يكي مرغ چمن بود كه جفت دل من بود جهان لانه او نيست پي لانه بگرديد
گلابتون مدیر بازنشسته Aug 27, 2009 #20,611 يكي مرغ چمن بود كه جفت دل من بود جهان لانه او نيست پي لانه بگرديد
magsod كاربر فعال مهندسی كامپیوتر کاربر ممتاز Aug 27, 2009 #20,612 دل چون شکسته سازم ز گذشته های شیرین چه ترانه های محزون که به یادگار دارد غم روزگار گو رو،پی کار خود که مارا غم یار بی خیال غم روزگار دارد
دل چون شکسته سازم ز گذشته های شیرین چه ترانه های محزون که به یادگار دارد غم روزگار گو رو،پی کار خود که مارا غم یار بی خیال غم روزگار دارد
گلابتون مدیر بازنشسته Aug 27, 2009 #20,613 دود برخاست ازين تير كه در سينه نشست مكن اي دوست كه آن دست و كمان ميسوزد
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 27, 2009 #20,614 درِ قفس طلبد هر کجا گرفتاریست من از کمند تو تا زندهام نخواهم جست غلام دولت آنم که پای بند یکیست به جانبی متعلق شد از هزار برست
درِ قفس طلبد هر کجا گرفتاریست من از کمند تو تا زندهام نخواهم جست غلام دولت آنم که پای بند یکیست به جانبی متعلق شد از هزار برست
mob عضو جدید Aug 27, 2009 #20,615 تا کی ای جان اثر وصل تو نتوان دیدن ؟ که ندارد دل من طاقت هجران دیدن
گلابتون مدیر بازنشسته Aug 27, 2009 #20,616 نسيم عطر گردان بوي خون عاشقان دارد بيا تا عطر اين گل در مشام جان بگردانيم شرار ارغوان واخيز خون نازنينان است سمندر وار جان ها بر سر اين شعله بنشانيم
نسيم عطر گردان بوي خون عاشقان دارد بيا تا عطر اين گل در مشام جان بگردانيم شرار ارغوان واخيز خون نازنينان است سمندر وار جان ها بر سر اين شعله بنشانيم
minaye baba عضو جدید Aug 27, 2009 #20,617 محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت گفت بی سبب مستی و افتان و خیزان میروی
"eli" عضو جدید Aug 27, 2009 #20,618 ي بده! ي بده! یار گرفتهام بسی چون تو ندیدهام کسی شمع چنین نیامدست از در هیچ مجلسی قصه به هر که میبرم فایدهای نمیدهد مشکل درد عشق را حل نکند مهندسی
ي بده! ي بده! یار گرفتهام بسی چون تو ندیدهام کسی شمع چنین نیامدست از در هیچ مجلسی قصه به هر که میبرم فایدهای نمیدهد مشکل درد عشق را حل نکند مهندسی
abfa عضو جدید Aug 27, 2009 #20,619 یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد دوستی کی اخر امد دوستداران را چه شد
*زهره* مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Aug 27, 2009 #20,620 در هوایت بیقرارم روز و شب سر ز کویت برندارم روز و شب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب
در هوایت بیقرارم روز و شب سر ز کویت برندارم روز و شب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب
abfa عضو جدید Aug 27, 2009 #20,621 بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست
*زهره* مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Aug 27, 2009 #20,622 ... تو اگر بازكني پنجره را من نشان خواهم داد به تو زيبايي را...
Mitra_Galaxy کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Aug 27, 2009 #20,623 آن ترک پریچهره که دوش از بر ما رفت آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت
*زهره* مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Aug 27, 2009 #20,625 یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیدهی ما شاد نکرد
Mitra_Galaxy کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Aug 27, 2009 #20,626 دوش مرغی به صبح مینالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش یکی از دوستان مخلص را مگر آواز من رسید به گوش
گلابتون مدیر بازنشسته Aug 27, 2009 #20,628 توبه مكن از مي اگرت ميباشد صد توبه نادمات در پي باشد گل جامه دران و بلبلان ناله زنان در وقت چنين توبه روا كي باشد
توبه مكن از مي اگرت ميباشد صد توبه نادمات در پي باشد گل جامه دران و بلبلان ناله زنان در وقت چنين توبه روا كي باشد
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Aug 28, 2009 #20,629 دستم نداد قوت رفتن به پیش یار چندی به پا گشتم و چندی به سر شدم
سرمد حیدری مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت مدیر تالار Aug 28, 2009 #20,630 مرا نصیحت بیگانه منفعت نکند که راضیم که قفا بینم از ستمگر خویش سعدی
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Aug 28, 2009 #20,631 شبی یاد دارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه با شمع گفت که من عاشقم گر بسوزم رواست تو را گریه سوز باری چراست
شبی یاد دارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه با شمع گفت که من عاشقم گر بسوزم رواست تو را گریه سوز باری چراست
گلابتون مدیر بازنشسته Aug 28, 2009 #20,632 تا خاك مرا بقالب آميخته اند بس فتنه كه زين خاك برانگيخته اند من بهتر ازين نميتوانم بودن كز بوته مرا چنين برون ريخته اند
تا خاك مرا بقالب آميخته اند بس فتنه كه زين خاك برانگيخته اند من بهتر ازين نميتوانم بودن كز بوته مرا چنين برون ريخته اند
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 28, 2009 #20,633 http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif دل نیست کبوتر که چو برخاست ،نشیند از گوشۀ بامی که پریدم ، پریدیم
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif دل نیست کبوتر که چو برخاست ،نشیند از گوشۀ بامی که پریدم ، پریدیم
*زهره* مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Aug 28, 2009 #20,634 ما را سگ خویش خوان که تا ما گوییم که شیر چرخ ماییم
araz_heidari عضو جدید کاربر ممتاز Aug 29, 2009 #20,636 madonna گفت: می روی و گریه می آید مرا اندکی بنشین که باران بگذرد. کلیک کنید تا باز شود... دیریست که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد حافظ
madonna گفت: می روی و گریه می آید مرا اندکی بنشین که باران بگذرد. کلیک کنید تا باز شود... دیریست که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد حافظ
"eli" عضو جدید Aug 29, 2009 #20,637 ت بده! ت بده! دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست گر دردمند عشق بنالد غریب نیست بگریست چشم دشمن من بر حدیث من فضل از غریب هست و وفا در قریب نیست
ت بده! ت بده! دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست گر دردمند عشق بنالد غریب نیست بگریست چشم دشمن من بر حدیث من فضل از غریب هست و وفا در قریب نیست
Mitra_Galaxy کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Aug 29, 2009 #20,638 تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت
گلابتون مدیر بازنشسته Aug 29, 2009 #20,639 تو ميروي و دل ز دست ميرود مرو كه با تو هر چه هست ميرود دلي شكستي و به هفت آسمان هنوز بانگ اين شكست ميرود
تو ميروي و دل ز دست ميرود مرو كه با تو هر چه هست ميرود دلي شكستي و به هفت آسمان هنوز بانگ اين شكست ميرود
Mitra_Galaxy کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Aug 29, 2009 #20,640 در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد دیگر از من طمع صبر و دل و هوش مدار کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد دیگر از من طمع صبر و دل و هوش مدار کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد