مشاعرۀ سنّتی

فرشاد گوجه لو

عضو جدید
من اصلا نبايد شعر سپيد بگم يا شعر نو
كانال كانكتم عوض شده اخراش دارم قر ميام به بزرگي خودت ببخش خسته شديم ع ش ق م برو بخواب
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در ان گلشن نواي خسته به صمعت نمياند
به زير پايت شاه پركي به چشمت نميامد
تو مست ازان گل سرخي بودي
من بال شكسته
به فكر پرواز
براي رسيدن به گلشن دل
ان گل گلشن تو بودي
تو حسرت در رفتن از ان گلشن
من در حسرت پرواز ورسيدن به
عروس گلها

امشب که در خرابه ی درویش آمدی

بیرون مرو که خانه ز مهتاب روشن است

می کند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو
روزی ما باد لعل شکر افشان شما

از یک نگاه کار مرا ساخت یار من

دیدی چگونه یار من آمد به کار من ؟

من اصلا نبايد شعر سپيد بگم يا شعر نو
كانال كانكتم عوض شده اخراش دارم قر ميام به بزرگي خودت ببخش خسته شديم ع ش ق م برو بخواب

:surprised: جانم ؟؟؟
 

فرشاد گوجه لو

عضو جدید
درويش را دمي غنيمت است
فردا كه بيايد مهتاب نيست آفتاب غنيمت است
بيرون گر روم يادت با من است
درويش خود مهمان غم است
حال ادعاي مرحم غم است
رز گل زيبا اسم يار من است
گر اذن باشد مرا زينهار خواب مرحمست
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگران من نباش صدات تو گوشم می مونه
وقتی نیستی تو شبام برام لالایی می خونه


شاعر کی باشن ؟؟؟ از خواننده ها میگی چرا ؟؟؟

هر که از دامن او دست مرا کوته کرد

دارم امید که دستش به گریبان نرسد
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درويش را دمي غنيمت است
فردا كه بيايد مهتاب نيست آفتاب غنيمت است
بيرون گر روم يادت با من است
درويش خود مهمان غم است
حال ادعاي مرحم غم است
رز گل زيبا اسم يار من است
گر اذن باشد مرا زينهار خواب مرحمست

:surprised::w15: مردم از خنده ! آی دلم ...

تا دل نمیبرم بکسی دل نمیدهم

صیاد من نخست گرفتار من شود
 

عطار

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاعر کی باشن ؟؟؟ از خواننده ها میگی چرا ؟؟؟

هر که از دامن او دست مرا کوته کرد

دارم امید که دستش به گریبان نرسد

خب یکی هست دیگه من چه میدونم
برو از خوانندش بپرس، خواجه امیری خونده!

دارم عادت میکنم به این که حرفی نداری
می خونم توی چشمات که دیگه دوسم نداری

:دییییییییییییییی
 

فرشاد گوجه لو

عضو جدید
:surprised::w15: مردم از خنده ! آی دلم ...

تا دل نمیبرم بکسی دل نمیدهم

صیاد من نخست گرفتار من شود

ول الله كه قصد صيدي نيست
صياد خود طعمه دست دليست
درويش خود خراب نغمه افزون توست
سر بپا هوشيار ز افزون دل پر شور توست
تو ز آتش آْن حرارت برگرفتي
من ز اتش عشقي چنين سوخته ام
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب یکی هست دیگه من چه میدونم
برو از خوانندش بپرس، خواجه امیری خونده!

دارم عادت میکنم به این که حرفی نداری
می خونم توی چشمات که دیگه دوسم نداری

:دییییییییییییییی

خواجه امیری کجا بود ؟؟؟ اینو حمید طالب زاده خونده :دی

عطار ! اذیت نکن ! شعر درست و حسابی بنویس . آخه اینا چیه ؟؟؟ :razz: هوس کتک کردی ؟؟؟



یاران رفته را به نکویی کنند یاد

گر عمر زود میگذرد دلگران مباش

صائب :gol:
 

عطار

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواجه امیری کجا بود ؟؟؟ اینو حمید طالب زاده خونده :دی

عطار ! اذیت نکن ! شعر درست و حسابی بنویس . آخه اینا چیه ؟؟؟ :razz: هوس کتک کردی ؟؟؟



یاران رفته را به نکویی کنند یاد

گر عمر زود میگذرد دلگران مباش

صائب :gol:


همون خواجه امیری خونده...
چشم رزا جان، ببین این خوبه :

شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست

این حکایتها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همون خواجه امیری خونده...
چشم رزا جان، ببین این خوبه :

شمه‌ای از داستان عشق شورانگیز ماست

این حکایتها که از فرهاد و شیرین کرده‌اند


دور از تو گریه هم نتوانم بکام کرد

ترسم که سیل اشکم از این دورتر برد

...
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هویجوری :دی (میترسم راستش رو بگم خو)

شب تار است و ره وادی ایمن در پیش

آتش طور کجا موعد دیدار کجاست


نترس ! بگو ...

تو آن گویای خاموشی که شرح حال دل گویی

تو آن در گرانقدری که از دریای دل خیزی

...
 

رسول فهیم

عضو جدید
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد
پیش عشاق تو شب‌ها به غرامت برخاست
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
به هواداری آن عارض و قامت برخاست
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا از شور بلبل آفریدند

ترا از نکهت گل آفریدند

دوست عسیس ! باید با حرف ی شروع میکردی :gol:
 

YAALIASGHAR

عضو جدید
درآن شهری که مردانش عصا از کور میدزدند
من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من دیوانه مجنون دو لیلی بایدم بودن

پریرویی که من دارم پریرویی دگر دارد

...
 

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعوی مکن که برترم از دیگران به علم
چون کبر کردی از همه نادان فروتری
 

فرشاد گوجه لو

عضو جدید
نازنینا مکن آن جور که کافر نکند ور جهودی بکنم بهره در اسلامم نیست

گو همه شهر به جنگم به درآیند و خلاف من که در خلوت خاصم خبر از عامم نیست

نه به زرق آمده‌ام تا به ملامت بروم بندگی لازم اگر عزت و اکرامم نیست

به خدا و به سراپای تو کز دوستیت خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست

دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست
 

عطار

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلی دیرم که بهبودش نمی بو
سخن ها می کرم سودش نمی بو
به بادش می دهم نش می بره باد
در اتش مینهم دودش نمی بو
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا