اشعار و نوشته هاي عاشقانه

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرور میکنم خاطراتمان را

اما مگر کپی برابر اصل میشود!! ؟

دلم برایت تنگ شده است...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سینـــمای ذهنـــم هـــر شـــب هـــمان فیلــــم همـــیشگی را پخــــش میکنـــــد

خــاطــــــرات بـــودنـــــش

...
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتـﮯ مرا بغل مـﮯکنـﮯ چنان جاذبهﮮ آغوشت به جاذبهﮮ زمین غلبـه مـﮯکنـد
کـه روحـم بـه پـرواز درمــﮯآیـد …
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم دريا ميخواهد

و تورا..

وسيگاري سرگردان در دستم

كه دائم از من و تو كام ميگيرد

دلم سيگار ميخواهد و لبهاي تو را براي كام گرفتن!
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه رسم جالبی است !!!

محبتت را میگذارند پای احتیاجت …

صداقتت را میگذارند پای سادگیت …

سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …

نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …

و وفاداریت را پای بی کسیت …

و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!!

آدمها آنقدر زود عوض می شوند …

آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی

و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است …

زیاد خوب نباش …

زیاد دم دست هم نباش …حکایت ما آدم ها …

حکایت کفشاییه که …

اگه جفت نباشند …

هر کدومشون …

هر چقدر شیک باشند …

هر چقدر هم نو باشند

تا همیشه …

لنگه به لنگه اند …

کاش …

خدا وقتی آدم ها رو می آفرید …

جفت هر کس رو باهاش می آفرید …

تا این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها …

به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند…

زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …

آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …

زیاد که باشی ، زیادی می شوی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گـآهـے وقـتـآ مجبـورـے احمـق بـآشـے

روـے ِ ڪـآغـב مینویسمـ

בستهـآـے ِ تـو و روـے ِ آטּ בسـت میڪشمـ...



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلـم خـیـلـی چـیـزهـا مـی خـواهـد

کـه هـمـه بـا هـم یـک وجـه مـشـتـرک دارنـد


ایـنـکـه


تـ ـو
هـم بـاشـی...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم یک اتفاق می خواهد ؛ یک تلفن نا آشنا …
با بی میلی تمام جواب دهم
و
صـــــــــــدای تو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مي بيني چقــــــــدر ســــــــاده است ؟

ديگر نمي شناسمتــــــــــــــ

امـــــا دوســـــــــــتت دارمـــــ..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهترین آدمهای زندگی شما،

آنهایی هستند

که چایتان پیش هم یخ کرده است !

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گريان شده دلــــــــــم..

همچون دختركي لجبــــــــآز پا به زمين ميكوبد..

و تــــــــــــو را ميخواهد...
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
من و تو دوتا پرنده، تو قفس زندونی بودیم
جای پر زدن نداشتیم، ولی آسمونی بودیم

ابر و باروونو می دیدیم، اما دنیامون قفس بود
چشم به دور دستا نداشتیم، همینم واسه ما بس بود

اما یک روز اونایی که ما رو باهم دوست نداشتن
تو رو پر دادن و جاتم، یه دونه آینه گذاشتن

من خوش باور ساده، فکر میکردم روبرومی
گاهی اشتباه میکردم، من کدومم تو کدومی

با تو زندگی میکردم، قفس تنگ و سیاهو
عشق تو از خاطرم برد، عشق پر زدن تا ماهو

اما یک روز باد وحشی، رویاهامو با خودش برد
قفس افتاد و شکستو، آینه افتاد و ترک خورد

تازه فهمیدم دروغ بود، دنیایی که ساخته بودم
دردم از اینه که عمری، خودمو نشناخته بودم

تو توو آسمونا بودی، با پرنده های آزاد
من تن خسته رو حتی، یه دفعه یادت نیفتاد

حالا که قفس شکسته، راه آسمون شده باز
اما تو قفس نشستم، دیگه یادم رفته پرواز
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
گل من، ستاره ی من، تو صفای ماهتابی
نفسی، حیات بخشی، تو شعاع آفتابی

به لبت قسم که رنگی چو گل شراب دارد
به تنت قسم که نوری چو بلور ناب دارد

به پرند شانه هایت که به برگ یاس ماند
به سپهر سینه ی تو که دو ماهتاب دارد

به نگاه پر شکوهت که از آن ستاره ریزد
به دو چشم تو که اعجاز دو آفتاب دارد

ز فراق خانه سوزت، غم سینه سوز دارم
گل من! قسم به عشقت که نه شب نه روز دارم
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا دارم گوش میکنم:
تو را نگاه میکنم
که خفته ای کنار من
پس از تمام اضطراب
عذاب و انتظار من
تو را نگاه میکنم
که دیدنی ترین تویی
و از تو حرف میزنم
که گفتنی ترین تویی
من از تو حرف میزنم
شب عاشقانه میشود
تو را ادامه میدهم
همین ترانه میشود

کاش به شهر خوب تو
مرا همیشه راه بود
راه به تو رسیدنم
همین پل نگاه بود
مرا ببر به خواب خود
که خسته ام از همه کس
که خواب و بیداری من
هر دو شکنجه بود و بس
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تو که نباشی با چتر هم که قدم میزنم ، گونه هایم خیس میشود

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

می گوینــــد: "دل بــــه دل" راه دارد ...!

پــــس چــــرا وقتــــی ;

"دلــــم" را شکستــــی ,

"دلــــت" نشکســــت ؟!!!


 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم لک زده…
برای یک عاشقانه ی آرام…
که مرا بنشانی بر روی پاهایت…
بگذاری گله کنم…
از همه این کابوسهایی…
که چشم ترا دور دیده اند…
::
::
آغــــوش دریایی خــود را باز کن
تا شبـــی در آغوشــت سر کنم
و در امــواج تــو سرگردان شوم
تا به ساحـــل آرامــش برسم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خداحافظ...

آخرین کلامی که از تو شنیدم


و باز قصه ی تلخ جاده و آن راه بلند...


که تو را از خلوت من می ربود


آسمان می گریست


شیشه ها می گریستند


و من مبهوت رفتنت


در پس شیشه های مه آلود


بغض دردناکم را بلعیدم


دیوانه وار خندیدم


و تو را بدرقه کردم...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

[FONT=_L4i_Esfehan]


اے ڪـاش !![/FONT]
فــشـار . . .
غــصــہ . . .
غــم . . .
בرב . . .
واحـد و عــدد داشــتـ !!
کـاشـ . . .
قــابــلـِ قـیـاسـ و انــدازه گــیـرے بــــوב !!
آטּ وقــــت شــایــد ...
روزگــار بــا تــمــامِ بـے رحــمـے اش مـے فـهـمــیـد
بــر ســر یــک نــفـر چــقــدر آوار مـے ریــزد . .

[FONT=_L4i_Esfehan]
[/FONT]
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
می گویند درد و رنج انسان را بزرگ می کند
من که زیر بار این همه غصه خم شده ام چگونه بزرگ شوم .....
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=5]به کوری چشم تو هم که باشد حالم خوب ِ خوب است
اصلا هم دلم برایت تنگ نشده
حتی به تو فکر هم نمی‌کنم
باران هم تو را دیگر به یاد من نمی‌آورد
مثل همین حالا که می‌بارد...
لابد حالا داری زیر باران قدم می‌زنی

.

.

.

اما...

چترت را فراموش نکن !
لباس گرم را هم......

[/h]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

نمیخواهم یادم در قلبت روشن باشد بعد خاموش


نمیخواهم بگویی که دوستم داری بعد بروی ،

نمیخواهم این حرفهای پوچ را برایم بزنی...

بودنت را میخواهم ، این که باشی ، اینکه همیشه مال خودم باشی ،

نه اینکه رهگذری باشی و مدتی در قلبم باشی مرا به خودت وابسته کنی

و بعد مثل یک بازیچه کهنه رهایم کنی

گفتم که قلبم مال تو است ، نگفتم که هر کاری دوست داری با آن کن!
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
در عبور ثانیه های خیالت دنبالم نگرد
دیگر عمرا پیدایم کنی
...



 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز

قرعه کشی تمام شده
و تو

به نام دیگری افتاده ای......قسمت جای خودبی معرفت.... حداقل اسم مرا هم در قرعه کشی می انداختی!!!



 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=courier new,courier,monospace]دوستت دارم...
[FONT=courier new,courier,monospace]تکه کلام تو بود[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]من بی جهت به آن تکیه داده بودم...
[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]

[/FONT]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من مسئله ای ساده هستم...

حل می شوم...

روزی در آغوشت...!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده…

دست به خلاف بزنیـم…!

من اندوه تـــو را مـــی دزدم…!

تو تنهـایـی مـرا…!!


 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعد از مدتی دیدمش دستهایم را گرفت و گفتچقدر دستهایت تغییر کرده

در خود شکستم و با بغض زیر لب گفتم

بی معرفت ...

دست هایت به دستهای او عادت کرده ...






 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
نبودنت را با ساعت شنی اندازه گرفته ام ......
اکنون یک صحرا گذشته......

 

Similar threads

بالا