من شنیدم ما یک بار در عالم زر زندگی کردیم و عاقبت مون تقریبا با این دنیا مون در ارتباطه
ولی بیشتر از این نمی دونم
شما میدونی؟؟؟؟
ولی بیشتر از این نمی دونم
شما میدونی؟؟؟؟
کسی از عالم زر چیزی میدونه؟
- شروع کننده موضوع hamed-Gibson
- تاریخ شروع
منم نميدونم يعني بعضي وتها ديدي يه كاري يا چيزي رو قبلا انجام دادي تو همون دنياي زر انجامش دادي
کسی که واسم تعریف میکرد،گفت:رابطه عالم زر و این دنیا،مثل این دنیا و برزخهمنم نميدونم يعني بعضي وتها ديدي يه كاري يا چيزي رو قبلا انجام دادي تو همون دنياي زر انجامش دادي
نميدونم يه سري استادمون تعريف كرد ولي در همين حد
nena_921
عضو جدید
من شنیدمکه : ما اول تویه عالم زر زندگی میکنیم و قبل از اینکه به این دنیا بیایم همه چیو میبینیم از بهشت گرفته تا جهنم و برزخ . اما بعد که به این دنیا میایم همه چیو فراموش می کنیم البته یه وقتایی به قول دوستمون یکیو میبینیم که انگار قبلا میشناختیمش یا یه اتفاقی می افته که انگار قبلا تجربش کردیم
و یه چیز دیگه اینکه وقتی به دریا ،رودخانه و باغ و جنگل نگاه می کنیم احساس خیلی خوبی داریم و وقتی یه جا آتش یا ذغال یا کلا حرارت و میبینیم احساس بدی بهمون دست میده ، این به این خاطر که ما بهشت و جهنم و دیدیم.
من اینجوری شنیدم
سلاممنم نميدونم يعني بعضي وتها ديدي يه كاري يا چيزي رو قبلا انجام دادي تو همون دنياي زر انجامش دادي
من دقيقا تمام اين ارو توي خواب شب قبلش يا فوقش چن د شب قبلش ديدم
مطمئن مطمئنم
ولي در كل اعتقادي به اين حرف ندارم
منم از چیزایی که دوستان گفتن بیشتر نمی دونم
ولی اسمشو سرچ زدم درستش این جوریه: عالم ذر
فلسفه جالبیه
اون وقت من میگم اصل دین و مذهب چینی ها خدایی هست اسی میگه نه
من در همین اندازه که دوستان گفتن هم نمیدونستم! 
hamid king
عضو جدید
چي هست اين عالم زر ؟ زر و سكه ميدن ؟ اگه خوبه مام بريم 
هنوز كسي از ماهيت واقعي عالم زر خبري نداره ... ولي ميگن عالمي هست كه ما قبلا به اونجا متولد شديم و دعوت خداوند رو لبيك گفتيم ... براي همين شرك گناه بزرگيه ... چون يه جورايي انگار زدي زيرحرفت و خيانت كردي
هنوز كسي از ماهيت واقعي عالم زر خبري نداره ... ولي ميگن عالمي هست كه ما قبلا به اونجا متولد شديم و دعوت خداوند رو لبيك گفتيم ... براي همين شرك گناه بزرگيه ... چون يه جورايي انگار زدي زيرحرفت و خيانت كردي
منم همین قدر میدونستم
shotgun
عضو جدید
اول. منظور از این عالم و این پیمان «عالم استعدادها» و «پیمان فطرت» است؛ به این معنی که هر گاه فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب (پشت و کمر) پدران به رحم مادران که بیش از یک ذره نیستند، منتقل می‌شوند، خداوند استعداد و آمادگی فهم و شناخت ربوبیّت و توحید را به آنها می‌دهد؛ یعنی هم در نهاد و فطرتشان این سرّ الهی به صورت یک حس درون ذاتی به ودیعه گذارده می‌شود و هم در عقل و خردشان به صورت یک حقیقت خود آگاه.
خداوند در طول زندگی دنیایی آثار صنع و نشانه‌های یگانگی خود را به انسان نشان می‌دهد و آنان را بر این امر گواه می‌‌گیرد. گویا می‌فرماید: ]أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ[ و انسانها با زبان حال پاسخ میدهند: ]بَلی شَهِدْنا[. پس در اینجا پیمان تکوینی است و سخن گفتن مانند خبر دادن رنگ رخساره از وضعیت درونی شخص است.[5]
بنا بر این بیان، مراد از عالم ذر همان فطرت انسانی است. انسانهای بدوی و متکامل در این احساس مشترکند که همه مربوب و خداوند ربّ آنهاست.[6]
پس انسانها هرگز از این پیمان و شناخت غافل نبوده و نیستند؛ لذا خداوند در قیامت علیه همة انسانها احتجاج می‌کند. برخی روایات موافق این نظر است.[7]
دوم. مرحوم علامه طباطبایی نظریة خویش را این گونه تبیین می‌کند: «عالم «ذر» روح این عالم است که آن را «عالَم غیب» نیز می‌گویند. توضیح اینکه هر موجودی دو وجه (صورت و جنبه) دارد: وجهی به سوی خدا که زمان و تدریج در آن راه ندارد و وجهی به سوی دیگر که در آن تدریج و زمان راه دارد. خداوند متعال می‌فرماید: ]إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون[ ؛[8] «[خداوند] وقتی بخواهد چیزی را ایجاد کند، به آن می‌گوید: موجود شو! بی‌درنگ به وجود می‌آید.» «کُن» هم امر (دستور) است و هم مخاطب درست کن. پس کلمة «کُن» از طرفی وجود شیء و از طرفی ایجاد شیء است و این موجود منبسط یک وجه الی الله دارد که عالم ذرّ است و همان موجود یک وجه دیگر دارد که همین دنیای ظاهر است. بنابراین، عالم ذرّ این عالم مسلوب نیست.»[9]
خداوند در طول زندگی دنیایی آثار صنع و نشانه‌های یگانگی خود را به انسان نشان می‌دهد و آنان را بر این امر گواه می‌‌گیرد. گویا می‌فرماید: ]أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ[ و انسانها با زبان حال پاسخ میدهند: ]بَلی شَهِدْنا[. پس در اینجا پیمان تکوینی است و سخن گفتن مانند خبر دادن رنگ رخساره از وضعیت درونی شخص است.[5]
بنا بر این بیان، مراد از عالم ذر همان فطرت انسانی است. انسانهای بدوی و متکامل در این احساس مشترکند که همه مربوب و خداوند ربّ آنهاست.[6]
پس انسانها هرگز از این پیمان و شناخت غافل نبوده و نیستند؛ لذا خداوند در قیامت علیه همة انسانها احتجاج می‌کند. برخی روایات موافق این نظر است.[7]
دوم. مرحوم علامه طباطبایی نظریة خویش را این گونه تبیین می‌کند: «عالم «ذر» روح این عالم است که آن را «عالَم غیب» نیز می‌گویند. توضیح اینکه هر موجودی دو وجه (صورت و جنبه) دارد: وجهی به سوی خدا که زمان و تدریج در آن راه ندارد و وجهی به سوی دیگر که در آن تدریج و زمان راه دارد. خداوند متعال می‌فرماید: ]إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون[ ؛[8] «[خداوند] وقتی بخواهد چیزی را ایجاد کند، به آن می‌گوید: موجود شو! بی‌درنگ به وجود می‌آید.» «کُن» هم امر (دستور) است و هم مخاطب درست کن. پس کلمة «کُن» از طرفی وجود شیء و از طرفی ایجاد شیء است و این موجود منبسط یک وجه الی الله دارد که عالم ذرّ است و همان موجود یک وجه دیگر دارد که همین دنیای ظاهر است. بنابراین، عالم ذرّ این عالم مسلوب نیست.»[9]
با درود فراوان
من در مورد جهان هستی و چگونگی وجود انسان و از این قبیل مسائل تحقیقاتی انجام دادم که به بقیه خوانندگان منتقل می کنم.
ابتدا عالم ذر
این یه عالمه که خدا در اونجا روح های ما رو درست کرده و اونها رو در قالب یک جسم وارد یکی از 7 آسمانش می کنه،ما در این عالم همه چیز رو می بینیم مثل بهشت و جهنم و زمین آسمونها و... و به قول یکی از دوستان به همین خاطره که از طبیعت و درخت رودخانه دل نمی کنیم اما از آتش و چیزهای سیاه و امثال آن بی زاریم،و اینکه روح های ما در عالم ذر با هم در ارتباطند و حتی در اونجا ازدواج هم صورت می گیره ، به همین دلیله که می گن تا ببینیم قسمتش چی باشه یا هر چی قسمتش باشه و عقد فلانی و فلانی رو تو آسمون ها بستن.واگر دقت کنید مثلا رفتیم تو یه پارک نشستیم بعد یکی میاد میشینه پیشت که نمی شناسیش اما یه جوری با هم رفتار می کنید که انگار از قبل یه شناخت رو هم دارین و اصطلاحا میگیم خونمون به هم جوش خورده.بعد خداوند ما رو روانه ی یکی از دنیاهاش می کنه ، که در این مورد اختلاف نظرهایی بین یعضی از فلاسفه وجود داره ، فلاسفه هایی مانند سقراط ، مولانا ، افلاطون ، ابن سینا و...، بعضی بر این معتقدند که بین خدا و روح گفتگویی صورت گرفته بدین ترتیب که خدا از روح می پرسه که تو دنیا رو داری میبینی و بهشت و جهنم رو داری میبینی و منو خدای خودت می دونی آیا حاضری بری تو این دنیا؟و اگر جواب روح مثبت باشد به انتخاب خودش وارد یکی از دنیاهای خداوند می شه.و بعضی دیگر بر این باورند که هیچ گفتوگویی صورت نگرفته و خداوند به خواست خودش روح ها رو می فرسته اینورو اونور :دی به این دلیل که تمام روح ها با هم برابرند و همه چیز رو می دونن و این دنیا یا اون دنیا فرقی نمی کنه، البته به نظر من دلیل اول محکمتره.
من حرفای جالبی براتون دارم فقط اگر ببینم به این حرفایی که زدم اهمیتی داده می شه براتون خواهم گفت در بیشتر زمینه ها.
شاد و خرم.
الیاس نصرتی.
من در مورد جهان هستی و چگونگی وجود انسان و از این قبیل مسائل تحقیقاتی انجام دادم که به بقیه خوانندگان منتقل می کنم.
ابتدا عالم ذر
این یه عالمه که خدا در اونجا روح های ما رو درست کرده و اونها رو در قالب یک جسم وارد یکی از 7 آسمانش می کنه،ما در این عالم همه چیز رو می بینیم مثل بهشت و جهنم و زمین آسمونها و... و به قول یکی از دوستان به همین خاطره که از طبیعت و درخت رودخانه دل نمی کنیم اما از آتش و چیزهای سیاه و امثال آن بی زاریم،و اینکه روح های ما در عالم ذر با هم در ارتباطند و حتی در اونجا ازدواج هم صورت می گیره ، به همین دلیله که می گن تا ببینیم قسمتش چی باشه یا هر چی قسمتش باشه و عقد فلانی و فلانی رو تو آسمون ها بستن.واگر دقت کنید مثلا رفتیم تو یه پارک نشستیم بعد یکی میاد میشینه پیشت که نمی شناسیش اما یه جوری با هم رفتار می کنید که انگار از قبل یه شناخت رو هم دارین و اصطلاحا میگیم خونمون به هم جوش خورده.بعد خداوند ما رو روانه ی یکی از دنیاهاش می کنه ، که در این مورد اختلاف نظرهایی بین یعضی از فلاسفه وجود داره ، فلاسفه هایی مانند سقراط ، مولانا ، افلاطون ، ابن سینا و...، بعضی بر این معتقدند که بین خدا و روح گفتگویی صورت گرفته بدین ترتیب که خدا از روح می پرسه که تو دنیا رو داری میبینی و بهشت و جهنم رو داری میبینی و منو خدای خودت می دونی آیا حاضری بری تو این دنیا؟و اگر جواب روح مثبت باشد به انتخاب خودش وارد یکی از دنیاهای خداوند می شه.و بعضی دیگر بر این باورند که هیچ گفتوگویی صورت نگرفته و خداوند به خواست خودش روح ها رو می فرسته اینورو اونور :دی به این دلیل که تمام روح ها با هم برابرند و همه چیز رو می دونن و این دنیا یا اون دنیا فرقی نمی کنه، البته به نظر من دلیل اول محکمتره.
من حرفای جالبی براتون دارم فقط اگر ببینم به این حرفایی که زدم اهمیتی داده می شه براتون خواهم گفت در بیشتر زمینه ها.
شاد و خرم.
الیاس نصرتی.
از عالم زر نباید چیزی بدونی یا یادت باشه وگرنه اجازه زندگی تو این دنیارو نداری به عبارتی برات بی معنی میشه
من پرسیدم این حرفا گفته شده ولی مدرکی ندارم . میگن حتی آدمایی که رفتن کما چیزی یادشن نمیاد شاید در اون عالم بودن
من پرسیدم این حرفا گفته شده ولی مدرکی ندارم . میگن حتی آدمایی که رفتن کما چیزی یادشن نمیاد شاید در اون عالم بودن
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
داستان‌های باورنکردنی از عالم کما | گفتگوی آزاد | 4 | |
| M | خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود | گفتگوی آزاد | 0 | |
|
تفکیک‌جنسیتی در عالم ارواح موضوعیتی ندارد! | گفتگوی آزاد | 1 | |
|
خاک عالم(!) مردم چی می گن؟؟! | گفتگوی آزاد | 19 | |
|
این گوگل کیست که عالم همه دیوانه ی اوست؟ | گفتگوی آزاد | 0 |