متن کتاب اول دبستان ۸۹(خنده دار )

S i s i l

عضو جدید
کاربر ممتاز
الفبا از پ ، و ، ل شروع میشه ،بابا دیگه آب نمیده چون اداره آب و فاضلاب آب رو قطع کرده ،دهقان فداکار پیر شده و دنبال چندر غاز مستمری از این اداره میره تو اون اداره، مرغا هورمون خوردن وخروس شدن، خروسا مامانی شدن برای مرغا عشوه میان و ناز میکنن، سن ازدواج مرغا بالا رفته دیگه تخم نمی کنند،چوپان دروغگو عزیز شده و کلی طرفدار داره، شنگول و منگول بزرگ شدن و گرگ شدن. مامانشونم دو سه روزیه رفته تایلند گیساشو ببافه، دارا و سارا رفتن فرانسه کبابی باز کردن، کوکب خانم رفته یه ماکروفر سامسونگ خریده و دیگه حوصله مهمونداری رو نداره و جواب تلفن رو هم نمیده، کبری موهاشو مش کرده و تصمیم گرفته دماغشو عمل کنه، روباه و کلاغ دستشون تو یه کاسست، حسنک گوسفنداشو فروخته و پیکان خریده مسافرکشی می‌کنه، آرش کمانگیر معتاد شده و دیگه سنگ هم نمی تونه پرت کنه، شیرین، خسرو و فرهاد رو پیچونده و با دوست پسرش رفته اسکی، رستم و اسفندیار اسباشونو فروختن و موتور خریدن میرن کیف قاپی،پتروس از بس با دوست دختراش چت کرده انگشت درد گرفته و دیگه نمی تونه انگشتشو بکنه تو سوراخ سد، خانواده آقای هاشمی دیگه بنزین ندارن برن مسافرت در ضمن دل خوشی هم از راه و سفر ندارن چون آخرین باری که تو راه گوشت کبابی خریدن چوپان دروغگو گوشت خر بهشون فروخته


 

somayeh_63

عضو جدید
کاربر ممتاز
تکراری نزن خوب

نکنه میری از همین تایپیکهای تکراری کپی میگیری ؟

یا حتما داری کشفیات باستانی انجام میدی و اینا رو از زیر خاک بیرون میکشی :D
بابک تو انگار ندامتتم دو دقیقه طول میکشه.....آره؟
 

Sarp

مدیر بازنشسته
آقا بابک به استارتر تاپیک دقت کن ;)
دقت کردم :surprised:
من دوست دارم تاپیک تکراریم بزنم
تموم شد رفت
تاپیک جدید می خواید برید تو تالار آزاد ببینید پکه دیگه زدم:mad:
اینو واسه من ترجمه میکنی ؟ :smile:
تو هم بیکاری که می گردی من چی می زنم!
از شدت بیکاری دماغم میخاره :eek:
 

Similar threads

بالا