*** آرشیو اخبار تاریخ گذشته ***

*** آرشیو اخبار تاریخ گذشته ***


  • مجموع رای دهندگان
    71

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ديدار انسان با موجودات فضايي در قرن حاضر ؟!


دانشمندان مدعي‌اند در قرن حاضر امكان رويارويي انسان با موجودات فضايي احتمالي وجود دارد.

به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، جوسلين بل برنل، متخصص فيزيك نجومي در دانشگاه آكسفورد كه كاشف نخستين تپ‌اخترهاي راديويي نيز هست، طي سخنراني در انجمن باز علوم اروپا (Euroscience Open Forum) در دوبلين پيش‌بيني كرد كه انسان در قرن جاري به نشانه‌هايي از حيات و حتي زندگي هوشمند در جاهاي ديگر دست خواهد يافت.

وي خاطرنشان كرد: يافتن حيات در سيارات صخره‌يي داراي دي‌اكسيد كربن و لايه ازن در جو آن‌ها محتمل است و البته در صورت يافتن علائم حيات بيگانه، برقراري ارتباط با آن‌ها از زمين و از طريق راديو يا ليزر دهه‌ها به طول خواهد انجاميد.

به گفته اين دانشمند، هيچ چيز سريع‌تر از نور حركت نمي‌كند بنابراين مي‌توان به عنوان يك شيوه‌ از مكالماتي سخن به ميان آورد كه 50 يا 100 سال زمان خواهند برد.

نتايج يك نظرسنجي به عمل آمده از بالغ بر دو هزار مرد و زن در انگلستان حاكي از آن است كه 44 درصد آن‌ها به وجود حيات فرازميني باور داشته و بيش از يك سوم اين افراد نيز بر جست‌وجوي جدي براي يافتن چنين حياتي و تلاش براي برقراري تماس با تمدن‌هاي بيگانه تاكيد دارند.

آرتور سي كلارك، نويسنده داستان‌هاي علمي تخيلي نيز معتقد بود كه پيدا نكردن جزئي‌ترين علائم حيات فراتر از زمين وي را به هيچ وجه متعجب يا نااميد نكرده است.


به ادعاي وي، شايد فناوري‌هاي كنوني براي صورت دادن اين امر ابتدايي باشند.

لرد مارتين ريز منجم و استاد كيهان‌شناسي و فيزيك نجومي در دانشگاه كمبريج معتقد است كه وجود حيات فرازميني شايد فراتر از درك انسان است.

به گفته وي، شايد موجودات فضايي با ما روبرو شوند و ما حتي آن‌‌ها را نشناسيم زيرا انسان در جستجوي موجوداتي شبيه به خود است.

وي اظهار مي‌دارد كه حيات و هوش در خارج از زمين مي‌تواند در اشكالي وجود داشته باشد كه ما قادر به درك آن‌ها نيستيم، درست مانند اين كه يك شامپانزه قادر به درك تئوري كوانتوم نيست، امكان دارد جنبه‌هايي از واقعيت در فضاي خارج موجود باشند كه فراتر از توانايي مغز انسان باشد.

وي در ادامهافزود: انسان‌ها حد و مرز پيچيدگي تكاملي نيستند و ممكن است موجودات پساانساني ارگانيك يا سيليكون محور نيز وجود داشته باشند.

در عين حال، فرانك دارك موسس انستيتو علمي SETI معتقد است كه تلويزيون‌هاي ماهواره‌يي و انقلاب ديجيتالي با برش مخابره سيگنال‌هاي تلويزيوني و راديويي به درون فضا انسان را براي موجودات فضايي نامرئي كرده‌اند. زمين هم‌اكنون توسط پوسته اي با عرض 50 سال نوري متشكل از تشعشع مخابرات تلويزيوني، راديويي و راداري محاصره شده است و اين سيگنال‌هاي تلويزيوني براي موجودات فضايي نظاره‌گر همچون صداي سفيد به نظر مي‌رسند.

ميلان سيركوويچ از رصدخانه ستاره‌شناسي بلگراد نيز اشاره مي‌كند كه عمر متوسط سيارت فرازميني در كهكشان راه شيري حدود 1.8 گيگاسال (يك ميليارد سال) بوده كه اين رقم بزرگ‌تر از عمر زمين و منظومه شمسي است.

اين بدين معناست كه به همان ميزان عمر متوسط تمدن‌هاي تكنولوژيكي نيز بايد بزرگ‌تر از عمر تمدن‌هاي انساني باشد. وسيع بودن اين فاصله نشان مي‌دهد كه يك يا چند فرايند مرئي بودن جوامع فرازميني را سركوب مي‌كند.
 

asghar rahmati

عضو جدید
علت رنگین شدن شفقهای قطبی

علت رنگین شدن شفقهای قطبی

علت رنگین شدن شفقهای قطبی

شفق‌های قطبی نورهای زیبایی هستند که معمولاً در شب و در عرض‌های جغرافیایی قطبی به چشم می‌خورند. این پدیده های زیبای طبیعی در یونوسفر تشکیل می‌شوند و سپیده دم قطبی قابل مشاهده هستند. در عرض جغرافیایی قطب شمال به آنها شفق‌های شمالی نیز گفته می‌شود که این نام (aurora) بر گرفته از نام رومی سپیده‌دم و نام یونانی باد شمالی است که در سال 1621 توسط پیر گاسندی روی این پدیده طبیعی گذاشته شد.
به شفق‌های قطبی، نور قطب شمال هم گفته می‌شود زیرا آنها غالباً در نیم کره شمالی رویت می ‌شوند و هر چقدر به قطب شمال نزدیک می‌شوید با توجه به مجاورت با قطب مغناطیسی شمالی زمین احتمال بیشتری می ‌رود که آنها قابل رویت باشند، برای مثال در شهرهای شمالی کانادا که بسیار نزدیک به قطب هستند امکان رویت آنها بسیار زیاد است.

نور سبز شفق


شقفهای شمالی آسمان دارفیلد در نیوزیلند را در روز 10 ژوئیه (20 تیرماه) روشن کرده اند، درست چند روز پس از آن که طوفان شدیدی در خورشید، تنها ستاره منظومه ما شکل گرفت.



شفقهای شمالی معمولا زمانی تشکیل می شوند که ذرات خورشیدی باردار به میدان مغناطیسی زمین برخورد می کنند. این ذرات با ملکولهای اتمسفر زمین برخورد کرده، انرژی را منتقل کرده و ملکولهای هوایی براقی تولید می کنند.​
رنگ سبز چون این تصویر در نتیجه برخورد ذرات با اکسیژن است. رنگهایی که قرمزی بیشتری دارند در نتیجه برخورد ذرات با نیتروژن ایجاد می شوند.​
انعکاس شفقی



شفقهای قطبی در دریاچه سنت چارلز نزدیک شهر کبک کانادا منعکس شده اند.



فرانسیس آدت عکاس این تصویر در یک بعداز ظهر تماشایی مدت زمانی را در کنار این دریاچه سپری شود تا این انعکاس قابل مشاهده شود و سپس اقدام به گرفتن این تصویر کرده است.
رقص نور



دریاچه مینه وانکا در پارک ملی بانف کانادا از اماکن مشهور ایجاد شفقهای قطبی است.



پل زیزکا عکاس این تصویر اظهار داشت: اکثر اوقات این پدیده با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیست، اما اکنون مادر طبیعت آن را به نمایش گذاشته که از دست دادن آن بسیار دشوار است.​
قدرت خورشید



طوفان خورشیدی که در تاریخ 6 ژوئیه (16 تیرماه) به اوج خود رسید از عوامل ایجاد شفقهای قطبی اخیر شمرده می شود، طولانی ناگهانی که به دنبال آن آزاد شدن انرژی مغناطیسی صورت گرفته است.



اگر ذرات از سمت خورشید که رو به زمین است به ما برسد این احتمال وجود دارد که ذرات به اتمسفر زمین برخورد کند.​
انعکاس شیشه ای


انعکاس شیشه ای شفق قطبی روی دریاچه سوپریور پیش از شدت گرفتن طوفان خورشیدی در این تصویر قابل مشاهده است.



پل نلسون این شفق را بسیار شفاف و قابل مشاهده توصیف کرده بود به رغم این حقیقت که ماه تقریبا بدر کامل بود.
81928691619152851291291851
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا زمين خشك است؟

چرا زمين خشك است؟

[h=1] چرا زمين خشك است؟

[/h]







تحليل‌هاي جديد دانشمندان اين واقعيت كه چرا زمين خشك است را توضيح مي‌دهد.



به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) كمبود آب در زمين همواره ذهن محققان را به خود مشغول كرده است.

يك مدل استاندارد موجود اين واقعيت كه چگونه منظومه شمسي از يك ديسك گازي تشكيل شده را توضيح مي‌دهد. مطالعه اين ديسك چرخشي متشكل از گاز و گرد و غبار كه ميلياردها سال قبل خورشيد را احاطه كرد، نشان مي‌دهد كه زمين بايد يك سياره آبي باشد.

مدل مزبور همچنين از آن حكايت دارد كه زمين بايد از ماده يخي و در ناحيه‌يي حول خورشيد شكل گرفته باشد كه در آن‌جا دماها براي متراكم كردن يخ از اين ديسك به اندازه كافي پايين بوده‌اند و بنابراين زمين بايد از ماده‌يي غني از آب تشكيل شده باشد. هم اكنون اين پرسش مطرح است كه با وجود اين واقعيت چرا سياره ما نسبتاً خشك است.



با اين حال تحليل جديد مدل ديسك منسجم (accretion-disk model) كه توضيح دهنده چگونگي شكل‌گيري سيارات از يك ديسك باقي مانده به دور خورشيد است، دليل احتمالي خشكي نسبي زمين را مطرح مي‌كند.



اين تحقيق كه توسط ربكا مارتين و ماريو ليويو از موسسه علوم تلسكوپ فضايي در بالتيمور رهبري شد، نشان مي‌دهد كه زمين از بقاياي صخره‌يي و در منطقه‌يي خشك و گرم‌تر يعني در درون ناحيه‌يي موسوم به "خط برفي" (snow line) شكل گرفت.

هم‌اكنون خط برفي در منظومه شمسي و در وسط كمربند سياره‌يي واقع شده كه مخزن آوار و خرده‌سنگ بين مريخ و مشتري است. فراتر از اين نقطه، نور خورشيد ضعيف‌تر از آن است كه بقاياي يخي به جا مانده از ديسك گازي را ذوب كند. مدل‌هاي ديسك منسجم نشان مي‌دهد كه خط برفي 4.5 ميليارد سال قبل يعني زمان شكل‌گيري زمين بسيار نزديك‌تر به خورشيد بوده است.



به گفته مارتين، در صورتي كه خط برفي در زمان شكل‌گيري سياره ما درون مدار زمين ‌مي‌بود، سياره ما هم‌اكنون بايد يخي مي‌بود. سياراتي همچون اورانوس و نپتون كه دورتر از خط برفي شكل گرفتند، از ده‌ها درصد آب تشكيل شده‌اند اما زمين آب زيادي ندارد و اين امر همواره يك معما بوده است.

اين دانشمند معتقد است كه مدل بازبيني‌شده يك طرح كلي براي تعيين رفتار تمامي ديسك‌ها به دور ستاره‌هاي جوان نيست.

نتايج اين تحقيق در مجله Monthly Notices of the Royal Astronomical Society انشار يافت.
 

jimmi

عضو جدید
من تأییدت میکنم
کلاً قشنگ زیگزاگ میری!!
ولی واقعاً، خوشم میاد با آدم فهمیده ای طرف هستی
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش خیلی در این مورد مطالعه منسجم نداشتم . متاسفانه همه دانسته هام محدوده به چند فیلم سینمایی و مستنده ........


ولی دبیر فیزیک دبیرستانمون یکبار گفت : " باید خیلی مخلوقات خودخواهی باشیم که فکر کنیم جهان هستی و کل کائنات فقط و فقط بخاطر ما انسان های زمینی افریده شده باشه . اوج غرور خاکیانه که تصور کنند اسمانها فقط بخاطر اونها خلق شده ."


این حرف دبیرمون خیلی بدلم نشست . یه جورایی باهاش موافقم.
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
هشت راز بي‌پاسخ فضا كه دانشمندان را سردرگم كرده است!

هشت راز بي‌پاسخ فضا كه دانشمندان را سردرگم كرده است!

[h=2]/چرا منظومه شمسي اين قدرعجيب است؟/
[/h]
[h=1] هشت راز بي‌پاسخ فضا كه دانشمندان را سردرگم كرده است!

[/h]






دانشمندان با تمام تلاش خود براي شناسايي اسرار فضا، همچنان در برابر هشت سؤال بزرگي قرار دارند كه تا كنون بي‌پاسخ مانده‌اند.


به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)،‌ اين سوالات از اسرار ماده تاريك كه 73 درصد جهان را تشكيل داده اما هيچ گاه شناسايي نشده، تا سوالاتي در مورد علت حرارات بسيار زياد خورشيد را در بر مي‌گيرند.


اين سوالات كه توسط سايت معتبر علمي ساينس تنظيم شده، همگي توسط دانشمندان برجسته حوزه‌هاي خود مطرح شده كه هر كدام در مورد آنها مقاله‌هايي ارائه كرده‌اند.


با اين حال در برخي موارد حتي دانشمندان نيز اذعان كرده‌اند كه برخي از اين اسرار هيچگاه حل نخواهند شد.


رابرت كنتز، معاون سردبير اخبار ساينس اظهار كرد: هر راز مطمئنا در صورت وجود راه حل، از طريق رصدهاي نجومي گشوده خواهد شد. در حداقل يكي از موارد، متخصصان در مورد قابل حل بودن يك سوال به نظر ساده ترديد دارند.


يكي از بزرگترين اسرار به ماده تاريك تعلق داشته كه دانشمندان معتقدند هيچگاه حل نخواهد شد.


سيمون وايت، فيزيكدان نجومي موسسه فيزيك نجومي مكس پلانك آلمان اظهار كرد: بخشي از اين راز اين است كه هيچ نشانه‌اي از قابل حل بودن آن در دست نيست.

اما هشت اسرار بزرگ حل نشده جهان به گفته دانشمنداني كه قادر به حل آنها نبوده‌اند، بدين شرح است:






انرژي تاريك چيست؟


در دهه 1920 ادوين هابل دريافت كه جهان ساكن نبوده و در حال انبساط است. در سال 1998 تلسكوپ فضايي هابل كه نام خود را از اين ستاره‌شناس گرفته، به بررسي ابرنواخترهاي دو پرداخته و دريافت كه سرعت انبساط جهاني در گذشته نسبت به اكنون بسيار آهسته‌تر بوده است.


اين كشف بزرگ باعث سردرگمي دانشمندان شد كه از مدتها پيش تصور مي‌كردند كه گرانش ماده بالاخره بصورت تدريجي باعث آهسته‌تر شدن انبساط جهان شده يا حتي آنرا كوچك خواهد كرد.


توضيحات در مورد انبساط فزاينده جهان منجر به مفهوم عجيب و مورد ترديد ماده تاريك شد كه بنظر نيروي مرموز عامل كشش جهاني با يك سرعت فزاينده باشد.


اگرچه تصور مي شود كه انرژي تاريك حدود 73 درصد از جهان را تشكيل داده، اما اين نيرو هنوز ناشناخته باقيمانده و مستقيما كشف نشده است.





ماده تاريك چيست؟

در دهه 1960 و 1970 ستاره‌شناسان اين فرضيه را مطرح كردند كه احتمالا جرم بيشتري نسبت به آنچه ديده مي‌شود، در جهان وجود دارد. ورا روبين، ستاره‌شناس موسسه كارنگي به بررسي سرعت ستار‌ها در مناطق مختلف كهكشان پرداخت.


وي دريافت كه در حقيقت هيچ تفاوتي ميان سرعت ستارگان در مركز كهكشان به نسبت مناطق بيروني وجود ندارد. اين نتايج با فيزيك نيوتوني مربوط به سرعت كمتر ستارگان در دامنه يك كهكشان تضاد داشت.


ستاره‌شناسان به توضيح اين پديده عجيب با يك جرم نامرئي موسوم به ماده تاريك پرداختند. حتي با وجود ناديده بودن آن، ماده تاريك از جرم برخوردار بوده از اين رو محققان حضور اين ماده را بر اساس كشش گرانشي آن بر روي ماده عادي استنباط مي‌كنند.


تصور مي‌شود كه ماده تاريك حدود 23 درصد جهان را تشكيل داده و تنها چهار درصد جهان از ماده عادي مانند ستارگان، سيارات و انسان ساخته شده است.


با وجود اينكه امكان دستيابي به كليد حل اين راز در آينده وجود داشته، اما احتمالا بخشهايي از آن ناشناخته باقي خواهد ماند.





باريون‌هاي گمشده كجا هستند؟


اگر ماده و انرژي تاريك به ساخت 95 درصد جهان پرداخته باشند، تنها پنج درصد باقي مانده از آن ماده عادي خواهد بود. با اين حال هنوز نيمي از اين ماده نيز در حال گم شدن است.


ماده باريوني از ذراتي مانند پروتون و الكترون تشكيل شده كه بيشتر جرم ماده عادي را در جهان بوجود آورده‌اند.


به گفته محققان، با آغاز شمارش باريون‌ها از آغاز جهان تا كنون توسط ستاره‌شناسان، تعداد آنها به شكل اسرارآميزي كاهش يافته است. به تصور محققان احتمالا اين مواد باريوني گمشده در جايي ميان كهكشانها با عنوان رابط ميان كهكشاني گرم و داغ قرار دارند.


مكان يابي باريونهاي گمشده در حوزه ستاره‌شناسي يك اولويت بوده چرا كه اين مشاهدات بايد به دانشمندان در درك بهتر چگونگي تكامل ساختارهاي كيهاني و كهكشانها در طول زمان كمك كند.





چرا ستارگان منفجر مي‌شوند؟


هنگامي كه يك ستاره غول‌پيكر فاقد سوخت شده و مي‌ميرد، يك انفجار خاص موسوم به ابرنواختر در آن شكل گرفته كه براي مدت كوتاهي آنرا از تمام اجسام موجود در جهان درخشانتر مي‌كند.


طي سالها دانشمندان به بررسي ابرنواخترها و بازسازي آنها با استفاده از مدلهاي پيچيده رايانه‌اي پرداخته‌اند اما چگونگي رخداد اين انفجارهاي عظيم هنوز به شكل يك راز باقي مانده است.





چه عاملي باعث يونيزه شدن مجدد جهان شده است؟


نظريه پذیرفته شده منشا و تكامل جهان، مدل مهبانگ بوده كه نشان دهنده آغاز كيهان در يك نقطه بسيار داغ و متراكم در حدود 13.7 ميليارد سال پيش است.


يك مرحله پويا در تاريخچه جهان اوليه در حدود 13 ميليارد سال قبل با عنوان عصر يونيزه شدن مجدد شناخته شده كه طي آن مه گاز هيدروژن در جهان اوليه پاكسازي شده و براي اولين بار در برابر نور فرابنفش شفاف شد.


400 هزار سال بعد از مهبانگ، پروتونها و الكترونها به حد كافي سرد شده تا با هم تعامل برقرار كرده و اتمهاي خنثي هيدروژن را ايجاد كنند. ناگهان فوتونها كه پيش از آن از الكترونها پراكنده مي‌شدند، توانستند آزادانه در جهان حركت كنند. چند ميليون سال بعد، الكترونها مجددا از اتمها بيرون آمدند.


با اين حال اين بار انبساط جهاني باعث پراكنده شدن پروتونها و الكترونها از يكديگر به ميزان كافي شد تا دوباره با هم تركيب نشوند. اين تركيب ماده همچنين به حد كافي رقيق شد تا بيشتر فوتونها بدون تاثير از ميان آنها عبور كنند. از اين رو بيشتر ماده جهان به يك پلاسماي يونيزه شدن منتقل كننده نور تبديل شد كه تا به امروز باقي مانده است.





منبع بيشتر تابشهاي پرانرژي كيهاني چيست؟


منبع تابشهاي كيهاني براي مدت زيادي ستاره‌شناسان را سردرگم كرده كه بيش از يك قرن را به بررسي منشاهاي اين ذرات پرانرژي پرداخته‌اند.


تابشهاي كيهاني به ذرات زيراتمي باردار گفته مي‌شود كه بيشتر از فوتونها، الكترونها و هسته باردار عناصر پايه تشكيل شده و از اعماق فضاي بيروني به درون منظومه شمسي جريان پيدا مي‌كنند.


با جريان يافتن اين تابش‌ها به درون منظومه شمسي از مناطق ديگر كهكشان، مسير آنها با ميدانهاي مغناطيسي خورشيد و زمين خم مي‌شود.


قوي‌ترين تابشهاي كيهاني بسيار قدرتمند بوده و انرژي آن 100 ميليون برابر ذرات برخورددهنده‌هاي ساخت دست بشر است. با اين حال هنوز منشا اين ذرات قدرتمند به شكل يك راز باقي مانده است.





چرا منظومه شمسي اين قدر عجيب است؟


با كشف سيارات بيگانه در اطراف ستاره‌هاي ديگر توسط ستاره‌شناسان، محققان اشتياق بيشتري براي درك ويژگي‌هاي منحصربفرد منظومه شمسي يافته‌اند.


براي مثال با وجود تفاوتهاي بسيار، چهار سياره داخلي منظومه شمسي از پوسته بيروني صخره‌اي و هسته فلزي برخوردارند. چهار سياره خارجي كاملا ممتفاوت بوده و هر كدام از ويژگي‌هاي قابل شناسايي خود برخوردارند. دانشمندان به بررسي فرايند شكل‌گيري سياره‌اي با اميد به كشف چگونگي ايجاد منظومه شمسي پرداخته‌اند اما پاسخهاي آن ساده نبوده است.





چرا تاج خورشيد تا اين حد داغ است؟


جو خارجي فوق داغ خورشيد «تاج خورشيدي» ناميده شده و حرارت آن معمولا در حدود 900 هزار تا 10.8 ميليون درجه فارنهايت است.


براي مدتها فيزيكدانان خورشيدي به بررسي چگونگي قابليت خورشيد در داغ كردن مجدد تاج خود پرداخته و پاسخي براي آن پيدا نكرده‌اند.


محققان به محدود كردن عوامل انرژي زير سطح مرئي و به پردازش ميدان مغناطيسي خورشيد پرداخته‌اند. اما مكانيزم دقيق حرارت اين بخش هنوز ناشناخته باقي مانده است.


 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]يكشنبه در سخنراني علمي انجمن ترويج علم
[/h]
[h=1] دكتر ارفعي از «ذره هیگز و فیزیک ذرات در عصر جدید» مي گويد
[/h]





نشست علمی انجمن ترویج علم ایران با موضوع «ذره هیگز و فیزیک ذرات در عصر جدید»، روز يكشنبه در محل موزه علوم و فناوری جمهوری اسلامی ایران برگزار مي شود.

به گزارش سرويس علمي ايسنا، سخنران اين نشست علمي، دکتر حسام الدین ارفعی، استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف و رييس پژوهشكده ذرات و شتابگرهاي پژوهشگاه دانش‌های بنیادی است.

نشست علمي انجمن ترويج علم ايران روز یکشنبه اول مردادماه از ساعت 14 تا 15 در محل موزه علوم و فناوری جمهوری اسلامی ایران
واقع در تهران، خیابان ولی عصر، بالاتر از پارک ساعی، بن بست یاس، پلاک 7 برگزار مي شود.

شرکت عموم علاقمندان در اين نشست آزاد است.

گفتني است، دانشمندان مركز تحقيقات هسته‌يي اروپا (سرن) به تازگي از كشف شواهدي قطعي از وجود ذره بوزون هيگز خبر دادند.

بوزون هيگز، يك ذره بنيادي اوليه فرضي داراي جرم است كه وجود آن توسط مدل استاندارد فيزيك ذراتي پيش‌بيني شده است. در مدلي كه براي مدل ذرات بنيادي داريم ذرات بدون جرم فرض مي‌شوند و بر اساس مكانيزيمي كه براي توضيح جرم ذرات توسط هيگز پيشنهاد شده ذره‌اي وجود دارد كه بقيه ذرات در برخورد با آن داراي جرم مي‌شوند كه اين ذره به نام همين دانشمند هيگز خوانده مي‌شود.

مشاهده تجربي اين ذره ممكن است بتواند درباره چگونگي جرم‌دار شدن ماده توسط ذرات بنيادي بدون جرم ديگر توضيح دهد.

فيزيك‌دانان تاكنون از برخورددهنده‌هاي متعددي براي كشف اين ذره استفاده كرده و به اعدادي نزديك به هم براي جرم احتمالي اين ذره دست يافتند ولي تاكنون هيچ آزمايشي بوزون هيگز را با چنين وضوحي تشخيص نداده است
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1] برگزاري دوره‌هاي آدم فضايي شناسي در دانشگاه ادينبورگ

[/h]







دانشگاه ادينبورگ براي پاسخگويي به نياز علاقه‌مندان به علوم فضا و كائنات، بزودي دوره‌هاي مجازي جست‌وجو براي حيات فرازميني را برگزار مي‌كند.

به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دانشگاه ادينبورگ با پيوستن به كنسرسيوم تحصيلات عالي آمريكا، قصد دارد تا پايان سال جاري ميلادي دوره‌هاي رايگان و كوتاه مدت علوم فضايي را برگزار كند.

دانشجويان علاقه‌مند از سراسر جهان مي‌توانند در اين دوره‌هاي آموزشي كوتاه مدت شامل معرفي آستروبيولوژي (اختر زيست شناسي) و تلاش براي يافتن حيات فرازميني در سيارات ديگر ثبت نام كنند.

چهار ساعت آموزش هفتگي شامل يك ساعت درس
، يك ساعت پرسش و پاسخ در كنار تحقيقات انفرادي است و پروفسور «چارلز كاكل» مدير مركز آستروبيولوژي انگليس و مولف كتاب هاي حوزه علوم فضايي، تدريس اين دوره ها را برعهده دارد.


«رنالد ليسك» سخنگوي دانشگاه ادينبورگ هدف از برگزاري اين دوره ها را ارتقاي سطح دانش عمومي در حوزه علوم فضا، پاسخگويي به پرسش‌هايي نظير «آيا حيات در ديگر سيارات نيز وجود دارد؟» و پراكندگي احتمالي حيات در كائنات عنوان مي‌كند.

پنج دوره ديگر از جمله «برنامه ريزي هوش مصنوعي» از ديگر برنامه هاي آموزشي رايگان و مجازي دانشگاه ادينبورگ تا پايان سال 2012 ميلادي عنوان شده است.


 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
فضا چه بويي دارد؟

فضا چه بويي دارد؟

[h=1] فضا چه بويي دارد؟

[/h]






فضانورداني كه در پياده‌روي‌هاي فضايي شركت داشته‌اند، هميشه از بوي به شدت عجيب فضا سخن مي‌گويند.




به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين بو تنها زماني قابل شناسايي بوده كه فضانوردان درون محيط فضايي قرار مي‌گرفتند چرا كه درون لباس فضايي از يك بوي پلاستيك برخوردار است. اما در زمان ورود به ايستگاه فضايي بين‌المللي و برداشتن كلاهها، آنها يك بوي متمایز قوی از مرز نهایی را استنشاق مي‌كردند كه از لباس، كلاه، دستكش و ابزار آنها استشمام مي‌شد.


ذرات مهاجر از خلأ نزدیک كه احتمالا اتم اكسيژن هستند، از عطر تند استیک خشکیده، فلز داغ و گازهای جوشکاری برخوردارند.


استيون پيرس، شيميدان ناسا كه براي بازسازي بوي فضا در زمين براي اهداف تمريني فضانوردان استخدام شده، اظهار كرد كه جنبه فلزي اين بو احتمالا از ارتعاشات پرانرژي يونها ننشان گرفته است..




كوين فورد، فضانورد ناسا در سال 2009 از مدار گفت: اين بو مانند چيزي است كه تاكنون استنشاق نكرده‌ام اما هيچگاه از ياد نخواهم برد.




اما فضانوردان لزوما از اين بو ناراحت نمي‌شوند. دون پتيت، فضانورد ناسا پس از ماموريتي در سال 2003، آنرا به اين شكل توصيف كرد: توصيف اين بو سخت است. مطمئنا معادل بويايي براي توصيف احساسات ذائقه در مواجهه با غذاهاي جديد مانند «مزه شبيه به مرغ» نيست. بهترين توصيف براي اين بو كه من دريافت كرده‌ام، بوي فلز است، يك حس دلپذير شيرين فلزي. اين بو من را ياد تابستانهاي دانشجويي مي‌اندازد كه ساعات بسياري را با يك مشعل كمان جوشكاري براي تعيمر تجهيزات سنگين مي‌گذراندم. اين بو مرا ياد گازهاي جوشكاري مي‌اندازد. اين بوي فضا است.




بوي درون ايستگاه فضايي بين‌المللي بيشتر شبيه به زمين است. پتيت كه اخيرا از دومين ماموريت شش ماهه خود در ايستگاه بازگشته، در گفت‌وگو با اسپيس اظهار كرد: ايستگاه فضايي از بويي ميان يك دستگاه-فروشگاه-موتور-اتاق-آزمايشگاه برخوردار است و در زماني كه براي شام غذا درست كرده و يك كيسه خورشت را باز مي‌كنيد، مي‌توان تا حدي بوي يك رست بيف را احساس كرد.
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
/چهل و سومين سالگرد فرود بر ماه/ مروري بر تصاوير فرود نخستين انسان بر سطح ماه

/چهل و سومين سالگرد فرود بر ماه/ مروري بر تصاوير فرود نخستين انسان بر سطح ماه

[h=2]/چهل و سومين سالگرد فرود بر ماه/
[/h]
[h=1] مروري بر تصاوير فرود نخستين انسان بر سطح ماه

[/h]








بيست و يكم جولاي (سي و يكم تير) چهل و سومين سالگرد فرود فضاپيماي آپولو 11 و گام نهادن نخستين انسان بر سطح ماه است.

به گزارش سرويس فناوري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فضاپيماي آپولو 11 حامل «نيل آرمسترانگ»، «باز آلدرين» و «مايكل كالين» روز 16 جولاي 1969 ميلادي از مركز فضايي كندي توسط موشك Saturn V به فضا پرتاب شد.



اين پرتاب پنجمين مأموريت سرنشين دار برنامه آپولو ناسا محسوب مي شد.

فضاپيماي آپولو 11 روز 20 جولاي (سي تير) بر سطح ماه فرود آمد و شش ساعت بعد در روز 21 جولاي «نيل آرمسترانگ» به عنوان نخستين انسان پاي بر روي ماه گذاشت.



فضانوردان در مجموع 21 ساعت و 36 دقيقه بر سطح ماه حضور داشتند و پس از يك مأموريت هشت روزه به زمين بازگشتند.








تصوير نخستين گام انسان بر سطح ماه









سايه فضاپيماي آپولو 11 بر روي ماه








نخستين گام هاي نيل آرمسترانگ بر روي ماه









فضانوردان در كنار آپولو 11








سفر فضاپيماي آپولو به ماه






فضانوردان در كنار آپولو
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
با کپسول فضایی اوریون؛ ناسا برنامه اکتشافی خود را به اعماق فضا از سر می‌گیرد

با کپسول فضایی اوریون؛ ناسا برنامه اکتشافی خود را به اعماق فضا از سر می‌گیرد


با کپسول فضایی اوریون؛
ناسا برنامه اکتشافی خود را به اعماق فضا از سر می‌گیرد
با گذشت چهل سال از اتمام مأموریتهای آپولو و زمانی که انسان قدم در اعماق فضا گذاشت، ناسا تصمیم گرفته با کپسول فضایی اوریون به ریشه های اکتشافی خود بازگردد.
به گزارش خبرگزاری مهر، جاش بیرلی از ناسا گفت: این نخستین باری است که ما وسیله ای داریم که به معنای واقعی می تواند مارا به جایی که آرزو داریم منتقل کند.
کپسول فضایی اوریون بخشی از پروژه ناسا است که جایگزین برنامه شاتل شده است و می توان از آن به عنوان ابزاری برای قدم گذاشتن به فضا و بازگشت انسان به استفاده کرد. ناسا امیدوار است که این کپسول، کمتر از 10 سال آینده بتواند فضانوردان را به نقاطی چون مریخ منتقل کند.
این درحالی است که کپسول جدید باید پیش از قدم گذاشتن به فضا آزمایشهای سختی را در صحرای آریزونا بگذراند.
کریس جانسون مدیر پروژه ناسا در این رابطه گفت: ما به نوعی انواع مختلف شرایط و حتی حالت خرابی دستگاه ها را برای وی فراهم کردیم تا بدانیم که جان فضانوردان چگونه مورد محافظت قرار می گیرد.




در این آزمایشها چتر نجات مورد توجه است. این کپسول از ارتفاع 8 هزار متری از یک جت به سمت زمین پرتاب شده تا مشخص شود که سیستمهای سقوط این کپسول چگونه کار می کند و می تواند فضاپیما را به صورت ایمن به زمین بازگرداند.

این آزمایشها درحال حاضر در آریزونا و در یک منطقه آزمایش تجهیزات نظامی آمریکا درحال انجام است.
وزن اوریون حدود 9 هزار کیلوگرم است که این وزن در مقایسه با وزن 113 هزار کیلویی شاتل قرار می گیرد. اما نباید تحت تأثیر این وزن سبک کارکردهای اوریون را زیر سوال برد، چرا که این کپسول فضای بیشتری در مقابل شاتلها برای خدمه خود فراهم کرده است.
جانسون اظهار داشت: شاتل های فضایی به نظر بزرگ می آمدند اما قسمت اعظم آن به فضای داخلی برای فضانوردان اختصاص نداشت.
نخستین پرتاب رسمی اوریون در سال 2014 با یک مأموریت بدون سرنشین شکل می گیرد تا توانایی این کپسول برای بازگشت به جو زمین با سرعت 32 هزار کیلومتر در ساعت مورد آزمایش قرار بگیرد.




این کپسول قرار است 15 برابر دورتر از ایستگاه بین المللی فضایی بروند. نخستین مأموریت دارای سرنشین اوریون در سال 2021 خواهد بود.

هزینه این برنامه اندکی کمتر از یک میلیارد دلار در سال اعلام شده است.
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک پیش بینی علمی/
100 سال آینده بیگانگان فضایی به زمین می آیند
بر اساس یک پیش بینی علمی در کمتر از صد سال دیگر بیگانگان فضایی به زمین می آیند.
به گزارش خبرگزاری مهر، ژوسلین بل برنل در کنفرانس یوروساینس دوبلین گفت: ما نشانه هایی از حیات در دیگر سیاره ها را مشاهده کردیم و احتمال زیادی می دهیم طی قرن بعد با موجودات هوشمند فضایی مواجه شویم.
پس از این سخنرانی یکی از حضار از وی سوال کرد: "ما چقدر آمادگی برخورد و مواجه با آنها را داریم؟ باید با آن ها چه کنیم؟ از آن ها در باغ وحش نگهداری کنیم؟"
او در پاسخ به این سوال گفت حتی اگر آنها را ببینیم مدت زیادی طول خواهد کشید تا بتوانیم از طریق امواج رادیو یا لیزر با آنها ارتباط برقرار کنیم.
به گزارش دیلی میل، بررسی که از بیش از 2 هزار انگلیسی به عمل آمده نشان می دهد 44 درصد آنها به وجود حیات در سایر سیاره ها معتقدند و یک سوم شرکت کنندگان در نظرسنجی گفته بودند ما باید در جستجوی موجودات فضایی باشیم و دنبال راهی برای برقراری ارتباط با آنها باشیم.
دانشمندان در این باره به دوگروه تقسیم شده اند، عده ای معتقدند باید حضورمان را به فضایی ها ثابت کنیم و عده ای دیگر معتقدند باید از آن ها پنهان شویم.
گروه دوم معتقدند با این کار آدم فضایی ها را نسبت به خودمان تحریک می کنیم و این اقدام احتمال حمله آنها به زمین را قدرت می بخشد. آنها معتقدند همه قدرتهای دفاعی ما در برابر قدرت آنها بی فایده است.
استفان هاوکینگ، دانشمند معروف درباره احتمال تسخیر کره زمین توسط بیگانگان با هدف استفاده از منابع زمین هشدار داده است. او می گوید آمدن بیگانگان به زمین مثل کشف قاره آمریکا توسط کریستف کلمب است. این اتفاق قطعا به نفع ما نخواهد بود.
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند روز بیشتر به فرود بر سطح بهرام نمانده + فیلم

چند روز بیشتر به فرود بر سطح بهرام نمانده + فیلم

چند روز بیشتر به فرود بر سطح بهرام نمانده




* تنها 20 روز به فرود خودروی ناسا بر سطح سیاره ی بهرام (مریخ) زمان باقی مانده، ولی مدیران این ماموریت شاید مجبور شوند کمی بیشتر از پیش بینی ها برای دریافت خبر پیروزی یا شکست این فرود ماجراجویانه انتظار بکشند.


لحظه ای که کنجکاوی با خاک بهرام تماس پیدا می کند
خودروی 1 تُنی کنجکاوی (Curiosity)، بخش اصلی فضاپیمای "آزمایشگاه علمی بهرام" (MSL)، قرار است در ساعت 10:31 PDT شب پنجم اوت یا 5:31 به ساعت جهانی بامداد ششم اوت بر سطح بهرام بنشیند تا این موضوع را بررسی کند که آیا این سیاره توانایی پشتیبانی از موجودات زنده ی ذره بینی را چه اکنون و چه در گذشته داشته یا نه. ولی پیش از آن، این خودرو می بایست از سفر دهشتناک و شکنجه آورش درون جو سیاره ی سرخ جان سالم به در برد - روندی که نام "هفت دقیقه ی وحشت" را بر آن نهاده اند.



جان گرانسفلد، مدیر کاردانی در هیات مدیره ی ماموریت های علمی ناسا در یک نشست خبری که دیروز، 16 ژوییه در ستاد ناسا در واشنگتن دی سی برگزار شد گفت: «فرود کنجکاوی دشوارترین ماموریت روباتیک ناسا در تاریخ کاوش های سیاره ی بهرام، یا هر کاوش روباتیک دیگری بوده است. این کار، کاری پرخطر است.»


و یک خرابی در یک ماهواره ی پیر (مدارگرد اودیسه ی بهرام) هم شاید ارتباط زمین با کنجکاوی را کمی دچار اشکال کند و اعضای گروه مجبور شوند برای آگاهی یافتن از سرنوشت خودروی 2.5 میلیارد دلاریشان، چند دقیقه ی دردناک تر دیگر را هم تحمل کنند.


یک فرود بی سابقه
از آنجایی که کنجکاوی بزرگ تر از آنست که بتواند برای فرودش از کیسه ی هوا کمک بگیرد، ناسا از یک سامانه ی بالابر پیچیده و بی مانند بهره گرفته تا خودرو را به سلامت پایین برده و بر خاک سیاره ی سرخ بنشاند. این رشته رخدادها - با نام های "ورود، پایین رفتن، و نشستن" (EDL)- تقریبن هفت دقیقه زمان خواهند برد. دو تصویر زیر را ببینید.


پیت تیزینگر، مدیر برنامه ی MSL در آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادنای کالیفرنیا می گوید: «این هفت دقیقه چالش برانگیزترین بخش در کل این ماموریت است. برای یک فرود پیروزمندانه، صدها کار باید درست انجام شود که بسیاری از آن ها با زمان بندی های ثانیه ای هستند و همگی نیز به گونه ی خودگردان توسط فضاپیما مهار و کنترل می شوند.»


کنجکاوی به هنگام ورود و پیشروی درون جو بهرام می بایست تنها در عرض 7 دقیقه، سرعت خود را از حدود 21,250 کیلومتر بر ساعت به "صفر" بکاهد. بالابر موشکی آن که همچون یک کوله پشتی با سه بند نایلونی به آن پیوسته است، فرود و نشستن خودرو را مهار و کنترل می کند.


دوگ مک کایسشن، مدیر برنامه ی کاوش بهرام در ستاد ناسا می‌گوید: «روند EDL مانند یک بازی دومینوست. با آغاز کار، نخستین تکه ی دومینو می افتد. اگر یکی از آن ها درست سر جایش نباشد، به احتمال بسیار زیاد تکه ی آخر نخواهد افتاد. این بدان معناست که کنجکاوی MSL می تواند سخت تر از آن چه که ما می خواهیم به سطح برخورد کند.»
[درباره ی شیوه ی فرود این فضاپیما، باز هم خواهیم گفت -م]


پرسش هایی درباره ی ارتباطات
چیزی که ممکن است وضعیت را از این هم هیجان انگیزتر کند اینست که مدیران ماموریت کنجکاوی شاید برای آگاهی یافتن از سلامت خودرو و این که از فرود جان به در برده یا نه، وادار به تحمل چند دقیقه شوند.


در اوایل ماه ژوئن، یکی از فضاپیماهای ناسا که در مدار به گرد سیاره ی بهرام می گردد به نام مارس اودیسه یا اودیسه ی بهرام، دچار نقصی در یکی از چرخ های واکنشی‌اش شد؛ دستگاهی که به مهار و هدایت این کاوشگر در فضا کمک می کند. به گفته ی مک کایسشن: «به نظر می رسد اودیسه شاید نتواند جایی که انتظار داریم باشد.»


به گفته ی مقام ها، این نقص برای ورودِ نزدیکِ کنجکاوی به سیاره ی سرخ خطری پدید نمی آورد. ولی مدار اصلی اودیسه ی بهرام جایی بود که می توانست از آن جا، دید کاملی بر فرود کنجکاوی داشته باشد، از همین رو این کاوشگر (اودیسه) قرار بود به عنوان یک پاسگاه مرزی مداری، پیام ها و داده ها را [همزمان] به مدیران ماموریت در روی زمین بفرستد.


اگر اودیسه کارش درست شود، مدیران ماموریت خواهند توانست نشستن کنجکاوی را در ساعت 10:31 PDT شب پنجم اوت یا 5:31 به ساعت جهانی بامداد ششم اوت تایید کنند. ولی بدون اودیسه، مهارگران ماموریت شاید تا ساعت 10:35 شب به وقت PDT یا دیرتر هم نتوانند نتیجه ی عملیات فرود را دریابند.


مهندسان هم اکنون در حال ارزیابی این هستند که آیا می توانند اودیسه را جابجا کرده و جلوی هر گونه درنگ چشمگیری را بگیرند یا نه، ولی تصمیم پایانی هنوز گرفته نشده.

با این حال، از نظر ارتباطات همه چیز از دست نرفته. مدارگرد شناسایی بهرام (MRO) متعلق به ناسا و مارس اکسپرس متعلق به آژانس فضایی اروپا از آن بالا کنجکاوی و فرودش بر روی بهرام را دیدبانی خواهند کرد. گرچه هر دوی این کاوشگرها دید کاملی بر ماجرا ندارند و نیز هر دو تنها می توانند داده ها و اطلاعات را گردآوری و ذخیره کنند و سه یا چهار ساعت بعد به زمین بفرستند.


مک کایسشن می گوید: «داده ها بدین گونه و با چنین زمانبندی برای ما فرستاده می شوند.» به گفته ی مقام های ناسا، در تمام این لحظات، مهارگران فضاپیما روی زمین با آمیزه ای از عصبیت و هیجان چشم به راه فرود کنجکاوی خواهند بود.


تیزینگر می گوید: «به نظر من گروه احساس می کنند که برای پیروزی این عملیات هر چه از دستشان بر می آمده انجام داده اند. می شود گفت پیروزی تضمین شده نیست. در پایان ماموریت همه ی مشکلات هم پایان می پذیرند، ولی به نظر من گروه بسیار مطمئنند. روحیه ها خوب است.»

7 Minutes of Terror: Curiosity Rover's Risky Mars Landing | Video





https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=h2I8AoB1xgU


برای دیدن فیلم به شیلتر شکن نیاز دارید


منبع: SPACE.com
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=3]چرا زمین اینقدر خشک است؟ [/h]
* سیاره ی زمین با وجود داشتن پهنه های گسترده ی اقیانوس، رودهایی که همچون مار تا صدها مایل پیچ و تاب خورده اند، و یخچال های غول آسا نزدیک قطب های شمال و جنوبش، به نظر نمی آید چندان کمبود آب داشته باشد.
ولی با این حال، کمتر از یک درصد جرم سیاره ی ما را آب تشکیل داده که حتی آن هم شاید توسط دنباله دارها و سیارک ها در آغاز پیدایش زمین آورده شده باشد.

کمبود آب سیاره ی زمین ستاره شناسان را دچار سردرگمی ساخته. در مدل استاندارد، منظومه ی خورشیدی میلیاردها سال پیش، از یک قرص پیش سیاره ای - قرصی چرخان از گاز و غبار پیرامون خورشید - پدید آمد. بر پایه ی این مدل، سیاره ی ما می‌بایست یک دنیای آبی باشد. زمین می بایست از مواد یخی در منطقه ای پیرامون خورشید، جایی که دما در آن به حد کافی پایین بود که یخ ها بتوانند منقبض و بسته شده و از قرص بیرون بیایند ساخته شده باشد. بنابراین، زمین می بایست از مواد سرشار از آب تشکیل شده باشد. پس چرا سیاره ی ما نسبتن خشک است؟
داستان دو مدل قرص: این تصویر دو مدل گوناگون قرص پیش-سیاره ای که خورشید جوان را در 4.6 میلیارد سال پیش در میان گرفته بودند از بالا نشان می دهد. خانواده ی سیاره ای خورشید از غبار و یخ های درون این قرص پدید آمد. تفاوت اصلی میان دو مدل در جای "مرز برف" است که یک منطقه ی گرم و خشکِ قرص را از منطقه ی یخی و آشفته جدا می کند.​
در مدل استاندارد که سمت چپ نشان داده شده، زمین بیرون از مرز برف، و در یک منطقه ی یخی شکل گرفت. بنابراین زمین ما می بایست آب فراوانی داشته باشد زیرا از یخ هایی ساخته شده که می بایست بخش عمده ای از ساختار آن را تشکیل داده باشند. ولی برآوردها نشان می دهد کمتر از 1 درصد جرم زمین دارای آب است و این دانشمندان را سردرگم ساخته.​
در مدل نوین قرص که سمت راست نشان داده شده، زمین در منطفه ای خشک و گرم تر، درون مرز برف که بسیار از خورشید دورتر بود پدید آمد. این مدل توضیح می دهد که چرا زمین به نسبت خشک است. این مدل دیدگاه هایی تازه به برآوردها از فراوانی سیاره های زمین-سان در کهکشان ارایه می کند. (تصویر بزرگ تر)​

-------------------------------------------------------------------------------------​
در یک بررسی تازه بر روی مدل رایج قرص برافزایشی که چگونگی پدید آمدن سیاره ها از یک قرص گاز و غبار پیرامون خورشید را توضیح می دهد، یک دلیل احتمالی برای خشکی نسبی زمین یافته شد. این پژوهش به رهبری ربکا مارتین و ماریو لیویو از بنیاد علمی تلسکوپ های فضایی در بالتیمور مریلند انجام گرفت و در آن روشن شد که سیاره ی ما از خرده سنگ های یک منطقه ی خشک و گرم تر، درون جایی که به اصطلاح "مرز برف" خوانده می شود پدید آمده است. در منظومه ی خورشیدی کنونی، مرز برف در میانه ی کمربند سیارک ها - مخزنی از تکه های سنگ میان بهرام و مشتری- جای دارد و فراتر از این نقطه، نور خورشید ضعیف تر از آنست که بتواند خرده های یخ به جا مانده از قرص پیش سیاره ای را آب کند. مدل پیشین قرص برافزایشی می گفت که مرز برف در 4.5 میلیارد سال پیش، زمانی که زمین ساخته شد، بسیار به خورشید نزدیک تر بوده.


لیویو می گوید: «در پژوهش ما بر خلاف مدل استاندارد قرص برافزایشی، مرز برف هرگز تا مدار زمین نمی آید. بلکه نسبت به مدار زمین، از خورشید دورتر است و همین دلیل اینست که چرا زمین ما یک سیاره ی خشک است. در حقیقت، به پیش بینی مدل ما، دیگر سیاره های درونی - ناهید و تیر - و بهرام نیز نسبتن خشک می باشند.» این دستاوردها برای انتشار در ماهنامه ی انجمن سلطنتی اخترشناسی پذیرفته شده است.


در مدل معمولی (قراردادی)، قرص پیش سیاره ای پیرامون خورشید کاملن یونیده است (فرآیندی که در آن، الکترون ها از اتم ها جدا می شوند) و مواد به درون خورشید فروکشیده می شوند و این باعث گرم شدن قرص می شود. مرز برف در آغاز دور از ستاره است، شاید دستکم یک میلیارد مایل با آن فاصله داشته باشد. با گذشت زمان، قرص از مواد تهی شده، سرد شده، و مرز برف به سمت درون کشیده شده و پیش از آن که فرصت کافی برای شکل گیری زمین وجود داشته باشد، از مدار زمین هم می گذرد [یعنی بنا بر این مدل، زمین به هنگام شکل گیریش بیرون از مرز برف و در جای سرد و یخی بوده -].


مارتین توضیح می دهد: «اگر در زمان شکل گیری زمین، مرز برف درون مدار آن بود، پس می بایست سیاره ی ما یک جرم یخی می شد. سیاره هایی مانند اورانوس و نپتون که در آن سوی مرز برف شکل گرفتند، ده ها درصدشان از آب ساخته شده. ولی زمین آب زیادی ندارد و این همیشه یک معما بوده است.»



مارتین و لیویو در بررسیشان متوجه مشکلی در مدل استاندارد قرص برافزایشی برای تغییرات مرز برف شدند. لیویو می گوید: «ما گفتیم، یک لحظه صبر کن! قرص های پیرامون ستارگان جوان به طور کامل یونیده نیستند. این قرص ها استاندارد نیستند چرا که گرما و پرتوی کافی برای یونیدن قرص وجود ندارد.»


مارتین می افزاید: «اجرام بسیار داغ مانند کوتوله های سفید و چشمه های پرتو X به اندازه ی کافی انرژی آزاد می کنند که قرص های برافزایشی را یونیده کنند (بِیونند). ولی ستارگان جوان پرتوی کافی یا مواد کافی که به درونشان فروکشیده شود ندارند تا بتوانند انرژی کافی برای یونیدن قرص فراهم کنند.»


پس اگر قرص ها یونیده نشده باشند، سازوکاری که باعث می شود مواد در منطقه به جریان در بیایند و به درون ستاره فروکشیده شوند وجود نخواهد داشت. در عوض، گاز و غبار به گرد ستاره می چرخند بدون آن که به سمت درون جابجا شوند و منطقه ای که به اصطلاح "منطقه ی مرده" خوانده می شود را در قرص پدید آورند. معمولن گستردگی منطقه ی مرده از فاصله ی 0.1 AU تا چند AU فراتر از ستاره می باشد (یک AU یا یکای اخترشناسی برابر با فاصله ی میان زمین و خورشید است که تقریبن 150 میلیون کیلومتر می شود). این منطقه همچون یک سد رفتار می کند و جلوی مواد برای کوچیدن به سوی ستاره را می گیرد. ولی مواد در منطقه ی مرده انباشته می شوند و چگالی این منطقه را بالا می برند؛ بسیار همانند انبوه آدم هایی که پیرامون در ورودی یک تالار کنسرت گرد آمده اند و منتظر باز شدن آن هستند.


ماده ی چگال کم کم در اثر رمبش (فشرده شدن) گرانشی دمایش بالا می رود. این فرآیند به نوبه ی خود، منطقه ی بیرون از سد را گرم کرده و با بخار کردن یخ مواد، آن ها را تبدیل به موادی خشک می کند. زمین در این منطقه ی گرم تر، که تا چند AU دورتر از خورشید گستردگی دارد، از مواد خشک پدید آمد. مارتین و لیویو با نگارش تغییر یافته ی مدل استاندارد دلیل این که چرا زمین در پایان شکل گیریش، آب فراوانی نداشت را توضیح می دهند.


مارتین هشدار دارد که این مدل بازبینی شده برای همه ی قرص ها پیرامون ستارگان جوان نیست. لیویو می گوید: «شرایط درون این قرص از ستاره ای به ستاره ی دیگر فرق می کند. و شانس - به اندازه ی هر چیز دیگر - نتیجه ی دقیق پایانی را برای زمین رقم زد.»

منبع: sciencedaily
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان
 

اخبار

ربات
بوی فضا چگونه است؟

بوی فضا چگونه است؟

فضانوردانی كه در پیاده‌روی‌های فضایی شركت داشته‌اند، همیشه از بوی به شدت عجیب فضا سخن می‌گویند.

بيشتر...
 

اخبار

ربات
برگزاری دوره‌های آدم فضایی شناسی در دانشگاه ادینبورگ

برگزاری دوره‌های آدم فضایی شناسی در دانشگاه ادینبورگ

دانشگاه ادینبورگ برای پاسخگویی به نیاز علاقه‌مندان به علوم فضا و كائنات، به زودی دوره‌های مجازی جست‌وجو برای حیات فرا زمینی را برگزار می‌كند.

بيشتر...
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
شباهت عجيب تيتان با زمين درپي كشف شبكه رودخانه‌اي متان!

شباهت عجيب تيتان با زمين درپي كشف شبكه رودخانه‌اي متان!

[h=1] شباهت عجيب تيتان با زمين درپي كشف شبكه رودخانه‌اي متان!

[/h]







زمين به دليل برخورداري از ويژگي حفظ حيات در منظومه شمسي بسيار منحصربفرد است؛ اما از جنبه‌هاي ديگري ممكن است آن گونه كه تصور مي‌شود، غيرمعمولي نباشد.




به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، ستاره‌شناساني كه به بررسي تيتان، بزرگترين قمر سياره زحل مي‌پردازند، از شباهت عجيب اين قمر با زمين در جنبه زمين‌شناسي سخن مي‌گويند.



تيتان از چشم‌اندازهاي طبيعي شكل گرفته در اثر جريانهاي رودخانه‌اي برخوردار بوده، اگرچه اين رودها به جاي آن از متان مايع برخوردار بوده‌اند.




همچنين سطح اين قمر مانند زمين عاري از دهانه بوده كه نشانگر تغييرات دائم آن توسط فعاليت‌هاي زمين‌شناسي مانند سياره ماست.




مناظر يخي تيتان ابتدا در سال 2004 هنگامي كه فضاپيماي كاسيني- هویگنس براي اولين بار وارد جو اين قمر شد،‌ توسط محققان در زمين كشف شد كه به بررسي اطلاعات ارسالي مي‌پرداختند.


دانشمندان پيش از اين قادر به مشاهده رودخانه‌هاي جالب سطح تيتان نبودند چرا كه جو آن به دليل وجود متان و نيتروژن بقدري غليظ بوده كه مناظر آن از زمين قابل مشاهده نبودند.




محققان دانشگاه فنی ماساچوست و دانشگاه تنسي در پي كشف رودخانه‌هاي سطح اين قمر به بررسي تاريخچه زمين‌شناسي آن پرداختند. اگرچه با وجود شبكه‌هاي قابل مشاهده رودخانه‌اي، ‌ستاره‌شناسان موفق به كشف فرسایش كمتر از انتظار شدند با توجه به اینکه تيتان براي مدت چهار ميليارد سال به دور سياره زحل چرخيده است.




همچنين دانشمندان در زمان بررسي براي وجود دهانه‌هاي احتمالي كه در اثر برخورد با دنباله‌دارها ايجاد شده‌اند، با ميزان كمتري نسبت به ديگر قمرهاي موجود در منظومه شمسي مواجه شدند.


در حقيقت تعداد دهانه‌ها بيشتر يادآور موقعيت زمين بوده كه صفحات تكتونيكي و انفجارهاي آتشفشاني بيشتر تاثيرات بدنه‌هاي خارجي بر روي سياره را پوشانده‌اند.




كشف عوامل دخيل در شكل‌گيري چشم‌اندازهاي تيتان مي‌تواند چالش‌برانگيز باشد چرا كه تصاوير ماهواره‌اي قادر به ارائه يك اثر خوب از فراز و نشيب‌هاي سطح اين قمر نيستند. اما محققان انتظار دارند كه شباهتهاي آن با زمين بتواند به آنها در درك بهتر از چگونگي تغيير سطح تيتان طي هزاران سال كمك كند.







اولين تصوير از سطح قمر تيتان در سال 2004







 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
كشف حفره زير زميني ناشناخته در مريخ دانشمندان را سردرگم كرد

كشف حفره زير زميني ناشناخته در مريخ دانشمندان را سردرگم كرد

[h=1] كشف حفره زير زميني ناشناخته در مريخ دانشمندان را سردرگم كرد

[/h]




تصوير جديد مدارگرد اكتشافي مريخ از يك چاله غيرعادي در سطح اين سياره باعث سردرگمي دانشمندان ناسا شده است.



به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين گودال بطور تصادفي در تصاويري از دامنه‌هاي غبار گرفته آتشفشان پاوونيس مونس مريخ كشف شده است.




بررسي‌هاي ديگر تصاوير نشان‌داده كه اندازه اين دهانه حدود 35 متر است.


زاويه سايه داخلي نيز نشان مي‌دهد كه حفره زيرين احتمالا از عمق حدود 20 متر برخوردار باشد.


دليل وجود يك دهانه گرد در اطراف اين گودال هنوز مورد گمانه‌زني دانشمندان است؛ چرا كه به اندازه حفره زيرين است.


گودالهاي اين چنيني از توجه ويژه‌اي برخوردارند؛ چرا كه غارهاي داخلي آنها نسبتا از سطح سخت مريخ در امان بوده و آنها را به كانديداهاي خوبي براي برخورداري از حيات تبديل مي‌كند.




اين چاله‌ها از اين رو هدف اصلي فضاپيماها،‌روباتها و حتي كاوشهاي انساني ميان سياره‌اي آينده خواهند بود.


اين تصاوير توسط ابزار هايي بر روي مدارگرد روباتيك اكتشافي مريخ به ثبت رسيده كه در حال حاضر در اطراف اين سياره گردش مي‌كند.
 

اخبار

ربات
واضح‌ترین تصویر از تاج خورشیدی ثبت شد

واضح‌ترین تصویر از تاج خورشیدی ثبت شد

ستاره‌شناسان ناسا به تازگی موفق به ثبت واضح‌ترین تصاویر تاج یا جو خارجی یك میلیون درجه‌ای خورشیدی در طول موج نور شدید فرابنفش شدند.

بيشتر...
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
حرکت برگشتی سیاره سرخ / عکس

حرکت برگشتی سیاره سرخ / عکس



حرکت برگشتی سیاره سرخ / عکس


نجوم - سیارات خارجی منظومه شمسی حرکت جالبی به نام حرکت رجوعی یا برگشتی در آسمان انجام می‌دهند که به نظر می‌رسد سیاره ناگهان متوقف شده، برمی‌گردد، باز توقف می‌کند و دوباره به مسیر اصلی خود بازمی‌گردد.


این حرکت فقط در اجرام خارجی منظومه شمسی (سیارات مریخ، مشتری، زحل، اورانوس و نپتون و دیگر اجرامی که خارج از مدار زمین قرار دارند) دیده می‌شود و دلیل آن، سرعت نسبی در حرکت دورانی است. دو خودرو را در پیستی مدور تصور کنید که خودروی داخلی با سرعت بیشتری حرکت می‌کند. در آغاز، راننده خودروی داخلی می‌بیند که خودروی مجاور از او عقب می‌افتد، اما پس از مدتی می‌بیند که خودروی مجاور گویی برعکس حرکت می‌کند و پس از چند لحظه دوباره آن را در مسیر قبلی می بیند و دوباره از آن سبقت می‌گیرد. این همان اتفاقی است که برای زمین و دیگر سیارات خارجی اتفاق می‌افتد.
در میان سیارات خارجی، سیاره مریخ طولانی‌ترین و زیباترین حرکت برگشتی را نشان می‌دهد. در طول تاریخ، منجمان زیادی تلاش داشتند این حرکت را توضیح دهند. تلاش‌های بطلمیوس برای استفاده از فلک‌های تدویر متعدد که نخستین استفاده عملی از تقریب در تاریخ ریاضیات است، نتوانست این حرکت را دقیق توضیح دهد، اما کوپرنیک و بعد از او کپلر و نیوتن با استفاده از مدل خورشیدمرکزی، قوانین کپلر و قوانین جاذبه عمومی توانستند این حرکت را به دقت توضیح دهند.
این تصویر را تانک تزل، منجم آماتور اهل ترکیه طی 40 تصویربرداری از اکتبر 2011/مهر 1390 تا جولای 2012/تیر 1391 تهیه کرده است. اختلاف درخشش مریخ در این تصاویر به این دلیل است که در میانه حرکت برگشتی (نقطه میانی حلقه)، مریخ به حالت مقابله رسیده بود و در نزدیک‌ترین فاصله با زمین قرار داشت؛ به همین دلیل هم در چند هفته حول و حوش مقابله به پرنورترین وضعیت دیده می‌شد.
 

asghar rahmati

عضو جدید
 کیهان پر از موجودات فضایی (قسمت اول)



به نظر می رسد که سیاره های خاکی خارج از منظومه ی شمسی ما نه چندان سرد و نه چندان گرم، بلکه دارای دمای مناسب برای میزبانی حیات باشند.این موضوع مانند لیستی از فاکتور های ساده به نظر می رسد ، اما پیدا کردن سیاره ای که تمام مشخصات لازم را در بر گیرد، دهه هاست که ذهن ستاره شناسان را به خود مشغول کرده است .سیاره ای که در فاصله ای مناسب به دور ستاره ی خود می چرخد ، فاصله ای که آب سطح آن را نه به صورت بخار یا یخ بلکه به صورت مایع حفظ کند. در حال حاضر این موضوع روز به روز واضح تر میشود که مسئله ی پیدا کردن آنچه یک سیاره را قابل سکونت می کند، به سادگی پیدا کردن آن سیاره نیست. فاکتور های زیادی از قبیل جرم ، اتمسفر ، ترکیب سیاره و مدار چرخش آن به دور نزدیک ترین ستاره ی میزبان از جمله مواردی هستند که همگی بر قابلیت توان نگه داری آب مایع که عنصری اساسی برای حیات است ، تاثیر می گزارند. ستاره شناسان با کشف سیاره های جدید و شبیه سازی های کامپیوتری به این حقیقت دست یافتند آب و حیات ممکن است در بسیاری از سیستم هایی که سیاره ها در آن موقعیت بسیار متفاوتی با زمین دارند وجود داشته باشد.این بدین معناست که در کیهان چیزی بیش از آنچه که انسان تاکنون تصور می کرده ، سیاره های قابل سکون وجود دارد . مطمئنا فاصله ی این سیاره از نزدیک ترین ستاره ی میزبان ، مشخصه ی مهمی است.در منظومه ی خورشیدی ما ، ونوس (زهره) مثال خوبی از سیاره ای است که نسبت به ستاره ی خود فاصله ی کمی دارد.ونوس تنها 28% از زمین به خورشید نزدیک تر است اما سطح آن دارای دمای فوق العاده ای (حدود 460ٌ)سانتی گراد است. دمایی که سرب در آن به راحتی ذوب می شود. هم چنین این دما در زیر لایه ای ضخیم از کربن دی اکسید موجود در اتمسفر که غلظت آن 90 برابر غلضت کربن دی اکسید در زمین است مسدود شده است. اگر زمین را در مدار ونوس قرار دهیم مسلما دیگر به شکل کنونی خود باقی نخواهد ماند. تششعات زیاد رادیو اکتیو که از خورشید ساتع می شوند ، باعث تبخیر آب اقیانوس ها و در نهایت افزایش بخار آب در اتمسفر خواهد شد. از این رو که بخار آب گازی گلخانه ای است ، وجود بیش از حد این گاز در اتمسفر موجب به وجود آمدن اثر گلخانه ای و افزایش دمای سطح زمین می شود . به دنبال اثر گلخانه ای تبخیر بیش تری صورت می گیرد ، تا جایی که سطح سیاره ی ما چنان داغ خواهد شد که در آن آب اقیانوس ها به جوش می آیند. از سوی دیگر آب بر روی سیاره ای که از ستاره ی خود فاصله ی زیادی دارد ( مانند مریخ ) به سادگی منجمد می شود.


تصویر گرافیکی از موجودات فضایی (مربوط به فیلم بیگانه ها)

با این حال در سال 1993 پزوهشی به وسیله ی جیمز کستینگ از دانشگاه پنسوئلا نشان داد که حتی در منظومه ی خورشیدی ما مشخصه هایی که یک سیاره را قابل سکون می نمایند ، تنها بر فاصله ی آن از خورشید پایه گذاری نشده اند . بلکه این موضوع از سوی دیگر به جریان هایی که از خورشید ساتع می شوند نیز بستگی دارد. کستینگ به این حقیقت شگفت انگیز دست یافت که اگر زمین تنها 5% به خورشید نزدیک تر بود دچار سرنوشت ونوس می شد ، و اگر تنها 5% از خورشید دور تر بود تنها قادر بود 7/1 مسیر خود را تا قبل از یخ زدن بپیماید . اگر مریخ در منظومه ی ما(( کلید طلایی )) است ، پس چرا نمی تواند میزبان فضایی ها باشد ؟! جواب این سوال را می توان در چگونگی تاثیر جرم یک سیاره بر توانا یی آن در نگه داری اتمسفر مناسب حیات پیدا کرد . در زمین ، چرخه ی کربن مانند ترموستاتی کار می کند که آب و هوای زمین را برای ادامه ی حیات مناسب می سازد . فعاایت های آتش فشانی ، موجب تولید گاز کربن دی اکسید شده. که خود موجب اثر گلخانه ای، تبخیر آب و بارش باران میشود( چرخه ی آب ) . باران این مواد معدنی کربن دار را از سنگ های سطح زمین می شوید و به دریا ها می برد . در نهایت این مواد معدنی به اعماق زمین رفته و در آن جا رسوب می کنند. این تعادل در بین تولید و پاک شدن کربن دی اکسید کمک کرده است تا آب و هوای کره ی زمین از 4 میلیارد سال گذشته ثابت باقی بماند. مریخ به دلیل اندازه ی نسبتا کوچک خود ( حدودا نصف زمین ) دمای درونی خود را به سرعت از دست می دهد . در نتیجه فعالیت های آتش فشانی که برای تامین کربن دی اکسید اتمسفر لازم هستند کاهش می یابند. از سوی دیگر گرانش ضعیف آن به اتمسفر سیاره اجازه می دهد که از سطح آن جدا شده و درون فضا شناور شود.از این رو کربن دی اکسید کمی در سطح مریخ برای گرم کردن سیاره تا حدی که قادر به نگه داری آب مایع باشد وجود دارد. در این بخش فاکتور هایی از قبیل فاصله ی سیاره از ستاره ی میزبان ، اتمسفر و جرم را مورد بررسی قرار دادیم.حال این سوال پیش می آید که آیا موارد نام برده تنها فاکتور های اساسی ما برای جست و جوی حیات هستند؟ آیا سیاره ای که این خصوصیات را در بر گیرد لقب ((کلید طلایی)) را به خود اختصاص خواهد داد ؟ در قسمت دوم به بررسی این سوال ها و جواب های شگفت انگیز دانشمندان می پردازیم. با ما همراه باشید.

81928691619152851291291851
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهل و سومين سالگرد سفر تاريخي به ماه/ چه كساني مسافران ماه را نجات دادند؟

چهل و سومين سالگرد سفر تاريخي به ماه/ چه كساني مسافران ماه را نجات دادند؟

[h=2]/چهل و سومين سالگرد سفر تاريخي به ماه/
[/h]
[h=1] چه كساني مسافران ماه را نجات دادند؟
[/h]






تيم چهار نفره Navy SEAL طي چندين ماه تمرينات فشرده و طبقه‌بندي شده، بازگشت ايمن فضانوردان آپولو 11 را فراهم كردند؛ اما هيچ گاه اشاره اي به مأموريت آنها نشد.




به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كپسول فضايي آپولو 11 ، 24 جولاي 1969 ميلادي و پس از سفر هشت روزه به ماه در هزار مايلي سواحل هاوايي در اقيانوس آرام فرود آمدند.

پس از فرود كپسول فضايي، تيم امدادي Navy SEAL به سرپرستي به «جان وولفرام» بلافاصله بوسيله بالگرد به منطقه رسيده و بداخل آبهاي سرد اقيانوس پريدند. اين تيم طي چندين ماه دوره‌هاي فشرده و طبقه بندي شده، براي نجات جان سه مسافر بازگشته از ماه تمرين كرده بودند.



اين گروه به منظور پيشگيري از به زير آب رفتن كپسول و در ميان باد شديد، يك حلقه بادي به وزن 90 كيلوگرم را بدور كپسول متصل كردند.




با تكميل مراحل اتصال لنگرهاي زير آبي (sea anchor)، فرمانده عمليات با نگاه كردن بداخل كپسول از سلامت فضانوردان مطمئن شد و «نيل آرمسترانگ»، «باز آلدرين» و «مايكل كالينز»، سه فضانورد آپولو 11 از كپسول خارج شدند.

تيم امدادي و فضانوردان در طول اين مدت از لباس و ماسك هاي مخصوص (biological isolation garments) براي پيشگيري از خطرات بيولوژيكي احتمالي منتقل شده از ماه استفاده كردند و لباس هاي فضانوردان بوسيله اسپري «هيپوكلريت سديم» ضد عفوني شدند.

پس از اين مراحل سه مسافر ماه درون سبدي به نام Billy-Pugh قرار گرفته و توسط بالگرد نيروي دريايي از منطقه خارج شدند.








فرود آپولو 11 در اقيانوس آرام



اتصال حلقه بادي بدور كپسول آپولو



تيم امدادي Navy SEAL‌در اطراف كپسول فضايي
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
برگهايي ناخوانده از رقابت آمريكا و شوروي در فتح ماه

برگهايي ناخوانده از رقابت آمريكا و شوروي در فتح ماه

[h=2]برگهايي ناخوانده از رقابت آمريكا و شوروي در فتح ماه/
[/h]
[h=1] جزئيات پروژه سري سفر به ماه و مريخ شوروي در گفت‌و‌گوي ايسنا با فضانورد نام‌آور روسي

[/h]





20 جولای 1969، نیل آرمسترانگ، كيهان نورد ناسا به عنوان نخستين انسان، قدم به روی ماه گذاشت، گامی کوچک برای او و گامی بزرگ برای بشریت.

به گزارش سرويس فناوري ايسنا، سفر به ماه يكي از داغ ترين فصل‌هاي رقابت فضايي آمريكا و شوروي در سال‌هاي جنگ سرد بود. پس از موفقيت‌هاي پياپي فضايي روس‌ها از جمله پرتاب نخستين ماهواره و اعزام نخستين فضانورد به مدار زمين، ايالات متحده كه خود را بازنده اين رقابت بزرگ تبليغاتي مي ديد با سرمايه گذاري كلان تلاش كرد با پيشي گرفتن در اين عرصه بخشي از حيثيت مخدوش شده خود را ترميم كند. به زعم كارشناسان، سفر به ماه پيش از ارزش‌هاي علمي و فناوري، اقدامي تبليغاتي با هزينه اي گزاف بود كه امريكا ناگزير از اقدام به آن شد و توقف پروژه هاي پرهزينه سفر به ماه طي چند دهه اخير گواهي بر اين مدعاست.

البته به موازات آمريكايي‌ها، شوروي سابق نيز برنامه وسيعي براي سفر به ماه داشت كه در پي عدم موفقیت در پرتاب موشک حامل و فرود آمریکایی ها در ماه از ادامه کار منصرف شد.


سرويس فناوري ايسنا در سالگرد بازگشت فضانوردان از نخستين سفر به ماه (سوم مردادماه) در گفت‌و‌گو با «گئورگی میخائیلویچ گرچکو»، فضانورد نام اور روس و يكي از فضانوردان طرح سري سفر به ماه شوروي به بازخواني تلاش شوروي براي سفر به ماه پرداخته كه از قرار اهدافي فراتر از فرود در ماه از جمله سفر به مريخ را دنبال مي كرده است. از نكات جالب در اين گفت‌و‌گو اذعان گرچكو به موفقيت ناسا در سفر به ماه است كه گاه و بيگاه ادعاهاي عجيب و غريب و غيركارشناسي از سوي برخي منابع غيرموثق غربي مبني بر صحنه سازي ناسا در اين خصوص مطرح مي شود. موضوع اشیای پرنده ناشناخته - بشقاب پرنده ها - هم از موضوعات مورد علاقه گرچكو است كه در اين گفت‌و‌گو به تبيين ديدگاه خود در اين خصوص كه سال هاست تحقيقاتي در اين زمينه داشته پرداخته است.


گرچكو


شما یکی از کیهان نوردانی بودید که برای سفر به ماه انتخاب شد. می توانید درباره این طرح کاملا سری آن دوران برای خوانندگان ما صحبت کنید؟

گرچکو: البته این طرح در آن زمان سری محسوب می شد و حالا دیگر چیز پنهانی نیست. من یکی از کیهان نوردانی بودم که برای پرواز مداری ماه آماده می شدم. ما در حقیقت دو گروه بودیم. بخشی برای پرواز به مدار ماه و چرخش به گرد ماه آموزش می دیدیم و گروهی برای فرود. برنامه گردش در مدار ماه کاملا قابل اجرا بود و ناو سایوز با عنوان روند توانست آنرا به انجام رساند. ما در همان زمان از مقامات خواستیم که در این پرواز شرکت کنیم؛ اما مسوولان به سفینه اطمینان نداشتند و نپذیرفتند. به جای فضانورد چند حیوان فرستادند.


در مرحله بعد باید در سال 1967 دو ناو کیهانی سایوز، هرکدام با دو سرنشین (من و فیلیپچنکو در یک ناو و دابروولسکی و سواستیانف با سفینه بعدی) در مدار ماه به گردش در می آمد و پس از چند چرخش در مدار این کره، به زمین بر می گشت. یک سال بعد یعنی 1968 یک سفینه با دو کیهان نورد ( لئونف و ماکارف) راهی مدار ماه می شد. در آنجا لئونف به داخل مه نشین رفته و به سوی سطح ماه حرکت می کرد. این کیهان نورد باید بر سطح ماه قدم می گذاشت و پس از برداشتن نمونه های خاک، عکسبرداری و فیلمبرداری با استفاده از مه نشین به سفینه اصلی برگشته و سپس راهی زمین می شدند.
عدم موفقیت در پرتاب موشک غولپیکر «ان-1» از یک سو و فرود آمریکایی ها در ماه باعث شد که مسوولان از ادامه کار منصرف شوند و طرح که در اصل فراتر از سفر به ماه بود را تعطیل کنند...

هر از گاهی جنجالی به پا می شود که آمریکایی ها به ماه سفر نکرده اند. نظر شما در این مورد چیست؟

گرچکو: این حرف ها بی پایه است. آنها واقعا به ماه سفر کردند. اگر نکرده بودند ما در آن زمان اجازه نمی دادیم بیهوده سر و صدای تبلیغاتی راه بیندازند. ما در آن زمان تمام فعالیت های آمریکایی ها را زیر نظر داشتیم. لحظه به لحظه آپولو را تعقیب می کردیم. اگر آنها واقعا به ماه نرسیده بودند، حتما رسوایشان می کردیم.

شما گفتید که طرح در اصل فراتر از سفر به ماه بود. منظورتان از فراتر چیست؟


گرچکو: بله، از نظر کارالیف سفر به ماه هدف نبود و او طرح های بسیار وسیعتری را ریخته بود و اگر نمی مرد به آنها جامه عمل می پوشاند.
بر خلاف تصور خیلی ها، موشک غولپیکر که در اسناد از آن با اسم «ولکان » نام برده می شود به منظور سفر به ماه طراحی نشد و اصلا هدف اصلی، پرواز به مریخ بود و آن را با سفر به مریخ طراحی کردند نه ماه. ماموریت به ماه فقط به عنوان مرحله ای از سفر مریخ به شمار می رفت. نکته شگفت انگیز تر این است که طرح کارالیف ربطی به اعلام برنامه سفر به ماه از طرف کندی، رئیس جمهوری آمریکا در سال 1961 ندارد. پیگیری های کارالیف بعد از پرتاب اسپوتنیک-1 نخستین ماهواره جهان در سال 1957 منجر به امضای تصویبنامه ای از سوی شورای وزیران اتحاد شوروی شد که در آن اهدافی را پیش بینی کرده اند. از جمله این هدف ها ایجاد ایستگاه خودکار علمی در ماه، ساخت موشک برای سفر به مریخ و زهره، انجام نخستین پرواز سرنشیندار به فضا، ایجاد ایستگاه هایی واقع در بین سیارات و ایستگاه های در دیگر سیارات بودند. بر اساس همین برنامه به تشکیلات فضایی وظیفه دادند تا برای ساخت موشکی با وزن به 1.2 هزار تن اقدام کنند که بتواند اجسامی به وزن 60-80 تن را به مدار های مورد نظر برساند.


گرچكو

پس چرا این برنامه ها عملی نشد؟
گرچکو: کسانی بودند که از برنامه های کارالیف خوششان نمی آمد و می خواستند طرح های خودشان را جامه عمل بپوشانند. به همین دلیل مخالفت هایی با او می شد و اجازه نمی دادند هدایت کار کاملا در دست او باشد. بعد از مرگ کارالیف، میشین جای او را در دفتر طراحی شماره 1 گرفت. میشین از قدرت نفوذ و کلام و کارآیی کارالیف برخوردار نبود.

من شنیده ام که ولادیمیر چلومی و میخاییل یانگل، تلاش داشتند فضای ابتکار عمل را از کارالیف بگیرند و موشک های سنگین خود را جانشین طرح کارالیف کنند و والنتین گلوشکو نیز از آنها پشتیبانی می کرد.

گرچکو: امروز همه آنها مرده اند. من نمی خواهم درباره آنها و این که چه کسی مقصر بوده حرفی بزنم. اگر هم مقصر بوده اند خداوند آنها را ببخشد. چیزی که لازم است بگویم این است که متاسفانه طرح های کارالیف به فراموشی سپرده شد. موشک ولکان که بعد ها تنها بخشی از آن طراحی و ساخته شد با نام انرگیا، دو پرواز موفق داشت و نشان داد که کارالیف می توانست به طرح سفر انسان به مریخ جامه عمل بپوشاند.

ولی برنامه سفر به ماه، ظاهرا تا اوایل دهه 1970 ادامه داشت ...

گرچکو: بله فضانوردان آموزش می دیدند و برخی سخت افزار ها ساخته شد اما اصل قضیه یعنی موشکی که باید این مجموعه را به مدار می‌برد از پس آزمایش ها بر نیامد و طرح خوابید. از طرف دیگر، بعضی از کارشناسان مسوولان را مجاب کردند که طرح ایستگاه های فضایی را به مرحله عمل نزدیک کنند تا شکست برنامه سفر به ماه و مریخ را بپوشاند. به این ترتیب کیهان نوردان جذب برنامه سالیوت شدند.


انتخاب این راهبرد از این نظر جالب بود که عملیاتی مثل اتصال ناوهای کیهانی ( سایوز4 و 5) و افزودن طول اقامت در فضا ( سایوز- 9) را می شد به عنوان گام های اولیه برای طرح سالیوت به نمایش گذاشت تا این تصور پیش آید که اصلا طرحی برای سفر به ماه در دست اجرا نبوده است...


گرچکو: کاملا درست است. البته برای ما که می دانستیم پشت پرده چه خبر است، تعطیلی آن برنامه ها چندان خوشایند نبود.

خب حالا می خواهم درباره موضوع دیگری که مورد علاقه شماست صحبت کنم. شما چند سالی است که درباره اشیای پرنده ناشناخته و تمدن های باستانی و موضوعاتی در این رابطه مطالعه می کنید. نظرتان درباره آنچه به بشقاب های پرنده معروف شده چیست؟


گرچکو: من برای آن که سوء تعبیر پیش نیاید به سوال شما چنین پاسخ می دهم که طی 50، 60 سال گذشته بسیاری از مردم جهان چیزهایی را در آسمان دیده اند که هیچ ربطی به ماوراء زمین ندارد. در مورد این که آیا تمدن هایی در ماورای زمین وجود دارد نیز نه دلیلی قاطع بر وجود و نه مدرکی بر عدم وجودشان ارائه شده است اما عقل به ما می گوید که در این بیکرانه عالم هستی، حتما تمدن هایی وجود دارد.
حال این که آنها به زمین آمده اند یا نه، خیلی ها سعی می کنند با نشان دادن بعضی علائم و نشانه ها و تصاویر، ثابت کنند که جواب مثبت است ولی این دلایل و استدلال های آنان نیز از استحکام علمی کافی برخوردار نیست. در عین حال ما در زمین به چیز هایی بر می خوریم که نمی‌توانیم در مورد چگونگی و چرایی آنها دلیل قانع کننده ای بیابیم.


چند سال پیش عکسی از صحرای سینا را به من نشان دادند که ادعا شده بود از بشقاب پرنده ای است که در آنجا سقوط کرده و شن ها بخش عمده ای از آنرا پوشانده اند. عکس خیلی به این ادعا جنبه واقعی می داد اما تحقیقات انجام شده در محل نشان داد که این یک عارضه طبیعی در زمین است.


این شایعه وجود دارد که دولت ها مسایل مربوط به اجسام پرنده ناشناخته را پنهان می کنند و نمی خواهند مردم در این باره اطلاعات به دست آورند. نظر شما چیست؟

گرچکو: در دوران جنگ سرد، چه آمریکایی ها و چه ما، موضوع بررسی اجسام پرنده ناشناخته را به کمیته های دولتی ویژه ای سپرده بودیم نه به خاطر اعتقاد به وجود بشقاب های پرنده بلکه در هر دو حکومت این اعتقاد وجود داشت که طرف مقابل برای کارهای جاسوسی خود ممکن است از ابزار هایی استفاده کند که به نظر مردم عادی بشقاب های پرنده هستند. بعد از فروپاشی شوروی این کمیته ها منحل شدند.

خب فکر می کنم بهتر است برگردیم به موضوعات واقعی تر. می دانم که شما از اواسط دهه 1950 با در دفتر کارالیف کار می کردید. کار شما چه بود؟


گرچکو: من کار های محاسباتی انجام می دادم. از محاسبات انجام شده در برنامه های مختلفی استفاده می شد که بعضی از آنها را من نمی دیدم. شاید برایتان جالب باشد بگویم به طور مثال محاسبه ای را انجام دادم و بعد از 50 سال موشکی را که بر اساس آن محاسبه ساخته شده بود را در یک موزه دیدم!

ما عادت نداشتیم که خودنمایی کنیم که این یا آن مورد، کار من است. به خاطر دارم روزی که «اسپوتنیک-1» به فضا پرتاب شد، من جزو گروه مهندسان این طرح بودم. پس از در مدار قرار گرفتن اسپوتنیک، کارالیف به ما گفت: بچه ها سوژه در مسیرش قرار گرفت بروید سر کار هایتان و ما هم رفتیم و تا پایان ساعت اداری، به کار های عادی مان مشغول بودیم.

گرچكو


در مورد کارالیف برای ما صحبت کنید. او را اسطوره باور نکردنی می نامند چرا؟

گرچکو: او نه اسطوره بود و نه باورنکردنی. او انسانی بود که با فروتنی، خوش خلقی و مهربانی همه را مفتون خود می کرد. شخصیتی بود که می توانست همکاری و هماهنگی بین آدم های مختلف با خلق خوی متفاوت را به وجود آورد. او با دقت و بسیار هوشمندانه نیروهایش را از بین ده ها نفر انتخاب می کرد اما پس از آن، به توانایی های آنان احترام می گذاشت و با اطمینان کار را به آنان می سپرد. رمز موفقیت و محبوبیتش همین بود.

برخورد او با شما چگونه بود؟

گرچکو: افراد زیادی در مجموعه او به ویژه در دفتر طراحی کار می کردند و جالب آن که می توان گفت او همه را زیر نظر داشت و از توانایی های آنها در زمان خودش استفاده می کرد. در زمان پرتاب سومین ماهواره، من به بخشی از کار ایراد گرفتم و گفتم پرتاب آن دچار اشکال خواهد شد. وقتی نظرم به او رسید، دستور داد بررسی کنند. نتیجه بررسی ها نشان داد که حرف من درست بوده است. پس از مدتی مرا احضار کرد. راستش را بخواهید من هم دچار ترس شدم و هم هیجان. به اتاقش رفتم. او شروع کرد به سوال، به چه چیز هایی علاقمند هستید، چه کتاب‌هایی می خوانی، چه موسیقی دوست دارم ، تاتر می روم یا نه. خلاصه صحبت نسبتا مفصلی درباره نوع نگاه و احساساتم.

وقتی از اتاقش بیرون آمدم به طور کامل سر در گم بودم از خود سوال می کردم صدها نفر مثل من با او سر و کار دارند، چرا او وقت خود را صرف بحث در چنین زمینه هایی می کند؟

جواب این سوال را وقتی دانستم که برای ورود به جرگه کیهان نوردان فضانورد انتخاب شدم، همه تنها به پرونده پزشکی ام نگاه می کردند و تنها کارالیف بود که با تیزهوشی و آینده نگری، مهندسی را با ویژگی های شخصیتی و روانی مورد نظر خود برای طرح های آینده انتخاب کرده بود. او آینده را می دید. زمانی که فضانوردی تنها در انحصار خلبانان نباشد و کارشناسان با تخصص های مختلف، بر اساس نیاز باید در ایستگاه های فضایی فعالیت کنند. او به مسئولان گفته بود قدر این مهندس جوان را بدانید.

در این مورد هم او اشتباه نکرده بود ...

گرچکو: باعث افتخار من است.

بعضی از اسناد منتشر شده در سال های اخیر نشان می دهد که او اگرچه با زیردستانش بسیار ملایم و صدیق بود اما با مقامات با قاطعیت صحبت می کرد و این قاطعیت بعضی موارد منجر می شد که آنها را فریب دهد...


گرچکو: در موارد بسیار کم او توانست رضایت مقامات بالا را که تمایلی به انجام برخی برنامه ها نداشتند با بزرگ کردن حسن کار و کوچک‌نمایی عیب ها به دست آورد. به طور مثال در مورد پرتاب گاگارین برخی موافق نبودند و می خواستند روز پرتاب به مناسبت خاصی انتخاب شود. کارالیف این نوع نگاه را نمی پسندید. وقتی نظر مقامات را شنید با عصبانیت گفت ما که دسته موسیقی ارتش نیستیم که به مناسبت‌ها سرود بخوانیم. این یک کار علمی است. ناوهایی هم که به طور آزمایشی پرتاب شدند، کم و بیش اشکال های کوچکی داشتند. اما ما در آن زمان در رقابت با آمریکایی ها بودیم و اگر زمان را از دست می دادیم در حقیقت موقعیت هایی از بین می رفت که قابل جبران نبود. کارالیف در صحبت با مسئولان سیاسی از یک سو آنها را از موفقیت آمریکا ترساند و از طرف دیگر خبر موفقیت ها را به آنها داد تا اجازه دهند هرچه زودتر گاگارین به فضا پرتاب شود. با همین ابتکار بود که ما « نخستین» شدیم.
سفر شما به فضا حدود هفت سال بعد از انتخابتان صورت گرفت. در این مدت آیا زمانی هم بود که ناامید شوید؟

گرچکو: من هیچ وقت اجازه نمی دهم ناامیدی مرا مغلوب کند. در سفر به شیراز یادتان هست چه اتفاق هایی افتاد؟ پرواز ها تعطیل شد. اما من ناامید نشدم چون هدف داشتم. از شما خواستم به هر وسیله که شده به تخت جمشید برویم. ما با اتوبوس راه افتادیم به طرف اصفهان. در بین راه اتوبوس در آن سرما خراب شد. شما خیلی ناراحت و عصبانی شده بودی و با راننده جر و بحث می کردی من آرامت کردم. در اصفهان باز پرواز لغو شد. شما نگران بودی. باز من آرامت کردم. روز بعد با یک خودرو از اصفهان تا تخت جمشید رفتیم و برگشتیم برای من و در سن و سالی که دارم طی کردن مسافتی تا این حد در یک روز و روی صندلی خودرو خیلي راحت نیست. تازه بعد از آن هم از اصفهان تا تهران با قطار. انسان وقتی برای زندگی اش هدفی معین می کند نباید اجازه دهد ناامیدی پا به محوطه کاخ آرزوهایش بگذارد گرنه همه چیز خراب می‌شود. من تقریبا هفت سال صبر کردم تا نخستین پرواز فضایی را انجام دهم. البته همچنان به کارم در دفتر طراحی سامانه های فضایی ادامه می دادم.


پرواز اول من با گوبرف یک ماه طول کشید که در آن زمان برای کیهان نوردی شوروی یک رکورد به حساب می آمد. من و او در ایستگاه سالیوت -4 فعالیتی فوق العاده داشتیم برنامه پرواز شامل آزمایش های بسیار زیاد بود. کار ما چهار جنبه مختلف داشت. پژوهش های اخترفیزیکی، بررسی جو کره زمین و رویه آن، حل مسایل فنی و اجرای آزمایش های پزشکی.


متاسفانه به دلیل سانسور های متعدد در آن زمان اطلاعات کمتری درباره پرواز ها منتشر می شد. امروز هم اشتیاق مردم برای کسب اطلاعات درباره پرواز های فضایی کم شده به همین دلیل اطلاعات کمی در مورد چگونگی کار و برنامه کاری فضانوردان منتشر می شود. اگر ممکن است بگویید این یک ماه در سالیوت چه می کردید؟

گرچکو: البته در آن زمان برای متخصصان اطلاعاتی در مورد برنامه های کاری ما منتشر می شد. برای هر سفر فضایی میلیون ها میلیون خرج می شود به همین دلیل، ما به خود اجازه هدر رفتن وقت را در زمان پرواز فضایی نمی دهیم. آنچه من در مورد پرواز اولم می گویم مشابه کاری است که امروز هم در ایستگاه فضایی بین المللی انجام می شود فقط موضوع و مورد کار ( سوژه) متفاوت است.

ما وقت زیادی را صرف پژوهش های نجومی می کردیم. یکی از تلسکوپ موجود در ایستگاه را به طرف بخش منتخب خورشید قرار داده و عوارض در رویه خورشید و جو آنرا مورد بررسی قرار می دادیم. در همین زمان سامانه طیف سنجی خودکار سالیوت نیز با همان ردیف امواج بلند، شدت تشعشع تمام آن بخش خورشید را ثبت می کرد این پژوهش امکان مقایسه و مقابله اطلاعات مجزا درباره اشعه فرابنفش و تحقیقات درباره نحوه توزیع درجه حرارت در سطح خورشید (از جمله در موقع انفجارها) را به کارشناسان می داد.


گرچكو


در این ایستگاه دو تلسکوپ وجود داشت. یکی از این دو تلسکوپ می توانست نواری به عرض تقریباً 10 درجه بررسی کند و دومی فقط به سوی بخش های مخصوص سپهر قرار می گرفت. تابش اشعه ایکس به سطح کره زمین نمی رسد، ولی در فضاکیهان می توان اشعه را با هر شدتی که باشند از اشعه ملایم گرفته تا شدیدترین شکل آن، ثبت کرد.

«چهره» کائنات در اشعه ایکس، توجه متخصصان فیزیک نجومی را جلب می کند، زیرا این اشعه حامل اطلاعاتی درباره زندگی و فنای ستارگان و تحولات عظیم در عالم کیهان است.

مثلاً دانشمندان از این راه اطلاعاتی درباره بقایای انفجارهای ستارگان، منظومه های دوگانه ستاره ای و پدیده هائی مانند «سیاهچاله»، «ستاره نوترونی» و «کوتوله سفید« به دست می آورند.

کار دیگر ما پژوهش های زمین شناسی بود. من و گوبرف ضمن پرواز به طور هم زمان با چند دوربین با فیلم سیاه و سفید و فیلم رنگی ضمن به کار بردن صافی های گوناگون عکس می گرفتیم. این کار به دانشمندان اجازه می داد گونه های عوارض طبیعی را مشخص و وضع آنها را بررسی کنند.


ما همچنین وظیفه داشتیم تحقیقات درباره مساله بی وزنی و تاثیر آن بر روی بدن فضانوردان انجام دهیم. مرتباً آزمایش های مختلفی درباره کار قلب و عروق و گردش خون در مغز و تنفس ریه انجام می دادیم. در هر شبانه روز دو ساعت و نیم برنامه ورزشی داشتیم. بر اساس آزمایش ها و داده های ارسالی ما، کارشناسان به اطلاعات زیادی درباره وضع اعضای بدن فضانوردان و قدرت کار آنها در موقع پرواز دسترسی پیدا کردند.


آزمایش هايی هم جلبک کلورلا به عمل می آوردیم. ما تقسیم سلول های و رشد این گیاه عجیب را مطالعه کردیم. این گیاه در جریان رشد خود محصولات پر ارزشی مانند پروتئین‌ها، کربوهیدرات ها، چربی ها و ویتامین هايی تولید می کند که اصولاً می توانند نقش غذا را برای سرنشینان ایفا كنند. فقط باید غذاهايی از کلورلا تهیه شود که مزه های عادی داشته باشند. جالب آن که بر اثر تابش نور، اکسیژن از کلورلا متصاعد می‌شود. ایجاد سامانه های بسته زیست محیطی بر پایه کلورلا در داخل ایستگاه مداری می تواند فعالیت مداوم بدون دریافت مجدد مواد غذايی از کره زمین را تأمین كنند که در سفر های بین سیاره ای بسیار ارزشمند است.

پرواز دوم شما ، یک سفر تاریخی و رکورد شکن بود. درباره آن برای ما صحبت کنید.


گرچکو: بله ایستگاه فضایی سالیوت-6 نسل جدید پایگاه های مداری شوروی بود که دو سکوی الحاق داشت و برای کیهان نوردان پروازی رکورد شکن پیش بینی شد. چند سال قبل آمریکایی ها 84 شبانه روز در فضا مانده بودند و ما باید از این فراتر می رفتیم. در اصل قرار بود این ماموریت را کاوالیونک و ریومین انجام دهند که با سایوز-25 به فضا پرتاب شدند اما ناو آنها نتوانست به ایستگاه متصل شود. کمیسیون دولتی پس از بررسی همه جانبه تصمیم گرفت ترکیب گروه های پروازی پیش بینی شده را عوض کند و قانونی گذاشت که بر اساس آن در هر پرواز، باید یک فضانورد با تجربه هم حضور داشته باشد. به این ترتیب من و راماننکو به عنوان سرنشینان سایوز-26 انتخاب شدیم.


برنامه پرواز اصلی ماموریت مانند سایوز-25 شامل پذیرایی از دو گروه اعزامی ( شوروی و بین المللی )، دریافت و تخلیه نخستین سفینه باربری بدون سرنشین جهان و انجام آزمایش های علمی بود، اما کمیسیون دولتی وظیفه جدیدی را هم به ما محول کرد. آنها می گفتند امکان دارد سایوز-25 در زمان اتصال ناموفق خود به قفل الحاق در بخش ورودی صدمه زده باشد به این دلیل، سفینه ما باید به دومین دریچه الحاق که در انتهای سالیوت قرار داشت متصل شود. همچنین ما باید در اولین فرصت با انجام یک راهپیمایی به فضایی، دریچه اتصال اول را از نزدیک بررسی کنیم و ببینیم آیا صدمه دیده یا خیر چون این مساله بسیار حیاتی برای پروازهای بعد و ادامه کار ایستگاه فضایی سالیوت-6 بود.


من و راماننکو در دهم دسامبر سال 1977 با سایوز-26 به فضا پرتاب شدیم و در 11 دسامبر ناو کیهانی به ایستگاه فضایی متصل شد. بعد از بررسی های لازم، دریچه را باز کردیم و به داخل ایستگاه رفتیم. به این ترتیب استفاده عملی از سالیوت-6 در حالت سرنشیندار شروع شد.
تقریبا یک هفته طول کشید تا ما سامانه های ایستگاه را کاملا فعال کردیم و آماده راهپیمایی در فضای باز کیهانی شدیم. بنا به دلایل متعدد، راهپیمایی نه از دریچه مخصوص در بغل بخش ورودی، بلکه از خود دریچه ورودی در 20 دسامبر یعنی 10 شبانه روز بعد از پرتاب صورت گرفت. من تقریبا تا زانو از ایستگاه به فضای بیرون رفتم، محل پهلوگیری، جزئیات دستگاه اتصالی، جاهای اتصال های برقی ، میله های قفل کننده، فشار دهنده ها، قفل ها و لاستیک های متراکم کننده را بررسی کردم و بعداً به وسیله دوربین تلویزیونی رنگی تصویر آن را به زمین فرستادم.


با توجه این دریچه برای عبور فضانورد با لباس راهپیمایی اورلان ساخته نشده با آن لباس به سختی از دریچه عبور کردم. یوری راماننکو در تمام این مدت، از داخل پاهای مرا گرفته بود. بعد که کارم تمام شد او گفت: من تا حالا زمین و ستاره ها را فقط از پشت شیشه پنجره ایستگاه دیده ام بگذار من هم مستقیم آنها را ببینم... من راه را باز کردم تا او به دریچه خروجی برسد او در یک لحظه مثل یک موشک از کنار من پرواز کرد. دیگر داشت بیرون می رفت ناگهان متوجه شدم کابل نگه دارنده او به هیچ جایی متصل نشده است خوشبختانه من توانستم او را نگه دارم و از او پرسیدم، یوری کجا می خواهی پرواز کنی؟!!

دو ساعت بعد، ما لباس های فضایی را در آوردیم و اگر بی وزنی نبود به دلیل خستگی می افتادیم... اما نتیجه ای که گرفتیم ارزش این همه خستگی را داشت: سکوی الحاق سالم است و این یعنی برنامه پرواز صورت می گیرد.

راهپیمایی يك ساعت و 28 دقیقه طول کشید، این نخستین راهپیمایی فضایی کیهان نوردان شوروی از ژانویه سال 69 و سومین در تاریخ فضانوردی شوروی بود!

من و راماننکو توانستیم تمام برنامه پروازی را طبق پیش بینی انجام دهیم. با کیهان نوردان سایوز 27 و 28 ملاقات کردیم و ناو باربری پروگرس برای نخستین بار در زمان سفر ما به فضا پرتاب شد و ما آنرا در ایستگاه فضایی سالیوت-6 تحویل گرفتیم.

و باز هفت سال انتظار برای پرواز بعدی؟

گرچکو: بله سفر بعدی و آخرین پروازم به فضا در 1985 انجام شد. البته آن پرواز طولانی نبود و من برای اثبات نظریه ام و نوشتن پایان نامه دکترایم باید به این سفر می رفتم.


گرچكو


درباره گئورگی میخائیلویچ گرچکو

گئورگی میخائیلویچ گرچکو در 25 مه 1931‏ در لنينگراد به دنیا آمد. دوره متوسطه را در سال 1949 در دبیرستان متوسطه لنینگراد و دانشکده مکانیک نظامی لنینگراد را در 1955 با درجه مهندس مکانیک به اتمام رساند.

در 1967 از دکتری علوم فنی با رساله ای در مورد محاسبه سامانه فرود لونا-9 و لونا 16 در ماه دفاع کرد. در سال 1975 عضو فعال آکادمی بین المللی آستروناتیک ( فضانوردی )، در سال 1975 عضو افتخاری آکادمی علوم چکسلواکی و در 17 فوریه 1984 دکتری علوم فیزیک – ریاضی را دريافت كرد. وي عضو آکادمی علم و تجارت بین المللی بوده و بیش از 28 مقاله منتشر شده علمی دارد. در سال 1984 کتاب « در کادر سیاره » را نوشت.

وي قبل از انتخاب برای فضانوردی در بخش های مختلف دفاتر طراحی و ساخت سامانه های فضایی فعالیت های ارزشمندی داشت به طوری که در سال 1959 به عنوان مهندس ارشد و از سال 1961 به رياست گروه بخش 17 دفتر شماره 1 طراحی و ساخت سامانه های فضایی و بالاخره در 1966 به عنوان رييس گروه آزمایشگر دستگاه های کیهانی انتخاب شد.

در 27 مه 1968 به پیشنهاد وزارت صنایع در کنار کار و فعالیت به عنوان رئیس گروه آزمایشگر دستگاه های کیهانی به گروه فضانوردان پیوست و آموزش برای سفر به فضا را آغاز کرد.

در فوریه 69 دوره آموزش و تمرین در گروه کیهان نوردان برای سفر به مدار ماه مدار ماه را انجام می داد که با تعطیل شدن برنامه به کیهان نوردان جانشین ناو کیهانی سایوز – 6-7-8 با پرداخت. پس از آن، سال ها با سمت فضانورد ذخیره ایفای نقش کرد.


نخستین پرواز فضایی او در 11 ژانویه تا 9 فوریه 1975 به عنوان مهندس سفینه سایوز-17 در ایستگاه مداری سالیوت-4 صورت گرفت و 29 شبانه روز 13 ساعت 19 دقیقه و 45 ثانیه طول کشید.


دومین پرواز فضایی را ار 10 دسامبر 1977 به همراه یوری راماننکو با سایوز-26 در ایستگاه مداری سالیوت6 انجام داد که پروازی رکورد شکن بود و تا 16 مارس 1978 به مدت 96 شبانه روز و 10 ساعت و هفت ثانیه ادامه داشت. در جریان این سفر، او طبق برنامه، یک بار برای بررسی کار محل اتصال در سکوی شماره 1 سالیوت به راهپیمایی فضایی دست زد که يك ساعت و 28 دقیقه طول کشید.

پرواز سوم و آخرین سفرش به فضا را در 17تا 26 سپتامبر 85 به عنوان مهندس سفینه سایوز تی-14 در ایستگاه سالیوت-7 انجام داد و 8 شبانه روز و 21 ساعت و 13 دقیقه و 6 ثانیه در فضا بسر برد.

از اول مارس 92 و پس از خارج شدن از گروه فضانوردان به عنوان پژوهشگر ارشد دانشکده فیزیک جو آکادمی علوم روسیه فعالیت داشت.

وی به دلیل کار های باارزشش در زمینه فناوری فضایی چندین مدال گرفته است که از جمله می توان به دو قهرمان شوروی، سه فرمان لنین، مدال ستاره طلایی قهرمان چکسلواکی، مدال طلایی گاگارین و مدال طلایی تسیولکوفسکی اشاره کرد.

گرچکو به غواصی، اسکی کوهستانی، تیر اندازی و اتومبیلرانی علاقمند است. همچنین به مطالعه تمدن های کهن عشق می ورزد.

گفت‌و‌گو: سيروس برزو - ايسنا
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
سپر حرارتي بادي مافوق صوت ناسا با موفقيت آزمايش شد

سپر حرارتي بادي مافوق صوت ناسا با موفقيت آزمايش شد

[h=1] سپر حرارتي بادي مافوق صوت ناسا با موفقيت آزمايش شد

[/h]











سپر حرارتي بادي بزرگ ناسا با موفقيت توانست با سرعت مافوق‌صوت 12 هزار و 231 كيلومتر در ساعت به جو زمين سفر كند.


به گزارش سرويس فناوري خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)،سپر حرارتي ناسا روز گذشته بر روي موشك صوتي از تاسيسات پروازي والوپس ناسا به فضا پرتاب شد.


