درخواستهای مربوط به زیست شناسی

orkidehm

مدیر تالار زیست شناسی
مدیر تالار

:gol:دوستان عزیز لطفا درخواستهای خودتون رو تواین تاپیک مطرح بفرمایین.:gol:
 
آخرین ویرایش:

tanin24

عضو جدید
اینده کاری میکروبیولوزی

اینده کاری میکروبیولوزی

سلام بچه ها من ترم اخر میکروبیولوزی هستم واسه ارشد دوست دارم وزارت بهداشت امتحان بدم اما ضاهرا پذیرشش سخته:confused:میخوام بدونم اگه میکربیولوزی ادامه بدم اینده کاریش چه جوریه؟اگه کسی بتونه کمکم کنه ممنون میشم
 

bahar10

عضو جدید
کمک!

کمک!

سلام ، کشت پرفیوژن چیست؟اگر ممکنه کمی راهنماییم کنید .تشکر
 

plant_biology

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام بچه ها من ترم اخر میکروبیولوزی هستم واسه ارشد دوست دارم وزارت بهداشت امتحان بدم اما ضاهرا پذیرشش سخته:confused:میخوام بدونم اگه میکربیولوزی ادامه بدم اینده کاریش چه جوریه؟اگه کسی بتونه کمکم کنه ممنون میشم
سلام دوست عزيز ،اينده ي كاري ميكروبيولوژي پزشكي خوبه كلا رشته هاي بهداشت اينده ي كاريشون نسبت به علوم بهتره چون پذيرششون در رشته كمتره و لااقل ديرتر اشباع مي شوند و كار ميكروبيولوژي پزشكي علاوه بر تدريس كار در ازمايشگاهها هست حتي بعدا وزارت بهداشت مي تونه نامه بده براي اينكه ازمايشگاه بزنيد ،موفق باشيد.
 

plant_biology

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام ، کشت پرفیوژن چیست؟اگر ممکنه کمی راهنماییم کنید .تشکر
سلام دوست عزيز ،پرفيوژن در فيزيولوژي فرايند انتقال غذا از رگ هاي خوني بهمويرگ هاي خوني در بستر بافته از تست پرفيوژن براي ارزيابي بيمار توسط پزشكان استفاده ميشه .


In physiology, perfusion is the process of nutritive delivery of arterial blood to a capillary bed in the biological tissue. The word is derived from the French verb "perfuser" meaning to "pour over or through."
Tests of adequate perfusion are a part of the patient assessment process performed by medical or emergency personnel. The most common methods include evaluating skin color, temperature, condition and capillary refill.
Overperfusion and underperfusion

The terms "overperfusion" and "underperfusion" are measured relative to the average level of perfusion across all tissues in an individual body, and the terms should not be confused with hypoperfusion and "hyperperfusion", which measure the perfusion level relative to the tissue's current need.
Tissues like the skin are considered overperfused and receive more blood than would be expected to meet the metabolic needs of the tissue. In the case of the skin, extra blood flow is used for thermoregulation. In addition to delivering oxygen, the blood helps dissipate heat by redirecting warm blood close to the surface where it can cool the body through sweating and thermal radiation.

موفق باشيد.
 

tanin24

عضو جدید
سلام دوست عزیز مرسی از راهنماییتون.خیلی از لطفتون ممنونم
 

mehrrokh

عضو جدید
فوری فوری

فوری فوری

سلام.لطفا یک تعریف جامع و خلاصه از زنتیک و بیوتکنولوزی بدهید:confused::redface:
 

orkidehm

مدیر تالار زیست شناسی
مدیر تالار
تعاریف مختلفی برای بیوتکنولوژی ومهندسی ژنتیک وجودداره امیدوارم تعاریف زیربدردتون بخوره.

مهندسی ژنتیک:
شامل روش هایی برای انتقال اطلاعات ژنتیکی خاص ازیک موجودبه موجوددیگرباروش هایی غیرازتولیدمثل جنسی می باشد.مهندسی ژنتیک براساس دستورزی های ژنتیکی درسطح سلولی ومولکولی استواراست ویک روش غیرجنسی انتقال ژن بین موجودات می باشد.
بیوتکنولوژی:شامل هرتکنیکی است که ازارگانیسم های زنده ویابخشی ازانهابرای تولیدوتغییرفراورده های خاص استفاده میکندتاحیوانات وگیاهان رابهبودبخشده ویامیکروارگانیسم هارابرای مصارف خاص توسعه دهد.
 

hajibehzad

کاربر برگزیده علوم گیاهی
ژنتیک یعنی مطالعه وراثت و تفاوتهای جانداران.بیوتکنولوژی یعنی به کار بردن علوم زیستی در فن اوری.مهندسی یعنی ایجاد تغییر.
 

mehrrokh

عضو جدید
سوال فوری

سوال فوری

سلام.
سلول پایه چیست؟
سلول پروجینتور چیست؟ با دستکاری این سلول میشود اعضای بدن را بوجود اورد؟ درباره ساخت رگ مصنوعی توسط این سلول اگر اطلاعات دارید بگین.
 

mastane20

عضو جدید
کاربر ممتاز
1)سلول هاي بنيادي سلول هاي پايه ي هر اندام و بافت در بدن هستند ،سلول هاي بنيادي سلول هاي تمايز نيافته اي هستند كه هنوز كار ويژه اي بر دوش انها گذاشته نشده و اين سلول ها در شرايط مناسب بافت ها و اندام هاي ويژه اي را به وجود مي آورند،سلولهاي بنيادي قاد هستند براي يه كه زمان طولاني خودشونو همانند سازي كنن.

2)دوست عزيز به اين مطلب توجه كنيد:
A progenitor cell is a biological cell that, like a stem cell, has a tendency to differentiate into a specific type of cell, but is already more specific than a stem cell and is pushed to differentiate into its "target" cell. The most important difference between stem cells and progenitor cells is that stem cells can replicate indefinitely, whereas progenitor cells can only divide a limited number of time.
دوست عزيز طبق اين مطلب سلول پروجينتور (مولد)سلول زيستي است كه مشابه سلول بنيادي گرايش به متمايز شدن به نوع خاصي از سلول دارد.سلول مولد تخصصي تر از سلول بنيادي است و سوق پيدا مي كنه به تمايز به سلول هدفش .مهمترين تفاوت بين سلول بنيادي و سلول مولد ايناست كه سلول بنيادي مي تواند به طور نامحدود تقسم شود در حالي كه سلول پروجينتور تعداد محدوديبار مي تواند تقسيم شود.
دوست عزيز براي اطلاعات بيشتر به اين لينك مراجعه كنيد:
http://en.wikipedia.org/wiki/Progenitor_cell
موفق باشيد.
 

arsenal1400

عضو جدید
کاربر ممتاز
کمک برای اصطلاح فارسی-------------کـــــــــــــــمــــــــ ـــک

کمک برای اصطلاح فارسی-------------کـــــــــــــــمــــــــ ـــک

سلام دوستان

کسی اصطلاحی فارسی برای این دو کلمه زیستی سراغ داره؟؟

plasmid
replicon

اگه کسی هم به فارسی در موردشون توضیح بده باز ممنون میشم.
 

morteza-eng

کاربر فعال
درخواستهای مربوط به زیست شناسی

با سلام خدمت همه
من چند تا مقاله در مورد گیاه خواران و گوشت خوران و همه چیز خواران و گردش ازت میخوام البته در مورد هر کدوم که داشته باشین نه همه
با تشکر
 

doai

عضو جدید
درخواستهای مربوط به زیست شناسی

دوستان در مورد نقش كاتالاز در توليد اسفنج در حد يه پاراگراف جواب بدين خيلي ممنون ميشم.
 

littlefaith

عضو جدید
سلام دوست عزیز
پلاسمید واژه فارسی نداره ولی به مولکون های DNA کوچیک اطلاق میشه که معمولا توی باکتری ها یافت میشه و کاربرد زیادی توی مهندسی ژنتیک داره پلاسماد رو با یک سری انزیم مخصوص به نام انزیمهای محدودکننده برش میدن ژن مورد نظر رو توش میذارن و وارد باکتری میکنن تا حالا یا تکثیر شه یا پروتئین مورد نظر بیان شه ویا هر دو.(خیلی خلاصه گفتم چون پروسه مفصلیه)
replican هم توی همانند ساری که وقتی چنگال همانند سازی بوجود میاد دو تا چنگاله که به هر کدوم یه رپلیکان میگن.
 

littlefaith

عضو جدید
سلام اگه انگلیسی این لغت هارو بلدین برین سایت sciencedirect مقاله های خوبی بهتون میده.
 

arsenal1400

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست عزیز
پلاسمید واژه فارسی نداره ولی به مولکون های DNA کوچیک اطلاق میشه که معمولا توی باکتری ها یافت میشه و کاربرد زیادی توی مهندسی ژنتیک داره پلاسماد رو با یک سری انزیم مخصوص به نام انزیمهای محدودکننده برش میدن ژن مورد نظر رو توش میذارن و وارد باکتری میکنن تا حالا یا تکثیر شه یا پروتئین مورد نظر بیان شه ویا هر دو.(خیلی خلاصه گفتم چون پروسه مفصلیه)
replican هم توی همانند ساری که وقتی چنگال همانند سازی بوجود میاد دو تا چنگاله که به هر کدوم یه رپلیکان میگن.
ممنون از توضیحاتتون:gol:
کاش کامل تر توضیح میدادید بهتر میشد
 

littlefaith

عضو جدید
کمک کنین !!!!!کی نمونه پروپوزال تائید شده زیست سلولی داره؟؟؟

کمک کنین !!!!!کی نمونه پروپوزال تائید شده زیست سلولی داره؟؟؟

سلام بچه ها من دانشجوی ارشد سلولی و مولکولی دانشگاه آزادم.
من یه چند تا نمونه (دو یا سه تا) پروپوزال زیست سلولی می خوام برای درس روش تحقیقم.باید پروپوزوالها بررسی کنم و تحلیلشون کنم .ممکنه به خاطر مسایل امنیتی نخواین پروپوزالاتون رو ارائه بدین !!!! پروپوزال تصویب شده هم به کار من میاد . کسی می تونه کمک کنه ؟؟؟؟ کمک کنین.؟؟؟
اگه خواستین می تونین mail هم کنین به این آدرس:littlefaith.2011@yahoo.com
 

littlefaith

عضو جدید
سلام اگه منظورتون رو از مفصل بگین و اینکه چه جور اطلاعاتی و در چه زمینه ای شاید بیشتر بشه کمک کرد. شما میتونید یه سرچ ساده بزنین و کلی مطلب راجب این دو تا بدست بیارین.
 

arsenal1400

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام اگه منظورتون رو از مفصل بگین و اینکه چه جور اطلاعاتی و در چه زمینه ای شاید بیشتر بشه کمک کرد. شما میتونید یه سرچ ساده بزنین و کلی مطلب راجب این دو تا بدست بیارین.
ممنون. تمام کسانی که اینجا هستند و سوال میپرسند میتونند با یه سرچ ساده به جوابشون برسند. هدف تبادل اطلاعاته نه تخلیه اطلاعاتی
منظور از کامل یعنی هراندازه خودتون در موردشون میدونید
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
سلام دوستان

کسی اصطلاحی فارسی برای این دو کلمه زیستی سراغ داره؟؟

plasmid
replicon

اگه کسی هم به فارسی در موردشون توضیح بده باز ممنون میشم.



1)


طرح کلی یک باکتری با پلاسمید در درون آن:

۱- دی‌ان‌ای کروموزومی ۲- پلاسمیدها.



پلاسمید را می‌توان قسمتی از ماده ژنتیکی یا ژنوم یک جاندار دانست که مستقل از ژنوفور عمل می‌نماید.


پلاسمیدها در باکتری‌ها، مخمر و گیاهان بطور طبیعی دیده می‌شوند ولی می‌توان آنها را به شکل مصنوعی وارد

سلول‌های جانوری نیز نمود.







اجزای تشکیل دهنده پلاسمید:




پلاسمیدها معمولاً به شکل یک مولکول DNA دو رشته‌ای حلقوی هستند (هرچند انواع خطی پلاسمید نیز وجود دارد).

همانند سازی پلاسمیدها در سیتوپلاسم و بطورمستقل از ژنوفور انجام می‌گیرد.

هر پلاسمید دارای یک محل آغاز همانند سازی (ori) است که همانند سازی پلاسمید از آن نقطه شروع می‌شود.



تفاوت پلاسمید با کروموزوم:

پلاسمیدها عناصر ژنتیکی هستند که چندان ضرورتی برای سلول ندارند و تنها برخی ویژگی‌ها را به باکتری‌ها می‌دهند

که به بقای آنها کمک می‌کند و در صورتیکه پلاسمیدهای سلول حذف شوند، سلول می‌تواند به زندگی خود ادامه دهد.

همچنین همانند سازی پلاسمیدها ارتباطی با چرخه سلولی و تقسیم سلولی ندارد و پلاسمیدها می‌توانند مستقل

از چرخه سلولی به تعداد نامحدود (تعداد را نیاز سلول و شرایط محیطی تعیین می‌کند) تکثیر شوند. در هر سلول ممکن

است چندین پلاسمید مشابه وجود داشته باشد. در صورتیکه کروموزوم‌ها بسیار برای سلول حیاتی هستند و درصورت

حذف هر یک ازکروموزوم‌ها، سلول خواهد مرد. تعداد دقیق کروموزوم‌ها بسیار برای تعادل ژنتیکی سلول ضروری است

حتی اگر یکی از کروموزوم‌های همولوگ حذف شوند این تعادل بهم خواهد خورد. همانند سازی کروموزوم‌ها دقیقاً منطبق

با چرخه سلولی است و در هر چرخه سلولی فقط یک با ر همانند سازی می‌کنند.


پلاسمید در مخمر:

این پلاسمیدها به صورت آزاد در مخمر وجود دارند. یکی از انواع طبیعی پلاسمیدهای مخمر، پلاسمید ۲ میکرونی،

نامیده می‌شود که از جمله از پلاسمیدهای حلقوی مخمر می‌باشد. این پلاسمید مخمری در حدود ۶۳۰۰ جفت باز

دارد که تعداد کپی آن به ۵۰ کپی در نوکلئوپلاسم (فضای درونی هسته) می‌رسد. تقسیم این پلاسمیدها وابسته به

کروموزوم مخمر نمی‌باشد و احتمالا پروتئینهای لازم برای همانند سازی را خود کد می‌کنند. گروه دیگری از پلاسمیدهای

حلقوی مخمر پلاسمیدهای اپیزومی مخمر نامیده می‌شوند.


پلاسمید در گیاهان:











پلاسمید در سلول‌های گیاهی در اثر عفونت با باکتری آگروباکتریوم وارد می‌شود. امروزه از اینگونه پلاسمیدها، پس از

انجام تغییراتی بر روی آنها، برای انجام مهندسی ژنتیک در گیاهان، استفاده می‌شود.



پلاسمید در باکتری:


بیشتر باکتری‌های دارای پلاسمیدهایی می‌باشند که به آنها ویژگی‌های تازه‌ای مانند مقاومت به یک آنتی‌بیوتیک خاص،

مصرف نوعی قند یا اسید آمینه، تولید رنگدانه، بیماریزایی، تجزیه هدروکربن‌ها یا مولکول‌های پیچیده شیمیایی و ... می‌دهد.



یک ویژگی برجسته پروکاریوت‌ها، توانایی آنها در تبادل بسته‌های کوچک اطلاعات ژنتیکی است . این اطلاعات به صورت پلاسمیدها

منتقل شوند. در بعضی موارد، پلاسمیدها ممکن است از یک سلول به سلول دیگری منتقل شده و بنابراین مجموعه‌ای از اطلاعات

ژنتیکی تخصص یافته را درون یک جمعیت انتقال دهند. بعضی پلاسمیدها میزبان‌های زیادی دارند که آنها را قادر می‌سازد مجموعه‌ای

از ژن‌ها را به باکتری‌های مختلف منتقل کنند. در باکتری، پلاسمیدها می‌توانند از یک باکتری به باکتری دیگر منتقل شوند و به همراه

این انتقال ویژگی‌های باکتری نیز منتقل می‌شود. مثلا یک باکتری که مقاوم به پنی سیلین نبوده در اثر دریافت یک پلاسمید که ژن

مقاومت به پنی سیلین را داراست، به این آنتی‌بیوتیک مقاوم می‌شود یا یک باکتری که بیماریزا نبوده، در اثر دریافت یک پلاسمید،

بیماری زا می‌شود.


پلاسمید در مهندسی ژنتیک:

با تغییراتی که در توالی پلاسمیدها ایجاد می‌کنند ویژگی‌هایی در آنها بوجود می‌آید که در مهندسی ژنتیک استفاده می‌شوند.

معمولاً به پلاسمیدهایی تغییر یافته ژنتیکی وکتور می‌گویند.




2)



پلاسمیدها ، مولکول های DNA خارج کروموزومی هستند که دارای ویژگی تعداد رونوشت ها در سلول میزبان می باشند. این

واحدهای قابل همانند سازی در گونه هایی از سه سلسله موجودات زنده جهان یعنی باکتری ها ، آرکی باکترها و یوکاریوت ها

یافت شده اند. ممکن است پلاسمیدها مقدار قابل توجهی از کل محتوای ژنومی یک موجود زنده را تشکیل دهند ، به طور مثال

بیش از 25 درصد از ماده ژنتیکی سلول در برخی از اعضای سلسله آرکی باکترها از پلاسمید تشکیل شده است. پلاسمیدها

قادرند توسط نوترکیبی یا ترانهش (Transposition) ، ژن ها را در کنار یکدیگر قرار داده و منتقل نمایند و در نتیجه باعث تغییرات

ژنتیکی در توده های باکتریایی شوند. به دلیل این که پلاسمیدها قادرند توسط مکانیسم های گوناگون وارد میزبان های جدید

شوند می توان آن ها را یک مخزن DNA خارج کروموزومی در نظر گرفت که بین توده های مختلف باکتریایی به اشتراک گذاشته

شده است. وفور اطلاعات ژنتیکی حمل شده توسط پلاسمیدها ، تأثیر آن ها در اجتماعات میکروبی و پتانسیل این عناصر برای

استفاده به عنوان ناقل های طبیعی کلونینگ باعث افزایش تحقیقات (نه تنها تحقیقات بنیادی بلکه پژوهش های بالینی ،‌ زیست

فناوری و محیطی) بر روی پلاسمیدها شده است. سه فاکتور مهم در توسعه تحقیقات بر روی پلاسمیدها عبارت است از :

1) سازماندهی ژنتیکی پلاسمیدها به طور آشکارا ساده می باشد.

2) می توان پلاسمیدها را به راحتی تخلیص و در محیط خارج از سلول(in vitro) دست ورزی نمود.

3) به دلیل این که پلاسمیدها ، عناصر غیر ضروری هستند در نتیجه دستکاری آن ها آشکار نمی شود و در واقع دارای عواقب

زیان آور برای سلول های میزبان نمی باشد.

ویژگی که باعث توصیف بهتر پلاسمیدها می شود این است که پلاسمیدها به طور مستقل و تحت کنترل پلاسمیدی همانندسازی

می کنند.

بررسی همانندسازی پلاسیمدها و فرآیند کنترل همانندسازی آن ها منجر به کشفیات برجسته (همانند وجود antisense RNA ها)

و درک مکانیسم های موجود در همانندسازی DNA ، اندرکنش های ماکرومولکولی و مکانیسم کنترل بیان ژن شده است. توانایی

برخی پلاسمیدها برای عبور از میان موانع ژنتیکی موجود در میان موجودات زنده گوناگون باعث مطرح گردیدن مسائلی درباره مکانیسم های

کلی حاکم بر همانندسازی و ارتباط میان فاکتورهای همانندسازی پلاسیمد و دستگاه همانندسازی DNA سلول میزبان شده است.

این ارتباط میان میزبان و پلاسمید باعث جلب توجه پژوهشگران حوزه تکامل و محیطی شده است. همچنین حوزه های میکروب

شناسی بالینی و زیست فناوری آشکارا نیازمند تحقیقات بر روی محدوده میزبان پلاسمیدها هستند. پلاسمیدها علیرغم همانندسازی

مستقل ، به طور گسترده از دستگاه همانندسازی سلول میزبان استفاده می کنند. از اینرو مطالعه همانندسازی آن ها به شناسایی

مکانیسم های موجود در همانندسازی کروموزوم کمک خواهد نمود.

مکانیسم های همانندسازی پلاسیمد

سه مکانیسم کلی همانندسازی برای پلاسمیدهای حلقوی وجود دارد که عبارتند از : مکانیسم تِتا ، تعویض زنجیره و حلقه چرخان (RC).

افزایش سابقه تحقیقات بر روی پلاسمیدها منجر به ایجاد این تفکر عمومی شده است که همانندسازی تتا بیشتر در واحدهای همانند

سازی باکتری های گرم منفی صورت می گیرد تا باکتری های گرم مثبت و عکس این موضوع در مورد همانندسازی به روش حلقه چرخان

دیده می شود. این باور احتملاً نادرست است. البته به دلیل این که در حال حاضر دانش ما از همانندسازی تتا و حلقه چرخان به ترتیب

بر پایه مطالعات بر روی واحدهای همانندسازی باکتری های گرم منفی و باکتری های گرم مثبت است می توان گفت که این اعتقاد

صحیح است. همانندسازی تعویض زنجیره در پلاسمیدهای وسیع الطیف (دارای محدوه میزبانی وسیع) خانواده IncQ دیده می شود.

اندرکنش های مولکولی و ارتباطات عملکردی این سه نوع مکانیسم همانندسازی ، موضوعات اصلی این مقاله هستند. پلاسمیدهای

خطی هم در باکتری های گرم منفی و هم در باکتری های گرم مثبت یافت شده و دارای دو نوع ساختار هستند : پلاسمیدهای

دارای یک ساختار سنجاق سر در هر انتها و پلاسمیدهایی که یک پروتئین به طور کووالانسی به انتهای′5 آن ها متصل شده است.

پلاسمیدهای خطی گروه اول توسط ساختارهای حدواسط به هم پیچیده یا concatemeric و پلاسمیدهای گروه دوم ظاهراً توسط یک

مکانیسم ایجاد پرایمر به واسطه پروتئین ها (شبیه به مکانیسم همانندسازی باکتریوفاژ Φ29) همانندسازی می کنند. البته شروع

همانندسازی از یک نقطه آغاز داخلی در یک پلاسمید دارای پروتئین انتهایی گزارش شده است.

پلاسمیدها از لحاظ ساختار ژنتیکی دارای مناطق ضروری هستند که حاوی ژن ها یا موقعیت های ژنی دخیل در همانندسازی و

کنترل آن می باشند. به طور کلی سازماندهی این مناطق ضروری شبیه سازماندهی ژنتیکی است که در مدل واحد همانندسازی یا

reolicon توضیح داده شده است. علاوه براین پلاسمیدها ممکن است حاوی ژن هایی باشند که به صورت غیر ضروری در نظر گرفته

می شود ولی در واقع این ژن ها می توانند برای عملکرد پلاسمید و یا سلول میزبان مهم باشند. برخی از این ژن ها که غیر ضروری

نامیده می شوند در فرآیندهایی مانند انتقال پلاسمید و گسترش آن در میان باکتری ها ، مقاومت به آنتی بیوتیک ها و فلزات سنگین ،

مقاومت به تشعشعات رادیولوژیک و انتقال DNA به یوکاریوت های پیشرفته تر دخیل می باشند. در داخل منطقه ضروری پلاسمید میتوان

چندین ژن و توالی را مورد بررسی قرار داد :

1) نقطه یا نقاط شروع همانندسازی (نوعاً ori نامیده می شود) که یکی از مشخصات هر واحد همانندسازی است.

2) بسیاری از پلاسمیدها ، پروتئینی را کد می کنند که در آغاز همانندسازی دخیل است و معمولاً پروتئین Rep نامیده می شود. (این

موضوع یک ویژگی کلی نمی باشد)

3) ژن های پلاسمیدی که در کنترل همانندسازی پلاسمید دخیل می باشند.

وجود جایگاه های ... در ناحیه شروع همانندسازی که محل اندرکنش های پروتئین-DNA است نشان می دهد که یک آغازگر کد شده

توسط پلاسمید مورد نیاز می باشد. این جایگاه های اختصاصی ، شاخص رده ای از واحد های همانندسازی است که با واحدهای

همانندسازی بدون نیاز به آغازگرهای اختصاصی تفاوت دارند.

همانندسازی توسط مکانیسم تتا

همانندسازی به روش تتا عمدتاً در پلاسمیدهای حلقوی اولیه باکتری های گرم منفی مورد بررسی قرار گرفته است. البته این نوع

همانندسازی در مورد پلاسمیدهای جدا شده از باکتری های گرم مثبت (مانند گروه Inc18 انتروکوک/استرپتوکوک ، برخی واحدهای

همانندسازی مربوط به لاکتو کوکوس ها و حداقل یک پلاسمید باسیلوس سوبتیلیس نیز شرح داده شده است. مراحل همانندسازی DNA

به روش تتا عبارت است از : ذوب شدن زنجیره های مادری ، ساخت یک پرایمر RNA (pRNA) و شروع همانندسازی DNA توسط گسترش

کووالانسی پرایمر RNA . ساخت DNA در یکی از رشته ها (رشته پیشرو) ، پیوسته و در رشته دیگر(رشته پیرو) ، ناپیوسته می باشد.

البته به نظر می رسد که ساخت هر دو رشته به صورت پیوسته با یکدیگر صورت می گیرد. همانندسازی به روش تتا ممکن است از یک یا

چند نقطه شروع آغاز شده و یک جهتی یا دوجهتی باشد. با مشاهده ساختارهای حدواسط این نوع همانندسازی توسط میکروسکوپ

الکترونی (EM) ، مولکول هایی به شکل تتا (θ) دیده می شود.

اگر داخل ناحیه همانندسازی شده با آنزیم برش داده شود آن گاه مولکول هایی به شکل Y (چنگال) بدست خواهد آمد. همچنین می توان

ساختارهای حدواسط همانندسازی را توسط الکتروفورز تک بُعدی یا دو بُعدی مورد بررسی قرار داد. این بررسی ها اطلاعاتی درباره ماهیت

ساختارهای حدواسط همانندسازی ، جهت همانندسازی ، محل شروع و پایان همانندسازی و میزان پیوستگی میان سنتز رشته های

پیشرو و پیرو فراهم خواهد نمود.

در مواردی استثنایی برخی پلاسمیدهای دارای همانندسازی به روش تتا به یک پروتئین آغازگر Rep (کد شده توسط پلاسمید) نیاز دارند.

برخی واحد های همانندسازی نیز ممکن است در طی مراحل اولیه سنتز رشته پیشرو به DNA پلیمراز I میزبان (DNA Pol I) نیاز داشته

باشند.

نقاط شروع همانندسازی

نقطه شروع همانندسازی را می توان به چندین صورت تعریف نمود :

1) ناحیه حداقل فعال cis که امکان همانندسازی مستقل پلاسمید را فراهم می نماید.

2) ناحیه ای که زنجیره های DNA ذوب می شوند تا همانندسازی آغاز گردد.

3) تکیه گاهی (یا چندین تکیه گاه) که سنتز رشته پیشرو از آن آغاز می شود.

نقاط شروع همانندسازی حاوی جایگاههایی هستند که برای اندرکنش پروتئین های کُد شده توسط پلاسمید یا میزبان مورد نیاز هستند.

1- خصوصیات کلی

در برخی موارد ، شروع همانندسازی DNA پلاسمید به یک پروتئین آغازگر Rep (کد شده توسط پلاسمید) خاص نیاز دارد. این موضوع به

واسطه حضور توالی های اختصاصی در نقطه آغاز همانندسازی که دارای اندرکنش با پروتئین های Rep هستند تأیید می گردد. بسیاری

از نقاط آغاز همانندسازی در پلاسمیدهای دارای همانندسازی به روش تتا دارای چندین ویژگی دیگر هستند : 1) یک ناحیه (نزدیک به نقطه

شروع) غنی از بازهای AT که حاوی توالی های تکراری است و باز شدن رشته های DNA و همگذاری (تجمع) فاکتورهای آغاز همانند

سازی (مربوط به میزبان) در آن صورت می گیرد. 2) یک یا چند جایگاه (جعبه های dnaA) برای اتصال پروتئین آغازگر DnaA میزبان. چندین

توالی مربوط به متیلاسیون محدود (که در نقطه آغاز همانندسازی کروموزوم اشریشیا کولی ، oriC ، قرار دارد) نیز در نقطه آغاز همانند

سازی پلاسمیدهایی همچون P1، pSC101 یافت شده است. متیلاسیون برای همانندسازی ضروری نیست و عمدتاً در وقایع پس از

همانندسازی نقش دارد. توالی های متیلاسیون محدود (Dam methylation) در سایر واحد های همانندسازی پلاسمیدی وجود ندارند.

بررسی های مقایسه ای سازماندهی ساختاری نقاط شروع بی نیاز از پلیمراز I پیش بینی می کند که جایگاه اتصال Rep در داخل

یک ناحیه DNA خمیده قرار داشته و DNA مربوط به توالی های تکراری غنی از AT به طور ذاتی صاف است. خمیدگی ذاتی DNA

در جایگاه اتصال Rep ، خمیدگی های اضافی ایجاد شده در نقطه شروع توسط پروتئین های Rep را مساعد می نماید. همچنین نقاط

شروع همانندسازی می توانند حاوی جایگاه هایی برای فاکتورهای دارای نقش ساختاری (مانند فاکتور دخول به کروموزوم میزبان یا

IHF و فاکتور تحریک کننده عمل معکوس شدن یا FIS) باشند. این پروتئین های کد شده توسط میزبان ، نواحی ori گوناگون و یا نقاط

شروع گوناگون در یک پلاسمید (به طور مثال در پلاسیمد R6K) را از لحاظ مکانی به یکدیگر نزدیک می کنند. جایگاه های DNA

پلاسمید ، اجزای ضروری نقطه آغاز همانندسازی هستند زیرا برای سازمان دهی یک رپلیزوم (replisome) فعال مورد نیاز هستند.

وجود جایگاه های DNA برای اتصال فاکتورهای ساختاری (که در نقطه آغاز همانندسازی پلاسمیدهای گوناگون یافت می شود) شبیه

به وضعیتی است که در oriC وجود دارد.

2- نقاط شروع حاوی ایترون (Iteron)

در بسیاری از موارد نقطه آغاز همانندسازی مستقیماً حاوی توالی های تکراری است که ایترون نام دارد. این توالی ها، جایگاه های

اتصال برای پروتئین های Rep (کد شده توسط پلاسمید) بوده و دارای خاصیت کنترلی می باشند. همانطور که در ذیل توضیح داده شده

است ، ایترون ها نه تنها برای همانندسازی بلکه برای کنترل همانندسازی پلاسمید نیز ضروری هستند. ایترون ها از میان پلاسمیدهایی

که فقط در یک یا چند گونه از خانواده انتروباکتریاسه وجود دارند ، در چندین واحد همانندسازی مانند p1 ، F ، pSC101 ، R6K ، Rts1 و

pColIV-K30 مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین ایترون ها در پلاسمیدهای وسیع الطیف دارای همانندسازی تتا مانند RK2/RP4 ( ، pCU1 و

pSa و پلاسمیدهای وسیع الطیف شرطی مانند pPS10 نیز یافت شده اند. توجه داشته باشید که حضور توالی های مستقیماً تکراری برای

اتصال پروتئین های Rep فقط مربوط به پلاسمیدهای دارای همانندسازی تتا نیست زیرا حضور این توالی ها در پلاسمیدهای دارای

همانندسازی حلقه چرخان یا تعویض زنجیره نیز گزارش شده است. در برخی پلاسمیدها (P1 ، F ، RK2 ، R6K ،‌ Rts1 و pColIV-K30)

می توان ایترون ها را در خارج از ناحیه شروع همانندسازی یافت. این ایترون ها برخلاف ایترون های موجود در ناحیه شروع همانندسازی

برای آغاز همانندسازی ضروری نیستند ولی مانند ایترون های ناحیه شروع نقش مهمی در کنترل همانندسازی ایفا می کنند.

در پلاسمیدهای فاقد ایترون های کمکی ، ایترون های ناحیه شروع تنها لوکوس دخیل در کنترل همانندسازی هستند.





3)




پلاسمید یک مولکول dsDNA حلقوی است که وارد باکتری میشود و همانند سازی آن داخل

سیتوپلاسم باکتری وبطورمستقل از ژنوم باکتری انجام میگیردوبه آسانی هم از باکتری استخراج میشود.

هر پلاسمید دارای یک(ori) Origin of Replication ( منشاء همانند سازی ) است که همانند سازی

پلاسمید از آن نقطه شروع میشود . قسمتی از ترادف پلاسمید که برای تعدادی از Restriction enzyme ها

فقط یک جایگاه برش دارد و این آنزیم ها در قسمتهای دیگرترادف پلاسمید جایگاه برش ندارند Multiple Cloning Site

گفته میشود وبرای تهیه Recombinant DNA از آن استفاده میشود یعنی مولکول DNA خارجی در این قسمت

کلون ( Clone ) میگردد.تعدادی از پلاسمید ها در طبیعت یافت میشوند (در باکتریها و مخمرها ) ولی در مقایسه

با کروموزوم سلول میزبان بسیار کوچکتر می باشند و اغلب در خارج کروموزوم باکتری دیده میشوند.( تعدادی

از پلاسمید ها برای کارهای خاصی در آزمایشگاه طراحی و ساخته شده اند ). اگر چه پلاسمیدها برای زندگی

سلول باکتری ضروری نیستند ولی حاوی ژن مقاومت به یک آنتی بیوتیک میباشند که برای کارهای مهندسی

ژنتیک لازم و ضروری است.

بعضی از پلاسمیدها تعداد زیادی کپی در داخل سلول باکتری دارند که بنام High copy number plasmid گفته میشوند

(همانند سازی این پلاسمید ها به کروموزوم باکتری بستگی ندارد) و Relaxed Plasmid هم گفته میشوند .

تعداد دیگری ازپلاسمیدها تعداد کپی محدود تری در داخل سلول باکتری ایجاد میکنند که بنام Low copy number plasmid

معروف هستند و باکتری شدیدا" Replication آنها را کنترل میکند و به Stringent Plasmid هم معروف میباشند.

با تغییراتی که در Sequence پلاسمید ها ایجاد میکنند صفات خاصی در آنها بوجود می آید که در مهندسی ژننتیک

استفاده میشوند .چنانچه ori دو پلاسمید از یک منشا باشند هنگام ترانسفورماسیون با هم رقابت کرده و فقط یکی

از آنها وارد باکتری میشود اما اگر منشا ori انها با هم اختلاف داشته باشد هنگام ترانسفور ماسیون دو پلاسمید

نیز میتوانند وارد یک سلول بشوند ( این مسئله در کارهای کلونینگ اهمیت خاصی دارد ).





4)


تا اونجا که من از این متون متوجه شدم، replicon یعنی منشا همانندسازی پلاسمید.
 

amir-gi73

عضو جدید
یه سوال - لطفا جواب بدید

یه سوال - لطفا جواب بدید

یکی از دوستان زحمت بکشن! روش ایجاد گندم هگزاپلویید رو توضیح بدن!
تو مراحل ایجادش , 2 بار مضاعف شدگی دیده میشه ، این مضاعف شدگی ها در میوز اتفاق میوفته یا میتوز؟ و چگونه؟
مرسی:heart:
 

Touch of Pink

عضو جدید
سلام دوستای گلم...........نمی دونم سوالی که می پرسم به شما مربوط میشه یانه!!!!!!!................
اگه مربوط میشه لطف کنین جواب بدین.........:redface:
:)فرق پروکاریوت و یوکاریوت؟؟؟؟؟
فرق : DNA و RNA
 

mastane20

عضو جدید
کاربر ممتاز
پروکاریوت موجوداتی هستن که هسته سازمان یافته ای ندارند و اگه به طور کامل بخوام بگم هیچ اندان تخصص یافته خاصی ندارند ولی یوکاریوت
ها دارای هسته مشخص و سازمان یافته که اندامک های پیشرفته تری داره مثل ریبوزوم و لیزووزوم هستک و...
1- اطلاعات در ( DNA) دی‌ان‌ای بصورت رمز ۳ تایی وجود دارد یعنی هر ۳ نوکئوتید معرف ۱ رمز و هر رمز معرف ۱ اسید آمینه است.

۲- ) (RNAآران‌ای پلی‌مراز مانند قطاری بر روی دی‌ان‌ای حرکت می‌کند. و رونویسی ادامه دارد.

۳- بعد در آخر رونویسی آران‌ای پلی‌مرآز به رمز پایان میرسد و رونویسی به پایان میرسد. محصول این رونویسی ام‌آران‌ای (mRNA) نام دارد. mRNA از هسته خارج می‌شود و در سیتوپلاسم به کمک نوع دیگر آران‌ای به نام تی‌آران‌ای (tRNA) اسید آمینه را به هم متصل می‌کند. tRNA روی mRNA متصل می‌شود و طبق رمزهای tRNA, mRNA اسید آمینه‌ها را کنار هم می‌گذارد. و در آخر زنجیره‌ی بس‌پپتیدی به وجود می‌آید.
(انزیم (DNA) دی ان ا پلی مراز عمل همانند سازی را کاتا لیز می کند )
( DNA)دی ان ا پلی مراز می تواند یک زنجیره را طویل نماید ،اما نمی تواند شروع سنتز زنجیره را موجب شود .

(RNA )ار ان ا پلی مراز از انتهای 3پریم رشته الگو برداری می کند و یک رشته ( RNA) ار ان ا می سازد که در جهت 5 پریم به 3پریم است (زیرا در جهت خلاف رشته ی الگو است )
فرایند جفت شدن مکمل ها ی بازها با نوکلئو تید های ازاد توسط انزیم (RNA) ار ان ا پلی مراز کاتالیز می شود . این انزیم به رشته متصل شده و در طول دی ان ا حرکت می کند و ریبو نوکلئوتید ها به ار ان ای در حال رشد اضافه می شوند
در بیشتر پروکاریوت ها فقط یک نوع ار ان ا پلی مراز است که در نسخه برداری همه ار ان ا ها دخالت می کند.
ار ان ا پلی مراز ابتدا مکان راه اندازی را شناسایی می کند و از طریق پیوند با ان تشکیل کمپلکس بسته را می دهد
 

Relampago

عضو جدید
کاربر ممتاز
ساختاربدن زنبور

ساختاربدن زنبور

در مورد ساختار بدن زنبور و تناسبات بین اجزای بدنش یه سری اطلاعات میخوام........ممنون میشم کمکم کنین.......
 

mastane20

عضو جدید
کاربر ممتاز
بدن زنبور عسل از سه قسمت سر، سینه و شکم تشکیل شده است که ذیلا به بیان نکاتی در مورد هر کدام می پردازیم:
1- سر: در جلوترین قسمت بدن قرار دارد و شامل اعضای زیر است:
1) دو عدد چشم مرکب
2) سه عدد چشم ساده
3) دو عدد آنتن
4) دهان به همراه خرطوم
بزرگی چشم ها ابزار شناخت زنبور نر از کارگر است زیرا چشم های زنبور نر بزرگتر است و از عقب سر به هم می رسد ولی در زنبور کارگر و ملکه به هم نمی رسند.
کار آنتنها لمس کردن و بوییدن است زنبور به کمک خرطوم شهد را از روی گیاه جمع و از راه دهان به کیسه عسل می فرستد.
2- سینه: از سه حلقه کیتینی درستی شده و شامل :
الف- چهار عدد بال که دو عدد جلویی و 2 عدد عقبی هستند.
ب- شش عدد پا که جفت عقبی دارای حفره هایی می باشد و این سبدها در کارگران بزرگتر از نرها است.
3- شکم: در قسمت انتهایی بدن قرار دارد از 6 حلقه کتینی پشتی و 6 قطعه شکمی تشکیل شده است. در انتهای شکم مخرج برای دفع مدفوعات دیده می شود از راه همین مخرج زنبور قادر است خاری که در بدنش است را خارج کرده و نیش بزند. زنبور نر نیش ندارد.
غدد مهم بدن زنبور عسل:
1- در داخل از دو طرف سر زنبورکارگر یک جفت غده شیری وجود دارد که از خود ماده ای به نامه شیر یا ژله شاهانه ترشح می کند و با آن ملکه جوان تغذیه می شود.
2- غدد بزاقی همراه با یک جفت غده سینه ای بوسیله یک کانال مشترک ترشحاتشان را به داخل دهان زنبور می ریزند و ترشحات این غدد در موقع لارو بودن صرف تنیدن به دور خود شده و پس از رشد و تبدیل به زنبور کامل نقش بزاق دهان را در زندگیشان بازی می کند.
3- غدد زیر آرواره ای که در کارگران بسیار کوچک و غیر فعال بوده و در ملکه بسیار بزرگ و فعال است ماده ای که بوسیله این غده ترشح می شود با بوی خاصش باعث تمییز ملکه از سایر زنبورها می شود.
4- در زیر شکم زنبورها 4 جفت غده مومی وجود دارد که در سه جفتش فعال هستند و موم ترشح می کنند کاربرد این ترشحات در ساخت موم و شان است.
5- غدد بویایی: در پشت زنبورها است که کارش تشخیص بو است.
6- غدد مخزنی: سه عدد غده و مخزن است که کارش ضدعفونی مدفوعات است.


 

mastane20

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان

دنبال یه مقاله پیرامون انگل ها میگردم به صورت انگلیسی باشه کسی میتونه بهم کمک کنه;)
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از دوستان زحمت بکشن! روش ایجاد گندم هگزاپلویید رو توضیح بدن!
تو مراحل ایجادش , 2 بار مضاعف شدگی دیده میشه ، این مضاعف شدگی ها در میوز اتفاق میوفته یا میتوز؟ و چگونه؟
مرسی:heart:

سلام دوست عزیز فکر کنم باید این سؤال رو تو تالار کشاورزی بخش اصلاح نباتات مطرح کنید :gol:
 

Similar threads

بالا