فرهنگ تخصصی لغات مدیریت پروژه

عاطفه خدادی

عضو جدید
فرهنگ تخصصی لغات مديريت پروژه (قسمت اول)

فرهنگ تخصصی لغات مديريت پروژه (قسمت اول)

پروژه (project)

پروژه در اصل از واژه projectum لاتینی است که آن هم برگرفته از واژه projaicer میباشد این واژه از ترکیب دو کلمه PRO , JACERE به وجود آمده است که به ترتیب به معنای پرتاب کردن و پیش یا قبل میباشند بنابر این پروژه عبارت است از حرکتی به سمت آینده به طور پرتابی با برنامه ریزی که از قبل تدارک دیده شده است.

منبع :www.wikipedia.com
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

عاطفه خدادی

عضو جدید
فرهنگ تخصصی لغات مدیریت پروژه (قسمت دوم)

فرهنگ تخصصی لغات مدیریت پروژه (قسمت دوم)

مدیریت پروژه (Project Management)

مدیریت پروژه مجموعه ای از دانش (knowledge) ، مهارت ها (skills) ابزارها (tools) و تکنیک هایی (techniues) است که با به کارگیری و یکپارچه سازی فرایند مدیریت پروژه برای دستیابی به اهداف پروژه میپردازد (PMBOK.2004. ص8)


فرایند (processe)

یک فرایند شامل مجموعه فعالیت های لازم الاجرا برای حصول به یک نتیجه مشخص است
برای اجرای هر پروژه مجموعه ای از فرایند های مختلف صورت میگیر.


گروه فرایندها (processes group)

فرایند های مدیریت پروژه در قالب یکی از 5 گروه ذیل انجام میشود (فرایند های عملیاتی) :

1. فرایند های آغازین (initaitig process group)
2. فرایندهای برنامه ریزی (planning process group)
3. فرایند های اجرا (executing process group)
4.فرایندهای کنترل (controling & monitoring process group)
5. و فرایند های پایانی (closing process group)

هر یک از گروه های فرایند 5 گانه نیز از مجموعه فرایند های کاملا مشخص تشکیل شده اند که با یکدیگر مرتبطند. این فرایند ها ، فرایند های مدیریتی نام دارند که شامل 9 دسته میباشند :

1. یک پارچگی مديريت پروژه (project management integeration)
2. مديريت محدوده پروژه (project scope management)
3. مديريت زمان پروژه (project time management)
4. مديريت هزینه پروژه (project cost management)
5. مديريت کیفیت پروژه (project qualitiy management)
6. مديريت منابع انسانی پروژه (project human resourses management)
7. مديريت ارتباطات پروژه (project communications management)
8. مديريت ریسک پروژه (project risk management)
9. مديريت تدارکات پروژه (project procurement management)
9. تدارکات (project procurement management)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

عاطفه خدادی

عضو جدید
مخفف ها

مخفف ها

ساختار شکست کار:
WBS. Work Breakdown Structure

ارزش حاصله/ارزش افزوده:
EV. Earned Value
مدریریت ارزش افزوده:
EVM. Earned Value Management
ساختار سازمانی اجرائی:
OBS. Organizational Breakdown Structure
مدیریت پروژه یا مدیر پروژه :
PM. Project Management or Project Manager
راهنمای مدیریت پروژه پیکره دانش :
PMBOK. Project Management Body of Knowledge
انجمن مدیریت پروژ(انجمن تخصصی)
PMI .Project Management Institute (professional association)
مدیریت پروژه حرفه ای:
PMP .Project Management Professional
بیمه کیفیت:
QA.Quality Assurance
کنترل کیفیت:
QC. Quality Control
شرح کار یا صورت وضعیت:
SOW. Statement of Work

 
آخرین ویرایش:

عاطفه خدادی

عضو جدید
منشور پروژه

منشور پروژه

منشور پروژه:
محدودیت ها و سمت و سوی پروژه(محدودیتهای یک پروژه در حقیقت آن چیزهایی هستند که از طرف افراد ذیصلاح به آن اعمال میشود)در طی سندی که موسوم به منشور پروژه است به اجمال توضیح داده میشوند این سند همچنین در بردارنده وظایف و مسئولیت های حامی پروژه نیز میباشد
:project Charter.
A document issued by senior management that formally authorizes the existence of a project. And it provides the project manager with the authority to apply organizational resources to project activities


محدودیت ها: constraint

 

microlab

عضو جدید
سلام خانم خدادی اگر امکان داره اون کتاب هایی که ذر مورد مدیریت پروژه مد نظر شماست را برای من معرفی کنید همچنین سایت های مدیریت پروژه را
با تشکر:)
 

jamkaran

عضو جدید
با سلام
من نرم افزار فیلم آموزشی Ms project را دارم . ولی به علت حجم زیاد نتونستم فایلشا براتون بفرستم . اما سایتی بهتون معرفی میکنم که از اونجا میتونید CDشا دریافت کنید . (cdcenter.com بخش محصولات)
 

amirhakimi

عضو جدید
SOW (statement of work)l
بیانیه کار، کل کاری که بایستی انجام شود. (توضیح اضافه تر نسبت به تعریف شما)

stakeholders
ذی نفعان

SPI (schedule performance index)l
شاخص عملکرد جدول زمانبندی، با اثر بخشی کار متبط است و هرچه میزان آن به 1 نزدیکتر باشد بهتر است و از رابطه SPI = EV / PV محاسبه میشود. (pv:planned value ، ارزش برنامه ریزی شده)

project scope
قلمرو پروژه، بازه محصولاتی است که پروژه تولید میکند.

creep scope
قلمرو خزنده، روندی است که هنگامی رخ میدهد که مدیر پروژه اجازه دهد که حتی تغییرات کوچک هم وارد قلمرو پروژه شوند.

scope verification
تایید قلمرو، روندی که طی آن مشتری پروژه محصول پروژه را میپذیرد.

project goal
هدف پروژه، بیان نتیجه روشنی که پروژه باید به آن دست پیدا کند.

project kickoff
شروع پروژه، یک جلسه یا رخداد یا جشن برای معرفی پروژه است. (خیلی مهمه و ما بعضی وقتا متاسفانه یادمون میره که باعث بیگانه ماندن مدیران میانی و پرسنل شرکت مشتری میشه و باعث میشه پروژه به مشکل برخورد کنه !)

project information center
مرکز اطلاعات پروژه، در این اتاق مرکزی مجموعه ایی از مواد و موارد مرتبط با پروژه قرار دارد.

PMO (project management office)l
دفتر مدیریت پروژه، نقش PMO از دوجنبه مهم است: 1- خدمات سنتی مدیریت پروژه را در کل سازمان ارائه میکند. 2- به عنوان کمیته هادی پروژه در کل سازمان عمل میکند.

PND (project network diagram)l
نمودار شبکه ایی پروژه، نقشه سیال کاری است که باید انجام شود.

project planning phase
فاز طرح ریزی پروژه، سنگ بنای یک پروژه موفق فاز طرح ریزی آن است.

project sponsor
حامی پروژه، بنیانگذار پروژه، عامل اتصال مستقیم مدیر پروژه با مدیریت سازمان.

project vision
چشم انداز پروژه، در اصطلاح مدیریت پروژه توانائی دید روشن نسبت به محصولات پروژه و شناسائی راههای تولید آنهاست.

propose statement
بیانیه هدف، بیانیه ایی است که به بیان دلیل تحقیق و انعکاس آن در پروژه پیشنهادی می پردازد.

RFP (request for proposal)l
تقاضای پیشنهاد طرح، تقاضای رسمی از طرف شرکت مشتری به پیمانکار برای ارائه طرحی که در آن، طرح پیشنهادی انجام کار و تخمین هزینه آمده است.

RFQ (request for quote)l
تقاضای لیست قیمت، درخواست خریدار از فروشنده برای ارسال لیست قیمت کالای تولید شده یا خدمات است.

resource calender
تقویم منابع، در آن تعطیلات، محدودیتهای قرارداد کاری درباره کارها و سایر موارد آورده می شود.

critical path
مسیر بحرانی، ترتیب رخدادهایی است که تاریخ تکمیل پروژه را تعیین می کنند.

CPM (critical path method)l
روش مسیر بحرانی، یکی از مرسوم ترین راهها برای محاسبه زمان پایان پروژه است.

date constraints
قیود تعیین تاریخ.

semiflexible constraints
قیود نیمه انعطافی، این الزامات زمان ضرب العجل همراه خود دارند که لازمه انجام آنها این است که کار در تاریخ تعریف شده شروع و خاتمه یابد.

flexible constraints
قیود قابل انعطاف، در این الزامات تاریخ خاصی برای کار تعریف نشده است، بلکه تنها به کارهای قبلی و بعدی خود محدودند.

flexible dead line
ضرب العجل قابل انعطاف، ضرب العجلی است که تاریخ خاصی را برای زمان خاتمه تعیین نکرده است.

float (time or task)l
شناور. زمان یا کاری است که میتواند بدون آنکه سبب تاخیر زمان تکمیل پروژه گردد، وفقه داشته باشد.

SS (start to start)l
کارهایی که رابطه ss دارند میتوانند باهم آغاز شوند ولی لازم نیست با هم تمام شوند.

SF (start to finish)l
در کارهایی که رابطه sf دارند که بسیار نادر هم هست، کار اول شروع نمیشود مگر اینکه کار دوم تمام شده باشد.

SNET (start no earlier than)l
به این مفهوم است که شروع کار را به یک تاریخ معین یا بعد از آن تاریخ مکلف کرده اید و زودتر از آن مقدور نیست. یک الزام نیمه انعطافی است.

SNLT (start no later than)l
به این مفهوم است که لازمه آن شروع کار تا درست قبل از تاریخ تعریف شده است و دیرتر از آن مقدور نیست. یک الزام نیمه انعطافی است.

FF (finish to finish)l
در این موارد لازم است دو کار همزمان با هم و یا با فاصله معین خاتمه یابند.

FS (finish to start)l
در این موارد کار دوم نمیتواند قبل از پایان کار اول شروع شود و باید با فاصله زمانی مشخص از پایان کار اول و در بهترین حالت بلافاصله بعد از خاتمه کار اول آغاز شود.

FNET (finish no earlier than)l
الزام این است که کار در راس یا بعد از تاریخ معین تمام شود و زودتر از آن مقدور نیست.

FNLT (finish no later than)l
الزام این است که کار در راس یا قبل از تاریخ معین تمام شود و دیرتر از آن مقدور نیست.

lag
فاصله زمانی، زمان بین کارهای پروژه است.

parkinson's law
قانون پارکینسون، بیان میکند که کار تمام ظرف زمانی خود را پر میکند. یعنی هرچه به فعالیت زمان بیشتری اختصاص دهیم آن فعالیت بیشتر طول میکشد.

resource constraints
الزامات منابع، هنگامی رخ میدهد که مدیر پروژه بنا به محدودیتهای خاص منابع دو کار را که میتوانند رابطه SS داشته باشند به شکل FS تعریف نماید.

delphi technique
روش دلفی، یک روش پرس و جو از افراد خبره بدون ذکر نام و نشان افراد برای یافتن ریسک موجود در پروژه.

feasibility plan
طرح امکان سنجی، سند توضیحی و حاصل تحقیقی است که انجام داده اید. این طرح جهت تعیین اعتبار پروژه تدوین میشود.

forecasting
پیش بینی، یک تخمین علمی از زمان تکمیل پروژه که میتواند معرف تعیین میزان هزینه انجام پروژه هم باشد.

gant chart
نمودار گانت، تداخل کارها در انجام کار تکمیل پروژه را نشان میدهد. همینطور نمایانگر درصد پیشرفت فعالیتها و کل پروژه است.

GERT (graphical evaluation and review technique)l
گرت، تکنیک بررسی و برآورد گرافیکی، موفقیتهای شرطی، شاخه شاخه شدن و در حلقه افتادن کارها بنابر برآوردهای آماری است.

PERT (program evaluation and review technique)l
پرت، تکنیک بررسی و برآورد برنامه، یک ابزار زمانبندی شده است که از وزن متوسط برای پیش بینی طول مدت کارهای پروژه استفاده میکند.

influence diagram
نمودار تاثیر، این نمودار مشکلات تصمیم را آشکار میکند. تمامی اجزای متغییرها، تصمیمات و اهداف و تاثیر هرکدام را بر دیگری تعریف میکند.

milestones
اهداف کوتاه مدت، رسیدن به این اهداف واسط نشان دهنده اتمام کاری بخصوص و برطبق جدول زمانبندی است.

pilot team
تیم پیشاهنگ، یک دسته از افراد که قابلیت عملیاتی کردن محصول قبل از اینکه در دسترس همه سازمان قرار بگیرد را دارند و این فرصت را به مدیر پروژه میدهند که مطابقت محصول با هدف پروژه را ارزیابی نماید.

final project report
گزارش نهایی پروژه، مجموعه تمامی گزارشات فازهای کاری پروژه بعلاوه چند مورد اضافی است.

post - project audit
ممیزی پس از پروژه، هدف از این ممیزی تحلیل پروژه تکمیل شده، اثربخشی تیم پروژه، موفقیت پروژه، ارزش محصولات پروژه و تائید کل پروژه توسط مشتری است.