هدف اين پرواز آزمايشي، نمايش امكان استفاده از يك پوسته خارجي بادي در يك كپسول فضايي براي كاهش سرعت و محافظت از آن در زمان ورود به جو در سرعت فوق صوت در جريان سفرهاي سياره‌اي يا ورود و خروج به جو زمين بود.


IRVE-3 يك مخروط از حلقه‌هاي فناوري پيشرفته غير بادي پوشيده شده در لايه‌هاي مواد مقاوم در برابر حرارت بوده كه از يك موشك سه مرحله‌اي بلك‌برانت در پرواز زيرمداري خود پرتاب شد. اين پوسته فضايي يا سپر حرارتي بادي 308 كيلوگرمي و محموله آن پس از شش دقيقه پرواز از دماغه موشك حامل در بالاي اقيانوس اطلس جدا شد.


يك سيستم بادي نيتروژن را به درون سپر حرارتي اين خودرو پمپاژ كرد تا به يك قارچ با قطر حدود سه متر تبديل شود. سپس اين سپر با سرعت مافوق صوت در جو زمين سقوط كرد.


مهندسان مركز كنترل ناسا گزارش كردند كه اين سپر شكل خود را با وجود نيرو و حرارات زياد وارد شده به جو حفظ كرد. ابزارهاي آنبرد اطلاعات دما و فشار را ارائه مي‌كنند كه دانشمندان در آينده با استفاده از آنها به ساخت طرحهاي آينده سپر حرارتي خواهند پرداخت.




سپر حراراتي بادي مافوق صوت ناسا



سپر حراراتي بادي مافوق صوت ناسا
 

مهدی 108

عضو جدید
سلام

تشکر میکنم از مطالب عالیتون

یه سوال:
اگر خواسته باشیم خودمون یه تلسکوپ بازتابی (نیوتنی) بسازیم

آیا میتونیم آینه مورد نظرمون رو سفارش بدیم ،بازار برامون بزنه

منظورم اینه که دستگاهی برای ساخت آینه های معقر وجود داره که به صورت تکی تولید کنه (به صرفه باشه)

با سپاس از توجهتون
 

asghar rahmati

عضو جدید
کیهان پر از موجودات فضایی (قسمت دوم)




جستجو برای یافتن حیات فرازمینی همچنان ادامه دارد. بسیاری از دانشمندان بزرگ به وجود موجوات فضایی یقین دارند و سالهاست که در تکاپو برای یافتن نشانه هایی از آنها دست به مطالعات گسترده زده اند. در قسمت اول این مقاله، برخی فاکتورهای حیات در سیارات فراخورشیدی را مورد برسی قرار دادیم. در ادامه به نکات مهمتری خواهیم پرداخت.
در تعدادی از شبیه سازی هایی های کامپیوتری که در سال اخیر انجام شد ،(( دیوید اسپیجل )) از دانشگاه کرینتون کشف کرد که فاکتور هایی از قبیل حرکت چرخشی یک سیاره غیر قابل سکون و یا سرعت حرکت وضعی آن می تواند موقعیتی برای نگه داری آب و تامین حیات ایجاد کند.
هنگامی که این تغییر محوری با تغییر در سرعت حرکت وضعی ترکیب شد، تابستان های سیاره تا حدی گرم شدند که یخ موقتاً در قطبی از سیاره که به سمت ستاره ی میزبان بود آب شد. این آب مایع، تنها هنگامی در شبیه سازی های کامپیوتری به وجود آمد که سرعت حرکت سیاره از زمین بیشتر شد . به علاوه به دلیل افزایش نیروی گریز از مرکز ، حرکت جریان هوا از قطبین به استوای سیاره ، مشکل تر شد.
اسپیجل ، هم چنین دنیای بیابانی را طراحی کرد که قسمتی از آن قابل زیست بود . 90% این سیاره را خشکی و 10% آن را آب تشکیل می داد . با توجه به استاندارد های موجود ، تنها ناحیه نه چندان بزرگی که در نزدیکی استوای سیاره واقع بود ، قادر به نگه داری آب و میزبانی حیات بود . لیکن در نواحی دیگر سیاره ، تغییرات فصلی موجب منجمد شدن و یا به جوش آمدن آب در زمان های مختلف می شد. لذا در این حال ، آب مایع تنها در فصول بهار و پاییز موجود بود. اما از نظر دیوید اسپیجل و تیم تحقیقاتی او حتی چنین نواحی را نباید غیر قابل سکون نامید و آن را از گزینه ها حذف کرد.
این تیم همچنین به این نکته دست یافتند که میکروب هایی بر روی زمین در حال زیست هستند که در دمای زیر 0 درجه شروع به دوباره سازی می کنند و شمار دیگری این عمل را در دمای بالای 100 درجه انجام می دهند. اما میکروبی که هر دو مورد را با هم تحت پوشش قرار دهد تا کنون کشف نشده است. با وجود اینکه این تیم بر این نکته اشراف دارند، اما امکان وجود هم چین میکروبی غیر ممکن نیست.
فاکتور دیگری که اکنون به بررسی آن می پردازیم ، امواج گرانشی هستند.
باید دانست که تنها چشمه ی امواج گرانشی که موجب ایجاد گرمای حیات می شود ، ستاره ی میزبان سیاره نیست.
امسال تیمی با سرگروهی (( برایان جکسون )) از دانشگاه آریزونا به بررسی این موضوع پرداختند که برخی از سیارات دارای منابع تولید گرمای درونی هستند. به علاوه این موضوع راجع به سیاره هایی با مدار های کوچک یا بزرگ صدق می کند. در هر حال این سیارات از جانب ستاره ی خود به سبب امواج گرانشی تحت کشش و فشار قرار می گیرند ، این پدیده به نوبت خود اصطکاک لازم برای تولید گرمای درونی سیاره را میسر می سازد.
تیم جکسون در حالی که به بررسی سیاره های اطراف کوتوله های سرخ مشغول بودند، میزان این امواج گرانشی را برای سیاره های دیگری نیز بررسی کردند.
در حالی که میزان این امواج گرانشی تا حد زیادی به جرم ستاره و سیاره بستگی دارد ، محاسبات این تیم نشان داده اند که ، قرار دادن مقدار زیادی امواج گرانشی در مدار سیاره باعث افزایش دما در سیاره شده که شرایط ذوب شدن یخ را در سیاره ی مورد نظر فراهم می کند.
دمای بیشتر موجود در سیاره هم چنین باعث شروع فعالیت های آتش نشانی در سیاره می شوند و به دنبال آن ، سیاره به طبع میزبان اتمسفری ضخیم تر و در پی آن اثر گلخانه ای بیشتری خواهد بود. از این رو می توان لقب (( منطقه ی کلید طلایی )) را به آن اختصاص داد.
موج ضربه های گرانشی برای سیاره های نزدیک تر ، بسیار قوی تر هستند. برخی از این سیارات حتی ممکن است امواج گرانشی بیشتری از IO ( قمر مشتری) که به خاطر امواج گرانشی بسیار قوی مشتری دچار فوران های بسیار شدیدی در سطح خود می شود دریافت کنند. چنانچه این قمر قادر است سطح خود را هر 150 سال بازسازی کند. لذا فعالیت های آتش فشانی بر روی این گونه سیارات ، احتمال وجود حیات را بر روی آن ها غیر ممکن می سازد.


نمایی خیالی از سفینه موجودات فضایی در District 9 ، بر اساس آخرین فیلم علمی تخیلی ساخته کارگردان مطرح سینما پیترجکسون

با بیش از 300 سیاره فرا خورشیدی که تاکنون کشف شده اند ، و سیارات بیشتری که مطمئناً پس از این کشف خواهند شد. این گونه بینش های جدید به پژوهشگران کمک خواهند کرد که در مورد سیاره های حذف شده از لیست (( کلید طلایی )) تجدید نظر کنند و در کاوش های بعدی خود ، اولویت های فراتری را مورد بررسی قرار دهند.
بر خلاف انتشار فراگیر این دیدگاه های جدید ناظر بر فاکتور های سیارات قابل سکون ، هنوز افراد زیادی بر این باورند که این فاکتورها به کشف سیاره های میزبان حیات کمک نخواهند کرد. مطمئنا حقایق زیادی وجود دارند که هنوز از چشم ما پنهانند. حتی در مورد زمین ، (( جاناتان لویین )) از دانشگاه آریزونا می گوید : (( به عقیده ی من ، ما هنوز حقیقتاً دلیل و چگونگی قابل سکونت بودن زمین و سیر تکاملی آن را در راه تبدیل به سیاره ای قابل سکون نمی دانیم )).
او هم چنین اضافه کرد: (( تا زمانی که بر این حقیقت فائق نیاییم ، درست یا نادرست بودن هیچ کدام از این تئوری ها قابل پیش بینی نخوهد بود.))
باید به خاطر داشت ، همیشه احتمال این وجود دارد که در جستجوی آب بر روی سیارات دیگر دچار اشتباه شویم . با توجه به این نظریه های جدید ، می توان اشکال مرموزی از حیات را در پیش رو تجسم کرد. مثل شنا کردن در دریاچه ای از متان در سطح تیتان، قمر زحل!؟
با این حال تیم لویین معتقند احتمال وجود حیات در انواع شیمیایی مرموز در این مایع ها هم نباید از لیست جست و جوی ما حذف شوند. جستجو برای حیات همچنان ادامه دارد...


81928691619152851291291851
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخرين تلاش براي تاريخي‌ترين پرش فضايي!

آخرين تلاش براي تاريخي‌ترين پرش فضايي!

[h=1] آخرين تلاش براي تاريخي‌ترين پرش فضايي!

[/h]







«فليكس باومگارتنر» چترباز اتريشي روز چهارشنبه با پرش از ارتفاع 96 هزار پايي، آخرين مرحله تمرينات براي انجام «پرش فضايي» را تكميل كرد.



به گزارش سرويس فناوري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، «جو كيتينگر» در سال 1960 ميلادي با پرش از ارتفاع 102 هزار پايي ركورد پرش فضايي (space jump) را به نام خود ثبت كرد و اكنون «فليكس باومگارتنر» قصد دارد با پرش از ارتفاع 125 هزار پايي (37 كيلومتري) بالاي زمين، علاوه بر شكستن اين ركورد، ركورد پرش مافوق صوت انساني را نيز به نام خود ثبت كند.

براي انجام اين برنامه كپسول فضايي ويژه اي طراحي شده است كه توسط يك بالن عظيم هليومي به ارتفاع مورد نظر منتقل مي شود؛ همچنين لباس مخصوصي مجهز به اكسيژن و چتر نجات با قابليت تحمل فشار شديد هوا در آن ارتفاع طراحي شده است.

«باومگارتنر» در دومين و آخرين مرحله از تمرينات خود، در مدت 90 دقيقه توسط اين كپسول به ارتفاع 29 كيلومتري بالاي زمين منتقل و پرش آزاد خود را انجام داد.



پرش آزاد با سرعت 863 كيلومتر در ساعت حدود سه دقيقه و 48 ثانيه بطول انجاميد و پس از باز شدن چتر در مدت زمان 10 دقيقه و 30 ثانيه در منطقه راسول در نيومكزيكو فرود آمد.

مرحله نهايي مأموريت پرش فضايي Red Bull Stratos براي ماه اينده برنامه ريزي شده است.








كپسول ويژه براي انجام پرش فضايي






پرش از ارتفاع 96 هزار پايي
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
رقابت جهاني 40 داوطلب براي زندگي در سياره سرخ

رقابت جهاني 40 داوطلب براي زندگي در سياره سرخ

[h=1] سفر به مريخ بدون بليت برگشت!

[/h]
» سرویس: علمي و فناوري - فناوري

کد خبر: 91050603183
جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۱ -





يك شركت هلندي قصد دارد در قالب مأموريت بي‌بازگشت Mars One تعدادي داوطلب را براي ادامه زندگي راهي سياره سرخ كند!

به گزارش سرويس فناوري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، «باز آلدرين»، يكي از فضانوردان مأموريت آپولو 11 به ماه، تنها راه رسيدن انسان به مريخ را يك مأموريت بي‌بازگشت به سياره سرخ عنوان كرده بود.

اكنون «باس لانس دورپ»، بنيانگذار شركت Mars One در تدارك سفري بي بازگشت به مريخ است. از مشاوران برجسته اين پروژه مي توان به دكتر «جرارد هوفت» برنده جايزه نوبل و «برايان انكه» مفسر موسسه تحقيقاتي ساوث وست و از برنامه ريزان سفرهاي فضايي اشاره كرد.

«لانس دورپ» تأكيد مي كند: مسافران در سال 2030 راهي مريخ خواهند شد و باقي عمر خود را در كلوني هاي احداث شده بر روي سياره سرخ سپري خواهند كرد و بليت برگشتي براي آنها صادر نخواهد شد!

سال آينده در يك رقابت جهاني 40 داوطلب براي انجام تمرينات سه ماهه در يكي از مناطق بياباني آمريكا انتخاب مي‌شوند و در نهايت يك تيم 10 نفره راهي اين سفر بي بازگشت خواهند شد.

نخستين تجهيزات مورد نياز براي احداث كلوني از سال 2016 به مريخ ارسال خواهند شد و در سال 2018 نيز يك مريخ نورد براي انجام تحقيقات تكميلي راهي سياره سرخ مي شود و براي انتقال محموله ها از موشك فالكون شركت اسپيس X استفاده خواهد شد.

«نوربرت كرافت» از محققان اسبق ناسا در حوزه روانشناسي مأموريت هاي فضايي طولاني مدت خاطرنشان مي كند: تيم نهايي Mars One‌ بايد توسط گروهي از روانپزشكان انتخاب شوند و از آمادگي لازم براي مقابله با شرايط رواني دشوار مانند شرايط استرس‌زاي اين سفر بي بازگشت برخوردار باشند.


انتهاي پيام


سفر بي بازگشت به مريخ



کد خبرنگار: 71452
 

asghar rahmati

عضو جدید
سلام

تشکر میکنم از مطالب عالیتون

یه سوال:
اگر خواسته باشیم خودمون یه تلسکوپ بازتابی (نیوتنی) بسازیم

آیا میتونیم آینه مورد نظرمون رو سفارش بدیم ،بازار برامون بزنه

منظورم اینه که دستگاهی برای ساخت آینه های معقر وجود داره که به صورت تکی تولید کنه (به صرفه باشه)

با سپاس از توجهتون

سلام دوست عزیز فک نکنم داخل کشور و با امکانات موجود همچین سفارشی رو بتونین بدین ...

ساخت آینه و تلسکوپ دارای فناوری های خاصی هست ...

برای استفاده شما مطالبی در پایین گذاشتم امیدوارم بتونین استفاده بکنین ...



روش تراش آینه ( Mirror Grinding Method) :


این روش همان طور که از نامش مشخص می باشد بر اساس تراش شیشه مورد نظر ما که قرار است نهایتا تبدیل به آینه شود استوار است. کار در این روش از قالب ریزی دو قرص شیشه ای به قطر مورد نظر آینه نهایی و به ضخامت مناسب آغاز می شود. هر گاه ما دو قرص شیشه ای را که یکی از آنها روی سطحی ثابت شده و دیگری روی آن حالت متحرک داشته باشد و بین آن دو از یک ماده ساینده (به صورت پودر) که سختی آن از شیشه بیشتر باشد,استفاده کنیم. در اثر حرکات رفتی و برگشتی شیشه ها ساییده می شوند به نحوی که در اثر سایش انحنای مقعر برای شیشه بالایی و انحنای محدب برای شیشه پایینی حاصل خواهد شد. در ادامه,شیشه مقعر در اثر کار با پودرهای سایش با دانه بندی های مختلف به تقعر مورد نظر رسیده اما مات می باشد,لذا باید طی مرحله پولیش کاری,فوق العاده براق و صیقلی شود. نهایتا هم عمل آینه کاری روی سطح مقعر انجام می شود. بعد از بیان خام بالا پله به پله مراحل ساخت در این روش را توضیح می دهیم. لازم به ذکر است از این روش مدت هاست برای ساخت تلسکوپ های دست ساز استفاده می شود و در طی زمان روش هایی برای مکانیزه کردن و ماشینی کردن فرایند تراش ابداع شده.

ابزار و وسایل مورد نیاز:

قرص شیشه ای:



در فرایند سایش نیاز به دو قرص شیشه ای به قطرمورد نظر آینه نهایی می باشد. جنس مناسب برای این شیشه ها به کم بودن ضریب انبساط حرارتی وابسته است. بطور مثال شیشه پیرکس برای پروژه های آماتوری و شیشه هایی مرکب از کوارتز و شیشه پیرکس برای کارهای حرفه ای مناسبند. این قرص های شیشه ای از طریق قالب ریزی بدست می آیند که در فرایند قالب ریزی باید توجه داشت که از هرگونه اعوجاج و حباب داخلی باید به دور باشند. البته عدم وجود این اعوجاج و حباب ها تنها درفاصله دو یا سه سانتی متری سطحی که سایده خواهد شد مهم است. چرا که ما عملا از طرف دیگر قرص شیشه ای هیچ استفاده ای نخواهیم کرد و حتی خراشیده شدن این سطح (پشت سطح سایش) مشکلی ایجاد نمی کند. چرا که هدف ما تولید عدسی نمی باشد که نور بخواهد از دو طرف و داخل آن عبور کند و عمل انعکاس در آینه تنها به سطحی که نور به آن تابیده می شود وابسته است. البته این بدان معنی نیست که ساختار شبکه بلوری شیشه مصرفی تلسکوپ اهمیتی ندارد. اما این فاکتور درشیشه مصرفی برای آینه تلسکوپ ها محدودیت کمتری نسبت به شیشه عدسی ها دارد. و طبق اطلاعات قبلی,این خود یکی از مزایای آینه ها نسبت به عدسی هاست. در فرایند سایش یکی از قرص های شیشه ای که ثابت است و انحنای محدب به خود می گیرد به عنوان ابزار معرفی می شود. زیرا بین قرص متحرک و پودر سایش,نقش کمکی برای تراش دارد و نهایتا هم به درد ما نمی خورد. چرا که هدف ما انحنای مقعر است نه محدب. قرص شیشه ای دیگر که آزاد است در طی پروسه سایش انحنای مقعر به خود می گیرد که با عنوان آینه معرفی می شود.

پودر سایش :



ماده ای که میزان سختی بیشتری نسبت به شیشه داشته و قابلیت خراش دادن آن را داشته باشد. از جمله پودرهای مصرفی برای این کار می توان به اکسید آلومنیوم و کاربید سیلیکون اشاره کرد. در طی فرایند سایش , دانه بندی ( مش ) های مختلفی از پودر های سایش استفاده می شود. در ابتدای سایش که نیاز داریم به حدودی نزدیک به تقعر یا SAG مورد نظر برسیم از پودر هایی با مش های درشت تر استفاده می کنیم و سپس مرحله به مرحله از مش های ریز تر استفاده می شود تا از میزان ناصافی ها و خراش های ایجاد شده پودر حالت قبل بکاهیم و به عبارتی صافی سطح را بالا ببریم. در شکل بالا نمونه هایی از پودر های اکسید آلومنیوم و کاربید سیلیکون با مش ها مختلف نشان داده شده.

میز کار:



تمام مراحل سایش و پولیش کاری را باید روی یک میز که شرایط زیر را دارد انجام داد:
استقرار محکم –تراز بودن –کوچک بودن به نحوی که بتوان دور آن به راحتی چرخید –ارتفاع متناسب با شخص تراش دهنده. سایر ابزار و وسایل: سطل بزرگی از آب و افشانه مخصوص اسپری کردن آب –برس جهت تمیز کردن میز و ابزار.

فرآیند سایش ( Grinding Process) :

ابتدا روی میز کار یکی از قرص های شیشه ای را توسط گوه های چوبی طبق شکل پایین ثابت کرده و با اعمال فشار با کف دست به صورت کشیدن و هل دادن از عدم حرکت آن در جهت های مختلف اطمینان حاصل می کنیم. زیرا حرکت این قرص حین فرایند سایش مد نظر نیست و امکان دارد عامل عدم یکنواختی سایش شود.


سپس مقداری از پودر سایش با مش درشت را روی این قرص می ریزیم. استفاده از مش درشت باعث تسریع در سایش شیشه است. اما می توان از مش بندی ریز تری شروع کرد که باعث طولانی شدن مرحله سایش می شود.





در تمام مراحل سایش و پولیش کاری ,میز کار و مهمتر از آن ابزار و آینه باید تر باشند و از آب میان دو قرص شیشه ای به همراه پودر سایش استفاده کرد. دلیل استفاده از آب علاوه بر پایین آوردن دمای بین دو شیشه که در اثر اصطکاک ایجاد می شود,جلوگیری از پراکنده شدن ذرات ریز شیشه در محیط کار می باشد که بسیار مضر می باشند. لذا هر جا که نیاز بود باید دو قرص را از هم جدا کرده وسطوح بین آنها را به کمک آب ,تر کرد.





بعد از آن قرص شیشه ای دیگر که متحرک است روی مخلوط آب و پودر و شیشه ثابت (ابزار) قرار داده شده با اعمال فشار به جلو و عقب برده می شود. در ابتدا دو قرص شیشه ای دقیقا هم مرکز با یکدیگر قرار داده می شوند در حالت رفت ,آینه به جلو با فشار هل داده می شود به طوری که مرکز آینه تغییر مکانی تا انتهای لبه ابزار داشته باشد,سپس آینه با فشار و این بار مرکز آینه تا انتهای لبه پایینی ابزار عقب کشیده می شود. شکل زیر بیان فوق را به صورت خلاصه نشان می دهد. توجه داریم که در هر انتها نیمی از قطر آینه به حالت آویزان در می آید.






در فرایند سایش بعد از ریختن پودر و آب روی ابزار و قراردادن آینه روی آنها,عمل رفتی برگشتی را حدود ده بار انجام داده و سپس آینه را از ابزار جدا کرده نسبت به موقعیت قبلی خود حول میز,30 درجه ساعت گرد می چرخیم و همزمان آینه را در دستمان 20 تا 40 درجه در جهت خلاف ساعت می چرخانیم و آن را به صورت هم مرکز روی ابزار گذاشته و عمل سایش را طبق توضیح داده شده,دوباره شروع می کنیم و بعد از ده رفت و برگشت اعمال چرخش به دور میز و چرخش آینه را دوباره انجام می دهیم. هر جا که آب و یا پودر ساینده کاهش یافت آنها را به روی ابزار اضافه کرده و سایدن شیشه ها را ادامه می دهیم. چرخش ها بدین علت اند که تمام سطح شیشه ها به طور یکنواخت ساییده شوند و در غیر این صورت ,نخواهیم توانست انحنای مورد نظر را روی شیشه اعمال کنیم. در مورد سایش شیشه ها گفتنی است که فرایند سایش حالت تدریجی دارد و از مرکز به صورت تدریجی شروع شده و به لبه ها می رسد. شکل زیرچگونگی انجام این چرخش ها را نشان می دهد.




اینکه تا چه اندازه باید کار سایش با پودر درشت را ادامه داد بستگی به انحنای آینه و یا SAGدارد. واضح است که برای تقعرهای کم و فواصل کانونی بالا,سایشی کمتر از تقعر های زیاد و فواصل کانونی پایین لازم است. با این حال عمل سایش توسط پودر با مش بالا تاحدود ده و یا بیست سانتی متری بیش از فاصله کانونی مورد نظر ادامه می یابد. علت نگه داشتن این مقدار بیش از فاصله کانونی این است که پودر های دیگر نیز تقعر در آینه ایجاد خواهند کرد اما چون ریز تر و ریز تر می شوند بیشتر سطح را صاف می کنند تا آن را تراش دهند. حال سوال این است که چگونه می توان فاصله کانونی سطح شیشه ای ساییده شده را که زبر است پیدا کرد؟ برای این کار آینه را که تقعر یافته است کاملا شسته و پودرهای سایشی را که به آن چسبیده اند می زداییم. سپس سطح ساییده شده را خیس کرده و آن را طبق شکل به طرف خورشید می گیریم. وجود لایه ای از آب روی سطح زبر مانند آینه عمل کرده و نور را در نقطه ای کانونی می کند.





می دانیم فاصله بین مرکز آینه تا محل کانون شدن نور خورشید,همان فاصله کانونی ماست و طبق آنچه گذشت,این فاصله باید مقداری بیش از فاصله کانونی مورد نظر ما باشد.
حال نوبت آن است که وارد مرحله بعد یعنی کار با پودر ریزتر شویم. از این مرحله به بعد جابجایی آینه نسبت به ابزار یک سوم شده یعنی تنها یک سوم قطر در هر رفت و برگشت آویزان می ماند و در این مراحل عمدتا هدف از بین بردن خراش ها و پستی بلندی های ایجاد شده مرحله اول سایش است و عمل انتقال به پودر های ریز تر مرحله به مرحله صافی سطح را بالا می برد. در اتمام کار با پودر آخر که فوق العاده ریزو نرم است سطح آینه بسیار نرم و مسطح به نظر می رسد اما هنوز مات و کدر است. نکته ای که حتما باید با آن توجه داشت این است که هرگز در هنگام توقف کار و یا استراحت نباید دو قرص شیشه ای را در حالی که به هم توسط آب و پودر چسبیده اند رها کرد. زیرا با خشک شدن آب دو قرص به سختی از هم جدا می شوند و حتی احتمال شکسته شدن و لب پرشدن آنها هنگام جدا کردن وجود دارد. در هنگام عوض کردن نوع پودر سایش و ریز تر کردن آن حتما باید قبل از شروع ,ابزار,آینه ,دستها ,میز کار و کلیه لوازم به دقت شسته شوند و اثری از پودر قبلی بر جای نماند چرا که وجود حتی یک دانه کوچک از پودر درشت ,ایجاد خراش خواهد کرد و برای از بین بردن آن باید زمان زیادی صرف کرد و گاهی حتی دوباره به سایش با پودر قبل برگشت.

پولیش کاری ­ (
Polishing) :

بعد از اتمام مرحله سایش با ریز ترین پودر همان طور که گفته شد سطح مقعر آینه در اثر لمس با انگشت بسیار صاف به نظر می آید اما هنوز مات و کدر است. در این حالت صافی سطح حدود صد میکرون است که به هیچ وجه برای ابزار اپتیکی قابل قبول نیست. فرایندی که طی آن این میزان از صافی سطح به حد مورد قبول محدوده کارکرد تلسکوپ می رسد را پولیش کاری می نامند. عمل پولیش کاری توسط دو ماده قیر و اکسید آهن یا اکسید سریم انجام می شود. به این ترتیب که روی ابزار (قرص محدب ) قیر مذاب را ریخته و منتظر می مانیم تا سرد شود.



بعد از آن لایه ضخیمی از اکسید سریم را روی قیر نیمه گرم ریخته و سپس آینه را روی آن گذاشته فشار می دهیم تا انحنای آینه به صورت عکس روی قیر ایجاد شود. به کمک یک خط کش فلزی روی سطح قیر شیار هایی عمود برهم و با فواصل مساوی ایجاد می کنیم. بهتر است از مرکز قیر شیاری عبور نکند چرا که در عمل پولیش کاری هدف یکنواخت بودن سطح نهایی می باشد و تقارن در اینجا اثر سوء داشته و حتی چرخش های گفته شده نیز آن را علاج نخواهند کرد.




دوباره آینه خود را روی قیر که حال دارای شیار است قرار داده و فشار می دهیم نا انحنای آینه روی قیر بیافتد.



حال می توان گفت همه چیز آماده برای پولیش کاری می باشد.ابزار را که قیر در سطح آن است دوباره روی میز کار محکم می کنیم. در یک ظرف که حالت افشانه داشته باشد پودر اکسید آهن و یا اکسید سریم می ریزیم و آب را به آن اضافه می کنیم نسبت اختلاط آنها نیز در شروع کار برای یک حجم پودر,پنج حجم آب می باشد و به مرور و با پیشرفت عمل پولیش کاری نسبت آب بالاتر برده می شود. مقداری از مخلوط را روی قیر می ریزیم به طوری که تمام شیار ها و سطح قیر آغشته به آن شود. سپس آینه را روی آن گذاشته و مانند حالت قبلی سایش حرکت های رفتی و برگشتی یک سوم را شروع می کنیم. در اثر کار نسبتا طولانی به مرور سطح کدر اولیه از مرکز شروع به شفاف شدن کرده و به لبه های آینه می رسد. زمانی می توان گفت کار پولیش کاری آینه تمام شده که آزمایش زیر را روی آن انجام دهیم. اگر یک باریکه نور با شدت زیاد,مثل لیزر نقطه ای را به سطح اپتیکی بتابانیم سطح زمانی به لحاظ اپتیکی قابل قبول است که هیچ بازتابی از آن تشکیل نشود. برای مثال سطح آینه نشان داده شده در شکل زیر دارای بازتاب نور است و نشان گر آن است که هنوز مرحله پولیش کاری را باید ادامه داد.




سرعت صیقلی کردن اکسید سریم دو برابر اکسید آهن می باشد. با این حال از هر دو آنها جهت عمل پولیش کاری استفاده می شود. پس از آزمایش و حصول اطمینان از اتمام مرحله پولیش کاری,شیشه مقعر از طریق حرکات رفتی برگشتی هفت هشت مانند به سطح سهمی گون نزدیک تر می شود. مرحله بعدی تبدیل شیشه مقعر به آینه است.

آینه کاری (
Coating) :

منظور از Coating ایجاد لایه فلزی نازک روی سطح برای افزایش میزان بازتاب نور توسط آینه می باشد. این مرحله را نیز به دو صورت آینه کاری دستی ( سنتی ) و Coating(حرفه ای) می توان انجام داد. اما از آنجا که آینه کاری سنتی به سبب کار با اسیدها و مواد شیمیایی,خطرناک و نیازمند تجربه است حتی تلسکوپ سازان آماتور هم از Coating استفاده می کنند.

Coating:

در این فرایند با استفاده از محفظه خلاء ( Vacume Chamber) و بخار کردن فلز ,ذرات ریزفلز مورد نظر به سطح شیشه می چسبند و به آن جلای فلزی می دهند. در ابتدا شیشه مقعر در قسمت فوقانی محفظه استقرار می یابد به نحوی که قسمت مقعر آن به طرف کف محفظه باشد. سپس محفظه بسته و ایزوله می شود و عمل مکش هوا برای ایجاد خلاء نسبی شروع می شود. زمانی که خلاء مورد نظر بدست آمد,به فلز مورد نظر گرما داده می شود تا بخار آن در مخزن آزاد شود واین بخارکم کم روی سطح شیشه ای که در سقف محفظه قرار دارد می نشیند و سطح را آینه ای می کند. نمونه ای از محفظه خلاء در شکل زیر آورده شده.



فلزاتی برای این منظور به کار می روند که توانایی انعکاس نور خوبی داشته باشند. بهترین فلز به لحاظ انعکاس نور نقره می باشد اما سطوح نقره اندود شده نسبتا سریع در مقابل هوا اکسید ومات می شوند و امروزه استفاده از اندود آلومنیوم بسیار مرسوم است چرا که سطوح آلومنیومی تا حدود 10 سال شفافیت خود را حفظ می کنند.

نکاتی در مورد ساخت آینه به روش تراش:

با توجه به اصول و مراحلی که برای ساخت آینه مقعر به روش سایش ارائه شد ,گفتنی است ایجاد تقعر مورد نظر و به طور کلی تمام مراحل آن بسیار هزینه بر و زمان بر می باشند. چون می دانیم فرآیند تراش تدریجی است. استفاده از این روش به علت تکراری بودن حرکات رفت و برگشتی و فشار زیاد حین عمل سایش نیاز به دقت زیادی دارد. علاوه براین چون قرص متحرکی که نهایتا قرار است آینه بشود آزاد بوده و تازه با فشار زیاد روی ابزار جلو و عقب می رود ,هر آن احتمال افتادن و شکستن آن وجود دارد که این هم در اثر خستگی مفرط انگشتان و دست ها دور از انتظار نیست. بنده به عنوان مجری طرح ,تجربه ساخت دستی آینه را دارم. باور کنید هنگامی که تکه کوچی از لبه شیشه ها لب پر می شد گویا انسان دچارمصیبتی عظیم گشته چرا که عمل تراش ساعات کاری زیادی را آن هم با فشار زیاد می طلبد و شما دائم نگران هستید که مبادا زحماتی که طی چندین روز کشیده اید تنها با افتادن و یا خراش برداشتن قرص های شیشه ای از بین برود. همان طور که گفته شد درگذشته روش هایی برای ماشینی کردن فرایند رفتی و برگشتی سایش مطرح و استفاده هم شده اند اما از آنجا که ذات خود روش سایش ,زمان بری و هزینه بری زیاد می باشد,چندان مقرون به صرفه نبوده و امروزه از آنها استفاده نمی شود. برای ماشینی کردن روش سایش محدودیت های زیر را می توان بر شمرد: استفاده از آن برای آینه های کوچک( قطر کمتر از 40 سانتی متر ) با توجه به نیازمندی به سیستم دقیق مکانیکی و کنترلی مقرون به صرفه نبود و جالب اینکه ساخت آینه های کوچک دست ساز از آینه هایی که با ماشین ساخته می شده اند بهینه تر بود. حتی در آینه ها با قطر بسیار بزرگ نظیر 8 متر نیز طراحی و ساخت سازه مکانیکی مورد نظر,کار راحتی نبود. برای تفهیم بهتر قرص شیشه ای با قطر 8 متر را فرض کنید که قرار است روی قرص دیگربا فشار جلو و عقب برود. حتی میزان بسیار کمی کجی حرکت رفت و برگشتی در قرص بالایی با توجه به فشار زیاد,لطمه جبران ناپذیری به قرص های شیشه ای خواهد زد,زیرا باید در نظر داشت که شیشه هایی با این ابعاد تن ها وزن دارند. با توجه به تدریجی بودن فرآیند سایش در آینه هایی با قطر بزرگ اگر بخواهیم به SAGمورد نظر برسیم به مقدار بسیار زیادی از پودر سایش نیاز داریم که گران قیمت می باشد. علاوه بر آن مقدار زیادی ( در حد صدها کیلو ) از شیشه گران قیمت را باید تراش دهیم و نهایتا به دور بریزیم تا به تقعر مورد نظر برسیم. زمان بر بودن فوق العاده زیاد روش سایش را از بزرگترین محدودیت های این روش می توان عنوان کرد و این عامل سوء در قطر های بالای آینه خود را بیشتر نشان می دهد. با توجه به اینکه امکان خراشیده شدن سطح در اثر پودرهای سایش مراحل قبل و حتی خرده شیشه های شکسته که اجتناب ناپذیرند ,وجود دارد ,این عامل می تواند مراحل سایش را از حد معقول نیز طولانی تر کند.
 

Similar threads

بالا