ۳ بانک معتبر جهانی نیز آن شرکت را تایید بکنند. طرفهای اصلی قراردادی که در آن رشته معتبر هستند هم اعلام بکنند شرکت مذکور چه وضعیتی داشته است. شرکت باید وضعیت مالی خودش طی سه سال گذشته را اعلام بکند و آن اظهار، معتبر باشد به این معنی که یک حسابرسی بین المللی در مکانی که آن شرکت ثبت شده آنرا تایید کند. سپس اعلام می شود این شرکت اعتبارات مالی دارد یا نه و همچنین مشکلات حسابرسی در مدیران آن شرکت ها و سود و زیان آنها باید مشخص شود. باید طرفهای اصلی یعنی صاحبان اصلی این شرکتها شناسایی شوند به این معنی که مشمول حضور کسانی که علیه منافع ایران اقداماتی کرده و شناخته شده اند و یا صهیونیست ها نباشند.
یعنی با توجه به این موضوع که اشاره کردید طرف خرید، باید پالایشگر باشد آیا در معاملات نفتی واسطه ها را کلا حذف کرده اید؟
نخیر، اتفاقا در بخش نفت، گروهی به اسم تجار نفت وجود دارند که پالایشگر نیستند ولی در عین حال چون نفت را برای پالایش می خرند، اینها هم در مصوبه طرف قرارداد شناخته شدند. آنها هم چنان چه دارای سوابق مثبت و قرارداد پالایشی باشند مورد قبول هستند لذا به دنبال اینکه فردی را که واسطه کار تجارت نفت است از این مجموعه حذف کنند نبوده اند. در بخش نفت تجار نفتی ای هستند که از نظر قدرت مالی کمتر از پالایشگاهی های نفتی نیستند و صحت عملکرد شان هم کمتر از آنها نیست.
با توجه به این موارد ایران برای فروش نفت با چند شرکت در ارتباط است؟
شرکتهای متعددی هستند. چه در بخش اروپا چه در بخش آسیا با تعداد زیادی از شرکتها معاملات تجاری نفتی برای رساندن به مقصد پالایشگاه ها و یا با پالایشگرها برای مقصد خودشان قرارداد وجود دارد. البته بخش مربوط به آفریقا بر اساس مصوبه ای که بازهم، مصوبه هیات مدیره شرکت ملی نفت است به شرکت «نیکو» سپرده شده اس. این شرکت که تماما متعلق به شرکت ملی نفت ایران است، بطور کلی نفت به آفریقا را انجام می دهند که خریدار اصلی ما در آفریقا کشور آفریقای جنوبی است.
شیوه فروش از ابتدای پیروزی انقلاب به این سبک بوده یا تغییر پیدا کرده است؟
بخشی از روند فروش نفت خام در رابطه با ثبت شرکت هاست که در پاسخ به سوالهای قبلی به آن اشاره شد. ثبت شرکتها تقریبا از چند سال پیش به شکل فعلی شروع شده است اگر چه قبل از اینکه این ضوابط به تصویب هیات مدیره شرکت ملی نفت برسد عملا چیزی نزدیک به ۱۰-۱۵ سال گذشته هم آنها اجرا و همین ضوابط در نظر گرفته می شد. یعنی تا شرکتی این مدارک را نمی فرستاد و احراز صلاحیت نمی شد نمی توانست طرف خرید باشد. ولی طی چند سال گذشته این مطلب چون به تصویب هیات مدیره نفت هم رسیده به صورت یک روش کاری درآمده که هر شرکتی به شرط داشتن این شرایط بعد از اینکه از لحاظ کارشناسی مورد تایید قرار گرفت نامش به هیات مدیره داده می شود و هیات مدیره شرکت ملی نفت بعد از اینکه گزارش مبنی بر تایید مدارک را قبول کرد،اجازه می دهد نام آن شرکت به لیست خریداران اضافه شود. لذا از نقطه نظر کاری ثبت نام و اینکه این موارد نهایتا به صورت کتبی به هیات مدیره اعلام بشود حدودا از سال ۷۹ است که دارد انجام میشود ولی این ضوابط قبلا هم به صورت کامل اجرا می شد ولی اجازه هیات مدیره را لازم نداشت. اگر چه این را هم باید در نظر داشته باشیم که موقعیت شرکت های نفتی تغییر کرده تعداد شرکت های واسطه نفتی طی این دوران کمتر شده به خصوص از اواسط دهه ۱۹۹۰ نه تنها شرکت های تجاری نفتی کمتر شدند بلکه برخی از شرکتهای تجاری بزرگ بخش نفت شان کوچک یا حذف شده است و عملا هم با تجربه ای که طی این ۱۵-۱۴ سال اخیر کسب شده، به پالایشگرهایی که نفت خام را به صورت خاص تصفیه می کنند بیشتر دسترسی مستقیم پیدا کردیم و پالایشگرها هم دلشان می خواهد که مستقیم با تولید کننده نفت خام در تماس باشند. پس اگر شما الان نسبت به ۱۲-۱۰ سال پیش تعداد کمتری از واسطه های نفتی را در مجموعه قراردادها می بینید. به این علت است که خود پالایشگرهایی هم که طرف ما بودند دیگر بخشی از اینها را مورد نیاز نمی بینند. برخی از پالایشگرها به علت مشکلات مالی که برای باز کردن اعتبار اسنادی دارند یا مهلت پرداخت سی روزه را مهلت کمی می بینند و مهلت بلند مدت تری را لازم دارند بعضی وقتها از تجار نفتی استفاده می کنند تا بتوانند این اعتبارات را به آنها بدهندو فرصت بلند مدت تری را داشته باشند در عین حال چون به نفت ایران نیاز دارند می توانند از طریق واسطه قراردادن شرکت های تجاری نفتی که در لیست شرکت ملی نفت ایران قرار دارند، قرار داد را پیش ببرند. امید است پس از بررسی هایی که صورت می گیرد، وزارت نفت اعلام کند شرکتهای تجاری نفتی ایران هم می توانند در این مجموعه وارد بشوند. شرایط شرکتهای ایرانی که در ایران ثبت شده اند و تمایل دارند در این زمینه کار بکنند باید چه باشد و نیز شرایطی که برای این شرکتها باید فراهم بشود نیاز به کار کارشناسی داشته که بخشی از آن انجام شده است.
 

javadaria61

عضو جدید
یعنی طی این مدت اصلا شرکتهای تجاری که در ایران ثبت شده باشند وارد این معاملات نفتی نشده اند؟متاسفانه هیچکدام از شرکتهای ایرانی تا کنون دارای شرایطی که تعیین شده، نبوده اند.
کاهش تعداد شرکتهای تجاری و واسطه های معاملات نفتی و در کنار اینها بحران روابط ایران و آمریکا آیا در مساله فروش و معامله نفتی ایران اختلال ایجاد کرده است؟
شرکتهای تجاری نفتی به ویژه آنهایی که مورد تایید شرکت ملی نفت ایران بودند، طی ۱۰ -۱۵ سال گذشته که با آنها کار شده هیچکدام شرکتهایی نبودند که به دنبال ایجاد مشکل برای صادرات نفت باشند. اینها نه تنها مشکلی ایجاد نکردند بلکه در بعضی موارد امکاناتی فراهم کردند که صادرات ما را تسهیل کرد. مثلا قبل از اینکه آمریکا رابطه خودش را به صورت مستقیم در اواسط سال ۱۹۹۵ قطع بکند، به آمریکا مستقیم نفت فروخته می شد. شرکتهایی وجود داشتند که نفت ما را به قصد پالایشگاه هایی در اروپا می بردند که این پالایشگاه ها آمریکایی نبودند ولی این شرکتها، شرکتهای تجاری آمریکایی بودند و نفت را برای پالایشگاه خاصی می بردند و از فراورده اش در نهایت استفاده می کردند. علاوه بر این حتی قبل ازاینکه ما رابطه ای مستقیم با شرکتهای آمریکایی برای مقاصد غیر کشور ایالات متحده داشته باشیم، شرکتهای واسطه ای بودند که نفت خام ایران را برای پالایشگرهای آمریکایی در اروپا می بردند و اینها در آن مدتی که رابطه مستقیم بین ما و شرکتهای پالایش آمریکایی نبود به صورت شرکتهای فعال تجاری کار می کردند، مشکلی ایجاد نکردند و درامر صادرات تسهیل هم ایجاد می شد و بعد از اینکه با پالایشگرهای آمریکایی به این نتیجه رسیده شد که برای مقصد غیر از ایالات متحده مستقیم کار شود، این شرکتهای تجاری ما بین کنار رفتند ولی حتی بعد از این هم مشکلی برای ما ایجاد نکردند.
نتیجه گفت و گوی ایران با پالایشگران آمریکایی چه بود؟
زمان مربوط به روابط تجاری ایران با پالایشگران آمریکایی به دوران بسیار بلندی بر می گردد ما چندی بار توسط آمریکا تحریم شدیم یکی از زمان هایی که تحریم شدیم زمان ریاست جمهوری ریگان بود. تحریم ایالات متحده به دنبال تحریم قبلی ادامه پیدا کرد ولی این تحمیل مشمول عدم خرید پالایشگرهای نفتی آمریکایی در خارج از آمریکا نمی شد ولی در سال ۱۹۹۵ میلادی، با قطع رابطه کامل تجاری توسط کلینتون دیگر خرید نفت ایران به مقصدی حتی غیر از ایالات متحده آمریکا برای پالایشگران آمریکایی ممنوع شد. به این نکته باید اشاره کرد که تجار نفتی که بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان نفت قرار می گرفتند، چنانچه با ضوابطی که مشخص شده بود نه تنها مشکلی ایجاد نمی کرد بلکه تسهیلات معاملاتی ایجاد می کردند و حتی در برخی از موارد که ایران با مشکلات مالی روبرو می شد برخی از این شرکتهای تجاری نفتی حاضر بودند پولی را پیش بدهند و بعدا نفت را به قیمت روز برداشت در آینده ببرند.
آیا این طور پیش آمده که شرکتهای آمریکایی دوباره خواستار خرید نفت ایران بشوند؟ شرکتهای نفتی یا پالایش آمریکایی به علت همان دستور العمل رئیس جمهوری سابق آمریکا«کلینتون» ممنوع از خرید نفت خام از ما هستند و عملا هم ما به آنها فروشی نداریم.
حتی با واسطه هم نمی خرند؟حتی با واسطه هم نمی خرند و ما هم هیچ اصراری نداریم به زور به کشوری که ممنوعیت ورود نفت خام ما را دارد، نفتی را صادر کنیم ضمن اینکه باید بگوییم رابطه ما با شرکتهای آمریکایی رابطه حرفه ای برای تبادل اطلاعات مربوط به بازار نفت است یعنی در هر سمینار و جلسه ای که ملاقاتی صورت می گیرد مبادله اطلاعات مربوط به بازار نفت، آینده نفت و تحمیل های نفت است و لی انعقاد قراردادی در کار نیست. عملا تا حالا در این مورد در خواستی از سمت آنها نبوده است چرا که هیچکدام از این شرکتها که در سطح معاملاتی با ایران مورد تایید بودند، دنبال فرار از قوانین و ضوابطی نیستند که برای آنها وضع شده است و شرکت ملی نفت ایران هم حاضر نیست با هر شرایط و به هر شکلی به آنها نفت بفروشد.
قطع روابط در زمینه خرید نفت از ایران برای ما چه مشکلاتی پیش آورد؟در سال ۱۳۷۴ بر اساس اطلاعات و آماری که در همان زمان هم در مطبوعات چاپ شد، برای هر دوره سه ماهه با مشکلاتی روبرو شدیم ولی همان سال هم علت بالا بودن قیمت نفت نسبت به پیش بینی بودجه، در پایان سال ۱۳۷۴ توانستیم آن مقدار از صادرات خودمان را که به شرکتهای پالایشگر آمریکایی داشتیم به شرکتهای دیگر بدهیم و نهایتا در پایان آن سال توانستیم بیشتر از آن چیزی که باید در سال ۷۴ ایجاد درآمد می کردیم، به خزانه واریز کنیم ضمن اینکه دیگر تحریم آن سه ماه مشکلی ایجاد نکرده بود، رقم ریخته شده اضافی به خزانه بیشتر می شد ولی عملا این شد که باز هم علیرغم این مشکل بعد از سه ماه توانستیم مشکل را حل کنیم و بیشتر از رقم پیش بینی شده در بودجه به خزانه ریخته شد.
الان وضع ما چگونه است؟ آیا فرمول قیمت ما عوض شده است؟ وضع ما خوشبختانه این طور است که اکثریت قراردادهایی که بر اساس قرارداد بلند مدت است شرق یعین به آسیا از پاکستان تا ژاپن صادر می شود. چیزی قریب به ۷ تا ۸ درصد به قاره آفریقا صادر می شود و نزدیک به ۳۲ درصد به اروپا . ما به قاره آمریکا یعنی کشورهایی چون کانادا، برزیل و اروگوئه قبلا نفت صادر می کردیم ولی بعد از کم شدن سهمیه های تولید برای اعضای اوپک طی چند سال گذشته به آن بازارها نفت صادر نشده است و عملا با توجه به افزایش تقاضایی هم که در حال حاضر بعد از این سالها پیش آمده ، در بازگشت به میزان تولیدی که اوپک میزانش را اضافه کرده و بعد از کسر مقدار پالایش داخلی ، هنوز هم به بازار قاره آمریکا نفتی صادر نمی شود.
آقای دکتر اگر خواسته باشیم در شیوه فروش نفتمان تغییری بدهیم شما بهترین شیوه را چه شیوه ای می دانید؟ابتدا یک قسمت از سوالات قبل شما را که بی پاسخ ماند جواب می دهم این سوال که آیا فرمول قیمتی ما عوض شده یا نه؟ نوع نفت فروختن ما طی تمام سالهای بعد از انقلاب رو به تکامل بوده و تمام کسانی که دراین بخش بودند چه آنهایی که از بخش رفتند و به مسئولیت های دیگری گمارده شدند و چه آنها که در همین بخش ادامه فعالیت دارند، در متحول شدن این تصمیمات و رسیدن به آن چیزی که امروز هست و باید تکامل یابد، سهیم بودند. ما در حال حاضر فرمول قیمت های نفتی ایران را برای هر ماه میلادی حدودا تا دهم ماه میلادی قبل اعلام می کنیم. برای بازار آسیا یک فرمول قیمت داریم ولی بازار اروپا را تقسیم کردیم به بازار شمال غرب اروپا – بازار مدیترانه و در بازار مدیترانه دو نوع فرمول قیمت را اعلام می کنیم یکی مشتریانی که از خارک آن به مقصد پالایشگاه های مدیترانه می برند یکی پالایشگرهایی که نفت خامی را که ما از دهانه کانال سوئز از طریق خط لوله ای که در مصر هست به بندر سیدی کریر می رسانیم و اصطلاحا در آنجا آماده صادرات می کنیم می برند لذا دو قیمت اعلام می کنیم یکی قیمتی که از خاک برداشت می شود دیگری قیمتی که از دهانه کانال سوئز برای مقصد مدیترانه و یک قیمتی که از مبدا خارک برای شمال غرب اروپا است. قیمت مربوط به آفریقا را هم به همین ترتیب با عنوان قیمت بعدی باید در منطقه غرب اعلام بکنیم. در حال حاضر برای تمام قراردادهای بلند مدت، قیمتی که به آسیا می رود بر اساس قیمت میانگین ماهیانه نفت خام عمان و دبی است و با توجه به اینکه کدام نفت خام مورد نظر است، صحبت می کنیم تعدادی به این میانگین اضافه یا کم می شود. یکی از عواملی که ما به آن توجه خاص می کنیم رفتار رقبای ما در این بازار است که به بازار شرق مقدار زیادی نفت صادر می کند. در بازار غرب همکه ما داریم صادر می کنیم، مبنای قیمتی مان اصطلاحا قیمت برنت است ولی برنتی که اصطلاحا به آن قیمت میانگین، وزنی ماهیانه IPE می گویند. باز هم موقعی که فرمول برای مقصد غرب اعلام می شود، یکی از توجهات خاص که باید داشته باشیم این است که رقبای ما در بازار غرب چگونه رفتار می کنند و رقبای اصلی در بازار شمال غرب اروپا و در بازار مدیترانه علاوه بر برخی تولید کنندگان خلیج فارس، تولید کنندگان نفت در دریای شمال و روسیه هم هستند. در بازار آفریقا رابطه قیمتی، بسیار نزدیک به شمال غرب اروپا است. مثل همان رابطه قیمتی در شمال غرب اروپاست. با یک مقدار افزایش به علت اینکه نسبت به مقصد از نقطه نظر مبدا خارک نزدیکتر هستند. در شمال غرب اروپا در بعضی از موارد مقاصد ۴۵ روزه داریم تا نفت از خارک به آن برسد. در صورتی که در رابطه با آفریقای جنوبی چیزی نزدیک به بیشتر از ۱۵ روز را نیاز نداریم. با توجه به این نکات باید گفت از نقطه نظر فرمول قیمت فرمول ماهیانه اعلام می شود. زمانهایی که قرار باشد مقادیری به صورت تک محموله فروخته بشود مشمول مصوبه دیگری از هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران است که باید شرایط تک تک موارد در قیمت مورد توجه قرار بگیرد و لذا در موارد تک محموله که موارد بسیار کمی نسبت به کل قرار داده استپایه های قیمتی به جز مواردی که در بالا گفته شد می تواند سبدی از ترکیب آنها و دیگر نفت های شاخص در بازار باشد.
شما فرمودید به صورت ماهانه اعلام می شود. مثلا در نفت خام شاخص فرمول قیمتی آسیا آیا می تواند تغییر بکند؟فعلا نخیر. اتفاقا نکته ای در مورد آسیا وجود دارد و آن این است که عده ای از پالیشگر ها و عده ای متخصصین نفتی معتقد هستند قیمت خام نفت دبی که یکی از شاخص های فرمول قیمت آسیاست، غیر واقعی و بیشتر از ارزش واقعی است که دارد. شاخص قراردادن این نفت خام مربوط به چندین سال قبل است که به چیزی نزدیک به ۴۰۰ هزار بشکه در روز از آن تولید می شد ولی الان این رقم ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار بشکه بیشتر نیست. عده ای معتقد هستند رقم قیمتی اعلامی دبی در نشریه های بین المللی رقم اصطلاحا متورم شده ای است و بیان کننده واقعی ارزش این نفت خام نیست لذا در آسیا برای مدتهای مدیدی همگی به دنبال نفت شاخص جایگزین بودند که جایگزین را برای این داشته باشند.
ایران می تواند جایگزین شود؟شرکت ملی نفت ایران در ارتباط با این مطلب به یکی از طرفهای اصلی خودش در آسیا پیشنهاداتی داد و گفته شد اگر بازار آمادگی داشته باشد ایران آماده است یکی از نفتهای خودش را به عنوان این ملاک در تعیین قیمت ها اعلام بکند. البته دراین سیستم بین المللی نفتی دقیق تر و بهتر اینطور خواهد بود که اگر این جایگزینی می خواهد انجام بشود فقط یک قیمت نفت خام نباشد که شبهه ای پیش بیاید که توسط یک تولید کننده در آن دستکاری می شود در آن صورت پیشنهاد شد حداقل یکی از تولید کنندگان دیگر هم یکی از نفت های خود را در این مجموعه بیاورد تا ترکیبی از دو نفت ایران و آن تولید کننده پایه قیمتی باشد، به جای دبی که به خاطر کاهش تولید کنندگان مشکل ایجاد می کند و این کار می تواند ثبات قیمتی را در بازار پیش بیاورد.
این ایده چرا قبول نشد؟بعد از مدتی یکی از نشریاتی که اعلام قیمت می کند سکعی کرد که قیمت نفت عمان را نسبت به قبل از خودش طوری اعلام بکند که چنانچه مثلا در دبی معاملاتی صورت گرفت و کمی کسری بود، برای اینکه بتواند انجام بشود بتواند به عمان رجوع بدهند و این ترکیب جایگزینی عمان برای دبی باعث شد که مقداری از ان مشکل تورم شدن قیمت دبی را منتفی بکند و حداقل این مشکل برای مدتی به تاخیر بیفتد.
آقای دکتر سوال من این است که اگر شما با توجه به تجربه چندین ساله ای که در بخش فروش نفت دارید شیوه فروشی که خواسته باشیم مدرنیزه تر باشد و به هر حال «به روز» باشد را برای کشور ما تبیین بکنید آن شیوه چه می تواند باشد؟بخشی از شیوه ها به ابزار بر می گردد. در ابزار اگر بتوانیم در آینده نزدیکی وارد بازارهای بورس نفت و وارد معاملات آنگونه ای که در این بازارها هست، بشویم، باید مراحل بعدی مربوط به تجارت تبدیل تجارت از تجارت«بر روی کاغذ» به تجارت «بدون کاغذ» یا «الکترونیکی» را طی کنیم. داشتن تجارت الکترونیکی نه تنها تمام مکاتبات را حذف می کند بلکه تسریع و ارتقای کیفی به انجام کارها می دهد. این مطلب فقط به شرکت ملی نفت ایران بر نمی گردد که این علاقه مندی را داشته باشد بلکه برخی از ضوابط و امکاناتی که در داخل وجود دارد اجازه این کار را به طور کامل و کافی به ما نمی دهد. بعضی از مدارکی که باید نگهداری شود و بعضی موارد مانند امکانات مخابراتی که در اختیار ما هست این اجازه را به ما نمی دهد که بتوانیم براحتی همه امکاناتی که برای معاملات اینترنتی در دنیا وجود دارد، را به کار گیریم.اگر این مشکلات رفع شود، مرحله بعدی کار می تواند یکی از مراحل پر موفقیت باشد.
آیا شیوه فروش ما با شیوه فروش نفت عربستان خیلی فرق دارد؟ تا آنجایی که از فروش نفت خام آنها اطلاع وجود دارد، آنها هم مثل ایران اعلام قیمت ماهیانه می کنند. آنها هم شرایطی برای قبول کردن مشتریان خود دارند که اگر در بعضی موارد، آسانتر از ما نباشد، مشکل تر از ما نیست. تعداد زیادی مشتری داریم که هم مشتری ما هستند و هم مشتری عربستان و این مشتریان شرکت ملی نفت ایران را از لحاظ کیفیت شیوه فروش کمتر از آنها نمی دانند.
 

