گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

*vernal*

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه آثار باستانی میخوای

آب انبار سردار

موزه کنار عمارت کلاه فرنگی

.. جای تاریخی زیاد داره .. خودمم خیلی جاهاشو نرفتم

جای تفریحی ... بوستان باراجین جای خیلی خوبیه

رستوران هم یا اقبالی یا نمونه
نه یک ساعت اونجاییم اگه بیایم.....منم اثار تاریخی اصفهانو یه عالمشو ندیدم.....:surprised:
 

*vernal*

عضو جدید
کاربر ممتاز
هی فلانی زندگی شاید همین باشد؟
یک فریب ساده و کوچک.
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمی خواهی.
من گمانم زندگی باید همین باشد …
زخم خوردن
آن هم از دست عزیزی که برایت هیچ کس چون او گرامی نیست
بی گمان باید همین باشد !

مهدی اخوان ثالث
 

*vernal*

عضو جدید
کاربر ممتاز
باران تند می بارید​
همه هراسان می خواستند قبل از خیس شدن پناه بگیرند​
اما پرنده هر دو بالش زخمی بود​
می خواست پرواز کند​
تا در زیر درختی پناه بگیرد​
یا از رهگذری کمک بخواهد​
اما رمقی در بدن نداشت​
زخمها تمام توانش را گرفته بودند،​
معصومانه،​
در حالیکه ضربات باران تمام پرهایش را خیس کرده بود،​
چشم به آسمان داشت​
و میدید که بقیه چطور در حال فرارند.​
یکبار تکانی به خود داد​
اما نه!​
بالهایش نای حرکت نداشتند​
بااز سر نا امیدی نگاهی به آسمان کرد،​
ناگاه عقابی را در اوج، در حال پرواز دید​
وای که دلش برای پرواز لک زده بود​
یاد ایامی افتاد که می توانست پرواز کند​
ایامی که او با پرهای سالمش در اوج بود​
دلش به حال خودش سوخت​
او نمی خواست با حسرت پرواز بمیرد​
می خواست یکبار، فقط یکبار دیگر پرواز کند​
او عاشق پرواز بود​
اما کو پری که با آن پرید؟​
کو قلبی که در آن خونی باشد؟​
چشم هایش سیاهی رفت​
اما دوباره چشمش به عقاب افتاد​
نگاهی به شر شر باران انداخت​
و از ته دل با تمام قدرتش ناله کرد​
تا بلکه عقاب صدایش را بشنود​
آن عقاب مشکی گوش آخرین امید او بود​
بیچاره پرنده به قدری در فکر اوج مجدد بود که بیم مرگ به فکرش خطور نمی کرد،​
چشمهایش سیاهی رفت​
لحظه ای آنها را بست​
و خود را بر فراز ابرها دید​
اما رویایی بیش نبود​
اما اینبار که چشمهایش را باز کرد سایه پنجه های عقاب بر سرش افتاد​
خنده تلخی بر نوکش نشست​
داشت به آرزویش می رسید​
.​
.​
باران همچنان می بارید​
اما پرنده دیگر خیسی آنرا حس نمی کرد​
اصلا او هیچ حسی نداشت​
او به آرزوی آخرش رسیده بود​
او​
او داشت پرواز می کرد.​

:w04::w04::w04::w04::w04::w04:
 

mut

عضو جدید
نه یک ساعت اونجاییم اگه بیایم.....منم اثار تاریخی اصفهانو یه عالمشو ندیدم.....:surprised:



دروازه  هاى اصفهان در دوران صفویه 
در قرن 17 میلادى یعنى در دوران حكومت صفویه شهر اصفهان به وسیله دیوارى كه طول آن حدود 28 كیلومتر بوده است محافظت مى شد، این حصار داراى دروازه  هاى متعددى براى عبور و مرور بوده است، شاردن جهانگرد فرانسوى از 8 دروازه اصلى و 6 دروازه فرعى شهر سخن گفته و در باره دروازه هاى اصلى شهر مى گوید:
«چهار دروازه رو به جنوب است كه عبارتند از دروازه حسن  آباد، جوباره (كه دروازه عباسى نیز گفته مى شود)، كران و سید احمدیان و چهار دروازه دیگر رو به باختر و شمال است كه به نامهاى دروازه شاه یا دروازه دولت، دروازه لنبان، دروازه طوقچى و دروازه دردشت مى باشد». این دروازه ها كه در آن زمان محل خارج شدن از شهر اصفهان محسوب مى گردید امروزه تقریباً مركز اصلى شهر را تشكیل مب دهد.
پلهای اصفهان
نام بنا : پل خواجو
تاريخ ساخت :1060 دوره صفوي و تيموري
اسامي ديگر : پل شيراز ، پل حسن آباد ، پل شاهي
باني : شاه عباس دوم
نشاني : انتهاي جنوبي خيابان چهار باغ خواجو

پل خواجو يا پل شاهي به امر شاه عباس دوم در سال 1060 هـ.ق بر روي ويرانه هاي پلي از دوره تيموري به صورت امروزي آن ساخته شد. اين پل در عصر صفويه يكي از زيباترين پلهاي جهان بشمارمي رفت .
در وسط پل ، ساختماني شامل چند اتاق مزين به نقاشي دارد .واين اتاقها اختصاص به بزرگان و امرائي داشت كه به هنگام ايجاد درياچه مصنوئي مسابقات شنا و قايقراني را تماشا مي كرده اند. پل خواجو به دليل معماري و تز ئينات كاشيكاري بر ساير پلهاي زاينده رود برتري دارد.
هدف شاه عباس دوم از احداث اين پل ارتباط دو قسمت محله خواجو و دروازه حسن آباد به تخت فولاد و راه شيراز بود .بنابراين به پل حسن آباد و پل شيراز معروفيت پيدا كرد. اين پل با طول 133متر و عرض 12متر ،همراه با تزئينات كاشيكاري فراوان از آثار بسيار ممتاز اصفهان مي*باشد بطوريكه كليه سياحان وجهانگرداني كه در دوره هاي مختلف به اصفهان آمده اند. زيبائيهاي پل خواجو را وصف كرده وآنرا در زمره شاهكارهاي مسلم معماري ايراني ، اسلامي به شمار آورده اند.



نام بنا : سي و سه پل
اسامي ديگر : پل الله وردي خان ، جلفا ،چهل چشمه ، چهار باغ ، زاينده رود
تاريخ ساخت : 1005-1011 هـ.ق
باني : شاه عباس اول
نشاني : ميدان انقلاب

اين پل كه در نوع خود شاهكار بي نظيري از آثار دوره شاه عباس اول صفوي است به هزينه و نظارت سردار معروف ( الله وردي خان ) بنا شده است . اين پل در گذشته با 40 دهانه ، چهارباغ عباسي را به چهارباغ بالا ( جلفا ) متصل مي كرد كه اكنون سي و سه چشمه آن باقي است .
اين پل در زمره اولين آثاري است كه شاه عباس اول دستور ساختن آن را داده ، بنابراين نزد شاه عباس محبوبيت فراواني داشت و هر سال در جشن نوروز آن را چراغاني و گل ريزان مي كردند . در سفرنامه*هاي سياحان اروپائي آن دوران به برگزاري جشن آبريزان ارامنه جلفا نزديك اين پل اشاره شده است . اين شاهكار ابنيه تاريخي ايران با طول 295 و عرض 75/13 متر از سنگ وآجر با پايه*هاي آهكي ساخته شده است .
اين پل با وجود گذشت زمان طولاني استحكام وزيبايي و عظمت انحصاري خود را حفظ كرده است.


نام بنا : پل جوئي
اسامي ديگر : پل سعادت آباد – پل درياچه
تاريخ ساخت : 1065هـ.ق
نشاني : خيابان كمال اسماعيل

پل جوئي با عرض كم وطول 147 متر بعد از پل فردوسي قرار دارد .اين پل به دستور شاه عباس اول در سال 1065 هـ.ق به منظور ارتباط باغهاي سلطنتي درساحل شمالي وجنوبي رودخانه بنا گرديد .
برج شش گوشه وسط پل با چشمه هاي آب جاري فرح بخش حال اميران ، اشراف ، مهمانان و سفيراني بود كه به حضور شاه شرف ياب مي شدند . اين پل را به زبان محلي پل جوئي مي خوانند . وجه تسميه آن به مناسبت جوي كوچك و ظريفي از سنگ پارسي بود كه در عصر صفويه بر روي پل جاري بود و آب را از سمتي به سمت ديگر پل مي رسانيد .
در قسمت غربي اين پل آب رودخانه به صورت درياچه اي در مي آمد به همين لحاظ به آن پل درياچه نيز مي*گفتند .


نام بنا : پل شهرستان
اسامي ديگر : پل جسر حسين ، پل جي
نشاني : انتهاي خيابان مشتاق دوم

قديمي ترين پل زاينده رود پل شهرستان است كه در 4 كيلومتري شرق اصفهان قرار داشته و اكنون در محدوده شهر است . به نظر متخصصين اين پل در زمان ساسانيان بنا گرديده و در زمان ديلميان و سلجوقيان تعميرو مرمت شد . علت آنكه اين پل شهرستان ناميده مي شود اين است كه در روستايي به همين نام در شرق اصفهان واقع شده بود .
اين پل در نزديكي پل بقعه الراشد با لله خليفه عباسي قرار دارد كه در سال 532 هـ.ق در اصفهان به دست يكي از فدائيان اسماعيلي كشته شد . اين پل در واقع يك پل جنگي و نظامي بوده و به لحاظ اينكه تاريخ ساخت آن قبل از اسلام است بسيار حائز اهميت مي باشد .




نام بنا : پل مارنان
اسامي ديگر : مادنان ، ماربانان ، ماربين ، سرفراز
نشاني : انتهاي بوستان سعدي

پل مارنان درغربي ترين قسمت شهراصفهان قراردارد. اين پل دراصل ماربين نام داشته و ازكلمه مهربين اوستايي گرفته شده است . قدمتي برابر تاريخ ساخت پل شهرستان را به اين پل نسبت مي دهند ولي مدركي كه اين موضوع را ثابت كند در دست نيست .
اين پل قبل از دوره صفوي بيش از 17 دهانه داشته و اكنون فقط 17 دهانه آن باقي مانده است . در زمان شاه سليمان صفوي به همت يكي از ثروتمندان ارامنه ملقب به سرفراز تعمييراتي اساسي روي پل انجام گرفت و مدتي پل را به نام سرفراز مي خوانند
كليساي وانك

ارامنه بعد از كوچ بزرگ يعني در سال 1605 به دستور شاه عباس دوم به اصفهان آورده شدند . آنها از بدو ورود شروع به ساختن محل زندگي كردند و در وحله*ي اول كليساها را بنا كردند .
ارامنه مردماني بودند كه مذهب برايشان اهميت بسياري داشت . پس اين باعث مي*شد كه محلي براي دعا و راز و نياز با خداي خود داشته باشند . اولين كليسا وانك بود .
وانك اولين بار در سال 1604 ساخته شد كه البته اين بنا خيلي كوچكتر از بناي فعلي و با وسعت كم ساخته شد.
50 سال بعد از ساخت اوليه به خواست و تشويق خليفه*ي وقت ( خليفه شخصي است روحاني كه ازدواج نمي*كند و امور ارامنه در دست اوست اين شخص از ارمنستان و يا لبنان كه رئوس مذهبي ارامنه هستند انتخاب شده وبه نقاط مختلفي كه ارامنه ساكن هستند فرستاده مي*شود )
داويراول اين مكان ويران شده و جاي آن بنايي با طرحي شكوهمند و عظيم ساخته مي*شود .
ساخت اين مكان 9 سال به طول مي*انجامد .
و در سال 1664 در زمان سلطنت شاه عباس دوم به اتمام مي*رسد اين مكان را براي تعليم راهبان و اسكان خليفه بنا مي*كنند اين كليسا و يا دير آمناپرگيچ ( ناجي همگان ) در جنوب اصفهان در محله*ي جلفا يعني در ميدان بزرگ اين محله واقع است ، بناي عظيم و برج ساعت آن از فاصله*ي دور مشخص است با ايرن اين بنا با ذوق و سليقه*ي مردمان اين منطقه بيشتر آشنا مي*شويم مردماني كه خاك خود را رها كرده وبه سرزمين غريب آورده شدند و اثري چنين زيبا خلق كرده*اند .
اين بنا دو در ورودي دارد كه در اصلي دري چوبي بزرگ است كه مردم از آن رفت و آمد مي*كنند .
سر در اين ورودي منظره*اي از داخل دير با كاشي لاجوردي و خاكستري مزين شده بالاي تصوير به خط ارمني اين چنين نوشته شده ( دير ناجي همگان محلي براي راهبان )
بعد از ورود دالاني وجود دارد كه در دو طرف دالان دو اتاق وجود دارد كه قبلاٌ در آن اتاقها به امور مربوط به ارامنه رسيدگي مي*كردند ولي در حال حاضر يكي به عنوان مغازه*اي كوچك و ديگري به عنوان اتاق نگهباني از انها استفاده مي*شود .
دالان ما را به سمت پلكان ورودي راهنمايي مي*كند .
در سمت راست پلكان برج ناقوس واقع است در زير اين برج دو قبر وجود دارد اين قبرها مطعلق به سربازي ارمني و ديگري مطعلق به پيشواي ارمني است اين برج 38 سال بعد از بناي اصلي دير ساخته مي*شود هزينه*ي آن را تاجري ارمني به اسم هوانجان جماليان متقبل مي*شود .
در سمت راست اين بنا ( برج ناقوس ) كتيبه*اي بزرگ به رنگ آبي مشخص است و دور آن را سنگهاي صليبي احاطه كرده*اند اين سنگهاي صليبي به زبان ارمني ( خاچ كارم نام دارند يعني همان سنگ صليبي ) اين سنگها يا خاچ كارها از كليساهاي ويران شده*ي جلفا به اين مكان آورده شده و در اين ديوار نصب شده*اند .
در قسمت سمت چپ برج ناقوس بناي ياد بودي چشم بيننده را به طرف خود جلب مي*كند اين بناي ياد بود ، ياد بودي از قتل عام ارامنه است كه در سال هزار و نه صد و پانزده به دست تركان عثماني صورت گرفته هر ساله در اين مكان در روز بيست و سه آوريل مراسم برگذار مي*شود كه مردم ( ارامنه ) جمع شده و شمع روشن مي*كنند و ياد شهداي ارمني را گرامي مي*دارند .
چاپچانه
پشت اين بنا يعني در سمت چپ اين بنا چاپخانه وجود دارد كه البته چند سالي است كه به چاپخانه تبديل شده است . شايان ذكر است كه اولين چاپخانه*ي ايران و خاورميانه در اين مكان تاسيس شد .
در سال 1640 به سركردگي پيشواي مذهبي كليساي وانك خليفه خاچاطور كساراتسي چاپخانه*اي داير شد ( در كليساي وانك ) اين شخص ماشين چاپ و حروف چاپ را خود شخصاٌ ساخت و در سال 1641 كتابي با مضمون شرح حال پدران رواحاني به چاپ رساند . هنوز هم چند نسخه از اين كتاب در موزه*ي كليساي وانك وجود دارد كه البته از لحاظ چاپ و كاغذ مرقوب نيست ولي براي چاپ كنندگان آن افتخار بزرگي است .
بعد از آن پيشواي مذهبي خاچاطور شخصاٌ خليفه خوانس را به ايتاليا فرستاد تا شيوه*ي چاپ كردن را بياموزد كه خليفه هوانس به آمتسردام مي*رود و آنجا شيوه*ي چاپ را آموخته و يك ماشين چاپ نيز با خود به خلفاي اصفهان مي*آورد و در سال هزار و شش صد و چهل و هفت كتاب « تهيه و تقويم » را به چاپ مي*رسانند .
در سال 1844 بارون مانوك هورداينان جلفايي يك ماشين چاپ عالي را كه گرانقيمت نيز بوده را از اروپا به اصفهان مي*آورد كه اين ماشين چاپ در حال حاضر در موزه*ي كليساي وانك نگهداري مي*شود و اولين كتاب را كه با اين ماشين در كليساي وانك به چاپ رساندند « زبور داوود » بود كه تنها نسخه*ي باقيمانده از آن در كتابخانه*ي بولئان آكسفورد محفوظ است .
كتابخانه
در زمان كوچ بزرگ ، ارامنه همه چيز خود را جا گذاشتند و به ايران آمده*اند ولي تنها چيزي كه نتوانستند از آن چشم پوشي بكنند كتابهايي بود كه در خانه*هاي خود داشتند ارامنه با تحمل زحمات فراوان كتابهاي زيادي را با خود به ايران ( اصفهان ) آوردند اين كتابها تنها ثروتي بود كه هميشه براي ارامنه باارزش بود و هست .
البته بايد گفت در سال 1770 تا 1790 در آن هنگام كه ارمنيان و به ويژه پيشوايان مذهبي كليساي وانك مورد آزار و اذيت قرار گرفتند كتابهاي زيادي به خاطر بدست آوردن تفنگ و باروت فروخته شدند ولي بعد از گذشت سالها وقتي وضع به حالت عادي برگشت دوباره اين كتابها جمع*آوري شدند و در سال 1884 قسمتي از كليساي وانك ( محوطه*ي كليسا ) را به كتابخانه اختصاص دادند يعني كتابخانه*اي بنا كردند و گنجه*هاي چوبي براي آن ساختند تا بتوانند از كتابها نگهداري كنند كه اين كتابخانه و گنجه*هاي چوبي آن در حال حاضر وجود دارد . شايان ذكر است تمام اين كتابها كتابهاي خطي هستند كه روي پوست نوشته شده*اند .
كتابخانه*ي كليساي وانك در قسمت غربي محوطه كليسا روبروي نمازخانه واقع است .
موزه
بعد از كتابخانه موزه*ي اين كليسا قرار دارد .
اين موزه در سال 1871 ساخته شد . اين مكان محل نگهداري اجناس گرانقيمت و نايابي است كه در دنيا نظير آنها وجود ندارد بايد گفت كه بشر اين اموال گرانقيمت و ناياب به وسيله*ي مردم هديه شده*اند كه اهداي اين اموال بيشتر براي آن بوده كه جايگاه مناسبي براي يادگارهاي گذشتگان وجود داشته باشد تا آيندگان بدانند پدرانشان كه بودند و چه كردند .
در اين مكان از انجيلهاي زيبايي نگهداري مي*شوند كه يكي از آن انجيلها كوچكترين انجيل دنيا است كه با هفت زبان نوشته شده و هفت گرم وزن دارد .
اماكن اداري
در گذشته كارهاي اداري و قضايي ارامنه*ي جلفا در اين مكان صورت مي*گرفت از تنظيم قباله*ي ازدواج تا تعمير و ثبت فوت و تولد و امور قضايي مثل شكايات و رسيدگي به ان انجام مي*شد اين امر در حال حاضر ادامه دارد و ارامنه جلفا براي كارهاي خود به اين محل رفت و آمد مي*كنند . براي همين در دير آمناپرگيچ ساختماني ساخته مي*شود كه در حال حاضر نيز برپاست و خدمتگزاران مردم در اين مكان به كارهاي جامعه*ي ارمني در جلفا رسيدگي مي*كنند .
البته اين را نيز بنا به فراموش كرد كه در گذشته امور ارامنه*ي بعضي از كشورها نيز در ديرآمناپركيج حل و فصل مي*شده مثل « هنر » ولي در حال حاضر فقط به امور ارامنه*ي جنوب ايران رسيدگي مي*كنند .
اين مكان در جنوبي*ترين قسمت دير واقع است و سال ساخت آن به زمان سلطنت ناصرالدين شاه باز مي*گردد .
در قسمت شرقي دير روبروي موزه محل اسكان اسقف و يا خليفه وقت ساخته شده است دو طبقه دارد كه در طبقه*ي اول وسائل و مايحتاج ذير در آن نگهداري مي*شود و طبقه*ي دوم محل سكونت اسقف است .




كليساي بتلهم

بلندترين كليساي جلفا است و گنبد آن بزرگتر از كليساهاي ديگر است و از نظر نقاشي*هاي داخل نمازخانه بهتر از كليساي وانك است . اين كليسا در سال 1627 بنا شد .
باني اين كليسا شخصي ثروتمند بود به نام خواجه پطروس . خواجه پطرس باني ساخت ميدان بزرگ جلفا نيز هست .
گنبد كليساي بتلهم دو پوش است 8 پنجره دور گنبد دارد از داخل نمازخانه دور گنبد با نقاشي*هاي زيبايي آزين يافته است و سقف آن با گلبوته*هاي زيادي زنگاري شده است . محراب آن نسبتاٌ وسيع است و دور تا دور آن 12 تصوير وجود دارد طبق روايات سال خوردگان اين كليسا از روي حسادت بنا شده است .
مي*گويند باني كليساي مريم به خادم خود دستور مي*دهد كه روز هفته*ي مقدس خواجه پطروس را به كليسا راه ندهد به خاطر همين خواجه پطروس بعد از اين ماجر خود كليسايي بنا مي*كند تا به قول معروف پا در كفش آوديك باني ساختمان كليساي مريم بكند ، ولي بعضي*ها نيز مي*گويند چون در روز هفته*ي مقدس خواجه پطروس به كليساي مريم مي*رود و جايي براي نشستن نمي*يابد بنا را بر اين مي*دارد كه خود كليسايي بسازد اين كليسا روبروي كليساي مريم واقع است .
در سال 1970 هنگام تعمير گنبد كتيبه*اي يافته مي*شود كه نام چند نقاش كه نقاشي ديوارهاي كليسا را به عهده داشته*اند آورده شده بود اين نقاشان عبارت بودند از ميناس - مارديروس - آسدوازادور ( ميناس يكي از نقاشان مشهور اصفهان بوده است )
اين كليسا دو انجيل خطي دارد كه بر پوست نوشته شده*اند كه به سال هزار و صد و هشتاد و هفت ميلادي بوده است .
در سمت غرب محوطه*ي كليسا قبر خواجه پطروس باني كليسا و خواجه غوكاس فرزندش و فرزند خواجه غوكاس قرار گرفته است .
كليساي بتلهم به خاطر داشتن جاذبه*ي توريستي و به علت فرسودگي در حال حاضر به عنوان يك موزه استفاده مي*شود و مراسم مذهبي در آن انجام نمي*شود . ولي هر ساله در آخر مرداد ماه بنا بر رسم ارامنه به 12 كليساي موجود در جلفا سر مي*زنند و در هر كدام از كليساها شمع روشن كرده دعا مي*خوانند و فقط در همين روز خاص است كه اين كليسا شاهد رفت و آمد ارامنه مي*شود .



كليساي مريم

كليساي مريم در محوطه*ي ميدان بزرگ جلفا روبروي كليساي بتلهم ساخته شده است .
اولين ساختمان اين كليسا در سال 1610 ساخته مي*شود كه بعد از آن در سال هزار و ششصد و سيزده كاملاٌ ساخته مي*شود اين كليسا در سال هزار و ششصد و شصت و شش با نقاشي مزين مي*شود و كاشيهاي ديوارهاي آن بين سالهاي هزار و ششصد و پنجاه و يك و هزار و ششصد و شصت و شش به تدريج نصب مي*شود اين كليسا بدون ستون برپا شده است .
اين كليسا داراي نقاشي*هاي زيبايي است كه بر ديوارهاي نمازخانه نقش بسته*اند در ديوارهاي شمالي و جنوبي دو تابلوي رنگ روغن روي بوم وجود دارد اثر يك هنرمند ماهر ونيزي كه توسط آقاي گراك هديه شده است كه متعلق به سيصد سال پيش هستند .
چون اين كليسا به نام حضرت مريم نام نهاده شده زنها با علاقه*ي بيشتري به اين كليسا مي*رفتند در قديم روزهاي چهارشنبه دختران و زنها گروه گروه از محله*هاي جلفا به اين كليسا مي*رفتند و چهارشنبه*ي قبل از عيد پاك بعضي*ها پابرهنه به اين كليسا مي*آمدند تا با خوشحالي و شادي حضرت مريم شريك شوند و او را به خاطر قيام حضرت مسيح بشارت دهند .
در قسمت شمالي محوطه*ي كليسا كليساهاي كوچكي به نام هاكوب مقدس وجود دارد كه خيلي پيشتر از بناي اصلي كليسا ساخته شده بود تا مردم در آن محل به دعا و نيايش بپردازند .
كليساي مريم تا سال 1848 به جاي ناقوس ، تخته*اي داشت كه از آن استفاده مي*شد ولي در همين سال يعني هزار و هشتصد و چهل و هشت كشيش بارسق گالستانيان به هنگام بازگشت از هند با خود ناقوسي به جلفا مي*آورد و به جاي ناقوس تخته*اي نصب مي*كند .
محوطه*ي اين كليسا بعد از كليساي وانك بزرگترين محوطه را داراست و مراسم بيشتري در اين كليسا برگزار مي*شود .
اين كليسا داراي دو در ورودي است در شرقي و غربي كه بيشتر از در غربي آن استفاده مي*شود در غربي دقيقاٌ روبروي در شرقي كليساي بتلهم باز مي*شود .​

 

د ا ن ش گ ا ه

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز برای شهدا وقت نداریم


ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم


با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است


ما بهر ملا قات خدا وقت نداریم


چون فرد مهمی شده نفس دغل ما


اندازه یک قبله دعا ، وقت نداریم


در کوفه تن ،غیرت ما خانه نشین است


بهر سفر کرب و بلا ، وقت نداریم


تقویم گرفتاری ما پر شد ه از زرد


ای سرخ ، گل لاله ، تو را وقت نداریم


هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم

خوب است ، ولی حیف که ما وقت نداریم
 

Roozbeh69

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب اخه تو اون خیابونه تنها باشی همه چشو چالتو در میارن

نمی دونم کدوم رستورانو میگی :(

بذا فک کنم

نکنه نمونه رو میگی ؟

ارههههههههه ؟

غذاشم عالیه
زينبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب
 

mut

عضو جدید
منارها نام بنا : منارجنبان
تاريخ ساخت : قرن هشتم هجري
نشاني : خيابان آتشگاه

يكي از بناهاي تاريخي و معروف اصفهان منارجنبان مي*باشد. اين منار در مسير اصفهان به نجف آباد قرار دارد . تاريخ ساخت منارجنبان كه در واقع دو منار است دقيق مشخص نيست و تنها تاريخ قيد شده ، بر روي سنگ قبر يكي ازصالحان معروف آن دوره بنام عمو عبدالله است كه سال 716 هـ.ق را نشان مي*دهد .
آرامگاه عمو عبدالله ايوان منار نيز محسوب مي شود . اين ايوان به سبك مغولي ايراني بنا شده وتزئينات ايوان با كاشيهاي لاجوردي به شكل ستاره چهار پر و چند ضلعي به رنگ فيروزه اي انجام گرفته است .
نكته بسيار جالب و ديدني اين دو منار اين است كه با حركت دادن يكي از آنها ديگري به حركت در مي*آيد و جالب تر اينكه علاوه بر حركت دو منار كل بنا نيز به ارتعاش در مي آيد.




نام بنا : منارمسجد علي
اسامي ديگر: مناره مسجد سلطان سنجر
تاريخ ساخت : 525 - 515 هـ.ق
نشاني : ميدان قيام ( سبزه ميدان ) ابتداي كوچه مشير

منار مسجد علي جالب ترين و عظيم*ترين منار موجود در اصفهان مي باشد كه با فاصله*ي كمي از مسجد جامع عتيق در كنار مسجد علي قرار دارد .
ابتدا اين منار نزديك مسجد سلطان سنجر بوده كه به همين نام خوانده مي شد و اكنون كه مسجد علي را به جاي آن مسجد ساخته اند منار مسجد علي خوانده مي*شود .
اين منار عظيم از بناهاي باشكوه دوره سلجوقي در قرن ششم هجري قمري است . ارتفاع اين منار حدود 5/51 متر مي باشد و 164 پله دارد . ارتفاع منارچه بر فراز منار 75/7 متر مي باشد .
منار مسجد علي داراي 5 كتيبه مي باشدكه 3 كتيبه اول از پايين به بالا به خط كوفي با كاشي فيروزه اي بر زمينه آجري با كلمات و عبارات مذهبي تزيين شده است .كتيبه چهارم به خط بنائي گچي بر زمينه شطرنجي در مربعهاي بزرگ با شعار مذهبي و زيبا يي آرا سته شده است . بر كتيبه پنجم به خط بنائي آجري برجسته بر زمينه گچي كه هم سطح با ، بام مسجد علي مي*با شد .آيه اي از سوره آل عمران آمده است .




نام بنا : منارهاي دارالضيافه
اسامي ديگر : منارهاي دارالضيا ء
تاريخ ساخت : قرن هشتم هـ.ق
نشاني : خيابان كمال*

در طرفين كوچه*اي بنام حاج كاظم درمحله جويباره اصفهان دو منار مرتفع مدور معروف به منارهاي دارالضيافه قرار دارند .
سر در مجللي كه منارها بر فراز آن قرار دارند سر درمهمانسراي مشهوري بوده كه به اميران و حكمرانان حكومت سلطان محمد خدا بنده تعلق داشته است .
كتيبه منارها ريخته وتاريخ دقيق ساخت آنها معلوم نيست . تزيينات كاشيكاري آن به سبك دوره مغول است . شبها بر فراز منارها آتش مي افروختند تا مسافران از راه دور اصفهان ر ا ببينند و مسير خود را گم نكنند . بنابراين به اين دو منار زيبا دارالضياء مي*گفته*اند .





نام بنا : منار باقوشخانه
اسامي ديگر : منار طوقچي - منار علي بن سهل
نشاني : ميدان طوقچي ، خيابان زينبيه جنوبي

منار باقوشخانه از بناهاي قرن هشتم هجري است كه در قسمت شمال غربي محله جويباره در مجاورت باغ باقوشخانه قرار دارد . اكنون در نزديكي دروازه قديمي طوقچي قرارگرفته و به همين دليل آنرا به اسامي باقوشخانه و طوقچي نيز مي*خوانند و زماني بدليل مجاورت با آرامگاه علي بن سهل منار علي بن سهل خوانده مي*شد . منار باقوشخانه با قيمانده يكي از دو منار طرفين مسجد مصلي است كه اكنون اثري از آن نيست . اين منار حدود 38 متر ارتفاع دارد . تزيين آن به خط بنايي فيروزه اي بر زمينه آجري به طور مارپيچ از تكرار جمله الله اكبر تشكيل شده است.كتيبه منار شكل گردنبند است به خط ثلث سفيد معرق بر زمينه گل و برگ آجري كه قسمتهاي زيادي از آن ريخته است . با توجه به تزيينات و نحوه معماري زمان ساخت آنرا مربوط به دوران مغولها مي دانند.




نام بنا : منارهاي دردشت و بخت آغا
تاريخ ساخت : قرن هشتم هجري قمري
نشاني : خيابان عبد ا لرزاق اصفهاني

دو منار دردشت بر فراز سر در بلندي به ارتفاع حدود 15 متر قرار دارد كه با قيمانده مدرسه با شكوهي از دوره پادشاهي محمد آل مظفر مي*باشد.
منارهاي دردشت متصل به بنايي برج مانند بنام مقبره سلطان بخت آغا همسر سلطان محمد آل مظفر ميباشد كه در سال 769 به قتل رسيده است. سنگ قبر سلطان بخت آغا ، سنگ سماق قرمز بسيار نفيسي است كه كتيبه آن در سال 753 هـ.ق 15 سال قبل از به قتل رسيدن سطان بخت آغا به دستور خود وي نوشته شده است . اين آرامگاه با گنبدي كاشيكاري ، يك بناي تاريخي زيبا و ديدني است .
كتيبه منارهاي دردشت كه يكي از آنها ريخته و ديگري با قي است به خط بنائي آجري بر زمينه كاشي فيروزه اي است .
خطوط سر در مجلل آن نيز به خط بنائي با كاشي فيروزه اي به زمينه آجري است .





نام بنا : منار چهل دختران
اسامي ديگر: منار گارلنگ
تاريخ ساخت : 501 هـ.ق
باني : ابوالفتح نهوجي
نشاني : خيابان كمال

اين منار عظيم در قسمت شمال جويباره واقع شده و از نظر قدمت دومين منار تاريخي در ايران شناخته شده است . ارتفاع اين منار حدود 29متر است كه با تزيينات آجري و كتيبه*هايي به خط كوفي و نسخ قديمي آراسته شده است .
دو تا از 3 كتيبه اين منار به خط كوفي و ديگري به خط نسخ مي*باشد . در بالاي منار پنجره اي با دهانه مستطيل شكل رو به قبله ساخته شده كه محلي براي گفتن اذان بوده است . سكنه اطراف ، منار را بنام گارلنگ يا گارلند مي*ناميدند . وجود كتيبه*اي به خط نسخ بسيار زيبا و موزون منار چهل دختران ر ا منحصر به فرد كرده است .




نام بنا : منار گلدسته
تاريخ ساخت : قبل از سال 1067 هجري قمري

اين منار بر روي ميله فرو ريخته منار قديمي بنام گلدسته ساخته شده و همين نام را بر خود گرفته است . منار گلدسته در محله دردشت نزديك مدرسه شفيعيه قرار دارد .
قدمت اين منار به پيش از تاريخ ساخت مدرسه شفيعيه بر مي*گردد و احتمال مي*دهند كه متعلق به مدرسه يا مسجدي بوده كه اكنون از بين رفته است .
اين منار به سبك ساختمان منار شعيا ساخته شده . اما زمان ساخت بنا بعد از دوره*اي است كه منار شعيا را ساخته*اند . از وضع ظاهري ساختمان مي*توان زماني حدود نيمه دوم دوره سلجوقي ر ا براي آن تعيين كرد .




نام بنا : منار ساربان
تاريخ ساخت : 525 - 550 هـ.ق
نشاني : خيابان كمال

اين منار زيبا در انتهاي شمالي محله جويباه اصفهان واقع شده است . مسجد پاي منار درحال حاضر از بين رفته است منار ساربان شباهت كلي به منار مسجد علي دارد .
از سه طبقه بدون پايه ساخته شده و ارتفاع آن حدود 48 متر مي باشد . منار ساربان با آجر چيني بر جسته ، آجرهاي تراشيده و كاشي معرق به سبك خط كوفي ريحان تزيين شده است . تاريخ ساخت اين منار دركتيبه هاي فعلي آن موجود نيست اما به دليل شبا هت زياد آن با منار مسجد يمن از نظر تزيينات و همچنين از لحاظ معماري و نحوه نگارش كتيبه ها سال ساخت منار بين 525 - 550 هـ..ق مي*باشد . اين منار كمي به سمت غرب تمايل پيدا كرده است .
زير منار فضايي خالي وجود داشته كه به عنوان زيرزمين ازآن استفاده مي*شده . در سال1324 شمسي اين فضاي خالي رابا دقت پر كرده و آن را بستند .
__________________

اتشگاها
نام اثر : آتشگاه
تاريخ ساخت : دوره ساساني
نشاني : مغرب اصفهان ، جاده اصفهان نجف*آباد

در غرب اصفهان واقع در جاده*ي نجف*آباد ، نزديكي منارجنبان قديمي*ترين ميراث از گذشته*هاي دور موسوم به بناي آتشگاه در كوه سنگي به ارتفاع 1680 متر قرار دارد .
بناي آتشگاه آتشداني بزرگ و مدور است با دريچه*هاي متعدد . اين ساختمان از خشتهاي گلي خام به طول و عرض 40 سانتيمتر و قطر 14 سانتيمتر ساخته شده و مصالح خشتها ، گل و سنگ ريزه و ني*هاي ساحل زاينده*رود است . در آثار باستاني كمتر خشت خام بدين بزرگي و با اين مصالح ديده مي*شود.
در اطراف اين آتشدان در سطحي پايين*تر اتاقهاي زيادي ساخته بودند كه به علت خام بودن خشتها در مجاورت باد و باران به مرور زمان از بين رفته*اند . بقاياي اين اتاقها در شمال و شمال شرقي بر جاي مانده است .
برخي قدمت بناي آشتگاه را به دوره ساسانيان و هخامنشيان نسبت مي*دهند .
ولي محققين با مطالعات تخصصي بر روي ني*هاي موجود در ملات خشتهاي بنا ( كربن 14 ) طول عمر مصالح به كار رفته را بيش از 2500 سال تخمين زده*اند و اين بنا را به تمدن عيلامي نسبت مي*دهند .
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخه جرا آبروي قزوين رو ميبري؟

آبرو بردن چیه

خوب خیابون خیام قزوین هم مثه خیابونایه شلوغه تهران

فقط چون تو قزوین یدونه اینجوری هست معروفه

اگه تو قزوین یدونست تو تهران که اکثر خیابونای تجاریش اینجوریه

اه خدای من
 

mut

عضو جدید
باغهای استان اصفهان
باغ نقش جهان: اين باغ در مشرق و شمال كاخ چهلستون قرار داشته كه از باغهاي سلطنتي محسوب مي‌شده و به دستور شاه اسماعيل صفوي ساخته شده است.
باغ بادامستان:اين باغ كه عمارت هشت بهشت در آن قرار داشته، به مساحت 25 هزار متر مربع بوده است. اين باغ سلطنتي بسيار زيبا، با كاخ مجلل آن ابتدا به بختياري‌ها و سپس به جلال‌السلطنه واگذار گرديده بود.
باغ بهشت آيين: از باغهاي زمان صفويه است كه در جوار هشت بهشت قرار داشته و خيابان فتحيه كنوني و دبيرستان دخترانة معروف و قديمي «بهشت آيين» جزئي از آن باغ به شمار مي‌آيد.
باغ انگورستان: اين باغ سلطنتي متصل به كاخ چهلستون بوده و قسمت اندروني كاخهاي سلطنتي را تشكيل مي‌داده است. افغانها به طمع استخراج دفينه اين باغ را خراب كردند.
باغ كجاوه خانه: اين باغ نزديك بازار صباغان بوده و 45 هزار زرع وسعت داشته است.
باغ احمد سياه: اين باغ در قرن سوم هجري ساخته شده كه در زمان مكشاه سلجوقي اقامتگاه تركان خاتون بوده و در عمارت زيباي آن آثار هنري بي‌نظيري وجود داشته است. اين باغ در كنار زاينده‌رود بوده است.
باغ كاران: اين باغ بسيار زيبا كه بعضي از شعرا آن را توصيف نموده‌اند، از بناهاي ملكشاه سلجوقي بوده و در محلّه خواجو و كنار زاينده‌رود قرار داشته است و خواجه حافظ شيرازي چندي در اين باغ مهمان بوده و در غزلي آن را چنين توصيف مي‌كند:

روز وصــل دوستداران يـاد بــاد يــاد بـاد آن روزگاران يـاد بـاد
گرچه صد رود است در چشمم مدام زنـده رود بــاغ كـاران يـاد بـاد
باغ تاج آباد: اين باغ به فرمان شاه عباس در محل كنوني خيابان نظر واقع در جلفا ساخته شده بود. شاه هنگام شكار در اين باغ اقامت مي‌نموده است.
باغ تخت:اين باغ بزرگ از بناهاي دوران صفويه و در مغرب چهارباغ قرار داشته. مساحت آن چهل هزار زرع بوده است. در اين باغ دو قصر سلطنتي بوده كه درب يكي رو به چهارباغ و درب ديگري رو به خيابان شيخ بهايي باز مي‌شده.
باغ طاوس خانه: اين باغ سلطنتي از بناهاي شاه عباس دوم بوده و در مشرق چهارباغ قرار دارد. مساحت آن چهل هزار زرع بوده و مادي نياصرم از وسط آن عبور مي‌كرده است.
باغ نسترن: اين باغ در زمان صفويه ساخته شده و در كنار مادي نياصرم و متّصل به رودخانه زاينده رود بوده است. اين باغ زيبا به امين الشريعة اصفهاني تعلق داشته است.
باغ ميرزا مهديخان: اين باغ از آثار صفويه بوده و در تلواسكان (تل واژگون) قرار داشته است. مساحت آن 27 هزار زرع و از آثار ميرزا مهديخان بوده است.
باغ بابا امير: اين باغ در دوران صفويه در چهارباغ احداث شده. مساحت آن سي هزار زرع بوده و عمارت زيبايي در وسط آن قرار داشته است. اين باغ در زمان ناصرالدين شاه به ملكيت صارم الدوله درآمده است.
باغ نظر: اين باغ مربوط به دوران صفويه بوده. چهل و پنج هزار متر مربع مساحت داشته است و مادي نياصرم از وسط آن مي‌گذشته، اين باغ متعلّق به شيخ العراقين بوده است.
باغ كَل عنايت: اين باغ مربوط به زمان صفويه و متعلق به كَل عنايت، دلقك معروف شاه عباس بوده است ه در محل خيابان ابن سيناي كنوني بوده و اكنون كوچة باغ عنايت در آنجا مشهور است.
باغ قوشخانه: اين باغ كه محل نگاهداري قوشهاي سلطنتي بوده، در محل طوقچي و در مسير زينبيه قرار داشته است.
باغ شاه: اين باغ متّصل به دربار شاهي و در حوالي ميدان نقش جهان بوده و شاه پس از تماشاي بازي چوگان ر اين باغ استراحت مي‌كرده است.
باغ نگارستان: اين باغ زيبا و بزرگ داراي ساختمان و قصر زيبايي بود و درياچه‌اي بزرگ وسط آن ساخته شده بود. باغ نگارستان در جانب غرب خيابان فيض قرار داشت و مانند بسياري از قصرها و كاخهاي ديگر در حملة افغان از سكنه، خالي و به ويراني كشيده شد، ولي هنوز در اسناد تاريخي و در نزد سالمندان به همان نام باقي است.
باغ غدير: اين باغ در مشرق اصفهان قرار دارد و داراي فضايي وسيع و سالنهاي متعددي است. اين باغ مشجر داراي گل و چمن و حوض و فواره و تأسيسات ورزشي و سالن كتابخانه بوده و براي برگزاري نمايشگاههاي هنري و صنعتي و جلسات سخنراني از سالنهاي آن استفاده مي‌شود. اين باغ در سالهاي اخير به شكل آبرومندي درآمده و محل گردش و تفريحات سالم ورزشي و مطالعة علاقمندان است.
علاوه بر باغهاي ذكر شده حدود يكصد و ده باغ مصفّاي ديگر در گوشه و كنار اصفهان وجود داشته كه با توسعه يافتن شهر و احداث خيابانها و ساختمانهاي متعدّد اكثر آنها معدوم شده، فقط آثار و نام برخي از آنها باقي مانده است.
مساجد اصفهان
نام بنا : مسجد جامع عقيق
اسامي ديگر: مسجد جمعه
نشاني : ميدان قيام ( سبزه ميدان نو )

پيش از قرن پنجم هجري چندين مسجد جامع بزرگ در اصفهان وجود داشته كه دو عدد از آنها در محل مسجد جمعه كنوني بوده است .
پس از حريقي كه در سال 515 هـ.ق اتفاق افتاد بنا را از نو ساختند. با گذشت زمان و دوره*هاي سلاطين مختلف به صورت كنوني در آمده است .
اين بناي تاريخي ابداعات هنر معماري قرن سوم و چهارم هجري قمري از دوران حكومت ديلميان تا آخرين حكومت قاجاريه شاهنشاهي را در خود گرد آورده .
مسجد جامع عقيق با نقشه چهار ايواني از قسمت*هاي زير تشكيل شده است.
1    ) ضلع جنوبي*
اين ضلع ايوان صاحب نيز ناميده مي*شود . داراي دو مناره است . كاشي*كاري*هاي گوناگون معرق برجسته پايين ايوان را تزئين كرده و در طرفين ايوان مذكور دو چهلستون مربوط به قرن ششم وجود دارد .
در سمت مشرق ساختمان*هاي دوره آل*مظفر از قرن هشتم قرار دارد. گنبد نظام*الملك در پشت صحن اين ايوان قرار گرفته*است.
2) ضلع شمالي
معروف به صفه درويش ، اوايل قرن ششم و دوره دوم عهد سلجوقي ساخته شده است . ايوان داراي تزئينات آجري و كتيبه گچ*بري در زمان شاه سليمان صفوي است .
در طرفين ايوان شمالي چهلستون*هايي از قرن ششم هجري موجود است . شمالي*ترين اثر تاريخي مسجد گنبد تاج*الملك مشهور به گنبد خاكي است .
3) ضلع غربي
اين ايوان به نام ايوان استاد نيز ناميده مي*شود و مهمترين بخش ساختمان مي*باشد و متعلق به دوره سلجوقي يعني اوايل قرن ششم هجري است .
در زمان شاه سلطان حسين صفوي با كاشي*هاي زيبا و خطوط بنايي آراسته شده است . داراي يك شبستان بزرگ و يك شبستان كوچك است و آخرين قسمت ساختمان*هاي ضلع غربي شبستان بزرگ زمستاني موسوم به بيت*الشتاء از دوره حكومت تيموريان است كه داراي مرمرهاي درخشاني است .
كتيبه اين شبستان مربوط به 851 هـ.ق است . در شمال ايوان غربي مسجد كوچكي از دوره اولجاتيو ( ايلخان مسلمان مغول ) قرار دارد كه محراب گچ*بري آن در سال هفتصد و ده هجري قمري به دستور وزير ايراني محمد ساوي ساخته شده است و از شاهكارهاي معماري ايراني مي*باشد .
4) ضلع شرقي
نام ديگر آن ايوان شاگرد است . داراي كتيبه*اي كاشيكاري از زمان شاه سليمان صفوي است . داخل اين ايوان مدرسه عمر قرار دارد .
دنباله مسجد ، شبستان وسيعي است كه داراي 18 ستون است و از بناهاي دوره آل*مظفر مي*باشد . حوض وسط مسجد در زمان شاه محمد خدابنده صفوي پدر شاه عباس اول ساخته شده است . در آثار تاريخي مسجد جمعه اصفهان غير از سبك*هاي مختلف معماري انواع خطوط كوفي ، ثلث ، بنايي ، نسخ و نستعليق را به زبان فارسي و عربي به نثر و نظم مي*توان مشاهده كرد .



نام بنا : مسجد امام ، جامع عباسي
اسامي ديگر : مسجد شاه ، سلطاني ، المهدي ، مهديه
تاريخ ساخت : 1020 هـ.ق الي 1038 هـ.ق
نشاني : ضلع جنوبي ميدان نقش جهان
دوره : شاه عباس اول صفوي

مسجد امام شاهكاري جاويدان از معماري و كاشيكاري و حجاري ايران در دوره صفوي است .
ساخت اين مسجد در سال 1020 هـ.ق به فرمان شاه عباس اول در منتهي اليه جنوبي ميدان نقش جهان آغاز شد . به منظور تكميل آرايش اطراف ميدان ، تزيينات كاشيكاري سر در مسجد در سال 1025 هـ.ق به اتمام رسيد.
ابتدا تزيينات مسجد به شيوه كاشي معرق بود كه براي تسريع ، رويه كار را تغيير داده و از كاشي خشت هفت رنگ براي تزيينات استفاده شد .
استاد علي اكبر اصفهاني از معماران برجسته و بنام عصر صفوي ، معماري بنا را بر عهده داشته و نام او بر كتيبه بالاي سر در نگاشته شده است .
در اصلي مسجد در ضلع جنوبي ميدان امام زير مقرنسهاي سر در قرار گرفته كه قسمتي از آن نقره و طلاكوبي شده است . اين در ، در زمان سلطنت شاه صفي نصب شده .
در درون صحن مسجد منبر سنگي مرمري يكپارچه*اي قرار دارد كه از شاهكارهاي سنگتراش آن روزگار است . طبقه*ي فوقاني كه در قسمت شمالي مسجد واقع شده داراي غرفه*هاي موجود در مسجد كه به خط اساتيد بزرگ و برجسته آن عصر مي*باشد . علاوه بر به نمايش گذاشتن هنر هنرمندان خوشنويس و طراحان سنتي برخي وقايع تاريخي را نيز بيان مي*كنند .
در دو سوي ايوان جنوبي مسجد دو شبستان وسيع ساخته شده كه مجموعه*اي از ويژگيهاي معماري پيشرفته قرنهاي ده و يازده هجري را به نمايش مي*گذارند .
سنگابهاي نفيس مخصوصاٌ سنگاب نفيس شبستان غربي گنبد بزرگ كه به تاريخ 1095 هـ.ق وقف مسجد شده از ديدنيهاي جالب اين مسجد است .
در گوشه جنوبي شرقي و غربي مسجد دو مدرسه معروف ناصريه و سلمانيه قرار گرفته است .


نام بنا : مسجد شيخ لطف*الله
تاريخ ساخت : 1028-1012 هـ.ق
اسامي ديگر : صدر - فتح*الله
باني : شاه عباس اول
نشاني : ميدان نقش*جهان ، ضلع شرقي ، روبروي عمارت عالي*قاپو

اين مسجد كه همچون گوهر در تاريخ معماري ايران مي*درخشد واقع در شرق ميدان نقش*جهان روبروي كاخ زيباي عالي*قاپو بر روي خرابه*هاي مسجدي قديمي به امر شاه عباس در قرن يازدهم هجري قمري بنا گرديد .
طرح ساخت اين مسجد هم*زمان با اجراي نقشه چهارباغ و باغ هزار جريب به مرحله اجرا درآمد و هجده سال به طول كشيد . اين مسجد را به مناسبت دعوت شيخ لطف*الله به اصفهان براي تدريس بنا كردند .
آرتورپوپ خاورشناس و باستان*شناس بزرگ درباره اين بنا چنين مـي*گـويد : « ذوق ايرانـي سبب شـد كه شكلي مافوق تمام اشكال هندسي اختراع شود و آن شكل گنبد مسجـد شيخ لطف*الله است كه بـا هيچ يك از اشكال هندسي منطبق نيست »
بناي اين مسجد به بلندي 6 پله سنگي از زمين بلندتر است كه سردر كاشي*كاري بسيار ظريفي دارد . نكته استثنايي بودن اين مسجد بر همه شاهكارهاي ديگر ، عدم صحن و مناره است كه در تمامي مساجد اسلامي جزء لاينفك بناست .
گنبد بر اثر تزئيناتي كه از زمينه كرمي با نقش و نگارهاي به رنگ آبي سير تشكيل مي*شود نظر هر بيننده*اي را به خود جلب مي*كند . بلنداي اين گنبد يك جداره*اي آن اندازه است كه بتواند در كنار ميدان خودنمايي كند و بر فضا مسلط باشد .
كتيبه*هاي نفيس به قلم عليرضا عباسي و طره*هاي سردر درون گلدان مرمرين در نوع خود بي*نظير هستند . كاشي*كاري بقيه گنبد از اطاق رومي*هايي تشكيل شده كه هر يك شامل گل و بوته*هاي زيبايي است كه اين گل و بوته*ها در پارچه بافي هم به كار رفته است .
روشنايي اين مسجد بسيار قابل توجه است . در اطراف گنبد به فواصل منظم پنجره*هاي شانزده گانه معرق و مشبك در قطر گنبد تعبيه شده كه به وسيله پنجره*هاي گچ*بري از داخل و خارج مسدود مي*شود و نور را از هر طرف كه مي*تاباند جلوه*اي خاص به نقاشي*هاي سقف مي*دهد. معماري محراب اثر الهامي دارد و داراي حالت ويژه*اي است كه عبادت را به ياد مي*آورد .
اين* همه شكوه و جلال ، هنر استاد حسين بناء اصفهاني است . درون اين محراب كتيبه*اي وجود دارد كه متن آن بدين شرح است : « عمل فقير حقير ، محتاج به رحمت خدا محمدرضا ابن استاد حسين بناي اصفهاني 1028 »
در جلو مسجد حوض هشت گوش بسيار زيبايي وجود داشته كه پيوسته لبريز از آب بوده و اين حوض را در اواخر دوره قاجاريه خراب كردند.




نام بنا : مسجد سيد
تاريخ ساخت : 1180 - 1260 هـ.ق
باني : حجت* الا سلام حاج سيدمحمد باقرشفتي
نشاني : خيابان مسجد سيد

مسجد سيد با داشتن چهار در اصلي، و صحني بزرگ ، به صورت چهار ايوانه ساخته شده است . اين مسجد داراي دو شبستان بزرگ ، دو گنبد كوچك و بزرگ ، دو چهلستون ، دو مهتابي وسيع در كف حياط و چهار مهتابي در طبقه فوقاني و يك گلدسته عظيم همراه با ساعتي رفيع و بيش از 45 حجره براي سكونت طلاب علوم ديني مي*باشد .
مسجد سيد از بزرگ*ترين و مشهورترين مساجد اصفهان است كه به همت حجت*الا سلام حاج سيد محمد رفيع باقر از روحانيون بزرگ اصفهان ساخته شد.
بناي اين مسجد وسيع به صورت چهار ايوانه در سال 1180 طرح*ريزي شد و بعد از وفات باني آن توسط پسر و نوه*اش تكميل شد .
ساخت اين بنا به صورت تدريجي صورت گرفت و تا سال 1260 هـ.ق ادامه داشت .
مسجد سيد به دليل دارا بودن تزئينات بسيار زيباي گل و بوته و اسليمي و وجود خط بنايي و خطوط ديگر از استادان معروف دوره قاجاريه در شمار يكي از شاهكارهاي معماري عصر قاجاريه قرار دارد .
در حال حاضر مسجد سيد بهترين نمونه بنايي موجود در اصفهان براي مطالعه كاشي*كاري عهد قاجاريه مي*باشد .
در شمالي مسجد در ورودي اصلي مي*باشد و با سردري رفيع و دو سكو از سنگ پارسي ، همراه با تزئيناتي از كاشي خشت هفت رنگ و گل و بوته و كتيبه*هاي آن به خط ثلث سفيد و زرد بر زمينه كاشي لاجوردي شامل آياتي از قرآن كريم است .
ساعت بزرگ مسجد در بالاي ايوان جنوبي قرار گرفته است . آرامگاه حجت*الاسلام شفتي در قسمت شمال شرقي مسجد قرار گرفته كه بقعه و رواقي مقابل آن است . اين آرامگاه و بقعه داراي تزئينات گچ*بري و كاشي*كاري و كتيبه*هايي به خط ثلث مي*باشد .

نام بنا : مسجد حكيم
اسامي ديگر: مسجد رنگرزان
تاريخ ساخت : 1607 - 1073 هـ.ق
باني : حكيم محمد داوود
نشاني : خيابان سپه ، خيابان حكيم

اين مسجد در انتهاي بازار رنگرزان نزديك بازارچه نو در قرن يازدهم هجري توسط طبيب مخصوص شاه عباس دوم به نام حكيم محمد داوود در محل ويرانه*هاي مسجد جودجير يا مسجد صاحب اسماعيل* بن عباد بنا شد .
مسجد جودجير در شمال غربي اين مسجد قرار دارد . مسجد حكيم داراي چهار در خروجي است . مقبره معروف به سادات در گوشه شمال غربي قرار دارد و چندين آرامگاه ديگر در مقابل درب شرقي مسجد واقفند كه همگي از رجال و دانشمندان و فقها معروف شهر اصفهان هستند .
بر كتيبه سردر شرقي مسجد به خط نستعليق سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي اشعاري نوشته شده كه تاريخ آن 1067 تاريخ شروع بنا مي*باشد .
كتيبه تاريخي سردر شمال به خط ثلث سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي به خط خوشنويس نامدار عصر صفوي تاريخ اتمام بنا را سال 1073 هـ.ق بيان مي*كند .
در دو طرف سردر ، در لوحه كوچك با خط نستعليق سفيد بر زمينه لاجوردي نام سازنده بنا را استاد علي* بيگ بناء اصفهاني معرفي مي*كند .
دو شبستان در شرق و غرب گنبد واقع شده*اند . ايوان شمالي مسجد نيز حاوي كتيبه هاي بسيار زيباست در اطراف ايوان آيات قراني به خط محمد رضا امامي به تاريخ 1071 هـ.ق نوشته شده است .
كاشي*كاري*هاي زيبا و خطوط متنوع و از همه مهمتر وجود خطوط بنايي در گوشه*هاي اين اثر نفيس آنرا در شمار يكي از شاهكارهاي معماري ايراني اسلامي قرار داده است .
از مجموع مطالعات انجام شده چنين بر مي*آيد كه قسمت گنبد و مقصوره و شبستان*هاي مسجد حكيم را در زمان*هاي مختلف ساخته*اند .


 

Roozbeh69

عضو جدید
کاربر ممتاز
آبرو بردن چیه

خوب خیابون خیام قزوین هم مثه خیابونایه شلوغه تهران

فقط چون تو قزوین یدونه اینجوری هست معروفه

اگه تو قزوین یدونست تو تهران که اکثر خیابونای تجاریش اینجوریه

اه خدای من
ريلكس ريلكس ريلكس تر
 

mut

عضو جدید
آخه جرا آبروي قزوين رو ميبري؟

اندک آبروی باقیمانده هم به فنا رفت ....
راستی من هرچی سعی کردم نتونستم باور کنماااااااا .... اینکه تو رفتی خیام خرید مثل اینه که من برم لب آب تماشای رودخونه !!!!!
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
اندک آبروی باقیمانده هم به فنا رفت ....
راستی من هرچی سعی کردم نتونستم باور کنماااااااا .... اینکه تو رفتی خیام خرید مثل اینه که من برم لب آب تماشای رودخونه !!!!!

نه داداش روزبه ما کارش درسته

شما مطمئن باش واسه خرید رفته
 

Roozbeh69

عضو جدید
کاربر ممتاز
اندک آبروی باقیمانده هم به فنا رفت ....
راستی من هرچی سعی کردم نتونستم باور کنماااااااا .... اینکه تو رفتی خیام خرید مثل اینه که من برم لب آب تماشای رودخونه !!!!!

بيا زينب خانم جواب بده
اندك آبرو؟شيطونه ميگه بحثو قومي كنمااااااااااااااااااااااااا
باور نكردي؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بيشتر سعي كن
عجب تشبيهي كردي......هيچ ربطي نداشت:دي
 

mut

عضو جدید
من ریلکسم نیگا :w22:

میگم mut غیرتی شده داره اثار باستانیایه اصفهانو میریزه تو تالاره

:دی

من بچه در و دهات های دور و بر اصفهانم زینب خانوم ... غیرت کجا بود ...
اینا رو هم که نصف قشنگی های اصفهانم نمیشه اکثرشو ندیدم و حتی خیلیشو نشنیدم ...
 

mut

عضو جدید
بيا زينب خانم جواب بده
اندك آبرو؟شيطونه ميگه بحثو قومي كنمااااااااااااااااااااااااا
باور نكردي؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بيشتر سعي كن
عجب تشبيهي كردي......هيچ ربطي نداشت:دي

نه بابا داداشی جدی نگیر !! قومی کجا بود ؟؟؟ به حرف شیطون گوش نده ...
یعنی خیام وضعش اینقدر خرابه !!!
 
بالا