Biomedical
عضو جدید
مقاله رو از وب خودم برداشتم، خواهشا بدون ذکر منبع ازش استفاده نکنید چون روش کار شده.
www.biomaterialist.blogfa.com
مقدمهای بر دیالیز
میزان اسیون گلومرولی، تنظیم کننده اعمال مختلف کلیههاست. تا هنگامی که میزان اسیون گلومرولی از 120 میلی لیتر بر دقیقه یعنی مقدار طبیعی به کمتر از 30 میلی لیتر بر دقیقه کاهش نیافته باشد، یعنی نیمی از یک کلیه کماکان عمل طبیعی داشته باشد، هیچگونه علائمی از نارسایی کلیه وجود نخواهد داشت. هرگاه میزان اسیون گلومرولی از این حد کمتر شود، محدودیتهای رژیمی ضروری است. هنگامی که میزان اسیون گلومرولی از 120 میلی لیتر بر دقیقه به 5 میلی لیتر بر دقیقه برسد، کنترل آن به تنهایی توسط رژیم موثر نیست و یک کلیه مصنوعی یا پیوند کلیه برای ادامه حیات ضروری میشود. کلیهها در دو منطقه میانی پشت انسان، درست زیر محفظه دندهها، در دو طرف ستون فقرات قرار گرفتهاند. یکی از وظایف اصلی کلیهها، تصفیه مواد زائد خون است. کلیهها همچنین حجم مواد معدنی و مایعات را در بدن تعدیل میکنند. این تعادل در بدن هوموستاز نامیده میشود. در کنار کردن خون و تعادل مایعات بدن در هر ثانیه در طی روز، کلیهها دائما به هورمونهایی که از مغز فرستاده میشود نیز واکنش نشان میدهند. کلیهها حتی برخی از هورمونهای خودشان را میسازند. برای مثال، کلیهها هورمونی تولید میکنند که فرمان ساختن گلبول قرمز را به بدن میدهد. هرگاه کلیهها نتوانند حجم کافی ادرار تولید کنند و محصولات متابولیسم و مقادیر اضافی نمکهای معدنی و آب در بدن محبوس شوند، در این حال باید مقدار ورودی آب و نمکهای معدنی را به همان میزانی که از راه تعریق و مدفوع دفع میشوند، محدود کرد. هرگونه تغییری در تعادل اسیدی_بازی بدن که نشانه آن تغییر PH خون و غلظت بیکربنات است، بایستی بلافاصله تصحیح شوند. عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی جزئی یا کامل کلیه برای دفع مناسب الکترولیتهای اضافی(نمکها) و متابولیتهای زائد که به واسطه متابولیسم عادی تولید میشوند، ناکافی است. در نتیجه اگر عملی برای دفع این مواد صورت نگیرد، تراکم این مواد در بدن تا سطوح سمی توسعه مییابد. دیالیز، درمان نارسایی مزمن کلیه است. دو نوع درمان وجود دارد: همودیالیز و دیالیز صفاقی. حدود %90 بیماران دیالیزی، تحت درمان همودیالیز قرار میگیرند که در این روش درمان، خون در خارج از بدن گردش میکند و قبل از بازگشت به بدن بیمار، درون ماشینی تصفیه میشود. منبع اصلی متابولیتهای زائد، کبد است زیرا اکثر فرآیندهای تبدیل انرژی در بدن، در این عضو انجام میگیرد. محصولات نهایی متابولیسم چربی و کربوهیدرات، معمولا آب و دیاکسیدکربن است که هر دوی آنها از طریق فرآیند تنفس میتوانند از بدن دفع شوند. اما محصولات نهایی متابولیسم پروتئین عموما از طریق کلیهها دفع میشوند. اوره بزرگترین بخش متابولیت زائد است که در کبد از متابولیسم پروتئین تولید میشود و عموما به عنوان نشانگر عملکرد کلیه مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا به مقدار زیادی در خون وجود دارد و به آسانی اندازهگیری میشود. برای بهبود بخشیدن به قدرت عمل افراد در برابر عمل دیالیز پروفایلهای اولترا *****اسیون و پروفایلهای سدیم را میتوان با هم یکی کرد که هرکدام به یکدیگر وابسته باشد.
Sodium variation سبب میشود که درمان استاندارد دیالیز تغییر کند و با افزایش کنسانتره استات یا اسید، سدیم محلول دیالیز بالا رود و سپس در زمان برنامهریزی شده موجب کاهش آن به حد اولیه شود. افزایش سدیم محلول دیالیز در بسیاری از بیماران از کاهش فشار خون، گرفتگی عضلات و سندرم عدم تعادل در حین دیالیز پیشگیری میکند.
همودیالیز(شرح عملکرد)
پمپ خون شریانی، خون را از بیمار به دیالایزر منتقل میکند. فشار وارد شده بر قسمت مکش پمپ اندازهگیری شده و توسط نمایشگر فشار شریانی که توسط یک هیدروفوب جدا شده است، نمایش داده میشود. در همودیالیز، خون از بدن بیرون آورده میشود و در یک مسیر سیال خارج از بدن به گردش درمیآید و سپس به بدن بازگردانده میشود. قسمتهایی از ماشین همودیالیز که به طور مستقیم با خون در ارتباط هستند باید از خونسازگاری بالایی برخوردار باشند. این مسیر شامل دستگاه همودیالیز کننده(همودایالایزر) است که خون، درون آن تصفیه میشود. ماشین همودیالیز یا کلیه مصنوعی دارای دو قسمت است، یک قسمت برای خون و قسمت دیگر برای مایعی که دیالیست یا محلول دیالیز نامیده میشود. یک غشای نازک نیمهتراوا دو قسمت را از هم جدا میکند. هنگامی که دیالیست از یک طرف غشاء و خون از طرف دیگر غشاء عبور میکند، ذرات مواد زائد خون از طریق سوراخهای میکروسکوپی غشاء عبور میکنند و به دیالیست رانده میشوند. سلولهای خونی برای عبور از غشاء خیلی بزرگ هستند و به بدن بازگردانده میشوند. غشاء نیمهتراوا طوری طراحی شده است که مایعات و مواد زائد(سموم ازوتمیک) را از خود عبور میدهد اما از تبادل ترکیبات خون، میکروارگانیسمها و اسکلت میکروارگانیسمهای مرده(اندوتوکسینها)جلوگیری مینماید. مایعی که برای تصفیه خون به کار میرود(دیالیست) در حالی که مواد زائد و مایعات اضافی از خون به آن انتقال مییابند در جهت مخالف خون و در طرف دیگر غشاء جریان دارد. عبارت دیالیست به مایعات و مواد حلشوندهای گفته میشود که از یک غشاء عبور کردهاند. عمل اصلی دیالیست، دفع مواد زائد از خون و حفظ مواد مفید از موادی است که خون را ترک میکنند. الکترولیتها و آب، برخی از موادی هستند که در دیالیست گنجانده شدهاند. به طوری که سطوح آنها در خون میتواند کنترل شود. ترکیب دیالیست شامل کلرید سدیم، بیکربنات سدیم یا استات سدیم، کلرید سدیم، کلرید پتاسیم و کلرید منیزیم است. این مواد ترکیبات کلی دیالیست هستند اما ترکیبات دیگری مانند گلوکز نیز ممکن است در آن گنجانده شوند. قبل از اینکه همودیالیز انجام شود، یک ورودی که اکسس نامیده میشود باید در رگهای خونی بیمار ساخته شود. این عمل با یک جراحی کوچک در پا بازو و یا گاهی گردن انجام میگیرد. بهترین اکسسی که برای اکثر بیماران به کار برده میشود، فیستولا نام دارد. فیستولا یک راه عبور غیر طبیعی از یک ارگان توخالی به سطح یا از یک ارگان به ارگان دیگر است. اگر هیچ رگی برای فیستولا مناسب نباشد، یک لوله پلاستیکی نرم(که گرفت عروقی نامیده میشود) باید برای اتصال یک شریان و یک ورید در زیر پوست به منظور ساختن یک رگ بزرگتر انجام میشود. زمانی که اکسس ساخته شد و التیام یافت. دو سوزن در فیستولا یا گرفت جایگذاری میشوند، یکی در طرف شریان و دیگری در طرف ورید. در ماشین همودیالیز، چنان چه فشار افزایش یابد یا کمتر شود، آلارم به صدا درمیآید. پمپ خون شریانی متوقف شده و کلمپ کننده لوله وریدی بسته میشود. اولترااسیون نیز متوقف میگردد. مقدار هپارین مورد نظر را با سرم قابل تنظیمی از طریق پمپ هپارین میتوان به خون تزریق کرد. پس از قسمت دیالایزر، خون وارد حبابگیر وریدی میشود. در این قسمت فشار برگشتی وریدی اندازهگیری شده و نشان داده میشود. صفحه نمایش فشار برگشتی بین دو هیدروفوب قرار گرفته است. قسمت محفظه حبابگیر در محل آشکارساز هوا قرار گرفته است که مانند یک محافظ در برابر نفوذ هوا عمل میکند. در صورتی که میزان فشار وریدی پایین بیاید یا در صورتی که خون وریدی داخل محفظه حباب گیر، کفآلود باشد، آلارم به کار میافتد و پمپ خون شریانی متوقف شده و دریچه خون وریدی مسدود میگردد و اولترااسیون نیز متوقف میشود. پس از محفظه حبابگیر، خون از آشکارساز اپتیکی عبور میکند و پس از آن خون به بدن بیمار باز میگردد.
www.biomaterialist.blogfa.com
مقدمهای بر دیالیز
میزان اسیون گلومرولی، تنظیم کننده اعمال مختلف کلیههاست. تا هنگامی که میزان اسیون گلومرولی از 120 میلی لیتر بر دقیقه یعنی مقدار طبیعی به کمتر از 30 میلی لیتر بر دقیقه کاهش نیافته باشد، یعنی نیمی از یک کلیه کماکان عمل طبیعی داشته باشد، هیچگونه علائمی از نارسایی کلیه وجود نخواهد داشت. هرگاه میزان اسیون گلومرولی از این حد کمتر شود، محدودیتهای رژیمی ضروری است. هنگامی که میزان اسیون گلومرولی از 120 میلی لیتر بر دقیقه به 5 میلی لیتر بر دقیقه برسد، کنترل آن به تنهایی توسط رژیم موثر نیست و یک کلیه مصنوعی یا پیوند کلیه برای ادامه حیات ضروری میشود. کلیهها در دو منطقه میانی پشت انسان، درست زیر محفظه دندهها، در دو طرف ستون فقرات قرار گرفتهاند. یکی از وظایف اصلی کلیهها، تصفیه مواد زائد خون است. کلیهها همچنین حجم مواد معدنی و مایعات را در بدن تعدیل میکنند. این تعادل در بدن هوموستاز نامیده میشود. در کنار کردن خون و تعادل مایعات بدن در هر ثانیه در طی روز، کلیهها دائما به هورمونهایی که از مغز فرستاده میشود نیز واکنش نشان میدهند. کلیهها حتی برخی از هورمونهای خودشان را میسازند. برای مثال، کلیهها هورمونی تولید میکنند که فرمان ساختن گلبول قرمز را به بدن میدهد. هرگاه کلیهها نتوانند حجم کافی ادرار تولید کنند و محصولات متابولیسم و مقادیر اضافی نمکهای معدنی و آب در بدن محبوس شوند، در این حال باید مقدار ورودی آب و نمکهای معدنی را به همان میزانی که از راه تعریق و مدفوع دفع میشوند، محدود کرد. هرگونه تغییری در تعادل اسیدی_بازی بدن که نشانه آن تغییر PH خون و غلظت بیکربنات است، بایستی بلافاصله تصحیح شوند. عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی جزئی یا کامل کلیه برای دفع مناسب الکترولیتهای اضافی(نمکها) و متابولیتهای زائد که به واسطه متابولیسم عادی تولید میشوند، ناکافی است. در نتیجه اگر عملی برای دفع این مواد صورت نگیرد، تراکم این مواد در بدن تا سطوح سمی توسعه مییابد. دیالیز، درمان نارسایی مزمن کلیه است. دو نوع درمان وجود دارد: همودیالیز و دیالیز صفاقی. حدود %90 بیماران دیالیزی، تحت درمان همودیالیز قرار میگیرند که در این روش درمان، خون در خارج از بدن گردش میکند و قبل از بازگشت به بدن بیمار، درون ماشینی تصفیه میشود. منبع اصلی متابولیتهای زائد، کبد است زیرا اکثر فرآیندهای تبدیل انرژی در بدن، در این عضو انجام میگیرد. محصولات نهایی متابولیسم چربی و کربوهیدرات، معمولا آب و دیاکسیدکربن است که هر دوی آنها از طریق فرآیند تنفس میتوانند از بدن دفع شوند. اما محصولات نهایی متابولیسم پروتئین عموما از طریق کلیهها دفع میشوند. اوره بزرگترین بخش متابولیت زائد است که در کبد از متابولیسم پروتئین تولید میشود و عموما به عنوان نشانگر عملکرد کلیه مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا به مقدار زیادی در خون وجود دارد و به آسانی اندازهگیری میشود. برای بهبود بخشیدن به قدرت عمل افراد در برابر عمل دیالیز پروفایلهای اولترا *****اسیون و پروفایلهای سدیم را میتوان با هم یکی کرد که هرکدام به یکدیگر وابسته باشد.
Sodium variation سبب میشود که درمان استاندارد دیالیز تغییر کند و با افزایش کنسانتره استات یا اسید، سدیم محلول دیالیز بالا رود و سپس در زمان برنامهریزی شده موجب کاهش آن به حد اولیه شود. افزایش سدیم محلول دیالیز در بسیاری از بیماران از کاهش فشار خون، گرفتگی عضلات و سندرم عدم تعادل در حین دیالیز پیشگیری میکند.
همودیالیز(شرح عملکرد)
پمپ خون شریانی، خون را از بیمار به دیالایزر منتقل میکند. فشار وارد شده بر قسمت مکش پمپ اندازهگیری شده و توسط نمایشگر فشار شریانی که توسط یک هیدروفوب جدا شده است، نمایش داده میشود. در همودیالیز، خون از بدن بیرون آورده میشود و در یک مسیر سیال خارج از بدن به گردش درمیآید و سپس به بدن بازگردانده میشود. قسمتهایی از ماشین همودیالیز که به طور مستقیم با خون در ارتباط هستند باید از خونسازگاری بالایی برخوردار باشند. این مسیر شامل دستگاه همودیالیز کننده(همودایالایزر) است که خون، درون آن تصفیه میشود. ماشین همودیالیز یا کلیه مصنوعی دارای دو قسمت است، یک قسمت برای خون و قسمت دیگر برای مایعی که دیالیست یا محلول دیالیز نامیده میشود. یک غشای نازک نیمهتراوا دو قسمت را از هم جدا میکند. هنگامی که دیالیست از یک طرف غشاء و خون از طرف دیگر غشاء عبور میکند، ذرات مواد زائد خون از طریق سوراخهای میکروسکوپی غشاء عبور میکنند و به دیالیست رانده میشوند. سلولهای خونی برای عبور از غشاء خیلی بزرگ هستند و به بدن بازگردانده میشوند. غشاء نیمهتراوا طوری طراحی شده است که مایعات و مواد زائد(سموم ازوتمیک) را از خود عبور میدهد اما از تبادل ترکیبات خون، میکروارگانیسمها و اسکلت میکروارگانیسمهای مرده(اندوتوکسینها)جلوگیری مینماید. مایعی که برای تصفیه خون به کار میرود(دیالیست) در حالی که مواد زائد و مایعات اضافی از خون به آن انتقال مییابند در جهت مخالف خون و در طرف دیگر غشاء جریان دارد. عبارت دیالیست به مایعات و مواد حلشوندهای گفته میشود که از یک غشاء عبور کردهاند. عمل اصلی دیالیست، دفع مواد زائد از خون و حفظ مواد مفید از موادی است که خون را ترک میکنند. الکترولیتها و آب، برخی از موادی هستند که در دیالیست گنجانده شدهاند. به طوری که سطوح آنها در خون میتواند کنترل شود. ترکیب دیالیست شامل کلرید سدیم، بیکربنات سدیم یا استات سدیم، کلرید سدیم، کلرید پتاسیم و کلرید منیزیم است. این مواد ترکیبات کلی دیالیست هستند اما ترکیبات دیگری مانند گلوکز نیز ممکن است در آن گنجانده شوند. قبل از اینکه همودیالیز انجام شود، یک ورودی که اکسس نامیده میشود باید در رگهای خونی بیمار ساخته شود. این عمل با یک جراحی کوچک در پا بازو و یا گاهی گردن انجام میگیرد. بهترین اکسسی که برای اکثر بیماران به کار برده میشود، فیستولا نام دارد. فیستولا یک راه عبور غیر طبیعی از یک ارگان توخالی به سطح یا از یک ارگان به ارگان دیگر است. اگر هیچ رگی برای فیستولا مناسب نباشد، یک لوله پلاستیکی نرم(که گرفت عروقی نامیده میشود) باید برای اتصال یک شریان و یک ورید در زیر پوست به منظور ساختن یک رگ بزرگتر انجام میشود. زمانی که اکسس ساخته شد و التیام یافت. دو سوزن در فیستولا یا گرفت جایگذاری میشوند، یکی در طرف شریان و دیگری در طرف ورید. در ماشین همودیالیز، چنان چه فشار افزایش یابد یا کمتر شود، آلارم به صدا درمیآید. پمپ خون شریانی متوقف شده و کلمپ کننده لوله وریدی بسته میشود. اولترااسیون نیز متوقف میگردد. مقدار هپارین مورد نظر را با سرم قابل تنظیمی از طریق پمپ هپارین میتوان به خون تزریق کرد. پس از قسمت دیالایزر، خون وارد حبابگیر وریدی میشود. در این قسمت فشار برگشتی وریدی اندازهگیری شده و نشان داده میشود. صفحه نمایش فشار برگشتی بین دو هیدروفوب قرار گرفته است. قسمت محفظه حبابگیر در محل آشکارساز هوا قرار گرفته است که مانند یک محافظ در برابر نفوذ هوا عمل میکند. در صورتی که میزان فشار وریدی پایین بیاید یا در صورتی که خون وریدی داخل محفظه حباب گیر، کفآلود باشد، آلارم به کار میافتد و پمپ خون شریانی متوقف شده و دریچه خون وریدی مسدود میگردد و اولترااسیون نیز متوقف میشود. پس از محفظه حبابگیر، خون از آشکارساز اپتیکی عبور میکند و پس از آن خون به بدن بیمار باز میگردد.