تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
اينجا براي از تو نوشتن هوا کم است
دنيا براي از تو نوشتن مرا کم است
یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
اينجا براي از تو نوشتن هوا کم است
دنيا براي از تو نوشتن مرا کم است
یکی درد و یکی درمان پسنددتو را مي خواستم تا در جواني
نميرم از غم بي همزباني
غم بي همزباني سوخت جانم
چه خواهم دگر زين زندگاني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من ملک بودم و فردوس برین جایم بوددمی فکر رهایی را نکردم
خیال آشنایی را نکردم
جدایی را گمان کردم ولیکن
گمان این جدایی را نکردم
می بهشت ننوشم ز جام ساقی رضوانمرا که نیست ره و رسم لقمه ی پرهیزی
چرا ملامت رند شرابخواره کنم!!!!!!!!!!!!
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
مكن از خواب بيدارم خدايا
كه دارم خلوتي خوشبا خيالش
دلا رمز حیات از غنچه دریابدل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند
تا شدم حلقه به گوش در میخانۀ عشقتا گنج غمت در دل ویرانه مقیمست
همواره مرا کوی خرابات مقامست
زان یار دلنوازم شکری ست با شکایتمیان عاشق و معشوف هیچ حایل نیست
تو خود حجاب خودی,حافظ,از میان بر خیز
روزها فکر من این است و همه شب سخنمترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرش
در غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر
تو روز در غم دنیا و شب غنوده به خوابمشنو ای دوست , که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
تو روز در غم دنیا و شب غنوده به خواب
ز کار آخرتت کی خبر تواند بود ؟
مکن در جسم و جان منزل، که این دون است و آن والادر آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
مرسی بابت همراهی , خدانگهدار
اي دل به بند دوري او جاودانه باش
اي صبر پاسبان دربند خانه باش
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |