یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
از آن معنی نشستم بر سر راهدل ميرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کاین رهکه تو میروی به ترکستان است
اشتعال ، چیز بعیدی نیست
من کمر به قتل / آغوشت ... بیشتر از تمام تانک های نارنجک ندیده /بسته ام
من گم شدم تو آیینه ای گم نمیشوی
وقتش شدست بیایی و پیدا کنی مرا
تا حاجتم روا شود و لایقت شوم
امشب دخیل پنجره فولاد کن مرا
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |