معرفی چند رنگزای طبیعی

M.Deylamian

مدیر بازنشسته

اشنایی با پوست انار

درختچه :به ارتفاع 2 تا 5 متر
گل : نسبتا درشت به رنگ قرمز لاکی ، کاسه گوشتی ، قرمز رنگ و پایا .
میوه : بزگ ، گوشتی و غالبا کروی به رنگ قرمز .

انتشار جغرافیایی : تقریبا در تمام ایران بخصوص در ساوه ، بندر گز و نقاط دیگر کاشته میشوند و بصورت خودرو در سواحل دریای خزر و در جنگلهای شمال به فراوانی یافت میشوند این گونه انار دارای میوه کوچک و غیر خوراکی است و به نام گلنار معروف است رنگ گل آن قرمز است .

این گیاه دارای تانن است که بیشترین مقدار ان در کاسه میوه است . در هر میوه تا حدود 40 درصد تانن یافت میشود .
از پوست میوه آن برای رنگرزی پشم و ابریشم استفاده میشود . در فصل پاییز پوست آن را جدا کرده و در آفتاب خشک میکنند . بعد از جوشاندن با آب ، رنگ بدست آمده را صاف میکنند و مورد استفاده قرار میدهند .

با ترکیبات مختلف رنگهای متفاوتی از آن بدست می آید . پاره ای از بافندگان ایلیاتی فارس و بیشتر قشقایی ها از پ.ست انار رنگ طلایی بسیار فاخری بدست می اورند .

حلال پوست انار آب است . و رنگرزی بدون دندانه کردن میتوان از آن استفاده کرد ولی ثبات خوبی ندارند .
ضمنا از این گیاه برای بدست آوردن رنگ سیاه و خاکستری استفاده میشود .
برای بدست آوردن رنگ مشکی پر کلاغی از رنگ پوست انار و زاج سیاه استقاده میکنند . قابل توجه است که ثبات رنگ بدست آمده از این گیاه بسیار بهتر از برخی از رنگهای شیمیایی است .

منبع : ج . افشار - ویکتوریا – فرایند و روشهای رنگرزی الیاف با مواد طبیعی – انتشارات دانشگاه هنر – ص 103 و 104

این درختچه در پوست ، میوه و در ریشه دارای ماده مازئجی است اندازه این ماده در پوست و میوه آن هب 20 تا 50 درصد میرسد آمار نشان میدهد که این ماده از تمام مواد مازوجی دیگر بیشتر در ایران مصرف میشود .

تاثیر مواد گوناگون در پوست انار :
مواد اسیدی : اسیدها رنگ محلول را قدری قرمز میکنند بی کرومات پتاسیم Cr2 O7 K2رنگ محلول را قرمز مینماید .

املاح قلع رسوب زرد رنگ تولید مینماید و روش رنگرزی ان با سایر رنگهای طبیعی یکسان میباشد .
منبع : سهی زاده ابیانه – مرتضی – تکمیل فراورده های نساجی و رنگرزی – انتشارات دهخدا – ص 40 و 39
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
روناس

گیاه علفی پایا.
گل : آذین گرزن ، واحد 5 کاسبرگ سبز ، 5 گلبرگ زرد .
میوه : آبدار سیاه رنگ ، کرک دار ، میوه آن به اندازه خردل است .
برگ : سبز رنگ ساده با لبه صاف ؛ اگر برگ را در بین دستها مالش دهیم دست به رنگ قرمز تند مایل به سیاه در میآید
مشخصات ریشه : ریشه از نوع راست ساده است . ریشه این گیاه در نواحی شن زار تا عمق یک متری خاک فرو میرود . در رنگرزی با رناس مهمترین عامل میزان عمر ریشه است . رنگهای قرمز شاداب و متمایل به سرخ از ریشه های چهار و ÷نج ساله آن به دست می آید و ریشه هفت ساله رنگهای لاکی و ارغوانی و ریشه های سه ساله نارنجی تیره پدید می آورد .جنس رناس نیز در رنگ آن عامل موثری است . از ریشه گونه هایی که در مناطق سردسیری میرویند ، لاکی پر مایه تری نسبت به مناطق معتدل و گرمسیر به دست می آید .
به همین علت است که رنگ لاکی به دست آمده از رناس آذربایجان و خراسان که مناطق سردسیری هستند با رنگهای بدست آمده از رناس کرمان و فارس ، که مناطق گرمسیری محسوب میشوند تفاوت بارزی دارد .
موسم گل : اواخر بهار
انتشار جغرافیایی :اراک ، دماوند ، تبریز دیلمان ، ارومیه ، آذربایجان کرمان ، مازندران ، یزد و بلوچستان .
روناس در بیشتر نواحی به صورت خود رو دیده میشود و عمر طولانی دارد .هم اکنون در برخی از نقاط ایران مانند بم و یزد روناس کشت میشود . این بوته نخستین بار توسط سودا گران عرب به اسپانیا و برای دومین بار پس از قرون وسطی توسط اهالی جلفای اصفهان به اروپا برده شد . طبق مدارک موجو یکی از بازرگانان ونیزی که از سال 913 هجری قمری مدت هشت سال و نیم در ایران بوده است . مینویسد : " در این شهر [خوی] رنگ سرخ لاکی به مقدار فراوان میسازند و آن را از ریشه های سرخی فراهم میکنند که در زیر زمین است و با بیل و کلنگ بیرون می آورند و سپس به هرمز میفرستند و از این ریشه ها برای ساختن و به کار بردن رنگ سرخ در غالب نقاط هندوستان بهره میجویند (1)".
1_ سفرنامه های ونیزیان در ایران ، ترجمه منوچهر امیری ، تهران 1349 ، ص 380.
بدون تردید این گیاه همان روناس است . طبق شواهد تاریخی روناس از زمانهای باستان در دره سند وجود داشته است . صدور روناس از آذر بایجان به هندوستان به احتمال زیاد یا به دلیل کافی نبودن و یا پایین بودن کیفیت رنگ آنها بوده است .
طریقه رنگرزی با روناس به طرق مختلف از گذشته های دور سینه به سینه به نسل حاضر رسیده و نگهداری شده است . امروز بهترین روناس ایران در شنزارهای اطراف یزد یافت میشود و ارتفاع بوته آن بین 50 تا 100 سانتیمتر است .
همان گونه که گفته شد رنگ در این گیاه بیشتر در ریشه آن موجود است که شامل قسمتهای زیر است :
  • خارجی تری بخش که لایه چوب پنبه ای ریشه است که بسیار نازک و به رنگ قهوه ای است .
    پارانشیم پوستی که نسباتا" ضخیم است .
  • استوانه مرکزی که نازک و به رنگ قرمز است .
قدرت رنگی ریشه روناس با مدت زمانی که در خاک میماند نسبت مستقیم دارد کهنگی و تازگی روناس را از طعم و رنگ آن به خوبی میتوان تشخیص داد .
طعم ریشه گیاه جوان شیرین و گیاه پیر گس و تلخ است . برداشت روناس معمولا" در اواخر پاییز انجام میگیرد و در سایه خشک میشود . گاهی ریشه روناس را به وسیله کوره خشک میکنند که باعث پایین آمدن کیفیت رنگ میشود .
ریشه این گیاه بخصوص پارانشیم پوستی آن واجد گلوکوزی است که تحت تاثیر دیاستازی (2) تجزیه میشود و الیزارین (Alizarine) میدهد . این ماده رنگی اگر درون شیره سلولی دیده شود به رنگ زرد است ولی در مجاورت هوا رنگ آن قرمز میشود .
ماده رنگی ریشه روناس نامهای مختلفی دارد مثل :
1)madder
2)garance
3)knapd
4)lizari
شماره روناس در کالر ایندکس 6-8-9-10-11 تا 12 است .
برای استفاده از ریشه روناس باید پس از خشک کردن آن نخست پوسته خارجی را که باعث کدری رنگ میشود از آن جدا کرد و سپس آن را کوبید . این عمل برای جدا کردن خاک از ریشه انجام میگیرد که ممکن است برای سهولت مدتی آن را در آب قرار داد و سپس خشک کرد و یا اینکه ریشه را با روغن چرب کرد . در این روش پوسته خشک و سپس خرد و جدا میشود . البته با چرب کردن رنگ حاصله شفافیت خود را از دست میدهد . پس از این مرحله باید گیاه را به گرد تبدیل کرد و 20 برابر مقدار آن آب سرد و 2% اسید سولفوریک افزود و مدت دو ساعت محلول را به هم زد تا اسید در آن نفوذ کند . پس از این مدت آن را صاف میکنند و باقیمانده را چندین بار ابتدا با محلول رقیق کربنات سدیم و سپس با آب میشویند تا کلیه عکس العملهای اسیدی آن از بین برود . سپس آن را خشک کرده و دو مرتبه میسایند تا دوباره به گرد تبدیل شود .
از لحاظ شیمیایی روناس دارای یک ماده ازته است که نقش فرمان را دارد و تحت تاثیر این فرمان مواد رنگی ایجاد میگردد.
تجزیه مواد ریشه روناس به ترتیب زیر است :
1) روبیادین
2) گلوکوزید روبیادین
3) پورپورین
4) گلوکوزید پور پورین
5) اسید روبر تریکو
6) آلیزارین
مهمترین این مواد در رنگرزی آلیزارین است . مهمترین خاصیت آلیزارین از لحاظ رنگرزی آن است که با اسیدهای فلزات مختلف ترکیب میشود و لاکهای رنگین تولید میکند که در اسید ها و قلیا های ضعیف حل نمی شوند .
آلیزارین در آلمان ، هلند و چند کشور دیگر تولید میشود . هلندیها در گذشته نیز یکی از تولید کنندگان مهم روناس بودند . در حال حاضر آلیزارین به صورت خمیر در بشکه های کوچک و بزرگ با بهای زیاد وارد ایران میشود و بخصوص در مورد پارچه های قلمکار بسیار مورد نیاز است .
آلیزارین به شکل کریستالهای زرد رنگ است که در 290 درجه ذوب میشود و در آب خیلی کم قابل حل است ( حتی آب 100 درجه ) . ولی در محلولهای قلیایی مانند کربنات دو سود و سود سوز آور حل میگردد .
برای تهیه آلیزارین پودر ریشه روناس را در آب و اسید سولفوریک میریزند و سپس صاف میکنند . محلول را در آب خلائ غلیظ میکنند ، پودر مانده را با الکل حرارت میدهند و به محلول اولیه اضافه میکنند . این عصاره ها را ، که گرانسین نامیده میشود غلیظ میکنند و به وسیله (Na OH)رقیق شده با کربنات سود خنثی و کمی اسید کلرید ریک به آن اضافه میکنند . رسوبهای لخته ای ایجاد شده را با آب میشویند سپس خشک و به طریق « سوبله کردن » آن را خالص میکنند .
رنگرزی با آلیزارین به وسیله اکسیدهای فلزی و زاجها هم بر الیاف پروتیینی و هم الیاف سلولزی ممکن است ، به طوری کهدر هنر قلمکار اکنون با استفاده از زاج سفید (3) ابتدا مهر مورد نظر را بر پارچه میزنند و سپس در حمامهایی از محلول آلیزارین داخل میکنند و با دادن حرارت به آن رنگ قرمز ظاهر میگردد . ثبات آن به صورتی است که در مقابل مواد سفید کننده ای مثل کلر نیز پایداری میکند .
در رنگرزی با روناس با استفاده از الیاف فلزی رنگهای متفاوتی به دست می آید . برای مثال زاج آهن (زاج سیاه ) رنگ قرمز قهوه ای میدهد .
جوهر سرکه نیز از دندانه هایی است که بیشتر در نواحی فارس به کار میرود . یکی از معروفترین رنگهای به دست آمده از روناس رنگ دوغی است که از خیساندن کلافهای رنگ گرفته از روناس در دوغ حاصل میشود . طول مدت قرار گرفتن پشم در این مایع هر قدر بیشتر شود رنگ روشنتر میشود تا آنکه به فام صورتی کم رنگ مبدل میگردد . یکی از روشهای سنتی استفاده از رنگ روناس نیز بدست آوردن به وسیله جوشاندن خامه در پیش آب گاو است !
بر گرفته از کتاب : فرایند و روشهای رنگرزی الیاف با مواد طبیعی ویکتوریا ج . افشار اتشارات دانشگاه هنر تهران 1375
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
اسپرک ( ورث ) – Reseda Luteola
گیاه یک ساله یا چند ساله تا اندازه ای کرک دار ، سبز کمرنگ به اندازه 20 الی 60 سانتیمتر .
گل : زرد رنگ ، کاسه برگهای خطی ، نیزه ای گل آذین خوشه ای .
مشخصات برگ : برگهای متناوب و ساده
موسم گل فروردین و اردیبهشت .
انتشار جغرافیایی : البرز ، تهران ، اطراف کرج ، قزوین ، منجیل ، شیرین سر ، آذر بایجان ، سراب ، خراسان ، تربت حیدریه ، شیراز .
این گیاه در آسای میانه و ایران به صورت وحشی و خود رو یافت میشود و حدود پنج هزار سال است که برای رنگرزی از آن استفاده میشود و رنگ حاصل از آن دارای ثبات کم نظیری است .
اسپرک نرمی و لطافت خاصی به الیاف پشمی و ابریشمی میبخشد نوع اهلی آن که برای استفاده از ماده رنگی ان کشت میشود ، دارای بوته ای به رنگ سبز روشن و شاخه های بلند و باریک به طول یک متر و نیم است .
نوع وحشی آن دارای شاخ و برگ زیاد و گل کم است و در اراضی مرطوب و شنزاردیده میشود . بهترین مناطق برای رشد این گیاه نواحی خراسان و کرمان و یزد است .
تمام قسمتهای گیاه دارای ماده رنگی است ولی ریشه آن کمتر از سایر قسمتها دارای ماده رنگی است و گلهای آن فراوانترین منبع رنگ محسوب میشوند ماده رنگی آن جوهر کارتامیک (Carthamic) است .
در ماههای آخر بهار و اوایل تابستان تخم اسپرک را در زمین میپاشند و پس از آنکه بزرگ و بارور شد آن را میچینند و در آفتاب خشک میکنند این عمل باید پیش از ریختن شکوفه ها انجام شود . از گیاه تازه نیز میتوان برای رنگرزی استفاده کرد . قسمت ریشه را که ماده رنگی کمتری دارد جدا میکنند و از بقیه قسمتها پس از خرد کردن استفاده میکنند . برای گرفتن رنگ باید مثل اغلب گیاهان آن را ساعتی جوشانید و پس از صاف شدن مورد استفاده قرار داد.
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته

برگ مو

گیاهی است پیچ رونده با ساقه چوبی .
گل : گل ریز به صورت آویز خوشه ای
میوه : خوشه ای به صورت دانه های ریز
برگ : بزرگ و با مصرف خوراکی و رنگدهی
زمان کاشت : پاییز به روش قلمه زنی
انتشار جغرافیایی : اکثر نقاط ایران

مشخصات : ثبات رنگی آن چندان رضایت بخش نیست
خواص : املاح آهن رنگ محلول را زیتونی و زاج سفید محلول را زرد و مواد قلیایی مواد را نارنجی میکند .
منبع : ج . افشار - ویکتوریا – فرایند و روشهای رنگرزی الیاف با مواد طبیعی – انتشارات دانشگاه هنر – ص 55
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته

اشنایی با پوست گردو

درختی نسبتا بلند با ارتفاعی حدود 5 تا 25 متر ، و در حالت تک درخت دارای تاج و چتری بسیار گسترده است .
گل : تک جنس با گل پوش نامنظم .
میوه : شفت کروی ، میانبر آن پس از رسیدن خشک و به صورت ورقه هایی از درون بر جدا میشود .
موسم گل : اردیبهشت
اتشار جغرافیایی : تهران و اطراف البرز و به صورت خود رو در جنگلهای گیلان و مازندران ، غرب ، قصر شیرین ، اراک ، آذربایجان ، جنوب شرقی بلوچستان .

چوب آن نسبت به سایر چوبها بسیار گران است و میوه ان مصرف خراکی دارد و یکی از دانه های روغنی محسوب میشود . اگر پوست و یا برگ گردو را با دست مالش دهند دست سیاه و به سختی پاک میشود و این به علت وجود ماده ای به نام تانن است که در تمام قسمتهای گردو فراوان یافت میشود ، ولی قسمت اعظم تانن (حدود 40 تا 60 درصد ) در میانبر میوه جای دارد که علاوه بر تانن دارای ماده دیگری به نام Juglone است ، که به سهولت در مجاورت هوا اکسید میشود و به رنگ قهوه ای مایل به سیاه در می آید .
در رنگرزی ، بخصوص در مورد قالی ، از این گیاه به همراه سایر رنگها برای بدست آوردن رنگهای تیره استفاده میکنند . پوست گردوی سیاه و گردوی آمریکای مرکزی دارای اسید تانیک به مقدار کافی است و به سرعت رنگ میدهد و نیازی به کاربرد ماده ثبوت رنگ نیست ، زیرا وجود اسید تانیک عمل رنگرزی و ثابت کردن رنگ را انجام میدهند .
برای گرفتن رنگ از پوست گردو به دو طریق عمل میکنند :
1- پوست میوه را از آن جدا و در سایه خشک میکنند و برای رنگرزی مقدار مورد نیاز از آن را ، که غالبا آسیاب کرده و در آب ریخته اند ، پس از صاف کردن مورد استفاده قرار میدهند .
2 – میتوان با خیس کردن و سپس جوشاندن پوست گردوی تازه ، جوهر ان را به دست آورد و پس از صاف کردن از جوهر آن استفاده کرد ، که از آن حدود 30 درصد تانن بدست می آید .

اگر پوست خشک ان را بجوشانیم محلول قهوهای مایل به قرمز تیره بدست میآید که با اضافه کردن صمغ عربی به آن و ساییدن ، میتوان در خطاطی و نقاشی روی کاغذ از آن استفاده کرد .
منبع : ج . افشار - ویکتوریا – فرایند و روشهای رنگرزی الیاف با مواد طبیعی – انتشارات دانشگاه هنر – ص 108و 109
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نیل-شمل[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بوته ای شکل – دو ساله با ساقه چوبی .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]گل : گل آذین خوشه ای و به رنگ سفید – صورتی و ارغوانی – هر گل دارای 5 کاسبرگ .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]میوه مانند تخم فلفل سبز است .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]زمان کاشت : اوایل بهار .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اتشار جغرافیایی : جنوب کشور و بلوچستان .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تاریخ نگاران منشاء این گیاه را هند میدانند واژه سانسکریت آن نیلا nila به معنی آبی پر رنگ است این ماده در رنگ الیاف بسیار با اهمیت بود . نیل از هند به کابل و سپس به خراسان میرسید و این ولایت از دیر باز یکی از مراکز مهم صادرات نیل بوده است . در قرن یازدهم میلادی نواحی خوزستان و فارس به خاطر و جود کارگاههای نساجی و شرایط آبیاری و هوای گرمسیری منطقه ی مهمی بارای پرورش نیل محسوب میشود .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در حال حاضر این گیاه در منطقه بنگال و گجرات کشت میشود روش سنتی بدست آوردن رنگ از نیل در هند به صورت زبر است :[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برگهای گیاه را که حدود 75 درصد تا 90 درصد رنگ در آن یافت میشود خشک میکنند و پس از خرد کردن در ظرفهایی قرار میدهند و به آن آب میافزایند . مایع بدست آمده در ظروف زیرین جمع میشود . این مایع به رنگ زرد مایل به سبز است که تحت فشار آب آن گرفته میشود و به صورت خمیر در میآید و سپس به قطعات کوچک بریده و حمل میشود .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]روش فعلی به این صورت است که پس از جدا کردن برگها از شاخه آن را در حوزهای چوبی میریزند و روی برگها چوب سنگین قرار میدهند و حوض را با آب پر میکنند . پس از چند ساعت تخمی ر برگها آغاز میشود و اننیدرید کربنیک و اکسیژن از برگها متصاعد میشود . آب سطح حوض ابتدا به رنگ زرد و سپس سبز تغییر میکند پس از تکمیل تخمیر برگها را از آب در می آورند و در ظرف دیگری میریزند و به سرعت به هم میزنند . وجود اکسیژن هوا باعث اکسیده شدن آن میشود و رنگ آن آبی پر رنگ میشود . البته میتوان با اضافه کردن مقداری امونیاک با سود عمل رسوب را سریعتر کرد . پس از کامل شدن عمل رسوب آب روی آن را خالی و رسوب را از صافی رد میکنند . حاصل عمل تکه های بزرگ و یا پودر نرم است . از آنجا که نیل ماده رنگی گرانی است قاچاق آن و همچنین اضافه کردن مواد مصنوعی به آن رایج است . در صورتی که نیل طبیعی دارای خصوصیات منحصر به فردی است که از طریق آن میتوان از طبیعی بودن ان اطلاع حاصل کرد .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]از خصوصیات نیل طبیعی این است که در آب حل نمی شود و مواد آلی مانند الکل و اتر در آتن تاثیری ندارد . ولی اسد سولفوریک و اسید نیتریک نیل را در خود حل میکند . خصوصا اسید نیتریک ان را به زرد تغییر میدهد . اگر نیل را بجوشانیم بوی مخصوصی میدهد و از آن بخار سرخ متصاعد میشود . که اگر روی بخار ظرفی شیشهای بگیریم کریستالهایی دیده میشود ؛ این ماده ایندیگوتین است . همچنین سوزاندن نیل نیز بوی مخصوصی را از آن متصاعد میکند .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]با آزمایش پتاس نیز آنیلین موجود در نیل از آن خارج میشود .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]یکی دیگر از خصوصیات نیل این است که اگر برگهای آن را در مقابل اشعه خورشید قرار دهید سفید رنگ میشود و اگر همان برگ را در دست خورد کنید ؛ ماده سبز رنگی از آن خارج میشود و به رنگ آبی در می آید دانه های نیل را در اوایل بهار و یا پاییز در زمین میکارند و گاهی اوقات برای اینکه زودتر سبز شود مدت دو روز آن را در آب نگه میدارند و پس از جوانه زدن در زمین اصلی میکارند .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برای تهیه رنگ از بوته نیل باید ابتدا بوته را قبل از دمیدن آفتاب از قسمت فوقانی بوته ، در حدود 10 سانتیمتر بالاتر از خاک ، جدا کرد و بوته ها در مقابل آفتاب قرار داد تا خوب خشک شود ، سپس برگها را از شاخه ها جدا کرد .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برای رنگرزی با نیل باید رنگ را به طور خالص آماده کرد ، که به آن در اصطلاح رنگرزی محلول مادر میگویند . دستور آن چنین است که 7 گرم سود سوز آور تازه را در آب حل میکنیم ، 60 گرم نیل به ان اضافه میکنیم و سپس محلول را خوب هم میزنیم و انقدر بدان اضافه میکنیم تا حجم محلول به 3 لیتر برسد . محلول را مدت نیم ساعت به حال خود میگذاریم ، پس از این مدت محلول شفاف و زرد رنگی به دست خواهد امد که اگر قطره ای از آن را روی شیشه بریزیم به رنگ ابی در خواهد آمد .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]این محلول را در ظرف در بسته نگهداری میکنیم و هر گاه برای رنگ رزی از درصد مختلف آن به نسبت تیرگی رنگ استفاده میکنیم .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نیل به آسانی جذب پشم نمیگردد و رنکرزی با آن احتیاج به مهارت رنگرز دارد تا نیل را با بهترین مواد از پشم تا آب و دندانه به کار گیرد .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]با استفاده از نیل انواع سبزها را نیز با ترکیب رنگ زرد به دست می آورند .[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بر گرفته از کتاب : فرایند و روشهای رنگرزی الیاف با مواد طبیعی ویکتوریا ج . افشار اتشارات دانشگاه هنر تهران 1375[/FONT]
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
رنگزای طبیعی حیوانی

قرمزدانه
نام حشره كوچكي است بيضي شكل به اندازه عدس يا نخودشبيه به حشره « كفش دوز» كه نام علمي آن «تاكوس» مي باشد ، نوع ماده آن پرندارد اما نر اين حشره بال دار است رنگش سرخ بوده و به مرور زمان سرخ تر مي گردد قرمزدانه انواع گوناگون دارد كه از جمله است « كرم مرميلو»قرمزدانه لهستاني ،سياه، نقره اي، قرمزدانه هندي، قرمزدانه مكزيكي.

نوعي قرمز دانه در بوته اي به نام «جيدار يا كاكتوس» توليد مي شود قرمزدانه را پس از جمع آوري در دستگاه مخصوص به وسيله آب يا حرارت خفه مي كنند و سپس در آفتاب يا كوره خشك مي نمايند رنگهاي معروف قرمزدانه كه براي رنگ كردن پشم به كار مي رود از آن تهيه مي شود قرمزدانه در الكل، اتر، بنزين، آب كه مقدار كمي اسيد در آن ريخته باشند حل مي شود قرمزدانه را درفارسي «كرم رنگرزان» نيز مي نامند اين حشره پس ازآماده شدن براي بهره برداري(70تا90) درصد«صمغ» و (2تا10) درصد ماده رنگي دارد.
قرمزدانه ا ديرباز در استانهاي كرمان و خراسان به نام «لاك» يا«قرمزدانه لاكي» شناخته مي شودو «لاكي» همان رنگي است كه از قرمزدانه به دست مي ايد در قديم اين ماده رنگي از هندوستان وارد مي شود اما پس از آمدن قرمزدانه مكزيكي و جزاير قناري كه جنس آن بهتر است قرمزدانه هندي از رواج افتاد . قرمزدانه در هواي آزاد فاسد نمي شود و طول مدت نگهداري به قدرت رنگي آن لطمه نمي زند آب سرد مقداري از قرمزدانه را در خود حل مي كند و آب گرم مواد چربي و رنگ آن را حل مي نمايد محلول آن پس از مدتي در اثر تأثير اكسيژن هوا رسوبي پديدار مي كند اين ماده به صورت گرد نرم، خمير تهيه مي شود.

قرمزدانه را با«بيكربنات پتاسيم، زاج سفيد، قلع،‌مس. آهن» دانه ميدهند اين ماده داراي خاصيت چند رنگي جالبي است و از آن با دندانه هاي گوناگون رنگهاي مختلف به دست مي آيد.
چون قرمزدانه در ايران گران قيمت است لذا سودجويان در آن تقلباتي مي نمايند اين تقلبات شامل افزايش وزن قرمزدانه از طريق مخلوط كردن آن با شن و گچ و گرد سرب انجام مي گردد تشخيص مواد خارجي و ميزان آن در قرمزدانه به دو گونه میسر است :
الف- آزمايشات شيميايي مثلاً تأثير اسيدها كه رنگ آن را زرد مي كند و رسوبي نيز به جاي ميگذارد يا زاج سياه و سولفات مس هر دو بر روي قرمزدانه رسوب بنفش مي دهد
ب- آزمايش فيزيكي و آن حل نمودن رنگ در آب است به دفعات و دورنمون محلول قرمز تا آنجا كه قرمزدانه به كلي با آب از ظرف خارج مي گردد و موادتقلبي در ته ظرف باقي بماند

قرمزدانه آمونياكيgHErmezdaanah-eaamuniyaaki
چون رنگ قرمزدانه معمولي به وسيله اسيدها به مرورزمان زرد ميشود ، به منظور جلوگيري از اين تغيير رنگ آن را با مواد قليايي از جمله آمونياك تبديل به ماده بنفشي مي نمايد كه اسيدها برآن تأثير نمي گذارند.
قرمزدانه خميرgHermezdaanah-khamir
قرمزدانه را كه به صورت گردمعمولاً وجود دارد براي آنكه بهتر در آب حل شود و حمل و نقل آن ساده تر گرددد ابتدا با افزودن مقداري آب به شكل خمير در مي آورندطرز تهيه خمير قرمزدانه بدينگونه است كه:
پودرآن را در آب حل مي كنند ومدتي نگهداري مي نمايند تا رسوب دهد و رسوب را به صورت خمير جمع آوري مي كنند.
قرمزدانه گرد
ghermezdaanah-ejard
نگهداري قرمزدانه به صورت گرد بسيار ساده تر از انواع ديگر آن است زير ا خوب بسته بندي مي شود و كمتر فساد مي پذيرد لذا تهيه و مصرف بدين صورت اين ماده رايج مي باشد طرز تهيه آن چنين است كه قرمزدانه را خشك كرده و مي سايند تا به صورت گرد درآيدبه هنگام مصرف بهتر است ابتدا آن را خمير كنند سپس با حل نمودن خمير در آب به مصرف برسانند.
قرمزدانه لاكيghermsdaanah-elaaki
اين مايه رنگ به صورت لاك خشك فراهم مي شود.
قره قروت gharajhurut
كشك سياه،مايه غليظترش مزه وسياهي كه در كار رنگرزي مصرف دارد اين ماده معمولاً به جاي «اسيد لاكتيك» مصرف مي شود.
توضيحي در مورد ماده رنگرزي قرمزدانه
قرمزدانه بهترين ماده رنگزاي حيواني است كه به تنهايي،يا با تركيب با رنگهاي گياهي ، انواع سايه روشنهاي رنگي را ، به خصوص براي قالي بافي . از آن به دست مي آورند(رنگ لاكي معروف در فرش ايران از اين جمله است).

بشر از آغاز تاريخ با اين حشره و موارد استفاه از آن آشنا بوده است و رنگ قرمزو خود واژه قرمز از اين حشره گرفته شده است . عقيده براين است كه در ايران بيش از دو هزارسال از اين رنگ استفاده مي کرده اند در كارگاههاي سنتي ايران قرمزدانه را به دو نام شراب كش و نمك كش مي شناسند در فرهنگ معين زير مدخل «قرمز» چند نوع قرمزدانه آمده است :«قرمزدانه شراب كش : قرمز دانه اي كه در شراب جوشيده كشته شده كشته شده باشد»و «قرمزدانه گچ كش : قرمزدانه اي است كه به وسيلة‌گردگچ كشته شده باشد»
اين ماده در اصل حشره اي است به همين نام كه معمولاً در گروهاي بزرگ(حدود سيصد عدد) زندگي مي كنند معروفترين آن قرمزدانه نپال و منطقه اي به نام(gacil)در مكزيك است كه در اوايل قرن نوزدهم اسپانياييها آن را در مكزيك پرورش مي دادند و به نقاط ديگر صادر مي كردند ولي درسال1810 نمونة‌ زنده آن را روي درخت انجير هندي واقع در باغ كشاورزي جزيرة قناري گذاشتند جالب اينكه با تمام توجهي كه مقامات محلي به عمل آوردند چون اين حشره آفت گياه انجير هندي محسوب مي شود. ساكنان بومي منطقه به آنها توجهي نكردند و تنها عده اي معدود به پرورش آن پرداختند در اواسط قرن نوزدهم وقتي كه تاكستانها بر اثر هجوم آفتهاي گياهي از بين رفت تجارت قرمزدانه آنان را نجات داد واين امر باعث حيرت ساكنان جزيره شد.
شكل ظاهري آن تقريباً به نخودي فشرده شبيه است كه اشتباهاً به آن كفش دوز مي گويند غذاي اين حشره شيرة‌گياهاني است كه روي آن زندگي مي كند اما پس از مكيدن شيرة‌ گياه از خود صمغي ترشح ميكند كه همان باعث مرگ حشره مي شود پرورش اين حشره در گذشته در جنوب ايران ، اهواز، كناره هاي خليج فارس و بلوچستان مرسوم بود و جنوب ايران و به خصوص بلوچستان براي پرورش آن مناسب است در حال حاضر نيز اين حشره به صورت وحشي و پراكنده پيدا مي شود كه در برخي از نواحي بومي از وجود آن براي رنگرزي استفاده مي كنند در كتاب چگونه قاليهاي شرق را بشناسيم آمده است:
« در هندوستان رنگ لاكي قرمز را از يك نوع اينگوم مي گيرندبدين ترتيب كه
حشره اي كه زير پوست درخت انجير هندي زندگي مي كند كه به صورت اينگوم بر درخت مي چسبد و از همين لعاب است كه لاك مي سازند و لاك قرمزدانه از آن تهيه مي گردد در هندوستان اين قرمز لاكي را كجيل یا لاك مي گويند وبه احتمال قوي در ايران هم براي زمينة‌ لاكي از همين رنگ استفاده مي شود»
درهمين كتاب آمده است:
«در تركيه حشره اي شبيه به ساس به رنگ قرمز تهيه ميشود كه آن را قرمزدانة ارمني مي گويند هردوي اين حشرات از خانوادة‌ قرمزدانه محسوب مي شوند و همان طور كه اشاره شد اين رنگ در تمام قاليهاي شرقي و برخي ديگراز دست بافها مورد استفاده قرار مي گرفته است بنابر كتب قديمي اين رنگ به وسيلة‌ اسكندر از هند وايران يونان قديم برده شده است »
انواع قرمزدانه
قرمزدانه حشره اي است شبيه به كفش دوزكه اسم علمي آن gausse واز دستة hEMIPTRE است رنگ اصلي اين ماده به نام اسيد كارمنيك معروف است اين حشره برحسب محل رشد و نمو به چندگروه تقسيم مي شود:
قرمزدانه هندي. قرزمدانه لهستاني، قرمزدانه مكزيكي ، قرمزدانه ارمني و قرمزدانه كرم ورميلو( يونان و اسپانيا)
قرمزدانه هندي
اين نوع حشره روي شاخه هاي درختي به نام انجير هندي و عناب زندگي مي كند و رشد ونمو و مرگش برهمين شاخه هاست به همراه همين گياهان خشك و در داخل كوره پخته مي شود و به همين سببب به خاطر وجود صمغ سلولزي رنگ آن كدر است و از ساير انواع پست تر.
قرمزدانه لهستاني
نوع ديگري از اين حشره معروف به قرمزدانة‌ لهستاني است . اين نوع بيشتر ريشة‌گياهي به نام سلرانتوس را، كه درزمينهاي شني اروپاي شرقي يافت مي شود محل زندگي خود قرار مي دهد اندازة‌آن به مقدار قابل ملاحظه اي از قرمزدانه ورميلو كوچكتر است و تمام مراحل زندگي و تخم ريزي خود را در ريشة‌گيا ه مي گذراند جمع آوري اين نوع در ماه ارديبهشت و خرداد انجام مي گيرد به اين ترتيب كه بوته را با بيلچه اي از خاك خارج مي كنند و حشرات از ريشه گرفته مي شودو بوته دوباره به جاي خود بازگردانده مي شود همچنين به وسيلة‌ حمام آب و بخار سركه اين حشره را جمع آوري مي كنند كشور ليتواني يكي از مراكز پرورش اين حشره است.
قرمزدانه مكزيك
اين نوع قرمزدانه را ابتدا اسپانيوليها كشف كردند هنگامي كه مكزيك يكي از مستعمرات اسپانيابود تجارت قرمزدانه يكي از منابع عظيم درآمد آن كشور به شمار مي رفت و قانون وضع شده بود كه هركسي مادة‌ اين حشره را از اسپانيا خارج كند محكوم به مرگ ميشود اين حشره روي درختي به نام توپال زندگي مي كند و هم به طور اهلي كشت مي شود و هم به صورت وحشي در جنگلهاي مكزيك پيدا مي شود.
كرم ورميلو
اين حشره در روي نوعي درخت بلوط زندگي مي كند كه در جنوب اسپانيا و جزاير يونان مي رويد حشره در روي شاخه هاي اين درخت به صورت يكپارچه درمي آيد و كرم آن بيضي شكل و قرمز رنگ و رشد آن سريع است حشره از شيرة ‌گياه استفاده مي كند و در اوايل فروردين به اندازة‌ هستة‌ غوره و در ارديبهشت به اندازة‌نخود مي شود و اوايل خردادماه شروع به تخم گذاري مي كند و مقدار زيادي تخم بيرون مي ريزد ماده پس از دو هفته از تخم بيرن مي آيتد با پيداكردن جاي مناسب به گياه مي چسبند و بدن آنها گرم و متورم مي شود وبه شكل يكپارچه به صورت جزي از گياه درمي آيد . همين حالت تا قرنها ميان اروپاييان اين تصور را ايجاد كرده بود كه قرمزدانه رنگي گياهي است از اين حشره در شروع تخم گذاري محصول برداري ميكنند.
طريقةجمع آوري
قرمزدانه برحسب محل زندگي آن به طرق مختلف جمع آوري مي شود بهتر از اين است كه عمل جمع آوري يك بار در سال انجام گيرد، چون در غير اين صورت رنگهاي به دست آمدة‌ مادة‌رنگي كمتري را داراست زمان جمع آوري اغلب در شب و هنگام سحر است زيرا شبنم كمتراست و حشره با ناخن هاي خود محكم به شاخه چسبيده است، اين عمل زيرنور چراغ انجام مي گيرد.
جمع آوري و تهية‌ قرمزدانه( مراحل وروشهاي آن)

روش اول
پس از بريدن شاخه های درخت با كاردكهاي مخصوص حشرات را از گياه(چه ريشه و چه ساقه) جدا مي كنند و در لنگهاي بزرگ مي ريزند و آنها را در آب خفه مي كنند.
روش دوم
پس از جمع آوري قرمزدانه آن را وارد كورة‌ مخصوص مي كنند و با حرارت خشك مي كنند . قرمزدانه اي كه بدين طريق به دست آمده سفيد نقره اي باشد سفيد نقره اي خواهد بود. علت آن تارهايي است كه حشره در هنگام حيات به دور خود تنيده و در زمان خشك شدن به روي آن چسبيده است . معمولاً هنگام رنگ اين قرمزدانه را اولاُ به خاطر اينكه با هيچ مادة‌ ديگري تركيب نشده است وثانياً به اين سبب كه الياف گياهي از آن كاملاً جدا مي شود بهترين نوع مي دانند.
روش سوم
پس از جمع آوري قرمزدانه آن را روي آهن گداخته عبور مي دهند كه در اثر اين عمل گرد سفيد مي سوزد و رنگ آن مايل به سياه مي شود كه آن را قرمزدانة‌ سياه نيز مي گويند در بازار بيشتر از اين نوع قرمزدانه يافت مي شود.
مشخصات قرمزدانه
قرمزدانة خوب خشك و داراي جلا و بدون چين و چروك زياداست . به دليل گران بدون اين مادة‌ رنگي اغلب فروشندگان در آن تقلب ميكنند بدين ترتيب كه شنهاي نرم و گرد سرب، سفيداب شيخ و گچ داخل گرد قرمزدانه مي كنند كه هم وزن آن اضافه مي شود و هم آن را به عنوان قرمزدانة‌ نقره اي بفروشند براي اجتناب از اين نوع تقلبات و اطمينان ازخلوص قرمزدانه . پس ازساييدن آن را در آبسرد حل مي كنند وبعد راكد مي گذارند از مقدار رسوبي كه پس از چندين بار تعويض آب در كف ظرف باقي مي ماند، مقدار ناخالصي آن مشخص مي شود . همچنين مي توان به وسيلة‌آزمايشهاي شيميايي و شناسايي يون هاي آن جنس مادة ‌تقلبي را معلوم كرد. قرمزدانة خشك در هواي آزاد فاسد نميشود و حتي ديده شده است كه زمان از قدرت رنگي آن نمي كاهد آب سرد مقداركمي از رنگ را در خود حل مي كند.
آب گرم چربي و رنگ آن را حل مي كند.
اسيدها رنگ قرزمدانه را مايل به زرد مي كنند.
قلياها رنگ آن را مايل به بنفش مي كنند.
براي كشيدن عصاره از دستگاه مخصوص استفاده مي شود كه ماده حلال آن الكل و يا آب مقطر است .عصاره كشي با چندين بار تخليه 48 ساعت وقت لازم دارد.



 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
مطالب خیلی جالی بود من فقط چندتا از آن ها رو می دانستم و اصلا درباره خصوصیات آنها چیزی نمی دانستم. اگر امکان دارد باز هم قرار دهید.
راستی نام علمی حنا چیست؟
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
ممنون از توجه شما .

نام علمی ان ((اینرمیس لوسونیا))

برای اطلاعات بیشتر در مورد حنا به این منبع رجوع کنید.
که بیشتر جهت مصارف ارایشی و بیشتر رنگ نمودن پوست و مو و ناخن است .(بیشتر بر روی پایه های پروتئینی)

http://www.puyandeh.blogfa.com/post-215.aspx

این مطالب هم در ارتباط با حنا و کاربرد اون جالبن.

(حنا جایگزینی برای خالکوبی)

معمولا‌ چيزهايي كه در زمان‌هاي قديم مد بوده‌اند، با گذشت زمان دوباره مد مي‌شوند< !حنا> يكي ازهمين چيزهاست. چندين سال پيش، بيشتر مادربزرگ‌ها موهايشان را با حنا رنگ مي‌كردند و روي ناخن‌هاي دست و پايشان هم رنگ حنا، جلب توجه مي‌كرد. از سنت‌هاي قديمي هم مي‌توان به شب حنابندان اشاره كرد كه نه تنها در ايران و خاورميانه از زمان‌هاي بسيار قديم وجود داشته، بلكه در كرانه شرقي درياي مديترانه مثل سوريه، فلسطين و لبنان هم مرسوم بوده است. براساس مطالعات مركز دانشگاهي كنت در ايالت اوهايوي امريكا، سابقه تاريخي استفاده از حنا به دوره دوم عصر حجر يا هزاره هفتم قبل از ميلاد مسيح مي‌رسد. به گفته برخي محققان، حنا، قديمي‌ترين ماده‌اي است كه در نقاشي بر روي ديوار غارها به كار رفته و در آن زمان هم يكي از اجزاي مهم آرايش بوده است. براساس يكي از گزارش‌هاي مجله اكونوميست، امروزه حنا در مراكز زيبايي اروپا و امريكا بيشتر استفاده مي‌شود و تبديل به يكي از مواد آرايشي مدرن شده است. نقش‌هاي ظريف حنا بر روي بدن عروس‌هاي ايراني و عرب هم يك گزينه آرايشي جديد است. نام هندي اين گياه <مهندي> است و رنگ‌آميزي پوست با طرح‌ها و شكل‌هاي زيبا به راحتي مي‌تواند جاي انواع و اقسام خالكوبي‌ها را بگيرد.
حنا از خاك
حنا، درختچه‌اي به طول 2 تا 7 متر است كه نام علمي آن <اينرميس لوسونيا>ا‌ست. اين گياه بومي كشورهاي مديترانه، آسياي صغير، شمال و شرق آفريقا و شمال هند است و در كشور ما در نواحي جنوب و جنوب شرقي كشور، بلوچستان، بم و شهداد كرمان كشت مي‌شود. برداشت برگ حنا از سال دوم و سوم آن صورت مي‌گيرد و كشت آن سالي دو بار است يكي در اوايل تيرماه به نام <حناي گرما> كه برگ‌هاي ضخيم و به رنگ روشن ثابت دارد و بار دوم اواخر آبان كه به آن حناي <قوس> مي‌گويند و به رنگ سبز تيره است. براي ساخت پودر حنا كه سبز تيره تا روشن و با بوي خاص است، برگ‌هاي آن را خشك كرده و به شكل پودر درمي‌آورند. مزه حنا، تلخ و گس بوده و در آب نامحلول است. پودر حنا را بايد در جاي خشك و خنك نگهداري كرد.
خالكوبي بي خطر
امروزه ديگر نمي‌توان كسي را پيدا كرد كه با خطرات ناشي از خالكوبي آشنا نباشد. از آلودگي احتمالي سوزن‌هايي كه در اين كار مورد استفاده قرار مي‌گيرند و مي‌توانند باعث انتقال بيماري‌هاي خطرناكي مثل ايدز و هپاتيت شوند تا خطر ناشي از رنگ‌هايي كه در تاتو بكار مي‌روند. هم رنگ‌هاي شيميايي و هم رنگ‌هاي طبيعي كه در خالكوبي استفاده مي‌شوند، خطرناكند و مي‌توانند سرطان‌زا باشند. به همين دليل اگر فكر كنيد كه خالكوبي با رنگ‌هاي طبيعي و حتي حنا خطر كمتري دارد سخت در اشتباهيد، گاهي حتي رنگ‌هاي طبيعي از رنگ‌هاي شيميايي خطرناك‌تر هستند زيرا نسبت به آنها ساختمان شيميايي ثابتي ندارند و سريع‌تر تجزيه مي‌شوند و مواد مضر را وارد جريان خون مي‌كنند. از طرفي سازمان غذا و داروي آمريكا هم استفاده از رنگ‌هاي طبيعي مثل حنا را در خالكوبي مجاز ندانسته است. با رنگ‌آميزي پوست (بدون خالكوبي) به وسيله حنا مي‌توان طرح‌هاي مختلف كلاسيك و محلي عربي را روي پوست ايجاد كرد كه بسيار شبيه خالكوبي هستند. به علت گياهي بودن و نداشتن خطراتي كه مواد شيميايي دارند و از همه مهم‌تر عدم نياز به خالكوبي براي ايجاد اين نقش‌ها، روز به روز گرايش به حنا افزايش پيدا مي‌كند.
تنها ايرادي كه مي‌توان به نقش و نگارهاي حنا بر روي بدن گرفت اين است كه دائمي نيستند و بسته به مدت زماني كه حنا بر روي پوست باقي مي‌ماند، در حدود 2 تا 4 هفته نقش و نگارها هم روي پوست مي‌مانند.
با ريزش لايه شاخي پوست اين رنگ‌ها كم‌رنگ‌تر شده و از بين مي‌روند. البته مي‌توان به اين موضوع طور ديگري نگاه كرد. كساني كه خالكوبي مي‌كنند بعد از گذشت مدتي، به فكر پاك كردن آن با ليزر و روش‌هاي ديگر مي‌افتند، پاك كردن خالكوبي‌هايي كه زماني كلي براي آن دردسر كشيده و هزينه كرده بودند؟ چون بعد از مدتي طرح آنها برايشان تكراري مي‌شود و از آن خسته مي‌شوند. نقش و نگارهاي حنا اين ايراد را ندارند و خودشان بعد از چند هفته پاك مي‌شوند و فرد مي‌تواند طرح‌هاي جديدي روي پوستش ترسيم كند.
از طرفي با افزايش آگاهي مردم از خواص گياهان دارويي، از جمله حنا، استقبال مردم از اين ماده بيشتر شده است. حنا از زمان‌هاي قديم به عنوان رنگ‌كننده و تقويت‌كننده طبيعي مو بكار مي‌رفته و در حال حاضر خواص اين ماده كاملا شناخته شده و عصاره آن به عنوان تقويت‌كننده در شامپوها و لوسيون‌هاي پوستي براي پوست‌هاي خشك و حساس و نيز موهاي خشك و نازك بكار مي‌رود. علاوه بر اين، حنا به صورت موضعي در درمان بيماري‌هاي قارچي پوست هم بكار رفته است.
نقش و نگار‌هاي زيبا
براي ساخت شكلي از حنا كه در رنگ‌آميزي نقش و نگارهاي پوست بكار مي‌رود، با اضافه كردن عصاره ليمو و برخي روغن‌هاي خاص به پودر آن حالت خميري براي حنا ايجاد مي‌كنند و باعث مي‌شوند كه عصاره آن خارج شود. گاهي براي افزايش غلظت و چسبنده شدن حنا، به مواد فوق شكر هم اضافه مي‌كنند. ماده حاصله را كه به صورت آماده هم در بازار وجود دارد، با طرح‌هاي ويژه به مدت 24 تا 30 ساعت در دماي اتاق بر روي پوست مي‌گذارند تا رنگ آن كاملا آزاد شده و به لايه‌هاي پوست نفوذ كند. وقتي اين ماده بر روي پوست گذاشته مي‌شود، فقط به لايه‌هاي شاخي و مرده پوست نفوذ مي‌كند. اين لايه در دست و پا به‌ويژه در آقايان ضخيم‌تر است. هرچه مايع اوليه بيشتر بر روي پوست باقي بماند، رنگ بيشتر در پوست نفوذ مي‌كند و در نتيجه زمان بيشتري طول مي‌كشد تا از روي پوست پاك شود. واكنش‌هاي حساسيتي به حناي طبيعي به‌خصوص زماني كه فقط بر روي پوست گذاشته شود، بسيار نادر هستند و در صورت وجود، ظرف چند ساعت بروز خواهند كرد و شامل خارش، قرمزي و... خواهند بود. به همين جهت براي بار اول بهتر است، ابتدا مقداري از آن را بر روي ناحيه داخلي ساعد امتحان كرد و در صورت عدم ايجاد واكنش از آن استفاده كرد.

ref: http://alonefarmer.blogfa.com/post-1637.aspx
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
از بابت اطلاعات جامع که نه. کاملا جامع شما کمال تشکر را دارم.
یک سوال دارم؟
ایا حنا مصرف طبی هم دارد؟ در زمان گذشته چگونه بوده و در زمان حال چگونه است؟
البته بجز اون مطلبی که نوشته بودید برای مصرف در شامپوها و لوسیون ها و درمان بیماری های قارچی پاها مورد استفاده قرار می گیرد.
 

moderntextile

عضو جدید
فوق العاده بود ماندانا خانم
خیلی وقته بود که دنبال رنگزاهای طبیعی می گشتم و بچه ها چند تا پروژه انجام داده بودند و لی دوست داشتم که اطلاعات کامل تری از آنها را داشته باشم تا شاید بتونم یک رنگ طبیعی دیگر که کار نشده را انجام بدم
بغیر از این کتاب ویکتوریا کتاب دیگری را نیز دارید که معرفی کنید
با کمال تشکر
 

moderntextile

عضو جدید
این کتاب تکمیل سهیل زاده کلا درباره رنگزای طبیعی و تکمیل انها است یا نه بخشی از آن مربوط به این موضوع بوده
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
مهندس من فکر کنم بخشیش مربوط به رنگزاها باشه .ولی این کتاب زیر کاملتره.اگر در زمینه ی فرش و کتاب ها و مجلات اون جستجو کنید حتما منبع کاملی پیدا میکنید.چون در حال حاضر در فرش این رنگزا ها بیشتر کاربرد داره .البته امیدوارم !

ف‍رای‍ن‍د و روش‍ه‍ای‌ رن‍گ‍رزی‌ ال‍ی‍اف‌ ب‍ا م‍واد طب‍ی‍ع‍ی‌/ وی‍ک‍ت‍وری‍ا ج‍ه‍ان‍ش‍اه‍ی‌ اف‍ش‍ار.--ت‍ه‍ران‌: دان‍ش‍گ‍اه‌ ه‍ن‍ر،۱۳۸۰
 

moderntextile

عضو جدید
من واقعا متشکرم امیدوارم بتونم در نمایشگاه کتاب اونها رو تهیه کنم
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
این هم قدری اطلاعات راجع به رنگرزی پشم با رنگزای طبیعی هستش.جالبه :smile:!
 

پیوست ها

  • natural dye.zip
    809.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
خیلی وقته بود که دنبال رنگزاهای طبیعی می گشتم و بچه ها چند تا پروژه انجام داده بودند و لی دوست داشتم که اطلاعات کامل تری از آنها را داشته باشم تا شاید بتونم یک رنگ طبیعی دیگر که کار نشده را انجام بدم
بغیر از این کتاب ویکتوریا کتاب دیگری را نیز دارید که معرفی کنید
با کمال تشکر

کتاب دیگری هم هست به نام

اوکتایی، ناصر، «هنر رنگرزی با گیاهان»، دفتر نشر خودکفایی، تهران، 1363
کتاب خوبی هست.
بزودی اطلاعاتی در موردش میگذارم .
 

aminmohammad1

عضو جدید
سلام خسته نباشيد
مي خواستم بدون رنگ زاهاي معدني رنگي رو هم چيزي مي دونيد
من خودم پروژه ام ساخت پيگمنت سفيد است .
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
سلام

پروژه ی جالبی باید باشه.نتیجه هم داده یا فعلا مشغول جمع آوری اطلاعات هستین ؟
البته این اطلاعات مختصر هست .

به طورمثال مرکب خوشنویسی و طراحی را از دوده ی چراغ می ساختند؛ دوده ی چراغ را با صمغ عربی می آمیختند.
مرکب ضد آب را با« توتیا» (سولفات آهن) و روغن«مازو» می ساختند.

شنگرف وسولفید جیوه برای ساخت رنگ های قرمز،
لاجورد وآزوریت برای رنگ آبی،
مرمرسبزبرای رنگ سبز
انواع اخرا برای رنگ هایزرد وقهوه ای وسرخ بکار می رفت؛
رنگ سفید را نیزازگچ یا کربنات سرب تهیه می کردند.
برخی رنگ ها را به صورت اشکانی از قرمزدانه و«تیل» هم بکارمی بردند.
تمام رنگها را با ماده کمکی از صمغ عربی به هم می آمیختند واز طلا به شکل «زرورق» یا براده ای آمیخته با چسب حیوانی استفاده می شد.
 

Similar threads

بالا