گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی فرصت نیست تجربه ایست تا بدانیم که حقیقت نیستیم ..خاطره ایم
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
نازی
آره سکوووووووووووووووت حکمرانی میکنه
شبا دیر وقت فقط من و شهرام خان اینجاییم همش میگیم جای بچه ها خالیه
یادش بخییییییییییییییر
اون زمانا که جوون تر بودیم ننه جونم چه برو بیایی بودااااااااااااااا
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
باران میبارد...
صدای قطراتی که روی شیشه پنجره اتاقم میخورد..
گویی تمام آرامش دنیا را برایم به ارمغان می اورد...
باران هم میداند ...
من ...
آرام نیستم
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادش بخییییییییییییییر
اون زمانا که جوون تر بودیم ننه جونم چه برو بیایی بودااااااااااااااا
آره ننه جون
خاله بازی میکردیم
با پسرا میجنگیدیم:D
بساط مردمو به هم میزدیم
خلاصه اوضاعی بود
جوونیییییی کجایی که یادت بخیر...
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز باران بی ترانه
گریه های بی بهانه
می خورد بر سقف قلبم
باورت شاید نباشد خسته است این قلب تنگم . . ..
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره ننه جون
خاله بازی میکردیم
با پسرا میجنگیدیم:D
بساط مردمو به هم میزدیم
خلاصه اوضاعی بود
جوونیییییی کجایی که یادت بخیر...
چشممون کردن خوااااااااااااااااهههههههر به خدا
اکتیو بودنو ازمون گرفتن
 
  • Like
واکنش ها: bera

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز

arnak

عضو جدید
کاربر ممتاز
آرهههههههههههههه
من که یه شب نیام دلم یه ذره میشه
سلاااااااااام آقا میلاد خوبین؟
چه عجبی
حسابی مشغول کارید
سلام، اره مشغولم و الانم باید گزارشاتمو تموم کنم.........

تازه 2 روزه بهم خط اینترنت دادن، هنوز وقت نکردم ایمیلامو کاملا چک کنم
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام، اره مشغولم و الانم باید گزارشاتمو تموم کنم.........

تازه 2 روزه بهم خط اینترنت دادن، هنوز وقت نکردم ایمیلامو کاملا چک کنم
اوه چه شلوغ
تو گزارشتون بنویسید همه چی آرومههههههههه .......
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد. پرسیدم: «چرا می خندی؟» پاسخ داد: «از حماقت تو خنده ام می گیرد» پرسیدم: «مگر چه كرده ام؟» گفت: «مرا لعنت می كنی در حالی كه هیچ بدی در حق تو نكرده ام» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!» جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است كه آن را رام نكرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.» پرسیدم: «پس تو چه كاره ای؟» پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دارم بیهوش میشم از خواب شب همتون خووووووووووووووووش
بابای
مریممممممممممممم جونممم بووووووووووووووووووووووس
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دارم بیهوش میشم از خواب شب همتون خووووووووووووووووش
بابای
مریممممممممممممم جونممم بووووووووووووووووووووووس
الهیییییی
بوووووووس فدااااات
خوابای خوب ببینی
بای بای
 

arnak

عضو جدید
کاربر ممتاز

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
کار بهره بردار اینه که آرامشو از برق و مکانیک بگیره... فردا میخوام تو سایت آتیش بسوزونم:D

35 کیلمتری بوکان و 15 کیلومتری میاندواب
نیییدونم کجاست...
موفق باشید ولی سایتو آتیش نزنیدااااااا:eek:
سلام به دوستان
سلاااااام آقا بهنام
خوبین؟
 
بالا