چرا مامانمونو دوست داریم؟؟؟؟!!!!!!!!

آرانوس

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نداجون خیلی قشنگ بود اشکم دراومد
خیلی بیان ساده و دلنشینی داشت ممنونم
 

behnam.95

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ندا خیلی جالب بود. واقعا باید قدر مادر رو بدونیم.
 

آرانوس

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه تشکر نمیکنم حمل بر بی ادبی نشه
آخه سهمیه تشکر امروزم تموم شد
ببخشید باباشون کجان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منم ندارم
 

neda.5522

عضو جدید
نداجون خیلی قشنگ بود اشکم دراومد
خیلی بیان ساده و دلنشینی داشت ممنونم
فدات بشم عسیسم
من که از بس مامانمو اذیت کردم دارم میمیرم از عذاب وجدان
میدونی؟خالم اینو واسم ایمیل کردههههههه
یعنی اونم میدونه چه دخمل بدیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

کاپلو

عضو جدید
کاربر ممتاز
من به خاطر سهل انگاری و دیر پر کردن فرم پروژه نتونستم لیسانسم را بگیرم.البته به خاطر اون مشکل بی انگیزه شدم و در ترم اخر بیشتر درس ها را افتادم.و مادرم الان متوجه شد.به خاطر مشمولی هم دیگه نمیتونم ادامه بدم
زار زار داشت گریه میکرد.به خاطر حماقت من .
میگفت تنها امیدم به تو بود و تو من را نابود کردی
الان 4 ساعت هست که داره به خاطر من گریه میکنه.
باور کنید دیگه من خودم را مرده میدونم. الان دلم خون هست
من باعث شدم مادری که این همه زحمت برایم کشید به خاطر هم زار زار گریه کنه.
من یک کثافت و اشغال هستم.کثیف ترین موجود دنیا هستم.
باور کنید الان هم 2 دل هستم که خودم را بکشم.ولی تنها مانعش این هست که داغ مادرم بیشتر میشه
من از یک حیوون بدتر هستم.دیگه من تموم شدم.
مثل یک گرگ اشک های مادرم را دیدم و هنوز زندم.
الان که دارم تایپ میکنم دارم گریه میکنم.
همان بهتتر که بمیرم.که مادرم از دستم راحت بشه.
بزرگترین عشقم مادرم بود و من باعث شدم که مادرم خون گریه کنه.
مرگ بهتر از زندگی هست.
بدترین اتفاقی که برای یک انسان میوفته این هست که اشک مادرش را در بیاره و من امروز اینکار را کردم.
لعنت بر من.مرگ بر من.
تف بر من
یک سگ وقتی یک محبت ببینه .هزار تا دم تکون میده.
ولی من از یک سگ کمتر هستم.
مادرم از جیبش میزد.لباس نمیخرید برای خودش.یک طلا برای خودش نمیخرید و به تحصیل من کمک میکرد.
لعنت به من
دیگر نمیتونم به چشم های مادرم نگاه کنم.
لعنت بر من
کاری کردم که شمر هم نکرد
هر چی خودم را میزنم اروم نمیشم.دیگه نمیتونم اروم بشم.
دیگه نمیتونم.
شزس.وئ.
 

neda.5522

عضو جدید
من به خاطر سهل انگاری و دیر پر کردن فرم پروژه نتونستم لیسانسم را بگیرم.البته به خاطر اون مشکل بی انگیزه شدم و در ترم اخر بیشتر درس ها را افتادم.و مادرم الان متوجه شد.به خاطر مشمولی هم دیگه نمیتونم ادامه بدم
زار زار داشت گریه میکرد.به خاطر حماقت من .
میگفت تنها امیدم به تو بود و تو من را نابود کردی
الان 4 ساعت هست که داره به خاطر من گریه میکنه.
باور کنید دیگه من خودم را مرده میدونم. الان دلم خون هست
من باعث شدم مادری که این همه زحمت برایم کشید به خاطر هم زار زار گریه کنه.
من یک کثافت و اشغال هستم.کثیف ترین موجود دنیا هستم.
باور کنید الان هم 2 دل هستم که خودم را بکشم.ولی تنها مانعش این هست که داغ مادرم بیشتر میشه
من از یک حیوون بدتر هستم.دیگه من تموم شدم.
مثل یک گرگ اشک های مادرم را دیدم و هنوز زندم.
الان که دارم تایپ میکنم دارم گریه میکنم.
همان بهتتر که بمیرم.که مادرم از دستم راحت بشه.
بزرگترین عشقم مادرم بود و من باعث شدم که مادرم خون گریه کنه.
مرگ بهتر از زندگی هست.
بدترین اتفاقی که برای یک انسان میوفته این هست که اشک مادرش را در بیاره و من امروز اینکار را کردم.
لعنت بر من.مرگ بر من.
تف بر من
یک سگ وقتی یک محبت ببینه .هزار تا دم تکون میده.
ولی من از یک سگ کمتر هستم.
مادرم از جیبش میزد.لباس نمیخرید برای خودش.یک طلا برای خودش نمیخرید و به تحصیل من کمک میکرد.
لعنت به من
دیگر نمیتونم به چشم های مادرم نگاه کنم.
لعنت بر من
کاری کردم که شمر هم نکرد
هر چی خودم را میزنم اروم نمیشم.دیگه نمیتونم اروم بشم.
دیگه نمیتونم.
شزس.وئ.
مادرا خیلی مهربونن
به شما حق میدم که از گریه کردن مادرتون ناراحت باشین،چون من خودم اگه حتی باعث گریه مامانم نباشم ولی اشکشو ببینم از غصه دق میکنم
مامانت خیلی دوستت داره که از این اتفاق بد انقد ناراحته
همیشه راه جبرانی هست
از دلش دربیار و با کارات نشون بده که در صدد جبرانی
اونوقت همه چیز حتی از اولشم بهتر میشه
مطمئن باش.........
 

Similar threads

بالا