محاسبه الونس در زمانسنجی-برنامه ریزی تولید

31434

عضو جدید
خب زمان برون سپاری برای شما کاربرد نداره . میگید از 3 روز تا 7 روز هست و قطعی نیست . شما زمان پردازش تو واحد خودتون رو باید بدونید و با اون برنامه ریزی کنید . اگرم با زمان برون سپاری می خواید بدونید میانگین زمان برون سپاری عادلانه تر هست که اضافه کنید به زمان پردازش روی محصول .

باتشکر
من رشته ام مدیریت صنعتی و تجربه کارهای قبلیم حسابداری و مالی بوده یه کم راهنمایی راجع به برنامه ریزی می خوام
به نظرتون بهترین روش برنامه ریزی برای تولید کدومه؟ اینکه بدونی از هر محصولی با توجه به محدودیت منابع (مواد اولیه، نیروی انسانی،MRP ,...) چه تعداد تولید کنی؟

کارهایی که در دست انجام دارم:
1. آمار تولید ایستگاه های تولید را در سال گذشته و ابتدای امسال را دارم
2. MRP فروش محصولات را دارم
3. تعداد نیروی انسانی در دسترس
4. موجودی خط تولید و انبار

قصدم این که از راه پژوهش عملیاتی این کار را انجام بدم و از طرف دیگه با بررسی سوابق و ترکیب این دو به یه جایی برسم
نظر شما چیه؟
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
باتشکر
من رشته ام مدیریت صنعتی و تجربه کارهای قبلیم حسابداری و مالی بوده یه کم راهنمایی راجع به برنامه ریزی می خوام
به نظرتون بهترین روش برنامه ریزی برای تولید کدومه؟ اینکه بدونی از هر محصولی با توجه به محدودیت منابع (مواد اولیه، نیروی انسانی،MRP ,...) چه تعداد تولید کنی؟

کارهایی که در دست انجام دارم:
1. آمار تولید ایستگاه های تولید را در سال گذشته و ابتدای امسال را دارم
2. MRP فروش محصولات را دارم
3. تعداد نیروی انسانی در دسترس
4. موجودی خط تولید و انبار

قصدم این که از راه پژوهش عملیاتی این کار را انجام بدم و از طرف دیگه با بررسی سوابق و ترکیب این دو به یه جایی برسم
نظر شما چیه؟

خب از راه پژوهش عملیاتی که نفسگیره . چون برنامه ریزی تولید می خواید انجام بدید جناب linktaz خوب می تونن راهنمایی کنن و خوشحال می شیم اینجا راهنمایی کنن تا ما هم استفاده کنیم .
 

31434

عضو جدید
خب از راه پژوهش عملیاتی که نفسگیره . چون برنامه ریزی تولید می خواید انجام بدید جناب linktaz خوب می تونن راهنمایی کنن و خوشحال می شیم اینجا راهنمایی کنن تا ما هم استفاده کنیم .

ممنون
فقط یه سوال فنی!!!
چطور برای جناب linktaz پیام درخواست کمک بفرستم؟؟؟
 

linktaz

کاربر بیش فعال
سلام.خوب دقیقا متوجه نشدم میخوایید چکار کنید.با OR برنامه ریزی کنید؟همونطوری که دوستمون ایمان جان گفتند خیلی طاقت فرساست.البته شدنیه.اما یه نکته.برنامه ریزی اصلا طبق برنامه ریزی پیش نمیره !!
به خاطر هزاران مشکل موجود در خط تولید.خوب واسه همین گزارشی به نام انحراف از برنامه داریم.البته من منظورم یه برنامه ریزی یک یکه.خوب چکار کردی تا الان؟تا چقدر پیش رفتی؟بگو کم کم با کمک دوستان حلش کنیم بریم جلو.اول اگر مقدوره یکم در مورد نوع محصول،نوع خط،نوع دستگاهها،نوع عملیات ها توضیح بدید تا با نوع کار آشنا بشیم بتونیم درکش کنیم.
 

31434

عضو جدید
سلام.خوب دقیقا متوجه نشدم میخوایید چکار کنید.با OR برنامه ریزی کنید؟همونطوری که دوستمون ایمان جان گفتند خیلی طاقت فرساست.البته شدنیه.اما یه نکته.برنامه ریزی اصلا طبق برنامه ریزی پیش نمیره !!
به خاطر هزاران مشکل موجود در خط تولید.خوب واسه همین گزارشی به نام انحراف از برنامه داریم.البته من منظورم یه برنامه ریزی یک یکه.خوب چکار کردی تا الان؟تا چقدر پیش رفتی؟بگو کم کم با کمک دوستان حلش کنیم بریم جلو.اول اگر مقدوره یکم در مورد نوع محصول،نوع خط،نوع دستگاهها،نوع عملیات ها توضیح بدید تا با نوع کار آشنا بشیم بتونیم درکش کنیم.

باسلام و عرض تشکر:gol:

مواد اولیه اصلی مورد استفاده میلگردهای فولادی با سایز و جنس های مختلف است.

خطوط تولید و حدود سیکل زمانی هر قطعه شامل:
1. برشکاری (زیر یک ساعت)
2. کوره (در حدود 4 الی 5 روز (منظورم 24 ساعت است، نه روز کاری): چون قطعه چندبار وارد کوره می شه که بعد از هر بار 24 ساعت طول می کشه تا خنک بشه.
3. ماشینکاری (زیر یکساعت، اما عملیاتی که بیرون از شرکت انجام می شه 3 الی 7 روزه است)
4.بسته بندی (زیر یکساعت)

هر خط تولید در حدود 20 الی 25 ایستگاه کاری تشکیل شده که و ماشین آلات هم 3 الی 5 ایستگاه CNC ، مابقی بصورت دستی است.

ما در حدود 18 کالا تولید می کنیم که بصورت جفت یعنی محصول 1 و محصول 2 بصورت مکمل و یک ست فروش می ره به عبارت دیگه این کالاها دو به دو باید با هم تولید بشن تا قابل فروش باشد. (که پروسه کلی تولیدشون تقریبا یکسانه فقط در چند ایستگاه کاری باهم تفاوت دارند.)

می تونیم بسته به نیاز بازار، ست های فوق را بفروشیم و یا با اضافه کردن 10 الی 12 قطعه دیگه اون را بصورت یک مجموعه به فروش برسونیم که در این صورت خط مونتاژ هم به خطوط فوق اضافه میشه.(نیاز بازار روی مجموعه است)

یه نکته دیگه:
با توجه به محدودیت ماشین آلات و نیروی انسانی نمی شه همه محصولات را باهم تولید کرد، برنامه باید طوری باشه که مشخص کنه چند روز محصول 1.2.3 ماشینکاری بشه و چند روز مابقی محصولات ...

و دیگه این که:
با توجه به 3 شیفت بودن ساعت کاری باید برنامه ریزی کرد که با حداقل ساعت اضافه کار و شیفت شب این کار انجام بشه
========================================================================

من فعلن بیشتر رو بحث تامین موجودی و تهیه نقاط سفارش هستم هنوز کاملا درگیر برنامه ریزی تولید نشدم.

اما زمان سنجی خط را انجام دادم و دارم الونس ها را حساب می کنم و یه سری اطلاعات اولیه را جمع آوری و مرتب می کنم از قبیل آمار تولید هر ایستگاه کاری در سال گذشته و ابتدای امسال؛ تهیه نمودار فرآیند؛ جدول ضریب مصرف مواد و ...
 

linktaz

کاربر بیش فعال
باسلام و عرض تشکر:gol:

مواد اولیه اصلی مورد استفاده میلگردهای فولادی با سایز و جنس های مختلف است.

خطوط تولید و حدود سیکل زمانی هر قطعه شامل:
1. برشکاری (زیر یک ساعت)
2. کوره (در حدود 4 الی 5 روز (منظورم 24 ساعت است، نه روز کاری): چون قطعه چندبار وارد کوره می شه که بعد از هر بار 24 ساعت طول می کشه تا خنک بشه.
3. ماشینکاری (زیر یکساعت، اما عملیاتی که بیرون از شرکت انجام می شه 3 الی 7 روزه است)
4.بسته بندی (زیر یکساعت)

هر خط تولید در حدود 20 الی 25 ایستگاه کاری تشکیل شده که و ماشین آلات هم 3 الی 5 ایستگاه CNC ، مابقی بصورت دستی است.

ما در حدود 18 کالا تولید می کنیم که بصورت جفت یعنی محصول 1 و محصول 2 بصورت مکمل و یک ست فروش می ره به عبارت دیگه این کالاها دو به دو باید با هم تولید بشن تا قابل فروش باشد. (که پروسه کلی تولیدشون تقریبا یکسانه فقط در چند ایستگاه کاری باهم تفاوت دارند.)

می تونیم بسته به نیاز بازار، ست های فوق را بفروشیم و یا با اضافه کردن 10 الی 12 قطعه دیگه اون را بصورت یک مجموعه به فروش برسونیم که در این صورت خط مونتاژ هم به خطوط فوق اضافه میشه.(نیاز بازار روی مجموعه است)

یه نکته دیگه:
با توجه به محدودیت ماشین آلات و نیروی انسانی نمی شه همه محصولات را باهم تولید کرد، برنامه باید طوری باشه که مشخص کنه چند روز محصول 1.2.3 ماشینکاری بشه و چند روز مابقی محصولات ...

و دیگه این که:
با توجه به 3 شیفت بودن ساعت کاری باید برنامه ریزی کرد که با حداقل ساعت اضافه کار و شیفت شب این کار انجام بشه
========================================================================

من فعلن بیشتر رو بحث تامین موجودی و تهیه نقاط سفارش هستم هنوز کاملا درگیر برنامه ریزی تولید نشدم.

اما زمان سنجی خط را انجام دادم و دارم الونس ها را حساب می کنم و یه سری اطلاعات اولیه را جمع آوری و مرتب می کنم از قبیل آمار تولید هر ایستگاه کاری در سال گذشته و ابتدای امسال؛ تهیه نمودار فرآیند؛ جدول ضریب مصرف مواد و ...

سلام.خوب با توجه به تنوع كم برنامه ريزي بسيار مشكلي نخواهي داشت.اما بايد توجه داشته باشي يقينا موجودي انبار نيمه ساخته ات بعد از مدتي بالا ميره(براي ساپورت توليد)
شما اگر سايكل تايم استاندارد مراحل كاري را داري ،كارت بسيار آسون هستش.البته در مورد ماشينكاري فكر نميكنم سايكل تايم هاي پيش بيني شده معيار مناسبي باشه.چون در عمل دور پيشروي و... با تئوريك زياد همخواني نداره و خيلي از آمارهائي كه قرار توليد به عنوان زمان استاندارد بده در حين توليد ميبايست زمانسنجي بشه .
خوب مشكلات رو يكي يكي مطرح كنيد تا درموردش بحث كنيم
 

31434

عضو جدید
سلام.خوب با توجه به تنوع كم برنامه ريزي بسيار مشكلي نخواهي داشت.اما بايد توجه داشته باشي يقينا موجودي انبار نيمه ساخته ات بعد از مدتي بالا ميره(براي ساپورت توليد)
شما اگر سايكل تايم استاندارد مراحل كاري را داري ،كارت بسيار آسون هستش.البته در مورد ماشينكاري فكر نميكنم سايكل تايم هاي پيش بيني شده معيار مناسبي باشه.چون در عمل دور پيشروي و... با تئوريك زياد همخواني نداره و خيلي از آمارهائي كه قرار توليد به عنوان زمان استاندارد بده در حين توليد ميبايست زمانسنجي بشه .
خوب مشكلات رو يكي يكي مطرح كنيد تا درموردش بحث كنيم

خوب مشکل اصلی اینه که من رشته ام مدیریت صنعتی و تجربه کارهای قبلیم حسابداری و مالیه، یه روز از سر اشتباه!!! پیشنهاد دارم که ما باید واحد برنامه ریزی داشته باشیم و الان باید خودم :surprised: این واحد را راه اندازی کنم !!!
یه سری اطلاعات اولیه و ... را واحد تولید داره اما می خوام بنیان کارم اصولی و استاندارد باشه

حالا زمان سنجی در حال تکمیل شدنه بعدش باید چی کار کنم؟
به نظرتون بهترین روش برنامه ریزی برای تولید کدومه؟ اینکه بدونی از هر محصولی با توجه به محدودیت منابع (مواد اولیه، نیروی انسانی،MRP ,...) چه تعداد تولید کنی؟ وقتی که خطوط تولیدت تداخل داره؟ و نمیشه محصولات را موازی هم تولید کرد (برنامه باید طوری باشه که مشخص کنه چند روز محصول 1.2.3 ماشینکاری بشه و چند روز مابقی محصولات ... )
 

linktaz

کاربر بیش فعال
ببينيد اولين چيزي كه براي برنامه ريزي لازمه BOM هستش.بعد از تكميل اون نوبت به JPM (job Proccess master) هستش.يعني مرحله كاري ها دقيقا مشخص بشه چيه.بعد زمانسنجي مراحل كاري هستش و زمان استاندارد اونها.اينكه شما ميگيد بهترين روش برنامه ريزي كدومه مثل اينه كه من برم تو فروشگاه كامپيوتر و بگم يه كامپيوتر ميخوام!شما نبايد اينطور برنامه ريزي كني كه چقدر توليد كني!بايد طوري حساب كني كه ظرفيت رو محسابه كني،اگر ميزاني كه فروش در نظر گرفته رو نتونستي توليد كني و كم اوردي ظرفيت رو با اضافه كاري و دستگاه و شيفت و ... افزايش بدي تا بيشتر توليد كني.
 

31434

عضو جدید
ببينيد اولين چيزي كه براي برنامه ريزي لازمه BOM هستش.بعد از تكميل اون نوبت به JPM (job Proccess master) هستش.يعني مرحله كاري ها دقيقا مشخص بشه چيه.بعد زمانسنجي مراحل كاري هستش و زمان استاندارد اونها.اينكه شما ميگيد بهترين روش برنامه ريزي كدومه مثل اينه كه من برم تو فروشگاه كامپيوتر و بگم يه كامپيوتر ميخوام!شما نبايد اينطور برنامه ريزي كني كه چقدر توليد كني!بايد طوري حساب كني كه ظرفيت رو محسابه كني،اگر ميزاني كه فروش در نظر گرفته رو نتونستي توليد كني و كم اوردي ظرفيت رو با اضافه كاري و دستگاه و شيفت و ... افزايش بدي تا بيشتر توليد كني.

خوب حالا من تا زمان استانداردش پیش اومدم یعنی تا چندروز آینده زمانهای استاندارد را محاسبه می کنم و کامل می شه، حال بعدش باید چی کار کنم؟
 

linktaz

کاربر بیش فعال
خوب حالا من تا زمان استانداردش پیش اومدم یعنی تا چندروز آینده زمانهای استاندارد را محاسبه می کنم و کامل می شه، حال بعدش باید چی کار کنم؟
ببخشيد اگر كمي دير جواب ميدم.در كوچكترين فرصتي كه در خلال كارم داشته باشم ميام و پاسخ ميدم.
خوب.حالا شما ميبايست يك معيار براي رسيد در انبار محصول داشته باشيد.ميتوانيد در انبار محصول با توجه به فروش گذشته نقطه سفارش و ميزان سفارش تعيين نمائيد.سپس از انتهاي خط (بسته بندي) به سمت عقب شروع به چينش نيروي انساني جهت كار مورد نمائيد.(با توجه به زمان استاندارد)البته در واحد ماشينكاري ممكنه نتونيد چون كار دستي نيستش و دستگاه هم داريد.
خوب با اين كار يه حدودي دستتون مياد چند نفر نيرو لازم داريد.يقينا ً نميتونيد خطي بچينيد چون تيراژ بالائي نداريد و خط توليد تون جوابگو نخواهد بود.(با توجه به پست هاتون)
حالا كم كم ميتونيد حساب كنيد كدوم واحد چقدر كار كنه تا براي واحد بعدي كار مهيا باشه.

مثلا اگر مراحل كاري محصول A به اين صورت باشد :

مرحله آمار در شيفت

فورج 1000 عدد
سوراخكاري 2000 عدد
سنگ زني 500 عدد
شات بلاست 5000 عدد


ميتوني به راحتي محاسبه كني كه فورج بايد 2 شيفت كار كند تا سوراخكاري 1 شيفت كار داشته باشه .سورخكاري اگر 1 شيفت كاركند 4 شيفت سنگ زني اكي است پس براي سرعت بخشيدن به كار وقتي از ساعت 8 تا 10 كار كرد كار 1 شيفت سنگ زني اكي شد اين واحد ميتونه شروع كنه.
از طرفي شات بلاست آمار بالائي داره.پس سنگ بايد 10 شيفت كار كنه تا آمار يك شيفت شات بلاست آماده شود.اما اين منطقي نيست
خوب پس قاعدتا با توجه به آمار بالاي شات بلاست بايد هميشه مقداري كار پشت اين واحد دپو باشد تا كم كار نشود.
البته در شرايطي كه چند محصولي باشيد اين دپو بصورت ناخواسته پيش خواهد آمد. اين يه مثال ساده بود تا شرايط كلي كار دستتون بياد.
 

31434

عضو جدید
سپس از انتهاي خط (بسته بندي) به سمت عقب شروع به چينش نيروي انساني جهت كار مورد نمائيد.(با توجه به زمان استاندارد)البته در واحد ماشينكاري ممكنه نتونيد چون كار دستي نيستش و دستگاه هم داريد.
خوب با اين كار يه حدودي دستتون مياد چند نفر نيرو لازم داريد.يقينا ً نميتونيد خطي بچينيد چون تيراژ بالائي نداريد و خط توليد تون جوابگو نخواهد بود.(با توجه به پست هاتون)

با تشکر از لطفتون:gol:
اما من متوجه مطلب فوق نشدم ، چطور نیروی انسانی را بچینم؟؟؟!!!
الان توو خط در یک ایستگاه کاری دو اپراتو با یه ماشین کار انجام می دهند و در ایستگاه دیگر هر اپراتور دو ماشین را بارگذاری و کنترل می کنه.
چطور میشه محاسبه کرد؟؟؟
 

linktaz

کاربر بیش فعال
با تشکر از لطفتون:gol:
اما من متوجه مطلب فوق نشدم ، چطور نیروی انسانی را بچینم؟؟؟!!!
الان توو خط در یک ایستگاه کاری دو اپراتو با یه ماشین کار انجام می دهند و در ایستگاه دیگر هر اپراتور دو ماشین را بارگذاری و کنترل می کنه.
چطور میشه محاسبه کرد؟؟؟
سلام
ببينيد،دو تا بحث اينجاست.يكي كارهاي دستي كه با افزايش نيرو افزايش آمار داريم يكي كارهائي كه افزايش نيرو تاثيري در آمار نداره.مثلا كار مونتاژ با افزايش نيرو ،خروجي بيشتري داره اما وقتي دستگاه سري تراش اتوماتيك داريم هر 4 دستگاه رو 1 نفر ميتونه ساپورت كنه.اگه دو نفر هم بشه تاثيري نداره.كارهاي اين تيپي رو واحد توليد بايد تشخيص دهد كه فلان كار چند تا نيرو بايد داشته باشه.
مثال : مثلا مونتاژ 10000 عدد قطعه A رو تو برنامه داريم
عنوان مرحلهآمار در شيفتنفر شيفت مورد نياز
مونتاژ پيچ100100
مونتاژ مهره20200
مونتاژ واشر40250
جمع-550


جمعا 550 نفر شيفت مورد نياز براي مونتاژ اين محصول است اگر 250 روز كاري در كل سال داشته باشيم خواهيم داشت :

2.2=250/550
يعني 2.2 نيرو نياز است.(فقط براي اين كار) اگر مونتاژ محصولات ديگر هم داشته باشيم به همين صورت حساب ميكنيم.ممكنه در نهايت برسيم به 10 نفر،اما فعلا 8 تا نيرو بيشتر نداشته باشيم .مسلما جذب نيرو براي ما هزينه بر تر از اضافه كار است.پس حساب ميكنيم اگر 250 روز كاري هر روز اضافه كاي ياشند چقدر از كار مارو جبران ميكنه.ممكنه با 8 نفر به همراه اضافه كار نيازي به جذب نيرو هم نباشه.
نيمدونم تونستم مطلبو برسونم يا نه.
 

31434

عضو جدید
باتشکر فراوان.......

پس اگر درست متوجه شده باشم؛
وقتی زمان مورد نیاز هر خط مشخص شد ...درنتیجه... زمان کل هر قطعه بدست می آید
آمار نیروی انسانی هر خط را جداگانه از واحد تولید می گیرم ... در نتیجه ... نیروی مورد نیاز هر خط بدست می آید
MRP فروش هم از واحد بازرگانی می گیریم ... درنتیجه... آمار تولید ماه آینده را تخمین می زنم

در این صورت من می دونم که در ماه آینده چه تعداد محصول با چند نیروی انسانی و چند شیفت کاری باید تولید کنم.


حالا به چه روشی باید برنامه تولید روزانه هر محصول را تعیین کنم؟ با توجه به تداخل خطوط تولید و ماشین آلات مشترک؟
 

linktaz

کاربر بیش فعال
باتشکر فراوان.......

پس اگر درست متوجه شده باشم؛
وقتی زمان مورد نیاز هر خط مشخص شد ...درنتیجه... زمان کل هر قطعه بدست می آید
آمار نیروی انسانی هر خط را جداگانه از واحد تولید می گیرم ... در نتیجه ... نیروی مورد نیاز هر خط بدست می آید
MRP فروش هم از واحد بازرگانی می گیریم ... درنتیجه... آمار تولید ماه آینده را تخمین می زنم

در این صورت من می دونم که در ماه آینده چه تعداد محصول با چند نیروی انسانی و چند شیفت کاری باید تولید کنم.


حالا به چه روشی باید برنامه تولید روزانه هر محصول را تعیین کنم؟ با توجه به تداخل خطوط تولید و ماشین آلات مشترک؟

زمان كل قطعه به چه كارتون مياد؟
اين واحد توليد است كه با بررسي نوع دستگاه و...تشخيص ميده چند نفر نيرو براي اون كار لازمه .مثلا در فورج ميگه : 1 نفر دائم براي پايه كوره ،1 نفر قطعه رو از كوره بذاره رو نقاله،يه نفر هم فورج كنه)
MRP فروش رو نفهميدم منظورت چيه؟MRP = material requirment planning برنامه ريزي مواد.
يعني كي مواد بخريم با توجه به ضرايب توليد تا بتونيم هميشه توليد كنيم .
اگر منظورت نياز فروش هستش ، بايد دوره بلندتري رو بگيري،1 ماهه نميتوني همه چيزو اماده كني.نيروي انسانيت هم زياد تغيير نميكنه،مگر شرايط خاصي پيش بياد

توي پست قبليم يه كوچولو در مورد برنامه ريزي گفتم.بايد زمان هر مرحله رو باتوجه به تعداد اون حساب كني و بياريش رو كاغذ.عين مهره شطرنج با قطعات بازي كني و كار مراحل بعدي راكه به اون وابسته است رو بچيني.اگر مثالي داري بزن تا بهت بگم.شايد مثال هاي من برات محسوس نباشه.
 

31434

عضو جدید
زمان كل قطعه به چه كارتون مياد؟
اين واحد توليد است كه با بررسي نوع دستگاه و...تشخيص ميده چند نفر نيرو براي اون كار لازمه .مثلا در فورج ميگه : 1 نفر دائم براي پايه كوره ،1 نفر قطعه رو از كوره بذاره رو نقاله،يه نفر هم فورج كنه)
MRP فروش رو نفهميدم منظورت چيه؟MRP = material requirment planning برنامه ريزي مواد.
يعني كي مواد بخريم با توجه به ضرايب توليد تا بتونيم هميشه توليد كنيم .
اگر منظورت نياز فروش هستش ، بايد دوره بلندتري رو بگيري،1 ماهه نميتوني همه چيزو اماده كني.نيروي انسانيت هم زياد تغيير نميكنه،مگر شرايط خاصي پيش بياد

توي پست قبليم يه كوچولو در مورد برنامه ريزي گفتم.بايد زمان هر مرحله رو باتوجه به تعداد اون حساب كني و بياريش رو كاغذ.عين مهره شطرنج با قطعات بازي كني و كار مراحل بعدي راكه به اون وابسته است رو بچيني.اگر مثالي داري بزن تا بهت بگم.شايد مثال هاي من برات محسوس نباشه.

مثال واقعی محصولات کارخانه:
من می خواهم محصول A1 و A2 و B1 و B2 و C1 و C2 را تولید کنم،
از نظر محصول نهایی برای فروش، این محصولات دو به دو مکمل هستند یعنی ترکیب A1 و A2 با هم یک ست فروش یعنی محصول A را تشکیل می دهند.
از نظر پروسه تولید، A1 و B1 و C1 شبیه به هم می باشند و فقط از نظر زمانبری و نوع و میزان مواد اولیه متفاوتند. A2 و B2 و C2 نیز به همین صورت. ولی بطور کل، فقط در چند ایستگاه کاری باهم تفاوت دارند.

میزان سفارش ماهیانه: A: 200 B:60 C:40
 

linktaz

کاربر بیش فعال
مثال واقعی محصولات کارخانه:
من می خواهم محصول A1 و A2 و B1 و B2 و C1 و C2 را تولید کنم،
از نظر محصول نهایی برای فروش، این محصولات دو به دو مکمل هستند یعنی ترکیب A1 و A2 با هم یک ست فروش یعنی محصول A را تشکیل می دهند.
از نظر پروسه تولید، A1 و B1 و C1 شبیه به هم می باشند و فقط از نظر زمانبری و نوع و میزان مواد اولیه متفاوتند. A2 و B2 و C2 نیز به همین صورت. ولی بطور کل، فقط در چند ایستگاه کاری باهم تفاوت دارند.

میزان سفارش ماهیانه: A: 200 B:60 C:40
خوب؟با این اطلاعاتی که دادی میشه برنامه ریزی کرد؟:confused:ما کاری به این نداریم که چی با چی مکمل هم اند.به هر قطعه به چشم یک محصول نگاه میکنیم.
 

31434

عضو جدید
خوب؟با این اطلاعاتی که دادی میشه برنامه ریزی کرد؟:confused:ما کاری به این نداریم که چی با چی مکمل هم اند.به هر قطعه به چشم یک محصول نگاه میکنیم.

خب، من که گفتم این واحد تازه داره راه می افته و من هم تجربه آنچنانی ندارم، و چون تا اینجا برداشت من از پاسخ های شما اینه که من دارم راه را اشتباه می رم، یعنی دارم یه سری اطلاعات اضافه جمع می کنم، بنابراین صورت مساله را نوشتم یعنی برای این محصولات با این میزان سفارش باید برنامه ریزی کنم، حالا شما بگید به چه اطلاعاتی نیاز دارم؟
 

linktaz

کاربر بیش فعال
خب، من که گفتم این واحد تازه داره راه می افته و من هم تجربه آنچنانی ندارم، و چون تا اینجا برداشت من از پاسخ های شما اینه که من دارم راه را اشتباه می رم، یعنی دارم یه سری اطلاعات اضافه جمع می کنم، بنابراین صورت مساله را نوشتم یعنی برای این محصولات با این میزان سفارش باید برنامه ریزی کنم، حالا شما بگید به چه اطلاعاتی نیاز دارم؟
اجازه بده از كل به جز بيام تا متوجه بشي،شما از كمر كار گرفتي و شايد سخت باشه.
ببينيد،اگر توليد شما MTS هستش پس بهتره در انبار محصول ROP تعريف كنيد.
خوب پارامترهاي ROP چي هستش؟Lead Time ,DemandLead time كه مشخصه چيه.البته همين Lead time جاي بحث بسياري داره.اگر نياز داري بگو در موردش صحبت كنيم.
D:تقاضا يا در اينجا فروش .اگر نداريد پيش بيني فروش .اگر داريد كه چه بهتر.خوب حالا چطوري حساب كنيم؟!!
4 صورت وجود داره :
1-تقاضا ثابت و دوره ثابت2-تقاضا ثابت و دوره متغيير3-تقاضا متغيير و دوره ثابت4-تقاضا متغيير و دوره متغيير
من از مورد 4 استفاده ميكنم.چون ما در ايران هيچيمون طبيعي نيست.چه فرقي با هم ميكنند؟
اين 4 مورد در ميزان موجودي اطمينان با هم فرق ميكنند.
خوب وقتي تقاضا متغيير باشه و دوره متغيير ميزان موجودي اطمينان ميره بالا،البته هزينه نگهداري در انبار ميره بالا،اما ميتونيم نوسانات عجيب بازار رو پاسخگو باشيم.
بالاخره بايد پي يه فاكتور منفي رو به تنمون بماليم.كه فعلا جذب بازار از همه چيز مهمتره.
خوب فرمولش؟

Rop.JPG
(ببخشيد بد خطه،نرم افزار به درد بخوري نداشتم باهاش بنويسم!)
Z هم كه بلدين چطوري محاسبه كنيد.البته،هرچه سطح سرويس دهي بالاتر باشه يعني ريسك پايين تره پس؟پس موجودي اطمينان ميره بالا.نميدونم تا اينجا متوجه شدين يا نه.سعي كردم ساده بگم.ببخشيد ديگه مثل كلاس درس شد...هرجاشو متوجه نشديد بگيد تا دوباره بگم.
 
آخرین ویرایش:

31434

عضو جدید
اجازه بده از كل به جز بيام تا متوجه بشي،شما از كمر كار گرفتي و شايد سخت باشه.
ببينيد،اگر توليد شما MTS هستش پس بهتره در انبار محصول ROP تعريف كنيد.
خوب پارامترهاي ROP چي هستش؟Lead Time ,DemandLead time كه مشخصه چيه.البته همين Lead time جاي بحث بسياري داره.اگر نياز داري بگو در موردش صحبت كنيم.
D:تقاضا يا در اينجا فروش .اگر نداريد پيش بيني فروش .اگر داريد كه چه بهتر.خوب حالا چطوري حساب كنيم؟!!
4 صورت وجود داره :
1-تقاضا ثابت و دوره ثابت2-تقاضا ثابت و دوره متغيير3-تقاضا متغيير و دوره ثابت4-تقاضا متغيير و دوره متغيير
من از مورد 4 استفاده ميكنم.چون ما در ايران هيچيمون طبيعي نيست.چه فرقي با هم ميكنند؟
اين 4 مورد در ميزان موجودي اطمينان با هم فرق ميكنند.
خوب وقتي تقاضا متغيير باشه و دوره متغيير ميزان موجودي اطمينان ميره بالا،البته هزينه نگهداري در انبار ميره بالا،اما ميتونيم نوسانات عجيب بازار رو پاسخگو باشيم.
بالاخره بايد پي يه فاكتور منفي رو به تنمون بماليم.كه فعلا جذب بازار از همه چيز مهمتره.
خوب فرمولش؟

مشاهده پیوست 113778
(ببخشيد بد خطه،نرم افزار به درد بخوري نداشتم باهاش بنويسم!)
Z هم كه بلدين چطوري محاسبه كنيد.البته،هرچه سطح سرويس دهي بالاتر باشه يعني ريسك پايين تره پس؟پس موجودي اطمينان ميره بالا.نميدونم تا اينجا متوجه شدين يا نه.سعي كردم ساده بگم.ببخشيد ديگه مثل كلاس درس شد...هرجاشو متوجه نشديد بگيد تا دوباره بگم.


:sweatdrop: با سپاس بسیار... :gol:

توضیحاتتون عالی بود، این شیوه بسیار خوبه قدم به قدم پیش میریم ...
من در حال محاسبه موجودی با سطح اطمینان 90% می باشم که حدودا نیمه کار هستم...
خوب حالا قدم بعدی ...
 

linktaz

کاربر بیش فعال
با سپاس بسیار...

توضیحاتتون عالی بود، این شیوه بسیار خوبه قدم به قدم پیش میریم ...
من در حال محاسبه موجودی با سطح اطمینان 90% می باشم که حدودا نیمه کار هستم...
خوب حالا قدم بعدی ...

demand=
اگر قبلا توليد شده يه كاردكس فروش بگيريد و انحراف معيار رو حساب كن و ميانگين
lead time=
زمان تحويل .چند ماهه ميشه محصول رو تو انبار محصول رسيد كرد
خوب اينجا 2 تا بحث هستش:

-
شما بايد در وقتي كه ليدتايم محصول را حساب ميكنيد بررسي كنيد آيا زمان ليد تايم مواد را در ليد تايم محصول دخيل كنيد يا نه؟! چه فرقي ميكنه؟خوب ممكنه محصول 1 ماه توليدش طول بكشه.اما 5 ماه طول بكشه مواد اون از زمان درخواست به كارخانه برسد.يعني ليد تايم 6 ماه؟
اصلا ميتونيد مواد رو بخريد و براي مواد هم نقطه سفارش تعيين كنيد كه ليد تايم اونو صفر كنيد؟يا شايد هم قطعه نيم ساخته كنيد و بخوابونيد تو انبار نيم ساخته تا سريعا آماده بشه.اين موارد بررسي كارشناسي ميخواد.
 

31434

عضو جدید
ممنون......:gol:

برای مواد اولیه همونطور که گفتم دارم نقطه سفارش تعیین می کنم.
با توجه به راهنمایی شما؛ کاردکس فروش در 3 سال گذشته را گزارش گرفتم الان مشغول محاسبه میانگین و انحراف معیار بصورت ماهانه به تفکیک هر سال هستم
یه سوال:
Lead time محصول را از زمان خروج مواد اولیه از انبار مواد تا ورود محصول به انبار محصول در نظر بگیرم یا از اطلاعات زمان سنجی استفاده کنم؟؟؟
 

linktaz

کاربر بیش فعال
خوب موقعي كه مواد از انبار مواد اوليه خارج بشه توليد شروع ميشه.ببينيد اينجا ديگه بحث سر ثانيه و دقيقه نيستش.يك حدود نزديك به واقعيته.پس اطلاعات زمانسنجي رو بذار كنار هم،اگر PM داري هم لحاظ كن.اما اينطوري نباشه كه مواد از يك ماه قبل از انبار مواد اوليه سند خورده باشه اما توليد نشده باشه!در اينصورت انبارداري تون مشكل داره و ضعيفه.در غير اينصورت كه مشكلي نداره.فقط يك نكته ، پست قبلي منو دقيق توجه نكردي...!
 

linktaz

کاربر بیش فعال
خير.منظورم وضعيت تهيه مواد،و اينكه ليدتايم رو از زمان سفارش مواد در نظر خواهي گرفت يا با فرض موجود بودن مواد،از زمان شروع توليد؟جاي بحث داره
 

31434

عضو جدید
خير.منظورم وضعيت تهيه مواد،و اينكه ليدتايم رو از زمان سفارش مواد در نظر خواهي گرفت يا با فرض موجود بودن مواد،از زمان شروع توليد؟جاي بحث داره

خب به نظرم در حالت عادی، اگر نقطه سفارش برای مواد اولیه تهیه بشه دیگه قائدتا مواد اولیه نمی تونه مشکل ساز بشه و در اینصورت باید با فرض موجود بودن مواد lead time را در نظر گرفت.
اما ... چون ما داریم توو ایران برنامه ریزی می کنیم و چیز عادی وجود نداره ... فکر می کنم باید درصدی به عنوان خطا،(زمان احتیاطی) در نظر گرفته بشه...:question:

:surprised:...........:confused:
 

linktaz

کاربر بیش فعال
خب به نظرم در حالت عادی، اگر نقطه سفارش برای مواد اولیه تهیه بشه دیگه قائدتا مواد اولیه نمی تونه مشکل ساز بشه و در اینصورت باید با فرض موجود بودن مواد lead time را در نظر گرفت.
اما ... چون ما داریم توو ایران برنامه ریزی می کنیم و چیز عادی وجود نداره ... فکر می کنم باید درصدی به عنوان خطا،(زمان احتیاطی) در نظر گرفته بشه...:question:

:surprised:...........:confused:

دوست عزيز،واقعيت خيلي با اون چيزي كه شما ميگيد فرق ميكنه.عرض كردم شما بايد بررسي كارشناسي رو اين قضيه كنيد خواب مواد براتون چقدر مهمه؟!شايد شما اصلا بحث كار واحد ها رو داشته باشيد.ماكه توليد jit در ايران نداريم.خوب ممكنه بگيد انبار نيمه ساخته داريم و قطعات رو هي توليد ميكنيم تا يه مرحله اي ميرسونيم هر وقت محصولي رفت زير نقطه سفارش از انبار نيمه ساخته ميكشيم بيرون و ميفرستيم به خط.
 

31434

عضو جدید
دوست عزيز،واقعيت خيلي با اون چيزي كه شما ميگيد فرق ميكنه.عرض كردم شما بايد بررسي كارشناسي رو اين قضيه كنيد خواب مواد براتون چقدر مهمه؟!شايد شما اصلا بحث كار واحد ها رو داشته باشيد.ماكه توليد jit در ايران نداريم.خوب ممكنه بگيد انبار نيمه ساخته داريم و قطعات رو هي توليد ميكنيم تا يه مرحله اي ميرسونيم هر وقت محصولي رفت زير نقطه سفارش از انبار نيمه ساخته ميكشيم بيرون و ميفرستيم به خط.

واقعیت اینه که همونطور که گفتم من توو این کار تجربه عملی ندارم... اما می دونم ضرری که کارخونه متحمل اون شده بابت نداشتن برنامه ریزی (برای تامین مواد و تولید و نت و ... ) من می خوام تمام تلاشم را بکنم تا جلوی این ضرر را بگیرم ...


ممنون می شم اگر تجربه تون را در اختیارم بذارید...
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
G نحوه محاسبه هزینه نگهداری و هزینه سفارش دهی برنامه ریزی تولید 3

Similar threads

بالا