پستهای قدیمی , تکراری ((در دست بررسی و احیا))

پستهای قدیمی , تکراری ((در دست بررسی و احیا))

  • در مورد معماري باشد

    رای: 0 0.0%
  • در حد امكان در مورد كارهاي اجرايي باشد

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    0
وضعیت
موضوع بسته شده است.

روشن علی

عضو جدید
سلام بر همه

سلام بر همه

کسی در مورد بلکا فیلم داره از طرز تهیه و نحوه استفاده؟
 

doomann

Moderator
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
آرشیو مطالب مهم ، نکات و پاسخ تشریحی تستهای مبحث تاسیسات

آرشیو مطالب مهم ، نکات و پاسخ تشریحی تستهای مبحث تاسیسات

با سلام به همه عزیزانم

بخش دیگه ای از بررسی و ساختن بانکهای اطلاعاتی در این تالار ، جمع آوری آرشیو بزرگ و قدرتمندی از اطلاعات ، پاسخ به تستهای کنکور های مختلف ، عنوان کردن نکات تستهای مهم ، فرمولها ، عکسهای مهم و بررسی روند سوالات در مقاطع مختلفی هست که درس تاسیسات در اونها وجود داره .

اونچه می تونه در اینجا ملاک عمل باشه ، بخش دروس تاسیسات از دروس فنی آزمون ارشد هست که به خاطر گستردگی ، می تونه مطالب خوبی را گرد هم بیاره .

بنا براین برای این کار الگویی رو به صورت پیش فرض قرار می دیم و طبق همین الگو برای تمام دروسی که در اینجا وجود خواهد داشت عمل می کنم :

1- شماره گذاری نکته
: حتما نکات رو شماره گذاری کنید تا هر نفر از هر جا وارد صفحات شد ، بدونه که بعد و قبل از این مطلب ، مطالب دیگه ای هم هست و باید به اونها هم سری بزنه .

2- برای سوال و جواب ، سوال + سال طرح اون سوال
در ابتدا درج کنید . بعد سوال و با رنگ دیگه جواب رو مشخص کنید . سوالات به رنگ قرمز و جوابها به رنگ آبی . حتما ریفرنس جوابی رو که به دست اوردید به طور کامل اینجا ذکر کنید . ( تاکید می کنم به هیچ وجه جواب حدسی و یا از اطلاعات شخصی مورد قبول نیست و در صورت مشاهده از جمع اطلاعات آرشیو حذف خواهد شد . )

3- در مورد نکات : ذکر عنوان نکته مهم . مثلا قصد داریم فرمولی رو بنویسیم با رنگ قرمز مشخص می کنیم .
نکته عنوان میشه و بعد منبعی که اون نکته از توش استخراج شده و می نویسیم

4- درخواست ، سوال و یا هر نوع اسپمی در اینجا به سرعت حذف خواهد شد .

5- تشکر فقط از طریق دکمه thnx

6- در هر پست تنها یک نکته و یا یک سوال .

برای نمونه چند تا رو در پستهای بعدی برای اطلاع دوستان خواهم گذاشت
 

h khodayi

عضو جدید
درخواست

درخواست

من تازه عضو شدم دانشجوی معماری هستم موضوع طرح این ترممن هم مرکز اب درمانی گل درمانی هست هر کی هر چی داره رو کنه هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستم
 

mohsen-moghadam

عضو جدید
دانلود مباحث بیستگانه مقررات ملی ساختمان

دانلود مباحث بیستگانه مقررات ملی ساختمان

دانلود مباحث بیستگانه مقررات ملی ساختمان:smile:



مبحث اول……………………………………………………………………. تعاریف

مبحث دوم…………………………………………………………… نظامات اداری

مبحث سوم………………………………….. حفاظت ساختمانها در برابر حریق

مبحث چهارم…………………………………………. الزامات عمومی ساختمان

مبحث پنجم…………………………………… مصالح و فراورده های ساختمانی


مبحث ششم…………………………………………… بارهای وارد بر ساختمان

مبحث هفتم………………………………………………………. پی وپی سازی

مبحث هشتم……………………… طرح و اجرای ساختمانهای با مصالح بنایی

مبحث نهم………………………………… طرح و اجرای ساختمانهای بتن آرمه

مبحث دهم………………………………….. طرح و اجرای ساختمانهای فولادی


مبحث یازدهم…………………………………………. اجرای صنعتی ساختمانها

مبحث دوازدهم……………………………….. ایمنی و حفاظت كار در حین اجرا

مبحث سیزدهم………………………………………………….. تاسیسات برقی

مبحث چهاردهم………………… تاسیسات گرمایی، تعویض هواوتهویه مطبوع

مبحث پانزدهم…………………………………….. آسانسورها و پله های برقی


مبحث شانزدهم……………………………………………. تاسیسات بهداشتی

مبحث هفدهم…………. تاسیسات لوله كشی و تجهیزات گاز طبیعی ساختمانها

مبحث هجدهم…………………………………………. عایق بندی و تنظیم صدا

مبحث نوزدهم……………………………………… صرفه جویی در مصرف انرژی

مبحث بیستم……………………………………………………… علائم و تابلوها


در این تاپیک (دانلود مباحث بیستگانه مقررات ملی ساختمان)اشتباهی شده.او رو در اسرع وقت درستش میکنم.ببخشید.
 
آخرین ویرایش:

mohsen-moghadam

عضو جدید
تعریف خانه از دیدگاه بزرگان معماری

تعریف خانه از دیدگاه بزرگان معماری

تعریف خانه از دیدگاه بزرگان معماری :smile:


تادائو آندو
از میان فضاهای پیرامون , خانه بلافصل ترین فضای مرتبط با آدمی است . به طور روزمره از او تاثیر می گیرد و بر او تاثیر می گذارد . اولین فضایی است که آدمی احساس تعلق فضایی را در آن تجربه می کند . مجموعه حواس پنجگانه به طور دائم سرتاسر آنرا طی می کند و در مدت کوتاهی بدان خو می گیرد . خانه تنها مکانی است که اولین تجربه های بی واسطه با فضا در انزوا و جمع در آن صورت می گیرد . خلوت با خود , همسر و فرزندان و دیگران , همه و همه بی تعرض غیر در آن ممکن می گردد .

خانه را می توان به عنوان فضایی سه بعدی که خانواده ای متشکل از تعداد معینی از افراد را در برگرفته است دانست. از آنجا که مقیاس خانه محدود به آن اندازهای است که دست انسان بتواند به همه چیز برسد، معماری فضای سکونتی و هر آنچه که با آن در میآمیزد، با پوست انسان تماس مییابد. اما خانه نمیتواند مکان تجمع خصوصی نابی باشد چراکه در گسترهای وسیع تحت نفوذ آن دسته از شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که پیش زمینهای را شکل میدهند که چشم پوشیدن از آنها ممکن نیست. از آنجا که خانه عینیت بخش انبوهه کنشهای انسانی است، مسائلی را هم در تمامی جنبههای معماری در بر میگیرد.

در محیط شهری فرو مرتبه ای که دستاورد جامعه ای است که تکنولوژی را بر همه چیز حاکم میکند، خانه شخصی، آخرین پناهگاه بشر شده است. در نتیجه خانه شخصی عالم صغیر مفهومی اجتماعی، در برابر پیشینه فلسفه فردی است. این خود موقعیتی است برای دریافتن اینکه چگونه معماری باید با محیط طبیعی و شهری مرتبط باشد و مصالح را از طریق تماس مستقیم انسان، ملموس سازد. فضاهای انبوه عرضه شده در طراحی مسکونی میتواند نقطه آغازی باشد برای طراحی تمام انواع دیگر فضاهای شهری معمارانه .


(مونتا موزونا)

به قول بیرس (طنز نویس آمریکایی)، هرچقدر هم که معماران وراجی کنند، در روی زمین خانه انسان زیان آورتر از ویروس است. اما رفتار من با دو دلی آمیخته است، چراکه میتوانم به سیاق دن کیشوت بگویم که خانه مرکز جهان و کل عالم است. با اختیار کردن ترکیبی از اولی که دیدگاهی انسانی دارد، دوست دارم که شهر متداول را ویران کنم و جهانی بیافرینم که چیزی شبیه به آنچه در اسطورهها یافت میشود باشد. انگارههایی وجود دارد از قبیل اینکه "شهر، نوعی درخت است" و "شهر نوعی نیم شبکه است"، اما من ترجیح میدهم که این نوع رابطه بین شهر و معماری را کنار بگذارم و بگویم که خانه در کیهان حضور دارد و کیهان هم در خانه حضور دارد. تصویری که من در نظر دارم شبیه به لانهای از جعبههاست.


مایومی میاواکی

خانه، خودم هستم. البته، درباره انواع دیگر معماری نیز همین طور فکر میکنم، ولی حس ارتباط با خودم قوی تر است از با خانه. من فضاهای پنهان شده را دوست دارم. دوست دارم قادر باشم آزادانه زندگی کنم. هروقت بخواهم دراز بکشم، هر وقت بخواهم در فضاهایی که در بیرون به طور درخشانی رنگ شدهاند گردش کنم. دوست دارم گاهی اوقات صداهایی از جهان دور دست را بشنوم و همچنین قادر باشم آسمان دوردست را در حالی که دائما آگاه از فعالیتهای روزانه خانوادهام باشم ببینم. من کاملا به شیوه زندگی عادی و آرام، عشق می ورزم.

خالقان فلسفه معماری معاصر به وجود انسان عملا به مثابه واحدهایی از جامعه توجه کردند و با این گرایش فکری، خانه صرفا محل سکونت شد. تاکید در طراحی به تعیین جا و کمال واحدهای مسکونی قرار داده شده بود. متاسفانه توجه بسیار زیادی صرف تکنولوژی کردند و نتیجه آن کم توجهی به شیوههایی بود که در آن مردم میبایست در میان این فضاها زندگی کنند اما اکنون معماران در پی شیوههایی برای تدارک محیطی هستند که افراد بتوانند به نحوی شایسته با بهترین شخصیت انسانی در آن زندگی کنند.


(فرانسیس بیکن)

خانه ها برای زیستن است نه برای نگریستن . بنابراین کاربردشان مهمتر از شکل ظاهریشان می باشد, مگر آنکه هر دو نکته در یک خانه جمع شده باشد.

خانه، ماشین زندگی من نیست

زمانی که اولین خط تولید صنعتی در اوایل قرن بیستم، توسط "هانری فورد" بنیانگذاری شد، چنان انقلابی در صنعت تولید اتومبیل ایجاد کرد که رویای تصاحب اتومبیل شخصی برای هر آمریکایی را به واقعیت مبدل نمود. محصول این خط تولید یعنی اتومبیل فورد مدل T به سرعت محبوبیتی جهانی یافت. به زودی سایر کارخانجات و صنایع که به تولید سنتی میپرداختند به تبعیت از ایده فورد، خط تولید به راه انداختند تا صنایع خود را رونق دهند. اما کار به اینجا ختم نشد؛ عده ای از صنعتگران و مهندسان ساختمان هم به طرفداران سیستم خط تولید پیوستند و اولین کارخانههای تولید انبوه مسکن را ایجاد کردند. نتیجه کار، تولید هزاران خانه همشکل به شیوه تولید اتومبیل بود تا جوابگوی نیازهای رو به رشد جمعیت باشد.
دو دهه بعد یعنی در سال 1923 کتابی با عنوان "به سوی یک معماری" توسط "لوکوربوزیه" منتشر شد. وی در این کتاب با شور فراوان از شگفتیهای صنعت صحبت میکند، از استاندارد شدن میگوید و از اینکه بناها هم مانند سایر تولیدات صنعتی از جمله اتومبیل، باید با استفاده از عناصر پیش ساخته تولید شوند. لوکوربوزیه با این ایده و با تدوین اصول پنجگانه معماری مدرن، جمله معروفی را بیان کرد: "خانه ماشینی است برای زندگی – a house is a machine for living ".

به زودی ایدههای لوکوربوزیه در معماری مدرن فراتر از مسکن رفت و به طراحی ابرشهرهایی همانند شهر آرمانی سه میلیون نفری رسید. هرچند چنین ایدهای هرگز محقق نشد اما نگاه ماشینی به خانه کمابیش تا به امروز در معماری نمود پیدا کرده است.

اما آیا به واقع، خانه ماشینی برای زندگی است؟
اگرچه در یک قرن گذشته مثالهای موفقی از معماری مدرن همانند "خانه استینر"، "ویلا ساوا"، "خانه شیشه­ای"، "خانه آبشار" و امثال آن به تبعیت از اصول مدرنیسم خلق شده اند اما به واقع مفهوم سکونت و زندگی برای انسان شرقی بسیار فراتر از مفاهیم مادی و رفع نیازهای روزمره انسانی است. اگر جهان غرب؛ کالبد و پوسته زندگی را هدف قرار داده، جهان شرق؛ روح زندگی و مفاهیمی ماورای جسم و کالبد آن را مد نظر داشته است. از دیدگاه شرقی، یک ماشین هرچقدر هم که کارآمد باشد در نهایت فاقد روح و حس لطیف انسانی است. یک خانه مدرن ماشینی هم برای انسان شرقی، مکانی فاقد معنا و مفهوم است.


خانه در کنار مفهومی پیچیدهتر یعنی خانواده معنا پیدا میکند. خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است که در جامعه شرقی ما، کنشی درونگرا دارد. خانه و خانواده دو عنصر لاینفک هستند. همانطور که خانواده کارکردی دائمی دارد و غیر قابل تغییر است، خانه هم مفهومی ماندگار و غیر قابل تغییر خواهد داشت. به عبارت دیگر، خانه همانند یک هتل یا یک سکونتگاه موقت برای انسان شرقی نیست. خانه یک ماشین مدل پایین نیست که هر از گاهی با بهبود وضعیت مالی آنرا ارتقاء دهیم یا یک مکان موقت سکونت نیست که هر از گاهی با افزایش درآمد، متراژ آنرا اضافه کنیم. خانه، مفهومی عمیق، همسطح با خانواده دارد. زمانی که در معماری سنتی خودمان بطور مثال به خانه بروجردیها یا خانه طباطباییها مینگریم، همواره نام خانواده را در کنار نام خانه می­بینیم. هیچگاه بروجردی بزرگ به قصد اقامت موقت، آن خانه باشکوه را نساخت که اگر چنین بود میبایست آنها دهها بار محل زندگیشان را تغییر میدادند و دیگر هرگز نام آنها ماندگار نمی شد.
با تمام این اوصاف و تفاوتهایی که در دیدگاه شرقی و غربی وجود داشت اما چالشهای پیش روی انسانها در صد ساله اخیر در غرب و شرق تا حدودی یکسان بوده و جهانی شدن اقتصاد و صنعت، فرهنگهای بومی و محلی را هم دستخوش تغییر قرار داده است. اکنون همانقدر که یک اتومبیل فورد مدل 2006 در آمریکا کارکرد و محبوبیت دارد، در هندوستان و در مهد تمدن شرقی هم مورد توجه قرار می گیرد.

به تدریج بنیانهای خانواده هم در جوامع شرقی گسسته میشوند و نقش خانواده به عنوان یک اجتماع چند نفره رنگ باخته و خانواده تک نفره نمود مییابد. در چنین شرایطی هرکس به دنبال رشد و افزایش کمیت زندگی خویش است. اکنون انسانها به یک رقابت فراخوانده شدهاند. رقابت برای کسب سود بیشتر و ارتقای روزافزون شاخصهای زندگی. با پیشرفت تکنولوژی، روز به روز احتیاجات بشر گستردهتر میشود و محصولات تکنولوژیک نوینی جایگزین محصولات قدیمیتر میگردند. در چنین چرخهای هر کس در تلاش و تکاپوست تا از این جریان به روز شدن عقب نماند، بی آنکه تصور کند چنین دست و پا زدن و در جریان رقابت به سر بردن هرگز تمامی ندارد.
حال دیگر خانه هم برای ما، همانند سایر محصولات صنعتی شده است. حتی در کلام روزمره از واژه "صنعت ساختمان" استفاده میکنیم و در نتیجه معلوم است که با گذر زمان باید خانه قدیمی را بکوبیم و خانهای به روزتر بنا کنیم. موبایل جدید، کامپیوتر جدید، ماشین جدید و شاید خانه جدیدتر. این نهایت آرمان بشر امروزی است که ماهیت و روح خود را گم کرده است.

اما اوضاع اجتماعی در کشور ما بسیار پیچیدهتر از سایر جوامع شرقی است، چراکه از یک سو به گذشته خود مینگریم و به ماندگاری نامهای بزرگ غبطه میخوریم و از دیگر سو به دنبال تغییر و به روز شدن هستیم. در نتیجه سعی میکنیم کاری را انجام دهیم که اتفاقی منحصر به فرد باشد
در زمینه خانه، اولین خواسته کارفرمای ایرانی این است که نمایی تک و منحصر به فرد داشته باشد. کاری که هیچ کس تا به حال نکرده است. ایرانی امروزی میخواهد با نمای خانه، هویت گم شده خود را بروز دهد و ماندگار شود. اکنون شهرهایی داریم که فاقد هرگونه پیوستگی و هارمونی هستند. انگار روح ایرانی در تلاطم است و آرامش رخت بر بسته است و شاید به واقع خانه برای ما به ماشینی تمام عیار تبدیل شده است.
اما ای کاش روزی خودمان را دریابیم و ماندگاری و هویت خود را در نمای زندگی مان جستجو نکنیم. ای کاش روزی به دامان طبیعت برگردیم و ماهیت خودمان را بازیابیم. روزی از طبقه دهم خانههایمان به سطح زمین بیاییم، به خاک تعظیم کنیم، زرد شدن برگ درختان را لمس کنیم، سردی برف را حس کنیم، طراوت باران دل انگیز بهاری را بچشیم و صدای فواره حوضهای آبی و برگهای دلانگیز درختان را بشنویم و ایکاش روزی همه باهم بگوییم "خانه ماشین زندگی من نیست".
 

mohsen-moghadam

عضو جدید
آخرین سخنان

آخرین سخنان

با بزرگان معماری(آخرین سخنان)


پیتر آیزنمن :
چارلز جنکز ظرفیت خاصی برای پیشگویی آنچه در معماری اتفاق خواهد افتاد دارد.او با معماری بعد از مدرن به دنبال گذشته بود ولی با کتاب معماری پرش کیهانی خود برای اولین بار رو به آینده دارد.
پیتر آیزنمن :
حقایق علمی بهانه ای برای معماری هستند نه توجیهی برای آن.
آلبرتو پرز گومس :
حتی دیدگاه ریاضیدانی چون مندلبروت از معماری همانند دیدگاه پرنس چارلز تقلیدی کهنه است.
میس ونده رو :
هیچ کس نمیتواند هر صبح دوشنبه یک سبک معماری جدید اختیار کند.
میس ونده رو :
ترجیح میدهم خوب باشم تا جالب توجه.
هوشنگ سیحون :
کلام آخر من ایران است.
لوکوربوزیه :
چشمهایی که نمی بینند زیبایی نوین عصر حاضر را.
لوکوربوزیه :
من ترسیمکردن را به حرفزدن ترجیح میدهم، زیرا ترسیمکردن سریعتر است و مجال کمتری برای دروغگفتن باقی میگذارد.
پاول جاناک :
رفتار معماران مدرن بر محور مصالح است و می خواهند کار خود را بر اساس ساختار و مصالح قرار دهند برای اینکه نمایش ساختار و مصالح تشکیل دهنده یک یک اصول خلاصه شده است.
بهرام شیردل :
معماران هم مثل اهل حرفه های دیگر در یک مقطع زمانی پی می برند که شرایط جهان دارد تغییر می کند و کار حرفه ای آنها وقتی ارزش دارد که در این شرایط جدید بتواند نقشی ایفا کند.
ژان نوول :
معمارانی که حرف بیشتری برای گفتن دارند معمارانی هستند که واقعا میسازند.
پاتریک ناتگنز :
معماری علاوه بر زیبایی با کارایی نیز سر و کار دارد یعنی علاوه بر بیان شخصی با تامین نیاز دیگران نیز درگیر است.
بن فارمر :
معماری هنری است که نمی تواند از بافت پیرامون طبیعی و مصنوع جدا باشد.اگر قرار است مفاهیم معماری را درک کنیم تبحر فنی نیازیست اساسی. معماری خوب نیزمند کارفرمای خوب است.
هنری لنارد/سوزان کروهست لنارد :

فضاهای شهری نیازمند بیان هنری اند.خاطره های ما با مکانهای با هویتی که در آن تجربه های ارزشمند رخ میدهد گره خورده است.فضای شهری در واقع قلب شهر و منشاء زندکی روزمره است.
جرج آنزورنا :
معمار واقعی معماریست برای همه و از جمله فقرا.
باری.بی.گرین بی :
از نظر تاریخی معماری عینی ترین و ماندگارترین نتیجهء آرزوی انسان برای یافتن معنا در این دنیای خاکی بوده است.
جی اپیلتون :
رابطه یک بنا با محیط پیرامونش معیار مهمیست که با توجه به آن میتوان شایستگی هنری بنا را ارزیابی کرد.
دیتریچ کاربرچت :

وقتی میگوییم شهری زیباست منظور آن زیبایی است که ما از خیابانها و میدانها _یعنی از فضای عمومی_درک میکنیم .بنابراین برای «زیبا» کردن یک شهر باید به اینگونه فضاهای عمومی پرداخت.
استیون گروک :
آثار «آلتو» دل مشغولی او را به مکان و راهها نشان میدهد.یعنی عینیت بخشیدن به تجربه ای از حرکت در مکانی از پیش ساخته.
چارلز جنکز :
معماری ارگانیک این معماری بر پایه اندیشه نزدیکی بین معماری و محیط زیست شکل گرفته است. این معماری نوعی فناوری الهام گرفته از طبیعت است که الگوهای طبیعی عیناً در آن تکرار می‎شود.
فرانک لوید رایت :
معمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه ... اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمیتوان او را یک معمار نامید.
لویی کان : پروژه؛ یعنی شالوده دادن به یک فرم، درون یک نظم.
فرانک گری :
هندسه شالوده و مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست مییابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمههای زاینده و مهم الهام هستند.
تادائو آندو :
خلاقیت حقیقی کل زندگی را شامل میگردد و به وسیله ابزارهایی از شهود بیان میشود که فراسوی منطق و آن چیزی است که زبانهای دیگر قادر به ابراز آن هستند.
ماريو بوتا :
مصالح دنیای خاص خود را دارند. با چگونگی قرار دادن آنها در كنار یكدیگر و نیز علائمی كه از طریق بافت و رنگ آنها بدست می‎آید، زبانی حاصل می‎شود كه می‎تواند مكمل اندیشه و راهگشای معماری باشد.

رابرت ونتوري :
پیچیدگی به تنهایی كاربرد ندارد؛ در كنار آن باید نوعی تنوع بنام تضاد قرار گیرد تا اثری درخشان خلق شود. البته پیچیدگی و تضاد به معنای اغتشاش و هرج‎و مرج نیست، بلكه این دو عوامل تشكیل‎دهنده غنای فضایی اثر هستند.

رنزو پيانو :
مایه تأسف است كه آدم به عنوان معمار ابزار و امكانات جدیدی در دسترس داشته باشد، اما نخواهد از آنها استفاده كند.

مايكل گريوز :
ترسیم دست‌آزاد یك امر مقدماتی از یك فرایند فكری معمارانه و تا اندازه‌ای یك شگرد یادآورنده می‌باشد. ترسیم دست‌آزاد، به عنوان یكی‌ از بخش‌های بنیادی درك معماری، دارای سرشتی فرضی یا ذهنی است و لذا در دل فرایند خلاقه حضور دارد.

ريچارد مه‌ير :
اثر معماری مثل فرزند يك معمار است كه معمار تمام آموخته‌ها و تجربه‌های خود را در اختیار آن قرار می‌دهد. وقتی كه اثر معماری ساخته شد، دیگر زندگی خاص خودش را دارد و معمار هم آرزو می‌كند كه زندگی خوبی داشته باشد.

دانيل ليبسكيند :
اصلاح و بهبود معماری خیابان یك‌طرفه نیست؛ ساختن بهتر آن مستلزم اصلاح و بهبود معنوی خود معمار هم است.

پل آندرو :
اخلاق معماری حکم می‌کند که معمار در خدمت بنایی باشد که می‌سازد.

استیون هال :
معماری بادوام‌‌ترین و نامیراترین بیان از فرهنگ است و همانند دقیقه، ساعت، سال و هزاره، شاخصی برای زمان می‌باشد.

سید هادی میرمیران :
معماری رد زمان است برفضا.
 
  • Like
واکنش ها: raha

mohsen-moghadam

عضو جدید
آخرین سخنان با بزرگان معماری

آخرین سخنان با بزرگان معماری

با بزرگان معماری(آخرین سخنان)


پیتر آیزنمن :
چارلز جنکز ظرفیت خاصی برای پیشگویی آنچه در معماری اتفاق خواهد افتاد دارد.او با معماری بعد از مدرن به دنبال گذشته بود ولی با کتاب معماری پرش کیهانی خود برای اولین بار رو به آینده دارد.
پیتر آیزنمن :
حقایق علمی بهانه ای برای معماری هستند نه توجیهی برای آن.
آلبرتو پرز گومس :
حتی دیدگاه ریاضیدانی چون مندلبروت از معماری همانند دیدگاه پرنس چارلز تقلیدی کهنه است.
میس ونده رو :
هیچ کس نمیتواند هر صبح دوشنبه یک سبک معماری جدید اختیار کند.
میس ونده رو :
ترجیح میدهم خوب باشم تا جالب توجه.
هوشنگ سیحون :
کلام آخر من ایران است.
لوکوربوزیه :
چشمهایی که نمی بینند زیبایی نوین عصر حاضر را.
لوکوربوزیه :
من ترسیمکردن را به حرفزدن ترجیح میدهم، زیرا ترسیمکردن سریعتر است و مجال کمتری برای دروغگفتن باقی میگذارد.
پاول جاناک :
رفتار معماران مدرن بر محور مصالح است و می خواهند کار خود را بر اساس ساختار و مصالح قرار دهند برای اینکه نمایش ساختار و مصالح تشکیل دهنده یک یک اصول خلاصه شده است.
بهرام شیردل :
معماران هم مثل اهل حرفه های دیگر در یک مقطع زمانی پی می برند که شرایط جهان دارد تغییر می کند و کار حرفه ای آنها وقتی ارزش دارد که در این شرایط جدید بتواند نقشی ایفا کند.
ژان نوول :
معمارانی که حرف بیشتری برای گفتن دارند معمارانی هستند که واقعا میسازند.
پاتریک ناتگنز :
معماری علاوه بر زیبایی با کارایی نیز سر و کار دارد یعنی علاوه بر بیان شخصی با تامین نیاز دیگران نیز درگیر است.
بن فارمر :
معماری هنری است که نمی تواند از بافت پیرامون طبیعی و مصنوع جدا باشد.اگر قرار است مفاهیم معماری را درک کنیم تبحر فنی نیازیست اساسی. معماری خوب نیزمند کارفرمای خوب است.
هنری لنارد/سوزان کروهست لنارد :

فضاهای شهری نیازمند بیان هنری اند.خاطره های ما با مکانهای با هویتی که در آن تجربه های ارزشمند رخ میدهد گره خورده است.فضای شهری در واقع قلب شهر و منشاء زندکی روزمره است.
جرج آنزورنا :
معمار واقعی معماریست برای همه و از جمله فقرا.
باری.بی.گرین بی :
از نظر تاریخی معماری عینی ترین و ماندگارترین نتیجهء آرزوی انسان برای یافتن معنا در این دنیای خاکی بوده است.
جی اپیلتون :
رابطه یک بنا با محیط پیرامونش معیار مهمیست که با توجه به آن میتوان شایستگی هنری بنا را ارزیابی کرد.
دیتریچ کاربرچت :

وقتی میگوییم شهری زیباست منظور آن زیبایی است که ما از خیابانها و میدانها _یعنی از فضای عمومی_درک میکنیم .بنابراین برای «زیبا» کردن یک شهر باید به اینگونه فضاهای عمومی پرداخت.
استیون گروک :
آثار «آلتو» دل مشغولی او را به مکان و راهها نشان میدهد.یعنی عینیت بخشیدن به تجربه ای از حرکت در مکانی از پیش ساخته.
چارلز جنکز :
معماری ارگانیک این معماری بر پایه اندیشه نزدیکی بین معماری و محیط زیست شکل گرفته است. این معماری نوعی فناوری الهام گرفته از طبیعت است که الگوهای طبیعی عیناً در آن تکرار می‎شود.
فرانک لوید رایت :
معمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه ... اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمیتوان او را یک معمار نامید.
لویی کان : پروژه؛ یعنی شالوده دادن به یک فرم، درون یک نظم.
فرانک گری :
هندسه شالوده و مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست مییابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمههای زاینده و مهم الهام هستند.
تادائو آندو :
خلاقیت حقیقی کل زندگی را شامل میگردد و به وسیله ابزارهایی از شهود بیان میشود که فراسوی منطق و آن چیزی است که زبانهای دیگر قادر به ابراز آن هستند.
ماريو بوتا :
مصالح دنیای خاص خود را دارند. با چگونگی قرار دادن آنها در كنار یكدیگر و نیز علائمی كه از طریق بافت و رنگ آنها بدست می‎آید، زبانی حاصل می‎شود كه می‎تواند مكمل اندیشه و راهگشای معماری باشد.

رابرت ونتوري :
پیچیدگی به تنهایی كاربرد ندارد؛ در كنار آن باید نوعی تنوع بنام تضاد قرار گیرد تا اثری درخشان خلق شود. البته پیچیدگی و تضاد به معنای اغتشاش و هرج‎و مرج نیست، بلكه این دو عوامل تشكیل‎دهنده غنای فضایی اثر هستند.

رنزو پيانو :
مایه تأسف است كه آدم به عنوان معمار ابزار و امكانات جدیدی در دسترس داشته باشد، اما نخواهد از آنها استفاده كند.

مايكل گريوز :
ترسیم دست‌آزاد یك امر مقدماتی از یك فرایند فكری معمارانه و تا اندازه‌ای یك شگرد یادآورنده می‌باشد. ترسیم دست‌آزاد، به عنوان یكی‌ از بخش‌های بنیادی درك معماری، دارای سرشتی فرضی یا ذهنی است و لذا در دل فرایند خلاقه حضور دارد.

ريچارد مه‌ير :
اثر معماری مثل فرزند يك معمار است كه معمار تمام آموخته‌ها و تجربه‌های خود را در اختیار آن قرار می‌دهد. وقتی كه اثر معماری ساخته شد، دیگر زندگی خاص خودش را دارد و معمار هم آرزو می‌كند كه زندگی خوبی داشته باشد.

دانيل ليبسكيند :
اصلاح و بهبود معماری خیابان یك‌طرفه نیست؛ ساختن بهتر آن مستلزم اصلاح و بهبود معنوی خود معمار هم است.

پل آندرو :
اخلاق معماری حکم می‌کند که معمار در خدمت بنایی باشد که می‌سازد.

استیون هال :
معماری بادوام‌‌ترین و نامیراترین بیان از فرهنگ است و همانند دقیقه، ساعت، سال و هزاره، شاخصی برای زمان می‌باشد.

سید هادی میرمیران :
معماری رد زمان است برفضا.
 
  • Like
واکنش ها: raha

m.h.z.m

عضو جدید
کاربر ممتاز
احساس می کنم یکمی موضوع رو بد برداشت کردی . اصلا قصدم این نیست . می خوام بدونم جدا این کار چه کمکی می کنه ؟ واقعا تمرین خاصیه یا فقط واسه دل خودته ؟
سلام مدیر جا
ببخشید من قصد بی ادبی نداشتم به خدا...
فقط گفتم هرجور صلاح میدونین دیگه!!!
اینکه حرف بدی نبود!!!
نه!
تمرین نیست...
گفتم که ذوقی هست...
بازم عذر میخواهم...
 

mehdi_rsa

عضو جدید
دستورالعمل آهاد بهای پیمان

دستورالعمل آهاد بهای پیمان

دستورالعمل آهاد بهای پیمان
 

A.T.architect

عضو جدید
با سلام


دوستان من اين چندتا دتايل رو خيلي فوري ميخوام چيزي به تحويل پروژم نمونده

1- دتايل اجرايي عايق كاري 2تا
2- دتايل اتصال ستون به bastplate
3- دتايل اتصال تير به ستون از نوع مفصلي
4- دتايل اجرايي سقف تيرچه و بلوك
5- دتايل اجرايي نما 2تا

ممنون ميشم هرچه زودتر براي من قرار بدين

يك دنيا ممنونم:cry:
[/quot

:que:سلام من 1سری دتایل دارم ولی نمیدونم چهجوری باید برات بذارمشون!!!!:warn:
 

mm_engineer

عضو جدید
فوری

فوری

سلام کسی راجع به روستاي آئينه ورزان دماوند اطلاعی داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بافتش قدیمیه؟
بنای قدیمی داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

masoud_2222

عضو جدید
ترکیب حجم

ترکیب حجم

با سلام خدمت دوستان
دنبال یه سری ترکیب حجم میگردم که احجام هندسی با ترکیب شده باشند اگه ممکنه عکس یا کتاب خاصی هست معرفی کنید. باتشکر:gol:
 

mm_engineer

عضو جدید
بازم سلام دیتیل روسازی و زیرسازی سقف های تیرچه بلوک.کاذب.کرومیت میخام.......
خاهشا اگه کسی داره اینجا بذاره......نیاززز فوووریییییی
;)
 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شناخت انواع قوس ها و تاق ها(1)

شناخت انواع قوس ها و تاق ها(1)

قوس که در زبان فارسی کهن چَفد خوانده میشود، در تعریف هندسی٬خط یا شکل منحنی است و در اصطلاح معماری٬به باریکه تاقی که روی سر در یک درگاه قرار میگیرد٬اطلاق میشود.
تاق به طور کلی٬به مفهوم پوشش بین دو دیوار است و شکلی که تاق از نظر ترکیب تابع آن میشود٬همان چفد است.لذا با تعریفی دیگر٬ میتوان تاق را ادامه چفد دانست.به طور کلی پوشش بر دو نوع است:۱-تخت.۲-منحنی(سَغ).
۱-پوشش تخت
پوشش تخت از لحاظ شکل٬یک سطح صاف است و ازآنجایی که در این گونه پوشش برآیند نیروهای واردبر تاق کاملاْ عمودی است٬استایی تاق در مقابل آن مستلزم استفاده از تیرهای حمال مقاوم است.قبل از به کارگرفتن آهن در معماری٬معمولاْ از تیر حمال چوبی استفاده میشد.
از آنجایی که در ایران چوب قابل استفاده برای بنا کمیاب است٬شکل پوشش تخت همواره با مشکلات توام بوده است.در دوران هخامنشی٬امپراطوری ثروتمند ایرانی نیز برای پوشش کاخهای خود٬ چوب مقاوم از جمله چوب درخت سدر را از لبنان و دیگر نقاط دوردست با تحمل هزینه های هنگفت به دست آورده می آورد.آنچه پوشش با استفاده از چوب را در بعضی نقاط غیرممکن می کرد وجود موریانه بود.اغلب زمینهای ایران٬موریانه خیز است و یک نوع موریانه بسیار خطرناک درمرکز ایران و حاشیه کویر بنام "ترده"(ترده=گِل ساز) وجود دارد که به عنوان مثال یک در چوبی را ظرف ۱۵ روز طوری میخورد که فقط از آن پوسته رنگ باقی میماند.فقط یکی دو نوع چوب در داخل ایران به عمل می آید که موریانه آن را دوست ندارد.این چوبها یا صمغ دارند یا کندر.مثل سرو٬کاج٬ناژو و صنوبر و در چوبهای کندردار هم تا وقتی بوی کندر وجود دارد٬مصون از موریانه است٬ولی به محض ا زبین رفتن بوی کندر٬چوب خوش خوراکی برای موریانه میشود.تنها چوب شورانه از گزند موریانه در امان است.موریانه شوره نی را هم نمی خورد.بنا برآنچه گفته شد کاربرد چوب حتی اگر از لحاظ کیفیت٬قدرت کافی برای پوشش دهانه های بزرگ را هم داشت٬امری خطرناک بود.مع الوصف د رتمام دوران معماری ما٬در کنار پوشش منحنی(سغ)٬ در دهانه های کوچک پوشش تخت هم مشاهده میشود.اما این نوع پوشش معمولاْ تا دهانه ۲.۵ الی ۳ گز* اجرا شده است.گاهی پوشش تخت در چند دوره تاریخی بعد از ساختمان یک بنا به آن اضافه شده است.مثل چهل ستون اصفهان که درآغاز٬بدون ستاوندهای جلو بوده است.بعد در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم این بخش به آن اضافه شده است.در ایوان کرخه پوشش ایوان جلو با توجه به وضعیت پایه های پادیاو٬به نظر میرسد که تخت بوده است و دهانه آن هم نسبتاْ زیاد است.مع الوصف موارد استفاده از چوب در دهانه های بزرگ نادر است.
 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شناخت انواع قوس ها و تاق ها(2)

شناخت انواع قوس ها و تاق ها(2)


2- پوشش سغ(منحنی)
سغ یا ازغ یا ازگ در عربی ازج خوانده میشود.ازغ را بیشتر به شاخه های تاک و نخل و نسترن و یاس که شکل کمانی و منحنی دارد اطلاق میکنند.در مورد تاق بیشتر ازگ تلفظ میشود.غیاث الدین جمشید کاشانی این لفظ را برای تاق به کار برده است.پوشش سغ در واقع پوششی است که از لحاظ شکلی از یک قوس(چفد)، پیروی دارد.انتخاب چفد مناسب برای تحمل بارهای وارد بر تاقها و گنبدها در معماری ایرانی بر اساس منطق ساختمانی و ایستایی بنا صورت گرفته است که حاصل سالهای دراز تجربه و تبحر عملی است ، حال آنکه در اروپا مثلاً امتخاب قوس((اژیو)) بیشتر بر مبنای ایجاد و القاء عظمت و زیبایی است و بسیاری را عقیده بر آن استکه این هم تقلیدی از طرح پارچه های اروپایی است که از مشرق زمین به اروپا رفته است.
ایرانیان به قوسهای تخم مرغی(بیضی) به دلیل تحمل پذیری بسیار آن د رمقابل بارهای وارده تمایل فراوان داشتند.
اهمیت چفد تخم مرغی در ایران به حدی بوده که در بعضی از مناطق لغت تخم مرغ مترادف و مرتبط با تاق می شده است.مثلاً در شمال ایران، به تاق مرغانه میگویند و پل تاقی،" مرغانه پرت" نامیده شده است.از آنجایی که در بسیاری از نقاط ایران برای واژه تخم مرغ، لفظ "خاگ" بکار میرود،بعضی از پوششهای ایرانی با توجه به شکل بیضویشان، به نام خاگی مشهورند.مثل گنبد خاگی مسجد جامع اصفهان.
به علت آشنایی مردم نواحی کویر با مقاومت بسیار چفد بیضی، درآن مناطق و دیگر مناطقی که از قنات برای آبیاری استقاده میکردند،برای جلوگیری از ریزش قنات، درآن تنبوشه های بزرگی را کار میگذاشتند(که در اصطلاح محلی به آن گول یا گم میگویند) که مقطع ان به شکل قوس تخم مرغی ساخته شده بود.گاهی به علت وسعت زیاد دهانه قنات این گولها را سه تکه میساختند که هر کدام بخشی از قوس تخم مرغی بود.
فراموش نکنیم که چون در ایران برای زدن تاق از قالب باربر استفاده نمیشود، لذا شکل نیم دایره، از لحاظ ایستایی برای چفد و تاق مناسب نیست و در صورت بکاررفتن، در نقاط مختلف میشکند.
به این ترتیب که در ناحیه شکرگاه(ناحیه ای که نسبت به سطح افق زاویه 22.5 درجه دارد)،رو به بیرون میشکند و در ناحیه ایوارگاه(قسمتی که نسبت به سطح افق زاویه 67.5 درجه دارد)، رو به تو می چاکد و در ناحیه تیزه سر بر میکند و کلکن میشود.در چاره اندیشی به منظور جلوگیری از شکست های فوق معماران ایرانی، قوس را از پاکار تا شکرگاه به جانب داخل میکشند(یعنی شعاع قوس را کوچکتر کرده،مرکز را نزدیکتر می آورند) و در ناحیه ایوارگاه که شکست متوجه داخل است، شعاع را بزرگتر میگیرند تا قوس بسوی خارج متمایل شود و د رناحیه کلکن که قوس سربر میکند،خفتش می اندازند.یعنی تیزه را کمی پایینتر میگیرند.به گونه ای که خیز از یک دوم دهانه کمتر میشود.به این ترتیب چفدی بوجود می آید که یکی از چفدهای مرسوم ایرانی به نام پنج او هفت است.این چفد باربر و متحمل فشارهای وارد بر خود است.
پوشش منحنی به دو بخش عمده تقسیم میشود.مازه دار(بیضی) و تیزه دار.
چفد تیزه دار به گونه ای که از نامش پیداست،راس ان تیز است و ا زتقاطع دو قوس منحنی ایجاد میشود و به آن قوس جناغی هم میگویند. راس چفد مازه دار، هلالی شکل است و بخشی از بیضی است. هر دو نوع چفد در ایران،پیشینه ای دیرینه دارند که بهترین نمونه آنها را در معبد چغازنبیل(1350 پیش از میلاد)،میتوان مشاهده نمود.

http://i18.tinypic.com/2lvcn75.jpg

گرچه چفد جناغی را نه تنها در چغازنبیل، بلکه در تپه نوشیجان(دوران ماد)،سد درودزن(دوران هخامنشی) و تاق کسرا(دوران ساسانی) و بناهای گوناگون پیش از اسلام میتوان دید، معذلک بیشتر چفدهای آن دوران را مازه ای تشکیل می دهد و حتی تا سده های اولیه پس از اسلام نیز،بیشتر پوششها مازه دار است، اما به تدریج چفدها و پوششهای تیزه دار،جای آن را میگیرد.



علت جایگزینی چفدهای تیزه دار(جناغی) به جای چفدهای مازه دار،پس از ورود اسلام
علت عمده جایگزینی چفد جناغی را میتوان چنین دانست که پوششهای مازه ای ، بنا را بسیار مرتفع میکرد و چون در هنر اسلامی کوشش در جهت کاستن شکوه بنا، به ویژه کاهش ارتفاع بود، از چفد جناغی استفاده کردند که به میزان قابل توجهی به ساختمان مقیاس انسانی و مردم وار می داد.بهترین مثال برای این تحول تدریجی مقایسه دو بنای تاری خانه دامغان(سده 2 هجری) و مسجد فهرج(سده 1 هجری) است که کمتر از یک سده با هم فاصله دارند. در مسجد فهرج، همه چفدها و پوششها مازه ای است، ولی در تاری خانه برخی از چفدها شکل تیزه ای به خود گرفته است.

پیش از اینکه به معرفی تعدادی از معروفترین چفدهای تیزه دار و مازه دار بپردازم، لازم است توضیحی کوتاه در مورد 2 اصطلاح معماری ایران به نام تن گداز و جان گداز داده شود:
معماران ایرانی، انواع نیروهایی را که به بنا وارد می آید و بنا برای ایستایی خود در تقابل با آنهاست،مثل نیروهای فشاری،رانشی و خمشی،…جان گداز گویند،چون قابل رویت نیست. اما به بخشهایی از بنا که در جهت مقابله و هدایت این نیروها به زمین، ساخته میشود،مثل کلافها،تویزه ها ، تیرهاو… که قابل رویت است ،تن گداز میگویند. در فرهنگ و ادبیات فارسی،جان و تن نیز همین معنی را دارند. جان به معنی روح و قسمت نادیده هستی انسانی میباشد.
معرفی انواع چفدهای ایرانی
در اینجا به معرفی معروفترین و پرکاربردترین چفدهای ایرانی میپردازیم.بدیهی است که این فقط قسمتی از چفدهای موجود در معماری ایران میباشند و علاقه مندان برای مطالعه بیشتر و نیز آشنایی با نحوه ترسیم آنها به کتابهایی که در بالا معرفی کرده ام ،مراجعه نمایند:
انواع چفدهای مازه دار
چفد مازه ای تیز یا بستو/ چفد مازه ای تند =بیز=هلوچین تند/چفد مازه ای کند=بیز یا هلوچین کند/چفد مازه ای کفته
انواع چفدهای تیزه دار
چفد چمانه/سروک / پنج او هفت تند/ پنج او هفت کند/ پنج او هفت کفته/چفد کلیل(پارتی و آذری)/چفد کلیل کمشی/ چفد سه بخشی تند/ چفد سه بخشی کند/ چفد شاخ بزی تند/ چفد شاخ بزی کند/چفد شبدری تند/ چفد شبدری کند/ چفد پا تو پا و …..
 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شناخت انواع قوس ها و تاق ها(3)

شناخت انواع قوس ها و تاق ها(3)

تاقها
ساده ترین تعریفی که می توان برای تاق با رعایت اصطلاحات معماری عنوان کرد این است که تاق حرکت یک یا چند چفد در امتداد یک محور یا محورهای مختلف است در سطحی محصور مابین دو دیوار یا دست کم چهار ستون باربر.
تاق را غیاث الدین جمشید کاشانی((ازج)) گفته است(ازج معرب ازگ است به معنی شاخه خمیده) و لغت تاق را به جای چفد آورده است.


تاق آهنگ در مسجد جامع اصفهان

در مبحث تاقها دو اصل عمده مورد نظر است:1- ترسیم و کارکرد انواع تاقها.2- طرز اجرا.
نظر به اینکه در تعریف اولیه اشاره به دیوار حمال و ستون باربر شد، شرحی اجمالی در این مورد ضرورت دارد:
دیوارها به دو دسته عمده تقسیم می شوند:1-باربر.2-غیر باربر. دیوارهای باربر معمولاً در مقایسه با نوع غیر باربر از ضخامت بیشتر برخوردارند.در رابطه با نوع مصالحی که با آن ساخته می شوند، ضخامتها متفاوت است.مثلاً حداقل ضخامت یک دیوار باربر آجری 35 سانتیمتر است.حال آنکه در دیوار خشتی، این حداقل به 80 سانتیمتر می رسد.
دیوارهای باربر که معمولاً بارپوشش(سقف) روی آنها قرار میگیرد،فشارها را به پی و در نهایت به زمین منتقل میکنند.
ضخامت دیوارهای غیرباربر که به آنها((اسپر)) یا تیغه می گویند با توجه به نوع مصالح و طول و ارتفاع دیوار بر اساس فشار بار وارد بر آنها (مثلاً بیشترین ضخامت تیغه آجری 11 سانتیمتر و در طول و ارتفاع کم، حداقل 5 سانتیمتر است)،محاسبه می شود.معمولاً در دیوارهای سراسری باربر در فواصل معینی از جرز پایه استفاده میکنند تا بتوانند از طول دیوار یک دست که ضریب مقاومت و ایستایی کمتری دارد،بکاهند و فضای داخل ساختمان را متنوع و وسیع تر سازند. بسیاری از اوقات به جای استفاده از دیوار سرتاسری باربر از ستون استفاده میکنند. در سفرنامه ناصرخسرو، ستونها و جرزهای باربری را که مقطع گرد و دایره ای دارند،((استوان)) و جرزهای با مقاطع دیگر را ((ستون)) نامیده شده و به ستونها و نیم ستونهای چسبیده به دیوار نیز((پیل پایه)) گفته شده است.
در اجرای دیوارها معمولاً جرز و پایه باربر را با اسپر یکجا نمی چینند .بلکه اول پایه های برابر ساخته میشوند تا نشست کنند و پس از نشست اولیه اسپرها را می چینند و آن را با پایه دیوار به اصطلاح ((هشت و گیر)) میکنند.
اگر در یک دیوار یکنواخت در بعضی از قسمتها باری چون سقف وارد کنیم و بقیه دیوار را آزاد بگذاریم،بخشی که بار روی آن است، نشست بیشتری خواهد داشت. لذا دیوار در محل بین دو بخش ترک میخورد و میشکند.برای جلوگیری از شکست ،محلی را که بار اضافی ندارد،سبک میکنند، به این ترتیب که در پایین دیوار با ساختن تاقچه ای نزدیک به یک متر فاصله از زمین و نیز ساختن رف(تاقچه بالای دیوار را رف گویند)،دیوار را به اندازه دلخواه نازک میکنند.بنابر این تاقچه ها علاوه بر عملکردهای گوناگونشان،خاصیت توازن نیروها در دیوار را نیز دارند( نمونه دیگری از پرهیز از بیهودگی در معماری ایرانی).
بعصی دیوارها مثل دیوار تالارها که یک رو به سمت تالار و روی دیگری به سمت راهرو دارند،در هر دو رو تاقچه دارند.تاقچه تالار نظر به عملکرد بیشتر میتواند گودی یک خشت را داشته باشد و تاقچه راهرو با اهمیت کمتر گودی نیم خشت، که روی هم 1.5 خشت می شود.آنچه به عنوان ضخامت دیوار باقی می ماند، باید حداقل 1.5 خشت باشد.دیوارهایی که متحمل بار تاق می شوند، نباید از سه خشت کمتر باشند و در غیر این صورت نباید از دو سو در آن تاقچه ایجاد کرد.
پیش از آنکه به بررسی انواع تاقهای ایرانی بپردازیم،لازم است نحوه اجرای تاقها را مورد بررسی قرار دهیم.
 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شناخت انواع قوس ها و تاق ها(4)

شناخت انواع قوس ها و تاق ها(4)

نحوه اجرای تاقها
1-تاق ضربی=پر=زخم*

در این نوع اجرا آجر یا خشت از روبرو در صفحه کامل از خود قرار دارد و از زیر در مقطع افقی به صورت نره دیده می شوند. در این اجرا یک ردیف آجر را می چینند و در دور بعدی آجرها را طوری قرار می دهند که بند دو ردیف روی هم قرار نگیرند و به این ترتیب استحکام پوشش آن بیشتر شود.اجرای این نوع تاق منحصر به ایران است و پیشینه آن به 3500 سال پیش می رسد. این نوع اجرا در دوران ساسانی زیاد معمول بود که نمونه مشهور آن ایوان کرخه است.از نمونه های بعد از اسلام، ایوانهای پیر بکران لنچان و ارگ علیشاه در تبریز( با دهانه های نزدیک به 30 متر که امروزه از بین رفته است) قابل معرفی اند.
در اجرای تاق ضربی ،نخست دیوارهای طرفین تاق را که باربر است می سازند، سپس بستر انتهایی دو دیوار را بالا می آورند( در جاهایی که امکان ایجاد اسپر باشد) د رمحلی که تاق قرار است روی دیوار بنشیند(جای پای تاق) دیوارها را به اندازه 1 الی 1.5 آجر عقب می نشینند تا آجر تاق روی آن قرار گیرد.به این گودی کیز* گویند.کیز جایی است که تاق از آنجا شروع می شود. تاق را معمولاً از آغاز به صورت منحنی اجرا نمی کنند.بلکه پاکار را تا چند رج(40 الی 50 سانتیمتر) به طور عمودی بالا می برند.بعد در نقطه عطف، قوس آغاز می گردد.این شیوه در همه دنیا مرسوم است.به این بخش از تاق که عمودی در امتداد دیوار بالا می رود( چه در قوس چه در تاق و چه در گنبد) پاراسته یا پاراستی گویند.
این پاراستی ها بر حسب سلیقه دوران، ابعاد مختلفی به خود میگیرد.پاراستی علاوه بر آنکه قوس را شکیلتر و کاملتر میکند، در جلوگیری از رانش نیز بسیار موثر است.
پس از اجرای پاراستی تاق را شروع میکنند.در تاق ضربی رج اول متمایل به اسپر انتهایی میشود و رجهای بعدی به ترتیب متصل و متمایل به هم زده میشود(به این ترتیب در اصطلاح بنایی پَر را وَر میکنند،یعنی تکرار میکنند و در مجموع به آن پَروَر کردن گویند).وقتی رجهای تاق به پایان رسید، آن را کور میکنند.
در نقشه هایی که به علت عملکرد ویژه بنا نتوانیم اسپر انتهایی را داشته باشیم که رج اول تاق به آن تکیه کند،یک تویزه در انتهای دیوار به جای اسپر کار میگذارند تا رج اول تاق بر آن متکی شود.زیرا اگر رج اول کاملاًً عمودی نسبت به سطح افق کارگذاشته شود، ایستایی کافی نداشته و فرو میریزد.این مسئله در معماری غربی به علت کاربردن قالب مطرح نیست و لی در ایران به علت در دسترس نبودن چوب و تخته در همه نقاط برای استفاده قالب عمدتاً تاقها بدون قالب اجرا میشوند.
منحنی تاق و متداول نبودن ((استروتومی))*مسئله درزگیری بین هر دوبند آجر را پیش می آورد.در ایران بین دو بند را گاز میگذارند.یعنی تکه های سفال را با ملات بین درزهای آجر در حین اجرا قرار می دهند تا تاق یکپارچه پیش رود.

2- اجرای تاق به صورت رومی= ایلامی= هره
در این نوع اجرا طرز قرارگیری آجرها یا خشتها به گونه ای است که در مقطع عمودی واز منظر روبرو به صورت نره دیده میشود و در مقطع افقی به صورت صفحه کامل آن نمایانند.این نوع اجرا به مناسبت قابلیت استحکام و باربری در دهانه های وسیع بکار میرود.
از واژه رومی اینطور دریافت شده است که این طرز اجرا از روم کهن(ایتالیا) به ایران آمده است، ولی با گذری اجمالی به تاریخ معماری کهن ایران در چغازنبیل(1250 پیش از میلاد) این نوع اجرا را میبینیم(لطفاً به تصویر نخست در پایین((شناخت انواع قوسها و تاقها(2))) نگاه کنید.در آرامگاه های بیرون شهر دورانتاش نیز با آجرهای بزرگ و ملات قیر طبیعی به همان صورتی که دیوار بالا آمده تدریجاً منحنی تاق نیز ادامه پیدا کرده و اجرای تاق، صورت رومی به خود گرفته است،حتی سردرهای ورودی نیز به صورت رومی زده شده اند و این مربوط به زمانی است که رومیها زندگیشان به صورت بسیار ابتدایی بوده است.
در اجرای تاق رومی، نکته حایز اهمیت آن است که از دوطرف دیوار چیدن آجر صورت میگیرد تا در بالا به هم قفل و بست شوند.در این نوع اجرا چون سقف در امتداد دیوارچینی پیش میرود،احنیاج به کیز نیست.*
به نظر میرسد که وجه تسمیه تاق رومی آن باشد که از نواحی غربی و شمال غربی ایران به همه جا رفته است.*



در عکس پایین دو ردیف از هر طرف ضربی چیده شده و بقیه به صورت رومی است:





تاق به صورت رومی:
 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شناخت انواع قوس ها و تاق ها(5)

شناخت انواع قوس ها و تاق ها(5)

ادامه بحث نحوه اجرای تاقها

۳-اجرای تاق به صورت چپیله=تیغه ای= لاپوش

در این نوع اجرا لبه آجر به صورت لایه های باریک در مقطع عمودی و دید روبرو قرار دارد.بدیهی است که که این نوع تاق به علت ضخامت فوق العاده کم،مقاومت بسیار کمی در برابر بارهای وارد بر خود دارد و فقط در درگاه ها و دهانه های بسیار کوچک می تواند اجرا شود.با این حال، در یکی دو سده اخیر،در قم و کاشان،پوشش دهانه های بزرگ *نیز به همین نحو اجرا شده، با این تصور غلط که تاق نازکتر میشود و ساختمان سبکتر است، ولی این تاقها به زودی فرو میریزند و بسیار خطرناکند.برای استحکام بیشتر این نوع آجرچینی را در چند لایه روی هم انجام میدهند که در اصطلاح معماری به آن پالانه کردن میگویند.گرچه این نوع اجرا نسبت به شکل یک لایه ای مقاومت بیشتری دارد، با این حال باز هم برای درگاه ها و دهانه های کم کاربرد دارد.
گاهی برای چلوگیری از رانش شدید این نحوه از اجرای تاقها،در یک سری دهانه متوالی(مثل شبستانهای مساجد ستوندار )بین هر دو دهانه را در محل اتصال ستونها به تاق، با چوب به هم متصل میکردند و بعد تاق میزدند تا در حین اجرا تاق حرکت نکند و پس از اتمام تاق زنی، چوبها را میبریدند.از دوران قاجاریه به بعد که معماری ایران سیر نزولی را در اجرا پیمود،پس از پایان تاق زنی چوبها را به علت ضعف مهارت نگهداشتند.مثل مسجد مجد و شبستان مسجد سپهسالار قدیم.گرچه عملاً بعد از اجرای تاق، چوبها کار جلوگیری از رانش را انجام نمی دهند، ولی چون تاق به آن عادت کرده است، اگر حذفش کنند، تاق لطمه میبیند.

 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شناخت انواع قوس ها و تاق ها(6)

شناخت انواع قوس ها و تاق ها(6)

انواع تاقها
۱- تاق آهنگ= گهواره ای= لوله ای
ساده ترین تاق ایرانی،"آهنگ" است که در واقع ادامه یک نوع چفد در امتدادی معین است.نام دیگر آن گهواره ای است.فرانسویها به این نوع تاق Bercu) =برسو) یعنی گهواره ای میگویند.با توجه به شکل ساده پوشش آهنگ در بعضی نقاط لوله ای نامیده میشود.*
تاق آهنگ در بناهایی که در دوطرف دو دیوار ممتد دارد،مناسبترین پوشش است.مثل انواع آب انبارها،ایوانها، صفه ها و فضاهای مستطیل شکل که بخواهند سقفشان یکنواخت باشد.تاق آهنگ عمدتاً به صورت ضربی اجرا میشود.میتوان زیر تاق آهنگ را با انواع آمود(تزئینات) پوشاند.مثل مسجد گوهرشاد مشهد که کاشی کاری شده است.گاه نیز زیر تاق کاربندی یا کانه پوش است.مثل ایوان صاحب در مسجد جامع اصفهان.در اینجا کاربندی یا کانه پوش مثل سقف کاذب عمل میکند.گاه آمود زیرین این تصور را پیش آورده است که تاق را رومی اجرا کرده اند.چون نماسازی زیرین با آجر قلمدانی بوده و ظاهراً شکل تاق رومی را بخود گرفته است.حال آنکه اگر اجرای تاق آهنگ به صورت رومی باشد،حتماً نیاز به قالب است که در مجموع مشکلات گوناگون دارد و در معماری ایرانی به ندرت اجرا میشود.(برای آشنایی بیشتر با تاق آهنگ نگاه کنید به شناخت انواع قوسها و تاقها(3).


 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شناخت انواع قوس ها و تاق ها(7)

شناخت انواع قوس ها و تاق ها(7)

تاق کلمبو
کُل=پوسته سخت*،کلمبو=کلمبوه=کلنبوه، اُنبه=انبوهی و جمعیت
انواع تاقهای ایرانی بسیار مناسب برای شرایط آب و هوای ایران هستند.از جمله به علت ساختارشان در ملایم کردن آفتاب شدید و جلوگیری از نفوذ سرمای سخت بسیار موثرند.اما تاق کلمبوه،علاوه بر خواص فوق از نوعی ویژگی برخوردار است و آن اینکه در مقابل زلزله،مقاومت بسیار خوبی از خود نشان می دهد*.
در حاشیه کویر و مناطقی که طوفانهای سهگین دارد و مصالح نیز سست است،کلمبوه بهترین پوشش است.در کاروانسراهای بین راه نیز که به ندرت در معرض توجه برای حفظ و نگهداری و مرمت است،پوشش تاقها را کلمبوه میگیرند که دیرتر خراب شود.



تاق های کلنبو-کاروانسرایی در قم
تاق کلمبوه در واقع گنبد کوچکی است که عمدتاْ زیر سازی یا گوشه سازی و سکنج ندارد و روی چهار دیوار یا چهار ستون در زمینه مربع اجرا میشود.طرز اجرای آن مثل بافتن سبد است.گاه کلمبوها را در زمینه مستطیل نزدیک به مربع که بتوان آن را به هشت ضلعی و بعد دایره تبدیل کرد،اجرا کرده اند.این نوع زمینه بیشتر در کرمان و نواحی شرقی ایران به ویژه خراسان دیده میشود.در چنین حالتی در اجرا گوشه های مستطیل ،گوشه سازی میشود تا در وسط زمینه آماده زدن تاق کلمبوه گردد(هشت ضلعی شود).دهانه مناسب برای اجرا ی کلمبوه بین ۲.۵ تا ۳ گز است.
نکته حایز اهمیت آنکه دیواری که کلمبوه روی آن مینشیند،میتواند بسیار ظریف باشد، به طوری که تا ۶/۱ دهانه برای ضخامت دیوار کافیست.حال آنکه در تاقهای دیگر خارجی(آخرین دیواری که رانش تاق روی آن می آید)،معمولاْ ضخامت زیاد دارد.(نسبت ۲ به ۵).یعنی در دهانه ای به وسعت ۵ گز،ضخامت دیوار دست کم ۲ گز خواهد بود.در دهانه های کوچکتر(تا حدود ۳ گز)این نسبت ۱ بر ۳.۵ است.علت آنکه در پوشش کلمبوه ضخامت دیوار کم میشود، آن است که نقاط اتکا پوشش به دیوار زیاد است(دست کم در هشت نقطه بار گنبد به دیوار وارد میشود).
گاه در بعضی مناطق،برای جلوگیری از نفوذ گرما و سرما و سرو صدا دیوارهای بیرونی کلمبوه را خیلی ضخیم میگیرند(به عنوان پنام=عایق*)که طبیعتاْ ارتباطی با مسئله باربری دیوارها ندارد، در دهانه های پیوسته وقتی همه تاقها کلمبوه باشند،چنانچه مسئله پنام مطرح نباشد،ضخامت دیوارها تا دست کم ۷/۱ الی ۸/۱ دهانه نیز می رسد.
 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شناخت انواع قوس ها و تاق ها(8)

شناخت انواع قوس ها و تاق ها(8)

اجرای کلمبو
اجرای کلمبو روی چهار ستون با 3 راه ممکن است:
1-کهن ترین نوع، اجرای کلمبو روی تویزه است.بدین ترتیب که بین ستونهای بنا تویزه های باربر اجرا کرده و بعد روی تویزه ها میچینند و بالا می آورند و پوشش کلمبو را تکمیل میکنند.در واقع پوشش کلمبو در امتداد منحنی سطوح چهار گوشه مثلثها است و به صورت یکپارجه ساخته و دیده میشود.گاه نیز روی تویزه ها را در نقاط گود میچینند تا سطح صاف و یکپارچه شود،آنگاه روی سطح صاف؛ یک کلمبو اجرا میکنند.این شیوه امروزه تقریباً متروک شده است.
2- روش اجرا به صورت دمغازه.
این صورت ساده در واقع قراردادن یک نیم کره توی مکعب است.به گونه ای که گوشه ها به صورت طبیعی خود بالا آید.در معماری مغرب زمین این شیوه بسیار متداول است.به شکل ایجاد شده در گوشه ها نیزpendentive میگویند که در ایران لفظ دمغازه را دارد.(دمغازه معنی دمبالچه را میدهد).
در ایران با توجه به متداول بودن گوشه سازی، کمتر به پاندانتیو بر می خوریم.مع الوصف در جاهایی که بخواهند بنا بسیار ساده باشد،این شیوه متداول است.در اینجا ضلع منحنی چهار دمغازه دایره کلاف شروع کلمبو را تشکیل می دهند و منحنی کلمبو با منحنی دمغازه ها فصل مشترک پیدا کرده و متفاوت است.
3- کاربندی
این شیوه بسیار متداول است.زیرا با این شیوه گوشه سازی تکمیل میشود و زمینه گرد به دست آمده، برای زدن تاق کلمبو مناسب است.این کاربندی معمولاً اختری دوازده ضلعی است. در شبستانهای مسجد جامع اصفهان، گوشه سازی با انواع اشکال از جمله دمغازه و کاربندی قابل رویت است.
معمولاً زیر کلمبو را کمی پیش میکنند یا کتیبه میگذارند(این پیش آمدگی معمولاً یک کلوگ آجر است) که به آن گریوار (گریوار= گلوبند) گویند.خیز کلمبو زیاد نیست.یک کلمبو در مقطع عمودی چفد بیز کند را دارد(بیضی نزدیک به دایره). با این وصف تنوع کلمبوها فراوان است و آن را با انواع چفدها و انواع اجراها می بینیم.
تیزه کلمبوها نیز اشکال متنوعی دارند.گروهی هورنو* دارند.برخی به صورت های گره سازی،کاشی کاری و نهنبن کاربندی دیده میشوند. در دسته اخیر که تیزه بسته است؛اجرای آن به صورت پرگره است.*
مهمترین مسئله در مورد تکمیل پوشش کلمبو،عایق کاری روی آن است.به ویژه اگر عایق کاری با استفاده از قیر و گونی باشد.با توجه به اینکه این عایق روی شیب منحنی لیز می خورد و به پایین می افتد.برا ی جلوگیری از این وضعیت باید روی انحنا کلمبو توری سرنه ای کشید یا به جای سیمان سازی یک قشر آسفالت نرمه به ضخامت اندود سیمان در حالی که توری سرندی نازکی در داخل آن قرار می گیرد،زمینه را پوشاند.در فرش نهایی بام هم، باید از پایین به طرف بالا فرش کرد.به این تریتب که تا شکرگاه کلمبو( زاویه 22.5 درجه نسبت به سطح افقی بام) باید با مصالح ساختمانی پر شود تا از چاکیدن و به بیرون رانده شدن تاق جلوگیری کردد.بعد فرش آجر را از این سطح به بالا روی هم چیده و د رتیزه آن را مهر کرد(یک تا چهار آجر را روی هم می گذارند تا ریزش آب روی آن ایجاد خرابی نکند).در صورتی که برای عایق کاری به جای قیروگونی از شیوه سنتی اندود کاه و گل استفاده شود،مشکلات فوق نخواهد بود.در این عایق کاری ابتدا همه سطح را غوره گل* میریزند.بعد روی آن یک قشر کاه گل ورز داده میکشند.سپس روی آن شیره سوخته انگور یا خرما به صورت به صورت دوغ آب ریخته و غلتک میزنند.روی این شیره 2 سانتیمتر کاه گل ورز داده خوب می آید و عایق کاری پایان می پذیرد.
این عایق را هرچند سال یکبار باید تجدید نمود. به ویژه در بناهای قدیمی، این نوع عایق کاری توصیه میشود، چرا که قیر و گونی مانع تنفس تاق شده، خشت و آجر حبس شده را می پوشاند و موجب پوسیدگی در پاتاق میشود.نمونه خرابی تاق ناشی از قیر و گونی را میتوان در تیمچه حاجب الدوله تهران مشاهده نمود.*
اشکال تاق کلمبو آن است که نمی توان سطح پوشش داده شده را صاف کرد و طبقه دیگری روی آن بنا نهاد.اگر بخواهند سطح بام را صاف کنند(به اصطلاح کنو بشکنند)،تاق سنگین شده و بار اضافی زیاد میگردد.بنابراین تاق کلمبو در طبقه آخر که پوشش بام است،بکار میرود.
پوشش دیگر کُنه پوشی است* کنه مرتبط با تاق کلمبو است.کنه به تورفتگی بالای سردرها اطلاق میشود.کنه پوش در واقع نیم گنبد یا نصف کلمبو است که در رسمی بندی ها به صورت یک نیم کار درمی آید.
از کهن ترین نمونه کنه پوشها در وَرَکدها(صفه ها=ایوان) است که روبروی شبستان مسجد جامع فهرج ساخته اند.در ایوانهای این بنای کهن، پوشش با چفد بیز(بیضی)* را میبینیم.در محل تاقها پیش از شروع ترنبه ای کوچک به صورت فیل پوش(نوعی گوشه سازی) اجرا شده است. در بعضی صفه ها نیز یک تویزه در جلو زده و تاق را کور کرده اند. ولی در یک سری از صفه ها نیز یک نیم گنبد(کنه پوش) اجرا کرده اند.سر در مسجد بیرون ابرقو کانه پوشی بسیار ساده به چشم میخورد*.سر در اغلب کاروانسراها و بسیاری از بناهای عمومی کنه پوش است.اکثر کنه پوشها در زیر، دارای کاربندی است که این کاربندی در واقع سقف کاذبی زیر کنه پوش اصلی است.




 

معمار67سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
شناخت انواع قوس ها و تاق ها(9)

شناخت انواع قوس ها و تاق ها(9)

نام عمومی تاق چهاربخش((تاژ)) است.تاژ در فرهنگ های لغت فارسی،به معنی چادر کردان و عربان و قبه قلعه آمده است.به این تاق، چادری و خیمه پوش هم میگویند.این تاق نیز مثل تاق کلمبو در زمینه های چهارگوش بکار میرود.ولی بر خلاف کلمبو در هر طبقه میتوان به سادگی آن را مسطح کرد و روی آن اشکوب(طبقه) دیگری بنا نهاد.
این تاق در دوره گوتیک در اروپا رواج فراوان یافت.تفاوت اجرای این تاق در ایران نسبت به اروپا آن است که در ایران نه تنها به صورت چهاربخش ،بلکه به صورت شش بخش و هشت بخش نیز دیده میشود.زیباترین نمونه هشت بخش گنبد خانه مزار شیخ جام است که هشت برجستگی آن در پوشش کاملاً مشخص است.
پوشش نخستین مسجد جامع شیراز هم چهاربخش بوده که خراب شده و آثاری به جا نمانده است.رواقهای مسجد جامع ورامین و همچنین بیت الشتا* مسجد جامع اصفهان(شبستان زمستانی مسجد جامع اصفهان،نمونه های زیبایی از چهاربخش اند.


شبستان زمستانی مسجد جامع اصفهان(بیت الشتا)
تاق چهاربخش در واقع تقاطع دو تاق آهنگ در دو جهت عمود بر هم است و بهترین اجرای آن در زمینه مربع* است.در اروپا به کرات در زمینه مستطیل استفاده شده است.
در اجرای چهار بخش د رمحل ((ایوارگاه))،یعنی شانه تاق، بین دو دهانه را با چوب می بندند تا در حین اجرا تاق فرو نریزد و پس از اتمام کار و به هم آمدن تیزه ها،چوبها را بر می دارند.
در گنبد علویان*، از پوشش چهاربخش به جای کلمبو استفاده کردند تا بتوانند روی پوشش طبقه دیگری را اجرا کنند.امروزه اثری از این تاق باقی نمانده است.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا