دختر فراری

dara_ando

عضو جدید
من بارها و بارها در مورد دختر فراری فکر کرده ام. مسئله ای که همیشه درگیر و آشفته ام کرده است. یکی از فجایع انسانی که می توان تصور کرد قرار گرفتن یک انسان در موقعیت دختر فراری به خصوص در ایران است. خود را در این موقعیت تصور کنید. نه جایی برای خواب دارید، نه غذایی برای خوردن، نه کاری می توانید پیدا کنید، همیشه سایه تعقیب را پشت سر حس می کنید، پلیس، بیمارستان و تمام خدمات اجتماعی برای شما خطرناک است. بره ای در میان گرگ هایی که انواع سوءاستفاده ها از شما در چشمانشان برق می زند. نگاه همه به شما نگاه جنسی ست. خشونت در مورد شما هیچ مانعی ندارد. آرامش برای همیشه از میان رفته. اما آیا دخترهای فراری هنگام فرار از این موضوع خبر ندارند؟ به نظر من اکثر آنها می دانند چه فاجعه ای در انتظار آنان است و باید دید چه جهنمی را با این گودال فاجعه تعویض کرده اند.
به هرحال من قصد ندارم به این شکل به موضوع بپردازم بلکه می خواهم برخورد با دختر فراری را بررسی کنم. حال تصور کنید با یک دختر فراری مواجه شده اید. اگر آدمی مثل من رقیق القلب باشید مطمئنا حس انساندوستی تان به شدت تحریک می شود و به فکر می افتید که چه کاری می توانید انجام دهید. اولین چیزی که او از شما درخواست می کند جای خواب است. باز اگر مثل من موقعیت دادن جای خواب به او را داشته باشید ناگهان حس محافظه کاری به شما حمله ور می شود. از کجا می توان به او اطمینان کرد که دزد نباشد؟ اگر فردا در خانه شما خودکشی کند؟ اگر کس و کارش به دنبالش بیایند؟ این افکار پیش از برخورد با عینیت برای شما اصلا مطرح نبود اما حالا! او حاضر است در قبال جای خواب از او استفاده جنسی کنید اما اگر باز هم مثل من باشید این مسئله کثیف ترین شکل آن است که به *** صرفا به عنوان ارضای هوس فکر کنید پس این مسئله برای شما منتفی ست. یعنی هیچ نفعی برای شما به جز ارضای حس انساندوستی وجود ندارد.
تصور کنید بر این مسئله فائق آمدید اما بعد از همه این ها مسئله دیگری خود را نشان می دهد. حال که خود را وارد زندگی او می کنید مسئول اتفاقاتی که در آینده برای او می افتد هم هستید، پس باید به این فکر کنید که شما نمی توانید به او به صورت نامحدود جای خواب بدهید. شما هیچ توجیحی برای حضور و رفت و آمد او به خانه استیجاری تان ندارید. پس بعد از چند روز باز هم او آواره خیابان ها می شود. کاری هم برایش نمی توانید انجام دهید. موقعیت دشواری ست که می توان عطایش را به لقایش بخشید.
اما انجام این کار یک نتیجه مهم و شاید تأثیرگذار برای این دختر خواهد داشت. اول اینکه با از بین رفتن فشار وحشتناکی که به او وارد می شود و قدرت استدلال و ادراک را از او گرفته، او می تواند به اوضاع خود و آینده اش فکر کند و تصمیم بگیرد. این که این تصمیم چه باشد به من و شما هیچ ربطی ندارد، همین که بتواند راحت فکر کند مهم است. و البته اینکه شما با اینکار ثابت کرده اید (هم به او و هم به خود) که هنوز انسانیت در عده ای زنده است و کسانی پیدا می شوند که بدون نگاه جنسی و قصد سوءاستفاده به کسی که دستش از همه جا کوتاه است کمک کنند و این جمله که “هرکه جای خواب می دهد، خوابی هم برایتان دیده است” می تواند نقض شود. و البته نباید فراموش کرد که همیشه باید انتظار داشت که آرمانگرایی و اخلاقی بودن، با سیلی سنگین واقعیت پایان یابد.

http://chakosh.wordpress.com

............................:gol:
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
شايد اين اولين بحث جالب بود كه توي اين سايت بعد از يك سال ديدم................... تشكر

بقيه رو نميدونم اما خودم :

شايد در اولين برخورد تمام سعي رو بكنم كه اون رو نجات بدم

من هيچوقت به يك دختر با چشم سواستفاده جنسي نگاه نكردم خدا رو شكر ..........اين يكي هم مثل بقيه دخترا

____________________--

من عاشق يك نفر بودم.................نتونستم بهش برسم...............ديگه هيچوقت نميتونم عاشق بشم
شايد توي آينده اگر به همچين آدمي برخورد كنم باهاش ازدواج كنم ........من كه عاشق فرد خواصي نيستم
پس حداقل با اين كارم ميتونم اون رو نجات .............. اينجور اون دختر هم در كنار من احساس امنيت ميكنه ...... سعي ميكنم يك زندگي زيبا واسش درست كنم

شايد اين تنها كاري باشه كه ميتونم انجام بدم

لطفا نظرتون رو درباره اين تفكر من بگيد
 

Abolfazl_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
شايد اين اولين بحث جالب بود كه توي اين سايت بعد از يك سال ديدم................... تشكر

بقيه رو نميدونم اما خودم :

شايد در اولين برخورد تمام سعي رو بكنم كه اون رو نجات بدم

من هيچوقت به يك دختر با چشم سواستفاده جنسي نگاه نكردم خدا رو شكر ..........اين يكي هم مثل بقيه دخترا

____________________--

من عاشق يك نفر بودم.................نتونستم بهش برسم...............ديگه هيچوقت نميتونم عاشق بشم
شايد توي آينده اگر به همچين آدمي برخورد كنم باهاش ازدواج كنم ........من كه عاشق فرد خواصي نيستم
پس حداقل با اين كارم ميتونم اون رو نجات .............. اينجور اون دختر هم در كنار من احساس امنيت ميكنه ...... سعي ميكنم يك زندگي زيبا واسش درست كنم

شايد اين تنها كاري باشه كه ميتونم انجام بدم

لطفا نظرتون رو درباره اين تفكر من بگيد

دوست عزیز اینکه شما واقعا سعی دارید همچین دختری رو نجات بدید فوق العاده تحسین برانگیزه. ولی همونطور که توی متن اشاره شده باید وارد چالش ها و مشکلات بزرگی شد. و اینکه مشخصا اگه بتونید اشاره کنید که برای این دختران چیکار میشه کرد ممنونتون میشم.
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز اینکه شما واقعا سعی دارید همچین دختری رو نجات بدید فوق العاده تحسین برانگیزه. ولی همونطور که توی متن اشاره شده باید وارد چالش ها و مشکلات بزرگی شد. و اینکه مشخصا اگه بتونید اشاره کنید که برای این دختران چیکار میشه کرد ممنونتون میشم.

نميدونم والا

ولي به نظر من بعد از ازدواج ديگه هيچ چالشي وجود نداره...............وقتي من بشم شوهرش يعني ميشم سر پرست اون دختر اون وقت يكي بهش چپ نگاه كنه يا براش چالش درست كنه تا حالش رو بگيرم

ميدوني حداقل با اين كار ميتونم 100% ازش دفاع كنم ........... اينجور به قول معروف زبونم بلنده

البته قابل تذكر باشه كه نه همينجور با هر كسي ازدواج كنم هاااا


_____________________________________________________________

وشايد يك راهكار بهتر اينكه اون رو معرفي كنيم به يك مشاور....... حداقل با چند نفر انسان دوست باهام كمكش كنيم يك جاي خواب واسش بگيريم و يك كار واسش درست كنيم..............يك مدت دستش رو بگيريم تا زندگيش راه بيفته
 

dara_ando

عضو جدید
متأسفانه در این زمینه ها آدم بیشتر میتونه کلی حرف بزنه.
به نظر من که اول باید روابط اجتماعی و فرهنگی خانواده و جامعه به جایی برسه که همچین اتفاقی نیفته.
دوم هم اینکه بازم شرایط جوری بشه که در صورت اشتباه کردن یه نفر(مخصوصاً که در این زمینه تنها خودشون مقصر نیستن)، موجبات نابودیش فراهم نشه و راه بازگشتی باشه. که اینم کار فرهنگی رو کل جامعه میخواد.
اما اینکه وقتی اتفاق افتاد، چه باید کرد، به نظرم فقط میشه به حسن نیت دیگران در قبال او امید داشت.
 

dara_ando

عضو جدید
وشايد يك راهكار بهتر اينكه اون رو معرفي كنيم به يك مشاور....... حداقل با چند نفر انسان دوست باهام كمكش كنيم يك جاي خواب واسش بگيريم و يك كار واسش درست كنيم

اینو خوب اومدی.............:gol:
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
متأسفانه در این زمینه ها آدم بیشتر میتونه کلی حرف بزنه.
به نظر من که اول باید روابط اجتماعی و فرهنگی خانواده و جامعه به جایی برسه که همچین اتفاقی نیفته.
دوم هم اینکه بازم شرایط جوری بشه که در صورت اشتباه کردن یه نفر(مخصوصاً که در این زمینه تنها خودشون مقصر نیستن)، موجبات نابودیش فراهم نشه و راه بازگشتی باشه. که اینم کار فرهنگی رو کل جامعه میخواد.
اما اینکه وقتی اتفاق افتاد، چه باید کرد، به نظرم فقط میشه به حسن نیت دیگران در قبال او امید داشت.

هيچوقت نميشه از اين اتفاق جلوگيري كرد

دلايلي كه باعث ميشه در يك خانواده فضايي خفگي به وجود بياد كه يك دختر آغوش گرم خانواده رو ترك كنه كمبود محبت و آرامش هست
حالا اين كمبود محبت و آرامش از كجا مياد : هزارتا عامل دار : اعتياد والدين ، اوضاع نا به سامان مالي و فقر اقتصادي ، فقر فرهنگي و ...

و هزارتا عامل ديگه ................ هر عامل كلي ريشه داره...........

پس هيچوقت نميشه از اين اتفاق جلوگيري كرد

شما فرض كن ميخواي يكي از عوامل رو حذف كني براي مثال اعتياد رو به نظرت چقدر بايد تلاش كرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!!
 

Abolfazl_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
نميدونم والا

ولي به نظر من بعد از ازدواج ديگه هيچ چالشي وجود نداره...............وقتي من بشم شوهرش يعني ميشم سر پرست اون دختر اون وقت يكي بهش چپ نگاه كنه يا براش چالش درست كنه تا حالش رو بگيرم

ميدوني حداقل با اين كار ميتونم 100% ازش دفاع كنم ........... اينجور به قول معروف زبونم بلنده

البته قابل تذكر باشه كه نه همينجور با هر كسي ازدواج كنم هاااا


_____________________________________________________________

وشايد يك راهكار بهتر اينكه اون رو معرفي كنيم به يك مشاور....... حداقل با چند نفر انسان دوست باهام كمكش كنيم يك جاي خواب واسش بگيريم و يك كار واسش درست كنيم..............يك مدت دستش رو بگيريم تا زندگيش راه بيفته

آره. این فکر خوبیه.

متأسفانه در این زمینه ها آدم بیشتر میتونه کلی حرف بزنه.
به نظر من که اول باید روابط اجتماعی و فرهنگی خانواده و جامعه به جایی برسه که همچین اتفاقی نیفته.
دوم هم اینکه بازم شرایط جوری بشه که در صورت اشتباه کردن یه نفر(مخصوصاً که در این زمینه تنها خودشون مقصر نیستن)، موجبات نابودیش فراهم نشه و راه بازگشتی باشه. که اینم کار فرهنگی رو کل جامعه میخواد.
اما اینکه وقتی اتفاق افتاد، چه باید کرد، به نظرم فقط میشه به حسن نیت دیگران در قبال او امید داشت.

بله. از حرف تا عمل فاصله زیاده. زورمون هم نمیرسه به این حرفا که بخوایم شکاف های اجتماعی از این قبیل رو از بیخ برداریم. میمونه همین کمک های موردی.
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرض كن بخواي يكي از اون عوامل رو حذف كني :

اولين اينكه به تمركز و وقت زيادي نياز داره ............. اينقدر دقت ميخواد كه باعث ميشه ما از ماجراي اصلي غافل بشيم

و در طول درمان جامعه از اون افراد آسيب ديده غافل بشيم .......و در طي راه چاره واسه جامعه اون وقته كه نيمي از جامعه با دختران فراري و گرگ هاي خيابون به فساد كشيده ميشه..............فساد ريشه جامعه رو خراب ميكنه




اگر از همين آخرش شروع كنيم خيلي بهتره ................. يعني پناهي واسه فراري ها باشيم

اينجور فرد نجات يافته تمام تلاش خود را ميكند تا فرزندان خودش اينجور نباشن : حالا جامعه درست ميشه


اما اگر پناهي واسشون نباشيم اونا توي گردابي وارد ميشن كه هرچي بيشتر دست و پا بزنن بيشتر فرو ميرن

وقتي واسشن پناهگاه نباشيم اون وقت كه فرد مذكور به چالش و فساد كشيده ميشه ....... فردا همين انسان فاسد ميشه پدر و مادر فاسد و فرزندي بدتر از خودشون تحويل ميدن........مثل باكتري
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره. این فکر خوبیه.



بله. از حرف تا عمل فاصله زیاده. زورمون هم نمیرسه به این حرفا که بخوایم شکاف های اجتماعی از این قبیل رو از بیخ برداریم. میمونه همین کمک های موردی.


هيچوقت نميشه يك جامعه رو از بيخ درست كرد ............. مثل اين ميمونه كه يك درخت رو از ريشه قطع كني

اما اين در خت رو بايد هرس كرد............يعني از آخر شاخه شروع كني تا يك درخت زيبا درست كني

با همين كمك هاي مردمي و انسان دوستانه طي يك يا دو نسل تاثير چشم گيري را مشاهده خواهيم كرد
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
يكم تاسف آوره كه بچه ها ي سايت از همچين مورد واقعا حياتي استقبال نميكنند

الان اگه اسپم گاه بود همه ريخته بودند داخل

تاسف آوره
 

Abolfazl_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
يكم تاسف آوره كه بچه ها ي سايت از همچين مورد واقعا حياتي استقبال نميكنند

الان اگه اسپم گاه بود همه ريخته بودند داخل

تاسف آوره

واقعا هم همینطوره.
نه تو بحث های علمی شرکت میکنن نه اجتماعی نه فرهنگی. فقط سیاسی و اسپم.
 

dara_ando

عضو جدید
هيچوقت نميشه از اين اتفاق جلوگيري كرد

دلايلي كه باعث ميشه در يك خانواده فضايي خفگي به وجود بياد كه يك دختر آغوش گرم خانواده رو ترك كنه كمبود محبت و آرامش هست
حالا اين كمبود محبت و آرامش از كجا مياد : هزارتا عامل دار : اعتياد والدين ، اوضاع نا به سامان مالي و فقر اقتصادي ، فقر فرهنگي و ...

و هزارتا عامل ديگه ................ هر عامل كلي ريشه داره...........

پس هيچوقت نميشه از اين اتفاق جلوگيري كرد

شما فرض كن ميخواي يكي از عوامل رو حذف كني براي مثال اعتياد رو به نظرت چقدر بايد تلاش كرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!!

شما درست میگید، منم منظورم از اینکه خیلی کلی میشه حرف زد، همین بود که شما گفتید. این موضوع معلول مشکلات جامعه هست، و فقط با اصلاح کامل جامعه میشه ازش جلوگیری کرد، که از اول تاریخ بشریت تا حالا کسی موفق نشده اینکارو کنه.
حداقل باید جامعه رو از نظر اخلاقی و فرهنگی بالا کشید تا افرادی مثه شما که کمک به اونا دغدغه شونه بیشتر بشن.
آخرش باید به صورت شخصی، فرد فرد ما با حسن نیت بهشون کمک کنن.
.........................:gol:
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما درست میگید، منم منظورم از اینکه خیلی کلی میشه حرف زد، همین بود که شما گفتید. این موضوع معلول مشکلات جامعه هست، و فقط با اصلاح کامل جامعه میشه ازش جلوگیری کرد، که از اول تاریخ بشریت تا حالا کسی موفق نشده اینکارو کنه.
حداقل باید جامعه رو از نظر اخلاقی و فرهنگی بالا کشید تا افرادی مثه شما که کمک به اونا دغدغه شونه بیشتر بشن.
آخرش باید به صورت شخصی، فرد فرد ما با حسن نیت بهشون کمک کنن.
.........................:gol:

من يك نظر سازنده دارم

به نظر من اگر اين دانشگاه آزاد رو جمع كنن و يك مركز علم آموزي بزنن خيلي بهتره

من اينو رو ميگم :

فرض كنيم يكي ميخواد مغازه سوپر ماركتي باز كنه ............ اون رو طي يك دوره آموزشي از لحاظ اجتماعي و تخصص درباره كارش آموزش بديم بعد بهش مجوز افتتاح يك مغاز بديم........... مثلا واسه همچين فرد ي اينا رو آموزش بديم : علوم تغذيه سالم چالش هاي فردي و اجتماعي آداب برخورد با مشتري

حالا اين مثال رو تعميم بده روي كل قشر جامعه از كارگر گرفته تا يك چوپان و مهندس

اول آموزش هاي فرهنگي اجتماعي و تخصصي بعد مجوز كار كردن
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
متاسفانه الان دادان اين مجوزها ختم ميشه به گزينش _ پارتي _ پول _ و..... يك سري از عوامل غير مفيد
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما فكركنيد يك كارگر ساده اين آموزش ها رو ببينه

حداقل ياد ميگيره توي خانواده چطور باشه..............چطوري اقتصاد خانواده رو با يك درآمد كم حفظ كنه

اينجور ميشه كه نيمي از مشكلات اقتصادي و فرهنگي بهبود پيدا ميكنه

با بهبود اين مشكلات ارتقا سطح فرهنگي جامعه رو خواهيم داشت كه بسيار مفيد ميتونه باشه نه تنها واسه مسئله ي مثل فرار بلكه واسه اكثر مشكلات جامعه ميتونه سازنده باشه
 

dara_ando

عضو جدید
ولی به نظر من کل و جزء جامعه باید با هم جلو بره، و اینکه فکر کنیم اگه فقط با زوم روی افراد میتونیم، همه چی رو درست کنیم درست نیس.
به همون میزان که جامعه از افرادش ساخته میشه، ساختار اجتماعی روی افرادش هم تأثیر میزاره.
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
ولی به نظر من کل و جزء جامعه باید با هم جلو بره، و اینکه فکر کنیم اگه فقط با زوم روی افراد میتونیم، همه چی رو درست کنیم درست نیس.
به همون میزان که جامعه از افرادش ساخته میشه، ساختار اجتماعی روی افرادش هم تأثیر میزاره.


پس من چي دارم ميگم

يك فرد زماني شخصيت اصليش تشكيل ميشه و وارد جامعه ميشه كه ازدواج كنه و به بازر شغل پا بزاره

اگه ما از همون اول ورود به بازار شغل اينا رو تعليم بديم ببينيد چي ميشه................همه در راستاي كار خودشون تحصيل كرده و حرفه اي هستند ............اينجور ميشه كل جامعه رو تحت پوشش قرار داد
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشکل ما بیفرهنگی بزرگتر ها و عدم تربیت صحیح هم در خانه و هم در مدرسه هست.
به نظرم قبل بچه دار شدند باید پدر و مادر ها تو ایران حداقل 20 تا واحد تربیتی پاس کنند.
یک مثال میزنم.دروغ گفتن را من اون موقع یاد گرفتم که تو کلاس 5 دبستان از ترس مادرم نمره برگه امتحانی خودم که 17 شده بود را دستکاری کردمش و درستش کردم 20.
واون موقع بود که من دروغ گفتن یاد گرفتم.
کلی عرض کردم.این فقط یک مثال بود.
مطمئن باشید اگر دختری فرار میکنه تقصیر پدر و مادرش هست.
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشکل ما بیفرهنگی بزرگتر ها و عدم تربیت صحیح هم در خانه و هم در مدرسه هست.
به نظرم قبل بچه دار شدند باید پدر و مادر ها تو ایران حداقل 20 تا واحد تربیتی پاس کنند.
یک مثال میزنم.دروغ گفتن را من اون موقع یاد گرفتم که تو کلاس 5 دبستان از ترس مادرم نمره برگه امتحانی خودم که 17 شده بود را دستکاری کردمش و درستش کردم 20.
واون موقع بود که من دروغ گفتن یاد گرفتم.
کلی عرض کردم.این فقط یک مثال بود.
مطمئن باشید اگر دختری فرار میکنه تقصیر پدر و مادرش هست.

آفرين

پستاي قبلي رو بخون............من يك راهكار واسه ارتقا سطح مفهم مردم گفتم

دقيقا همينه ما وقتي دروغ رو ياد ميگيريم كه مادر ساعت 7 صبح مياد ميگه:........بلند شو ديگه ساعت 10 شد

همين دروغ كوچولو............از همون بچگي ما رو تربيت ميكنه واسه دروغ هاي بزرگتر

خودت حساب كن مثلا ما مسلمون هستيم.......همون اول صبح با دروغ روز رو آغاز ميكنيم
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
من يك نظر سازنده دارم

به نظر من اگر اين دانشگاه آزاد رو جمع كنن و يك مركز علم آموزي بزنن خيلي بهتره

من اينو رو ميگم :
چالش هاي فردي و اجتماعي آداب برخورد با مشتري
ایا به نظرت اینها را نمیتونند تو مدرسه و یا در خانه معلم ها و پدر و مادر ها یاد بدهند
آداب برخورد با مشتري
فرض كنيم يكي ميخواد مغازه سوپر ماركتي باز كنه ............ اون رو طي يك دوره آموزشي از لحاظ اجتماعي و تخصص درباره كارش آموزش بديم بعد بهش مجوز افتتاح يك مغاز بديم........... مثلا واسه همچين فرد ي اينا رو آموزش بديم : علوم تغذيه سالم چالش هاي فردي و اجتماعي آداب برخورد با مشتري

حالا اين مثال رو تعميم بده روي كل قشر جامعه از كارگر گرفته تا يك چوپان و مهندس

اول آموزش هاي فرهنگي اجتماعي و تخصصي بعد مجوز كار كردن

چالش هاي فردي و اجتماعي آداب برخورد با مشتري
ایا به نظرت اینها را نمیتونند تو مدرسه و یا در خانه معلم ها و پدر و مادر ها یاد بدهند؟
آداب برخورد با مشتري و چالش های فردی چیزی هست که دیگه وقتی یک نفر 18 ساله شد .باید از مدرسه و پدر و مادر یاد بگیره.درسته؟؟
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
چالش هاي فردي و اجتماعي آداب برخورد با مشتري
ایا به نظرت اینها را نمیتونند تو مدرسه و یا در خانه معلم ها و پدر و مادر ها یاد بدهند؟
آداب برخورد با مشتري و چالش های فردی چیزی هست که دیگه وقتی یک نفر 18 ساله شد .باید از مدرسه و پدر و مادر یاد بگیره.درسته؟؟


بله اما اين واسه جامعه ي هست كه فرهنگ آموزش داشته باشه

تا وقتي ما دنبال فرار از مدرسه و پيچوندن كلاس درس هستيم همچين چيزي رو ياد ميگيريم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تا وقتي كه تمام وقت مدرسه صرف درست كردن صف و موي بچه ها ميشه جاي واسه علوم فرهنگي ميمونه؟؟؟؟؟؟؟

اما وقتي يك جامعه رو تحت فشار بزاريم كه تا مهارت كسب نكني نميتوني كار كني......حتي كارگري

اون وقت كه به خاطر شكمش هم كه شده ياد ميگيره

اون وقته كه در 2-3 نسل بعد اينا توي محيط خانواده آموزش داده ميشه
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفرين

پستاي قبلي رو بخون............من يك راهكار واسه ارتقا سطح مفهم مردم گفتم

دقيقا همينه ما وقتي دروغ رو ياد ميگيريم كه مادر ساعت 7 صبح مياد ميگه:........بلند شو ديگه ساعت 10 شد

همين دروغ كوچولو............از همون بچگي ما رو تربيت ميكنه واسه دروغ هاي بزرگتر

خودت حساب كن مثلا ما مسلمون هستيم.......همون اول صبح با دروغ روز رو آغاز ميكنيم

کاملا درسته.
مثلا میگند در مقابل افغانی ها نژاد پرستی میشه.
مثلا بچه بودم.وقتی مو بلند شده بود.به من میگفتند که شبیه افغانی ها شدی.موهت را کوتاه کن.
یک چیز هایی وجود داره که تخصصی هست و یک چیز هایی وجود داره که کلی هست.
یعنی پدر ومادر و معلمین در طی 18 سال زندگی نمیتونند این چیز های اجتماعی را به ما یاد بدند ؟؟؟؟؟؟
 

dara_ando

عضو جدید
مثلاً دانشگاه های ما قراره همین کاررو بکنن. ولی دانشگاهیهای ما هم خیلی این بهره ها رو از دانشگا نمیبرن. چه رسد به بقیه جامعه.
ولی در مورد دختر های فراری فکر کنم، اگه موءسساتی بودن که مشاوره رایگان و حتی کمک های مالی بلا عوض بهشون میدادن، خیلی کمک میکرد. شایدم باشه ولی من که نشنیدم.
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
چالش هاي فردي و اجتماعي آداب برخورد با مشتري
ایا به نظرت اینها را نمیتونند تو مدرسه و یا در خانه معلم ها و پدر و مادر ها یاد بدهند؟
آداب برخورد با مشتري و چالش های فردی چیزی هست که دیگه وقتی یک نفر 18 ساله شد .باید از مدرسه و پدر و مادر یاد بگیره.درسته؟؟


وقتي يك پدر خودش توي يك خانواده بي سواد بزرگ شده..............وقتي يك پدر و مادر خودشون توي يك مدرسه درپيت تحصيل كردند

چه انتظاري داري؟

تا وقتي كه تمام شوق جوانان ما اسپرت كردن ماشين و رفيق بازي هست...............تا وقتي پدر آينده ما كه الان يك جوان هست دنبال
شكستن ركورد دوستان خود در داشتن دوست دختر هست...............آخه اين ديگه پدر ميشه

وقتي مهارت يك جوان 17-18 ساله ميشه تك چرخ زدن با موتور

آخه دردهاي جامعه خيلي زياده

اينا رو بايد همونجور كه گفتم با زور و جبر تحميل كرد تا همه چيز درست بشه
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثلاً دانشگاه های ما قراره همین کاررو بکنن. ولی دانشگاهیهای ما هم خیلی این بهره ها رو از دانشگا نمیبرن. چه رسد به بقیه جامعه.
ولی در مورد دختر های فراری فکر کنم، اگه موءسساتی بودن که مشاوره رایگان و حتی کمک های مالی بلا عوض بهشون میدادن، خیلی کمک میکرد. شایدم باشه ولی من که نشنیدم.

متاسفانه همچين جايي وجود نداره

من خودم شخصا يك مشكل داشتم...............به يك روانكاو مراجعه كردم.............گفت 50 هزارتومن بده تا 40 ديقه مشاوره كنيم

يعني از ديقه اي هزارتومن هم بيشتر


اين يعني فلاكت ...............يعني بدبختي كه روانكاو و به اصطلاح قشر تحصيل كرده ما دنبال درآمد زايي هست
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله اما اين واسه جامعه ي هست كه فرهنگ آموزش داشته باشه

تا وقتي ما دنبال فرار از مدرسه و پيچوندن كلاس درس هستيم همچين چيزي رو ياد ميگيريم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تا وقتي كه تمام وقت مدرسه صرف درست كردن صف و موي بچه ها ميشه جاي واسه علوم فرهنگي ميمونه؟؟؟؟؟؟؟

اما وقتي يك جامعه رو تحت فشار بزاريم كه تا مهارت كسب نكني نميتوني كار كني......حتي كارگري

اون وقت كه به خاطر شكمش هم كه شده ياد ميگيره

اون وقته كه در 2-3 نسل بعد اينا توي محيط خانواده آموزش داده ميشه

ادعا خیلی میشه که ایرانی ها فرهنگ بالایی دارند.
ولی میتونم بگم اصلا فرهنگ بالایی در اکثر ایرانی ها وجود نداره.
یکی دیگه از ضعف های ما عدم اطلاع رسانی هست.
من به چشم خودم بارها دیدم.دختر هایی که فرار میکنند و باور کن تو 2 روز دیدم 20 نفر ازش استفاده کردند .فقط به خاطر جای خواب.
بهش میگفتم چرا برنمیگردی خونه.هر چی وضع خونه خودت بود.از الان که بهتر هست.
میگفت چون فرار کردم دیگه نمیتونم برگردم.
یعنی سرش خورده بود به سنگ داشت بر میگشت ولی فرهنگ حمایتی در اون خانواده نبود که این شخص را بپذیره.

یا مثلا میگند پسر های ایرانی برای دحتر ارزش قائل نیستند.
اخه دختری که با 2 ساعت صحبت و یک چایی و قلیون خر میشه و میره تو اتاق.
اصلا ارزش یک سگ ولگرد ازش بیشتر نیست؟؟؟؟؟؟؟ایا باید به اون دختر احترام گذاشت.
من مخالف روابط نیستم و مشکلی ندارم.ولی نه دیگه اینجوری.
در واقع این دختر ها هستند که ارزش خودشون را پایین میارند
ببین عزیز من مشکل ما فرهنگ هست که باید فرهنگ سازی باشه.نمیشه ما بیخیال فرهنگ سازی بشیم.
به نظرت برای این فرهنگ سازی باید چکار کرد؟؟
اگر دولت نخواست فرهنگ سازی کنه؟
ایا راهی نیست که خود مردم و نخبه های جامعه فرهنگ سازی را شروع کنند؟؟؟؟
 

mina_p

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
وقتي يك پدر خودش توي يك خانواده بي سواد بزرگ شده..............وقتي يك پدر و مادر خودشون توي يك مدرسه درپيت تحصيل كردند

چه انتظاري داري؟

تا وقتي كه تمام شوق جوانان ما اسپرت كردن ماشين و رفيق بازي هست...............تا وقتي پدر آينده ما كه الان يك جوان هست دنبال
شكستن ركورد دوستان خود در داشتن دوست دختر هست...............آخه اين ديگه پدر ميشه

وقتي مهارت يك جوان 17-18 ساله ميشه تك چرخ زدن با موتور

آخه دردهاي جامعه خيلي زياده

اينا رو بايد همونجور كه گفتم با زور و جبر تحميل كرد تا همه چيز درست بشه

فكر نميكنين ديگه زور و جبر كافي باشه؟ فكر نميكنين با يه زبون ديگه بايد حرفارو به خورد مردم داد؟

مشكل اصلي همينه همه ميخوان يه جورايي كمك ادم كنن ولي با زور نميشه كه......

فكر كن حتي با زور نميشه عسل خورد چه برسه .........

متاسفم فكر كردم يكي پيدا شده كه حتي در حد حرف دلسوز ولي ديدم حرفي جز جبر نداره
 

Similar threads

بالا