احترام به جایگاه زن در ایران باستان :

وضعیت
موضوع بسته شده است.

کاپلو

عضو جدید
کاربر ممتاز
در دوران شاهنشاهی هخامنشی زنانی بوده اند كه در چندین مورد بالاتر از مردان قرار داشته اند . نمونه بارز آن كتیبه های پرسپولیس یا دریا سالاری بانو آرتمیس است . طبق گفته پرفسور گیل استاین – دكتر دیوید استروناخ – پرفسور ریچای فرای و پرفسور علیرضا شاپور شهبازی ( موسسه شرق شناسی شیكاگو و موزه باستان ایرا ن ) داریوش بزرگ برای بنا نهادن كاخهای پارسه از زنان به عنوان یكی از مهم ترین نیروهای كاری استفاده می كرد . به شكلی كه در چندین مورد كتیبه به دست آمده نوشته شده است كه زنی در اینجا مسئول بیش از صد نفر كارگر مرد بود و یا زنی دیگر به دلیل مهارت شغلی اش حقوقی معادل سه مرد دریافت میكرده است . یا در كتیبه ای دیگر آمده زنان كارگر باردار در ساختن پارسه از حقوق شاهنشاهی برای استراحت و بارداری استفاده كردند .

" سات اسپ " شخصی كه در زمان شاهنشاهی هخامنشی بود كه به دلیل تجاوز به دختر باكره ای در ایران محكوم به مرگ شد . سپس مادر وی نزد شاهنشاه رفت وشفاعت پسر را نمود . شاهنشاه ایران فرمان داد كه اگر نمی خواهی او اعدام شود باید دور آفریقا را با كشتی بگردد و ماجرای آنجا را به رشته تحریر در آورد . ولی او از ترس بیابان های آفریقا و سفر های دراز دریایی از سفر پرهیز كرد و به دروغ پس از مدتی وانمود كرد كه آفریقا را كامل دیده است . ولی داستان های او با دید بزرگان ایران خیالی شناخته شد و در نهایت وی به جرم تجاوز به دوشیزه ای ایرانی به دار آویخته شد . ( آرمان های شهریاران ایران باستان دلفگانگ كنادت 184 ) پس از نشستن شاهنشاه پوران دخت بر اریكه پادشاهی امپراتوری ایران با مردمان تهی دست چنین سخن می گوید :

اینك كه من بر تخت شاهنشهی نشستم سوگند یاد می كنم كه انجمن ها و گروه های كشور را متلاشی نكنم و آنان را یاری دهم . مردمانی را كه از گنج ها و ثروتهای ایران بهره ای نجستند را یاری دهم و سهم هر ایرانی را به مساوات تقسیم كنم . مبادا كسی در سرزمین های ایران مستمند و تهی دست باشد كه من از این كار اندوهناك می شوم . ( فردوسی بزرگ )

نمونه ای دیگر در رابطه با برابری زنان و مردان میتوان به این گزارش سازمان میراث فرهنگی ایران اشاره نمود . این سازمان پس از كاوش های طولانی خود در شهر سوخته در سیستان ایران به صورت رسمی اعلام نمود كه چندین سال در این شهر بیش از پنج هزار سال پیش زنان پادشاه ایران بودند و بر كشور ایران حكمرانی می كرده اند .

شاهنشاهان ایران باستان زنان خود را احترام بسیار می گذاشتند و در امور كشوری بسیاری آنان نقش داشتند . زن شاهنشاه بزرگ یا ملكه ایران همانند خود شاهنشاه تاج بر سر می گذاشته است و رفتارش باید گونه ای باشد كه سرمشق همه زنان كشور باشد . ملكه باید در جشن های نوروز – مهرگان و سده زنان مختلف كشور را دعوت كند و از آنان پذیرایی كند . كتیبه های به دست آمده از نقش رستم و كعبه زرتشت حاكی از آن است كه ملكه اردشیر دارای ارزش بسیار بوده است و الگوی كشورهای منطقه نیز بوده است .

فردوسی بزرگ در ستایش از شیرزنان ایران باستان چنین می سراید :

ندانست سهراب كه او دختر است سر موی او از در افسر است

شگفت آمدش گفت از ایران سپاه چنین دختر آید به آوردگاه

سواران جنگی به روز نبرد همانا به زیر اندر آرند گرد

زنانشان چنین اند ایران سران چگونه اند گردان جنگ آوران



اگر پارسا باشد و رایزن یكی گنج باشد پر آكنده ، زن

بویژه كه باشد به بالا بلند فروهشته تا پای مشكن كمند

خردمند و با دانش و ناز و شرم سخن گفتن نیك و آوای نرم




دیدگاه دین ایرانی درباره ی برابری زن و مرد



ای پورجیست ای جوانترین دختر زرتشت از خاندان هچت اسپ . من كه پدر تو هستم ( زرتشت ) جاماسب را كه یاور دین مزدیسنا است از روی راستی و منش پاك برای همسری تو برگزیده ام . اینك برو و با خرد و شعورات مشورت كن و در صورت پسندیدن آن – با عشق در انجام این وظیفه مقدس كوشش كن . ( یسنا 53 – بند 3 )

چه مرد باشد و چه زن هر كس كه مرا ای اهورا مزدا از زندگانی آن چیز را كه تو بهترین میشماری ارمغان دارد از پرتو منش نیك از پاداش راستی و شهریاری برخوردار خواهد گرداند . ( 46 – 10 )

ای مردم بیایید و بهترین گفتار را به گوش هوش بشنوید و با اندیشه روشن در آن بنگرید و پیش از آنكه فرصت از دست برود هر مرد و زنی باید به شخصه میان راه درست و نادرست یكی را برگزیند . ( یسنا – هات 30 – بند 2 )

فروهر زنان پاكدین سرزمین های آریایی را می ستاییم . ( بند 143 از تیر یشت )

در اوستا سن ازدواج برای دختران و پسران هر دو برابر و یكسان تعیین شده است به این صورت كه هر دختر و پسر بالغی كه به سن پانزده سالگی رسیده باشد میتواند ازدواج كند . ( اوستا – یشت 14 : 17 – وندیداد 14: 15 )

در ایران باستان اهمیت بسیاری به مقام زن و مرد داده میشده است . زن را بانوی خانه – مون پثنی – می نامیدند و مرد را - مون بد - یا مدیر خانه می نامیدند . مرد در حكم پادشاه و زن در حكم ملكه به حساب می آمده است . در نسخه های دینی ایران باستان زنان شوهر دار از اجرای مراسم دینی معاف بودند زیرا تشكیل خوانواده و پرورش یك جامعه نیك منش و نیك كردار كه یكی از اركان آن تربیت مادر است بزرگ ترین عمل نیك در كارنامه زنان ثبت می شده است و به همین دلیل هر گونه مراسم را برای آنان اختیاری دانسته بودند . ( نسك ارپادستان فرگرد اول قسمت 5 )

دین باستانی و كیش كهن آریایی ، زنان را یكی از ارزشمند ترین اقشار جامعه می دانسته است به طوریكه در كتاب دینی دینكرد آمده است زنانی را كه تحصیلات و دوره های قضاوت دیده اند و در كار دادگستری مهارت دارند را بایستی به مردان ترجیح داد و آنان را بر مسند دادگستری نشاند . به روشنی از قاضی شدن زنان و اجرای عدالت توسط انان طرفداری می كرده اند . ( دینكرد – جلد 15 – كتاب 8 – قسمت 21 )

كاری كه امروزه در قرن 20 در بسیاری از كشورهای جهان اجرا می شود و انان این عمل را مایه مباهات و تمدن خود می دانند . در حالیكه دهها قرن پیش از این ایرانیان كهن به چنین مقامی رسیده بودند . یكی دیگر از آزادی های اجتماعی زنان كسب مقام روحانیت بوده است و زنان می توانستند با ذكر شرایطی خاص به مقام مقدس ( زاوتا ) برسند ویا به مقام مدیر تشریفاتی جشنهای مذهبی و تشریفات كشوری و دینی برسند . ( دینكرد – جلد 15 – كتاب 8 – قسمت 21 )



چنین بودند ایرانیان كهن و امپراتوران بزرگ آسیا





در پایان این سروده زیبای زن ایرانی را به پیشگاه همه زنان ایران زمین تقدیم می كنم



كه من پروین فروغ شهر ایرانم

نه پوران دخت – نه آذردخت – نه اتوسا – نه پانته آ ؛ بلكه آرتمیس سپهسالار ایران در نبرد پارس و یونانم

مرا گر در مقام همسری بینی نه یك همخواب و همبستر

كه یك همراه و یك یار وفادارم

نه یك برده – مكن اینگونه پندارم كه جوشد خون آزادی به شریانم

بدون زن كجا میداشت تاریخ تو ؟

آرش با كمانش ؟

كاوه آهنگر با گرز و سندانش ؟

بدون زن كجا میداشتی آن شاعر طوسی ؟

نگهبان زبان پارسی ؟

استاد فردوسی ؟

مرا گر در مقام مادر بینی

" مگو با من كه هست فرشی از بهشت زیر پایم "

نگاهم كن كه زیر پای من دنیا به جریان است

ز نور عشق من رخشنده كیهان است

كه با دستان من گردون به جریان است

كه جای پای من بر چهره سرخ و سپید و سبز ایران است

برو ای مرد دگر مبر آسان به لب نامم

كه من ازاده زن – فرزند ایرانم



شادروان پروین اعتصامی





بن مایه این نوشتار :

دانشنامه مزدیسنا : دكتر جهانگیر اوشیدری

نامهای ایرانی : استاد مهربان پور پارسی

آئین شهریاران ایران باستان : دلفگانگ گنادت

زن در ایران باستان : دكتر فرخ رو پارسی – دكتر همای آهی – دكتر ملكه طالقانی

تمدن ساسانی : ولادیمیر گریگورویچ لوكونین

سیر تكاملی تعلیم و تربیت در ایران باستان : دكتر اسدالله بیژن
پژوهش از : میلاد جعفری
 
آخرین ویرایش:

کاپلو

عضو جدید
کاربر ممتاز
شیر زنان ایرانی در پیش از اسلام
شیر زنان قبل از اسلام



یوتاب : سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است . وی درنبرد با اسکندر گجستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است او در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست . ولی یک ایرانی راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد . از او به عنوان شاه آتروپاتان ( آذربایجان ) در سالهای ٢٠ قبل از میلاد تا ٢٠ پس از میلاد نیز یادشده است . با اینهمه هم آریوبرزن و هم یوتاب در راه وطن کشته شدند و نامی جاوید از خود برجای گذاشتند .

آرتمیز : نخسیتن و تنها زن دریاسالار جهان تا به امروز . او به سال ۴٨٠ پیش از میلاد به مقام دریاسالاری ارتش شاهنشاهی خشیارشا رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش شاهنشاهی ایران را از مرزهای دریایی هدایت می کرد . تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی - برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند.آرتمیس نیز درست میباشد .


آتوسا : ملکه بیش از ٢٨ کشور آسیایی در زمان امپراتوری داریوش بزرگ . هرودوت پدر تاریخ از وی به نام شهبانوی داریوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشگرکشی ها داریوش یاور فکری و روحی
داریوش بزرگ دانسته است . چند نبرد و لشگر کشی مهم تاریخی ایران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .

آرتادخت : وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشکانی . به گفته کتاب اشکانیان اثر دیاکونوف روسی خاور شناس بزرگ او مالیات ها را سامان بخشید و در اداره امور مالی خطایی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید .

آزرمی دخت : شاهنشاه زن ایرانی در سال ۶٣١ میلادی . او دختر خسرو پرویز بود که پس از" گشتاسب بنده" بر چندین کشور آسیایی پادشاهی کرد . آذرمیدخت سی و دومین پادشاه ساسانی بود . واژه این نام به چم ( معنی) پیر نشدنی و همیشه جوان است .


آذرآناهید : ملکه ملکه های امپراتوری ایران در زمان شاهنشاهی شاپور یکم بنیانگذار سلسله ساسانی . نام این ملکه بزرگ و اقدامات دولتی او در قلمرو ایران در کتیبه های کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایش کرده است . ( ٢۵٢ ساسانیان )

پرین : بانوی دانشمند ایرانی . او دختر کیقباد بود که در سال ٩٢۴ یزدگردی هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و کنار ممالک آریایی گردآوری نمود و یکبار کامل آنرا نوشت و نامش در تاریخ ایران زمین برای همیشه ثبت گردیده است . از او چند کتاب دیگر گزارش شده است که به احتمال زیاد در آتش سوزی های سپاه اسلام از میان رفته است .

زربانو : سردار جنگجوی ایرانی . دختر رستم و خواهر بانو گشسب . او در سوار کاری زبده بوده است که در نبردها دلاوری ها بسیاری از خود نشان داده است . تاریخ نام او را جنگجویی که آزاد کننده زال - آذربرزین و تخوار از زندان بوده است ثبت کرده .


فرخ رو : نام او به عنوان نخستین بانوی وزیر در تاریخ ایران ثبت شده است وی از طبقه عام کشوری به مقاموزیری امپراتوری ایران رسید .

کاساندان : پس از شاهنشاه ایران او نخسین شخصیت قدرتمند کشور ایران بوده است . کاساندان تحت نام ملکه٢٨ کشور آسیایی در کنار همسرش کورش بزرگ حکمرانی میکرده است . مورخین یونانی ( گزنفون ) از ویبا نیکی و بزرگ منشی یاد کرده است .

گردآفرید : یکی دیگر از پهلونان سرزمین ایران . تاریخ از او به عنوان دختر گژدهم یاد میکند که بالباسیمردانه با سهراب زور آزمایی کرد . فردوسی بزرگ از او به نام زنی جنگجو و دلیر از سرزمین پاکان یادمیکند .

آریاتس : یکی از سرداران مبارز هخامنشی ایران در سالهای پیش از میلاد . مورخین یونانی در چند جا نامیکوتاه از وی به میان آورده اند .

گردیه : بانوی جنگجوی ایرانی . او خواهر بهرام چوبینه بود . فردوسی بزرگ از او به عنوان هسمرخسروپرویز یاد کرده که در چند نبردها در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوری بسیاری از خود نشان دادهاست . ( ساسانی ٣۴٨ + شاهنامه فردوسی )٢٧۴

هلاله : پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی بندهش ( ٣٩١ یشتها 1+274 یشتها 2)کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست . از او به عنوان هفتمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را "همایچهر آزاد" ( همای وهمون ) نیز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از "وهومن سپندداتان" بر تخت شاهنشاهیایران نشست . وی با زیبایی تمام سی سال پادشاه ایران بود و هیچ گزارشی مبنی بر بدکردار بودن وی و ثبتقوانین اشتباه و ظالمانه از وی به ثبت نرسیده است .



پوران دخت : شاهنشاه ایران در زمان ساسانی . وی زنی بود که بر بیش از ١٠ کشور آسیایی پادشاهی میکرد .او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست و فرامانروایی نمود .

شیرین : شاهزاده ارمنی . ارمنستان یکی از شهرهای کوچک ایران بود و شاه ارمنستان زیرا نظر شاهنشاه ایران . خسرو پرویز و شیرن حماسه ای از خود ساختند که همیشه در تاریخ ماندگار ماند . شیرین از خسرو ۴ فرزند به نامهای نستور - شهریار - فرود و مردانشه بدنیا آورد که هر چهار فرزند وی در زندان کشته شدند .
پس او سر بر بالین ( جسد بی جان ) خسرو نهاند و با خوردن زهری عشق اش به خسرو را جاودانه ساخت و هردو جان باختند .

بانو گشنسب : دختر دیگر رستم – خواهر زربانوی دلیر . نام بانو گشسب جنگجو در برزونامه و بهمن نامه بسیار آمده است . یکی از مشهورترین حکایت های او نبرد سه گانه فرامرز – رستم و بانوگشسب است . او منظومه ای نیز به نام خود دارد که هم اکنون نسخه ای از آن در کتابخانه ملی پاریس و در کتابخانه ملی بریتانیاموجود است
 

minoomy

عضو جدید
کاربر ممتاز
:cry::cry:من ميخواااااااااااااااااااااام تنكس بدممممممممممممممممم
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
در زمان کوروش یا داریوش در روز های خاصی حکومت کشور به زنان سپرده میشد یعنی به ملکه
 

Belle Fille

عضو جدید
مرسی از این حقایق زیبا. نمی دونم چراthanks هامون رو از کار انداختن:gol::gol::gol:

ببین کجا بودیم و به کجا رسیدیم.........
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
کتاب ایران ایین و فرهنگ نوشته دکتر محمود افتخارزاده
مطلب از وبلاگ ایران باستانiranbastannn.blogfa.com
مطلب با منبع از متن کتاب اوستا;););)زن در ایران باستان 2

زن در ایران باستان ۲
تعدد زوجات در دورة ساساني جاري و معمول بوده است. و جاي انکار نيست . ازهرودوت يوناني و استرابون در عصر هخامنشي گرفته تا مورخين عصر حاضر اين مطلب را تاييد کرده اند .
هرودوت دربارة طبقة اشراف عهد هخامنشي مي‏گويد:
« هر کدام از آنها چند زن عقدي دارند ولي عدة زنان غيرعقدي بيشتر است.» (مشيرالدوله، تاريخ ايران باستان،1535.)
استرابون دربارة همين طبقه مي‏گويد: «آنها زنان زياد مي‏گيرند و با وجود اين ، زنان غيرعقدي بسيار دارند.» (همان ص 1543)
ژوستين از مورخان عصر اشکاني دربارة اشکانيان مي‏گويد: «تعداد زنان غيرعقدي در ميان آنها و بخصوص در خانوادة سلطنتي از زماني متداول شده بود که به ثروت رسيده بودند، زيرا زندگاني صحراگردي مانع از داشتن زنان متعدد است.(همان ص 2693)
آنچه در ايران باستان در ميان طبقة اشراف معمول بوده است چيزي بالاتر از تعدد زوجات يعني حرمسرا بوده است و لهذا نه محدود به حدي بوده است، مثلاً چهار تا يا بيشتر يا کمتر، و نه مشروط به شرطي از قبيل عدالت و تساوي حقوق زنان و توانايي مالي يا جنسي، بلکه همان‏طور که نظام اجتماعي، يک نظام طبقاتي بوده است، نظام خانوادگي نيز چنين بوده است.
دختر مستقلاً حق اختيار شوهر نداشت. اين حق به پدر اختصاص داشت. اگر پدر در قيد حيات نبود، شخص ديگر اجازة شوهر دادن دختر را داشت. اين حق نخست به مادر تعلق مي‏گرفت و اگر مادر مرده بود متوجه يکي از عموها يا داييهاي او مي‏شد. (ايران در زمان ساسانيان/ کريستين سن 346 و 347.)
شوهر بر اموال زن ولايت داشت و زن بدون اجازة شوهر حق نداشت در اموال خويش تصرف کند. به موجب قانون زناشويي فقط شوهر شخصيت حقوقي داشت. (همان /ص 351)
شوهر مي‏توانست به وسيلة يک سند قانوني زن را شريک خويش سازد. در اين صورت زن شريک‏المال مي‏شد و مي‏توانست مثل شوي خود در آن تصرف کند. فقط بدين وسيله زوجه مي‏توانست معاملة صحيحي با شخص ثالث به عمل آورد. (همان ، ص 352)
هرگاه شوهري به زن خود مي‏گفت: از اين لحظه تو آزاد و صاحب اختيار خودت هستي، زن بدين وسيله از نزد شوهر خود طرد نمي‏شد، ولي اجازت مي‏يافت به عنوان «زن خدمتکار» (چاکر زن) شوهر ديگري اختيار کند... فرزنداني که در ازدواج جديد در حيات شوهر اولش مي‏زاييد، از آنِ شوهر اولش بود؛ يعني زن تحت تبعيت شوهر اول باقي مي‏ماند. (همان ، ص 353.)
شوهر حق داشت يگانه زن خود را يا يکي از زنانش را (حتي زن ممتاز خود را) به مرد ديگري که بي‏آنکه قصوري کرده باشد محتاج شده بود بسپارد (عاريه بدهد)، تا اين مرد از خدمات آن زن استفاده کند؛ رضايت زن شرط نبود. در اين صورت شوهر دوم حق دخل و تصرف در اموال زن را نداشت و فرزنداني که در اين ازدواج متولد مي‏شدند، متعلق به خانوادة شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب مي‏شدند... اين عمل را از اعمال خير مي‏دانستند و کمک به يک هم دين تنگدست مي‏شمردند.(همان /357.)

1- فقدان حقوق
کریستین بارتلمه ( Bartholomea ) خاورشناس و ایران شناس مشهور المانی در کتاب « زن در حقوق ساسانی » ترجمه دکتر ناصرالدین صاحب الزمانی ص 40 مینویسد : « در امپراطوری ساسانی بنابر قوانین متداول ، از قدیم زن شخصیت حقوقی نداشت یعنی زن ، شخص فرض نمی شد بلکه شیء پنداشته میگردید ... وی از هر لحاظ در تحت سرپرستی و قیمومت رئیس خانواده که کتک ختای (کدخدا) نامیده میشد قرار داشت . این رئیس خانواده ممکن بود پدر یا شوهر و یا در صورت مرگ انها ، جانشین انها باشد. اختیارات این قیم یا رئیس خانوار ، کمتر محدودیتی داشت. تمام هدایایی که احیاناُ به زن یا به کودکی داده میشد و یا انچه که انها براثر کار و غیر ان تحصیل میکردند عینا درامدهای اکتسابی بردگان ، همه متعلق به رئیس خانوار بود.»
2 – ازداوج زنان
نیز باتلمه در مورد ازدواج زنان ایرانی ص 56-57 مینویسد : « ازدواج خواهر و برادر در عصر ساسانی به ویژه در میان بزرگان کشور یک امر شایع بوده و یک عمل خداپسندانه به شمار میرفته است ... یک نوع خاص دیگری از ازدواج در عصر ساسانی معمول بوده است که انرا ازدواج عاریتی یا ازدواج استقراضی میتوان نامید یعنی اختیار موقت زنی به همسری که در قید ازدواج شوهر دیگری است.. در مورد ازدواج استقراضی ، شوهر اصلی حتی میتوانست این عمل را بدون جلب رضایت زن خود انجام دهد»
3 – خریداری زن
کلمان هوار ( Huart ) ایران شناس فرانسوی در کتاب « ایران و تمدن ایرانی» ترجمه استاد حسن انوشه ص 160 مینویسد : « اثاری از خرید زن در دوره ساسانی وجود داشت. بنابر این رسم ، همسر اینده مبلغی معین پول یا کالایی معادل ان مبلغ ، به والدین زن می داد لیکن بنابر (کتاب ) دینکرد : اگز پس از ازدواج معلوم می گردید که زن ارزش مبلغ پرداخت شده را ندارد یعنی نازا بود ، این پول می بایست به شوهر پس داده شود »
احکام خرافی وندیداد :
بنابر انچه در کتاب وندیداد امده است زنی که کودک مرده ای را بزاید باید « ادرار گاو» را با « خاکستر» به هم امیخته بخورد ! (گومیز مقدس = مخلوط شاش گاو با خاکستر اتش اذر که بران وردهای مخصوص خونداه میشد )
در وندیداد میخوانیم : « این زن باید یک مقدار خاکستر امیخته به شاش گاو به اندازه سه لقمه ، شش لقمه ، یا نه لقمه میل کند»! وندیداد ترجمه ژرفسور دارمستتر ترجمه دکتر موسی جوان ص 126 فرگرد ۵ بند۵۱
در فصل 16 پس از ذکر اداب کیفر زن حائض که میبایست با شاش گاو در حیضستان ( محل مخصوص زنان حائض ) غسل داده میشد امده :
« این زن پس از نه شب اگر باز هم در خون باشد ، چنین معلوم خواهد شد که دیوها در جشن و بزرگداشت خودشان ، افت خود را به این زن نازل نموده اند»
مزدا پرستان در ا هنگام باید یک معب که از درخت و گیاه خالی باشد انتخاب نمایند. و سه سوراخ درزمین نند و زن را در دوسوراخ نخست با شاش گاو و در سوراخ وم با اب شستشو دهند.
240فرگرد۱۶ بند۱۱و۱۲
باری زن حائض را اهریمنی میپنداشتند اهریمنی و پلید و ناپاک ! زن حائض زنیکه دیوها افات خویش را - که همانا حیض است - به وی نازل میکنند !
 
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
کتاب ایران ایین و فرهنگ نوشته دکتر محمود افتخارزاده
مطلب از وبلاگ ایران باستانiranbastannn.blogfa.com
مطلب با منبع از متن کتاب اوستا;););)زن در ایران باستان 2

زن در ایران باستان ۲
تعدد زوجات در دورة ساساني جاري و معمول بوده است. و جاي انکار نيست . ازهرودوت يوناني و استرابون در عصر هخامنشي گرفته تا مورخين عصر حاضر اين مطلب را تاييد کرده اند .
هرودوت دربارة طبقة اشراف عهد هخامنشي مي‏گويد:
« هر کدام از آنها چند زن عقدي دارند ولي عدة زنان غيرعقدي بيشتر است.» (مشيرالدوله، تاريخ ايران باستان،1535.)
استرابون دربارة همين طبقه مي‏گويد: «آنها زنان زياد مي‏گيرند و با وجود اين ، زنان غيرعقدي بسيار دارند.» (همان ص 1543)
ژوستين از مورخان عصر اشکاني دربارة اشکانيان مي‏گويد: «تعداد زنان غيرعقدي در ميان آنها و بخصوص در خانوادة سلطنتي از زماني متداول شده بود که به ثروت رسيده بودند، زيرا زندگاني صحراگردي مانع از داشتن زنان متعدد است.(همان ص 2693)
آنچه در ايران باستان در ميان طبقة اشراف معمول بوده است چيزي بالاتر از تعدد زوجات يعني حرمسرا بوده است و لهذا نه محدود به حدي بوده است، مثلاً چهار تا يا بيشتر يا کمتر، و نه مشروط به شرطي از قبيل عدالت و تساوي حقوق زنان و توانايي مالي يا جنسي، بلکه همان‏طور که نظام اجتماعي، يک نظام طبقاتي بوده است، نظام خانوادگي نيز چنين بوده است.
دختر مستقلاً حق اختيار شوهر نداشت. اين حق به پدر اختصاص داشت. اگر پدر در قيد حيات نبود، شخص ديگر اجازة شوهر دادن دختر را داشت. اين حق نخست به مادر تعلق مي‏گرفت و اگر مادر مرده بود متوجه يکي از عموها يا داييهاي او مي‏شد. (ايران در زمان ساسانيان/ کريستين سن 346 و 347.)
شوهر بر اموال زن ولايت داشت و زن بدون اجازة شوهر حق نداشت در اموال خويش تصرف کند. به موجب قانون زناشويي فقط شوهر شخصيت حقوقي داشت. (همان /ص 351)
شوهر مي‏توانست به وسيلة يک سند قانوني زن را شريک خويش سازد. در اين صورت زن شريک‏المال مي‏شد و مي‏توانست مثل شوي خود در آن تصرف کند. فقط بدين وسيله زوجه مي‏توانست معاملة صحيحي با شخص ثالث به عمل آورد. (همان ، ص 352)
هرگاه شوهري به زن خود مي‏گفت: از اين لحظه تو آزاد و صاحب اختيار خودت هستي، زن بدين وسيله از نزد شوهر خود طرد نمي‏شد، ولي اجازت مي‏يافت به عنوان «زن خدمتکار» (چاکر زن) شوهر ديگري اختيار کند... فرزنداني که در ازدواج جديد در حيات شوهر اولش مي‏زاييد، از آنِ شوهر اولش بود؛ يعني زن تحت تبعيت شوهر اول باقي مي‏ماند. (همان ، ص 353.)
شوهر حق داشت يگانه زن خود را يا يکي از زنانش را (حتي زن ممتاز خود را) به مرد ديگري که بي‏آنکه قصوري کرده باشد محتاج شده بود بسپارد (عاريه بدهد)، تا اين مرد از خدمات آن زن استفاده کند؛ رضايت زن شرط نبود. در اين صورت شوهر دوم حق دخل و تصرف در اموال زن را نداشت و فرزنداني که در اين ازدواج متولد مي‏شدند، متعلق به خانوادة شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب مي‏شدند... اين عمل را از اعمال خير مي‏دانستند و کمک به يک هم دين تنگدست مي‏شمردند.(همان /357.)

1- فقدان حقوق
کریستین بارتلمه ( Bartholomea ) خاورشناس و ایران شناس مشهور المانی در کتاب « زن در حقوق ساسانی » ترجمه دکتر ناصرالدین صاحب الزمانی ص 40 مینویسد : « در امپراطوری ساسانی بنابر قوانین متداول ، از قدیم زن شخصیت حقوقی نداشت یعنی زن ، شخص فرض نمی شد بلکه شیء پنداشته میگردید ... وی از هر لحاظ در تحت سرپرستی و قیمومت رئیس خانواده که کتک ختای (کدخدا) نامیده میشد قرار داشت . این رئیس خانواده ممکن بود پدر یا شوهر و یا در صورت مرگ انها ، جانشین انها باشد. اختیارات این قیم یا رئیس خانوار ، کمتر محدودیتی داشت. تمام هدایایی که احیاناُ به زن یا به کودکی داده میشد و یا انچه که انها براثر کار و غیر ان تحصیل میکردند عینا درامدهای اکتسابی بردگان ، همه متعلق به رئیس خانوار بود.»
2 – ازداوج زنان
نیز باتلمه در مورد ازدواج زنان ایرانی ص 56-57 مینویسد : « ازدواج خواهر و برادر در عصر ساسانی به ویژه در میان بزرگان کشور یک امر شایع بوده و یک عمل خداپسندانه به شمار میرفته است ... یک نوع خاص دیگری از ازدواج در عصر ساسانی معمول بوده است که انرا ازدواج عاریتی یا ازدواج استقراضی میتوان نامید یعنی اختیار موقت زنی به همسری که در قید ازدواج شوهر دیگری است.. در مورد ازدواج استقراضی ، شوهر اصلی حتی میتوانست این عمل را بدون جلب رضایت زن خود انجام دهد»
3 – خریداری زن
کلمان هوار ( Huart ) ایران شناس فرانسوی در کتاب « ایران و تمدن ایرانی» ترجمه استاد حسن انوشه ص 160 مینویسد : « اثاری از خرید زن در دوره ساسانی وجود داشت. بنابر این رسم ، همسر اینده مبلغی معین پول یا کالایی معادل ان مبلغ ، به والدین زن می داد لیکن بنابر (کتاب ) دینکرد : اگز پس از ازدواج معلوم می گردید که زن ارزش مبلغ پرداخت شده را ندارد یعنی نازا بود ، این پول می بایست به شوهر پس داده شود »
احکام خرافی وندیداد :
بنابر انچه در کتاب وندیداد امده است زنی که کودک مرده ای را بزاید باید « ادرار گاو» را با « خاکستر» به هم امیخته بخورد ! (گومیز مقدس = مخلوط شاش گاو با خاکستر اتش اذر که بران وردهای مخصوص خونداه میشد )
در وندیداد میخوانیم : « این زن باید یک مقدار خاکستر امیخته به شاش گاو به اندازه سه لقمه ، شش لقمه ، یا نه لقمه میل کند»! وندیداد ترجمه ژرفسور دارمستتر ترجمه دکتر موسی جوان ص 126 فرگرد ۵ بند۵۱
در فصل 16 پس از ذکر اداب کیفر زن حائض که میبایست با شاش گاو در حیضستان ( محل مخصوص زنان حائض ) غسل داده میشد امده :
« این زن پس از نه شب اگر باز هم در خون باشد ، چنین معلوم خواهد شد که دیوها در جشن و بزرگداشت خودشان ، افت خود را به این زن نازل نموده اند»
مزدا پرستان در ا هنگام باید یک معب که از درخت و گیاه خالی باشد انتخاب نمایند. و سه سوراخ درزمین نند و زن را در دوسوراخ نخست با شاش گاو و در سوراخ وم با اب شستشو دهند.
240فرگرد۱۶ بند۱۱و۱۲
باری زن حائض را اهریمنی میپنداشتند اهریمنی و پلید و ناپاک ! زن حائض زنیکه دیوها افات خویش را - که همانا حیض است - به وی نازل میکنند !


داداش حسام دست گلت درد نکنه
خیلی خوب بود.
بمیرم واسه دخترای اون موقع
چی میکشیدن
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
در زمان کوروش یا داریوش در روز های خاصی حکومت کشور به زنان سپرده میشد یعنی به ملکه


چه قدر جوان مرررررررررررررررررررررررررد بودن :D
فکرش رو بکن چه کارهایی می تونستن بکنن تو اون یک روز؟ :w20:

عزیزم اگرم بوده بنابر مسائل زناشویی بوده. واسه همون یه روزهم برتری از همسران این آقایون بوده نه از خود اون آقایون قبول نداری؟ :w01:
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
" سات اسپ " شخصی كه در زمان شاهنشاهی هخامنشی بود كه به دلیل تجاوز به دختر باكره ای در ایران محكوم به مرگ شد . سپس مادر وی نزد شاهنشاه رفت وشفاعت پسر را نمود . شاهنشاه ایران فرمان داد كه اگر نمی خواهی او اعدام شود باید دور آفریقا را با كشتی بگردد و ماجرای آنجا را به رشته تحریر در آورد . ولی او از ترس بیابان های آفریقا و سفر های دراز دریایی از سفر پرهیز كرد و به دروغ پس از مدتی وانمود كرد كه آفریقا را كامل دیده است . ولی داستان های او با دید بزرگان ایران خیالی شناخته شد و در نهایت وی به جرم تجاوز به دوشیزه ای ایرانی به دار آویخته شد . ( آرمان های شهریاران ایران باستان دلفگانگ كنادت 184 )


حالا این دختر خانوم جزء کدوم طبقه بوده؟

لابد دختر وزیری چیزی بوده. اون همه زنان و دختران فقیر وجود داشتن یعنی برای همشون این حکم داده می شده؟

بنازم به قوانین کشور خودم که فرقی برای فقیر و غنی نمی ذاره. :w12:
 

XPARS

عضو جدید
کاربر ممتاز

والا ما درباره همین آمریکای الان ؛ حال حاضر ، مطلب میذاریم این دوستمون میاد میگه من که تو آمریکا نبودم ببینم شما راست میگی یا نه ! تازه منابعش هم تمام خارجی بود !

اون وقت این صحبت ها رو که مال چند صد سال پیشه ما از کجا باید بدونیم صد در صد درسته ؟

 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به پای احادیث جمع آوری شده درباره زنان ،توسط علامه مجلسی نمیرسه.

فقط این احادیث را بدون تغییر بگذارم کل این سایت را فیلــــتر میکنند.
اسی جان میگم موضوع تاپیک درباره زمان باستانه ایرانه، دقت:gol:راجب مطالب حسام مطلبی نداری بگی؟
 

Belle Fille

عضو جدید
نمی دونم بعضی ها چرا یه کم از غرور و غیرت ایرانی بودن رو هم ندارن؟!!:razz:

یعنی ما اینقدر بدبختیم که عرب های سوسمار خور تمدن و احترام شون به زن ها بیشتر از اجداد خودمونه؟!:eek:
شاید هم اصلا ایرانی نباشند. هفت پشت شون به تازی ها می رسه. باز این جوری منطقی تره
 

*Essi*

اخراجی موقت
اسی جان میگم موضوع تاپیک درباره زمان باستانه ایرانه، دقت:gol:راجب مطالب حسام مطلبی نداری بگی؟​

برادر کربلایی، از مسلمانانمطلب میذاره درباره حقوق زن در باستان ایران.

من هم مطلبی نگفتم، گفتم کسی میتواند از کس دیگری ایراد بگیرد که خودش کارنامه درخشانی در این زمینه داشته باشد.

عین این حرفهایی که برادر بسیجی کربلایی حسام آورد، اگر توهین آمیز به نظر میاد،هزار بار بدترش در کتب مجلسی بزرگوار هست.
 

*Essi*

اخراجی موقت
داداش حسام دست گلت درد نکنه
خیلی خوب بود.
بمیرم واسه دخترای اون موقع
چی میکشیدن

ای کاش تو کشورهای تصرف شده توسط اسلام بودند و چهل تا چهل تا زن صیغه ای و کنیز میشدند.

من یک مطالعه ای در حاکمان اسلامی ایران و اعراب داشتم هرکدام 40 الی 50 تا زن داشتند.

فقط فرقش اینه که وقتی مثلا امام حسن مجتبی (ع) نزدیک به 13 تا زن داشته، هزارتا توجیه پشتش میاد که یا این زنها بیوه بوده اند یا فقیر و بی سرپرست بودند یا کنیز بودند و آزاد شده اند و..........

الان هم که تا 4 تا حلاله، بقیه هم برو تو کار صیغه و.....

ای کاش این دستورات مدرن،زودتر ظهور میکرد.


این هم یک منبع داخلی نه وابسته به استکبار و....

همسران آن حضرت (امام حسن (ع) ) که اسمشان در تاریخ ذکر شده است عبارتند از:

1- جعده بنت اشعث.
2- ام عبد الله که دختر شلیل بن عبدالله بوده است.
3- مادر حضرت قاسم (ع) که کنیز بوده است.
4- عایشه الخثعیه
5- خوله الفزاریه
6- ام کلثوم دختر فضل بن عباس
7- ام اسحاق دختر طلحة بن عبدالله تمیمی
8- ام بشیر دختر ابی مسعود انصاری.
9- هند دختر عبدالرحمن بن ابی بکر
10- زنی از دختران عمرو ابن أهیم المنقوی
11- زنی از دختران زراره
12- زنی از طایفه ثقیف که فرزندی بنام عمر بدنیا آورد.
13- زنی از طایفه بنی شیبان از آل همام.

منبع:
http://www.hawzah.net/Hawzah/Questi...LanguageID=1&QuestionID=12430&SubjectID=24140
 
آخرین ویرایش:

mahmood-en

عضو جدید
کاربر ممتاز
:biggrin:
کتاب ایران ایین و فرهنگ نوشته دکتر محمود افتخارزاده
مطلب از وبلاگ ایران باستانiranbastannn.blogfa.com
مطلب با منبع از متن کتاب اوستازن در ایران باستان 2

زن در ایران باستان ۲
تعدد زوجات در دورة ساساني جاري و معمول بوده است. و جاي انکار نيست . ازهرودوت يوناني و استرابون در عصر هخامنشي گرفته تا مورخين عصر حاضر اين مطلب را تاييد کرده اند .
هرودوت دربارة طبقة اشراف عهد هخامنشي مي‏گويد:
« هر کدام از آنها چند زن عقدي دارند ولي عدة زنان غيرعقدي بيشتر است.» (مشيرالدوله، تاريخ ايران باستان،1535.)
استرابون دربارة همين طبقه مي‏گويد: «آنها زنان زياد مي‏گيرند و با وجود اين ، زنان غيرعقدي بسيار دارند.» (همان ص 1543)
ژوستين از مورخان عصر اشکاني دربارة اشکانيان مي‏گويد: «تعداد زنان غيرعقدي در ميان آنها و بخصوص در خانوادة سلطنتي از زماني متداول شده بود که به ثروت رسيده بودند، زيرا زندگاني صحراگردي مانع از داشتن زنان متعدد است.(همان ص 2693)
آنچه در ايران باستان در ميان طبقة اشراف معمول بوده است چيزي بالاتر از تعدد زوجات يعني حرمسرا بوده است و لهذا نه محدود به حدي بوده است، مثلاً چهار تا يا بيشتر يا کمتر، و نه مشروط به شرطي از قبيل عدالت و تساوي حقوق زنان و توانايي مالي يا جنسي، بلکه همان‏طور که نظام اجتماعي، يک نظام طبقاتي بوده است، نظام خانوادگي نيز چنين بوده است.
دختر مستقلاً حق اختيار شوهر نداشت. اين حق به پدر اختصاص داشت. اگر پدر در قيد حيات نبود، شخص ديگر اجازة شوهر دادن دختر را داشت. اين حق نخست به مادر تعلق مي‏گرفت و اگر مادر مرده بود متوجه يکي از عموها يا داييهاي او مي‏شد. (ايران در زمان ساسانيان/ کريستين سن 346 و 347.)
شوهر بر اموال زن ولايت داشت و زن بدون اجازة شوهر حق نداشت در اموال خويش تصرف کند. به موجب قانون زناشويي فقط شوهر شخصيت حقوقي داشت. (همان /ص 351)
شوهر مي‏توانست به وسيلة يک سند قانوني زن را شريک خويش سازد. در اين صورت زن شريک‏المال مي‏شد و مي‏توانست مثل شوي خود در آن تصرف کند.
من نمي فههم جناب كاپلو به چي اقتخار ميكنن
به اين كه زن از خود هيچ استقلالي ندارد؟

فقط بدين وسيله زوجه مي‏توانست معاملة صحيحي با شخص ثالث به عمل آورد. (همان ، ص 352)
هرگاه شوهري به زن خود مي‏گفت: از اين لحظه تو آزاد و صاحب اختيار خودت هستي، زن بدين وسيله از نزد شوهر خود طرد نمي‏شد، ولي اجازت مي‏يافت به عنوان «زن خدمتکار» (چاکر زن) شوهر ديگري اختيار کند... فرزنداني که در ازدواج جديد در حيات شوهر اولش مي‏زاييد، از آنِ شوهر اولش بود؛ يعني زن تحت تبعيت شوهر اول باقي مي‏ماند.
خب كجاش افتخار داره كه بعضي از آقايون مثال ميزنن كه زن فلاني يا تهمينه يا كي اك يا.. استقلال داشتن در صوررتي كه زنان جامعه به اين بلا گرفتار بودن.
اين فقط پوشاندن حقيقطه كه شما جناب كاپلو از اين مثال هاي نادر ميزني

(همان ، ص 353.)
شوهر حق داشت يگانه زن خود را يا يکي از زنانش را (حتي زن ممتاز خود را) به مرد ديگري که بي‏آنکه قصوري کرده باشد محتاج شده بود بسپارد (عاريه بدهد)، تا اين مرد از خدمات آن زن استفاده کند؛
رضايت زن شرط نبود. در اين صورت شوهر دوم حق دخل و تصرف در اموال زن را نداشت و فرزنداني که در اين ازدواج متولد مي‏شدند، متعلق به خانوادة شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب مي‏شدند... اين عمل را از اعمال خير مي‏دانستند و کمک به يک هم دين تنگدست مي‏شمردند.
دقيقه مثل يك كالا به زن نگاه ميكردن
اينه اون جامعه آرماني؟
واقعا خوشحالم ديني مثل اسلام وارد جامعه ايران شد

(همان /357.)

1- فقدان حقوق
کریستین بارتلمه ( Bartholomea ) خاورشناس و ایران شناس مشهور المانی در کتاب « زن در حقوق ساسانی » ترجمه دکتر ناصرالدین صاحب الزمانی ص 40 مینویسد : « در امپراطوری ساسانی بنابر قوانین متداول ، از قدیم زن شخصیت حقوقی نداشت یعنی زن ، شخص فرض نمی شد بلکه شیء پنداشته میگردید ... وی از هر لحاظ در تحت سرپرستی و قیمومت رئیس خانواده که کتک ختای (کدخدا) نامیده میشد قرار داشت . این رئیس خانواده ممکن بود پدر یا شوهر و یا در صورت مرگ انها ، جانشین انها باشد. اختیارات این قیم یا رئیس خانوار ، کمتر محدودیتی داشت. تمام هدایایی که احیاناُ به زن یا به کودکی داده میشد و یا انچه که انها براثر کار و غیر ان تحصیل میکردند عینا درامدهای اکتسابی بردگان ، همه متعلق به رئیس خانوار بود.»
2 – ازداوج زنان
نیز باتلمه در مورد ازدواج زنان ایرانی ص 56-57 مینویسد : « ازدواج خواهر و برادر در عصر ساسانی به ویژه در میان بزرگان کشور یک امر شایع بوده و یک عمل خداپسندانه به شمار میرفته است ... یک نوع خاص دیگری از ازدواج در عصر ساسانی معمول بوده است که انرا ازدواج عاریتی یا ازدواج استقراضی میتوان نامید یعنی اختیار موقت زنی به همسری که در قید ازدواج شوهر دیگری است.. در مورد ازدواج استقراضی ، شوهر اصلی حتی میتوانست این عمل را بدون جلب رضایت زن خود انجام دهد»
3 – خریداری زن
کلمان هوار ( Huart ) ایران شناس فرانسوی در کتاب « ایران و تمدن ایرانی» ترجمه استاد حسن انوشه ص 160 مینویسد : « اثاری از خرید زن در دوره ساسانی وجود داشت. بنابر این رسم ، همسر اینده مبلغی معین پول یا کالایی معادل ان مبلغ ، به والدین زن می داد لیکن بنابر (کتاب ) دینکرد : اگز پس از ازدواج معلوم می گردید که زن ارزش مبلغ پرداخت شده را ندارد یعنی نازا بود ، این پول می بایست به شوهر پس داده شود »
احکام خرافی وندیداد :
بنابر انچه در کتاب وندیداد امده است زنی که کودک مرده ای را بزاید باید « ادرار گاو» را با « خاکستر» به هم امیخته بخورد ! (گومیز مقدس = مخلوط شاش گاو با خاکستر اتش اذر که بران وردهای مخصوص خونداه میشد )
در وندیداد میخوانیم : « این زن باید یک مقدار خاکستر امیخته به شاش گاو به اندازه سه لقمه ، شش لقمه ، یا نه لقمه میل کند»! وندیداد ترجمه ژرفسور دارمستتر ترجمه دکتر موسی جوان ص 126 فرگرد ۵ بند۵۱
در فصل 16 پس از ذکر اداب کیفر زن حائض که میبایست با شاش گاو در حیضستان ( محل مخصوص زنان حائض ) غسل داده میشد امده :
« این زن پس از نه شب اگر باز هم در خون باشد ، چنین معلوم خواهد شد که دیوها در جشن و بزرگداشت خودشان ، افت خود را به این زن نازل نموده اند»
مزدا پرستان در ا هنگام باید یک معب که از درخت و گیاه خالی باشد انتخاب نمایند. و سه سوراخ درزمین نند و زن را در دوسوراخ نخست با شاش گاو و در سوراخ وم با اب شستشو دهند.
240فرگرد۱۶ بند۱۱و۱۲
باری زن حائض را اهریمنی میپنداشتند اهریمنی و پلید و ناپاک ! زن حائض زنیکه دیوها افات خویش را - که همانا حیض است - به وی نازل میکنند !
واقعا وسئله روشن گرانه خوبي رو مطرح كردي حسام جون
 

mahmood-en

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای کاش تو کشورهای تصرف شده توسط اسلام بودند و چهل تا چهل تا زن صیغه ای و کنیز میشدند.

من یک مطالعه ای در حاکمان اسلامی ایران و اعراب داشتم هرکدام 40 الی 50 تا زن داشتند.

فقط فرقش اینه که وقتی مثلا امام حسن مجتبی (ع) نزدیک به 13 تا زن داشته، هزارتا توجیه پشتش میاد که یا این زنها بیوه بوده اند یا فقیر و بی سرپرست بودند یا کنیز بودند و آزاد شده اند و..........

الان هم که تا 4 تا حلاله، بقیه هم برو تو کار صیغه و.....

ای کاش این دستورات مدرن،زودتر ظهور میکرد.


این هم یک منبع داخلی نه وابسته به استکبار و....

همسران آن حضرت (امام حسن (ع) ) که اسمشان در تاریخ ذکر شده است عبارتند از:

1- جعده بنت اشعث.
2- ام عبد الله که دختر شلیل بن عبدالله بوده است.
3- مادر حضرت قاسم (ع) که کنیز بوده است.
4- عایشه الخثعیه
5- خوله الفزاریه
6- ام کلثوم دختر فضل بن عباس
7- ام اسحاق دختر طلحة بن عبدالله تمیمی
8- ام بشیر دختر ابی مسعود انصاری.
9- هند دختر عبدالرحمن بن ابی بکر
10- زنی از دختران عمرو ابن أهیم المنقوی
11- زنی از دختران زراره
12- زنی از طایفه ثقیف که فرزندی بنام عمر بدنیا آورد.
13- زنی از طایفه بنی شیبان از آل همام.

منبع:
http://www.hawzah.net/Hawzah/Questi...LanguageID=1&QuestionID=12430&SubjectID=24140

گزارشهاى تاريخى

در كتاب‏هاى تاريخى، گزارشات مختلفى در اين رابطه آمده است كه به بعضى از آنها اشاره خواهيم كرد.
ابوالحسن مدائنى:
«كان الحسن كثير التزويج... و قال اُحصِىَ زوجات الحسن فكنّ سبعين امرأة؛ حسن بن على، بسيار ازدواج مى‏كرد؛ وقتى همسرانش را شمردند، به هفتاد تن رسيد».5
بلخى:
«وكان ارخى ستره على مأتين حُرّة؛ حسن بن على با دويست زن آزاده ازدواج نمود».6
ابوطالب مكّى:
«انه تزوّج مأتين و خمسين امرأةً و قيل ثلثمائة و كان علىٌّ يضجرُ من ذلك؛ حسن بن على 250 زن به همسرى خود درآورد و بلكه گفته شده با سيصد زن ازدواج نمود و پدرش على بن ابى‏طالب از اين امر، رنج مى‏برد».7
حسين عمادزاده:
«امام حسن عليه‏السلام با چهارصد زن ازدواج كرده است».8
شيخ راضى آل ياسين:
«تعداد همسران امام مجتبى عليه‏السلام ، با توجه به فرزندان او، از هشت نفر تا ده نفر تجاوز نمى‏كند».9
بررسى و تحليل

اندك تأملى در تاريخ، نشان مى‏دهد كه هيچ گونه گزارش معتبرى در اين خصوص از على و خود امام حسن و ديگر امامان معصوم عليهم‏السلام نرسيده است. روايات و گزارش‏هايى را كه به على عليه‏السلام منتسب كرده‏اند، فقط صرف انتساب است، آن هم بعد از قرن يكم هجرى؛ كه خود اين فاصله زمانى، اعتبار اين اخبار را مخدوش مى‏كند.
و مهم‏تر اينكه اگر چنين چيزى در مورد امام حسن عليه‏السلام حقيقت داشت، دستگاه تبليغاتى بنى‏اميه، به سركردگى معاوية بن ابى‏سفيان، به سادگى از كنار آن نمى‏گذشتند، و بدون ترديد در راستاى مخدوش نمودن چهره امام، از آن بهره مى‏جستند. چنان كه اين كار سابقه هم دارد؛ به طورى كه پدر بزرگوارش على عليه‏السلام را در نظر مردم شام بى‏نماز جلوه داده بودند.
با توجه به اين نكته، هيچ گونه گزارشى در اين خصوص از آن زمان دريافت نشده است. بنابراين، نكته فوق به تنهايى دليل محكمى است بر كذب بودن مطلب ادّعايى.


با آن همه زنان ادّعايى كه براى امام عليه‏السلام نوشته‏اند، به جا بود كه حدّاقل 7 يا 8 تا دختر داشته باشد و بالتبع همين تعداد، داماد هم برايش ثبت مى‏كردند. ولكن در اين خصوص فقط سه داماد براى آن حضرت معرفى شده است كه عبارتند از:
1. امام زين العابدين عليه‏السلام ، شوهر فاطمه (امّ‏عبدالله)؛
2. عبدالله بن زبير، شوهر امّ‏الحسن؛
3. عمرو بن منذر، شوهر امّ‏سلمه.15
حال در اينجا اين سؤال پيش مى‏آيد كه: آيا معقول است از 13 يا 18 يا 400زن، فقط سه دختر ، متولد شده باشد و تنها سه تن از آنان ازدواج كرده و از بقيه نام و نشانى نباشد؟!
پر واضح است كه اگر مطالب ادّعا شده درست مى‏بود، بايد تاريخ، فرزندان و دامادهاى زيادى براى امام ثبت مى‏نمود؛ ولى همان گونه كه اشاره شد، فقط سه داماد براى امام ذكر شده است.


در ضمن آقا اسي
ببينم مگر همين پريشب براي شما دليل نياورد م كه چرا پيامبر ازدواج هاي متعدد داشته
تازه با توجه به دلايل بالا در تعيين ازدواج ها امام هيچ سند معتبري وجود نداره
در ضمن آقا محمد خان قاجار هم ميگن بالاي 100 تا زن داشته

اين به اسلام مربوط ميشه
حالا گيرم كه حاكمان اسلامي همچين كاري كرده باشن
اگر نتونسته باشن عدالت رو بين وانها رعايت كرده باشن
بازم در پيشگاه خدا مسول هستن
 

*Essi*

اخراجی موقت
در ضمن آقا اسي
ببينم مگر همين پريشب براي شما دليل نياورد م كه چرا پيامبر ازدواج هاي متعدد داشته
تازه با توجه به دلايل بالا در تعيين ازدواج ها امام هيچ سند معتبري وجود نداره
در ضمن آقا محمد خان قاجار هم ميگن بالاي 100 تا زن داشته

اين به اسلام مربوط ميشه
حالا گيرم كه حاكمان اسلامي همچين كاري كرده باشن
اگر نتونسته باشن عدالت رو بين وانها رعايت كرده باشن
بازم در پيشگاه خدا مسول هستن

بله شما دلیل آوردید ولی این دلیل ها را واسه هرکس دیگری میتوان آورد.
در ضمن بنده طرفداران افرادی مثل ناصرالدین شاه و خسرو پرویز و..... که صدها زن داشته اند نیستم.

مردی که چندین زن داشته باشه..................... (همون بهتر که هیچ چیزی نگویم)

اگر مردی واقعا به فکر کمک به زنان بیوه یا مشکل دار و بی سرپرست باشه میتواند به آنها پول بدهد و هزینه آنها را تامین کند نه اینکه آنها را 10 تا 10 تا به عقد خود در بیاورد و صیغه کند و......
 

mahmood-en

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله شما دلیل آوردید ولی این دلیل ها را واسه هرکس دیگری میتوان آورد.
در ضمن بنده طرفداران افرادی مثل ناصرالدین شاه و خسرو پرویز و..... که صدها زن داشته اند نیستم.

مردی که چندین زن داشته باشه..................... (همون بهتر که هیچ چیزی نگویم)

اگر مردی واقعا به فکر کمک به زنان بیوه یا مشکل دار و بی سرپرست باشه میتواند به آنها پول بدهد و هزینه آنها را تامین کند نه اینکه آنها را 10 تا 10 تا به عقد خود در بیاورد و صیغه کند و......
مثل اينكه شما نمي خواهي دقت كني
يه بار گفتم
نقل هاي متفاوتي در مورد ازدواج امام حسن هست
كدوم 10 تا 10 تا؟ چرا يادگرفتيد براساس مسائل تاييد نشده حرف بزنيد
اول كه نمي شه بيش از 4 زن هم زمان داشت
دوما كه مردي كه چندين زن داشته باشد چي؟
شما فكر ميكني فقط نياز زنان به مسائل مالي هست
نه
شما اسرار داري به خاطر چنتا حاكمي كه معلوم نبوده دين درستي داشته باشن اسلامو مقصر جلوه بدي؟
پيامبر خدا بار ها امام حسن وامام حسين رو روي زانوانشون مي نشوند
ومي فرمودن:
كه اين ها سروران اهل بهشتن
حالا شما مياي ميگي كه امام حسن ع ......
برو استغفار كن

در ضمن امام حسن ع چندين تن از همسرانشون فوت كردن
زهد امام حسن علیه السلام

نویسندگان تراجم به اتفاق گفته اند: حسن بن علی علیه السلام پس از جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و پدر گرامی اش علی بن ابیطالب علیه السلام از همه مردم زاهدتر بودند. شخصی به نام مُدْرِک بن زیاد می گوید: روزی در یکی از باغ های ابن عباس بودیم. غذای مناسبی آوردند. امام حسن علیه السلام دستور دادند که کارگران و خدمت گزاران را جمع کنند و آن غذای خوب را به آنها بدهند. مُدرِک می گوید: خود امام حسن علیه السلام لب به آن غذا نزدند و خود مشغول خوردن نان با قدری نمک شدند. وقتی به آن حضرت گفته شد شما خود چرا از آن غذای خوب میل نمی کنید، در جواب فرمودند: «اِنّ ذاک الطَّعام احبُّ عندی؛ این خوراک را بیشتر دوست دارم»


من فكر ميكنم شخصي كه اين گونه پرهيزكار هست
هيچ موقع با نيت دنيايي عملي رو انجام نمي ده
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی دونم بعضی ها چرا یه کم از غرور و غیرت ایرانی بودن رو هم ندارن؟!!:razz:

یعنی ما اینقدر بدبختیم که عرب های سوسمار خور تمدن و احترام شون به زن ها بیشتر از اجداد خودمونه؟!:eek:
شاید هم اصلا ایرانی نباشند. هفت پشت شون به تازی ها می رسه. باز این جوری منطقی تره
مشکل فرض شماست که فکر میکنید اسلام فقط مال اعراب سوسمار خوره!!!!

غرور و غیرت ایرانی سر جای خود، دیدن و گفتن حقایق سر جای خود، قرار نیست اون زمان بشه بهشتمون و بدی هاش رو نبینیم و این زمان رو بکنیم جهنم چون فکر میکنیم اون زمان بهشت بوده!!!

برادر کربلایی، از مسلمانانمطلب میذاره درباره حقوق زن در باستان ایران.

من هم مطلبی نگفتم، گفتم کسی میتواند از کس دیگری ایراد بگیرد که خودش کارنامه درخشانی در این زمینه داشته باشد.

عین این حرفهایی که برادر بسیجی کربلایی حسام آورد، اگر توهین آمیز به نظر میاد،هزار بار بدترش در کتب مجلسی بزرگوار هست.
خوب برای پاسخ دادنش میشه از غیر مسلمانان مطلب گذاشت راجب حقوق زن در ایران باستان!

خوشبختانه پیامبر ما و امامان ما کارنامه خوبی در این زمینه دارند، البته اگر به حرف های بی سند تکیه نکنید:gol:
 

کاپلو

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثل اينكه شما نمي خواهي دقت كني
يه بار گفتم
نقل هاي متفاوتي در مورد ازدواج امام حسن هست
كدوم 10 تا 10 تا؟ چرا يادگرفتيد براساس مسائل تاييد نشده حرف بزنيد
اول كه نمي شه بيش از 4 زن هم زمان داشت
دوما كه مردي كه چندين زن داشته باشد چي؟
شما فكر ميكني فقط نياز زنان به مسائل مالي هست
نه
شما اسرار داري به خاطر چنتا حاكمي كه معلوم نبوده دين درستي داشته باشن اسلامو مقصر جلوه بدي؟
پيامبر خدا بار ها امام حسن وامام حسين رو روي زانوانشون مي نشوند
ومي فرمودن:
كه اين ها سروران اهل بهشتن
حالا شما مياي ميگي كه امام حسن ع ......
برو استغفار كن

در ضمن امام حسن ع چندين تن از همسرانشون فوت كردن
زهد امام حسن علیه السلام

نویسندگان تراجم به اتفاق گفته اند: حسن بن علی علیه السلام پس از جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و پدر گرامی اش علی بن ابیطالب علیه السلام از همه مردم زاهدتر بودند. شخصی به نام مُدْرِک بن زیاد می گوید: روزی در یکی از باغ های ابن عباس بودیم. غذای مناسبی آوردند. امام حسن علیه السلام دستور دادند که کارگران و خدمت گزاران را جمع کنند و آن غذای خوب را به آنها بدهند. مُدرِک می گوید: خود امام حسن علیه السلام لب به آن غذا نزدند و خود مشغول خوردن نان با قدری نمک شدند. وقتی به آن حضرت گفته شد شما خود چرا از آن غذای خوب میل نمی کنید، در جواب فرمودند: «اِنّ ذاک الطَّعام احبُّ عندی؛ این خوراک را بیشتر دوست دارم»


من فكر ميكنم شخصي كه اين گونه پرهيزكار هست
هيچ موقع با نيت دنيايي عملي رو انجام نمي ده

تاکتیک :
1:اول انکار کنید تا جایی ممکن هست
2:اگر امکان انکار نبود.بپیچونینش
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنها چيزي كه ايران واسه افتخار داره ، چند قرن از تاريخ باستانشه !

نه. اصلا این طور نیست. ایران امروز پر از افتخار هست.

تو همین فروم ما کلی افرادی رو داریم که می تونیم بهشون فخر بفروشیم به تمام دنیا.
یکی از افتخاراتش منم. آره با اعتماد به نفس کامل می گم. چون می دونم که هستم. تو هم می تونی یکی از اون افتخارات کشورمون باشی. نمی تونی؟

البته. کار سختی هست اما نشد نداره.
 

XPARS

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای کاش تو کشورهای تصرف شده توسط اسلام بودند و چهل تا چهل تا زن صیغه ای و کنیز میشدند.

من یک مطالعه ای در حاکمان اسلامی ایران و اعراب داشتم هرکدام 40 الی 50 تا زن داشتند.

ما که اون موقع نبودیم ببینیم شما راست میگی یا نه !
تازه منابع شما رو هم قبول نداریم !!!

( دقیقا ایشون تو تاپیک ردپای آمریکا در 11 سپتامبر همینجوری بحث میکردند و استدلالشون این بود که چون در آمریکا نیستند پس هیچکدوم از حرفای من رو قبول ندارند )

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا