بيماريهاي واگير گاو

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
بيماري پلوروپنوموني واگيردار گاوان(CBPP)
C.B.P.P يک تهديد جدي براي توليدات دامي در قسمت پائين دست صحراي آفريقا و پاره اي کشورهاي آسيايي است. مانع جدي توسعه و افزايش گله هاست. بهنگامي که در يک منطقه جديد گسترش مي يابد. زيانهاي اوليه در مشغله چوپاني و دامداري مي تواند بسيار سنگين باشد و ريشه کني آن بسيار مشکل و کنترل آن مستلزم هزينه هاي سرسام آور است. C.B.P.P از بيماريهاي بسيار مهم عفوني و واگير دار در بين بيماريهاي مهم عفوني گاو و بوفالوي آبي است. حيوانات مبتلا ، بعلت ضايعات ريوي داراي اشکال تنفسي بوده، وضعيت سلامتي خود را از دست داده و تعدادي تلف مي شوند. گاوها در تمام سنين مستعد هستند و ليکن در گوساله هاي جوان عفونت مفاصل بيشتر توسعه مي يابد. بسياري از گاوها علائم بيماري را عليرغم آلوده بودن نشان نمي دهند و پس از گذراندن دوران ملايم بيماري بسرعت بهبود حاصل مي کنند ، در حالي که مي توانند بمدت دو سال ناقل بيماري بوده و ممکن است عامل انتقال عفونت تا مدتهاي مديدي باشند.

● علت بيماري :

بيماري C.B.P.P بوسيله ميکروبي که ميکوپلاسما ميکوئيدس ناميده مي شود ايجاد شده که حتي با ميکروسکوپهاي دقيق بسختي ديده مي شود. اما رشد آن با کشت مواد آلوده به ميکروب در آزمايشگاه قابل مشاهده است.

● ميزبانان طبيعي:

تمام انواع گاو (Both Bostaurus and Bosindicus) مستعد ابتلاي به بيماري هستند . بوفالوهاي اهلي معمولاً بيشتر مقاوم هستند. C.B.P.P در ياک آسيايي( گاو ابريشم ) و بيرون آمريکايي ( نوعي گاوميش) ديده مي شود. اما بوفالوهاي آفريقايي (Cincerus caffer) بز و گوسفند به اين بيماري مقاوم هستند.

● انتشار جغرافيايي :

C.B.P.P در آفريقا گسترش يافته و بنظر ميرسد در پاره اي از کشورهاي آسيايي و اروپايي حضور داشته باشد. در آفريقا در يک منطقه شمال صحرا از مدار راس السرطان تا مدار جدي ( صورت فلکي جدي ) و از اقيانوس آتلانتيک تا اقيانوس هند ديده مي شود. عفونت بصورت آندميک از راه گله هاي متحرک (چوپاني يا عشايري ) توسعه پيدا کرده به بيشتر مناطق غرب ، مرکز و شرق آفريقا يا آنگولا و ناميبياي شرقي در شمال آفريقا و در مناطق آلوده جديدي در سالهاي ۱۹۹۰ شامل بخش زيادي از اوگاندا ، قسمتي از کنيا ، منطقه Ituri جمهوري دموکراتيک کنگو و بخش اعظمي از تانزانيا بطور نگران کننده اي توسعه پيدا کرده است.

رواندا (۱۹۹۴) ، بوتسوانا (۱۹۹۵ اکنون پاک است) ، بروندي (۱۹۹۷) و زامبيا(۱۹۹۷) اخيراً مورد حمله مجدد بيماري بوده اند ، اما لسوتو ، مالادوي، موزامبيک ، آفريقاي جنوبي ، سوازيلند و زيمبابوه کاملاً عاري از بيماري هستند.

در آسيا CBPP اخيراً از آسام هند ، بنگلادش و ميانمار گزارش گرديده است . بروز موارد انفرادي در منطقه خاور ميانه تشخيص داده شده است که به نظر مي رسد بيشتر به علت حمل گاو از آفريقا ست.

CBPP در سال ۱۸۹۲ در آمريکا ريشه کن شده بود. در زيمبابوه ۱۹۰۴ در شمال آفريقا ۱۹۲۴ در استراليا ۱۹۷۲ و جمهوري خلق چين در دهه ۱۹۸۰ بيماري پس از پاک سازي عملي در قرن نوزدهم در اروپا، مجدداً در پرتقال و اسپانيا به ترتيب در ۱۹۵۱ و ۱۹۵۷ ظهور پيدا کرد. شيوع بيماري در چند نوبت از شمال فرانسه گزارش شده است ، آخرين آن در سال ۱۹۸۴ گزارش ديده. در ايتاليا بيماري در سال ۱۹۹۰ ظهور مجدد يافته اما در سال ۱۹۹۳ پاک سازي گرديد.

