چند جک... با عرض پوزش...

godmaycry

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینا جک هستند امیدوارم کسی ناراحت نشه.تا اونجا که بشه سانسور میکنم.نمیخوای نخون:surprised:

آبادانیه داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل
می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم
اونم گرفت منو و خورد. دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و
داری زندگی می کنی!! آبادانیهمیگه: ای بابا، چه زندگی؟ تو هم به این میگی
زندگی!؟

لره ميخواد بره خواستگاري به خانواده اش ميگه :اگه خانواده دختر زرزر
کردن هيچکس حق گه خوردن نداره به جز آقام

دختره به دندان پزشك : آقای دكتر من از دندون كشیدن بیشتر از حامله شدن می ترسم
دكتر : پس یالا زود تصمیم بگیر می خوام صندلی رو تنظیم كنم


تركه ميره دندونپزشكي
يارو دكتره ازش مي پرسه : شما شبا قبل خواب چيكار مي كني ؟
تركه ميگه : جيش ، بوس ، لاس ، ليس ، ناز ، گاز ، روش ، توش ، دوش ، لالا!!!!!
دكتره ميگه : اون وسطا ،حتما يه جا مسواك بزن

به ترکه میگن تا کجا درس خوندی ؟ میگه تا اونجا که دهقان فداکار شلوارشو
درآورد و منتظر تصمیم کبری شد

خانم فروشنده : آقااينجا سيگارنكش
خريدار: اين سيگارو الآن از خودتون خريدم
خانم : باشه ما اينجا كاندوم هم ميفروشيم دليل نميشه منو ....!

یك آبادانی رفت خون بده برای جبهه.
ازش پرسیدند: چند سی‌سی خون می‌خواهی بدی؟
آبادانی یه نگاهی به مردم كرد و گفت: من سی‌سی می‌سی حالیم نیست. شیلنگ
بزن وصل كن به جبهه!؟


معلمه سر كلاس میپرسه:كی میدونه قرص ویاگرا چیه؟!
پسره میگه: قرص ضد اسهاله! معلمه میگه: چه ربطی داره؟!
بچه میگه:آخه هر شب مامانم به بابام میگه:بخور اینو بلكه اون گهت سفت شه


معلم قزوینی به شاگرد : پسر جون این جوری قبول نمیشی نه کلاس میای نه باغ


اگه يه لر بهت ذل زد نگو چته .
چونكه ... ميخواد ببينه فهميدي يا نه


به يه تركه ميگن تلخ ترين خاطره اي كه داري چيه؟
ميگه وقتي داشتيم جنازه يه بچه بمي رو خاك ميكرديم همش ميگفت عمو جان به
خدا من زنده ام

لره عروسی میکنه از حجله میاد بیرون دست خواهر زنشو میگره ببره تو!!
پدر زنش میگه: اینو دیگه کجا می بری؟!!
لره میگه 8 میلیون خرج عروسیم شده همتونو ....!!


زن ترکه بهش میگه: شوهر همسایه، هر روز صبح که می‌خواد از خونه بره بیرون
زنش رو بوس می کنه، تو چرا این کار رو نمی‌کنی؟
ترکه میگه: آخه من که زن همسایه رو خوب نمی‌شناسم

از يه تركه ميپرسن اخرين باري كه آرزو كردي چي شد؟؟؟
ميگه: بدبخت شدم...فرداش باباي آرزو اومد منو ......
 

Similar threads

بالا