javadaria61

عضو جدید
انواع تقسیم بندی قراردادهای نفتی

انواع تقسیم بندی قراردادهای نفتی

قراردادهای بخش نفت و گاز را می توان به دو گروه قراردادهای امتیازی، قراردادهای مشاركت در تولید و قراردادهای خدماتی تقسیم بندی كرد:
قراردادهای مشاركت در سرمایه گذاری نوع پیشرفته تری از قراردادهای مشاركت در تولید به شمار می آید.
قراردادهای امتیازی
قراردادهای امتیازی از قدیمی ترین و ابتدایی ترین قراردادهای نفتی به شمار می روند. در قراردادهای امتیازی، دولت كه مالك مخزن و یا میدانی مشخص است، آن را به شركتی واگذار می كند و شركت یادشده سرمایه گذاری در عملیات اكتشاف، توسعه، بهره برداری و بازاریابی محصول آن میدان را بر عهده می گیرد. در این نوع قرارداد، شركت سرمایه گذار كلیه هزینه های مربوط را می پذیرد و بهره مالكانه و مالیات نیز به مالك مخزن تعلق می گیرد. این نوع قرارداد اگر با موفقیت در اكتشاف نفت و گاز همراه نشود، به طور معمول ۶-۵ سال اعتبار دارد، اما در صورت كشف میدان نفتی و گازی، معادل عمر میدان، حدود ۲۵ تا ۴۰ سال دوام خواهد داشت.
این نوع قرارداد به شکل های دیگری مانند اعطای اجازه بهره برداری، اعطای پروانه بهره برداری واجاره نیز به كار می رود و به دلیل سهم بندی منافع در قیاس با گذشته تغییرات عمده ای كرده است.
نخست اعطای امتیاز به دولت ها به مدت طولانی پنجاه تا یكصد سال صورت می گرفت و منطقه وسیعی گاه تا یك میلیون كیلومترمربع با منافع ویژه به دارنده امتیاز كه كنترل كامل توسعه و تولید نفت را داشت، واگذار می شد. حال آن كه در قراردادهای امتیازی امروز، منطقه امتیازی محدود است. حق اكتشاف برای مدتی كوتاه یعنی كمتر از ۱۰ سال اعطا می شود وسقف زمان تولید نفت از مناطق كشف شده۳۰ تا ۴۰ سال است. قراردادهای جدید از نظر منافع میان امتیاز دهنده و امتیازگیرنده انعطاف پذیری بیشتری دارند؛ به طوری كه در صورت افزایش قیمت نفت ساز كارهایی برای افزایش منافع میزبان پیش بینی شده است. در حقیقت در برخی از قراردادهای امتیازی، صاحب امتیاز هزینه ها را بیش از درآمدها گزارش می كند. وبا حساب سازی و ارائه گزارش های غیرواقعی حتی از پرداخت سهم واقعی كشور میزبان براساس قرارداد نیز خودداری می كند. این واقعیت چه در مورد قراردادهای سنتی و چه در مورد قراردادهای كنونی صادق است.
قراردادهای مشاركت در تولید
این نوع قراردادها در طول دهه ۱۹۶۰ میلادی رواج یافت و پس از آن بسیاری از كشورهای نفتی از این نوع قرارداد استفاده كردند. براساس این قرارداد، نفت وگاز تولید شده میان دولت وشركت سرمایه گذاری تقسیم می شود. حقوق مالكانه متعلق به دولت است، اما به واسطه مشاركت، دولت میزبان به طور معمول از طریق شركت ملی نفت در زمینه مدیریت عملیات با شركت سرمایه گذار مرتبط است. در این قرارداد شركت خارجی مقید به پرداخت مالیات است و در برخی موارد پرداخت بهره مالکانه نیز تصریح شده است. قراردادهای مشارکت در شرایط وجود ریسک و بدون ریسک منعقد می شوند. در شرایط ریسک، در صورتی که شرکت سرمایه گذار نتواند منابع نفتی یا گاز را اکتشاف کند، باید کلیه هزینه های سرمایه گذاری شده را بپذیرد. قرارداد مشارکت در تولید در حقیقت نوع همراه با ریسک قراردادهای مشارکتی به شمار می رود. در قراردادهای مشارکت در تولید در صورتی که اکتشاف لازم باشد، تأمین کلیه هزینه های مورد نیاز برای اکتشاف به عهده طرف خارجی است. در صورتی که عملیات اکتشاف به نتیجه نرسد، کلیه هزینه ها همان طور که گفته شد، بر عهده سرمایه گذار خواهدبود، اما در صورت کشف نفت به مقادیر تجاری، ادامه فعالیت از طریق سرمایه گذاری مشترک شدنی است.
در قرارداد مشارکت در تولید چون بازاریابی برای کشورهای نفتی به طور معمول دشوار است و در متن قرارداد امور بازاریابی به شرکت خارجی سپرده می شود.
قراردادهای مشارکت در تولید هم اکنون نیز زمینه پذیرش فراوانی دارند و به تازگی انواع جدیدی از این قراردادها به عنوان قراردادهای مشارکت و قراردادهای خدمات همراه با ریسک رواج یافته است. شکل دیگری از این نوع قراردادها موسوم به مشارکت در سود است که در آن یک یا چند شرکت سرمایه گذار در هزینه های عملیاتی سهیم می شوند و در پایان کار به جای تسهیم تولید، سود حسابداری حاصل از فروش میان شرکت ها تقسیم می شود.
قراردادهای مشارکت در سرمایه گذاری
قراردادهای مشارکت در سرمایه گذاری، نوع پیشرفته تری از قراردادهای مشارکتی به شمار می آیند. براساس این قرارداد، کشور صاحب نفت و شرکت عامل در سود و ریسک توافق نامه های نفتی سهیم می شوند. میزان مشارکت در عقد قراردادهای مختلف متفاوت است. در این قرارداد دولت همانند شریک در تولیدی که براساس قرارداد انجام می شود، سهیم است. سهم هزینه دولت مستقیم و یا از طریق اختصاص بخشی از سهم تولید به شرکت نفتی پرداخت می شود. در قراردادهای مشارکت در سرمایه گذاری، کشور میزبان افزون بر مالیات درصدی از سود واقعی سرمایه گذاری را نیز به خود اختصاص خواهد داد. در این نوع قرارداد در صورت موفق نبودن عملیات اکتشاف یا نبود امکان بهره برداری تجاری از آن، هزینه ها به عهده سرمایه گذار خواهد بود.
قراردادهای خدماتی
قراردادهای خدماتی از قدیمی ترین شکل های روابط قراردادی شناخته شده میان افراد از یک سو و جوامع از سوی دیگر به شمار می آیند. قراردادهای خدماتی به سه دسته قراردادهای صرفاً خدماتی، قراردادهای خرید خدمات همراه با ریسک و قراردادهای خدماتی بیع متقابل تقسیم می شوند. قراردادهای خرید خدمات همراه با ریسک در قیاس با انواع دیگر قراردادها کاربرد کمتری دارد و تنها زمانی که ریسک در میان باشد، به آن توجه می شود که ریسک مربوط به کشف میدان های نفت و گاز باشد. اگرکشفی صورت نگیرد، قرارداد به خودی خود لغو خواهد شد، اما اگر نفت یا گاز کشف شود، شرکت ملزم است آن را به مرحله تولید برساند.
در این نوع قرارداد تولید در اختیار کشور میزبان قرار خواهد گرفت و شرکت عامل طبق شرایط قرارداد یا از مبلغی مقطوع به عنوان بازپرداخت سرمایه به همراه نرخ بهره و ریسک بهره مند خواهد شد و یا براساس درآمد حاصل از میزان نفت تولید شده پس از کسر مالیات سهم خواهد برد. در قرارداد بیع متقابل، شرکت سرمایه گذار خارجی کلیه وجوه سرمایه گذاری همچون نصب تجهیزات، راه اندازی و انتقال فناوری را برعهده می گیرد و پس از راه اندازی به کشور میزبان واگذار می کند. بازگشت سرمایه، همچنین سود سرمایه شرکت سرمایه گذار از طریق دریافت محصولات تولیدی انجام می شود. علت طبقه بندی قرارداد بیع متقابل در رده قراردادهای خرید خدمت این است که انجام بازپرداخت اصلی و سودسرمایه گذاری از محل مایعات گازی، نفت خام و فرآورده های نفتی صورت می گیرد.
این نوع قرارداد در کشورهایی که قوانین آنها هرگونه مالکیت بخش خصوصی و یا خارجی را بر صنعت نفت منتفی می داند، استفاده می شود. در این قرارداد، پیمانکار وظیفه تأمین مالی طرح، مسئولیت اجرایی و مهندسی، مسئولیت سفارش ها، ساخت و نصب، تصویب خواهی از کشور میزبان به وسیله کمیته مشترک مدیریت، انتقال فناوری، آموزش و راه اندازی و تحویل میدان پس از توسعه آن به کشور میزبان را دارد و همه مراحل یادشده با نظارت فنی و مالی کشور میزبان صورت می گیرد.
هیچ یک از قراردادها به خودی خود، خوب یا بد نیست. نوع قرارداد تنها چارچوب و ظرفی برای تقسیم منافع ناشی از همکاری است. از این نظر، این که چه نوع قراردادی در چه شرایطی بتواند منافع طرفین قرارداد را تأمین کند و ظرف قرارداد با چه مظروفی پر شود، به عوامل متعدد بستگی دارد. شرکت های نفتی و کشورهای میزبان با توجه به شرایط متفاوت، به انواع گوناگون قرارداد علاقه نشان می دهند، اما این گرایش عمومی به این معنا نیست که نوع انتخاب شده، بهترین نوع قرارداد است و می تواند منافع طرفین را تضمین کند.
مناسبات سیاسی در عرصه های میانالمللی و قوانین داخلی کشورهای میزبان از جمله عواملی است که ممکن است عقد شکل خاصی از قرارداد را شدنی یا به عکس از عقد شکل دیگری از قرارداد جلوگیری کند. می توان گفت که نوع قرارداد به کاری بستگی دارد که می خواهد انجام شود. عامل ریسک یکی از متغیرهای بسیار مؤثر در نوع عقد قرارداد و نرخ های آن است. پیچیدگی های سیاسی اقتصادی همگی در تعیین قرارداد و نوع آن اثر گذار است. میزان توانمندی های یک کشور عامل اساسی به شمار می رود؛ به گونه ای که کشورهای ضعیف به قراردادهایی تن می دهند که هزینه فرصت بیشتری برای آنها دارد؛ بنابراین عوامل انسانی، غیرانسانی و مدیریتی خاص در قرارداد نهفته است.
قراردادهای منعقد شده در صنعت نفت و گاز ایران در بررسی قراردادهای نفتی پیش از انقلاب مشاهده می شود که قراردادهای نفتی در این دوره از جمله قراردادهای امتیازی بوده است که در سال ۱۹۰۱، «ویلیام ناکس دارسی» در امتیازی که از دولت ایران گرفت، حق انحصاری اکتشاف، استخراج و بهره برداری از نفت، گاز طبیعی، قیر و موم طبیعی و ساخت انحصاری خط لوله در تمام کشور به جز پنج استان شمالی را به خود منتقل کرد.
در سال ۱۹۱۹ قرارداد نفتی میان ایران و انگلیس در قبال مستمری ماهانه به مبلغ ۱۵ هزار تومان منعقد شد. در سال ۱۹۳۳ قرارداد جدیدی میان ایران و شرکت نفت انگلیس منعقد شد که به موجب آن«شرکت نفت ایران و انگلیس» فعالیت خود را آغاز کرد. اساس قرارداد جدید همان قرارداد دارسی بود.
نخستین قرارداد خرید خدمت در سال ۱۹۶۶ میان ایران و گروه فرانسوی«اراپ» منعقد شد. در این قرارداد ایران برای اولین بار شرکت های خارجی را به عنوان مقاطعه کار به کار گرفت و خود به عنوان حاکم و کارفرما عمل کرد. قراردادهای مشارکتی هم در این دوره میان ایران و طرف های خارجی صورت گرفت، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، نگرش به سرمایه و سرمایه گذاری منفی بود و این دیدگاه در مورد سرمایه گذاری خارجی به مراتب بدتر بود. با این دیدگاه تا سال ۱۹۸۹ جذب سرمایه خارجی در بخش بالادستی نفت صورت نگرفت و به طور عمده در صنایع پایین دستی از منابع خارجی استفاده شد. با پایان گرفتن جنگ تحمیلی و ضرورت بازسازی صنایع تخریب شده کشور، جذب سرمایه گذاری خارجی در دستور کار دولت و برنامه های توسعه قرار گرفت. محدودیت های قانونی، بودجه ای و برنامه ای وتحریم آمریکا به این منجر شدند که ایران قبل از سال ۱۹۹۷ سرمایه گذاری چندانی در بخش نفت و گاز نداشته باشد. در سال ۱۹۹۷ کنسرسیومی متشکل از شرکت های توتال(فرانسه)، گاز پروم(روسیه) و پتروناس(مالزی) قراردادی به ارزش سرمایه ای ۲ میلیارد دلار را برای توسعه میدان گاز پارس جنوبی با ایران به امضا رساندند.
وجود تنش های سیاسی ایران با جهان خارج و تحریم های اقتصادی و فرامرزی آمریکا سبب شده است هزینه های قراردادهای نفتی برای ایران افزایش یابد. می توان نتیجه گرفت که علاوه بر محدودیت های قانونی، اقتصادی و سیاسی که با قراردادهای بیع متقابل در ارتباط اند، مسئله ریسک ملی نیز جدا از آن که قراردادهای نفتی در چه چارچوبی بسته شود، برهزینه قراردادها و میزان جذب سرمایه گذاری خارجی مؤثر بوده است و در صورت رفع محدودیت ها می تواند نقش به سزایی در جذب سرمایه گذاری خارجی در بخش نفت و گاز و دیگر بخش های اقتصادی کشور داشته باشد.
 

javadaria61

عضو جدید
چاه پیمایی و ابزارهای مربوطه و رشته لوله مغزی و اجزای آن

چاه پیمایی و ابزارهای مربوطه و رشته لوله مغزی و اجزای آن

گروه علمی تحقیقاتی نفت تایمز:
عملیات و تعمیرات درون چاه:
این بخش از شرکت پیراحفاری وظیفه ی تعمیرات اجزای رشته لوله مغزی را با استفاده از سیم/کابل چاه پیمایی بر عهده دارد. این قسمت شامل دستگاهها و وسایل چاه پیمایی بخش فیزیک سنجی و قسمت تعمیرگاه وسایل درون چاهی است.
می دانیم بسته به نوع عملیات چاه پیمایی از سیم یا کابل استفاده می شود پس در این متن منظور از کابل یا سیم چاه پیمایی همان رشته ی چاه پیمای است.


این قسمت ها در این گزارش به طور خلاصه توضیح داده شده است و با نظر به اینکه کتابچه های کاملی در این مورد نوشته شده تکرار آنها در این گزارش ضرورت ندارد.
١) دستگاهها و وسایل چاه پیمایی:

الف- وسایل کنترل فشار و ادوات سطحی:

همانطور که در شکل زیر مشخص شده است اجزای کنترل فشار و ادوات سطحی بر روی تاج چاه بسته می شوند. به این منظور ابتدا شیر ایمنی را از حالت خودکار خارج می کنند تا هنگام ورود ابزار چاه پیمایی به داخل چاه بسته نشود که در این صورت کابل چاه پیمای را قطع می کند. حال درپوش چاه را برداشته و بر روی شیر عمقی وسیله ی کنترل فشار (BOP) را نصب می کنند. بر روی دستگاه کنترل فشار معمولا سه شاخه لوله موسوم به لوبریکیتور نصب شده و روی آن استافینگ باکس(Stuffing Box) نصب می شود.

١- جرثقیل:
جرثقیل برای بلند کردن ادوات سطحی برای متصل کردن یا باز کردن از سر چاه و همچنین بلند کردن لوبریکیتور و استافینگ باکس برای اتصال ابزار به کابل چاه پیمایی استفاده می شود.

٢-کامیون چاه پیمایی:
کامیون چاه پیمایی دارای دو تا سه قرقره ی کابل/سیم چاه پیمایی با قطرهای مختلف است. همچنین در اتاقک پشت قرقره ها یک فرمان٬ دو دنده و دو اندازه گیر وجود دارد که یکی عمق و یکی مقدار کشش موجود در کابل را نشان می دهد.

اگر نیروی کششی که اندازه گیر نشان می دهد از وزن ابزار هنگام راندن کمتر شد یعنی ابزار چاه پیمایی بر روی جایی نشسته است و اگر نیروی کششی که اندازه گیر نشان می دهد از وزن ابزار هنگام راندن بیشتر شد یعنی ابزار به جایی گیر کرده است. با استفاده از فرمان می توان سیم چاه پیمایی را طوری هدایت کرد که به طور منظم به دور قرقره پیچیده شود. از دنده ها هم برای تنظیم سرعت پیچیدن سیم استفاده می شود.
٣- BOPیا کنترل کننده ی فشار:
دستگاه کنترل فشار برای ایمن کردن چاه هنگام چاه پیمایی باید بر روی شیر عمقی نصب گردد. با نصب ابن قسمت فوران احتمالی چاه را می توان کنترل کرده و با ایمنی کامل به چاه پیمایی ادامه داد . تیغه های این دستگاه از یک نوع لاستیک بسیار فشرده شده ساخته شده که در لبه ی هر دو تیغه یک نیم دایره کنده شده بطوریکه با بسته شدن دریچه٬ این تیغه ها کاملا به هم چسبیده و در وسط یک دایره به قطر کابل چاه پیمایی به وجود می آید. وجود این دایره موجب میشود تا هنگام فوران و بسته شدن این تیغه ها سیم چاه پیمایی قطع نشود.

٤- لوبریکیتور:
این وسیله فضایی را ایجاد می کند تا ابزار چاه پیمایی بدون خروج هر گونه سیّالی به درون چاه وارد شوند. به عبارت دیگر ابتدا وسایل و ابزار چاه پیمایی را در درون لوبریکیتور نگه می دارند سپس لوبریکیتور را بوسیله ی جرثقیل بر روی دستگاه کنترل فشار قرار داده و پس از اتصال وسایل را از درون لوبریکیتور به درون چاه میرانند . طول لوله ی لوبریکیتور معمولا هشت فوت است و در عملیات چاه پیمایی متناسب با نوع عملیات و طول ابزار چاه پیمایی استفاده می گردد.

٥- استافینگ باکس:
این وسیله بر روی لوبریکیتور نصب شده و کابل چاه پیمایی از میان آن گذشته و از طریق قرقره ای جهت کابل را از بالا به سمت پایین تغییر جهت می دهد. پس این وسیله باید مانع از خروج سیال از اطراف کابل چاه پیمایی شود. به همین منظور در درون بدنه ی استافینگ باکس چندین دسته از واشر ها وجود دارند که به طور فشرده دور کابل چاه پیمایی را می گیرند و مانع از خروج سیال می شوند. اما برای کاهش اصطکاک و همچنین خنک کردن کابل چاه پیمایی از روغن استفاده میشود.

٦- هی پولی:
این قرقره با استفاده از یک زنجیر به دستگاه کنترل فشار متصل می شود موجب تغییر جهت سیم از استافینگ باکس به درون کامیون چاه پیمایی می شود. در بین زنجیر اتصال و قرقره یک وسیله ی اندازه گیری وزن بسته می شود تا نیروی کشش وارد بر کابل را اندازه بگیرد . این اندازه گیر است که نیروی کشش وارد بر کابل را در کامیون چاه پیمایی نشان می دهد.

ب- ابزارهای پایه:
ابزارهای پایه شامل ابزارهایی است که در تمام عملیات های چاه پیمایی بسته میشوند و بقیه ی ابزارهای لازم متناسب با عملیات به آنها بسته می شوند.
البته خود کابل چاه پیمایی در اندازه و قطرهای متفاوت به صورت چند رشته وجود دارند. این کابل ها به دو صورت وجود دارند:

• یک رشته در وسط٬ شش رشته در اطراف و سپس نه رشته ی با قطر بیشتر آنها را احاطه نموده است.
• یک رشته در وسط٬ نه رشته در اطراف و سپس نه رشته ی با قطور تر آنها را احاطه نموده است.

کابل های چاه پیمایی در اندازه های مختلف “۱۶/۱۵ ٬ “۴/۱ ٬ “۳۲/۷ ٬ “۱۶/۳ وجود دارند و طول آنها حدود ۲۰۰۰۰-۱۸۰۰۰ فوت است.
سیم چاه پیمایی در اندازه های مختلف همچون “۰۶۶/۰ تا “۱۲۵/۰ وجود دارند.
١-Rope Socket:

این وسیله برای اتصال سیم چاه پیمایی به رشته ابزار چاه پیمایی به کار می رود. نوک این وسیله به صورت گرد و تیپرد بوده تا هنگام بالا کشیدن ابزار چاه پیمایی٬ ابزار به لبه ی لوله مغزی و دیگر قسمت ها گیر نکند.

به سه طریق سیم چاه پیمایی به Rope Socket متصل می شود که در شکل زیر آنرا می بینید.

٢- جار یا ضربه زن:
این وسیله برای ضربه زدن و بیرون آوردن ابزارهای کنترل و یا قطع کننده ی جریان مانند شیر ایمنی استفاده می شود. این وسیله دارای انواع مختلف است که دو نوع معروف آن مکانیکال جار و هیدرولیک جار می باشند.

مکانیکال جار از دو قسمت مجزای زنجیر مانند درست شده که هم به بالا و هم پایین می تواند ضربه وارد کند که این ضربه قابل کنترل نیست. نوع هیدرولیک فقط به بالا می تواند ضربه وارد کند در حالی که قدرت این ضربه قابل کنترل است.
در عملیات مانده یابی به جای مکانیکال جار از تیوبولار جار استفاده می شود که نوع دیگری از جار ها است که محوطه ای که قسمت محرک جار در آن حرکت میکند به صورت استوانه بسته است و چند مجرا برای خروج سیال دارد. البته ضربه وارده از این نوع جار آرام تر از مکانیکال جار است که دور قسمت ضربه زن باز است.
٣- استم یا وزنه:
از وزنه برای افزایش وزن و غلبه بر نیروی سیال چاه استفاده می شود تا ابزار چاه پیمایی در درون چاه به سمت پایین حرکت کنند . همچنین این وسیله جهت اعمال ضربه ی موثر استفاده می شود.

٤- ابزارهای نصب و بیرون آوردن:
این ابزار برای نصب کردن و بیرون آوردن اجزای رشته ی لوله مغزی استفاده میشود و دارای فینگرهایی جهت گرفتن گردن فیشینگ ابزار (Fishing Neck) هستند که وسایل درون چاهی را نصب و یا بیرون می آورند. این ابزارها دارای انواع بسیار میباشد.

٥- Knuckle joint:
این اتصال لولایی به ابزار چاه پیمایی قابلیت انعطاف پذیری می دهد. این ابزار از دو بخش عمده تشکیل شده به طوریکه یکی از بخش ها سر ساچمه مانند دارد که در فضای کروی بخش دیگر گردش می کند.

ج- ابزارهای اختصاصی:
ابزارهای اختصاصی شامل ابزار بسیار وسیعی می باشد که بسته به عملیات مورد نظر از ابزار مخصوص استفاده می شود. در این گزارش در مورد تعدادی از این ابزار که استفاده بیشتر دارند توضیح مختصری داده شده است.

١- Gauge Ring/Cutter:
از این وسیله برای بررسی قطر داخلی لوله ی مغزی و برطرف کردن موانع آسفالتین و شنی موجود در درون لوله مغری استفاده می شود. همچنین برای اندازه گیری عمق قابل دسترس یک چاه Gauge Ring را به کابل چاه پیمایی می بندند و در چاه می رانند و این وسیله پس از کندن موانع قابل گذر تا عمق نهایی قابل دسترس پیش می رود. حال از روی اندازه گیر درون کامیون چاه پیمایی می توان عمق را ثبت کرد.

٢- Blind Box:
این وسیله همانند یک وزنه با ضربه تمام موانع درون رشته لوله مغزی کنده و به پایین می برد. همچنین از این وسیله هنگام عملیات مانده یابی برای قطع کردن سیم چاه پیمایی از Rope Socket استفاده می شود.

٣- Spear:
این وسیله یکی از ابزار مانده یابی است که بر روی بدنه ی آن برجستگی های میخ شکل وجود دارد . هنگامی که سیم چاه پیمایی هنگام عملیات بریده شود به صورت حلقه حلقه بر روی ابزار می افتد. حال از spear استفاده می کنند تا در میان این حلقه ها قرار گرفته و سیم چاه پیمایی به برجستگی های روی این وسیله گیر کرده و بالا کشیده می شود.

٤- Sand Bailer:
از این وسیله برای گرفتن نمونه از رسوبات و مواد شنی درون رشته لوله مغزی استفاده می شود. این وسیله یک استوانه ی توخالی است که در ته آن یک دریچه یکطرفه (به طرف داخل)وجود دارد که بوسیله ی فنر پشت آن بسته می شود. هنگامی که این وسیله بر روی موانع با ضربه می نشیند دریچه باز شده و نمونه وارد استوانه ی نمونه گیر شده فنر دریچه را می بندد. حال نمونه را بالا می کشند. در بالای استوانه چند روزنه تعبیه شده تا هنگام ورود نمونه به استوانه سیال درون استوانه ار بالا خارج شود.
 

javadaria61

عضو جدید
٥- قالب اثر بردار:
از این وسیله برای تعیین شکل و اندازه ی سر ابزار ساقط شده در درون چاه استفاده می شود تا ابزار مانده یابی مناسب استفاده شود. در ته این وسیله یک قالب سربی وجود دارد که اگر این وسیله با ضربه بر روی ابزاری بخورد اثر آن روی سرب حک می شود. حال با توجه به اثر حک شده٬ از وسیله ی مانده یابی با اندازه های مناسب استفاده می شود.

٦-خراشنده(Scratcher):
این وسیله برای کندن و از بین بردن پارافین جمع شده در درون لوله ی مغزی استفاده می شود. تیغه های روی بدنه ی این وسیله با حرکت این وسیله به موانع پارافینی گیر کرده و آنها می تراشد.

٧- Kick Over Tool:
این وسیله به منظور نصب و یا بازیافت شیر تزریق مواد ضد خورندگی و شیر فرازآوری در درون Side Pocket Mandrel استفاده می شود.

٨- End Locator:
از این وسیله به منظور یافتن عمق دقیق انتهای لوله ی مغزی استفاده می شود که دارای دو نوع تک اهرم و دو اهرم است. نوع تک اهرم قادر است در هر عملیات تنها یکبار تعیین عمق نماید. ولی نوع دو اهرم چندین بار می تواند تعیین عمق نماید.

٩-نمونه گیر Ruska:
این وسیله از دو قسمت اعظم تشکیل شده است:

• سیلندر یا مخزن نمونه گیری که در دو طرف آن دریچه هایی وجود دارد.
• قسمتی که بر اساس برنامه ی زمان بندی شده دریچه های اطراف سیلندر را می بندد. این دریچه ها یا با استفاده از ساعت کوک شده بسته می شوند و یا بر اساس ضربه ای که به نمونه گیر زده می شود.نمونه گیر ساعتی هنگام رانده شدن روی ساعتی تنظیم می شود و در آن زمان تنظیم شده باید در عمق مورد نظر باشد که عمل کرده و دریچه های بالا و پایین سیلندر را ببندد. اما نمونه گیر ضربه ای وقتی به عمق مورد نظر رانده شد با بالا و پایین کردن آن و ضربه زدن آن دریچه ها بسته می شوند.با بسته شدن دریچه ها سیال درون سیلندر با همان فشار سیال درون چاه محبوس خواهد شد.
اشتراک این دو نوع نمونه گیر Ruska ٬ وجود یک پیستون است که در اثر یک ضربه ی مختصر با کشیدن یک میله دریچه را می بندد. یک مخزن فشرده ی روغن در پشت پیستون وجود دارد و یک سوزن در پشت پرده (دیافراگم) آن مخزن قرار دارد. با برخورد یک ضربه ی کوچک این سوزن پرده ی مخزن فشرده ی روغن را پاره کرده و با خارج شدن روغن ٬ پیستون توسط فنر پشت سر خود عقب کشیده شده و همراه با پیستون ٬ میله ای که به دریچه ها متصل است عقب کشیده می شود و نهایتا دریچه ها بسته می شوند.
اما این ضربه کوچکی که به سوزن زده می شود به دو طریق امکان پذیر است:
 ضربه با ساعت که ساعت را روی زمان خاصی (مثلا ٩٠ دقیقه) تنظیم می کنیم. وقتی ساعت را کوک می کنیم اهرمی که جلویش وجود دارد به عقب کشیده می شود و متناسب با گذشت زمان کم کم به جلو حرکت می کند. در جلوی این اهرم یک آهن ربا وجود دارد که با فشار اهرم کم کم به سمت جلو حرکت می کند تا به فاصله ای برسد که آهن ربای مقابل خود را جذب کند. با جذب شدن آهن ربای دوم توسط آهن ربای اول٬ نگهدارنده های دور یک ضربه زن آزاد شده و فنر پشت آن ٬ آن را به سمت جلو پرتاب می کند که به سوزن پشت مخزن روغن خورده و به آن ضربه می زند. البته این واکنش ها تا وقتی که ساعت به زمان تنظیم شده ی خود نرسد انجام نمی شود.
 ضربه با بالا و پایین کردن نمونه گیر: در درون درپوش نمونه گیر یک آونگ آزاد وجود دارد که با بالا و پایین کردن نمونه گیر ضربه می زند. این ضربه مستقیما به سوزن منتقل می شود. البته این بالا و پایین کردن باید در عمق مورد نظر انجام شود.
همانطور که گفته شد نمونه ی گرفته شده توسط نمونه گیر Ruska با همان فشار سیال درون چاه در درون سیلندر وجود دارد پس هنگام باز کردن آن توسط تجهیزات آزمایشگاهی می توان فشار سیال درون چاه را بدست آورد. همچنین برای اندازه گیری دما یک دماسنج درون نمونه گیر تعبیه شده که هنگامی که به بالاترین دمای اندازه گرفته شده رسید دیگر از آن پایین نمی آید. پس دما را هم می توان از روی این دماسنج بدست آورد. البته هنگام کار با نمونه گیر که از چاه بیرون آمده باید مواظب بود که ضربه ی شدید به آن نخورد زیرا جیوه دماسنج درون آن با ضربه به پایین حرکت کرده و دمای مورد نظر از دست خواهد رفت.
د- ابزارهای اندازه گیری:
منظور از ابزارهای اندازه گیری وسیله هایی است که برای اندازه گیری فشار و دمای سیال درون چاه به کابل چاه پیمایی متصل می شوند.

١- امرادا:
دو نوع امرادا وجود دارد: امرادای فشار که فشار را به صورت یک نمودار پله ای روی چارت مخصوص ترسیم می کند و با دماسنج تعبیه شده در نوک آن می توان دما را ثبت کرد. اما امرادای دما که تنها دما را به صورت یک نمودار پله ای روی چارت مخصوص ترسیم می کند. ساختار درونی هر دو نوع امرادا به یک صورت است.

 در امرادای فشار سیال از طریق سوراخی که در نوک امرادا وجود دارد وارد قسمت جلوی امرادا که Oil Trap نام دارد شده و فنر Bellows را فشرده می کند.این فشردگی به قسمت فنر مانندی که Pressure Coil نام دارد منتقل شده و به صورت حرکت دورانی در می آید. به بیان دیگر با افزایش فشار ٬ حرکت خطی Bellows به حرکت چرخشی در می آید که این حرکت چرخشی به قسمت سوزن گیر که Stylus Shaft منتقل شده و این Shaft سوزن را می چرخاند.از طرف دیگر ساعت کوک شده ی امرادا هنگامی که کار می کند یک صفحه را می چرخاند که این صفحه به Lead Screw.Nut متصل است که حرکت دورانی ساعت را به حرکت خطی تبدیل می کند. سر دیگر Lead Screw.Nut که حرکت خطی دارد به نگهدارنده ی چارت (Chart Holder) متصل است پس آنرا هل می دهد.
 امرادای دما دارای یک مخرن در نوک خود می باشد که پر از گاز است.وقتی امرادا در چاه رانده می شود دما ی بالای سیال چاه موجب انبساط گاز مذکور شده و یک پیستون را که به Bellows متصل است فشار می دهد. بقیه ی مکانیزم رسم چارت همانند امرادای فشار است.
با حرکت Chart Holder سوزن در حالی که حرکت چرخشی متناسب با فشار دارد روی چارت خطوطی را حک می کند که این خطوط تعیین کننده ی فشار سیال چاه خواهند بود.

٢- Memory Gauge:
این وسیله که برای اندازه گیری فشار و دمای مخزن به کار می رود هم جدیدتر و هم دقیق تر از امرادا بوده و با اتصال آن به کامپیوتر داده ها را می توان مستقیما خواند یعنی نیاز به چارت خوانی ندارد.

برای راندن این وسیله ابتدا وسیله را به کامپیوتر متصل کرده و با استفاده از نرم افزار خود دستگاه بر روی آن برنامه ریزی می کنیم. با این نرم افزار می توان تعداد اندازه گیری ها را بر اساس زمان کنترل کرد. مثلا هر چند ثانیه داده ها را ثبت کند. در قسمت انتهایی این وسیله یک باتری بسته شده که برق دستگاه را تامین می کند.
پس از برنامه ریزی دستگاه ساعت آنرا به وقت محلی تنظیم کرده و آنرا به درون چاه می رانیم. همزمان با راندن Memory Gauge ما عمق این وسیله را بر اساس زمان یادداشت می کنیم. پس از اتمام اندازه گیری و انتقال داده ها به کامپیوتر ما عمق را بر اساس زمان در کنار اطلاعات دستگاه می نویسیم تا بدانیم در چه عمقی چه فشاری داشته ایم.
نمونه ی داده های آن در زیر نشان داده شده است.


# Client :IDSC
# Field :Gharb
# Well :NIS-۷
# Zone :Asmari
# Operator :
# Job No ۰۱
# Serial Number : ۷۶۴۸ Calibration Date : ۰۴/۱۰/۱۹

Date Time Pressure Temperature
psig degF
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۲:۳۸ ۲۷.۶۹ ۹۶.۲
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۲:۴۳ ۴۹.۶۳ ۹۶.۳
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۲:۴۸ ۷۱.۴۶ ۹۶.۳
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۲:۵۳ ۹۵.۱۷ ۹۶.۳
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۲:۵۸ ۱۲۱.۲۵ ۹۶.۴
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۰۳ ۱۴۷.۰۰ ۹۶.۴
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۰۸ ۱۷۲.۵۵ ۹۶.۵
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۱۳ ۱۹۷.۹۱ ۹۶.۵
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۱۸ ۲۲۳.۱۷ ۹۶.۶
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۲۳ ۲۴۹.۱۹ ۹۶.۷
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۲۸ ۲۹۱.۱۹ ۹۶.۸
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۳۳ ۳۴۴.۳۹ ۹۶.۹
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۳۸ ۳۹۷.۲۷ ۹۷.۰
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۴۳ ۴۴۸.۷۳ ۹۷.۱
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۴۸ ۴۹۹.۹۱ ۹۷.۲
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۵۳ ۵۵۱.۴۱ ۹۷.۴
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۳:۵۸ ۵۹۴.۲۳ ۹۷.۵
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۴:۰۳ ۶۳۶.۵۲ ۹۷.۷
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۴:۰۸ ۶۸۰.۵۸ ۹۷.۹
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۴:۱۳ ۷۲۵.۳۴ ۹۸.۰
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۴:۱۸ ۷۹۶.۵۰ ۹۸.۲
۰۶/۱۰/۱۰ ۱۱:۴۴:۲۳ ۹۱۲.۴۶ ۹۸.۵

٢) تکمیل و تعمیر چاه:
الف- انواع رشته تکمیلی:

معمولا رشته لوله های مغزی به سه طریق تکمیل می شوند:

• Kick Off Wells:
چاه هایی هستند که رشته لوله مغزی تنها با استفاده از نگهدارنده لوله مغزی نگاهداشته شده اند و سر دیگر آن آزاد است. شیرهای فرازآوری در این چاه ها برای تزریق گاز به درون سیال آنالوس استفاده می شوند و سیال می تواند از طریق آنالوس تولید می شود.

• Urban Wells یا چاه های حومه شهری:
در چاه های حومه شهری دو سر رشته لوله ی مغزی محکم نگاهداشته می شوند. به این ترتیب که از بالا با نگهدارنده ی لوله مغزی و از پایین با استفاده از توپک و یا همان Packer به درون لوله ی جداری می چسبد.

• Gas Wells یا چاه های گازی:
در چاه های گازی طرز تکمیل چاه بسیار شبیه تکمیل چاه های حومه شهری است و تنها تفاوت این دو با هم این است که چاه های گازی دارای رشته ی تکمیلی بلندتر می باشد. همچنین در چاه های گازی وسیله های بیشتری به کار می روند.
یک نمونه تکمیل چاه را به صورت نسبتا کامل در شکل می بینید.

 

javadaria61

عضو جدید
ب- اجزای رشته تکمیلی ٬ نحوه نصب و هدف از آن:
١-نگهدارنده لوله مغزی (Tubing Hanger):
نگهدارنده ی لوله ی مغزی وظیفه ی نگهداشتن تمامی رشته لوله ی مغزی را بر عهده دارد. این وسیله در درون ماسوره سر لوله ی مغزی می نشیند و واشرهای آن عمل نشت بندی را انجام می دهند. پیچ های تعبیه شده روی اسپول ماسوره(Tie Down Screw) بر روی نگهدارنده ی لوله مغزی سفت می شوند که این پیچ ها با نیروی زیادی نگهدارنده را به سمت پایین فشار می دهند. این عمل هم موجب آب بندی دور نگهدارنده شده و هم از پرتاب شدن لوله های مغزی به سمت بالا در اثر فشار چاه جلوگیری می کند.

این وسیله از سه قسمت گردن٬ بدنه و دم تشکیل شده که در قسمت بدنه یک مجرا برای عبور لوله ی روغن شیر ایمنی تعبیه شده است.
٢- Fluted Adaptor:
این وسیله معمولا در قسمت های بالایی لوله ی مغزی قرار دارد و بر روی بدنه ی آن شیار هایی تعبیه شده تا لوله ی روغن شیر ایمنی (Control Line) از میان آن عبور کرده و با تسمه هایی به آن بسته شود. این عمل باعث می شود که این لوله در چاه ول نباشد و محکم باشد.

٣-Flow Coupling:
در طول رشته لوله مغزی ممکن است قطر لوله ها تغییر کند. مثلا در شیر ایمنی درون چاهی و یا پس از *****ک نارونده این تغییر قطر موجب می شود تا قبل و بعد از orifice موجود (جایی که قطر کمتر دارد) جریان به صورت آشفته (Turbulent) در بیاید که این موجب سایش و خوردگی لوله ی مغزی می شود. به همین دلیل قبل و بعد از این orificeها را یک لوله شبیه خود لوله مغزی اما با قطر بیشتر می گذارند تا اثر خوردگی ناشی از جریان آشفته را خنثی کرده و جریان پس از گذشتن از این لوله ها به جریان آرام تبدیل شود. به این لوله طوقه آرامبخش (Flow Coupling) می گویند.
طول این لوله بستگی به جهت جریان دارد و قسمتی را که جریان قبل از Orifice به آن می رسد کوتاهتر از قسمت بعد از Orifice در نظر می گیرند. زیرا اثر آشفتگی در بعد از Orifice بیشتر است.

