مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
لب بر لب کوزه بردم از غایت آز
تا زو طلبم واسطه عمر دراز
لطفا از اسپم کردن جدا خوداری کنید
مي زند باران به شيشه،شيشه اما سرد و سنگين
بي تفاوت،سرد و خاموش شايد از يک غصه غمگين
آمده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانیم
تا تو کمی عشق بنوشانیم
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا که بگیری و بمیرانیم
تا که بگیری و بمیرانیم
ما مرغ بی پریم ، از فوج دیگریم
پرواز بال ما ، در خون تپیدن است
پرواز بال ما ، در خون تپیدن است
تو کجا وین دل که در هر گوشه‌ای جغد غمی‌ست
گنج را مانی که جا در کنج ویران کرده ای
شب خوش.
setayesh87
عضو جدید
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد ، توکل بایدش
راهرو گر صد هنر دارد ، توکل بایدش
Mehraz-6128
عضو جدید
تو که گفته ای تحمل نکنی جفای خوبان
بکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی...
بکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی...
یادم آیدروزباران روزشیرین
گردش یک روزدیرین باگهرهای فراوان
(درست گفتم؟؟؟؟یادم رفته شعرشو)
Mehraz-6128
عضو جدید
فکر کنم اینجوری بود که:
یادم آید روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین
توی جنگلهای گیلان
کودکی ده ساله بودم...
یاد آور خاطرات کودکی شدی
مرسی
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
یادم آید روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین
توی جنگلهای گیلان
کودکی ده ساله بودم...
یاد آور خاطرات کودکی شدی
مرسی
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |