گفتمان معماری ...

riahi_arc55

عضو جدید
با سلام
با یه مثال شاید راحتتر بتونم جوابتونو بدم . معماری یه هنره. معماری موسیقی منجمده . معماری ایده خلاقیت و طرحه. معمار برای خلق این اثر هنری که کانسپت اون در ذهنش هست از تمامی مهندسین دیگر رشته ها استفاده میکنه. به تعبیری تمامی مهندسین " خدماتی رو به مهندس معمار میدهند تا طرح و ایده یک معمار به ثمر بشینه.
مهندس معمار مثل یه رهبر ارکستر هست . یه ایده و طرح داره که برای خلق کردن این اثر هنری از تعداد زیادی نوازنده که هر کدوم تو نواختن ساز خودشون استادن استفاده میکنه این نوازندگان همون مهندسای دیگر رشته ها هستن .
مهندس عمران محاسبات سازه ای طرح یک معمار را انجام میده مهندس مکانیک محاسبات تا سیساتی طرح و مهندس برق محاسبات سیستم الکتریکی و مهندس نقشه بردار و غیره.........
پس به این نتیجه میرسیم که تا طرحی وجود نداشته باشه هیچ محاسباتی برای انجام وجود نداره . مهندسان دیگر رشته ها ماشین حسابهای مهندس معمار هستند .
معمار با کسب اطلا عات اولیه در تمامی رشته های مهندسی و بعضا اطلاعات بسیار تخصصی در بعضی از این علوم در بکار گیری این خدمات راحتتر عمل میکند. در دروس معماری در دانشگاه علاوه بر دروس اصلی این رشته تاسیسات الکتریکی و مکانیکی و بارگذاری و محاسبات سازه های فلزی وبتنی و ایستایی و غیره .... وجود داره که بنا به علاقه هر شخص میتونه دامنه اطلاعاتشو تو این زمینه ها بالا ببره. البته غیر از علوم هنری و محاسباتی " علوم اجتماعی هم بسیار تاثیر گذاره تو این رشته.
معماری اقیانوس اطلاعات است در بعضی نقاط بسیار عمیق در بعضی نقاط دارای عمق کمی است.
شاد و موفق باشید
 

فهم

عضو جدید
موافقم
چون همین سال گذشته دانشگاه ما که قرار بوده طبق هماهنگی با گروه 35 نفر بگیره یکدفعه بدون هماهنگی 150 نفر گرفته
 

mahsadavoudi

عضو جدید
سلام بر همگی
بچه ها موضوع پایان نامه من هویت فراموش شده معماری ایرانی..14 اسفند دفاع دارم..خیلی جالب بود نظراتون برام...مرسی
 

حدیث جون

عضو جدید
سخن معماران بزرگ

سخن معماران بزرگ

لویی کانآنچه معمار انجام می دهد، پیش از آنکه تبدیل به یک بنا شود، باید پاسخی باشد به نهاد انسان .
لویی کانپروژه؛ یعنی شالوده دادن به یک فرم، درون یک نظم
لویی کانمعماری وجود خارجی ندارد. تنها اثر معماری است که وجود دارد. معماری در ذهن موجود است. شخصی که یک کار معماری انجام میدهد، در حقیقت آن را به روح معماری عرضه میکند . . . روحی که سبک نمیشناسد، تکنیک نمیشناسد، متد نمیشناسد و تنها منتظر آن است که خود را به معرض نمایش بگذارد. بدین ترتیب معماری تجسم واقعیات غیر قابل سنجش میباشد
لویی کانمعماري از جايي شروع مي شود كه عملكرد كاملاً شناخته شده و مشخص است
لویی کانمعماري به عنوان خلقتي هنري براي برآوردن يك نياز نيست بلكه آفريدن يك نياز است معماري شناسايي همگن فضاهايي است متناسب با عملكردهاي خاص انساني معماري سازندگي ذهني فضاها است

فرانک لوید رایتمعمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه ... اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمی­توان او را یک معمار نامید

میس ون دروههمعماری زمانی آغاز می­شود که شما دو آجر را با دقت پیش هم می­گذارید.
میس ون دروههمعماری در جئیات است ...
میس ون دروههمعماري چيزي جز تمناي زمان براي فضايي زنده متغير و جديد نيست. درست است كه معماري بر روي حقايق مسلم بنا گرديده است اما زمينه كار اساسي آن تسلط معاني است. معماري، اراده زمان است كه به فضا تبديل شده است. زنده، شاداب و جديد
لوکوربوزیهمن ترسیم­کردن را به حرف­زدن ترجیح می­دهم، زیرا ترسیم­کردن سریع­تر است و مجال کمتری برای دروغ­ گفتن باقی می­گذارد.
لوکوربوزیهمعماري، بازي استادانه، صحيح و باشكوهي از احجام تركيب شده در زير نور مي باشد. معماري، فرهنگ عمومي است.
لوکوربوزیهمعماري فرم ها، حجم ها، رنگ ها، آكوستيك و موسيقي است. نور و سايه، بلندگوهاي معماري اند.
لوکوربوزیهاینکه معماری در لحظهای از خلاقیت بوجود میآید، یک حقیقت انکارناپذیر است، زمانی که ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تأمین خواستههایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدفی متعالیتر از تأمین نیازهای صرفاً کارکردی برانگیخته میشود و آماده میگردد تا تواناییهای شاعرانهای را به معرض نمایش گذارد که ما را برمیانگیزانند و به ما لذت و سرور میبخشندلوکوربوزیهمعماری غیر از نمایش ساخت و پاسخ دادن به نیاز‌ها است.(منظورم از نیازها استفاده ،راحتی و آسایش عملی است)

فیلیپ جانسونمن از تعطیلات متنفرم. اگر شما می­توانید ساختمان­هایی را بسازید، چرا باید در کنار دریا بنشینید؟
فیلیپ جانسونمعماري هنري است شگفت انگيز روشنگر و آزادي ساز هنر معماري عبارتست از طرحهاي فردي اي كه با نقاشي و تنديس
رقابت مي كند در واقع معماري تنها ايجاد انواع جديد فضاها است
تادائو آندوخلاقیت حقیقی کل زندگی را شامل می­گردد و به وسیله ابزارهایی از شهود بیان می­شود که فراسوی منطق و آن چیزی است که زبان­های دیگر قادر به ابراز آن هستند
تادائو آندووظيفه معماري درك منطق توصيف ناشدني مكان است
تادائو آندومعماری باید کاملاً با اطراف هماهنگی داشته باشد
سانتیاگو کالاتراواهندسه مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست می­یابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمه­های زاینده و مهم الهام هستند
فرانک گهریمن بیشتر وقتم را صرف کارفرماها می­کنم. زیرا معتقدم این کار ما را به پیش می­برد و آنها هم به آنچه که می­خواهند، می­رسند و از کار احساس رضایت می­کنند. این روند باعث می­شود آنها بدانند که شما مسائل آنها را می­شنوید. همچنین این تعامل موقعیت ابداع را برای شما فراهم می­آورد
ویلیام موریسمعماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری را احاطه میکند و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم، نمیتوانیم از معماریخارج شویم، زیرا معماری عبارت است از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ بااحتیاجات بشر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند
جان راسکینتعریف درست معماری بطوریکه آن را از یک مجسمه متمایز کند، عبارت است از هنر طراحی مجسمه برای یک مکان خاص و جانمایی آن در آنجا بر اساس مناسبترین اصول ساختمان
جان راسکینمعماری هنر مرتب کردن و تزیینات بنا‌های ساخته شده توسط بشر به هر مقصودی است به قسمی که در ساده‌ترین نگاه سلامت، نیرو و لذت بردن روح را میسر نماید
اتین لویی بولهمعماری چیست؟ آیا من آن را همسو با ویتروویوس به عنوان هنر ساختمان تعریف خواهم کرد؟ نه. این تعریف دارای یک اشکال اساسی است. انسان برای ساختن باید از تصور خود استفاده کند. نیاکان ما کاشانهشان را تنها پس از اینکه شکل آن را تصور میکردند، میساختند. این فرآورده ذهنی و خلاقیت هست که معماری را تشکیل میدهد، اینک ما میتوانیم آن را به عنوان هنر تولید هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعریف کنیم. بدین ترتیب هنر ساختمان تنها یک هنر ثانوی است که به نظر میرسد برای نامیدن بخش علمی معماری مناسب باشد
آدولف لوسزمانی که ما با یک تپه و توده خاک به طول شش فوت و عرض سه فوت در جنگل روبرو میشویم که با استفاده از بیل به شکل یک هرم روی هم انباشته شده است، به فکر فرو میرویم و چیزی در درون ما میگوید: اینجا کسی دفن شده است. آن توده خاک معماری است
آدولف لوسمعماری چیزی نیست جز یادمان‌ها و مقبره‌ها
سرنیکولاس پوزنرآلونک چتری دوچرخه یک ساختمان است و کلیسای لینکلن (LincolnCathedral) نمونهای از معماری میباشد. تقریباً هر چیزی که فضا را به میزان کافی برای انسان محصور میکند تا آدمی به درون آن نقل مکان کند، یک ساختمان است. اصطلاح معماری تنها ساختمانهایی را در برمیگیرد که با هدف برخورداری از جاذبه زیباییشناسانه طراحی شدهاند
آي.ام.پيمعماري زندگي است.در يك جامعه متمدن، فرض بر اين است كه در پشت معماري، زندگي زيبايي نهفته است. اگر ما داراي جامعه متمدن باشيم و هنرمند اين زندگي خاص را منعكس كند پس معماري بايد زيبا باشد
آلوار آلتومعماري علم نيست. معماري فرايند تركيبي عظيم است كه هزاران كاركرد معين انساني را به هم تلفيق مي كند و همان معماري
باقي مي ماند. نيت معماري ايجاد هماهنگي ميان جهان مادي و زندگي انسان است
برونوزويمعماري هنر ساختن فضا است
فرانسیسکو میلیزیامعماری هنر ساختن است
برنارد چوميمعماري، به چهره اي نقاب پوش مي ماند نمي توان به راحتي نقاب را پس زد. همواره مخفي است در پس طرح ها، دريافت ها، عادت ها و قيد و بندهاي فني، اما همين دشواري در پس زدن نقاب معماري است كه آن را اين همه خواستني مي‏كند. اين‏نقاب‏زدايي لذت‏معماري است
رابرت ونتوريمعماري، يك ساختمان است با دكوراسيون به كار رفته
ژاك دريدامعماري كوششي است براي آنكه پيوند بين خود و فلسفه را استوار سازد و آن را قابل تصور نمايد
حسن سلطان زادهمعماري تنها هنري است كه مي توان آن را بازتاب گستردة فرهنگ جامعه دانست و از جمله تخصص هايي است كه از دانش ها، فنون و هنرهاي گوناگون تركيب شده است
ژان نوولاگر كسي بخواهد به تعريف معماري امروز بپردازد بايد تعريف خود را با شمردن كارهايي كه معماري بدان نمي پردازد آغاز كند. معماري، حالت و ادامة جهان، نفي هرج و مرج و ماجرايي در بطن غير ارادي است
ژان نوولمعماري قبل از هر چيز شيوه تفكر و مخصوصاً تحليل است. معماري تجربه نيست. بنابراين هر نوع معماري بايد خاص باشد
هانس هولاينمعماري، نظمي معنوي است كه در ساختمان ها
تجسم يافته است. معماري يك مفصل ارتباطي است يعني به يك بعد اضافي عينيت بخشيدن
هانس هولاينمعماري واقعي در عصر ما در حال تعريف جديدي از خودش به عنوان يك واسطه و توسعة دامنة بيان خودش است. همه چيز معماري است. معماري رمز آلود، تداعي كننده و دو جنبه است


 

mohandes_raha

عضو جدید
من كارشناسيم كه تموم شه روز مرگمه آخه ديگه پول آزاد رو ندارم از اون طرف دولتي .....................؟؟؟؟؟ فكر ميكنم ليسانس هم كمه .......عجب روزگاريهههههههههههههههه
 

azam.r

عضو جدید
من دوست دارم دارم ارشدم هم بگیر تو زمینه معماری داخلی
تدریس هم دوس دارم
 

4589

عضو جدید
manam dos daram ke karshenasio,arshadamam begiram,albate kheili dos daram ke geraieshe dekorasione dakheliam joda bekhonam.dos daram ie tarahe khafan besham.
 

mirror_life2006

عضو جدید
پول عزیزم
الان بساز بندازیه تو ایران برای سود بیشتر معماریه خونه هارو خراب میکنن.
 

riahi_arc55

عضو جدید
با سلام
با یه مثال شاید راحتتر بتونم جوابتونو بدم . معماری یه هنره. معماری موسیقی منجمده . معماری ایده خلاقیت و طرحه. معمار برای خلق این اثر هنری که کانسپت اون در ذهنش هست از تمامی مهندسین دیگر رشته ها استفاده میکنه. به تعبیری تمامی مهندسین " خدماتی رو به مهندس معمار میدهند تا طرح و ایده یک معمار به ثمر بشینه.
مهندس معمار مثل یه رهبر ارکستر هست . یه ایده و طرح داره که برای خلق کردن این اثر هنری از تعداد زیادی نوازنده که هر کدوم تو نواختن ساز خودشون استادن استفاده میکنه این نوازندگان همون مهندسای دیگر رشته ها هستن .
مهندس عمران محاسبات سازه ای طرح یک معمار را انجام میده مهندس مکانیک محاسبات تا سیساتی طرح و مهندس برق محاسبات سیستم الکتریکی و مهندس نقشه بردار و غیره.........
پس به این نتیجه میرسیم که تا طرحی وجود نداشته باشه هیچ محاسباتی برای انجام وجود نداره . مهندسان دیگر رشته ها ماشین حسابهای مهندس معمار هستند .
معمار با کسب اطلا عات اولیه در تمامی رشته های مهندسی و بعضا اطلاعات بسیار تخصصی در بعضی از این علوم در بکار گیری این خدمات راحتتر عمل میکند. در دروس معماری در دانشگاه علاوه بر دروس اصلی این رشته تاسیسات الکتریکی و مکانیکی و بارگذاری و محاسبات سازه های فلزی وبتنی و ایستایی و غیره .... وجود داره که بنا به علاقه هر شخص میتونه دامنه اطلاعاتشو تو این زمینه ها بالا ببره. البته غیر از علوم هنری و محاسباتی " علوم اجتماعی هم بسیار تاثیر گذاره تو این رشته.
معماری اقیانوس اطلاعات است در بعضی نقاط بسیار عمیق در بعضی نقاط دارای عمق کمی است.
شاد و موفق باشید
 

mahyarSAMSUNG

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اصلا مهم نیست برام . هرچی که بیشتر بشه ازش پول در اورد که بتونم لامبرگینی بخرم ... :دی
 

nima.architect

عضو جدید
یه چیز بگم ؟؟؟؟؟ اولین رشته که به وجود اومد معماری بود. از همون زمانی که دو تا خشت رو گذاشتن رو هم.بعدشم اینکه بیایید راجب واژه مهندس فکر کنیم ببینیم ریشش چیه؟ از هندسه میاد.هندسه هم فقط مخصوص معماریاست.پس خطاب به همه رشته ها ( نه فقط عمرانیا) مهندس فقط به معمار میگن.
 

beni belazi

کاربر بیش فعال
[FONT=&quot]معماری وسیله واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست. هنگامی که ملتی می تواند مبل ها و لوسترهای زیبا بسازد اما هرروزه بدترین ساختمان ها را می سازد، دلالت بر اوضاع نابسمان و تاریک آن جامعه دارد. اوضاعی که در مجموع، بی نظمی و عدم قدرت سازماندهی آن ملت را به اثبات می رساند.[/FONT]​
[FONT=&quot]هرمان موتسیوس[/FONT]​
[FONT=&quot]
[/FONT]​
 

memarane

کاربر فعال
خود ما مردم مقصر هستیم.وقتی که هر چیزی رو که میبینیم ؛ بدون اینکه به ریشه و مفهومش توجه داشته باشیم میایم از روش کپی میگیریم همین میشه اوضاع معماری ما.
مثلا معماری پست مدرن اروپا فلسفه اش بازگشت به معماری گذشته اروپاست که در جای خودش خیلی خوبه ولی وقتی ما میایم پست مدرن کار میکنیم بدون توجه به اینکه داریم به معماری گذشته اروپا برمیگردیم نه معماری گذشته خودمون اینی میشه که الان معماری گذشته ما فراموش شده.
 

memarane

کاربر فعال
قیاس بین معماری و عمران اصلا درست نیست.
معمار خالق است و هنر مند.
ولی مهمندس عمران فقط یک محاسب است و شاید روزی بیاد که نیازی نباشد که انسان خودشو به زحمت بندازه و همین دو تا اطلاعاتی رو که امروزه به نرم افزارا میده و خروجی میگیره انجام بده و خود نرم افزارا همه این محاسبات رو انجام بدن.
ولی یه نرم افزار هیچ وقت نمیتونه خلاقیت داشته باشه و کار معمار رو انجام بده.
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
...
از اونجایی که صرفاً در قدیم یک مهندس عمران خودش نقشه رو طرح می کرد و خودش هم طراحی سازه رو انجام می داد، این قضیه به شکل یک تعصب در اومده وگرنه این روزها، مهندسین جدید کمتر پیش میاد که این گونه که شما گفتی تنفر داشته باشند چون می دونند که یک مهندس معماری می تونه طرح های بهتر و با آسایش بهتری بده و یک مهندس عمران می تونه بهینه تر و اقتصادی تر و در عین حال مستحکم تر بسازه.
شاید مشکل مهندسان قدیمی در خودخواهیشان بوده که نمی خواستند قبول کنند اشتباه کردم، شاید هم سخت بودن طراحی ها این اختلافات رو پیش آورده بود که امروز نرم افزار های این اصطکاک رو کم کردند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

memarane

کاربر فعال
...
از اونجایی که صرفاً در قدیم یک مهندس عمران خودش نقشه رو طرح می کرد و خودش هم طراحی سازه رو انجام می داد، این قضیه به شکل یک تعصب در اومده وگرنه این روزها، مهندسین جدید کمتر پیش میاد که این گونه که شما گفتی تنفر داشته باشند چون می دونند که یک مهندس معماری می تونه طرح های بهتر و با آسایش بهتری بده و یک مهندس عمران می تونه بهینه تر و اقتصادی تر و در عین حال مستحکم تر بسازه.
شاید مشکل مهندسان قدیمی در خودخواهیشان بوده که نمی خواستند قبول کنند اشتباه کردم، شاید هم سخت بودن طراحی ها این اختلافات رو پیش آورده بود که امروز نرم افزار های این اصطکاک رو کم کردند.
دوست عزیز میشه منبع اون حرف اول تون رو به ما هم بگی؟ (صرفاً در قدیم یک مهندس عمران خودش نقشه رو طرح می کرد و خودش هم طراحی سازه رو انجام می داد)
تا جایی که من میدونم عمران مدت زیادی از عمرش نمیگذره و اینی که شما گفتی معمار بوده که برمیگرده به همون 5 اصل اساسی که معمارای ایران رعایت میکردن و یکیش نیارش بوده که حالا شده همون عمران شما.
 
  • Like
واکنش ها: raha

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
دوست عزیز میشه منبع اون حرف اول تون رو به ما هم بگی؟ (صرفاً در قدیم یک مهندس عمران خودش نقشه رو طرح می کرد و خودش هم طراحی سازه رو انجام می داد)
تا جایی که من میدونم عمران مدت زیادی از عمرش نمیگذره و اینی که شما گفتی معمار بوده که برمیگرده به همون 5 اصل اساسی که معمارای ایران رعایت میکردن و یکیش نیارش بوده که حالا شده همون عمران شما.
اونقدری که شما ریشه یابی کردی، من نکردم!
منظور من به همین 50 سال اخیر ه که سازه های از حالت بنایی داره خارج میشه و نیاز به نظر و تصمیم مهندس عمران داره رو می گم.
 

maryam28

عضو جدید

نظرات همتون عالی بود .


چه پیشنهادی برای بهتر شدن معماری دارین؟؟

فکر میکنید چه ارگانی باید بیشتر تلاش کنه تا معماری ما به جایگاه اصلیش برگرده؟؟؟
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من مهمترین علت نزول معماری در ایران نبود مرحله گذار بین معماری سنتی و معماری مدرن هستش.معماری امروز اروپا عقبه متسلسل چند صدساله از فلسفه و معماری مبتنی بر اون رو داره ولی ما؟؟؟؟؟
بجز این در ما در گزینش و اجرا نیز دچار مشکل هستیم،من به پروژه خصوصی فعلا کار ندارم ولی حداقل در پروژه های عمومی دولتی این نکته باید رعایت بشه که بهترین انتخاب بشه نه ارزونترین و ساده ترین.مثالش همین پروژه میدان شهدای مشهد که من هروقت می بینم ... چی بگم؟؟؟!!!!!:w09:
 

Sina_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
من میتونم بگم ضعف دانش فنی و ضعف در اجرا
و یه دلیل دیگه هم نداشتن جسارت
البته اینم میتونم بگم که ما بین مدرنیته و سنت گیر کرده ایم...
کلی گفتم جزئیات دیگه ای نداره :D
 

ا.پزشکی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
معمار باید این قدرت رو داشته باشه که سلیقه کارفرما و مردم رو عوض کنه ............ ولی وقتی اکثریت مردم تهران از همین معماری افت کرده ی تهران لذت میبرن، خیلی ها هم به اشتباه فکر میکنن باید با توجه به سلیقه عامه مردم که همین معماریهای زشته طراحی کنن و ذره ای هم به خودشون زحمت نمیدن که سلیقه مردم رو درست کنن.

پس به نظر من تو گزینه های نظر سنجی باید " مردم" رو هم اضافه کرد، چون هیچ تلاشی تو بهبود وضعیت شهر و تغییر دادن سلیقه هاشون نمیکنن و معماری ما اینطور پَس میره ................

غیر از یکسری کارای تک و توک معمارای معروف ایرانی و بعضی وقتها هم بچه های خوش ذوق معماری و معماران خارجی، تو تهران بقیه کارها غیر قابل نظاره کردنه ........
 

memar_sh

عضو جدید
کاملا درست بی سوادی دوستان درهر رشته ای دیگه محرض شده متاسفانه معماری از این وادی دور نمانده هر کسی مخواد راحت نمره بگیره کارشو بد بیرون آخرسر وارد بازار کارشده بدون اینکه چیزی بلد باشه البته نگزریم از اینکه اساتید دانشگاه هم با دانشجویان همراهند خودشون هم نفهمیدن که چه کنن متاسفانه دوره ما شده لیسانس گرفتن حق امضا فروختن یعنی هنر معماری دیگه جای نداره 90درصد بفکر حق امضا چه جوری پول درآوردن حال آنکه باید درفکر یک ایده نو برای خلق یک اثر ماندگار باشن این هم چون در دوران تحصیل به هشون یادندان یا دنبال ش نبودن بعد فارغ تحصیلی میاد هیچ فکری نداره
 

MEHDI.880

عضو جدید
با سلام به تمام دوستان عزیز

می خواستم اعتراف کنم که واقعا بحث با مفهومی رو شروع کردیم البته به شرط اینکه دچار تفکرات روز معماری ایران نشیم که همه چیز رو سطحی می بینه.
منم با نظر دوستامون سپیدار و Tranquility و arashitect و memar _sh موافقم. البته بهتر بگم که نقطه نظرات خودم هم دقیقا همین مسایل هستن.
جدیدا کتاب دکتر حجت به اسم مشق معماری رو خوندم و تازه متوجه خیلی نکات مهمی شدم.
به نظر من یکی از زیباترین و گیراترین جملات ایشان که در کتاب بود جمله :
(( ............................ و معماری، صناعتی شریف که در دست اهل فتوت است و نا اهلان و نا مردان را به آن راهی نیست )) .
البته حرفای ظریفی تو کتاب هست که من فقط می تونم کمی از اونا رو بگم هم بخاطر خارج بودن از حوصله جمع و هم به خاطر زیاد بودن آن.
نکته بعدی این کتاب : (( ............ اگر باور داریم که معماری ارزشمند گذشته ، دستاورد فرهنگ و فطرت معماران پاک نهاد این مرزوبوم بوده است ، ارزشمندی معماری آینده را نیز باید در نهاد پاک معماران آینده همین سرزمین بجوییم.
در این روزگار سرگشتگی و تعلق میان سنت و مدرن و انواع مدرن ، و در این زمانه گم گشتگی رمز و راز معماری ، کار ما شاید آن است که بجای آموزش دادن معماری به شاگردان ، به تربیت معمارانی بپردازیم که خود آینده معماری را دریابند. ))این جمله دقیقا روشن می کنه که نظر دوستمون سپیدار تا چه اندازه درست و صحیح است.

البته دکتر حجت در کتابشون چند تا نکته رو در مورد این استحاله درمعماری میگن که منم اینجا مطرحشون می کنم :
اولین استحاله زمانی روی داد که آموزش معماری از پای کار به آتلیه ها نقل مکان کرد.
دومین استحاله پی آمد رویدادهای زیر است :
- علم زدگی در آموزش معماری ( نگاه یکسان نظام آموزش عالی به همه رشته های دانشگاهی ، وجه تربیتی و پرورشی آموزش نادیده گرفته می شود )
- فراگیر شدن رایانه ( شاگرد را از فضای کارگاه بی نیاز می کرد )
- توسعه شتابان مدرسه های معماری ( این توسعه آنچنان سریع و نسنجیده بود که دیگر مجالی(و گاه نیز مکانی) برای فعالیت های کارگاهی باقی نمی ماند ) که این موضوع هم دقیقا نظر دوستمون arashitect بود.
البته یه موضوعی رو هم اینجا بگم که من یه روزی بحثی رو شروع کردم تو باشگاه با عنوان نابود کردن رشته معماری در دانشگاه آزاد که مورد هجوم عده ای از بچه ها قرار گرفتم.من اونجا هم گفتم بلایی که سر رشته عمران در سالهای پیش اومد اینبار سر معماری داره میاد.یعنی دانشگاه آزاد پول می خواد و به همین دلیل بدون اینکه اساتید کافی و بر جسته ای داشته باشه روز به روز داره به شهر های معمار ساز اضافه می کنه البته با تمام احترام چه معمار هایی؟معمار هایی مثل من نوعی کاملا بی سواد.
الان به بچه های معماری می گی سیستم سازه این ساختمان چیه می گه نمی دونم از عمرانیا بپرس اینا چه ربطی به معماری داره و متاسفانه معماری رو تو نقاشی کردن می بینن.
(( البته با عرض معذرت خواهی از تمام بچه ها چه نقاشی کردن تو شیتاشون یا نقاشی کردن صورت و ظاهرشون چمو بگن ما معماری می خونیم.بازم ببخشید )) به قول دوستمون
:arashitect بیسوادی معماران محترم. چه در اجرا چه در طراحی.واقعا چند نفر از معمارانی که از دانشگاه بیرون میان فرق بین شن و ماسه رو میتونن تشخیص بدن؟طراحی هم که مثله شو لباس شده.به بهانه پست مدرن هر چرندی به عنوان اثر معماری ارائه میشه و.... .
(( من چند بار نوشته های دوستمون arashitect رو خوندم تو بحث های مختلف و جاهای مختلف تو باشگاه خیلی خوشم اومد از فکراشون و کاملا با سواد به نظرم اومدن ))
پس AMIR-ES عزیز در یک نگاه کلی می بینیم که :

مشکلات معماری نوین ایران چیست؟
سیستم آموزش ، امکانات و تجهیزات ، تغییرات فرهنگی اجتماعی، .....


تمامی موارد دخیل بوده و هست و نمی شه اینا رو از هم به صورت جدا مورد بررسی قرار داد.



با تشکر.

منتظر نظراتتون هستم دوستای با سوادم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Pleiades.Arch

عضو جدید
کاربر ممتاز
Pritzker Architecture Prize 2011

Pritzker Architecture Prize 2011




ادواردو سوتو دمورای پرتغالی، که استادیوم ها، موزه ها و برج های اداری زیادی در کشورش طراحی کرده است، برنده ی جایزه ی معماری پریتزکر امسال شد. جایزه ای که هر معماری به داشتن آن افتخار می کند.
سوتو دمورا در پورتو به دنیا آمد و در مدرسه ی هنر های زیبای دانشگاه پورتو به تحصیل معماری پرداخت و در 1980 مدرکش را دریافت کرد. از 1974 تا 1979 برای تمرین معماری نزد آلوارو سیزا کار کرد. از 1981 تا 1990 استادیار دانشگاه محل تحیصلش ( دانشگاه پورتو ) بود. همچنین به عنوان استاد مدعو در دانشگاه های هاروارد، دابلین، ژنووا و زوریخ تدریس کرد.
او پس از آلوارو سیزا (1991) دومین معمار پرتغالی است که برنده ی جایزه ی پریتزکر میشود.

منبع: ویکی پدیا.

برای دانلود پی دی اف آثارش لینک های ریز رو کلیک کنید:
http://www.pritzkerprize.com/downloadpdf.php?pdfname=2011mediakitphotos.pdf

http://www.pritzkerprize.com/downloadpdf.php?pdfname=2011mediakittxt.pdf
 

Pleiades.Arch

عضو جدید
کاربر ممتاز
Pritzker Architecture Prize 2011

Pritzker Architecture Prize 2011

اینم عکس های مهم ترین پروژه ش استادیوم 30154 نفری براگا که برای بازی های یورو 2004 ساخته شد. فکر کنم بازی فینال هم تو همین استادیوم بود که پرتغال به یونان باخت! (کلی خندیدم)








ببخشید که کیفیت عکسها پایینه! عکس های بهتری پیدا نکردم!

سایت پلان




مقاطع













اینم اسامی هیئت ژوری مسابقه ی امسال

Lord Peter Palumbo, 2005-present (Chair)
Alejandro Aravena, 2009-present
Carlos Jimenez, 2001-present
Glenn Murcutt, 2010-present
Juhani Pallasmaa, 2009-present
Renzo Piano, 2006-present
Karen Stein, 2004-present
Martha Thorne, 2005-present (Executive Director)

که من به جز رنزو پیانو هیچکدومشونو نمیشناختم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

محسن ک

عضو جدید
سلام و درود به دوستان
نباید در رابطه با تکنولوژی عجله کرد. داریم لاک پشت وار جلو میریم ، نیاز به فرهنگ سازی داره
در جاهایی هم هست که یه کارهایی داره صورت میگیره من توی یکی از این پروژه ها کار می کنم خیلی خیلی مدرن نیست ولی در مقابل مشکلات کشور ما خوبه جالب و آموزنده است
 

Similar threads

بالا