٤- شیر ایمنی درون چاهی:
شیرهای ایمنی دزون چاهی معمولا در عمق بین ١٠٠ تا ٣٠٠ فوت در درون لوله ی مغزی در جایگاه نصب شیر ایمنی که به Landing Nipple موسوم است نصب می شود. برای نصب شیر ایمنی را به Running Tool بسته و در چاه می رانند.تا در درون جایگاهش بنشیند. حال با ضربه زدن به این شیر زائده هایی از آن بیرون آمده و در درون جایگاه کیپ می شوند تا مانع از حرکت شیر ایمنی به سمت بالا شوند.واشرهای دور بدنه هم از خروج روغن از محوطه ی دور روزنه ی شیر ایمنی جلوگیری می کنند.این شیرها در معمولا در دو دسته از چاه ها استفاده می شوند:

• چاه هایی که در نزدیکی اماکن مسکونی و نقاط مهم مانند فرودگاه ها قرار دارند که در صورت از بین رفتن تجهیزات سر چاهی در اثر بمباران و یا هر گونه دلیل دیگر چاه باید بسته شود.
• چاه های گازی که فشار بالایی دارند و حتما باید برای ایمنی از این نوع شیرها در آنها استفاده کرد.
قسمت های اصلی شیر ایمنی درون چاهی شامل بدنه٬ پیستون٬ فنر دور پیستون٬ فلپر٬ فنر فلپر٬ متعادل کننده٬ واشر و مجرای روغن است. وقتی شیر ایمنی در درون جایگاه خود که همان Landing Nipple است٬ نشانده شد مجرای روی بدنه ی شیر در مقابل مجرای Landing Nipple که به لوله روغن شیر ایمنی متصل است قرار می گیرد. شیر ایمنی درون چاهی هنگام رانده شدن بسته می باشد و برای باز کردن آن باید از طریق لوله متصل به Landing Nipple روغن پمپ شود. روغن از طریق لوله ی روغن وارد Landing Nipple شده و از طریق مجرای روی بدنه ی شیر ایمنی وارد محوطه ی دور پیستون شده و آنرا به سمت فلپر حرکت می دهد. در اثر این حرکت فنر دور پیستون فشرده می شود. پیستون با فشار دادن فلپر آنرا باز می کند. اگر در این حالت فشار روغن درون لوله ی روغن ترخیص شود فنر دور پیستون آن را به عقب برگردانده و فنر فلپر٬ فلپر را به محل اولیه باز می گرداند و دریچه بسته می شود. بنابراین هر اتفاقی که موجب ترخیص فشار روغن درون لوله که تا سطح ادامه دارد شود شیر ایمنی درون چاهی چاه را خواهد بست.
انواع شیرهای ایمنی درون چاهی از شرکت های OTIS٬ CAMCO٬ BAKER در ایران مورد استفاده قرار می گیرند. ساختار این شیرهای ایمنی در شرکت های مختلف یکسان است و تفاوت تنها در نوع قفل و چگونگی کیپ شدن فلپر در جایگاه خود است. مثلا قفل های OTIS و CAMCO یکی هستند ولی قفل BAKER متفاوت است. بسته شدن فلپر در BAKER و CAMCO روی یک واشر به نام SOFT SEALاست در حالی که در OTIS تقریبا به صورت فلز به فلز است.
شیرهای ایمنی درون چاهی نام گذاری خاصی دارند به این ترتیب که ابتدا نام جایگاه (LANDING NIPPLE) و سپس نوع قفل (LOCK) و در آخر نوع شیر ایمنی (SAFETY VALVE) آورده می شود.

٥- Traveling joint or Expansion joint:
رشته لوله ی مغزی در چاه های گازی و حومه شهری از دو طرف ست می شود. از بالا با نگهدارنده ی لوله ی مغزی و از پایین با استفاده از توپک(Packer). بنابراین در اثر افزایش یا کاهش حرارت و یا دلایل دیگر طول رشته تغییر خواهد کرد. این تغییر طول باید در جایی خنثی شود در غیر این صورت رشته لوله خم خواهد شد. به همین دلیل در رشته لوله مغزی از Expansion Joint استفاده می کنند تا تغییرات طول را در خود خنثی کند. ساختمان و مکانیزم این وسیله بسیار شبیه عملکرد کمک فنر موتورسیکلت می باشد. به این صورت که دو استوانه که یکی در درون دیگری قرار دارد و فضای خالی هم برای فشرده شدن و هم از هم باز شدن را دارد. به مقدار طولی که این وسیله می تواند باز یا بسته شود Stroke آن گفته می شود.

٦- جایگاه جانبی شیر تزریق یا Side Pocket Mandrel:
در چاه هایی که فرازآوری چاه نیاز به تزریق دارد و یا تزریق مواد شیمیایی جهت جلوگیری از خوردگی ضرورت دارد از شیرهای ویژه ای استفاده می شود که این شیرها باید در درون رشته لوله ی مغری نگه داشته شوند. این عمل را جایگاه جانبی شیر تزریق انجام می دهد. این نمونه شیرها با استفاده از کابل چاه پیمایی با ابزاری به نام Kick Over Tool به همراه Running Tool به درون جایگاه هدایت شده و نصب می شوند.

٧- شیر فراز آوری(Gas Lift Valve) و تزریق گاز(Injection Valve):
در چاه هایی که مخزن قدرت بالا آوردن سیال خود را تا سر چاه ندارند هد چاه باید سبک شود تا فشار روی مخزن کاهش یافته و چاه دوباره فعال شود یعنی راحت تر بتواند تولید کند. سبک شدن هد چاه را با تزریق گاز از طریق شیر فرازآوری و یا(Gas Lift Valve) انجام می دهند.یعنی گاز به درون لوله مغزی پمپ شده و از طریق شیر فرازآوری به آنالوس وارد شده و به درون سیال راه یافته و در آن حل می شود که این موجب سبکی سیال و کاهش فشار روی مخزن می گردد.

زمانی که سیال تولیدی مخزن خورنده باشد باید لوله مغزی را با مواد ضد خورندگی آغشته کرد که جریان چرخشی این سیالات با استفاده از شیر تزریق امکان پذیر است.
بر روی جایگاه شیر فرازآوری و بدنه ی شیرها چند روزنه وجود دارد که بر هم منطبق هستند و ارتباط بین شیرها و آنالوس از طریق همین روزنه ها امکان پذیر است.
٨- Sliding Side Door or Sliding Sleeve:
هر گاه بخواهند درون لوله مغزی را به فضای حلقوی آنالوس (Annulus) ارتباط دهند تا سیالات باز دارنده از خوردگی وارد لوله مغزی شود و یا هر گونه ارتباط دیگر٬ از دریچه ی کشویی و یا SSD استفاده می کنند. ساختمان این وسیله متشکل از دو استوانه است که یکی از استوانه ها در درون استوانه ی دیگر قرار دارد که به لوله مغری متصل می شود. بر روی هر دو استوانه سوراخ های منظم یک شکل وجود دارد. هر گاه بخواهند ارتباط لوله مغزی را با آنالوس برقرار کنند با استفاده از یک Shifting Tool استوانه ی درونی را به سمت بالا یا پایین طوری حرکت میدهند (با ضربه زدن) که سوراخ های هر دو استوانه در مقابل هم قرار بگیرند و ارتباط جریانی برقرار شود. البته این باز کردن مراحلی دارد که برای جلوگیری از خوردگی و صدمه دیدن دریچه ی کشویی باید رعایت کرد. به بیان دیگر ابتدا باید دریچه ها را بسیار کم باز کرد تا فشار دو طرف دریچه ی کشویی برابر شود. سپس آنرا نیمه باز و در آخر آنرا کاملا باز می کنیم.

١٠ و ٩- Anchor Tubing Seal و Packer (توپک):
توپک یکی از اجزای انتهایی رشته لوله ی مغزی است که وظایف مهمی بر عهده دارد از جمله:

 نگهداشتن لوله ی مغزی در پایین چاه.
 قطع ارتباط بین سیال تولیدی با آنالوس در چاه های گازی که خورنده هستند٬ تا لوله ی جداری صدمه نبیند.
 جداسازی لایه های قابل تولید در چاه هایی با تکمیل چند گانه.
توپک ها بر دو نوع هستند:
 Permanent Packer یا توپک های دائمی.
 Retrievable Packer یا توپک های قابل بازیافت.
توپک دارای دو دست سیلیپس است که جهت دندانه هایشان مخالف یکدیگر است تا وقتی توپک نصب شد از حرکت آن هم به سمت پایین و هم به سمت بالا جلوگیری کنند. این سیلیپس ها هنگام راندن با یک سری Shear Pin نگاهداشته شده اند. بین این دو سری سیلیپس هم قسمتی لاستیکی فشرده وجود دارد که با اعمال فشار به این قسمت٬ باد می کند (Packing Part ). به عبارت دیگر از طول این قسمت کاسته شده و بر قطرش افزوده می شود.
Anchor Tubing Seal تنها قسمتی از لوله ی مغزی است که به صورت چپ گرد است و یا به اصطلاح چپ Thread است. البته رزوه های چپ گرد آن روی میانه ی بدنه قرار دارند نه روی قسمت انتهایی آن. تعدادی حلقه ی لاستیک های کیپ کننده هم در وسط بدنه بعد از رزوه ها قرار دارند تا پس از قرار گرفتن در درون توپک عمل نشت بندی را انجام دهند.




پس از بستن کفشک قاطری و *****ک نارونده که با یک پلاگ مسدود شده و یک یا دو شاخه لوله مغزی و یک Pup joint به هم و راندن آنها نوبت به راندن توپک می رسد. هنگام راندن توپک به درون چاه Anchor Tubing Seal را به صورت چپگرد به توپک متصل و با آچار حفاری سفت می کنند و روی آنها بقیه ی لوله های مغزی بسته می شوند. وقتی که توپک به عمق مورد نظر رسید سیالی را با فشار به درون لوله های مغزی پمپ می کنند که این سیال با عبور از درون توپک موجب بریده شدن Shear Pin های آن شده و Slips ها آزاد شده و به درون لوله ی جداری می چسبند. با چسبیدن سیلیپس ها به درون لوله جداری و گذاشتن مقداری وزن روی توپک٬ قسمت لاستیکی افزایش قطر داده و محکم به درون لوله ی جداری کیپ می شود و آن را می بندد.
البته طریقه ی ست کردن توپک مختلف بوده و گاهی اوقات با انداختن یک گلوله فلزی به درون لوله مغزی و پمپ سیال به دنبال آن Shear Pin ها با نشستن گلوله درون توپک بریده می شود.
حال اگر بخواهند زمانی لوله های مغزی را بیرون بیاورند (برای تعمیر و یا هر ذلیلی) ابتدا یک پلاگ را درون *****ک نارونده قرار داده و سپس رشته لوله ی مغزی را به سمت راست می چرخانند و تنها جایی که چپ گرد است باز می شود که همان Anchor Tubing Seal است. حال لوله ها را خارج می کنند بدون آنکه فشار چاه اثری داشته باشد.
اما اگر بخواهند خود توپک را هم خارج کنند با ید ابتدا چاه را ایمن کنند. حال اگر توپک از نوع بازیافت شدنی باشد آنرا با Pulling Tool خارج می کنند ولی اگر از نوع دائمی باشد آنرا با استفاده از Packer Picker Milling Tool آسیاب کرده و بیرون می آورند.
١١- Casing pup joint :
لوله هایی هستند که دقیقا شبیه لوله ی مغزی هستند ولی از نظر طولی کوتاه ترند و برای دقیق کردن طول رشته ی لوله مغزی استفاده می شوند.

١٢-Mill Out Extension:
یک لوله با قطر زیاد است که در زیر توپک های دایم بسته می شود تا هنگامی که می خواهند توپک را آسیاب کنند (Milling) جای دیگری آسیاب نشود. هنگام آسیاب کردن توپک٬ آسیاب کننده باید کاملا وارد توپک شود که در نتیجه نوک آن وارد Mill Out Extension شده و چون قطر این قسمت زیاد است پس آسیاب نشده و صدمه نمی بیند در حالی که اگر قطرش کم بود صدمه می دید و یا آسیاب شده و به ته چاه سقوط می کرد.

١٣- *****ک نارونده یا No Go Nipple:
از این قسمت رشته لوله ی مغزی برای گذاشتن پلاگ استفاده می شود. دلایل گذاشتن پلاگ بسیار زیاد است که اصلی ترین آن قطع کردن ارتباط سیال چاه با درون لوله مغزی است. حال این قطع ارتباط به ما اجازه ی تعمیر و تست قطعات را می دهد.

قطر درونی این وسیله کمتر از قطر لوله های مغزی بوده که جایگاه مطمئنی را برای نشستن پلاگ فراهم می کند. ممکن است تعداد متعددی از این وسیله در رشته لوله ی مغزی به کار رود ولی رعایت تناسب قطرها از بالا به پایین لازم است.
١٤- کفشک قاطری یا Mule Shoe:
پایین ترین قسمت رشته لوله ی مغزی را کفشک قاطری تشکیل می دهد. این وسیله طوری طراحی شده است که راندن رشته لوله ی مغزی به درون چاه را آسان می کند. یعنی با داشتن حالت خاصی در نوک خود٬ این وسیله در کمتر جایی در چاه گیر می کند. همچنین حالت تیپری نوک این وسیله موجب می شود تا ابزار چاه پیمایی به آن گیر نکند.

در شکل زیر چند نوع کفشک قاطری نشان داده شده است.
١٥-پلاگ ها یا Plugs:
پلاگ ها برای قطع کردن ارتباط بین مخزن با درون لوله مغزی به کار می روند و عموما در درون *****ک نارونده گذاشته می شوند. اگر در شرایطی *****ک نارونده در دسترس نبود و یا پلاگ را نگه نداشت از هر قسمت بالاتری که قابلیت نگه داشتن پلاگ را داشته باشد استفاده می شود.

این پلاگ ها توسط Running Tool (که به وسیله ی پین متصل شده است) به داخل *****ک نارونده نشانده شده و در آنجا با ضربه زدن پین ها بریده شده و لقمه های (Fingers, Locks) پلاگ بیرون آمده و به درون *****ک نارونده کیپ می شوند. برای بیرون آوردن پلاگ باید ابتدا فشار بالای پلاگ که در اثر عملیات تعمیر ترخیص شده با فشار پایین آن که همان فشار چاه است یکسان شود. در غیر این صورت یا پلاگ در نمی آید و یا اگر در آمد به سمت بالا پرتاب می شود. به منظور تعادل فشار یک میله ی تعادل فشار (Prong) در درون پلاگ قرار داده شده که با کشیدن این میله سیال از روزنه های پایین پلاگ (که به وسیله ی میله تعادل فشار بسته بودند) عبور کرده و وارد رشته لوله مغزی می شود. در نهایت تعادل فشار پس از مدتی بر قرار خواهد شد. حال Pulling Tool قسمت انتهایی پلاگ (Fishing Neck) را گرفته و می کشد. در اثر این کشیدن گردن پلاگ کمی بیرون آمده که این عمل موجب می شود تا لقمه های پلاگ به سمت داخل رفته و پلاگ آزاد شود.حال آنرا بیرون می آورند.
بخش های تعادل فشار در پلاگ به دو صورت هیدرولیکی (Prong) و مکانیکی یا شیردار (Sliding Side Valve) است. برای برقراری تعادل فشار در نوع مکانیکی ما باید شیر آنرا که Sliding Side Valve است باز کنیم. به همین دلیل یک وسیله به نام Shifting Tool به پایین Pulling Tool بسته می شود که Shifting Tool شیر تعادل را باز می کند و Pulling Tool پس از تعادل فشار پلاگ را بیرون می کشد.

١٦-جایگزین ها یا Dummy:
جایگزین ها وسیله هایی هستند که از نشینمنگاه های حساس درون رشته ی لوله مغزی محافظت می کنند. جایگزین ها دقیقا به شکل وسیله ای که می خواهند جایگزین آن شوند ساخته می شوند با این تفاوت که درون آنها هیچ ساختمان خاصی وجود ندارد. هنگام بیرون آوردن وسیله ی نصب شده از درون نشینمنگاه٬ جایگزین آن به جای آن در درون نشینمنگاه نصب می شود تا از خورده شدن و یا خراب شدن آن جلوگیری کنند. نمونه های جایگزین برای شیرهای ایمنی درون چاهی٬ پلاگ ها ٬ شیر تزریق و شیر فرازآوری وجود دارند.

حسین هادی — بهار ۸۶ — شرکت پیراحفاری/
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
این تعریف هایی که برای هر کدوم از اصطلاحات شده بود خیلی جالب بودن...... برای من که تازگی داشت..
دستت واقعا درد نکنه.
 

javadaria61

عضو جدید
روشهای تصفیه مواد نفتی

روشهای تصفیه مواد نفتی

عملیاتی که در تولید و تصفیه نفت بر روی نفت خام انجام می‌گیرند، عبارتند از:
روش‌های گوناگون تقطیر ، روش‌های فیزیکی و شیمیایی تصفیه و تفکیک و روش‌های تغییر و تبدیل مواد در واحدهای مربوطه. بنابراین یک پالایشگاه ، مجتمعی از واحدهای مختلف تولید ، تصفیه و تغییر و تبدیل مواد خواهد بود که هر واحد آن مجهز به سیستم‌های آماده نمودن شارژ ، تماس ، تفکیک فازها و جمع‌آوری حلال یا حرارت می‌باشد و در هر واحد آن فرآورده های مختلفی بدست می‌آید. البته نخستین عمل قبل از هر گونه پالایش بر روی نفت خام ، عاری نمودن آن از آب می‌باشد و سپس تصفیه نفت خام انجام می‌گیرد.
عاری نمودن نفت خام از آب :
نفت خامی که وارد تصفیه خانه می‌گردد، دارای مقدار قابل ملاحظه‌ای از آبهای نمکی است که اغلب در مجاورت شن و ترکیبات اکسیژنه به حالت امولسیون در می‌آید و وجود آب در این مورد ، ایجاد اختلالاتی در حین عمل تقطیر می‌نماید و بعلت وجود نمک‌ها نیز سبب خوردگی دیگ‌های بخار می‌گردد. بنابراین باید بطرق ممکنه ، آب را از نفت خام جدا نمود. با استفاده از یکی از روشهای سانتریفوژ ، دکانتاسیون و استفاده ار یک میدان الکتریکی ، آب را از روغن تفکیک می‌کنند.
تصفیه برش های سبک :
منظور از تصفیه برش های سبک ، بیشتر تخلیص گازهای حاصل از پالایشگاه و یا گازهای طبیعی از هیدروژن سولفوره و گاز کربنیک می‌باشد. مهمترین روشهای بکار گرفته شده ، شامل روش‌های ژیربوتول (Girbotol) ، آلکازید (Alkazid) و فلوئورسلونت (Fluorsolvent) می‌گردد.
مواد جاذب مورد استفاده برای این سه روش بدین قرار است:
در روش ژیربوتول:
مونواتانول آمین - دی اتانول آمین - تری اتانول آمین
در روش آلکازید:
دی متیل آمینوپتاسیم استات - متیل آمینو پتاسیم پروپیویان
در روش فلوئوسلونت:
کربنات پروپیلن
این مواد جاذب ، اغلب در درجه حرارتی نزدیک به درجه حرارت معمولی با CO۲ و H۲S عمل می‌کنند و گازهای جذب شده بعدا ، در فشار اتمسفر و حرارت ۱۱۰ درجه سانتی‌گراد از محلول جاذب جدا و خارج می‌گردند.
تصفیه مواد سفید :
در صنعت نفت معمولا به برش های بنزین و کروزون “مواد سفید” گفته می‌شود. منظور از تصفیه این مواد ، عاری کردن آنها از مواد مضر بعلت بوی یا رنگ زردشان می‌باشد و همچنین حذف هیدروکربورهای غیر اشباع. ترکیبات: اکسیژنه (اسیدهای نفتی ، ترکیبات آسفالتی) ، گوگردار (سولفوره ، سولفونه) و ازته خواهد بود. عمل تصفیه شامل ترتمان‌های مختلف می‌گردد که به شرح این روش‌های تصفیه می‌پردازم.
ترتمان با اسید سولفوریک :
اولین دفعه ، “ایشلر” (Eichler) در سال ۱۸۶۵ در باکو ، نفت را بکمک اسید سولفوریک غلیظ تخلیص نمود. اسید سولفوریک مخصوصا با هیدروکربورهای آروماتیک - اولفین ها - ترکیبات اکسیژنه - مواد رنگی و سولفوره ترکیب می‌شود. برای اینکه نفت ، رنگ زرد نداشته باشد باید مقدار اسید نیتروی موجود در اسیدسولفوریک کمتر از ۱/۰ در صد باشد. اغلب ، این ترتمان جهت حذف ذرات باقیمانده اسید ، بوسیله شستشو با یک محلول سود و سپس با آب تعقیب می‌گردد.
ترتمان با سود :
این شستشو اغلب بمنظور حذف ترکیبات اسیدی محتوی در برشی نفتی بکار گرفته می‌شود. مهم‌ترین این ترکیبات: مرکاپتان‌ها - هیدروژن سولفوره - گاز کربنیک - تیوفنل‌ها و آلکیل فنل‌ها - اسید سیانیدریک - اسیدهای چرب - اسیدهای نفتی می‌باشد که به این مواد باید سولفور کربونیل (COS) را هر چند که یک ترکیب خنثی است، اضافه نمود. زیرا این ترکیب در اثر هیدرولیز تولید CO۲ و H۲ می‌نماید. برای مثال ، مرکاپتانها بر اساس واکنش تعادلی زیر با سود ترکیب می‌گردند.
RSH + NaoH ↔ RSNa + H۲O
عاری نمودن برشهای نفتی از CO۲ و H۲S با محلول سود انجام پذیر است، البته وقتی که مقدار آنها کم باشد. اما هنگامی که مقدار این مواد زیاد باشد باید از روش ترتمان با آمین‌ها استفاده نمود. اغلب پس از عمل با قلیا ، برش نفتی را با آب شستشو می‌دهند.
تصفیه کروزون بوسیله انیدرید سولفورو (روش ادلینو) :
چون انیدرید سولفوروی مایع بسادگی می‌تواند هیدروکربورهای غیر اشباع غنی از کربن را در خود حل نماید، لذا از آن ، جهت تصفیه نفت چراغ (کروزون) استفاده می‌گردد.
روش‌های ملایم کردن :
این روش‌ها ، امکان عاری نمودن برش‌ها را از ترکیبات گوگردی ، مرکاپتان‌ها و گوگرد بصورت عنصر می‌دهد. مهمترین روشهای بکار گرفته شده عبارتند از:
روش سلوتیزر “Solutizer”:
این روش مربوط به اکستراسیون همه کانی‌ها از کلیه برش‌های بنزین (بدست آمده از تقطیر یا کراکینگ یا رفرمینگ) می‌گردد. از مزایای این روش ، افزایش قابلیت بنزین جهت پذیرش سرب بوده که علت آن حذف ترکیبات گوگردی است.
روش دکتر:
انواع بنزین‌ها و همچنین ترکیبات سینگن‌تر ازقبیل برش نفت و کروزون را می‌توان به توسط این روش مورد ترتمان قرار داد. در این روش از محلول قلیایی پلمبیت سدیم جهت ترتمان استفاده می‌گردد.
روش هیپوکلریت:
اغلب از هیپوکلریت بعنوان یک عامل اکسید کننده جهت کاهش بو و همچنین مقدار مرکاپتان‌ها در برش‌های نفتی استفاده می‌شود. این روش می تواند یک روش تکمیلی برای ترتمان برش‌ها با سود باشد.
روش های کلرکوئیوریک (روش پرکو):
در این روش ، بر روی نفت ، کلرور مس افزوده می‌گردد که باعث تبدیل مرکاپتان‌ها به دی‌سولفور می‌گردد.
روش تصفیه کاتالیکی:
در این روش ، بجای استفاده از ترکیبات حل کننده ذکر شده در روش های قبلی ، از کاتالیزور استفاده می‌شود. برای مثال ، روش مراکس یک طریقه تصفیه کاتالیتکی است که در آن ، کاتالیزور یک بستر ثابت از اکسید سرب می‌باشد که طول عمر آن بیشتر از سه سال می‌باشد.
رنگ بری و بی بو کردن نفت:
رنگ‌بری را می‌توان اغلب اوقات بوسیله خاک‌های رنگ بر - آرژیل ها و هیدروسیلیکات‌های طبیعی منیزیم انجام داد. جهت بی‌بو کردن نفت ، برخی آن را با کلرورو دوشو و کمی اسید کلریدریک به هم زده ، سپس دکانته می‌نمایند و بمنظور از بین بردن کلر محتوی ، بعدا آن را با آهک مخلوط نموده و تکان می‌دهند. ضمنا ممکن است از مواد معطر و عطر بهار نارنج برای خوش‌بو کردن آن استفاده نمود. با افزایش مواد رنگی از قبیل نیترونفتالین و زرد کینولئین می‌توان خاصیت فلوئورسانس را از بین برد.
تصفیه روغن‌های گریس‌کاری
تصفیه :
همان طور که مواد سفید احتیاج به تصفیه دارند، روغن‌های گریس‌کاری جهت حذف مواد مضر محتاج به پالایش می‌باشند. عمل تصفیه در روغن‌ها بعلت ویسکوزیته زیاد و خاصیت امولسیون شدنشان نسبت به مواد سفید مشکل می‌باشد. عمل تصفیه شامل شستشوهای متوالی با اسید سولفوریک ، سپس شستویش با مواد قلیایی و سپس آب خواهد بود. برای خنثی‌شدن روغن ، از مخلوط کربنات سدیم (خاک‌های رنگ‌بر) استفاده می‌نمایند.
بی‌بو کردن :
روغن‌های معدنی را با آلدئید فرمیک مخلوط و گرم می‌کنند و بعدا ، قبل از این‌که اسید یا قلیا بدان بیفزایند، بخار آب از آن عبور می‌دهند. بیست درصد از روغن معدنی خام را بوسیله بخار آب در مجاورت استات پلمب تقطیر می‌نمایند. مایع تقطیر شده عاری از گوگرد است و از آن بعنوان روغن چراغ یا روغن موتور استفاده می‌شود. روغنی که از صاف نمودن باقیمانده بدست می‌آید، روغن چرک کننده سنگین (با دانسیته زیاد) و بی‌بو می‌باشد.
بی‌رنگ نمودن :
جهت بدست آوردن روغن‌های معدنی بی‌رنگ (مانند روغن وازلین) از روغن‌های تیره ، آنها را از استوانه‌های بلند و پر از آرژیل (که جاذب رنگ است) با دمای ۵۰-۳۰ درجه سانتی‌گراد به آهستگی عبور می‌دهند. این آرژیل‌ها ، هیدروسیلیکات آلومینیم و منیزیم می‌باشند و پس از خاتمه عمل ، آرژیل‌ها را با بنزین شستشو داده ، مایع حاصله را جهت جمع آوری بنزین تقطیر می‌نمایند و بنزینی را که روی آرژیل مانده است، بوسیله عبور هوا به خارج رانده ، جمع آوری می‌نمایند. آرژیل حاصله را در کوره‌های دوار حرارت می‌دهند و بعد از آن ، وارد استوانه دیگری می‌کنند. در نتیجه آرژیل حاصله مانند اول فعال می‌گردد. با زغال حیوانی و یا مخلوطی از زغال حیوانی با سیلیس - سیلیکات - اکسید دو فر می‌توان روغن را بی‌رنگ نمود. قسمتی از رنگ روغن‌های معدنی را که خیلی رنگین است، بوسیله اسید سولفوریکی که به آن بیکرومات پتاسیم افزوده شده است از بین می‌برند. برای روغن‌هایی که کمتر رنگین است، به عوض صاف نمودن مجدد ، روی خاک‌های رنگبر عمل تصفیه را با اسید سولفوریک و یا سود انجام می‌دهند.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
روش های تصفیه ی مواد نفتی

روش های تصفیه ی مواد نفتی

عملیاتی که در تولید و تصفیه نفت بر روی نفت خام انجام می‌گیرند،
عبارتند از:
روش‌های گوناگون تقطیر ، روش‌های فیزیکی و شیمیایی تصفیه و تفکیک و روش‌های تغییر و تبدیل مواد در واحدهای مربوطه. بنابراین یک پالایشگاه ، مجتمعی از واحدهای مختلف تولید ، تصفیه و تغییر و تبدیل مواد خواهد بود که هر واحد آن مجهز به سیستم‌های آماده نمودن شارژ ، تماس ، تفکیک فازها و جمع‌آوری حلال یا حرارت می‌باشد و در هر واحد آن فرآورده های مختلفی بدست می‌آید. البته نخستین عمل قبل از هر گونه پالایش بر روی نفت خام ، عاری نمودن آن از آب می‌باشد و سپس تصفیه نفت خام انجام می‌گیرد.
● عاری نمودن نفت خام از آب :
نفت خامی که وارد تصفیه خانه می‌گردد، دارای مقدار قابل ملاحظه‌ای از آبهای نمکی است که اغلب در مجاورت شن و ترکیبات اکسیژنه به حالت امولسیون در می‌آید و وجود آب در این مورد ، ایجاد اختلالاتی در حین عمل تقطیر می‌نماید و بعلت وجود نمک‌ها نیز سبب خوردگی دیگ‌های بخار می‌گردد. بنابراین باید بطرق ممکنه ، آب را از نفت خام جدا نمود. با استفاده از یکی از روشهای سانتریفوژ ، دکانتاسیون و استفاده ار یک میدان الکتریکی ، آب را از روغن تفکیک می‌کنند.
● تصفیه برش های سبک :
منظور از تصفیه برش های سبک ، بیشتر تخلیص گازهای حاصل از پالایشگاه و یا گازهای طبیعی از هیدروژن سولفوره و گاز کربنیک می‌باشد. مهمترین روشهای بکار گرفته شده ، شامل روش‌های ژیربوتول (Girbotol) ، آلکازید (Alkazid) و فلوئورسلونت (Fluorsolvent) می‌گرددمواد جاذب مورد استفاده برای این سه روش بدین قرار است:
● در روش ژیربوتول:
مونواتانول آمین - دی اتانول آمین - تری اتانول آمین
● در روش آلکازید:
دی متیل آمینوپتاسیم استات - متیل آمینو پتاسیم پروپیویان
● در روش فلوئوسلونت:
▪ کربنات پروپیلن
این مواد جاذب ، اغلب در درجه حرارتی نزدیک به درجه حرارت معمولی با CO۲ و H۲S عمل می‌کنند و گازهای جذب شده بعدا ، در فشار اتمسفر و حرارت ۱۱۰ درجه سانتی‌گراد از محلول جاذب جدا و خارج می‌گردند.
● تصفیه مواد سفید :
در صنعت نفت معمولا به برش های بنزین و کروزون "مواد سفید" گفته می‌شود. منظور از تصفیه این مواد ، عاری کردن آنها از مواد مضر بعلت بوی یا رنگ زردشان می‌باشد و همچنین حذف هیدروکربورهای غیر اشباع. ترکیبات: اکسیژنه (اسیدهای نفتی ، ترکیبات آسفالتی) ، گوگردار (سولفوره ، سولفونه) و ازته خواهد بود. عمل تصفیه شامل ترتمان‌های مختلف می‌گردد که به شرح این روش‌های تصفیه می‌پردازم.
● ترتمان با اسید سولفوریک :
اولین دفعه ، "ایشلر" (Eichler) در سال ۱۸۶۵ در باکو ، نفت را بکمک اسید سولفوریک غلیظ تخلیص نمود. اسید سولفوریک مخصوصا با هیدروکربورهای آروماتیک - اولفین ها - ترکیبات اکسیژنه - مواد رنگی و سولفوره ترکیب می‌شود. برای اینکه نفت ، رنگ زرد نداشته باشد باید مقدار اسید نیتروی موجود در اسیدسولفوریک کمتر از ۱/۰ در صد باشد. اغلب ، این ترتمان جهت حذف ذرات باقیمانده اسید ، بوسیله شستشو با یک محلول سود و سپس با آب تعقیب می‌گردد.
● ترتمان با سود :
این شستشو اغلب بمنظور حذف ترکیبات اسیدی محتوی در برشی نفتی بکار گرفته می‌شود. مهم‌ترین این ترکیبات: مرکاپتان‌ها - هیدروژن سولفوره - گاز کربنیک - تیوفنل‌ها و آلکیل فنل‌ها - اسید سیانیدریک - اسیدهای چرب - اسیدهای نفتی می‌باشد که به این مواد باید سولفور کربونیل (COS) را هر چند که یک ترکیب خنثی است، اضافه نمود. زیرا این ترکیب در اثر هیدرولیز تولید CO۲ و H۲ می‌نماید. برای مثال ، مرکاپتانها بر اساس واکنش تعادلی زیر با سود ترکیب می‌گردند. RSH + NaoH ↔ RSNa + H۲O عاری نمودن برشهای نفتی از CO۲ و H۲S با محلول سود انجام پذیر است، البته وقتی که مقدار آنها کم باشد. اما هنگامی که مقدار این مواد زیاد باشد باید از روش ترتمان با آمین‌ها استفاده نمود. اغلب پس از عمل با قلیا ، برش نفتی را با آب شستشو می‌دهند.
● تصفیه کروزون بوسیله انیدرید سولفورو (روش ادلینو) :
چون انیدرید سولفوروی مایع بسادگی می‌تواند هیدروکربورهای غیر اشباع غنی از کربن را در خود حل نماید، لذا از آن ، جهت تصفیه نفت چراغ (کروزون) استفاده می‌گردد.
● روش‌های ملایم کردن :
این روش‌ها ، امکان عاری نمودن برش‌ها را از ترکیبات گوگردی ، مرکاپتان‌ها و گوگرد بصورت عنصر می‌دهد. مهمترین روشهای بکار گرفته شده عبارتند از:
● روش سلوتیزر "Solutizer":
این روش مربوط به اکستراسیون همه کانی‌ها از کلیه برش‌های بنزین (بدست آمده از تقطیر یا کراکینگ یا رفرمینگ) می‌گردد. از مزایای این روش ، افزایش قابلیت بنزین جهت پذیرش سرب بوده که علت آن حذف ترکیبات گوگردی است.
● روش دکتر:
انواع بنزین‌ها و همچنین ترکیبات سینگن‌تر ازقبیل برش نفت و کروزون را می‌توان به توسط این روش مورد ترتمان قرار داد. در این روش از محلول قلیایی پلمبیت سدیم جهت ترتمان استفاده می‌گردد.
● روش هیپوکلریت:
اغلب از هیپوکلریت بعنوان یک عامل اکسید کننده جهت کاهش بو و همچنین مقدار مرکاپتان‌ها در برش‌های نفتی استفاده می‌شود. این
روش می تواند یک روش تکمیلی برای ترتمان برش‌ها با سود باشد.
● روش های کلرکوئیوریک (روش پرکو):
در این روش ، بر روی نفت ، کلرور مس افزوده می‌گردد که باعث تبدیل مرکاپتان‌ها به دی‌سولفور می‌گردد.
● روش تصفیه کاتالیکی:
در این روش ، بجای استفاده از ترکیبات حل کننده ذکر شده در روش های قبلی ، از کاتالیزور استفاده می‌شود. برای مثال ، روش مراکس یک طریقه تصفیه کاتالیتکی است که در آن ، کاتالیزور یک بستر ثابت از اکسید سرب می‌باشد که طول عمر آن بیشتر از سه سال می‌باشد.
● رنگ بری و بی بو کردن نفت:
رنگ‌بری را می‌توان اغلب اوقات بوسیله خاک‌های رنگ بر - آرژیل ها و هیدروسیلیکات‌های طبیعی منیزیم انجام داد. جهت بی‌بو کردن نفت ، برخی آن را با کلرورو دوشو و کمی اسید کلریدریک به هم زده ، سپس دکانته می‌نمایند و بمنظور از بین بردن کلر محتوی ، بعدا آن را با آهک مخلوط نموده و تکان می‌دهند. ضمنا ممکن است از مواد معطر و عطر بهار نارنج برای خوش‌بو کردن آن استفاده نمود. با افزایش مواد رنگی از قبیل نیترونفتالین و زرد کینولئین می‌توان خاصیت فلوئورسانس را از بین برد.
●● تصفیه روغن‌های گریس‌کاری
● تصفیه :
همان طور که مواد سفید احتیاج به تصفیه دارند، روغن‌های گریس‌کاری جهت حذف مواد مضر محتاج به پالایش می‌باشند. عمل تصفیه در روغن‌ها بعلت ویسکوزیته زیاد و خاصیت امولسیون شدنشان نسبت به مواد سفید مشکل می‌باشد. عمل تصفیه شامل شستشوهای متوالی با اسید سولفوریک ، سپس شستویش با مواد قلیایی و سپس آب خواهد بود. برای خنثی‌شدن روغن ، از مخلوط کربنات سدیم (خاک‌های رنگ‌بر) استفاده می‌نمایند.
● بی‌بو کردن :
روغن‌های معدنی را با آلدئید فرمیک مخلوط و گرم می‌کنند و بعدا ، قبل از این‌که اسید یا قلیا بدان بیفزایند، بخار آب از آن عبور می‌دهند. بیست درصد از روغن معدنی خام را بوسیله بخار آب در مجاورت استات پلمب تقطیر می‌نمایند. مایع تقطیر شده عاری از گوگرد است و از آن بعنوان روغن چراغ یا روغن موتور استفاده می‌شود. روغنی که از صاف نمودن باقیمانده بدست می‌آید، روغن چرک کننده سنگین (با دانسیته زیاد) و بی‌بو می‌باشد.
● بی‌رنگ نمودن :
جهت بدست آوردن روغن‌های معدنی بی‌رنگ (مانند روغن وازلین) از روغن‌های تیره ، آنها را از استوانه‌های بلند و پر از آرژیل (که جاذب رنگ است) با دمای ۵۰-۳۰ درجه سانتی‌گراد به آهستگی عبور می‌دهند. این آرژیل‌ها ، هیدروسیلیکات آلومینیم و منیزیم می‌باشند و پس از خاتمه عمل ، آرژیل‌ها را با بنزین شستشو داده ، مایع حاصله را جهت جمع آوری بنزین تقطیر می‌نمایند و بنزینی را که روی آرژیل مانده است، بوسیله عبور هوا به خارج رانده ، جمع آوری می‌نمایند. آرژیل حاصله را در کوره‌های دوار حرارت می‌دهند و بعد از آن ، وارد استوانه دیگری می‌کنند. در نتیجه آرژیل حاصله مانند اول فعال می‌گردد. با زغال حیوانی و یا مخلوطی از زغال حیوانی با سیلیس - سیلیکات - اکسید دو فر می‌توان روغن را بی‌رنگ نمود. قسمتی از رنگ روغن‌های معدنی را که خیلی رنگین است، بوسیله اسید سولفوریکی که به آن بیکرومات پتاسیم افزوده شده است از بین می‌برند. برای روغن‌هایی که کمتر رنگین است، به عوض صاف نمودن مجدد ، روی خاک‌های رنگبر عمل تصفیه را با اسید سولفوریک و یا سود انجام می‌دهند.
 

Similar threads

بالا