من سردم است و انگار هيچ وقت گرم نخواهم شد
ای يار يگانه ترين يار
آن شراب مگر چند ساله بود ؟
----------------------------
من سهراب بلدم ولی مطمئنم تو ديگه فروغ نميدونی
دیگرم گرمی نمی بخشی
عشق ای خورشید یخ بسته
سینه ام صحرای نومیدیست
خسته ام از عشق هم خسته
تپش های دل درد آشناییراهيچ چشمی ، عاشقانه به زمين خيره نبود
کسی از ديدن يک باغچه مجذوب نشد
هيچکس زاغچه ای را سر يک مزرعه جدی نگرفت
--------------------------------------------
سلام دوست تازه وارد aloosha
من شعر شما رو دير ديدم
اميدوارم اوقات خوبی رو تو باشگاه داشته باشين
هيچ چشمی ، عاشقانه به زمين خيره نبود
کسی از ديدن يک باغچه مجذوب نشد
هيچکس زاغچه ای را سر يک مزرعه جدی نگرفت
--------------------------------------------
سلام دوست تازه وارد aloosha
من شعر شما رو دير ديدم
اميدوارم اوقات خوبی رو تو باشگاه داشته باشين
تپش های دل درد آشناییرا
نسیم از کوچه خاموش می آورد
هنوز آهنگ دورا دور پایی
مرسی
نرگس تو کجا و چشم مستش
او سر خوش و تو خمار داری
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |