پرخاطره ترین بازی دوران کودکیتان را با کمی توضیحات معرفی بفرمایید.

engin-m

عضو جدید
واسه من
تیله بازی
عکس بازی(با عکس آدامس ها)
فوتبال
قایم باشک
گه گداری هم زنگ خونه ها رو میزدیم در میرفتیم
و...
 

kiana jigar

عضو جدید
دوچرخه سواري با پسر همسايه!!:biggrin:
انقدر بچه ي ماهي بود....يادش به خير
الان بزرگ شده
 

engin-m

عضو جدید
راستی ما باتایر هم بازی می کردیم یه تایر موتوریا ماشین پیدا میکردیم بعد با چوب میزدیم میرفت و خودمونم دنبالش میدویدیم ویا مسابقه می دادیم گاهی هم شاخ به شاخ به هم میزدیم خیلی با حال بود یادش به خیر
 

نارون آبي

عضو جدید
دوچرخه سواری که خیلی کیف میداد
حال میکردیم با پسرا
بیچاره ها همیشه جور ما رو میکشیدن
سوارمون میکردن و کلی ما رو راه میبردن
و مواظب بودن که آسیب نبینیم
و عروس و داماد بازی میکردیم وکلی کیف میداد
 

*باران*

عضو جدید
کاربر ممتاز
خاله بازی
 

engin-m

عضو جدید
دوچرخه سواری که خیلی کیف میداد
حال میکردیم با پسرا
بیچاره ها همیشه جور ما رو میکشیدن
سوارمون میکردن و کلی ما رو راه میبردن
و مواظب بودن که آسیب نبینیم
و عروس و داماد بازی میکردیم وکلی کیف میداد

بیچاره پسرا
ولی خب اونا هم افتخار میکردن به این کارشون
 

jamaka

عضو جدید
کاربر ممتاز
فوتبال با داداشم تو سالن خونه چقد حال میداد تا چشم مامان بابامو دور میدیدیم فرداش همسایه ها فوضولی میکردن
کارت بازی
فوتبال دستی
دوچرخه سواری هییییییی یادش بخیر یادم نمیاد 1بارم با دخترا بازی کرده باشم همش با پسرا بازی میکردم
 

ixabedi

کاربر فعال
فوتبال بازی کردن با پای برهنه روی آسفالت اونم ساعت 2 در تابستان...
هفت سنگ...
وسطی...
گرگم به هوا...
قایم باشک...
منج...
خاله بازی...
اسم و فامیل...
نقطه بازی..
و
..
..
..
 

jamaka

عضو جدید
کاربر ممتاز
فوتبال بازی کردن با پای برهنه روی آسفالت اونم ساعت 2 در تابستان...
هفت سنگ...
وسطی...
گرگم به هوا...
قایم باشک...
منج...
خاله بازی...
اسم و فامیل...
نقطه بازی..
و
..
..
..
سلام تو خاله بازیم میکردی:biggrin: من که اصلا بلد نیستم بیشتر دخترا رو میزدم
 

hiva13

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عمو زنجیر باف تو حیاط مدرسه مون اییییییییییییییی یادش بخیر:cry:
 

ixabedi

کاربر فعال
سلام تو خاله بازیم میکردی:biggrin: من که اصلا بلد نیستم بیشتر دخترا رو میزدم
چه جورم...
ظروف غذامون سر نوشابه و سر شیشه ترشی و..بود

امکانت نبود دیگه...
مثل الان نبود که یه سریس کامل اسباب خونه بهمراه یخچال و ماشین لباسشویی و ظرفشویی را میفروش 4 هزار تومن
یاد این بستنی توپی ها هم بخیر


 
آخرین ویرایش:

jamaka

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه جورم...
ظروف غذامون سر نوشابه و سر شیشه ترشی و..بود

امکانت نبود دیگه...
مثل الان نبود که یه سریس کامل اسباب خونه بهمراه یخچال و ماشین لباسشویی و ظرفشویی را میفروش 4 هزار تومن
یاد این بستنی توپی ها هم بخیر


اخی مر30 این عکست واقعا بجا بود منو برد تو خاطرات بچگیام خیلی ازینا جمع میکردم بعدش تو کوچه محکم شوت میکردم طرف دخترا که داشتن بازی میکردن و چقد بعدش بهشون میخندیدم ممنونتم
ولی خداییش من الان موندم که کدوممون دختریم کدوم پسر؟
 

artinbala999

عضو جدید
من با پسرا فوتبال بازی میکردیم با دخترام لی لی ولی همیشه وقتی دخترا بیشتر بودن شروع به جر زنی می کردن سنگ و ور میداشتم و بازی رو خراب می کردم یادش بخیر
 

jamaka

عضو جدید
کاربر ممتاز
من با پسرا فوتبال بازی میکردیم با دخترام لی لی ولی همیشه وقتی دخترا بیشتر بودن شروع به جر زنی می کردن سنگ و ور میداشتم و بازی رو خراب می کردم یادش بخیر
پس فهمیدم من پسرم اخه همه اینکارارو من میکردم عجبا .............خیلی حال میداد وقتی لوسا گریه میکردنو پا میکوبیدن
 

Estrella

عضو جدید
کاربر ممتاز
لی لی.........
فک نکنم نیاز به توضیح بیشترباشه.......:D
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه جورم...
ظروف غذامون سر نوشابه و سر شیشه ترشی و..بود

امکانت نبود دیگه...
مثل الان نبود که یه سریس کامل اسباب خونه بهمراه یخچال و ماشین لباسشویی و ظرفشویی را میفروش 4 هزار تومن
یاد این بستنی توپی ها هم بخیر


خیلی عکست رو دوست دارم.من و داداشم همیشه میرفتیم ازین بستنی ها میخریدیم میگفتیم بابام میاد حساب میکنه:biggrin:
واقعا یادش بخیر چه دورانی بود
 

soraya_shz

عضو جدید
يه قل ، دو قل
شش خونه آتشي
چند قدم
دوست دشمن
قايم موشك
مامان بازي
 

engin-m

عضو جدید
یاد با آن روزگاران یاد باد

یاد با آن روزگاران یاد باد

چوب سوار میشدیم میگفتیم که اسب سواری میکنیم
 

وحيد اسماعيلي

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
چوب سوار میشدیم میگفتیم که اسب سواری میکنیم


دزد و پليس

براي خودمون از ساقه گل آفتاب گردون و دو قطعه تخته كه از جعبه هاي ميوه چوبي جدا مي كرديم يه سري تفنگ درست مي كرديم و


يه دسته دزد مي شدن و يه دسته پليس بعد تو خونه هاي اطراف كه هنوز كامل ساخته نشده بودن سنگر مي گرفتيم و ......
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لی لی
دارت
ترقه ساعت دو بعدازظهر وای همه خواب بودن🙄
هفت سنگ
کارت بازی
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
الک دولک
لی لی
هفت سنگ
یه قل دو قل
وسطی
خاله بازی
 

حميدرن

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
روبروی خونمون یک ساختمان نیمه ساز بود(در حد فونداسیون فقط )
10-12 ساله بودم.
یک قنات قدیمی از زیر این ساختمان رد می شد که دهانه یکی از چاه هایش واریز کرده بود. روی دهانه چاه رو خودمون با آرماتور یک پل ساخته بودیم از روش رد می شدیم.
ازش داشتم رد می شدم پام به میله های پل گیر کردم سر وته از وسط پل تو دهانه چاه آویزون شدم:o:o:o.دوستم اومد کمکم کرد از اون وضع دراومدم.
الان بچه ها را اگه تونستید از خونه بفرستید بیرون. این کارها و بازی پیشکش.
 

حميدرن

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
روبروی خونمون یک ساختمان نیمه ساز بود(در حد فونداسیون فقط )
10-12 ساله بودم.
یک قنات قدیمی از زیر این ساختمان رد می شد که دهانه یکی از چاه هایش واریز کرده بود. روی دهانه چاه رو خودمون با آرماتور یک پل ساخته بودیم از روش رد می شدیم.
ازش داشتم رد می شدم پام به میله های پل گیر کردم سر وته از وسط پل تو دهانه چاه آویزون شدم:o:o:o.دوستم اومد کمکم کرد از اون وضع دراومدم.
الان بچه ها را اگه تونستید از خونه بفرستید بیرون. این کارها و بازی پیشکش.
تو این زمین افتاده انواع باز ی ها می کردیم. حالا کم کم بقیه اش رو تعریف می کنم.
 

Similar threads

بالا