سعی کردم چیزی از قلم نیافته ولی مسلما اصطلاحات زیادی تو مدیریت پروژه هست که من حتی اسمشونم نشنیدم.
دوستان دیگه هم اگه اصطلاحاتی را میدونن بیان مطرح کنن تا تو این تاپیک فرهنگ لغت کاملی از مدیریت پروژه داشته باشیم.

برگرفته از کتاب :
Information Technology Project Management: on track from start to finish, joseph philips.
 
آخرین ویرایش:

عاطفه خدادی

عضو جدید
قسمت اولA-b

قسمت اولA-b

Accept (پذيرفتن)
Acceptance (پذيرش)
Acceptance criteria (معيار هاي پذيرش)
Accountabilityاسخگويي)
Accuracy(دقت)
Activityعاليت)
Activity attribute(ويژگي فعاليت)
Activity code(كد فعاليت)
Activity definition(تعريف فعاليت)
Activity description(شرح فعاليت)
Activity duration(مدت فعاليت)
Activity duration estimating(تخمين/برآورد مدت زمان فعاليت)
Activity identifier(شاخص فعاليت)
Activity list(ليست فعاليت)
Activities Sequencing(توالي فعاليت­ها)
Activity-on-arrow(AOA)(فعاليت بر پيكان
Activity-on-node(فعاليت بر گره )
Activities Resource Estimating(برآورد منابع فعاليت­ها)
Actual cost (هزينه واقعي)
Actual Cost of Work Performed(ACWP)(هزينة واقعي كار انجام شده)
Actual duration(مدت زمان واقعي)
Actual start day(تاريخ شروع واقعي)
Actual Finish Date (AF)(تاريخ پايان واقعي)
Analogous estimating(تخمين قياسي)
Application area(حوزه كاربرد)
Apportioned effort(تلاش توزيع شده)
Approved change request (درخواست تغييير تاييد شده)
Arrow(پيكان )
Arrow diagramming method(روش نمودار سازي پيكاني)
As-of date(تاريخ برسي وضعيت)
Authority(اختيارات (قدرت)
Ansoff Matrix(ماتريس انسوف)
Approve(تصويب و تأييد)
Affinity Diagram(دياگرام وابستگي)
Assumptions(مفروضات)
Assumption analysis(تحليل مفروضات (فرضيات)
Balanced Matrix Organization(سازمان ماتريسي متعادل)
Bar chart(نمودار ميله اي)
Baseline(مبنا)
Baseline Plan(طرح مبنا)
Baseline finish date(تاريخ پايان خط مبنا)
Baseline start date(تاريخ شروع خط مبنا)
Behind Schedule(عقب­تر از برنامه)
Brainstorming(طوفان فكري)
Bottom-up Estimating(برآورد از پايين به بالا)
Budget at Completion(BAC)(بودجه در پايان كار)
Budget Risk(ريسك بودجه)
Budgeted Cost of Work Performed(BCWP)(هزينة‌ كار انجام شده)
Budgeted Cost of Work Scheduled(BCWS)(بودجة مورد نياز براي كارهاي باقيمانده)
Bureaucracy(ديوانسالاري)
Buffer (اندوخته)
Buyer(خريدار)
Business Strategic Plan(برنامة راهبردي كسب و كار)
 
آخرین ویرایش:

عاطفه خدادی

عضو جدید
قسمت دومC-D

قسمت دومC-D

Chang control board ( كميته كنترل تغيير)
Chang control ( سیستم کنترل تغیی)
Change Control ( کنترل تغییر)
Change Log ( جدول تغییر)
Change Management ( مديريت تغيير)
Change Request ( درخواست تغيير)
Chart f accounts (جدول حسابها)
Code of account ( كد حسابها)
Charter (منشور )
Check list (چك ليست)
Claim ( ادعا)
Close-out Report (گزارش پاياني)
Close project ( خاتمه پروژه)
Closing Process Groupروه فرآيند پاياني)
Co-location ( هم مكاني)
Common cause ( دليل مشترك)
Communications management plan (برنامه مديريت ارتباطات)
Communication planning (برنامه ريزي ارتباطات)
Communications ( ارتباطات)
Composite Organization (سازمان مركب)
Compensation ( غرامت)
Component (جزء)
Configuration management system (سيستم مديريت پيكر بندي)
Concept (مفهوم)
Constraint (محدوديّت)
Contingency Time/ Budget (زمان/ بودجة احتياطي (ذخيره)
Contract ( قرارداد)
Contract administration (اداره قرارداد)
Contract closure (خاتمه قرارداد )
Contract management plan (برنامه مديريت قرارداد)
Contract statement of work ( بيانيه كار قرارداد)
Contract work breakdown structure ( ساختار شكست كار قرارداد )
Control ( كنترل)
Control account (حساب كنترل )
Control account plan ( برنامه حساب كنترل )
Control chart ( نمودار كنترل)
Control limit ( حدود كنترل)
Corrective action ( اقدامات اصلاحي )
Cost/ Schedule Control Systems Criteria ( معيار سيستم­هاي كنترل زمان بندي و هزينه)
Cost baseline (خط مبناي هزينه )
Cost budgeting ( بودجه بندي هزينه )
Cost control ( كنترل هزينه)
Cost management plan ( برنامه مديريت هزينه)
Cost of quality (هزينه كيفيت)
Cost performance index ( شاخص عملكرد هزينه)
Cost-plus-fee ( هزينه بعلاوه سود)
Cost-plus-fixed-fee (قراداد هزينه بعلاوه سود ثابت )
Cost-plus-incentive-fee ( قرارداد هزينه بعلاوه سودو مشوق)
Cost-plus-percentage of cost ( هزينه بعلاوه درصدي از هزينه )
Cost-reimbursable contract ( قرارداد با بازپرداخت هزينه)
Cost Breakdown Structure ( ساختار شكست هزينه)
Cost Estimating ( برآورد هزينه)
Cost Risk (ريسك هزينه)
Crashing ( تراكم)
Cost Variance (انحراف هزينه)
Countermeasure ( اقدام متقابل)
Criteria ( معيار)
Critical path (مسير بحراني)
Critical activity (فعاليت بحراني)
Critical chain methods ( روش زنجيره بحراني)
Customer Acceptance Criteria(CAC) ( معيار رضايت مندي مشتري)
Customer Evaluation ( ارزيابي مشتري)
Customer Needs ( نيازهاي مشتري)
Date date ( تاريخ برسي وضعيت)
Decision tree analysis ( تحليل درخت تصميم)
Decompose ( تجزينه كردن)
Decomposition ( تجزيه)
Defect ( عيب)
Defect repair (تعمير عيب)
design review ( بازنگري طراحي)
Develop project charter ( توسعه منشور پروژه)
Develop project management plan ( توسعه برنامه مديريت پروژه)
Develop project scope statement ( تهيه بيانيه محدوده پروژه (مقدماتي)
Develop project team ( توسعه تيم پروژه)
Direct& manage project execution ( هدايت و مديريت اجراي پروژه)
Discipline ( انضباط)
Discrete effort ( تلاش مجزا)
Document ( سند)
documented procedure ( رويه مستند شده)
Dynamic Strategic Plan (برنامة راهبردي پويا)
Deadline ( سررسيد)
Deliverable (محصول (اقلام قابل تحويل)
Deliverables Schedule ( زمان بندي محصولات)
Delivery Date ( تاريخ تحويل)
Dependencies ( وابستگي­ها)
Detailed Schedule(DS) (زمان بندي تفصيلي)
Direct Costs هزينه­هاي مستقيم
Directive Project Management (مديريت پروژة انحصاري)
dummy activity ( فعاليت مجازي)
Duration ( مدت)
 
آخرین ویرایش:

mostafa setadieh

عضو جدید
کار جالبی بود زحمت کشیدید خسته نباشید اگه امکان داره این کار رو برای کنترل موجودی 1 ویا کنترل کیفیت تکرار کنید.در اخر باز از این کار تشکر میکنم.:gol:
 

roshandoust

عضو جدید
سلام
این تاپیک به جهت گردآوری کلیه لغات و اصطلاحات انگلیسی کنترل و مدیریت پروژه ایجاد شده
امیدوارم با هم کاری همه دوستان فعال در تالار در پایان کار یک منبع جامع و کارآمد از این لغات بدست آید
فکر میکنم اگر Glussori، PMBOK رو بنویسید بهتر چون تمام لغات کلید در آن شرح داده شده است
 

stariran

عضو جدید
با سلام
من نرم افزار فیلم آموزشی Ms project را دارم . ولی به علت حجم زیاد نتونستم فایلشا براتون بفرستم . اما سایتی بهتون معرفی میکنم که از اونجا میتونید CDشا دریافت کنید . (cdcenter.com بخش محصولات)
سلام. من به سايت مذكور رفتم. بخش محصولات را نديدم! لطفا راهنمايي كنيد.
تشكر.
ضمنا، اگه به رايانامه ام خبر بدين، ممنون ميشم.
با تشكر مجدد.
mohammadyazdaniets@yahoo.com
 
آخرین ویرایش:
بالا