زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

N_R گفت:

خوب پس تازه شده مثل خودم ... ولی مثل من قصد نداره ..
خوب یکی یک دونه ها همشون نازشون خریدار داره ... اووه تا .... حالا آجی زهرا یکدونه ای دیگه نه ... برا همین داره محمد رضا تعریف می کنه ... چون یکدونه ها تعریف کردن دارن ...
خوب پس مواظب خودت باش ها ...

کلیک کنید تا باز شود...

indicat گفت:

سلام به دوستاي گلم.من اووووووووووووووووووووووووومدم.زهرا جون نفيسه جون آقاحميد وdalin عزيز مرسي از لطفتون

کلیک کنید تا باز شود...

na_jam گفت:

سلام . من سوال دارم
ترتیب مقاومت گیاهان زراعی نسبت به شوری چگونه است؟ مثلا من می دونم که جو مقاوترین گیاه زراعی به شوری است اما بعد از جو ، کدام گیاه مقاوم است؟

کلیک کنید تا باز شود...

afsoon6282 گفت:

دور از نشاط و هستی و غوغای زندگی

دل با سکوت و خلوت غم خو گرفته بود​

آمد سکوت سرد و گرانبار را شکست
آمد صفای خلوت اندوه را ربود​

آمد به این امید که در گور سرد دل
شاید ز عشق رفته بیابد نشانه ای​

او بود و آن نگاه پر از شور و اشتیاق
من بودم و سکوت و غم جاودانه ای​

آمد مگر که باز در این ظلمت ملال
روشن کند به نور محبت چراغ من​

باشد که من دوباره بگیرم سراغ شعر
زان پیشتر که مرگ بگیرد سراغ من​

گفتم مگر صفای نخستین نگاه را
در دیدگان غمزده اش جستجو کنم​

وین نیمه جان سوخته از اشتیاق را
خاکستر از حرارت آغوش او کنم​

چشمان من به دیده او خیره مانده بود
جوشید یاد عشق کهن در نگاه ما​

آهی از آن صفای خدایی زبان دل
اشکی از آن نگاه نخستین گواه ما​

ناگاه عشق مرده سر از سینه برکشید
آویخت همچو طفل یتیمی به دامنم​

آنگاه سر به دامن آن سنگدل گذاشت
آهی کشید از سر حسرت که این منم​

باز آن مهیب شوق و همان شور و اشتیاق
باز آن سرود مهر و محبت ولی چه سود​

ما هر کدام رفته به دنبال سرنوشت
من دیگر آن نبودم و او دیگر او نبود​

کلیک کنید تا باز شود...

roze888 گفت:

سلام راستش شعری که نوشتید خیلی زیبا و دلنشین بود میخواستم بپرسم این شعر از کیه؟؟؟

کلیک کنید تا باز شود...

باغبان 65 گفت:

وای افسونم الان خوندم
عالییییییی بووووووووووووووووووووووودددددددددددددددددددد

ما هر کدام رفته به دنبال سرنوشت
من دیگر آن نبودم و او دیگر او نبود

کلیک کنید تا باز شود...

indicat گفت:

سلام به دوستاي گلم.من اووووووووووووووووووووووووومدم.زهرا جون نفيسه جون آقاحميد وdalin عزيز مرسي از لطفتون

کلیک کنید تا باز شود...

indicat گفت:

می خوام از تو بنویسم قلمم نمی نویسه

کاغذِ نامه دیشب هنوز از اسم تو خیسه
وقتی از تو می نوشتم خونه هامون برکت داشت
ثابته میگن ستاره، با تو انگار حرکت داشت
اسم تو وقتی می اومد دریاها وایساده بودن
کهکشونا واسه تعظیم پیش تو آماده بودن
یکی بود دو تا شدیم و بقیه هنوز نبودن
عمر عاشقی سراومد، چقد آدما حسودن
یه روزی من که نبودم اومدن قلب تو بردن
چشات از بس ساده بودن گول اون حرفا رو خوردن
آخرین باری که دیدم توی چشمات خط خطی بود
جای خال تو شهر گونه ت عکس بی معرفتی بود
با نگات واسم نوشتی دیگه از عشق خبری نیس
قبل اون فهمیده بودم توی چشمات اثری نیس
روز سرمای نگاهت، داغه مثل روز برفی
نه اشاره ای، نه مکثی، نه تبسّمی، نه حرفی
چشم تو نه تنها با من با تموم دنیا بد بود
اون که قلب تو رو دزدید کارشو چه خوب بلد بود​

تفسير شعر : بچه ها عشق كيلويي چنده ؟؟؟؟؟؟؟ تواين دور وزمونه عاشق واقعي كم پيدا ميشه ها پس نتيجه ميگيريم::::::::::::::: داداش بي خيال عشق وعاشقي(البته متذكر بشم:: اين تفاسير بين دختر پسرا قبل ازدواج صدق ميكنه) استاد گرانقدر :::نيلوفر باتشكر از شما همكارا ن گرامي​

کلیک کنید تا باز شود...

dalin گفت:

عشق دروغ نیست ولی کمیابه​

​

کلیک کنید تا باز شود...

N_R گفت:

سلام آجی نیلو جونم خوش اومدی ... چشمم روشن ...
خوشحالم خوب شدی ...

کلیک کنید تا باز شود...

باغبان 65 گفت:

نیلوفر ، سعید ، نفیسه....
برید بشینید پی درس و زندگیتون ....
نشستن حکم میدن عشق و عاشقی کشک و ماسته ....
برای شما بزرگترا تصمیم میگرن .... منو محمدرضا و افسون .....

نفیسه بجای درس خوندن رفتی دنبال سیاست ..... بکشمت یا نه؟؟؟؟
نیلوفر تو هم بجای درس و حساب رفتی پی عاشقی کم و زیاده ..... تو رم بکشم؟؟؟؟
سعید تو دیگه چرا................برو دنبال شکار ..... تو رو نمیکشم ....

کلیک کنید تا باز شود...

dalin گفت:

واااااااااااااااااای

کاغذ رنگی جان

خوبی

صبحت بخیر

پایه ای

منم پایه ام ولی به شرطی که فکر خودم هم باشی ها
​

کلیک کنید تا باز شود...

شب بخیر
شما باید به جوجو مراجعه کنید

afsoon6282 گفت:

هر گونه سفارشی پذیرفته میشود


​

کلیک کنید تا باز شود...

N_R گفت:

سعید جان من از همین جا بگم تو مراسم تاسوعا عاشورا یاد همه به خصوص تو و حمید رضا و محمد رضا و افسون و زهرا و مامانش هستم ..

کلیک کنید تا باز شود...

پس من چی؟

باغبان 65 گفت:

خوب دیشب کجا بودید؟...خواستگار اومده بوده دست تنها مردم .... این جاویدو هم که هر چی نون ما بود آجر کرد....بغض
افسونم الهی شکر که خوب شدی....

مریم میخای مجردا رو لیست کنم زیاد اذیت نشی؟
این سعید ما رو تا قبل از عید دستش و بزار تو حنا ... منم پارتیش.....

کلیک کنید تا باز شود...

امشب هستم ...
جاوید نگو بلا بگو...
نه لازم نیست... به موقش خودشون پیداشون میشه... یکی یکی... نمیشه که همه رو با هم عروس کرد... بذار اول تو رو رد کنیم...
ما پارتی بازی نمیکنیم... اما سفره عید رو با عیالشون پهن میکنن انشالله

باغبان 65 گفت:

نیلوفر ، سعید ، نفیسه....
برید بشینید پی درس و زندگیتون ....
نشستن حکم میدن عشق و عاشقی کشک و ماسته ....
برای شما بزرگترا تصمیم میگرن .... منو محمدرضا و افسون .....

نفیسه بجای درس خوندن رفتی دنبال سیاست ..... بکشمت یا نه؟؟؟؟
نیلوفر تو هم بجای درس و حساب رفتی پی عاشقی کم و زیاده ..... تو رم بکشم؟؟؟؟
سعید تو دیگه چرا................برو دنبال شکار ..... تو رو نمیکشم ....

کلیک کنید تا باز شود...

dalin گفت:

سلامممممممممممممم

خوبین همه

امشب خیلی مراسم باحال بود​

کلیک کنید تا باز شود...