مشاعرۀ سنّتی

FROM_HELL

کاربر بیش فعال
اسرار ز دست دادمی نتوانم
وانرا بسزا گشاد می نتوانم
چیزیست درونم که مرا خوش دارد
انگشت بر او نهادمی نتوانم

من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانهء پر عشق و صفای من گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
 

n1990

عضو جدید
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یار:gol:
[/FONT]
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ندانم نوحه‌ی قمری بطرف جویباران چیست
مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود
 

FROM_HELL

کاربر بیش فعال
در کمینم که شبی بگذری از کوچه دل

که من اینگونه به دنبال رهت افتادم
 
آخرین ویرایش:

shanli

مدیر بازنشسته
مائیم که از باده‌ی بی‌جام خوشیم
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم
گویند سرانجام ندارید شما
مائیم که بی‌هیچ سرانجام خوشیم
 

FROM_HELL

کاربر بیش فعال
شنيده اي صد بار،
صداي دريا را .
***
سپرده اي بسيار،
به سبزه زارش، پروانه تماشا را .
نخوانده اي - شايد -
درين كتاب پريشان، حكايت ما را :
هميشه، در آغاز،
چو موج تازه نفس، پر خروش، در پرواز،
سرود شوق به لب، گرم مستي و آواز
 

shanli

مدیر بازنشسته
زاهد بودم ترانه گویم کردی
سر فتنه‌ی بزم و باده‌جویم کردی
سجاده‌نشین با وقارم دیدی
بازیچه‌ی کودکان کویم کردی
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زجر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیده ام که مپرس
 

FROM_HELL

کاربر بیش فعال
در من شك لانه كرده بود
دست هاي تو چون چشمه يي به سوي من جاري شد
و من تازه شدم من يقين كردم
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
با که گویم که در این پرده چه ها می بینم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا