یکشنبه ساعت 10:10

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان عزیز امروز می خواهم در مورد یک داستان مهم که نقش کلیدی در خیلی از موارد دارد با شما صحبت کنم ..این داستان برای گروه سنی 4تا8 سال نوشته شده .خلاصه از این داستان

یه روز یه پادشاهی دو تا خیاط می گره که برای مراسم مهمی لباس ویژه ای تهیه کنه.

خیاط ها می گن لباس ما یه ویژه گی مهم داره و اونم اینه که ادمای احمق نمی تونند اونو ببینند .
پادشاه هم براش جالب بوده قبول می کنه.
وزیر و دیگر افراد دربار و حتی خود پادشاه هر روز از پیشرفت کار دیدن میکردند و با وجود اینکه می دونستند لباسی در کار نیست اما از ترس ابروشون همش تعریف می کردند و افرین می گفتند .
تا اینکه خیاط ها لباس رو اماده می کنند و کیسه های طلا رو می گیرند و می رند .
پادشاه لخت می شه و به ظاهر لباس رو می پوشه ودر حالی که همه به به گویان دنبالش می کردند به وسط جمعیت مردم شهر میاد.
مردم هم از ترس پادشاه وبرای حفظ ابروشون همه هورا می کشن ومی گن به به چه لباس برازنده وقشنگی .
ناگهان یه بچه ای که احتمال گروه سنی 4 تا 8 سال بوده می گه نگاه پادشاه لخت لختیلباس تنش نیست...
و یک مرتبه غوغایی می شه همه می گن اره راست میگه پادشاه لخت و پادشاه هم تازه می فهمه که چه کلاهی سرش رفته .هم ابروش میره هم پولش

نتیجه گیری 0:حرف راست باید از دهان بچه شنید اونم گروه سنی 4 تا 8

نتتیجه گیری 1:بعضی داستان ها برای گروه سنی 0 تا 100 سال هستند
نتیجه گیری 2:خیاط هم خیاط های قدیم
نتیجه گیری 3: کودکان (گروه سنی 4 تا 8 سال) مایه پیشرفت و اینده سازان جامعه هستند
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه جدی تر به این داستان نگاه کنیم می فهمیم که همه ادمها به اینچنین کودکی نیاز دارن تا اونها را اگاه کنه.

اگه یه کم جدی تر به این داستان نگاه کنیم میبینیم یه جامعه هم به این چنین کودک های نیاز داره تا همیشه اگاه باشه.

اگه خیلی جدی تر به این داستان نگاه کنیم می فهمیمیم که اصلا این داستان نیست واقیت الان کشورمون .
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
و اگر باز هم جدی تر نگاه کنیم می بینیم که مطلب به عنوان تاپیک ربطی نداره!! شاید هم عنوان تاپیک به مطلب ربطی نداشته باشه!! نمی دونم!!
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
و اگر باز هم جدی تر نگاه کنیم می بینیم که مطلب به عنوان تاپیک ربطی نداره!! شاید هم عنوان تاپیک به مطلب ربطی نداشته باشه!! نمی دونم!!

اولا به یاد داشته باش که مهم نیت ادم هاست.

دوما سعی کن تا می تونی جدی شوی ببینم می تونی بفهمی عنوان به نوشته ربط داره یا نوشته به عنوان...

سوما ... زیاد جدی نگیر....زندگی می گما...بزار او تورا جدی بگیر
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولا به یاد داشته باش که مهم نیت ادم هاست.

دوما سعی کن تا می تونی جدی شوی ببینم می تونی بفهمی عنوان به نوشته ربط داره یا نوشته به عنوان...

سوما ... زیاد جدی نگیر....زندگی می گما...بزار او تورا جدی بگیر

اولا چه خوبه که نیت خوب همراه با عمل خوب باشه!!

ثانیا-الف اینکه دوما غلطه و باید بگی ثانیا!! ثانیا-ب ترجمه کن ببینم چی نوشتی آخه!!

ثالثا-الف اینکه سوما غلطه و باید بگی ثالثا!! ثالثا-ب باز هم ترجمه کن ببینم چی نوشتی آخه!!
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز

اولا چه خوبه که نیت خوب همراه با عمل خوب باشه!!

ثانیا-الف اینکه دوما غلطه و باید بگی ثانیا!! ثانیا-ب ترجمه کن ببینم چی نوشتی آخه!!

ثالثا-الف اینکه سوما غلطه و باید بگی ثالثا!! ثالثا-ب باز هم ترجمه کن ببینم چی نوشتی آخه!!

از ثانیا و ثالثا که نوشتی معلوم عرب تشریف داری
ما هم عربیمو ن خوب نیست:redface:
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا که اینقدر فارسیت خوبه از کلمات اول و دوم و سوم استفاده کن. چون کاری که تو کردی تلفیق عربی و فارسی بود!

اصلا عربی یا فارسی ش بماند فکر کن یه کتاب داستان اونم برای گروه سنی زیر 8 سال چقدر می تونه اموزنده باشه ...وقتی ادم کسایی می بینه که دارند یه کار اشتباهی انجام میدن اما چون کسی به اونها نمی گه حالا به هر دلیلی...فکر می کنند کسی نمی فهمه ولی حتی یه بچه کوچیک هک می دونه ومی تونه تشخیص بده که اون کار اشتباه است.
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصلا عربی یا فارسی ش بماند فکر کن یه کتاب داستان اونم برای گروه سنی زیر 8 سال چقدر می تونه اموزنده باشه ...وقتی ادم کسایی می بینه که دارند یه کار اشتباهی انجام میدن اما چون کسی به اونها نمی گه حالا به هر دلیلی...فکر می کنند کسی نمی فهمه ولی حتی یه بچه کوچیک هک می دونه ومی تونه تشخیص بده که اون کار اشتباه است.

نمی دونم چند سالته آرش جان. ولی یادمه زمانیکه من خردسال بودم، کارتون این داستان رو دیدم. به خوبی یادمه. وقتی داستانت و می خوندم تمام تصاویر اون کارتون از جلوی چشمام رد میشد.
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
سنم بین 4 تا 8 سالم.

اما من این داستان تو یه تاکسی دست یه خانم که برای بچه ش گرفته بود دیدم . خیلی محترمانه ازش درخاست کردم و ایشون هم خیلی متعجبانه کتاب رو به من داد . بعد که داستان رو خوندم براشون تعریف کردم خیلی خوشحال شد که داستان خوبی رو انتخاب کرده...
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
سنم بین 4 تا 8 سالم.

اما من این داستان تو یه تاکسی دست یه خانم که برای بچه ش گرفته بود دیدم . خیلی محترمانه ازش درخاست کردم و ایشون هم خیلی متعجبانه کتاب رو به من داد . بعد که داستان رو خوندم براشون تعریف کردم خیلی خوشحال شد که داستان خوبی رو انتخاب کرده...

خودمونیما، نوشتارت خیلی مشکل داره!! ناراحت نشیا! خیلی ها اینجا من و به نام معلم ادبیات می شناسن! چون همه ش از این و اون غلط دیکته و نگارش می گیرم!
حالا این بار از گناه تو می گذرم!
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
خودمونیما، نوشتارت خیلی مشکل داره!! ناراحت نشیا! خیلی ها اینجا من و به نام معلم ادبیات می شناسن! چون همه ش از این و اون غلط دیکته و نگارش می گیرم!
حالا این بار از گناه تو می گذرم!

بازم که زدی جاده خاکی اق معلم
 

vahid2007

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان عزیز امروز می خواهم در مورد یک داستان مهم که نقش کلیدی در خیلی از موارد دارد با شما صحبت کنم ..این داستان برای گروه سنی 4تا8 سال نوشته شده .خلاصه از این داستان

یه روز یه پادشاهی دو تا خیاط می گره که برای مراسم مهمی لباس ویژه ای تهیه کنه.
خیاط ها می گن لباس ما یه ویژه گی مهم داره و اونم اینه که ادمای احمق نمی تونند اونو ببینند .
پادشاه هم براش جالب بوده قبول می کنه.
وزیر و دیگر افراد دربار و حتی خود پادشاه هر روز از پیشرفت کار دیدن میکردند و با وجود اینکه می دونستند لباسی در کار نیست اما از ترس ابروشون همش تعریف می کردند و افرین می گفتند .
تا اینکه خیاط ها لباس رو اماده می کنند و کیسه های طلا رو می گیرند و می رند .
پادشاه لخت می شه و به ظاهر لباس رو می پوشه ودر حالی که همه به به گویان دنبالش می کردند به وسط جمعیت مردم شهر میاد.
مردم هم از ترس پادشاه وبرای حفظ ابروشون همه هورا می کشن ومی گن به به چه لباس برازنده وقشنگی .
ناگهان یه بچه ای که احتمال گروه سنی 4 تا 8 سال بوده می گه نگاه پادشاه لخت لختیلباس تنش نیست...
و یک مرتبه غوغایی می شه همه می گن اره راست میگه پادشاه لخت و پادشاه هم تازه می فهمه که چه کلاهی سرش رفته .هم ابروش میره هم پولش

نتیجه گیری 0:حرف راست باید از دهان بچه شنید اونم گروه سنی 4 تا 8
نتتیجه گیری 1:بعضی داستان ها برای گروه سنی 0 تا 100 سال هستند
نتیجه گیری 2:خیاط هم خیاط های قدیم
نتیجه گیری 3: کودکان (گروه سنی 4 تا 8 سال) مایه پیشرفت و اینده سازان جامعه هستند
این داستان نشون میده که همیشه ادامای ابله و زیاده خواه گول میخورن:D:D
 
بالا