CBPP بصورت نامتغير در اثر تماس با دام آلوده ، در يک گله ايجاد مي شود. انتقال بطور مستقيم ، محيط بسته ، تکرار تماس بين حيوان سالم و آلوده در اطراقهاي شبانه مشترک ، آبشخور مشترک ، ميادين خريد و فروش دام ، چراگاه عمومي و محل هاي تجمع دام جهت واکسناسيون .

انتقال غير مستقيم از طريق چراگاهها و آب شرب صورت گرفته و يا انتقال بوسيله اشخاص يا بسته هاي غذا که بنظر مي رسد چندان مهم نباشد.

عوامل عفوني موثر در ذرات تنفسي و ادرار دام وجود داشته اين عوامل بسرعت در گرما و محيط خشک از بين مي روند. انتقال بوسيله هوا ظاهراً تا مسافت بالاي ۲۰۰ متر امکان پذير است. با تجمع گاوها ، انتقال بيماري سهولت پيدا مي کند بويژه بهنگام تراکم گاوها در يک اصطبل يا حمل آنها بوسيله قطار يا کاميون و بر روي پا ايستادن بطور دسته جمعي بيماري بيشتر شايع مي شود. دامها با آلودگي مزمن و بدون نشانه در بقاء و انتشار بيماري نقش مهمي را ايفا مي کنند. در اين زمينه مخصوصاً گله هاي عشايري ممکن است بدليل داشتن عفونت هاي مزمن شاخص باشند. فرار رمه دار از کانون يک بيماري با دامهاي بظاهر سالم جزو عوامل انتشار بيماري بطور وسيع مي باشند.

● تظاهرات بيماري در گله :

رخداد بيماري CBPP براي نخستين بار در گله بطور واقعي شديد بوده و تلفات ناشي از بيماري بسيار بالاست. تعداد اندکي از گاوها ممکن است بسرعت تلف شده بدون آنکه نشانه اي بجز تب بروز دهند. ممکن است شروع بيماري مربوط به تماس قبلي با ديگر گاوها در حدود سه تا شش هفته قبل باشد ، اما اين مساله در مورد نمونه اي که در دوره نهفته بيماري بوده و طي حدود شش ماه ممکن است بيماري را نشان مي دهد هميشه صادق نيست. نشانه هاي باليني ممکن است فقط چند ماه پس از تماس ظاهر شوند. بنابراين بيماري ممکن است در گله تثبيت گردد قبل از اينکه دقت بعمل آمده و عطف به ماسبق جهت يافتن منشاء ميتواند مشکل باشد. اين حالت بخصوص در محلهايي معمول استکه واکسناسيون با فاصله زياد انجام شده و محلهايي که آنتي بيوتيک براي اشکالات مهمتر بکار برده شده ، اما نتوانسته جلو وقوع عفونت در گله را بگيرد.

پس از مدت زماني بيماري در گله مزمن مي شود. از شدت علائم کلينيکي کاسته شده و ميزان تلفات افت مي کند ، بهر حال زيانها ادامه پيدا مي کند.

● پيشگيري و کنترل :

در حالت ايده آل کنترل CBPP با حذف کل گله آلوده در هر جا که بيماري مشاهده شود ، دست يافتني است. بهر حال اين عمل ممکن است توام با واکسناسيون تضمين واقعي نداشته باشد و يکي از راههايي است که در کنترل CBPP بسيار تکرار مي شود. هنوز براي اينکه واکسناسيون موثر باشد، بايستي هدف ۱۰۰% جمعيت در يک منطقه اپيدميولوژيکي و جغرافيايي تعريف شده باشد. واکسناسيون بايستي در ابتدا در يک فاصله زماني کوتاه تکرار شود و بعداً سالانه طي چند سال که به عنوان مثال کمتر از ۵-۳ نباشد ، اين روش واکسناسيون نبايستي حذف شده تا زماني که ساختار هاي ناظر مدارکي دال بر رشيه کني CBPP ارائه دهند. واکسن زنده تخفيف حدت يافته (Tistrain) بطور وسيع در آفريقا بکار برده مي شود و فقط واکسنهايي که تاييديه PAN VAC دارند بايستي بکار برده شوند. کنترل کيفيت واکسن وجود دارد ، و يکي از امور اساسي CBPP کنترل برنامه هاست.
 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● نشانه هاي باليني :

تمام حيوانات به يک طريق آلوده نمي شوند و اغلب از لحظه شروع دوره مزمني را طي مي کند.

فرم فوق حاد که بالاي ۱۰% گله را در بر مي گيرد ، ممکن است در ابتداي يک درگيري ديده شود، مرگ ناگهاني است و اغلب بدون هرگونه نشاني بوده و تشخيص باليني مشکل است.

فرم حاددر حدود ۲۰% حيوانات مريض مشاهده مي شوند. دوره بيماري ۷-۵ روز است. ابتدايي ترين نشانه ها شروع ناگهاني تب تا oc ۴۰ يا بيشتر و در گاوهاي شيري ، افت توليد شير است. گاوهاي مريض در چراگاه از بقيه گله عقب افتاده و غذا خوردن آنها متوقف مي شود.

يک بيماري تنفسي واقعي تظاهر کرده، تنفس به زحمت صوت گرفته و بطور مشهود دردناک است. تنفس شکمي با تعداد تنفس ۵۰-۵۵ بار در دقيقه توام با خرخر در بازدم مي باشد. در بعضي حيوانات سرفه هاي کم عمق خشک و دردناک ديده شده که بخصوص در حرکات و تمرينات قابل توجه است. اعمال فشار در بين دنده ها دردناک و رنج آور بوده و سبب واکنش خشن بوسيله دام مي شوود. در دقه کردن قسمت شکمي قفسه سينه داراي صداي توپر بواسطه حضور مايعات در حفره قفسه صدري است. گاو با آلودگي حاد با سرو گردن کشيده و پاهاي باز ايستاده سوراخهاي بيني گشاد و دهان باز است براي تنفس شديد ممکن است ريزش آب از بيني وجود داشته که پاره اي از اوقات توام با خون و ترشحات کف آلود بزاق در اطراف دهان ميباشد پاره اي از حيوانات تورم گلو و غبغب دارند.

گاوهاي حامله و تليسه ها ممکن است سقط کرده و اسهال نيز گزارش شده است. اگر حيوان زنده بماند بيماري به مزمن گرائيده و فقط بهبود باليني مشاهده مي شود.

شکل تحت حاد بيماري در بيشتر از ۵۰-۴۰ درصد گله مريض به کرات رخ مي دهد. نشانه ها شبيه فرم حاد به نظر مي رسد ، اما حدت کمتري داشته ، تب ، نوبتي است. اين شکل بيماري معمولاً مزمن مي شود.

فرم مزمن بيماري يک تکامل طبيعي از دو فرم حاد و تحت حاد است اما در بعضي حيوانات ميتواند بطور مستقيم بروز نمايد. نشانه هاي باليني سير نزولي داشته اما باز هم ميتواند تب نوبتي توام با از دست دادن اشتها و وزن وجود داشته باشد.

گوساله هايي که در ۶ ماهه اول زندگي هستند اغلب لنگش ناشي از تورم ، داغي و درد مفاصل دست و پا دارند.

ميزان تلفات متنوع است ، بندرت از ۵۰% بيشتر است و بستگي به عواملي نظير سن ، پرورش ، تغذيه حضور ديگر عفونتها و آلودگيها و نوع مديريت دارد .

تعدادي از گاوهاي آلوده مي توانند به ظاهر کاملاً بهبودي حاصل کنند. ضايعات ريه براي بهبود کامل به زمان زيادي نياز دارد و در داخل اين ضايعات عامل ايجاد بيماري به مدت حدود دو سال زنده مي ماند.

بيش از ۲۵% گاوهاي آلوده مي توانند به ناقل مزمن بيماري تبديل شوند. اين قبيل گاوها به عنوان ضربه زننده (انتقال دهنده) در نظر گرفته شده و اعتقاد بر اين است که در شيوع موارد جديد بيماري به هنگام ورود به داخل يک گله حساس ، موثر ند.

بطور خلاصه مراقبت از يک يا چند حيوان که داراي علائم زير هستند بايستي به عمل آيد:

۱) تنفس تند، مشکل و با سرو صدا

۲) جاري شدن ترشحات از بيني و دهان

۳) سرفه، بخصوص پس از تمرين( مثلاً دويدن)

هر گونه سرفه مزمن ( مقاوم ) ملايم در گاو حتي اگر عادي به نظر رسيده يا با از دست دادن وزن توام باشد دليلي بر احتمال وجود CBPP است.

● علائم پس از مرگ:

ضايعات غير طبيعي معمولاً در قفسه صدري حاصل مي شوند ، به جز گوساله هاي جوان که تورم مفاصل دست و پا دارند( معمولاًمفاصل کارپ و تارس) افزايش مايعات در داخل مفاصل ديده مي شود

بيشترين ضربه حاصله از شکل حاد بيماري وجود ميزان زيادي مايعات زرد رنگ ( بالاي ۳۰ ليتر) و حاوي ل_خ_ته هايي از که در داخل قفسه سينه تجمع مي يابد

معمولاً فقط يک سمت ريه و پرده هاي متعلق به آن درگير مي شوند. در بيشتر نمونه ها فقط لب ديافراگماتيک درگير شده که سفت و کبدي شده و پر رنگ تر از ريه سالم است( صورتي تر است)، و به هنگام باز کردن قفسه سينه مانند ريه طبيعي چين بر نمي دارد.

در شکل حاد مايعات متمايل به زرد ،در حفره قفسه سينه ممکن است سخت شده و اتصالات قفسه صدري و سطح ريه ( پرده هاي جنب) با ل_خ_ته هاي زرد يا زرد خاکستري املت پوشانده شده باشد. تحت چنين شرايطي پرده هاي جنب ضخيم و تيره مي شوند.

تجمع رشته هاي فيبرين بر روي پرده هاي جنب باعث چسبندگي ريه و قفسه سينه به يکديگر مي شود. مقطع ريه اغلب مرمري با رنگهاي مختلف است( قرمز تيره – قرمز و صورتي رنگ پريده ) و با شبکه اي از نوارهاي رنگ پريده مجزا مي شوند و اين نمونه واقعي CBPP است.

در شکل مزمن مايعات حفره جنب به ندرت ديده مي شوند اما چسبندگي بين لبهاي ريه و نيز سطح ريه و ديوار قفسه صدري معمولاً ديده مي شود. نواحي بافتهاي مرده ريه بوسيله کپسول فيبروز بافتهاي پيوندي پوشيده شده است. اين ساختمان به اصطلاح جدا مانده ناميده مي شود.

مراحل متفاوت حد واسط بين ضايعات حاد وشکل کاملاً جدا مانده مي تواند گوياي مراحل بيماري باشد. قطر يک قطعه مرده ( جدا مانده ) از ۲۵-۲ سانتي متر متفاوت بوده و کپسول آن به ضخامت حدود يک سانتي متر است . قطعه هاي مرده در اندازه هاي مختلف در يک ريه وجود دارد . و زمانيکه کوچک و عميق باشند با ملامسه تشخيص داده مي شود.

توده نکروتيک بدون بو صورتي يا سفيد در قطعه جدا مانده در ساختمان لب ريوي ، هنوز ممکن است قابل تشخيص باشد . اين فرم ضايعات مشخصه بيماري است و با ضايعات ناشي از سل يا آبسه ها متفاوت است. محتويات SequEstra (جدا مانده) چروکيده و خشک مي شود که بعداً ممکن است به مايع تبديل شوند.

غدد لنفاوي سينه ممکن است بزرگ و مرطوب ( ادماتوز) شده با کانونهاي ريز نکروتيک و نقاط ته سنجاقي مشاهده شده ، و تفاوت بين نواحي کورتکس و مدولا ممکن است غير قابل تشخيص باشد.

● مطالعات اپيدميولوژيکي :

زمانيکه حضور CBPP در گله پذيرفته شد عناويني که در نظر گرفته مي شوند بايستي شامل موارد ذيل بوده که بتوانيم تصويري از رفتار بيماري داشته باشيم. (اين عمل في نفسه ميتواند به اندازه نشانه هاي کلينيکي و پاتولوژي گوياي و يژگيهاي بيماري باشد.)

۱) چه گونه هايي از حيوانات در محل نگهداري گله (روستا) حضور دارند، چه تعداد از هر يک حضور دارند و چه گونه هايي بيمار شده اند؟ گاو، گوسفند ، بز ، خوک ، حيوانات وحشي و غيره . اگر حيوانات اهلي يا وحشي غير از گاو يا بوفالوي آبي (گاوميش) بيمار شده اند، مراقبت هايي فراتر از CBPP بايستي به عمل آيد.

۲) چه سني از گاو يا بوفالوي اهلي بيمار شده اند و آمار حيوانات با درجه سني زير ۶ ماه ۱۸-۷ ماه و بالاي ۱۸ ماه گرفته شود. در CBPP شکلهاي تنفسي شديدتر در حيوانات بالغ مشاهده مي شود.

۳) آيا گاوها بر عليهCBPP يا ديگر بيماريها ي اپيدميک واکسينه شده اند و چه زماني آخرين واکسيناسيون به عمل آمده؟ چه واکسني به کار برده شده ؟ چه تعداد حيوان واکسينه شده اند؟ واکسيناسيون چگونه هدايت شده است؟ اگر تمام گاوها با واکسن CBPP با کيفيت تضمين شده و با فاصله زماني مناسب واکسينه شده باشند ، بيماري در آنها نمي تواند توسعه پيدا کند به هر حالCBPP باز هم مي تواند در گاوهاي غير واکسينه ، در گله هايي که قسمتي از آنها واکسينه شده و حتي در گاوهايي که به موقع تجديد واکسيناسيون نشده اند بروز کند

۴) چه زماني اولين نشانه بيماري ظاهر شده ؟ آيا اين اولين باري است که اين بيماري رخ مي دهد؟ اگر چنين نيست تاريخ هاي تقريبي رخداد قبلي اين بيماري چه هستند؟ اين کار مي تواند کمک کند در جهت اينکه آيا بيماري آندميک هست يا به تازگي رخ داده و کمک به برآورد زمان ورود عفونت به گله باشد.

۵) چه تعداد گاو در ۶ ماه گذشته خريداري و يا به هر شکلي به گله اضافه شده است قبل از آنکه نخستين بار بيماري ديده شده است ؟ اگر چنين اتفاقي افتاده دامها از کجا تهيه شده اند؟ آيا بعضي از آنها مريض نبوده اند جوابها مي تواند روشنگر چگونگي امکان ورود بيماري به گله يا مزرعه باشد.

۶) چگونه حيوانات جايگزين قبل يا بعد از ورودشان به گله براي CBPP يا ديگر بيماري ها واکسينه شده اند ؟ که اين سوا فراهم کننده اين آگاهي است که چرا بيماري بايستي محدود شود به گروه مخصوصي از حيوانات

۷) چرا گله در معرض گله ديگر قرار گرفته و حتي براي مدت کوتاه ، در طي شش ماه گذشته که بيماري براي اولين بار جلب توجه کرده است . آيا گله هاي عشاير از منطقه عبور کرده اند ؟اگر چنين است کي و کجا ؟گله هاي عشايري مي تواند فراهم کننده اين توضيح باشد که چگونه ممکن است بيماري وارد گله يا مزرعه شده باشد .

۸) آيا بيماري براي جامعه شناخته شده است و آيا اسم محلي دارد ؟ سيستم شباني اغلب قادر به فراهم نمودن راهنمايي مفيد به سمت وضعيت هاي بيماري است . آنان در گذشته با اين بيماري مواجه شده اند .

۹) آيا حيوانات آلوده با آنتي بيوتيک ها درمان شده اند ؟ اگر چنين است با کداميک ؟آنتي بيوتيک ها ممکن است تظاهرات کلينيکي بيماري CBPP را بپوشانند و سبب تغيير روند پيشرفت بيماري در يک گله شوند ، استفاده از آنها همچنين تشخيص را پيچيده مي کند .

۱۰) نشانه هاي مشاهده شده در حيوانات مريض چيست ؟

نشانه هاي تنفسي درحيوانات بالغ سنديت بيشتري دارد ، در حالي که ممکن است حضور تورم مفاصل در گوساله هاي زير ۶ ماه داراي ارزش باشد .

۱۱) چه تعداد از حيوانات به طور باليني مريض هستند ؟

۱۲) چه تعداد از حيوانات از کل گله و از گروه مبتلا از زمان وقوع بيماري تلف شده اند ؟

۱۳) وضعيت سلامت در گله همسايه چگونه است ؟

اگر CBPP در منطقه است تصميم چيست ، جوابها بايستي با سرکشي به گله هاي همسايه کنترل شود .

۱۴) حيواناتي فروخته شده ، حمل شده و يا به عاريه گرفته شده اند در طي شش ماه گذشته ؟

جواب به اين سوال ممکن است اطلاعاتد مهمي در زمينه انتشار بيماري و شناخت رد پاي آن را بيان کند.

۱۵) آيا زمين هاي چراگاه ، آبگيرها ، آبشخورهايا تانکهاي غوطه وري بطور موقت با گله هاي کوچر و يا ثابت مشترک بوده اند ؟

اين عمليات به ما اجازه مي دهد که ردپاي بيماري را از منبع آن پيگيري کرده و نيز به ما اجازه اعلان هشدار بموقع درباره انتشار آني بيماري را ميدهد .

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● معاينات کلينيکي :

تظاهرات باليني بيماري در ميان يک گله به خصوص مي تواند براساس مراحل مختلف سني متفاوت باشد ، معاينه تعداد زيادي از حيوانات بر حسب امکان جهت به دست آوردن تصوير کاملي از بيماري داراي اهميت است . معاينه عمومي گله نيازمند ثبت گونه و گروههاي سني حيوانات نظير زير ۶ ماه ۱۸ – ۷ ماه و بالغين ميباشد. يادداشت اين مسايل کاري اساسي در جهت ثبت تمام يافته ها و استفاده در مراجعات بعدي است .

۱) ثبت مشاهدات دامدار

از مراقبين حيوانات شرح بيماري مشاهده شده را بپرسيد . آيا درماني به کار بسته شده ؟ آنتي بيوتيک هايي نظير تايلوزين و تتراسايکلين مي توانند سبب بهبود ظاهري شوند .

( به عقيده عام آنتي بيوتيک تراپي در مواقع بروز CBPP منع شده است ، زيرا اين باور وجود دارد که مصرف ان منجر به ايجاد تعداد زيادي حمل کننده در گله شده که اين مي تواند باعث شيوع بيماري در گاوهاي مستعد شود . اين فکر ممکن است درست باشد اما در بسياري کشورها که در آنها CBPP رخ مي دهد آنتي بيوتيک يک واقعيت در زندگي است .

عدم توافق در زمينه کاربرد آن نبايستي بشکلي رها شود که سبب ايجاد مانع ميان سلامتي حيوان کارگر و مالک گله شود .

آيا درگاوها سقط جنين مشاهده شده است؟

۲) مشاهده حيوانات در حال استراحت : قبل از ملامسه حيوانات ، هوشياري يا افسردگي کنترل کنيد ، آيا لنگي وجود دارد ؟ آيا وضعيت بدن براي ان موقع سال و وضعيت نگهداري مناسب است .آيا سر و گردن کشيده است، دستها دور از هم مي ايستند ، با دهان باز نفس مي کشند؟

اگر اين حالت ها وجود دارد لازم است بخاطر داشته باشيم که:

الف) CBPP بشکل جدي حيوانات را مبتلا کرده يعني حالت حاد

ب) حيوانات با بيماري تنفسي غير از CBPP نيز احتمالاً وجود دارند.

آيا تنفس مشکل سريع و دردناک است؟ اگر تنفس مشکل است ، منافذ بيني معمولاً متسع و ترشحات شفاف يا احتمالاً خون آلود وجود دارد؟

مشکل تنفس و ميزان آنرا کنترل کنيد. آيا تنفس تند است(بيشتر از ۲۰ بار در دقيقه)؟

آيا بعضي حيوانات سرفه مي کنند ؟ آيا ترشحات بيني و چشم ها وجود دارد؟

ممکن است ترشحات شفاف وجود داشته باشد.

۳) آزمايشات فيزيکي :

درجه حرارت مقعدي را گرفته در حالت حاد ميتواند بالاي oc۴۰ باشد. غدد لنفاوي سطحي را کنترل کنيد. بزرگي آنها علامت ويژه بيماري نيست.

دهان را کنترل کنيد بعلاوه خط اتصال لبها ، زبان، پرزها، کام سخت که ضايعاتي مانند طاعون و FMD يافت نشود ،بزاق نيز ممکن است از دهان جاري باشد.

۴) توان حيوانات در چند دقيقه دويدن و امتحان مجدد آنها :

نشاني هاي CBPP پس از چندين دقيقه تمرين ديده مي شود بخصوص با حضور سرفه و لنگش

● معاينات کالبد گشايي :

شدت علائم باليني بطور مشخص با گسترش ضايعاتي که پس از مرگ مشاهده ميشود مطابقت دارد ، ضايعات پيشرفته ممکن است در گاوهاي پيرتر که فقط نشانه هاي باليني ملايم بروز مي دهند ديده شود. ضايعات معمولاً محدود به قفسه سينه است، جائي که تجمع مايعات زرد رنگ وجود دارد.

ريه هاي کلاپس نيافته مرمري شده و چسبيده به ديواره قفسه سينه ، قوياً دليل بر CBPP حاد ميباشد. SequEstra که نشان دهنده مرحله مزمن بيماري بدون قطعه کردن ريه مشخص نمي شود. در گوساله هاي جوان فقط يک تورم دردناک داغ مفاصل ممکن است وجود داشته باشد.

● تائيد آزمايشگاهي :

حضور بيماري از دو راه مي تواند نشان داده شود :

۱) نشان دادن عامل مولد بيماري در بافت هاي آزارده

۲) آنتي بادي هاي سرمي بمنظور شناسايي ارگانيسم

ميکروب مولد ، ميکوپلاسما ميکوئيدس ، با کشت از مايعات داخل قفسه سينه و ريه مريض نشان داده مي شود، با آزمايشهاي آنتي ژني (آزمايش رسوبي يا آزمايش AgarGel immunodiffusion) و نيز بوسيله P.C.R مشخص مي شود.

آزمايش rapid slid agglu tination با استفاده از خون کامل يا سرم ، با نشان دادن آنتي بادي بمنظور شناسايي گله هاي آلوده استفاده مي شود، اين آزمايش مي تواند در مزرعه جهت حصول نتيجه سريع بکار گرفته شود. اين آزمايش با مخلوط شدن سوسپانسيون کشته و رسوب يافته ميکروب M.m با قطره اي از سرم يا خون دام بر روي صفحه شيشه اي انجام ميگيرد، در نتيجه مثبت ظرف يک دقيق جمع شدگي (aggregate) رخ ميدهد.

در حال حاضر روش آزمايشگاهي انتخاب شده براي نشان دادن آنتي بادي سرمي Complement fixation test يا CFT ميباشد. در جمع آوري و نگهداري سرم جهت کاربرد در اين آزمايش لازم است دقت زيادي بعمل آيد زيرا که در آزمايش اليزا بعنوان يک آزمايش مشخص کننده آنتي بادي مورد استفاده قرار مي گيرد.

هيستوپاتولوژي از ريه آزرده که در فرمالين فيکس شده باشد در تائيد تشخيص موثر است.

آزمايش Peroxidase Antiperoxidise يا (PAP) يک آزمايش تائيد کننده جالب است.
 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
Actinobacillosis

Actinobacillosis

● نمونه جهت تائيد آزمايشگاهي :

بافت هاي آزرده جهت نشان دادن ميکروب مايکوپلاسما بکار برده مي شوند. معمولاً نمونه هاي مورد نياز مايعات داخل قفسه سينه و ريه است که ضمن حمل به آزمايشگاه روي يخ گذاشته شده، ميباشد. نمونه هاي اضافي بايستي در محلول فرمالين ۱۰% فيکسه شده جهت انجام آزمايشات هيستوپاتولوژي ارسال شود.

براي اخذ سرم جهت انجام آزمايشات آنتي بادي بايستي خون در حرارت اتاق ل_خ_ته شده و سپس سرم شفاف روي خون ل_خ_ته را جمع آوري نمد. اين کار معمولاً چند ساعت طول مي شکد و طي اين مدت نمونه ها ميبايستي در درجه حرارت محيط نگهداري شوند. سرم جدا شده بايستي در جوار يخ نگهداري شده منجمد نشود و بسرعت به يک آزمايشگاه حمل گردد.

● تفسير نتايج آزمايشگاهي :

کشت و آزمايشات شناسايي آنتي ژن تائيد کننده تشخيص خواهند بود بايد تاکيد شود که هيچيک از روشهاي آزمايش آنتي بادي معمول قادر به تميز حيوان سالم از مريض نيستند آنها فقط در سطح گله معتبرند.

لازم است به خاطر بسپاريم که گونه هاي باکتري پاستورلا مي توانند بطور مکرر در کشت هاي ريه پنومونيک يافت شوند (حتي از ريه هاي سالم) ، بنابراين جدا کردن پاستورلا نه دليل بر تشخيص بيماري پاستورلاست و نه روش استخراج و تشخيص CBPP است.

آزمايش SLIDEAGGLUTINATION ميتواند نتيجه مثبت کاذب در حيوانات غير آلوده داشته باشد و نيز در صورت پيشرفته بودن بيماري نيز واکنش آنتي بادي مشاهده نمي شود.بنابراين بطور قابل اعتمادي براي حيوانات بخصوصي کاربرد ندارد، در عين حال در نشان دادن بموقع حضور عفونت در گله در سيکل بيماري مفيد است. CFT قابل اعتمادترين آزمايش رايج است اما لازم است دقت شود که نتايج منفي کاذب مي تواند دير يا زود در طي دوره بيماري ايجاد شود.

● تشخيص افتراقي :

براي رسيدن به تشخيص CBPP لازم است تفاوت اين بيماري را با حضور ديگر بيماري ها که از نظر نشانه هاي کلينيکي يا ضايعات به اين بيماري شباهت دارند. شناخت .

به خاطر داشته باشيم به هنگام انجام تحقيق ، همان قدر که کشف يک مريض انفرادي مهم است درک طريقه رفتار بيماري در گله نيز مهم است .علت پاره اي از خطاها بيماري هاي ذيل است .

▪ طاعون :

تب ، ترشحات چشم ، بيني و دهان سبب اشتباه بيماري ( CBPP ) با طاعون مي شود . به هر حال ضايعات مشخص طاعون که شامل اروزيون هاي اساسي در دهان و سراسر لوله گوارش ، به مقدار فراوان ، اغلب خوني و استهال در فرمهاي پيش رفته ما را قادر خواهد ساخت بين اين دو بيماري افتراق قائل شويم .ضايعات ريوي در بيشتر مزمن طاعون ديده مي شود که اين ضايعات به صورت نواحي قرمز کلاپس ، توام با آمفيرمي لبهاي ريه و چرک وجود دارد ، اين دو بيماري را از هم متمايز مي کند . در اين مرحله ضايعات اروزيون طاعون ممکن است بهبود يافته باشند .

▪ تب برفکي FMD :

ترشح بزاق ، لنگش و تب علت گمراهي تشخيص مي شوند .

▪ سپتي سمي هموراژيک (H.S ) :

اين يک بيماري خيلي حاد بوده و اغلب حيوانات مبتلا ظرف ۷۲ – ۶ ساعت پس از شروعنشانه هاي باليني مي ميرند . بوفالوها بخصوص مستعدند .ادم گلو وکردن تا بين سينه بطور مکرر گزارش شده است . در حيواناتي که بيشتر زنده مي مانند ضايعات ريوي ديده مي شود که خيلي شبيه ضايعات ريه مرمري در CBPP است ، ممکن است مايعات زرد رنگ در قفسه سينه وجودداشته و ريه آزرده ممکن است به داخل قفسه صدري بچسبد . لذا در نمونه بخصوص تشخيص بين HS و CBPP مي تواند مشکل باشد .

▪ برونکوپنوموني باکتريايي يا ويروس :

نشانه هاي باليني اين بيماري ممکن است خيلي شبيه فرم حاد CBPP باشد .مشاهدات کالبد شکافي معمولا نشاندهنده آزردگي هر دو ريه است ، اکسوداي فيبرينوز ممکن است وجود داشته باشد، اما به وسعت CBPP نيست . در حالي که نواحي سفت و تيره در ريه ديده مي شود ،ممکن است معمولا به لب قدامي ريه محدود شده باشند (نه مانند CBPP که در لب ديافراگماتيک است ) و ريه مرمري اغلب ديده نمي شود .

▪ تيلريوزيس ( تب ساحل شرقي ):

در تيلر يوزيس سرفه ، ترشحات بيني و چشم و اسهال مشاهده مي شود . در گاو آلوده غدد لنفاوي سطحي به طورعمودي بزرگ شده و بخصوص آنهايي که متعلق به سر مي باشند . ريه هاي حاوي مقداري مايعات شفاف بوده که در قفسه صدري است . مجاري تنفسي ريه ممکن است بوسيله کف سفيد پر شده باشد . اولسرهاي داغ سيگار مانند کوه آتشفشان در چين هاي شير دان ديده مي شود . نه پنوموني ديده مي شود و نه تورم جنب .

▪ Ephemeral Fever (تب سه روزه ) :

در اغلب موارد اين بيماري به صورت محدوديت خودبه خودي تا دوره کوتاه است . بيشتر گاوهاي مريض بسرعت خوب مي شوند . حتي آنهايي که به شدت مريض مي شوند . تب با دوپيک و يا بيشتر تغيير مي کند تغيير مي کند ، پنوموني چهره اصلي بيماري نيست اما پنوموني ثانويه توام با ادم ريه و امفيزمي در تعدادي از نمونه ها ممکن است ايجاد شود .

گمراهي در تفکيک با CBPP با حظور تب جاري شدن ترشحات چشم و ريزش بزاق از دهان ،لنگي و تورم مفاصل افزايش مي يابد ( اما بر خلاف CBPP در تمام سنين است . )

▪ Abscesses (آبسه ها ) :

آنها به علت Sequestra با CBPP اشتباه مي شود . آبسه ها در صورتيکه شکافته شوند بوي ناخوشايندي داشته و حاوي چرک ميباشند . يک تخريب کلي بافت ريه اتفاق مي افتد . در Sequestra محتويات اغلب همانند ساختمان واقعي ريه باقي مانده . کيست هيداتيد مزمن با کپسول ضخيم باعث پاره اي گمراهي در تشخيص ها شود .

▪ سل (Tuberculosis ) :

ندولهاي سلي به شکل ظاهري مي تواند شبيه Sequestra باشد اما آنها ضايعات دژنراتيو پنيري شکل و بعضي اوقات کلسيفيه هستند . بافتهاي ريه خراب مي شوند . همين ضايعات در غدد لنفاوي قفسه صدري نيز ديده مي شوند. کپسول ندولهاي توبرکولي در مقايسه Sequestra به خوبي قابل تشخيص نيست .

▪ فارسي (Farcy ) يا مشمشه :

ضايعات ريوي مشمشه با Seqestra تفاوت دارد ، به شکلي که انها به وسيله مواد چرکي بدبو انباشته شده و به عنوان آبسه قلمداد مي شوند . ضايعات غدد لنفاوي نيز هميشه وجود دارد .

▪ Actinobacillosis :

ضايعات عمومي شده و بندرت در ريه وجود دارند ، اما اگر در ريه يافت شوند با Sequestra اشتباه مي شوند .

▪ Echino cocal (Hydatid ) Cysts (کيست هاي هيداتيد ) :

اين کيست ها دو بله (دو جداره ) داشته و محتوي مايع شفافند و اغلب وقتي که پير مي شوند کلسيفيه مي شوند .

▪ Foreign body pericarditis (پري کارديت ناشي از جسم خارجي )

اگر چه دو بيماري علايم باليني و پاتولوژيکي مشابهي را نشان مي دهد ، اما در جسم خارجي معمولا فقط يک حيوان مبتلا مي شوند .
 

Similar threads

بالا