دليل وجود آيات متشابه در قرآن چيست؟

كربلايي حسام

اخراجی موقت
پيش از پاسخ، بايد به اين مقدمه ضرورى توجه كرد كه راه تفهيم و تفاهم در ميان انسان‏ها، به كارگيرى الفاظ است و انسان‏ها مقاصد و انديشه‏هاى درونى خويش را از اين راه به يكديگر منتقل مى‏كنند.
خداى حكيم نيز كه پيامبر را از ميان مردم، براى هدايت ايشان برگزيده است رهنمودهاى وحيانى خويش را از همين راه و در قالب پيام‏ها و تعبيرهاى كلامى بليغ، به وسيله پيامبر به مردم ابلاغ كرده است. عوامل تشابه عبارت است از:
1. بلنداى مفاهيم و معانى
2. اشتراك لفظ
اشتراك لفظ مى‏تواند عامل ايجاد تشابه در آيات باشد زيرا به سبب آن، كلام قابل حمل بر معناى غير مقصود مى‏شود. براى مثال در آيه «وَ اذْكُرْ فِى الْكِتابِ إِبْراهِيمَ إِذْ قالَ لِأَبِيهِ يا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَ لا يُبْصِرُ وَ لا يُغْنِى عَنْكَ شَيْئاً»(1). واژه «اب» مشترك بين چند معنا، از جمله پدر، جد و عمو مى‏باشد. اين اشتراك سبب تشابه آيه گرديده است، لذا برخى
در فهم مراد آن دچار اشتباه شده و پدر حضرت ابراهيم را بت‏پرست و مشرك دانسته‏اند
3. ايجاز
يكى از عوامل تشابه، ايجاز (مختصر گويى) در آيات است براى نمونه در آيه «وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا»(2)(3). حذف كلمه «امر» كه از آيات ديگر (غافر، 88 (فهميده مى‏شود، شبهه مكان داشتن و محدود بودن خداوند را القا مى‏كند.
4. مباحثى جدلى
برخى از آيات- كه اكنون از متشابهات به شمار مى‏آيد در آغاز متشابه نبوده و مسلمانان به دور از سابقه ذهنى گمراه كننده و خلوص نيت، با آن برخورد مى‏كردند. بدين لحاظ به طور عموم معنا و مراد آن به خوبى درك مى‏شد و هيچ گونه شبهه‏اى ايجاد نمى‏گرديد. اما پس از به وجود آمدن مباحث جدلى و رايج شدن برخى از اصطلاحات به گونه ناپخته و نارس، بر چهره پاره‏اى از
آيات، هاله‏اى از غبار ابهام نمودار شد. براى مثال آيه «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ. إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ»(4) بر حسب استعمالات متعارف عرب، چشم داشتن به جايگاه بلند پروردگار را مى‏رساند، اما بعدها با بروز مباحث جدلى و تفسير به رأى، عده‏اى آن را به معناى «رؤيت با چشم» گرفتند.
5. تعريض
«تعريض» از جمله فنون بلاغى است كه قرآن كريم آن را به كار گرفته و از اين راه، مطالب خود را غير مستقيم، به مخاطبان خود القا كرده است. در تعريض از امر، نهى، تهديد، تعجب و استفاده مى‏شود و در آن خطاب گوينده در ظاهر متوجه شخصى است و در واقع به غير او نظر دارد. براى نمونه مى‏فرمايد «اى پيامبر اگر شرك آورى اعمالت حبط و نابود خواهد شد» در اينجا خطاب به
پيامبرصلى الله عليه وآله است اما چه بسا منظور اصلى مردمان ديگر باشند. از پنج عامل ياد شده، سبب اصلى تشابه در آيات، علو معانى و مفاهيم بلند قرآن است (عامل نخست) زيرا از سويى لزوم ارايه معارف الهى بايسته است و از سوى ديگر كوتاهى لفظ و بلنداى معنا، به طور طبيعى باعث بروز اين تشابه است. قرآن پيچيده‏ترين روابط و عوالم وجود را به كلام كشيده است و چون
موضوع پيچيده و بسيار بلند است، كلمات در همين حد مى‏توانند بيانگر آنها باشند. البته هيچ كلام غيرقابل فهمى در قرآن نيست و حتى آيات متشابه آن با رجوع به محكمات، قابل فهم است البته براى اهل فن و كسانى كه ابزارهاى لازم علمى را براى رسيدن به آن فراهم سازند(5)(6)(7).
پى‏نوشت‏
(1) مريم (19)، آيه 44- 41.
(2) فجر (89)، آيه 22.
(3)
(4) قيامت، (75) آيه، 22- 23.
(5) منابع:
(6) الف. محمدهادى معرفت، علوم قرآنى،) قم، مؤسسه فرهنگى انتشاراتى التمهيد، 1378، چاپ اول (، ص 271- 289.
(7) ب. محمد باقر سعيدى روشن، علوم قرآنى،) قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، چاپ اول (، ص 293.
 

Similar threads

بالا