masoomeh.bnv
عضو جدید
دل بر این پیر زن عشوه گر دهر مبند / کین عروسیست که در عقد بسی داماد است
مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
masoomeh.bnv
عضو جدید
تو را در اب باید دید و معنای تو را در واژه های ناب
جهان تار است در چشمی که غافل باشد از چشمت
نگاهت را مگیر از من!!!!!!!
جهان تار است در چشمی که غافل باشد از چشمت
نگاهت را مگیر از من!!!!!!!
تو همان به که نیندیشی
به من و درد روان سوزم
که من از درد نیاسایم
که من از شعله نیفروزم.
فروغ
به من و درد روان سوزم
که من از درد نیاسایم
که من از شعله نیفروزم.
فروغ
masoomeh.bnv
عضو جدید
من هوارم را سر خواهم داد
چاره ی درد مرا باید این داد کن
از شما خفته ی چند
چه کسی می اید با من فریاد کند؟
فریدون مشیری
چاره ی درد مرا باید این داد کن
از شما خفته ی چند
چه کسی می اید با من فریاد کند؟
فریدون مشیری
f_azar1365
عضو جدید
من ازین دنیا چی میخوام...دوتا صندلی چوبی..تا منو تورو بشونه برای گفتن خوبی...!
من ندانم که کیم
من فقط می دانم که تویی
شاه بیت غزل زندگیم
من فقط می دانم که تویی
شاه بیت غزل زندگیم
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
f_azar1365
عضو جدید
رفتی و از رفتن تو قلب آیینه شکسته...کوچه ها در خلوت شب پنجره ها همه بسته...
الهام مجهول
عضو جدید
همه ارزویم اما که ببینم ز تو رویی .......
tina1390
عضو جدید
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
اي صاحب كرامت شكرانه سلامت
روزي تفقدي كن درويش بينوا را
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما
کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما
دنیا به چه کار آید و فردوس چه باشد
از بارخدا به ز تو حاجت نتوان خواست
از بارخدا به ز تو حاجت نتوان خواست
masoomeh.bnv
عضو جدید
تو که بی خبر از قلب پریشان منی
با همه بی خبری هم نفس جان منی
با همه بی خبری هم نفس جان منی
tina1390
عضو جدید
تاجم نمیفرستی تیغم به سر مزن // مرهم نمیگذاری زخم دگر مزن
masoomeh.bnv
عضو جدید
یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم
گرچه در خویشتن شکستیم صدایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها مان
طلب عشق ز هر بی سر وپایی نکنیم
گرچه در خویشتن شکستیم صدایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها مان
طلب عشق ز هر بی سر وپایی نکنیم
tina1390
عضو جدید
مرا زینگونه آتش در دل افتاد // که یارم را دل از سنگ است و پولاد
نماز شام غریبان چو گریه اغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
tina1390
عضو جدید
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن...
نوای چنگ بدانسان زند صلای صبوح
که پیر صومعه راه در مغان گیرد
که پیر صومعه راه در مغان گیرد
tina1390
عضو جدید
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد * به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
دردم از یارست و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |